eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
198.8هزار عکس
183.7هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🌹 ⭕️خوش اخلاقی در اسلام (بخش اول) 🔷اگر و عمل انسان قوی و فراوان باشد، ولی از زیبایی‌هایی برخوردار نباشد، در و به ویژه در و دچار مشکل میشود. که بخشی از آن در دنیا، و همه در آخرت، ظهور عینی می یابد، قابل شمارش نیست؛ چنان که در روایات آمده است: «هیچ حقیقتی در میزان عمل انسان در قیامت، سنگین تر از نیست». هیچ راهی برای تبلیغ حسنات اخلاقی، بهتر و از این نیست که خود انسان به آراسته باشد. 🔷از آنجا که مردم عاشق زیبایی های ظاهر و زیبایی‌های معنوی هستند، هنگامی که را در انسان ببینند و خود را عاری از آن بنگرند، از درون دچار و شرم و حیا میشوند، و در وجودشان، به آنان سخت و دشوار می آید و سبب میشود به سوی که در غیر خود می بینند و منافع آن را در برخوردها و روابط ملاحظه میکنند، روی آورند، و انسان آراسته به آن را الگو و اسوه خود قرار دهند. 🔷 و حسنات باطنی، که در قرآن مجید از آنان به تعبیر شده است، به دلیل اینکه حرکات و از برمی آید، و خدایند، چنان که به لقمان حکیم منسوب است که گوید: «، خویش بیگانگان باشد، و ، بیگانه خویشان». (ع) درباره چنین میفرماید: «إن أحسن الحسن الخلق الحسن؛ ، است». ادیب نیشابوری گوید: «بود گوهر هر کسی، خوی او / که تن گاه زشت است و گاهی نکو». 🔷 ، از بارزترین صفات (ص) بود که سهمی عمده در به و شیفتگی آنان به شخص پیامبر داشت. خداوند درباره این خصلت مردمی حضرت میفرماید: «به خاطر رحمت الهی بود که برای مردم نرم شدی، و اگر و خشن و سخت دل بودی، از دور تو پراکنده میشدند». ، کمندی است که دیگران را در دام محبت اسیر میکند و تبلور فضلیتهایی چون ، (ادب گفتار) و... میشود؛ چنان که (ع)، حد و مرز اخلاق نیک را چنین تبیین میکند: «نرمی اخلاق، پاکیزه سازی کلام و گشاده رویی». ... 📕اسلام و زیبایی‌های زندگی، رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی، دکتر داود رجبی‌نیا، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چ اول، ص ۵۲۶-۵۲۰ منبع: راسخون
 ✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🌹 ⭕️خوش اخلاقی در اسلام (بخش سوم و پایانی) 🔶اگر و عمل انسان قوی و فراوان باشد، ولی از زیبایی‌هایی برخوردار نباشد، در و به ویژه در و دچار مشکل میشود. که بخشی از آن در دنیا، و همه در آخرت، ظهور عینی می یابد، قابل شمارش نیست؛ چنان که در روایات آمده است: «هیچ حقیقتی در میزان عمل انسان در قیامت، سنگین تر از نیست». هیچ راهی برای تبلیغ حسنات اخلاقی، بهتر و از این نیست که خود انسان به آراسته باشد. 💠 (ادب گفتار) 🔷نخستین و مهم ترین وسیله تبادل اطلاعات در بین انسان ها، است. بنابراین، سخن گفتن، پدیده ای اجتماعی است، و اگر انسان به تنهایی زندگی میکرد، نه نیازی به حرف زدن داشت و نه انگیزه ای که او را به سخن گفتن وادارد، و حتی شاید در چنین وضعی، قادر به سخن گفتن نیز نبود. ، یکی از است که خداوند به انسان مرحمت کرده است: «خلق الإنسان - علمه البیان» گویا به همین مناسبت، اهل منطق، را نشانه خاص و فصل ممیز انسان قرار داده، آن را مساوی میدانند. چنان است که زیبایی‌های دیگر را در مجموعه خود جای میدهد: نرمش در سخن گفتن؛ قطع نکردن کلام دیگری؛ نهی از پرحرفی؛ فاش نکردن اسرار دیگران؛ حفظ زبان؛ سخن گفتن به تناسب فهم مخاطب؛ توجه به مکان ها و موارد سخن گفتن و سکوت کردن؛ پرهیز از حرفها و قضاوت های بی دلیل و مدرک؛ پرهیز از تمسخر و توهین به دیگران و مانند آن. در اینجا به بعضی روشهای‌ قرآنی سخن گفتن اشاره میکنیم:   🔷«ملایمت»؛ از ارزش های مثبت در سخن گفتن، نرمی و است. بلند سخن گفتن و داد و فریاد بیش از اندازه، رفتاری ناپسند است؛ زیرا سخن گفتن برای این است که شنونده بشنود. پس بلند کردن صدا بیش از اندازه، جز زیان، اثر دیگری ندارد و را می آزارد و خسته میکند و مانع سخن گفتن دیگران میشود. آیه ۱۹ سوره لقمان ضمن تشبیه و مثالی کوتاه و گویا، زشتی بلند سخن گفتن را یادآور می شود: واغضض من صوتک إن أنکر الأصوات لصوت الحمیر.   🔷«صراحت»؛ در سخن گفتن، نقطه مقابل گنگی، ابهام و دوپهلو بودن سخن است. در بعضی موارد، در کلام، لازم است. جایی که پای و اجتماع در میان باشد، ناگزیر باید با صراحت سخن گفت تا از تفسیرها و تحلیل های دلخواهانه و نادرست که بر منافع گروهی یا شخصی منطبق است، جلوگیری شود. در ابلاغ رسالتشان چنین بوده اند. در زمان (ص) نیز کفار به دنبال محافظه کاران و راحت طلبان میگشتند: ودوا لو تدهن فیدهنون؛ «دوست میداشتند قدری نرمش و انعطاف داشته باشی، تا آنها هم با تو کنار بیایند و نرمش داشته باشند»، ولی خداوند با نزول آیات و همچنین با بیان سوره کافرون، جای انعطاف، نرمش و چشم پوشی را در مسائل اصولی بست.   🔷«فروتنی و ادب»؛ رعایت تواضع و هنگام سخن گفتن، به ویژه در گفت‌وگو با فراوان تأکید شده است (و قل لهما قولا کریما)، که منظور از ، همان است. در همه کار و از جمله در لازم است، مگر در موارد استثنایی که خشونت و تندی لازم است: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم.   📕اسلام و زیبایی‌های زندگی، رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی، دکتر داود رجبی‌نیا، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چ اول، ص ۵۲۶-۵۲۰ منبع: راسخون
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴تکلیف فرزندانی که در کودکی از دنیا رفته اند چه میشود؟ ✍در برزخ ولایت انسان را کامل می‌کنند و افراد ناقص و اولاد مؤمنانی که سقط شده یا در سن کودکی از دنیا رفته اند را به تکامل می‌رسانند، پاره ای از کمبودهای تعلیم و تربیت افراد مؤمن هم جبران می‌شود. 💬امام کاظم (علیه السلام) به حفص فرمودند: «ماندن در دنیا را دوست داری؟ » گفت: بله حضرت سؤال کردند: چرا؟ گفت: برای خواندن قل هو الله احد امام لحظه ای سکوت فرمود، سپس فرمودند: «ای حفص! هر که از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن را خوب یاد نگرفته باشد فرشتگان آن را در قبر به او یاد می‌دهند و او را در خواندن قرآن کامل می‌گردانند. خداوند می‌خواهد به این وسیله درجات شیعیان را بالا ببرد چون درجات بهشت برابر با آیات قرآن است. 📗 میشود زیبا مرد ‌‌‌‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 حضرت_عیسی (ع) و مشاهده عذاب قبر ✍ از روایت شده است که فرمودند: حضرت عيسی (ع) از كنار قبری عبور می کرد، متوجه شد كه صاحب قبر در عذاب است. سال آینده وقتی از همان جا عبور كرد، متوجه شد عذاب از او برداشته شده است، همین مطلب را از خداوند سؤال كرد. خطاب آمد: يا روح الله ! از این مرد فرزندی به سن بلوغ رسيد كه و نيكوكاراست. راهی را برای مردم هموار كرد و اصلاح نمود و را مسكن ومأوی داد، به برکت اعمال خير اين فرزند، عذاب قبر از پدرش برداشته شد. از پیامبر صلی الله علیه نقل شده که فرمودند: در بهشت مقام و درجه كسی بالا برده می شود، سؤال می كند چنين درجه و مقامی از كجا برای من حاصل شده است؟ به او گفته می شود اثر دعای فرزندت می باشد که برای تو و طلب كرده است. اری، فرزندان تربیت شده و صالح میتوانند باعث رشد و بالا رفتن درجه و مرتبه والدین در وايجاد توسعه و رفاه در زندگی آخرتی آنها، یا اگر خدای ناکرده در عذاب باشند، حداقل موجب تخفیف عذاب برای آن‌ها باشند. 📚 کتاب ، ‌‌‌‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢فلسفه وجود «عالَم برزخ» چیست؟ 🔹فلسفه زندگى به خوبى روشن است؛ چرا كه محل امتحان و آموختن و پرورش و تحصيل‌ كمالات‌ علمى و عملى براى عالَم ديگر است. دنيا به تعبير روايات اسلامى و بعضى از آيات قرآن، مزرعه، تجارتخانه، دانشگاه، ميدان تمرين و يا به تعبير ديگر به منزله «عالَم جنين» براى جهان ديگر است. مركز انوار الهى، دادگاه بزرگ حقّ، محل رسيدگى به حساب اعمال و جوار قرب و رحمت خداست. 🔹در اينجا اين سؤال باقى مى ماند كه فلسفه چيست؟ در پاسخ اين سؤال مى توان گفت: كه فلسفه عالم برزخ كه در ميان دنيا و آخرت قرار گرفته، مانند فلسفه هر مرحله متوسّط ديگر است؛ زيرا انتقال از محيطى به محيط ديگر كه از هر نظر با آن متفاوت است، در صورتى قابل تحمل خواهد بود كه مرحله ميانه اى وجود داشته باشد، مرحله اى كه بعضى از ويژگى هاى مرحله اول و پاره اى از ويژگى هاى مرحله دوّم در آن جمع باشد. 🔹به علاوه براى همه انسان ها در يك روز تحقق مى يابد؛ چرا كه زمين و آسمان بايد دگرگون شود و عالمى نو ايجاد گردد و حيات نوين انسان ها در آن عالم نو صورت گيرد. با اين حال راهى جز اين نيست كه در ميان دنيا و آخرت باشد و ارواح بعد از جدا شدن از بدن هاى مادّىِ عنصرى به منتقل گردند و تا پايان دنيا در آنجا بمانند، و پس از پايان دنيا و آغاز شدن قيامت، همه با هم محشور نشوند؛ زيرا ممكن است هر انسانى براى خود مستقلا قيامتى داشته باشد، چرا كه قيامت بعد از فناء دنيا و تبديل زمين و آسمان ها به زمين و آسمان هاى ديگرى است. از اين گذشته از رواياتى استفاده مى شود كه در پاره اى از كمبودهاى تعليم و تربيت افراد مؤمن جبران مى گردد، درست است كه آنجا جاى انجام عمل صالح نيست، ولى چه مانعى دارد كه محل معرفت بيشتر و آگاهى افزون تر باشد؟ 🔹در حديثى از امام موسى بن جعفر (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ ماتَ مِنْ أَوْلِيائِنا وَ شِيعَتِنا وَ لَمْ‌ يُحْسِن الْقُرانَ عُلِّم فى قَبْرِهِ لِيَرْفَعُ اللهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ، فَاِنَّ دَرَجاتِ الْجَنَّةِ عَلى قَدْرِ آياتِ الْقُرآنِ، يُقالُ لَهُ اِقْرَأْ وَ ارْقَ، فَيَقْرأُ ثُمَّ يَرْقى؛ هركس از دوستان و پيروان ما بميرد و هنوز قرآن را به طور كامل فرا نگرفته باشد، در قبرش به او تعليم مى دهند تا خداوند بدين وسيله درجاتش را بالا برد، چرا كه درجات بهشت به اندازه آيات قرآن است به او گفته مى شود بخوان و بالا رو، او مى خواند [و از درجات بهشت] بالا مى رود». [۱] پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلاميه، تهران، چ ۴، ج ‏۲، ص ۶۰۶، باب؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، ابن بابويه، دار الشريف الرضی، قم‏، چ‌ ۲، ص ۱۲۹؛ بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، چ‌ ۲، ج ‏۸۹، ص ۱۸۸، باب ۲۰ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دارالكتب الاسلاميه‏، چ‌ ۹، ج ۵، ص ۳۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (ع) سرنوشت بدن انسانها پس از «مرگ» را چگونه به تصویر می کشد؟ 🔹 (ع) در خطبه ۲۲۶ نهج البلاغه پس از بیان اینکه اقوام پیشین از شما قدرتمندتر و دارای عمری طولانی تر بودند، به اين نكته قابل توجّه اشاره مى فرمايد كه بعد از كاخ نشين بودن و زندگى پر زرق و برق دنيا به چه روزى گرفتار شدند: «فَاسْتَبْدَلُوا بِالْقُصُورِ الْمُشَيَّدَةِ، وَ النّمَارِقِ الْمُمَهَّدَةِ، الصُّخُورَ وَ الاَْحْجَارَ الْمُسَنَّدَةَ وَ الْقُبُورَ اللّاطِئَةَ الْمُلْحَدَةَ؛ سرانجام قصرهاى بلند و محكم [و بساط عيش و نوش و تختهاى زينتى و] پشتی هاى نرم و راحت را به تخته سنگ هاى لحد گورستان و قبور به هم چسبيده و لحدهاى چيده شده مبدل ساختند». راستى چه دردناك است كه انسان از اوج قدرت در حالى كه غرق ناز و نعمت است به جايى منتقل مى شود كه از هر نظر نقطه مقابل آن است؛ نه خانه اى، نه شمعى، نه چراغى، نه بسترى و نه ناز و نعمتى. 🔹البتّه اين درد و رنج براى آنهاست كه با آن زندگى پر زرق و برق خو گرفته بودند؛ امّا آنها كه زندگى زاهدانه و ساده اى داشتند از اين دگرگونى و تحوّل ناراحت نمى شوند به ويژه آنكه قبر براى آنها «رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ»؛ (باغی از باغهای بهشت برزخ) محسوب مى شود. آنگاه به بيان دقيقى از وضع قبرها و ساكنانش پرداخته، مى فرمايد: «الَّتی قَدْ بُنِيَ عَلَى الْخَرَابِ فِنَاؤُهَا، وَ شُيِّدَ بِالتُّرَابِ بِنَاؤُهَا؛ فَمَحَلُّهَا مُقْتَرِبٌ، وَ سَاكِنُهَا مُغْتَرِبٌ، بَيْنَ أَهْلِ مَحَلَّة مُوحِشِينَ، وَ أَهْلِ فَرَاغ مُتَشَاغِلِينَ؛ همان گورهايى كه درگاهش بر خرابى بنا شده و ساختمانش تنها با خاك برپا گشته، قبرهايى كه به يكديگر نزديك است، ولى ساكنانش از يكديگر دورند. آنها در ميان اهل محلّه وحشت و افراد [به ظاهر] فارغ البالی که [در واقع] گرفتارند قرار گرفته اند». 🔹آرى! اگر كاخ هاى آنها با مصالح گران قيمت ساخته شده بود كه از نقاط مختلف با زحمت فراوان گردآورى كرده و منتقل مى ساختند، خانه قبرشان با مصالحى بى ارزش يعنى مشتى خاك بنا شده است. ساكنان اين خانه ها [خانه هاى قبر] در دو حالت متضاد قرار دارند: هم نزديكند و هم دور، نزديك اند از نظر مكان و دورند از نظر ارتباط. يا چنان به خويشتن مشغول اند كه به ديگرى نمى پردازند و يا اجازه ندارند كه با هم مرتبط شوند. به ظاهر كارى ندارند، امّا در واقع بسيار گرفتارند، زيرا هر چند چيزى از كارهاى دنيوى در آنجا نيست، امّا چنان گرفتار اعمال خويش اند كه به ديگرى نمى پردازند [البتّه همه اينها در زندگى برزخى رخ مى دهد]. 🔹آنگاه امام علی (ع) در تكميل اين سخن مى فرمايد: «لا يَسْتَأْنِسُونَ بِالاَْوْطَانِ، وَ لا يَتَوَاصَلُونَ تَوَاصُلَ الْجِيرَانِ، عَلَى ما بَيْنَهُمْ مِنْ قُرْبِ الْجِوَارِ، وَ دُنُوِّ الدَّارِ؛ آنها هرگز انسى به وطن هاى خود [يعنى قبرها] پيدا نمى كنند و همچون همسايگان با يكديگر ديدارى ندارند، با اينكه به هم نزديك اند و خانه هايشان در كنار يكديگر است». جمله «لا يَسْتَأْنِسُونَ بِالاَْوْطَانِ» ممكن است اشاره به اين باشد كه آنها هر چند ساليان درازى است در قبرها خفته اند، ولى هرگز به آن علاقه ندارند و انس نمى گيرند. 🔹اين احتمال نيز در تفسير اين جمله داده شده كه منظور ترك رابطه با وطن هاى خود در عالم دنياست كه هرگز فكر بازگشت به وطن نمى كنند، ولى معناى اوّل به قرينه جمله «وَ لا يَتَوَاصَلُونَ...» صحيح تر به نظر مى رسد. در پايان اين بخش به اين نكته اشاره مى فرمايد كه چرا نمى توانند با هم رابطه برقرار كنند: «چگونه ممكن است با هم ديدار كنند، در حالى كه فنا و فرسودگى با سينه سنگين خود آنها را در هم كوبيده و سنگها و خاكها جسمشان را خورده است». اشاره به اينكه آنها هر چند در قبرهاى ديوار به ديوار هم خفته اند، ولى همه قدرت خويش را از دست داده و به مشتى خاك تبديل شده اند، ديدار چگونه در ميان استخوان هاى پوسيده و خاك هاى بى جان امكان پذير است؟! 🔹آنچه در کلام امام (ع) آمد به قرينه جمله هايى كه در آخر آن بود مربوط به جسم انسانها پس از مرگ است؛ جسم ها هستند كه مى پوسند و خاك مى شوند، جسمها هستند كه با هم ديدارى ندارند و همه در هاله اى از غربت فرو رفته اند. و اگر مى بينيم امام علی (ع) در اين عبارات تنها بر سرنوشت جسمانى انسان تكيه مى كند و سخنى از ارواح نمى گويد، به دليل آن است كه غالب مردم در اين دنيا به پرورش جسم و لذّات جسمانى مى پردازند، امام (ع) مى فرمايد: «سرانجام اين جسم به كجا منتهى مى شود، بيدار باشيد و اين همه براى نيل به لذات جسمانى مرتكب انواع گناهان نشويد». 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج۸، ص۴۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در «عالم برزخ» اعمال و عبادات چگونه بر انسان نمایان می شوند و چطور او را در مقابل سختی های آن عالم یاری می کنند؟ 🔹هر باطنی مثالی دارد و باطنی عقلی. انسان، باطن مثالی را در مشاهده ميكند، برزخ همان است، از معصوم (عليه السلام) سؤال ميكنند كه از كجا شروع ميشود؟ ميفرمايد:  «قَالَ‏ الْقَبْرُ مُنْذ». لحظه‏ای كه انسان وارد ميشود، وارد برزخ شده است. آنچه به عالم مثال برميگردد، انسان در آن را می بيند؛ اما باطن عقلی عبادات را در مافوق برزخ می بيند. 🔹ابوبصير - كه از شاگردان معروف امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) است - نقل ميكند: «إِذَا مَاتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ سِتَّةُ صُوَر...». [۱] (وقتی بنده از دنيا رفت، به همراه او وارد و مي شوند، اين شش صورت او را از شش جهت از آسيبها محافظت می كنند؛ آن كس كه طرف راست اين بنده مؤمن قرار گرفته در معرفی خود میگويد: من نمازم. يعنی همين صورت نورانی كه در قبر، طرف راست نمازگزار قرار ميگيرد و ميتوان او را در برزخ ديد و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبيد، نمونه است، همه بر همين منوال است. 🔹سپس آن صورتی كه طرف چپ او قرار گرفته ميگويد: من هستم. زكات تنها مربوط به مال نيست؛ بلكه انسان موظف است خدادادی را بپردازد، هيچ نعمتی بی ‏مسئوليت نيست، در روايات آمده است: «زَكَاةُ الْعِلْمِ تَعْلِيمُهُ مَنْ لَا يَعْلَمُه‏؛ [۲] زكات دانش، آموختن آن به كساني است كه نمی‌دانند». «زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَاف‏؛ [۳] زكات نعمت زيبارويي، عفت و پاكدامني است». «زَكَاةُ الشَّجَاعَةِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه‏؛ [۴] زكات نعمت شجاعت، جهاد در راه خداست» و... همه اينها از مصاديق زكات است و اگر پرداخته شد، اين زكات به صورت نورانی در قبر به پرداخت‏ كننده خود كمك ميكند و او را از آسيب و حادثه محافظت می‌نماید. 🔹صورتی كه در قبر روبروی بنده مؤمن ايستاده ميگويد من هستم، سرّ مثالی روزه ‏ای كه برای رضای خدا گرفته ميشود به صورت شخصی نورانی در قبر جلوه می كند؛ و آن صورت نورانی كه پشت سر او است و از پشت وی را حمايت ميكند ميگويد من و عمره هستم. در مراسم حج، (عليه السلام) در صحرای عرفات به شخصی فرمودند: تعداد حاجيان را چقدر تخمين می‌زنی؟ راوی رقم زيادى را گفت، سپس عرض كرد: حاجيانی كه برای خدا از ثروت خود گذشتند و با ضجه و ناله خدا را می ‏خوانند. 🔹امام (عليه السلام) فرمود: چقدر ضجه و ناله فراوان است و حاجی كم! گفت: همه حاجی هستند، آيا اين تعداد كم است؟ آنگاه حضرت، را به وی نشان داد، ديد سرزمين وسيع عرفات پر است از خوك و بوزينه! و در بين اينها تنها چند نفر انسان هستند! [۵] هر كس باطنی دارد كه با او متحد است؛ عامل با عملِ خود متحد است و هر كس با محشور ميشود، امام صادق (عليه السلام) فرمود:  «يَحْشُرُ النَّاسَ‏ عَلى‏ نِيَّاتِهِم‏». [۶] امامان معصوم (عليهم السلام) باطن افراد را می‏بينند و احياناً به ديگران هم نشان می دهند. 🔹امّا آن نوری كه پايين پای اوست ميگويد: من هايى هستم كه تو به برادران مؤمن روا داشتی، خيری كه به ديگران رساندی. آنگاه اين پنج نفر كه خود را معرفی كردند، از آن كس كه بالای سر مؤمن ايستاده سؤال ميكنند كه تو كيستی كه از همه ما هستی؟ ميگويد: من . محبت علی و اولاد علی (علیهم صلوات الله) به اين صورت جلوه می كند، پيروى از آنها به اين شكل مجسم می شود كه از همه نورانی ‏تر است و بالای سر مؤمن بر او اشراف دارد. وقتی انسان تشنه (عليهم السلام) بود نه علاقه ‏مند صوری، با آنها محشور ميشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحاسن‏، برقى، ج ‏۱، ص ۲۸۸ [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلى، ص ۷۲ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۹۰، حکمت ۵ [۴] همان، حکمت ۱۱ [۵] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى (ع)، امام عسكرى (ع)، ص ۶۰۶ [۶] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۶، ص ۱۳۵ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در «عالم برزخ» اعمال و عبادات چگونه بر انسان نمایان می شوند و چطور او را در مقابل سختی های آن عالم یاری می کنند؟ 🔹هر باطنی مثالی دارد و باطنی عقلی. انسان، باطن مثالی را در مشاهده ميكند، برزخ همان است، از معصوم (عليه السلام) سؤال ميكنند كه از كجا شروع ميشود؟ ميفرمايد:  «قَالَ‏ الْقَبْرُ مُنْذ». لحظه‏ای كه انسان وارد ميشود، وارد برزخ شده است. آنچه به عالم مثال برميگردد، انسان در آن را می بيند؛ اما باطن عقلی عبادات را در مافوق برزخ می بيند. 🔹ابوبصير - كه از شاگردان معروف امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) است - نقل ميكند: «إِذَا مَاتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ سِتَّةُ صُوَر...». [۱] (وقتی بنده از دنيا رفت، به همراه او وارد و مي شوند، اين شش صورت او را از شش جهت از آسيبها محافظت می كنند؛ آن كس كه طرف راست اين بنده مؤمن قرار گرفته در معرفی خود میگويد: من نمازم. يعنی همين صورت نورانی كه در قبر، طرف راست نمازگزار قرار ميگيرد و ميتوان او را در برزخ ديد و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبيد، نمونه است، همه بر همين منوال است. 🔹سپس آن صورتی كه طرف چپ او قرار گرفته ميگويد: من هستم. زكات تنها مربوط به مال نيست؛ بلكه انسان موظف است خدادادی را بپردازد، هيچ نعمتی بی ‏مسئوليت نيست، در روايات آمده است: «زَكَاةُ الْعِلْمِ تَعْلِيمُهُ مَنْ لَا يَعْلَمُه‏؛ [۲] زكات دانش، آموختن آن به كساني است كه نمی‌دانند». «زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَاف‏؛ [۳] زكات نعمت زيبارويي، عفت و پاكدامني است». «زَكَاةُ الشَّجَاعَةِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه‏؛ [۴] زكات نعمت شجاعت، جهاد در راه خداست» و... همه اينها از مصاديق زكات است و اگر پرداخته شد، اين زكات به صورت نورانی در قبر به پرداخت‏ كننده خود كمك ميكند و او را از آسيب و حادثه محافظت می‌نماید. 🔹صورتی كه در قبر روبروی بنده مؤمن ايستاده ميگويد من هستم، سرّ مثالی روزه ‏ای كه برای رضای خدا گرفته ميشود به صورت شخصی نورانی در قبر جلوه می كند؛ و آن صورت نورانی كه پشت سر او است و از پشت وی را حمايت ميكند ميگويد من و عمره هستم. در مراسم حج، (عليه السلام) در صحرای عرفات به شخصی فرمودند: تعداد حاجيان را چقدر تخمين می‌زنی؟ راوی رقم زيادى را گفت، سپس عرض كرد: حاجيانی كه برای خدا از ثروت خود گذشتند و با ضجه و ناله خدا را می ‏خوانند. 🔹امام (عليه السلام) فرمود: چقدر ضجه و ناله فراوان است و حاجی كم! گفت: همه حاجی هستند، آيا اين تعداد كم است؟ آنگاه حضرت، را به وی نشان داد، ديد سرزمين وسيع عرفات پر است از خوك و بوزينه! و در بين اينها تنها چند نفر انسان هستند! [۵] هر كس باطنی دارد كه با او متحد است؛ عامل با عملِ خود متحد است و هر كس با محشور ميشود، امام صادق (عليه السلام) فرمود:  «يَحْشُرُ النَّاسَ‏ عَلى‏ نِيَّاتِهِم‏». [۶] امامان معصوم (عليهم السلام) باطن افراد را می‏بينند و احياناً به ديگران هم نشان می دهند. 🔹امّا آن نوری كه پايين پای اوست ميگويد: من هايى هستم كه تو به برادران مؤمن روا داشتی، خيری كه به ديگران رساندی. آنگاه اين پنج نفر كه خود را معرفی كردند، از آن كس كه بالای سر مؤمن ايستاده سؤال ميكنند كه تو كيستی كه از همه ما هستی؟ ميگويد: من . محبت علی و اولاد علی (علیهم صلوات الله) به اين صورت جلوه می كند، پيروى از آنها به اين شكل مجسم می شود كه از همه نورانی ‏تر است و بالای سر مؤمن بر او اشراف دارد. وقتی انسان تشنه (عليهم السلام) بود نه علاقه ‏مند صوری، با آنها محشور ميشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحاسن‏، برقى، ج ‏۱، ص ۲۸۸ [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلى، ص ۷۲ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۹۰، حکمت ۵ [۴] همان، حکمت ۱۱ [۵] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى (ع)، امام عسكرى (ع)، ص ۶۰۶ [۶] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۶، ص ۱۳۵ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢کیفیت «زندگى برزخى» چگونه است؟ 🔹تصویرهاى مختلفى در مورد ذکر شده است،که روشن ترین آنها آن است که: بعد از پایان زندگى این جهان، در قرار مى گیرد که از بسیارى از عوارضِ این ماده کثیف بر کنار است، و چون از هر نظر شبیه این جسم است، به آن یا مى گویند، که نه به کلى مجرد است، و نه مادى محض، بلکه داراى یک نوع است. 🔹بعضى از محققان آن را تشبیه به وضع در کرده اند که در آن حال، ممکن است با مشاهده نعمت هایى به راستى لذت ببرد و یا بر اثر دیدن مناظر هولناک معذب و متألم شود، آنچنان که گاه واکنش آن در همین بدن نیز ظاهر مى شود، و به هنگام دیدن خواب هاى هولناک، فریاد مى کشد، نعره مى زند، پیچ و تاب مى خورد، بدن او غرق عرق مى شود. 🔹حتى بعضى معتقدند: در حال خواب، به راستى با فعالیت مى کند، و حتى بالاتر از آن معتقدند: در حال نیز مى تواند همان را پیدا کند، یعنى از جدا شده و با همین به میل خود، و یا از طریق خواب هاى مغناطیسى در جهان سیر کند و از مسائلى با خبر گردد. [۱] 🔹بلکه بعضى تصریح مى کنند: در باطن بدن هر انسانى هست، منتها به هنگام و آغاز زندگى برزخى، جدا مى شود و گاه در همین زندگى مادى دنیا نیز امکان جدائى ـ چنان که گفتیم ـ براى او حاصل مى شود. حال اگر تمام این مشخصات را براى نپذیریم، اصل مطلب را نمى توان انکار کرد؛ چرا که در روایات بسیارى به آن اشاره شده و از نظر دلیل نیز هیچگونه مانعى ندارد. پی نوشت: [۱] مرحوم «علامه مجلسى» ضمن بيان اين مطلب در «بحارالانوار» تصريح مى‏كند: تشبيه به حالت و در بسيارى از اخبار وارد شده، و حتى امكان دارد ، داراى متعددى باشند، و به اين وسيله رواياتى كه مى‏گويد: نزد هر كس در حال جان دادن حاضر مى‏شوند، نياز به توجيه و تفسيرى نخواهد داشت. (بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۷۱) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازی، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۹، ج ۱۴، ص ۳۴۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
✝️ به پیشنهاد واتیکان، شما می‌توانید با کردن پاپ در توییتر، مدت زمانی که در می‌گذرانید را کمتر کنید! ✝️ ملاحظات: واتیکان جاهای خوب برزخ و بهشت را می‌فروخت. حالا با جمع‌‌اوری فالوور چنین می‌کند. برای بخشش گناهان هم پول می‌گیرد.