eitaa logo
گاندو✌😎❤
180 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
281 ویدیو
16 فایل
#نه_به_توقف_گاندو🇮🇷😎💪🏻 برای تبادل به آیدی زیر برید🍒 @ayda_jadid ناشناس برای گفتن انتقادات و پیشنهادات🍎 https://harfeto.timefriend.net/16404213549654 @hdbdjshvj شرایط کپی،تبادل و تب حمایتی در کانال بالا👆 بکوب و پیوستن💌🌟
مشاهده در ایتا
دانلود
«محمد» وای ی ی ی ی خدا 😑😑 این فرشید دفعه5امشه که پاشو کوبوند رو من🤣💔 «دیبا» (اندکی قبل از پارت قبل😑🤐🤣) ما توی تهرانیم یعنی منو بابامو مامانم اما داوود توی یزده برای ماموریت فعلا همشون رفتن یزد هر هفته تماس میگرفت و همو با تماس تصویزی میدیدیم اما دو هفتس زنگ نزده حتی پیام هم نداده😓 ازخودمو مامانو بابا (و خاله و عمو هفته ای بار میریم حموم🤣🤣🤣) (از خودش!؟؟؟ ای خــــــــــــــــــدا؛این اومده بیب بزنه به رمان🤣😒) اجازه گرفتمو رفتم یزد رفتم سایتشون گفتن بیمارستانه اما نگفتن چرا 😱 با دو فقط پیاده رفتم سمت ادرسی که دادنم اما داخل بیمارستان که شدمـــ.... متوجه شدم که اقا دارن بدوبدو میکنن با دوستشون🔪😐 خواستم نودلو خودم بخورم اما دلم نیومو چراشو الان میگم . . . بیا پایین دیگه . . . چون خیلی لاغر شده بود🤕🤧 باز دوباره گفت اجی کوچولو😬😤🤬 _ســــــلام اجــــــــــــی کـــــــــــــــــــــوچــــــــــــــــولــــــــــــــوی من😃🤗 +مرض من دیگه کوچولو نیستم _بله چشم اجی ک... یا حسین الفرار🙄😆🤣 »»»»»»»»»» ” +دقت کردی وایسادیو داری میخوری(من) _امممممممم نــــــــه😓😥 +بیبین یا راستشو بگو چرا انقدر گشنه ای و لاغری یا میکشمــــــــــت😡😡😡😡 _... +داوود _ کل ماجرا رو برام تعریف کرد🤧🤧🤧 «داوود» داشتم با خواهرم تو محوطه قدم میزدمو صحبت میکردم که از بلند اسم منو صدا زدن😯😳 منو خواهرم بدوبدو رفتیم بیبینیم چـِم شده؟(واااات؟ گیر عجب خلایی افتادیما🤪) «««««««« وقتی فهمیدم مرخص شدم بال در اوردم😇👋 »»» ”» با خواهرم تو پارکیم و بستنی قیفی میخوریمو تاب دونفره سواریم🤣🍬❤️(مردم خیال نکنن زنوشوهرین🤣🤣👍) +داوود میدونی مامان چقدر گریه کرد تا تو زنگ بزنی💔 _ابجی من.. تو که دیدی بیمارستان بودم😢 اگه واسه جبران میخوای، حاضرم برگردم تهران 😘 +واقـــــعــــــا😍💋🙈 _اگه اقا محمد اجازه بده😊❤️ البته فعلا کسیو ندارن مجبورم تا مرخص شدن اقامحمد صبر کنم دیبا... می فهمی که😔 +اههههه داوووووووود😭💔 «محمد» بیدار شدم و پرستارو دیدم که داره یه تختو میبره داوودم نیست😱 ن.. کن.. نکنه... 😳 +ببخشید خانم یه لحظه _بفرمایید +مریضی که روی این تخت بود کجاست؟ 🤔 _مرخص شدن +کـی؟ +نیم ساعت پیش بعدشم بایه خانم رفتن بیرون🚶‍♀🚶‍♂ _ممنون +خواهش میکنم... چیزی میل ندارید؟ _(بعد از اندکی سکوت و فکر) چرا.... لطفا برای همه یه غذا بیارید (بچه ها اینجا فک نکنین خلم و نمی دونم تو بیمارستان خودشون غذا میارن و اینا... اماچون خلاقم زیادی اینکارش کردم) +بله حتما _..... بعد از رفتن پرستار خواستم با بچه ها شوخی کنم😜😝🤪 نقطه ضعفشونم میدونستم _فرشیدو یه لگد زدم _سپس قلقلک رسول داده _و سعید را نیز ریشش کندم(مطمعنید اقا محمده؟) _دراخر نیز خودم را به خواب زدم😂 ادامه دارد..... 💙 پ. ن: داوود برمیگرده تهران؟ ناشناس نظرات https://harfeto.timefriend.net/16388527315403 آیدی نظرات @LOVEGOT
«داوود» _دیــــــبا💔اونجوری نکن دیگه😉🖤 +اخه نمیدونی که من قول دادم برگردونمت تهران😭 _دیباخواهرک من❤️🍬 اخرای ماموریته خواهشا اونجوری نکن دلم میگیره💔 پـــــــــــــــــــوف😞 شاید مرخصی گرفتم😊 _وایییی راست میگی😍💋 +نه گفتم بخندی پشمـــــک🤣🤣 _بیشــــــعور😡🤣 (دعوا ادامه دارد😐😂😂😂) »»،»»»»»»»»»»»»»»»»» «فرشید» ارام خوابیده بودم😴 که یه بـــیـب اومد منو لگد مال کرد😱🤣🤣 آاااااااخــــــــــخ😑🤐😹👌 چیشامو واکردم👁👁 واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااات؟ 😳 داوود❎ من✅ سعید✅ ➕ آقا محمــــــــد🤯 ➕رســــــــــــــــــــــــــول🤐😵 »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»» اسم منوآقامحمدوسعیدو رسولو خوندن »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»» پــــــــــوف😕 چه چقدر جالب همه باهم مرخص شدیم »»»»» [روز بعد...] «داوود» مرخصی گرفتم که¹⁰روز برگردم به زادگاهم تهران❤️🍬 توراه بودیم که احساس کردم یه نفر دنبالمه😕 خـــیلی ریز زیر نظرش داشتم و داشتم میخواستم وضعیتو سفید کنم😱 اما نمیشد اخرش به دیبا گفتم +دیــبا ببین یه نفر دنبالمونه من دم یه کتابخونه وای میستم پیاده شو برای رد گم کنی هم تند میرم یکم پس نترس وقتی هم که زنگت زدم می یای دم در تا من بیام💔 فهمیدی؟ 🤨 _ا... ا.. ر.. رره😨 «دیبا» از چیزی که شنیدم زبونم قفل شد😓 _دیــبا فقط یه نکته مهم شایدم منو گروگان بگیرن شایدم........... شایدم دیگه داداشتو نبینی💔 فقط اگه دیدی زنگت نزدم خودت پیاده برمیگردی به خونه ای که قبلا تو یزد داشتیم اونجا می مونی و شب پیاده میری سایت باشه خواهرکم؟ 🖤 بغض کرده بودم نمی تونستم جوابشو بدم اما به هر جون کندنی بود گفتم: +چ... چی؟ من.. غغلـ.. لـ... لط کردم 💔 نم... ی خوام... برگردی... تهران🖤 تورو خدا... اینجوری نگو _عه اجی کوچولو شدی باز😊💔 +اره کوچولو شدم و دیگه تحمل نداشتم بغضم ترکید بی صدا اشک ریختم و اخرشم نتونستم زدم زیر گریه😭💔😭 مگه من چند سالم بود یه نوجوون 18ساله چقدر صبر دارم که داداشم هنوز ازدواج نکرده بخواد.... حتی جرعت گفتنشم ندارم😭😭😭 تو همین فکرو خیلابودم که خوابم برد..... خوابی نه چندان خوش💔 »»»» _دیبا، دیبا پاشو رسیدیم؛ دیـبا بلند شو💔😭 چشامامو باز کردم +چرا نمی بریم خونه؟ _چون ممکنه خطری براتون پیش بیاد فقط به خاطر خودته دیبا فقط به خاطر توومامانو بابا +نمی خــــــــــــــــــــــــوام😭😭😭😭😭💔 _با گریت فقط خودتو عذاب میدی چیزی درست نمیشه که +نهههه شاید دلت بسوزه به حالم 😭😭😭 بیای تهران💔 «داوود» چشامو بستم تا اشکاشو نبینم +عزیزم خواهرم برو دیگه _خـ.. داا.. حافظ😭💔 +خداحافظت خواهر کوچولو 😊💔😭 «دیبا» تا اخرش نگاهش کردم دیگه داشتم مطمعن میشدم... باید.. نه ه ه ه فکرشم اذیتم میکنه سرمو کلافه تکونی دادم و رفتم تو کتابخونه «داوود» از تو ایینه نگاش کردم هنوز داشت نگاهم میکرد سعی کردم اروم تر برم تا اون کسی دنبالمه فک نکنه فهمیدم دنبالمه «««««« «محمد» اومدم سایت مطمعن بودم داوود تو سایته البته چه سایتی یه خونه قدیمی با موکت ازونا که بادگیر داره قناتم کنار در وورودیه واقا خیلی جالبه که 12نفری توش جا شدیم اما داوود نبود از یکی بچه ها پرسیدم اونم گفت فک کردم باشماست که یهو اقای عبدی زنگم زد _الو محمد +سلام اقای عبدی _سلام ببین محمد خواستم بگمت نگران داوود نباشی +چطور؟ _مرخصی گرفت برگرده تهران پیش خانوادش +از کی؟(ازکی دادکام😂😂😂) _از من.... منم گفتم خیلی وقته یه سری به خونوادش نزده 10روز مرخصی براش دادم +بله ممنون اقای عبدی الان داشتم دنبالش میگشتم... ممنون که خبر دادید _راستی محمد +بله اقا _حال بچه ها چطوره.... شنیدم همرو زدی نابود کردی🤣🤣🤣 +خوبن خداراشکر ازمنم بهترن.... 🤣🤣 (اتمام مکالمه) ادامه دارد.... پ. ن¹: یعنی چه اتفاقی برای داوود میافته؟ 🧐 پ. ن²: دیبا موفق میشه؟ 🤔 پ. ن ³: دیبا اخرای ماموریته؟؟؟؟! 🤨 💙 ناشناس نظرات https://harfeto.timefriend.net/16388527315403 ایدی نظرات @LOVEGOT
گاندو✌😎❤
به خدا اگه داوود و گروگان بگیریا........استغفرالله همون من گروگان گرفتمش بسه البته........ #ادمین_چا
تازه شما دقت نکردی که همون روز از بیمارستان مرخص شده بود هرهــــــــــر🤣🤣🤣
گاندو✌😎❤
باید روی ویدیو ها لینک بزارم نه؟🤬
اره بابــــا بزاری هم ما حرص نمی خوریم هم اونا یکم واسه خودشون زحمت می کشن
(زیاد زر نمیزنم؟ 🤣🤣)
گاندو✌😎❤
چرا🤣
فـــــــعلــا خـــــــــــــداحـــــافـــظ😅
گاندو✌😎❤
من امروز کلی فیلم اماده کرد بودم و از اینترنت گرفتم ولی لینک نذاشتم چون نمیدونستم اینطوری میشه ولی ب
مــــا شاید حتمانم از اینترنت نگرفتیم یکمشو از کانالا گرفتیم که شرط گذاشته مثلا 1فلان برای کپی😘 (که خب البته من پیدا نکردم همچین کانالی دست از کلیپ گذاشتن برداشتم💔🤣🤣🤣)
«دیبا» پــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوف پس از دنگو فنگی جات ثبت نام رفتم تو طبقه رمان یه کتابو برداشتم هندزفریمو توگوشم کردم با چه سختی خدا میداند اهنگ ملایم همیشگیمو گذاشتم اما با اهنگ غمگین روبرو شدم♬♪♬ سرمو گذاشتم رومیز و دستامو روش گرفتم به اتفاقات گذشته فکر کردم بغض کردم سعی کردم به خاطر رمانی که سرم روشه هم گریه نکنم اما یهو اهنگه رفت تو اووووووج غمگینیش و منم یاد این افتادم که داداشم... 💔 بغضم ترکیدو بی صدا اشک ریختم😭 در حتل گریه و احسایات بازی در اوردن بودم که..... یهو رفت رو اهنگ یارم یار ای یار یار با صدای حمید هیراد😑🤣🤣 یعنی قــشـــنگ ریـــــــــــــــــــد تو احساسم🤣🤣🤣 «داوود» کسی دنبالشه جونش تو خطره نمی تونه رمان در بده😂😂😂 ادامه دارد... 💙 پ. ن¹: در چه حالید؟ 😂😂😂 پ. ن²: خوب ایسگاتون کردم😝 پ. ن ³: بلند ترین پـــارت جهان😂💔 ناشناس نظرات https://harfeto.timefriend.net/16388527315403 ایدی نظرات @LOVEGOT
گاندو✌😎❤
#رمان #بیقرار ❤ #پارت_شانزده «دیبا» پــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوف پس از دنگو فنگی ج
فــــــــــــــــعــــــــــــلــــــــا خـــــــداحــــــــــفـــظ🤣🤣🤣🤣