eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
198.8هزار عکس
183.7هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴چرا یاران امام تشکیلات را ضروری می‌دانستند؟ ✍️محمدمهدی اسلامی 🔻هنوز یک هفته از پیروزی اسلامی نگذشته بود که بیانیه‌ای با امضای ۵روحانی نزدیک به ، خبر از تأسیس یک داد. حزبی که با تجربیات پیشین متفاوت بود و «حزب جمهوری اسلامی» نام گرفته بود. اما شاید این سؤال مطرح باشد که از منظر نسل اول انقلابیون چرا این امر آنقدر ضروری تلقی می‌شد که هنوز انقلاب تثبیت نشده، اقدام به تأسیس آن کردند؟ 🔹این پرسش در همان روزهای ابتدایی تأسیس حزب جمهوری اسلامی نیز مطرح بود. به‌عنوان مثال در فروردین ۱۳۵۹ آیت‌الله شهید، دکتر در پاسخ به این چنین می‌گوید: « این تجربه‌ای بود که ما در بررسی حوادث همین آب و خاک و همین شما مردم به دست آورده بودیم. به همین دلیل ما مدت‌ها و سال‌ها بود با یاران و دوستانمان در پی این بودیم که به ایجاد نوعی اسلامی- فعال مردمی دست بزنیم... به خصوص حوادث سال ۱۳۵۴ و آن اعلام مواضع خاصی که پیش آمد [تغییر سازمان به ] همه را نگران کرد، برای ما هوشیار باش بود که حرکت متشکل باید برخوردار باشد از یک نوع هدایت و متعهد واجد شرایط فقاهت پویا و ارزنده‌ی اسلامی...» 🔸در میان نظرات دیگر مؤسسین هم انگیزه‌ی مشابه برای تأسیس حزب بیان شده بود. به‌عنوان نمونه شهید دکتر باهنر دومین دبیرکل حزب نیز چنین می‌گوید: «حزب جمهوری اسلامی بر این اساس تشکیل شد که نیروهای پراکنده و به انقلاب را سامان بدهد و هماهنگ کند و از نظر بینش ایدئولوژیکی آنها را مجهز کند و به مشارکت و فعالیت وادارد... اگر منسجم باشند قوی‌تر می‌توانند به این وظیفه عمل کنند. لذا تشکل و تجمع قوی، زیر پوشش حزب، مطلبی لازم و مفید است. 🔹اگر یک حزب در دست سازماندهی و استخوان‌بندی عمیق در سراسر شهرها و افراد بانفوذ نباشد، این نیروهای تازه و جوان، رو به کاهش نهاده و کم‌کم از درون به سردی می‌گراید و این پیکر منسجم‌شده، رو به تفرقه و تَشتُّت می‌رود. ولی وقتی این نیروها را سازمان دادیم و اسکلتی تشکیل شد، همچون پیکری می‌شود که با مختصر ضربه به یک عضو، تمامی اعضا به کمک آن شتافته و اعصاب یک پیکر، ضربه را به رسانده و از مرکز، دستور لازم صادر می‌شود. لذا لازم است به این امر توجه شود که اگر انقلاب بخواهد به تمام ابعادش پیش برود، احتیاج به شدن نیروهای صالح و مفید دارد.» 🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶 @mesagh ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✅🌴https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ عليه السلام:  🔸يَنْبَغى لِلْمُؤْمِنِ اَنْ يَكونَ فيهِ ثَمانى خِصالٍ: وَقورا عِنْدَ الهَزاهِزِ، صَبورا عِندَ البَلاءِ، شَكُورا عِنْدَ الرَّخاءِ، قانِعا بِما رَزَقَهُ اللّهُ، لا يَظْلِمُ الاَعْداءِ، وَ لا يَتَحامَلُ لِلاَْصْدِقاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فى تَعَبٍ وَ النّاسُ مِنْهُ فى راحَةٍ؛ 🔹سزاوار است هشت خصلت داشته باشد؛ در سختى ها با وقار، در گرفتاری صبور، در آسايش شاكر و به روزى خداوند قانع باشد، به دشمنان ستم نكند، از دوستان كينه و دشمنى به دل نگيرد، بدنش از او در رنج و مردم از او در آسايش باشند.  📕كافى، ج ۲، ص ۴۷، ح ۱ 🔴📢 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢ایمان به غیب‏ 🔹«الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ وَ یقیمونَ الصَّلوةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ ینْفِقونَ‏». [بقره، ۳] در عرف ما این‏طور معروف است که به بعضی از افراد می‌گوییم . می‌گوییم فلان کس مرد مؤمنی است. مقصود این است که مرد عابد و متعبدی است؛ یعنی واجباتش را انجام می‌دهد، مستحبات را هم زیاد انجام می‌دهد، زیارت می‌رود، نافله می‌خواند، ذکر زیاد می‌گوید. اما درباره فرد دیگری که دارای این مشخصات نیست، می‌گوییم فلان کس آدم مؤمنی یا آدم مقدس مآبی نیست. این اصطلاح عرف است، ولی یک اصطلاح هم قرآن دارد. به بعضی از مردم می‌گوید مؤمن و به‏ بعضی دیگر می‌گوید کافر و غیرمؤمن. در اصطلاح یعنی چه؟ یعنی . غیرمؤمن یعنی کسی که فاقد ایمان است. ایمان یعنی چه؟ از خود ایمان شروع کنیم؟. ایمان مربوط به دل، قلب و اعتقاد است و این، نصّ قرآن مجید است. 🔹عده‌ای از اعراب بادیه‌نشین آمدند خدمت پیغمبر اکرم (ص) و گفتند: «امَنّا یا رَسولَ الله» ما ایمان آوردیم. آیه قرآن نازل شد: «قالَتِ الْاعْرابُ امَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنوا وَ لکنْ قولوا اسْلَمْنا وَ لَمّا یدْخُلِ الْایمانُ فی قُلوبِکمْ‏» [حجرات، ۱۴] یعنی گروهی از اعراب بادیه نشین آمدند نزد تو (پیغمبر) و گفتند ما ایمان آوردیم. به آنها بگو: شما نگویید ما ایمان آوردیم، بگویید ما اسلام آوردیم. (اسلام آوردن یعنی شهادتین را به زبان آوردن، ولی ایمان مربوط به دل و قلب است، مربوط به اعتقاد باطن است) هنوز در دل شما مردم نفوذ نکرده است. از این آیه می‌فهمیم که واقعیت و حقیقتی است مربوط به نه مربوط به بدن انسان، نه مربوط به پیشانی انسان که آثار سجده داشته باشد یا نداشته باشد، و نه مربوط به زبان انسان که متذکر خدا باشد یا نباشد، 🔹بلکه به ریشه این امور - که عبارت است از یک حالت قلبی و فکری و اعتقادی - مربوط است. شما می‌پرسید: ایمان به چه؟ بگویم به خدا؟ بگویم ایمان به صفات خداوند؟ بگویم ایمان به رسالت پیغمبر و نزول وحی بر او؟ بگویم ایمان به اینکه معادی هست؟ بله، همه اینها درست است، ولی خود تمام اینها را در یک کلمه جمع کرده است که من فقط می‌خواهم آن را توضیح بدهم. آن کلمه کلمه‌ای است که در اولین آیه سوره بقره به یک اعتبار و در سومین آیه آن به اعتبار دیگر ذکر شده است. در سوره بقره این‏طور می‌خوانیم: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. الم. ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدَی لِلْمُتَّقینَ. الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ وَ یقیمونَ الصَّلوةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ ینْفِقونَ‏» [بقره، ۳-۱] در عبارت‏ «الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ‏» (آنها که به حقایق نهانی ایمان دارند) کلمه یک کلمه است به جای چندین کلمه؛ ایمان به خدا هست، ایمان به صفات پروردگار هست، ایمان به دستگیری‌های نهانی و غیبی در یک شرایط معین هست... 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۲۱۲ و ۲۱۳ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
هدف از تشکیل شورای ائتلاف چه بوده؟ به نام خدا و برای خدا ✍سربسته به شورای ائتلاف اصولگرایان استان مرکزی، بخاطر سکوت در بعد از فوت یک دختر کرد، انتقاد کردم، اما گویا برخی از آنان هنوز از اهداف دشمنان و فریب‌خوردگان کف خیابان بی‌خبرند؟! ... و جنگ احزاب بر علیه و ارزش‌های انقلاب را نشنیده و ندیده‌اند؟! ولذا از حقیر گلایه داشتند، چرا؟ 1⃣وقتی در اغتشاشات اخیر ۲۸ نفر از حافظان امنیت به 🌹شهادت رسیده ... 2⃣و حافظان امنیت را به آتش کشیده و گلویشان را بریده ... 3⃣و قرآن را آتش زده ... 4⃣و چادر از سر خانم ربوده و فرزند سه ساله‌اش را کرده ... 5⃣و نظام اسلامی را در صحنه بین‌المللی با روبرو کرده... 6⃣و صدها میلیارد تومان از اموال مردم و بیت‌المال را آتش زده‌ ... 7⃣و برعلیه انقلاب بی‌حرمتی و هتاکی نموده‌اند،... ❓آیا از غصه نباید دق کند؟ ❓و آیا وقت آن نرسیده که اعضای شورای ائتلاف اصولگرایان نمایند؟... ❓و ریاست و سخنوران آن شورا جهت و بصیرت افزایی، بین نمازگزاران مساجد شهرستان اراک حضور پیدا کنند؟ 🔺قطعاً هدف جریان انقلابی از تشکیل شورای ائتلاف، رسیدن به قدرت و تقسیم غنائم نبوده، بلکه هدف، حضور مؤثر رسانه‌ای و عملی در سربزنگاه‌ها برای دفاع از دین و ارزش‌های انقلابی بوده است. شایان ۳۰ آبان ۱۴۰۱ 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️چهار خصلتی كه امام صادق (ع) برای مؤمن لازم می‌دانند چه چيزهايی است؟ 🔹امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «أرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَانَ مُؤمِناً وَ إنْ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إلى قَدَمِهِ ذُنُوباً: الصِّدْقُ وَ الْحَيَاءُ وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ الشُّكْرُ؛ [۱] چهار چيز است كه اگر در هر كس باشد مؤمن است، اگر چه از فرق سر تا پاها غرق در گناه باشد: راستگويى، حيا، حُسن خُلق و شُكر». 💠شرح حديث 🔹اين حديث يك معناى ابتدايى دارد كه غير قابل تصوّر است؛ ولى معنايى عندالتامّل دارد كه لطيف و دقيق است. معناى ابتدايى آن اين است كه هر گناهى كه شخص مرتكب شود، ولى اين چهار صفت را داشته باشد، مؤمن است كه اين معنا، مفهوم و معقول نيست؛ ولى معناى دقيق روايت اين است كه كسى كه آلوده همه گناهان است، اگر اين چهار صفت را پيدا كند، از گناهان ديگر پاك مى‌شود و اين چهار صفت، بسيارى از آن گناهان را از انسان دور مى‌كند. 1⃣صداقت 🔹صفت موجب مى‌شود بسيارى از گناهان مانند كم فروشى، احتكار، تقلّب، دزدى،... از بين برود؛ چرا كه اگر اين گناهان را مرتكب شود، مجبور است براى پوشاندن آن بگويد. نمونه آن داستان جوانى است كه خدمت پيامبر اكرم (ص) آمد و عرض كرد: آلوده [به] جميع گناهان هستم، چه كنم؟ حضرت به او فرمود: فقط نگو. اين امر باعث شد سراغ هيچ گناهى نرود؛ چون اگر هر گناهى را مرتكب مى‌شد و خدمت پيامبر اكرم (ص) مى‌رسيد، مجبور بود براى پوشاندن آن دروغ بگويد. 2⃣حيا 🔹 به معناى «كفّ النفس عن القبيح» است؛ يعنى در مقابل زشتى‌ها رو برگرداند و وقتى كه از قبايح حيا كند، بسيارى از گناهان را ترك مى‌كند. 3⃣حُسن خُلق 🔹 عامل شستشوى از گناه است؛ چون انسان بسيارى از گناهان را در حال انجام مى‌دهد و كسى كه حُسن خُلق دارد، عصبانى نمى‌شود و به همين جهت گناه نمى‌كند. 4⃣شُكر 🔹معناى اين است كه هر عضوى را در جاى خودش و در راهى كه خدا آن را آفريده استفاده كند و اگر شكر اين نعمت‌ها را به جاى آورد، ديگر گناه نمى‌كند. پی نوشت: [۱] تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين‏، قم‏، ۱۴۰۴ ق، چ دوم‏، ص ۳۶۹ 📕مشكات هدايت‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: مكارم، مسعود، حامدى، محمد رضا، مدرسه امام على بن أبیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۸۵ ش، چ اول‏، ‏ص ۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️برگزیده ای از روایات جهاد با نفس 🔹امام صادق علیه‌ السلام فرمود: شش صفت در نباشد: ۱) سختی (تندخویی)؛ ٢) تیره‌ روزی و کم‌‌ خیری؛ ٣) لجاجت و سرسختی؛ ٤ ) دروغگویی؛ ۵) حسد ورزی؛ ٦) ستمگری. 📕وسائل‌ الشیعه، ج ١۵، ص ۳۴۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🛑📢 با_انتشار_مطالب_از_ما_حمایت_کنید 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
در منابع اسلامی چه ارزش و اهميتی برای «سكوت» بيان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹در روایات اسلامی تاکید زیادی به شده است. امام على (ع) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «اگر پرهيزكار سكوت كند، سكوت او، او را محزون نمى كند». كسى كه ارزش و مقدار را فهميده باشد، را شعار خود قرار داده و بدون و سخن نمى گويد و كسى كه اطلاع و احاطه بر آثار لطيف و خصوصيات دقيق و باريك سكوت پيدا كرده و سكوت را نگهبان امين اسرار و حقایق قلبى خود قرار داده است، البته كلام و سكوتِ چنين آدمی عبادت خواهد بود و كسى بر اين عبادتِ او آگاهى نمى يابد بجز پادشاه با جبروت كه همان خداوند متعال است. [۱] 🔹ابن ابى الحديد در ذيل اين فراز مى گويد: «پرهيزكار از فوت كلام و سخن نگفتن محزون و ناراحت نمى شود؛ زيرا را غنيمت مى داند، نه خسران و زيان». [۲] آرى ساكتان ناطقند، آنها گرچه ساكتند، ولى روش و منش آنها گوياى ارزش هاى اخلاقى است. آنها مجسمه و تابلوى تمام نماى قرآنند. «قرآن هم امر و هم نهى مى كند و ساكت ناطق است». [۳] رسول اكرم (ص) مى فرمايند: «چهار چيز است كه فقط دارا است، يكى از آنها است و آن اولين عبادت است». [۴] امام صادق (ع) مى فرمايند: «كسانى كه قبل از شما بودند، سكوت را فرا گرفتند و شما سخن را، اگر فردى از شما خواست و عبادت كننده [با خلوص نيت] باشد، بايد را قبل از آن به مدت ده سال فرا گيرد، اگر اين كار را به خوبى انجام داد و صبر بر آن كرد، متعبّد مى شود و گرنه بايد بگويد: «مَا اَنَا لِمَا اَرُومُ بِاَهْلٍ؛ [۵] من اهليّت آنچه را در نيت دارم، ندارم». 🔹از نبى اكرم (ص) نقل شده كه: «حضرت به مردى كه نزد ايشان آمده بود فرمودند: آيا تو را به امرى كه وارد مى كند، راهنمایى كنم؟ گفت: بله يا رسول الله! فرمودند: از آنچه خدا به تو داده به ديگرى بده، گفت: اگر محتاجتر از ديگرى بودم چطور؟! فرمودند: مظلوم را يارى كن. گفت: اگر ضعيفتر از كسى باشم كه ياريش میكنم؟! فرمودند: راهنماى انسان جاهل و احمق باش، گفت: اگر خود، جاهلتر از ديگرى بودم؟! فرمودند: «زبان خود را ساكت كن، جز براى خير»؛ تو را خوشحال نمى كند اينكه در وجودت خصلتى از اين خصال باشد كه تو را به سوى بهشت سوق دهد؟». [۶] امام على (ع) نيز درباره صفات مؤمن در نهج البلاغه مى فرمايند: «مؤمن، سكوتش زياد و وقتش مشغول است». [۷] آنقدر به دنبال كار خير است كه ديگر، وقتى براى كلام و سخن بيهوده ندارد. «كم گوى و بجز مصلحت خويش مگوى - چيزى كه نپرسند تو خود پيش مگوى ؛ گوش تو دو دادند و زبان تو يكى - يعنى كه دو بشنو و يكى بيش مگوى». [۸] 🔹آنرا كه شراب معرفت نوش كنند - از هرچه به جز اوست فراموش كنند ؛ آنرا كه زبان دهند، ديده ندهند - و آن را كه دهند ديده خاموش كنند». [۹] امام صادق (ع) مى فرمايند: «در حكمت آل داود (ع) چنين آمده است: «بر فرد عاقل لازم است كه عارف به زمان خود باشد و روى آورنده به شأن و امورات خود گردد و بررسى احوال خود كند و حافظ زبان خود باشد». [۱۰] «وَشّا» مى گويد: «شنيدم از امام رضا (ع) كه میفرمود: اگر مردى از بنى اسرائيل مى خواست عابد بشود مى بايست ده سال قبل از آن اختيار كند». [۱۱] پيرگوى (گوينده اى كه پيرمرد بود) درباره خودستايى نزد حكيمى لاف میزد، كه بر سه زبان مسلط است و میتواند با آن زبانها نطق كند. حكيم گفت: بفرمائيد كه به چه زبانى ميتوانيد كنيد. [۱۲] در مجلس معاويه يكى از بزرگان خاموش بود و هيچ نمى گفت، معاويه گفت: «چرا سخن نمیگويى؟ آن مرد فاضل گفت: چه گويم، اگر راست گویم از تو بترسم و اگر دروغ گويم از خدا بترسم، پس در اين مقام سكوت اولاتر [از سخن گفتن است]». [۱۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج‏۶۸، ص۲۸۴، باب۷۸؛ و... [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ۱، ج۱۰، ص۱۳۸، ص۱۶۰ [۳] بحارالأنوار، همان، ج۸۹، ص۲۰، باب۱؛ و... [۴] همان، ج۷۴، ص۸۸، باب۴؛ و... [۵] همان، ج۷۵، ص۲۸۸، باب۲۴؛ و... [۶] همان، ج۶۸، ص۲۹۶، باب۷۸؛ و... [۷] همان، ج۶۴، ص۳۰۵، باب۱۴؛ و... [۸] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ۱، ص۱۲۱؛ و... [۹] همان [۱۰] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ۱۱۶؛ و... [۱۱] الكافی، همان، ج۲، ص۱۱۶؛ و... [۱۲] مجله پاسدار اسلام، ش۹۰، ص۳۸ [۱۳] خواندنی های دلنشین، سعیدی لاهیجی، کتاب سعدی، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۹۱ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۵۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ 🔴مؤمن با شرایط همراه نیست، شرایط را همراهِ خود می‌کند ✍آیت الله حائری شیرازی: جاده‌های روستایی گاهی بالا می‌رود و گاهی پایین می‌آید اما در جاده‌ی مهندسی، مهندس یک راستا را در نظر می‌گیرد و هرجا به گودی رسید پل می‌بندد و یا آن‌قدر خاک می‌ریزد که هموار شود و وقتی به تپه رسید آن‌قدر خاک‌برداری می‌کند که مطابق میزانی بشود که در نظر گرفته است. 🔸 و وقتی پولدار شد، شرایطش عوض می‌شود و او هم رفتارش را عوض می‌کند، چون پولداریِ او به منزله‌ی زمینِ هموار و ناهموار است و روان او و غرایز او به منزله‌ی ماشینی است که در آن جاده در حرکت است و پولدار که شد یعنی ماشین به بالای تپه می‌رسد و از آن بالا نگاهی به زیر می‌اندازد و همه کس و همه چیز را از خود پایین‌تر می‌بیند اما وقتی بی‌پول شد و از موقعیت افتاد، مثل این است که از تپه پایین آمده و خود را در برابر کوه‌های سربه‌فلک‌کشیده کوچک می‌بیند. 🔺 این‌طور نیست، او با شرایط همراه نیست بلکه شرایط را همراه خود می‌کند، کوه را می‌شکافد و از دل آن جاده‌ی مستقیمی برای خود تهیه می‌بیند. اگرچه همه کاره شود، پولدار شود، ریاست در اختیار او قرار گیرد و همه را در برابر خود خاضع ببیند، هیچ تأثیری در روحیه‌ی او نمی‌کند؛ زیرا او با هماهنگ است و هدفش رضای او است. 📚 از کتاب تحجرگرایی صص 64 تا 66 ‌‌‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در «عالم برزخ» اعمال و عبادات چگونه بر انسان نمایان می شوند و چطور او را در مقابل سختی های آن عالم یاری می کنند؟ 🔹هر باطنی مثالی دارد و باطنی عقلی. انسان، باطن مثالی را در مشاهده ميكند، برزخ همان است، از معصوم (عليه السلام) سؤال ميكنند كه از كجا شروع ميشود؟ ميفرمايد:  «قَالَ‏ الْقَبْرُ مُنْذ». لحظه‏ای كه انسان وارد ميشود، وارد برزخ شده است. آنچه به عالم مثال برميگردد، انسان در آن را می بيند؛ اما باطن عقلی عبادات را در مافوق برزخ می بيند. 🔹ابوبصير - كه از شاگردان معروف امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) است - نقل ميكند: «إِذَا مَاتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ سِتَّةُ صُوَر...». [۱] (وقتی بنده از دنيا رفت، به همراه او وارد و مي شوند، اين شش صورت او را از شش جهت از آسيبها محافظت می كنند؛ آن كس كه طرف راست اين بنده مؤمن قرار گرفته در معرفی خود میگويد: من نمازم. يعنی همين صورت نورانی كه در قبر، طرف راست نمازگزار قرار ميگيرد و ميتوان او را در برزخ ديد و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبيد، نمونه است، همه بر همين منوال است. 🔹سپس آن صورتی كه طرف چپ او قرار گرفته ميگويد: من هستم. زكات تنها مربوط به مال نيست؛ بلكه انسان موظف است خدادادی را بپردازد، هيچ نعمتی بی ‏مسئوليت نيست، در روايات آمده است: «زَكَاةُ الْعِلْمِ تَعْلِيمُهُ مَنْ لَا يَعْلَمُه‏؛ [۲] زكات دانش، آموختن آن به كساني است كه نمی‌دانند». «زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَاف‏؛ [۳] زكات نعمت زيبارويي، عفت و پاكدامني است». «زَكَاةُ الشَّجَاعَةِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه‏؛ [۴] زكات نعمت شجاعت، جهاد در راه خداست» و... همه اينها از مصاديق زكات است و اگر پرداخته شد، اين زكات به صورت نورانی در قبر به پرداخت‏ كننده خود كمك ميكند و او را از آسيب و حادثه محافظت می‌نماید. 🔹صورتی كه در قبر روبروی بنده مؤمن ايستاده ميگويد من هستم، سرّ مثالی روزه ‏ای كه برای رضای خدا گرفته ميشود به صورت شخصی نورانی در قبر جلوه می كند؛ و آن صورت نورانی كه پشت سر او است و از پشت وی را حمايت ميكند ميگويد من و عمره هستم. در مراسم حج، (عليه السلام) در صحرای عرفات به شخصی فرمودند: تعداد حاجيان را چقدر تخمين می‌زنی؟ راوی رقم زيادى را گفت، سپس عرض كرد: حاجيانی كه برای خدا از ثروت خود گذشتند و با ضجه و ناله خدا را می ‏خوانند. 🔹امام (عليه السلام) فرمود: چقدر ضجه و ناله فراوان است و حاجی كم! گفت: همه حاجی هستند، آيا اين تعداد كم است؟ آنگاه حضرت، را به وی نشان داد، ديد سرزمين وسيع عرفات پر است از خوك و بوزينه! و در بين اينها تنها چند نفر انسان هستند! [۵] هر كس باطنی دارد كه با او متحد است؛ عامل با عملِ خود متحد است و هر كس با محشور ميشود، امام صادق (عليه السلام) فرمود:  «يَحْشُرُ النَّاسَ‏ عَلى‏ نِيَّاتِهِم‏». [۶] امامان معصوم (عليهم السلام) باطن افراد را می‏بينند و احياناً به ديگران هم نشان می دهند. 🔹امّا آن نوری كه پايين پای اوست ميگويد: من هايى هستم كه تو به برادران مؤمن روا داشتی، خيری كه به ديگران رساندی. آنگاه اين پنج نفر كه خود را معرفی كردند، از آن كس كه بالای سر مؤمن ايستاده سؤال ميكنند كه تو كيستی كه از همه ما هستی؟ ميگويد: من . محبت علی و اولاد علی (علیهم صلوات الله) به اين صورت جلوه می كند، پيروى از آنها به اين شكل مجسم می شود كه از همه نورانی ‏تر است و بالای سر مؤمن بر او اشراف دارد. وقتی انسان تشنه (عليهم السلام) بود نه علاقه ‏مند صوری، با آنها محشور ميشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحاسن‏، برقى، ج ‏۱، ص ۲۸۸ [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلى، ص ۷۲ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۹۰، حکمت ۵ [۴] همان، حکمت ۱۱ [۵] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى (ع)، امام عسكرى (ع)، ص ۶۰۶ [۶] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۶، ص ۱۳۵ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در «عالم برزخ» اعمال و عبادات چگونه بر انسان نمایان می شوند و چطور او را در مقابل سختی های آن عالم یاری می کنند؟ 🔹هر باطنی مثالی دارد و باطنی عقلی. انسان، باطن مثالی را در مشاهده ميكند، برزخ همان است، از معصوم (عليه السلام) سؤال ميكنند كه از كجا شروع ميشود؟ ميفرمايد:  «قَالَ‏ الْقَبْرُ مُنْذ». لحظه‏ای كه انسان وارد ميشود، وارد برزخ شده است. آنچه به عالم مثال برميگردد، انسان در آن را می بيند؛ اما باطن عقلی عبادات را در مافوق برزخ می بيند. 🔹ابوبصير - كه از شاگردان معروف امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) است - نقل ميكند: «إِذَا مَاتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ سِتَّةُ صُوَر...». [۱] (وقتی بنده از دنيا رفت، به همراه او وارد و مي شوند، اين شش صورت او را از شش جهت از آسيبها محافظت می كنند؛ آن كس كه طرف راست اين بنده مؤمن قرار گرفته در معرفی خود میگويد: من نمازم. يعنی همين صورت نورانی كه در قبر، طرف راست نمازگزار قرار ميگيرد و ميتوان او را در برزخ ديد و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبيد، نمونه است، همه بر همين منوال است. 🔹سپس آن صورتی كه طرف چپ او قرار گرفته ميگويد: من هستم. زكات تنها مربوط به مال نيست؛ بلكه انسان موظف است خدادادی را بپردازد، هيچ نعمتی بی ‏مسئوليت نيست، در روايات آمده است: «زَكَاةُ الْعِلْمِ تَعْلِيمُهُ مَنْ لَا يَعْلَمُه‏؛ [۲] زكات دانش، آموختن آن به كساني است كه نمی‌دانند». «زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَاف‏؛ [۳] زكات نعمت زيبارويي، عفت و پاكدامني است». «زَكَاةُ الشَّجَاعَةِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه‏؛ [۴] زكات نعمت شجاعت، جهاد در راه خداست» و... همه اينها از مصاديق زكات است و اگر پرداخته شد، اين زكات به صورت نورانی در قبر به پرداخت‏ كننده خود كمك ميكند و او را از آسيب و حادثه محافظت می‌نماید. 🔹صورتی كه در قبر روبروی بنده مؤمن ايستاده ميگويد من هستم، سرّ مثالی روزه ‏ای كه برای رضای خدا گرفته ميشود به صورت شخصی نورانی در قبر جلوه می كند؛ و آن صورت نورانی كه پشت سر او است و از پشت وی را حمايت ميكند ميگويد من و عمره هستم. در مراسم حج، (عليه السلام) در صحرای عرفات به شخصی فرمودند: تعداد حاجيان را چقدر تخمين می‌زنی؟ راوی رقم زيادى را گفت، سپس عرض كرد: حاجيانی كه برای خدا از ثروت خود گذشتند و با ضجه و ناله خدا را می ‏خوانند. 🔹امام (عليه السلام) فرمود: چقدر ضجه و ناله فراوان است و حاجی كم! گفت: همه حاجی هستند، آيا اين تعداد كم است؟ آنگاه حضرت، را به وی نشان داد، ديد سرزمين وسيع عرفات پر است از خوك و بوزينه! و در بين اينها تنها چند نفر انسان هستند! [۵] هر كس باطنی دارد كه با او متحد است؛ عامل با عملِ خود متحد است و هر كس با محشور ميشود، امام صادق (عليه السلام) فرمود:  «يَحْشُرُ النَّاسَ‏ عَلى‏ نِيَّاتِهِم‏». [۶] امامان معصوم (عليهم السلام) باطن افراد را می‏بينند و احياناً به ديگران هم نشان می دهند. 🔹امّا آن نوری كه پايين پای اوست ميگويد: من هايى هستم كه تو به برادران مؤمن روا داشتی، خيری كه به ديگران رساندی. آنگاه اين پنج نفر كه خود را معرفی كردند، از آن كس كه بالای سر مؤمن ايستاده سؤال ميكنند كه تو كيستی كه از همه ما هستی؟ ميگويد: من . محبت علی و اولاد علی (علیهم صلوات الله) به اين صورت جلوه می كند، پيروى از آنها به اين شكل مجسم می شود كه از همه نورانی ‏تر است و بالای سر مؤمن بر او اشراف دارد. وقتی انسان تشنه (عليهم السلام) بود نه علاقه ‏مند صوری، با آنها محشور ميشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحاسن‏، برقى، ج ‏۱، ص ۲۸۸ [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلى، ص ۷۲ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۹۰، حکمت ۵ [۴] همان، حکمت ۱۱ [۵] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى (ع)، امام عسكرى (ع)، ص ۶۰۶ [۶] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۶، ص ۱۳۵ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ ✳️ لذت قناعت را نچشیده‌ایم! ✍آیت الله جوادی آملی: در مسئله‌ی ازدواج، عمده آن است كه انسان قانع ترين و ساده‌ترين راه را انتخاب كند. خداوند در سوره‌ی مباركه‌ی نحل فرمود: اگر كسى بود و عمل صالح داشت، چه زن و چه مرد، به او حيات طيبه می‌دهيم. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً» در ذيل اين آيه‌ی نورانى، حيات طيب به تفسير شده است. اگر شما تاريخ زندگى ديگران را بررسى كنيد مى بينيد اين امكانات فعلى كه براى بعضى هست، براى آن‌ها نبود. ما بخواهيم همه زندگى را از اول با تشريفات شروع كنيم البته سخت است و اين خداى ناخواسته امكان دارد انسان را به بعضى از معاصى بكشاند. بهترين راه همان قناعت است. مشكل ما اين است كه لذت قناعت را نچشيده‌ايم و خيال مى كنيم داشتن، لذيذ است. البته فى‌الجمله لذيذ هم هست اما انسان در اثر روح قناعت از بعضى چيزها بى‌نياز باشد، بهتر از آن است كه به‌وسيله‌ی آن، بى‌نياز باشد. 📚 برگرفته از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» ‌‌‌‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️انتظار ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹ما مأمور به انتظاریم؛ یعنی چه؟ به معنای _بودن است. در ادبیّات نظامی یک‌ چیزی داریم به نام ؛ یعنی آماده‌ باش! باید باشیم. انسان و ، آن‌کسی است که در حال «آماده‌باش» است. 🔹اگر  شما که مأمورِ به ایجاد عدالت و در کلّ جهان است، امروز بکند، باید من و شما آماده باشیم. این خیلی مهم است؛ به این معنا است. به معنای و پا به زمین کوبیدن و چرا دیر شد و چرا نشد و مانند اینها نیست، 🔹 یعنی باید دائم در حال «آماده‌ باش» باشید. نکته بعدی [اینکه] این ، مستلزم و است؛ باید خودمان را کنیم، باید اهل به آن چیزی باشیم که دل آن بزرگوار را شاد میکند... بیانات مقام معظم رهبری ۹۶/۰۲/۲۰ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له