🛶قایق تو به کجا بسته شده؟
#داستانک #متن_تلنگری
نیمهشبی چند دوست به قایقسواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند.
وقتی سپیده زد، گفتند:
چقدر رفتهایم؟ تمام شب را پارو زدهایم!
اما دیدند درست در همانجایی هستند که شب پیش بودند!
😟آنان تمام شب را پارو زده بودند، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل باز کنند!
🔰در اقیانوﺱ بیپایان هستی، انسانی که قایقش را از این ساحل باز نکرده باشد، هر چقدر هم که رنج ببرد، به هیچ کجا نخواهد رسید!
⚠️قایق تو به کجا بسته شده است؟
آیا به بدنت بسته شده؟
به افکارت؟
به ناامیدیهایت؟
به ترسها و نگرانیهایت؟
به گذشتهات؟
یا به عواطفت؟
❇️اینها ساحلهای تو هستند.
@matnestan | مَتنـِــــــستان
⚜️ مواردی که در زندگی طبیعیه!
#متن_تلنگری #متن_مجری
👈نیاز داشتن به فضای شخصی: زمانی رو برای خود صرف کردن.
👈ایجاد مرزبندی: مشخص کردن اینکه از چه چیزی ناراحت میشوید.
👈داشتن روزهای بد در زندگی: قرارنیست همیشه اوضاع اونطوری که میخوایم باشه.
👈حرف زدن راجب ترسها و نگرانیها: این نشونه ضعف نیست.
👈کامل نبودن در همه چیز: به یاد داشته باشید هیچکس کامل نیست و همه نقصهایی دارن.
✍️محمد قربانی | روانشناس
@matnestan | مَتنـِــــــستان
🇮🇷🌹یاد شهدا
#نماز #یادشهدا
بچــههـٰارو با شوخـے بیدار مےکرد
تا نمـٰاز شـب بخونـن...
مثلـا یکـے رو بیـدار مےکـرد و مےگفت:
بابا پـاشو من میخوام نماز شب بخونم،
هیـچ کس نیست نگام کنـه😂
یا مےگفت:
پاشـو جونِ مـن؛
اسـم سـه چھـٰارتا مومـن رو بگو
تو قنوت نماز شب کـم آوردم😅!
#شھـید_مسعـود_احمـدیـٰان🌹
🤫🤭جواب ابلهان خاموشی است
#حکایت #ضرب_المثل
نقل است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و کاه پیش او ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد.
مردی سوار بر خرش آنجا رسید. از خر فرود آمد و خرِ خود را کنار اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود رو به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند.
شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند.
مرد آن سخن نشنید و با شیخ به نان خوردن مشغول گشت. ناگاه اسب لگدی زد.
مرد گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد.😤
شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود. مرد او را کشان کشان نزد قاضی برد.
قاضی از حال سوال کرد. شیخ هم چنان خاموش بود.
قاضی به مرد شاکی گفت: این مرد لال است!؟
مرد گفت: این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد پیش از این با من سخن گفته...
قاضی پرسید: با تو سخن گفت!؟
او جواب داد که: گفت "خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند..."
قاضی خندید و بر دانش شیخ آفرین گفت.
شیخ پاسخی گفت که زان پس درزبان پارسی مثل گشت: “جواب ابلهان خاموشی ست”
📚 امثال و حکم_علیاکبر دهخدا
@matnestan | مَتنـِــــــستان
☃❄️صبح...
#صبح #نیایش
خدایا!
دستانم خالی و دلم پر از
آرزوست...
به قدرت بیکرانت یا دستانم را
توانا گردان یا دلم را از آرزوهای
دست نیافتنی خالی کن...
خدایا!
آنگونه زنده ام بدار که
نشکند دلی از زنده بودنم.
و آنگونه بمیرانم که به وجد نیاید
کسی از نبودنم.
برگرفته از کانال سوگخند
@matnestan | مَتنـِــــــستان
🌸خوشبختی چیست⁉️
#انگیزشی
خوشبختی چیزی نیست
که بخواهی آن را به تملک خود درآوری
خوشبختی کیفیتِ تفکر است
حالت روحی ست
خوشبختی
وابسته به جهان درون توست ...
دافنهدوموریه
@matnestan | مَتنـِــــــستان
🔴 آگهیهای زندگی
#داستانک #متن_تلنگری
مردی از خانهاش راضی نبود، نزد دوستش در بنگاه املاک رفت و از او خواست کمکش کند تا خانه را بفروشد. دوستش برای بازدید به خانهاش آمد و بر اساس مشاهداتش، یک آگهی فروش نوشت و آنرا برای صاحبخانه خواند.
🔖متن آگهی این بود: 👇
خانهای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار دارد، تراس بزرگ مشرف به کوهستان دارد، دارای اتاقهای دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع، کاملاً دلخواه برای خانوادههای پرجمعیت، دارای نور کافی، نزدیک به بازار و...
😟 صاحبخانه به دوستش گفت: دوباره بخوان! دوستش متن آگهی را دوباره خواند. صاحبخانه گفت: آقا این خانه دیگر فروشی نیست!!!
دوستش علت را پرسید، آن مرد گفت: در تمام مدت عمرم میخواستم جایی مثل این خانه که تعریف کردی داشته باشم، ولی تا وقتی که تو آگهی را نخوانده بودی نمیدانستم که چنین جایی دارم.
🔎 خیلی وقتها نعمتهایی را که در اختیار داریم نمیبینیم چون به بودن با آنها عادت کردهایم، مثل سلامتی، مثل نفس کشیدن، مثل محبّت دیدن، مثل پدر، مادر، خواهر و برادر، فرزند، دوستان و همسر خوب و خیلی چیزهای دیگر که به آنها عادت کردهایم و چشمانمان برای دیدنشان توقّف نمیکند. قدر داشتههای خود را بدانیم.
@matnestan | مَتنـِــــــستان
🐴گم شدن خَرِ ملا
#حکایت #طنز
روزی ملا خرش را گم کردهبود ملا راه میرفت و شکر میکرد.
دوستش پرسید حالا خرت را گم کردهای دیگر چرا خدا را شکر میکنی؟
ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم!؟
#ملانصرالدین
@matnestan | مَتنـِــــــستان