eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
199هزار عکس
183.9هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
 ✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🌹 ⭕️خوش اخلاقی در اسلام (بخش سوم و پایانی) 🔶اگر و عمل انسان قوی و فراوان باشد، ولی از زیبایی‌هایی برخوردار نباشد، در و به ویژه در و دچار مشکل میشود. که بخشی از آن در دنیا، و همه در آخرت، ظهور عینی می یابد، قابل شمارش نیست؛ چنان که در روایات آمده است: «هیچ حقیقتی در میزان عمل انسان در قیامت، سنگین تر از نیست». هیچ راهی برای تبلیغ حسنات اخلاقی، بهتر و از این نیست که خود انسان به آراسته باشد. 💠 (ادب گفتار) 🔷نخستین و مهم ترین وسیله تبادل اطلاعات در بین انسان ها، است. بنابراین، سخن گفتن، پدیده ای اجتماعی است، و اگر انسان به تنهایی زندگی میکرد، نه نیازی به حرف زدن داشت و نه انگیزه ای که او را به سخن گفتن وادارد، و حتی شاید در چنین وضعی، قادر به سخن گفتن نیز نبود. ، یکی از است که خداوند به انسان مرحمت کرده است: «خلق الإنسان - علمه البیان» گویا به همین مناسبت، اهل منطق، را نشانه خاص و فصل ممیز انسان قرار داده، آن را مساوی میدانند. چنان است که زیبایی‌های دیگر را در مجموعه خود جای میدهد: نرمش در سخن گفتن؛ قطع نکردن کلام دیگری؛ نهی از پرحرفی؛ فاش نکردن اسرار دیگران؛ حفظ زبان؛ سخن گفتن به تناسب فهم مخاطب؛ توجه به مکان ها و موارد سخن گفتن و سکوت کردن؛ پرهیز از حرفها و قضاوت های بی دلیل و مدرک؛ پرهیز از تمسخر و توهین به دیگران و مانند آن. در اینجا به بعضی روشهای‌ قرآنی سخن گفتن اشاره میکنیم:   🔷«ملایمت»؛ از ارزش های مثبت در سخن گفتن، نرمی و است. بلند سخن گفتن و داد و فریاد بیش از اندازه، رفتاری ناپسند است؛ زیرا سخن گفتن برای این است که شنونده بشنود. پس بلند کردن صدا بیش از اندازه، جز زیان، اثر دیگری ندارد و را می آزارد و خسته میکند و مانع سخن گفتن دیگران میشود. آیه ۱۹ سوره لقمان ضمن تشبیه و مثالی کوتاه و گویا، زشتی بلند سخن گفتن را یادآور می شود: واغضض من صوتک إن أنکر الأصوات لصوت الحمیر.   🔷«صراحت»؛ در سخن گفتن، نقطه مقابل گنگی، ابهام و دوپهلو بودن سخن است. در بعضی موارد، در کلام، لازم است. جایی که پای و اجتماع در میان باشد، ناگزیر باید با صراحت سخن گفت تا از تفسیرها و تحلیل های دلخواهانه و نادرست که بر منافع گروهی یا شخصی منطبق است، جلوگیری شود. در ابلاغ رسالتشان چنین بوده اند. در زمان (ص) نیز کفار به دنبال محافظه کاران و راحت طلبان میگشتند: ودوا لو تدهن فیدهنون؛ «دوست میداشتند قدری نرمش و انعطاف داشته باشی، تا آنها هم با تو کنار بیایند و نرمش داشته باشند»، ولی خداوند با نزول آیات و همچنین با بیان سوره کافرون، جای انعطاف، نرمش و چشم پوشی را در مسائل اصولی بست.   🔷«فروتنی و ادب»؛ رعایت تواضع و هنگام سخن گفتن، به ویژه در گفت‌وگو با فراوان تأکید شده است (و قل لهما قولا کریما)، که منظور از ، همان است. در همه کار و از جمله در لازم است، مگر در موارد استثنایی که خشونت و تندی لازم است: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم.   📕اسلام و زیبایی‌های زندگی، رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی، دکتر داود رجبی‌نیا، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چ اول، ص ۵۲۶-۵۲۰ منبع: راسخون
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آداب گفتگو با ديگران 🔸 ، به عنوان يکی از کم هزينه ترين امور، گرچه در بدو نظر بسيار آسان و بی موونه تلقی ميگردد، اما بايد گفت به کارگیری اين نعمت بی بديل که از است، و موازینی دارد که بدون آن، نه تنها بهره لازم حاصل نميگردد، بلکه گاه مشکلات غير قابل حل و ضايعات جبران ناپذيری نيز به بار خواهد آمد. بخشی از اين آداب که زمينه تفاهم بهتر را فراهم و ما را از لغزش های احتمالی ايمن خواهد ساخت، به شرح زير عرضه ميگردد: 🔹 ۱) سخن حق بگوييد و با سخن خود حق را بر ملا سازيد. ۲) از روی علم و آگاهی سخن گفته و هيچ گاه بدون تأمل کافی حرف نزنيد؛ به آثار و پيامد های حرف های خود توجه کنيد. ۳) شمرده، بدون عجله و با صدای ملايم حرف بزنيد. ۴) سنجيده و بجا سخن گوييد (سنجيده گويی) و حرف بيهوده (لغو) نزنيد. ۵) سعی کنيد تنها به هنگام ضرورت صحبت کنيد. (کم گويی) ۶) مختصر و مفيد سخن گوييد. (آفه الکلام الاطاله) ۷) در نقل سخنان، امانت را رعايت کنيد. ۸) در مورد امورى که به شما مربوط نيست، حرفی نزنيد. ۹) هرگز به گناه تکلم نکنيد؛ (دروغ، غيبت، تهمت، تمسخر، شايعه، افشای سر، هتک حرمت، عيب جويی، دشنام، تحقير، سخنان نيش دار و اختلاف افکنی). ۱۰) در وقت خشم و هيجان، در امور مهم سخن نگوييد. ۱۱) هرگز الفاظ و جملات زشت و ناپسند بر زبان جاری نکنيد. ۱۲) در سخن گفتن حيا را رعايت کنيد. ۱۳) سطح درک مخاطبان را رعايت کنيد. 🔹 ۱۴) در بين صحبت ديگران، حرف نزنيد؛ (شنونده خوبی باشيد). ۱۵) بکوشيد تا سخنان شما همراه با تشويق ديگران باشد. ۱۶) با سخنان خود، خوبی ها را به اطرافيان تلقين کنيد. ۱۷) نکات مثبت شخصيت افراد را يادآوری کنيد. ۱۸) در نقل لطيفه ها و سخنان خنده دار افراط نکنيد، و اگر قصد شوخی داريد، مخاطب را از جدی نبودن سخن خود آگاه کنيد. ۱۹) بهتر است در وقت صحبت، چهره ای متبسم داشته باشيد. ۲۰) بهتر است در بيان نقاط ضعف ديگران از کنايه استفاده کنيد. ۲۱) هيچ گاه بی دليل کسی را با حرفهايتان نترسانيد. ۲۲) در محاورات، فرهنگ مخاطبين خود را در نظر بگيريد. [۱] ۲۳) صادقانه و از روی محبت صحبت کنيد. ۲۴) در وقت سخن گفتن، به حرکات فک و لب خود دقت کنيد. [۲] ۲۵) حرکت دست و حالات چهره خود را با سخنانتان هماهنگ کنيد. ۲۶) وقتی با افراد بزرگتر از خود سخن می گوييد، صدای خود را از صدای آنان بالاتر نبريد. 🔹 ۲۷) اشتياق و آمادگی شنوندگان را برای شنيدن سخنانتان در نظر بگيريد. ۲۸) شايسته است بدون آن که اظهار بزرگی کنيد، سخنانتان موجب هشدار و موعظه برای ديگران باشد. ۲۹) سعی کنيد سخنان شما، ياد خدا را در دل شنوندگان زنده کند و نيز سخنان خود را با نام خدا آغاز کنيد. ۳۰) از کلمات محترمانه بهره بگيريد. (عرض می کنم، خواهش می کنم، اختيار داريد و ضمير های جمع مانند شما، ايشان، و...) ۳۱) حتی المقدور از سخنی که بار منفی دارد، خودداری کنيد. (جملات تنفرآميز، يأس آور، حاکی از شکايت و گله، انتقاد آميز و سرزنش زا). ۳۲) در غير موارد لازم، از تکرار اظهارات خود بپرهيزيد و در صورت نياز، حرفتان را با بيانی رساتر تکرار کنيد. ۳۳) سعی کنيد از جملات امری، کمتر استفاده کنيد و از زياد به کار بردن ضمير «من» بپرهيزيد. 🔹 ۳۴) از آميختن سخنان خود با اغراق و قسم زياد خودداری کنيد. در صورت نياز، همراه با دليل و برهان سخن گوييد. ۳۵) از به کارگيری کلمات و عبارات غير مأنوس و ثقيل بپرهيزيد. ۳۶) سزاوار است سخنان شما، هميشه همراه با نقل کلام بزرگان دين و حکمت و حاوی نکات پندآموز باشد، تا به رشد مخاطبان منجر شود. ۳۷) دستور زبان فارسی را به خوبی فرا گيريد و از به کار بردن الفاظ غربی بپرهيزيد. [۳] ۳۸) در استفاده از کلمات با معانی مشترک، فهم شنونده را در نظر داشته باشيد. ۳۹) تکيه کلام های زائد را با تمرين از سخنانتان حذف کنيد. (بله ـ راستش ـ خوب ـ و...). ۴۰) از پرخاشگری بپرهيزيد و با سخن نرم با ديگران گفتگو کنيد. و پيوسته در نظر داشته باشيد که سخنان شما، حاکی از شخصيت و ميزان عقل شماست. «اللسان ميزان الانسان». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] فرهنگ عمومی جملات و عبارات خاصی برای بيان شادی، غم، تبريک، تسليت و... دارد که بهتر است اين موارد را آموخته و رعايت کنيم. [۲] می توانيد در مقابل آيينه تمرين و حرکات نامناسب را اصلاح کنيد. [۳] صاحب نظرات فرهنگی، برای بسيارى از الفاظ نامأنوس واراداتی، معادل‌های فارسی مناسب انتخاب کرده اند. شايسته است طالب محترم اين موارد را شناخته و در به کارگیری و ترويج آن بکوشند. [۴] غرر الحکم، ۱۲۸۲ 📕آيين گفتگو در فرهنگ دین، ص ۱ - ۵ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢چرا «سکوت» به عنوان داروی بیماری زبان معرفی شده است؟ 🔹در روايات به ما دستور داده ‏اند در جايى كه لازم نيست، مگوئيد؛ زيرا زدن احتمال و در آن را بيشتر می کند، همچنان كه نوشتن زياد باعث خطا و اشتباه بيشتر نيز مى شود. اگر انسان دست به قلم نشود و چيزى ننگارد اشتباهی هم ندارد و اگر حرفى هم نزند دچار لغزش و خطا و معصيت هم نمى‏ گردد. پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) فرمودند: «لَا يَسْلَمُ‏ أَحَدٌ مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏ حَتَّى‏ يَخْزُنَ‏ لِسَانَه‏»؛ (احدى از سالم و مصون نمى‏ گردد، مگر اين كه را پنهان كند). 🔹از اين روايت استفاده مى ‏شود كه منشاء و كليد است، زيرا حضرت فرمودند: «الذُّنُوبِ» و می دانيم جمع مُحَلّى و مزيّن به الف و لام، افاده عموم مى‏ كند؛ يعنى تمام گناهان را چه از زبان صادر شود و چه از غير زبان، همه را كنترل می كند. اشتباه نشود كسى نمی خواهد بگويد در جايى كه است، خاموش بودن نيكوست، بلكه مى‏ گوئيم ترك «مَا لَا يَعنِيهِ»؛ يعنى و ‏‌ را كه لازم به ذكر نيست بايد ترك كرد؛ زيرا «اَلمَرءُ مَخبُوءٌ تَحتَ لِسَانِهِ»؛ [۱] (مرد زير پنهان است)، و اگر سخن بگويد فضائل و رذائل او مشخص مى ‏شود و به قول شاعر: «گر ندارى معرفت خاموش بنشين دم مزن‏ - پسته بى‏ مغز اگر لب وا كند رسوا شود». 🔹يكی از موارد كلام بی ‏‌فايده اين است كه گاهى ديده مى شود در ميان افراد مخصوصاً زنان، وقتى دور هم می نشينند و حرفى براى زدن ندارند شروع به تحليل دعواى خانوادگى فلان خانواده می كنند و مرتكب مى شوند. بايد در مقابل اين طور سخنان گفت: مگر شما چه كاره مردم هستيد كه دعواى خانوادگى ديگران را مطرح مى‏ كنيد؟ آيا هيچ حرف منطقى و مورد ابتلاى ديگرى جز دعواى آن زن و شوهر نيست؟ آيا تمام مسائل و مشكلات علمى، اخلاقى و اجتماعى جامعه ما عموماً، و مشكلات همين افرادى كه دور هم نشسته و چنين می گويند خصوصاً، برطرف شده؟ خداوند درك و فهم ما را بيشتر نمايد تا مسائل و مشكلات مورد ابتلاء خود را بهتر درك كنيم و در رفع آنها بيشتر بكوشيم. 🔹 می گويند: ، است و سرازير شدن اسرارى به قلب كه قبلاً نبود، ولى متأسفانه بايد گفت: هرچه جلوتر مى رويم، نورانيت ما كمتر می شود. نشانه عقل است، البته سكوتى كه بر طبق موازين و در جاى خود باشد، براى همين جهت است كه (عليه السلام) مى فرمايند كه: «اِذَا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الكَلَامُ»؛ [۱] (زمانى كه كامل شد، كلام كم مى شود)؛ يعنى بين و بين رابطه مستقيم برقرار است، عقل و كلام مثل دو كفه ترازويند كه هر چه عقل بالاتر رود كلام پائين تر مى آيد، پس روى معيارى كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) ارائه مى دهند، كامل ترين افراد از حيث عقل، كم حرف ترين آنها است. 🔹، نشانه پختگى و آبديده شدن فرد است و چه خوش سروده: «اين ديگ ز خامى است كه در جوش و خروش است - گر پخته شد و لذت دم ديد خموش است». وقتى نخود يا مواد ديگر را براى تهيه غذا در ديگ مى ريزند تا مادامى كه خام و نپخته است دائماً در حال جنب و جوش و حركت و بالا و پائين رفتن است، ولى وقتى پخته شد و لذت دم كشيدن را چشيد خموش و آرام در ته ديگ ته نشين مى شود. آرى انسانى كه وجودش با انس گرفته و لذت دم بستن را چشيده و شيوه خموشى و سكوت را برگزيده، اين او است. پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۸۰، حکمت [۶۹] ۷۱؛ غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، قم،‏ ۱۴۱۰ق، چ دوم‏، ص ۲۸۲، حکمت ۳۹؛ وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، ‏‏۱۴۰۹ق، چ اول، ج ‏۱۲، ص ۱۹۲، باب ۱۱۹؛ بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ‏۱، ص ۱۵۹، باب ۴ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج ۱، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢چگونه انسان می تواند به درمان «ناسپاسی» در وجود خویش بپردازد؟ 🔹نخستين راهکار برای تقویت حس در انسان، افزایش و در صنایع الهیه و انواع هاى ظاهرى و باطنى او است. [۱] راهکار ديگر، دقت در زندگی افرادى است كه در سطح پایین‌ تری از انسان زندگی می کنند. با افزایش دقت در زندگى آنان، روح افزایش می یابد، در حالى كه اگر به بالادست خود بنگرد و روحیه در او آشكار مى شود. 🔹از سوى دیگر، انسان ها باید در هر و بلايى از بلاهاى دنيا، با خود بیاندیشند که سخت‌تر از آن نیز قابل تصوّر است، این اندیشه، انسان را به شكرگزاری ترغیب می كند كه گرفتار مصیبتی بدتر از آن نشده است. نقل شده که فردی برای شکایت به حضور یکی از بزرگان رسید و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چيز را با خود برده است، آن شخص فرهیخته در پاسخ به او گفت: برو خدا كن كه اگر به جاى آن دزد، به خانه تو مى آمد و تو را مى برد، چه مى كردى؟ [۲] 🔹 (ع) در كتاب معروف توحيد مفضّل با عباراتی گويا و دلايل روشن و تحليل هاى شگفت انگيز، به بیان می پردازد، اما گاه در ضمن بحث به ذكر هاى بزرگ الهى مى پردازد، تا از اين طريق انسان ها را به شناخت آشنا سازد. آن حضرت در بخشى از سخنان خود با اشاره به دو نعمت و ، به عنوان دو رکن اصلى تمدّن انسانى، مى فرمايند: «اگر خداوند ابزار اين دو كار را در اختيار او نگذاشته بود، نه توان بر سخن گفتن داشت نه نوشتن. 🔹آرى خداوند زبان و دهانى در اختيار بشر گذارده كه به كمك آن دو مى تواند سخن بگويد، و دست و انگشتانى به او بخشيده كه قلم به دست بگيرد و امور مختلف را بنويسد، اگر اين دو نبود انسان همچون چهار پايان بود كه نه سخن مى گويند و نه چيزى مى نويسند، [نه علم و دانشى دارند و نه تمدّن درخشانى] هر كس اين نعمت را بجا آورد، در انتظار او است، و هر كس كند [به خدا زيان نمى رساند بلكه به خودش زيان مى رساند] زيرا خداوند از جهانيان بى نياز است». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] معراج السعادة، نراقى، هجرت‏، قم، چ ۵، ص ۸۱۰ [۲] المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، جامعه مدرسين، چ ۴، ج ۷، ص ۲۲۷ [۳] توحيد المفضل‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ ۳، ص ۷۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢«خنده» اولياء خداوند و انبياء چگونه است؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: « اگر بخندد، او بلند نمى شود». اين خصلت، نشانه دارنده آن است. ، خنده بزرگان است، حتى بعضى موقع خنديدن دندان هايشان آشكار نمى شود. آنها كه اعتقاد به مبدأ و معاد دارند و از خود باخبرند، محزونند و اين مانع از خنده نامعقول آنها است و در حد و و خوشرویی، می زنند، آنها كه نه دارند و نه به مى انديشند، از حزن در قلب آنها خبرى نيست و از اين روى فكر مى كنند در آسايش هستند در حالى كه بيش نيست! 🔹 (صلى الله عليه و آله) هيچ وقت صدای خنده‌اش بلند نمى شد و تنها مى كردند. و گويا همه (علیهم السلام) چنين بوده اند. در جريان [داستان] (علیه السلام) با مورچه در آمده كه حضرت سليمان (علیه السلام) خنده اى كردند: «فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِّنْ قَوْلِهَا» [۱] و اين ، نشانه وقار و توجه آنها به عالم ديگر بود. 🔹روزى (صلی الله علیه و آله) از كنار عده اى از جوان هاى انصار عبور كردند و آنها با يكديگر گرم صحبت بودند و صداى و خنده هايشان بلند بود. حضرت [به آنها] فرمودند: «اى گروهى كه چنين مى كنيد، چه كسى از شما آرزويش داده و بواسطه اين آرزو در كوتاهى كرده [اين چنين شخصى] بايد از آنچه در است و آنچه در آنها مى گذرد آگاهى و اطلاع يابد و از و نشر گيرد. ياد كنيد را كه نابود كننده لذات است». [۲] در جاى ديگر فرمودند: «لَو تَعلَمُونَ مَا اَعلَمُ لَضَحِكتُمْ قَلِيلًا وَ ليَبكُوا كَثِيراً»؛ [۳] (اگر مى دانستيد آنچه را كه من مى دانم كم‌ مى‌ خنديديد و بسيار می‌ گريستيد). 🔹 (صلی الله علیه و آله) به فرمودند: «چرا را هرگز خندان نديده ام؟ گفت: «مَا ضَحِكَ مِيكَائِيلُ مُنْذُ خُلِقَتِ النَّارُ»؛ [۴] (ميكائيل از وقتى خلق شده نخنديد)». امام باقر (عليه السلام) مى فرمايند: « (علیه السلام) به [فرزندش] (علیه السلام) فرمود: «يَا بُنَىّ اِيّاكَ وَ كَثرَةَ الضِّحكِ فَاِنّ كَثرَةَ الضِّحكِ تَترُك العَبدَ حَقِيراً يَومَ القِيَامَةِ»؛ [۵] (اى فرزندم بپرهيز از ، زيرا زيادى خنده، بنده را در روز حقير مى كند). 🔹آرى از بپرهيزيد كه از است؛ «اَلقَهقَهَةُ مِنَ الشَّيطَانَ» [۶] و حتى در روايت از امام باقر (عليه السلام) آمده كه هرگاه زديد بعد از آن بگوئيد: «اَللّهُمَّ لَاتَمقُتنِى»؛ [۷] (خدايا مرا مورد خود قرار مده)؛ و اين روايت به خوبى نشان مى دهد كه انسان را در معرض رحمان قرار مى دهد. پس هرگاه خواستيد خنده كنيد، نمائيد كه بهترين خنده، است؛ «خَيْرُ الضِّحْكِ اَلتَّبَسُّمُ». [۸] و همين، است. [۹] 🔹نه فقط در حال شنيدنِ گفتارى خنده آور تبسّم كنيد، بلكه در همه حال را بر چهره خود آشكار كنيد، خصوصاً در و ها. در روايت است كه (صلی الله علیه و آله) وقتى سخن مى فرمود مى كرد [۱۰] و نيز در روايت است: «مَنْ تَبَسُّمَ فى وَجهِ اَخِيهِ كانَتْ لَهُ حَسَنَةٌ». (كسى كه در برابر صورت برادرش باشد براى او حسنه است). در روايت آمده: «وقتی (صلى الله عليه و آله) خندان مى شدند، چشم هاى مباركش تنگ مى شد و همه خنده او بود...». [۱۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره نمل، آيه۱۹؛ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۷۳، ص۵۹، باب۱۰۶؛ [۳] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ۱، ص۲۳۸، باب۳۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج۵۶، ص۲۶۰، باب۲۴؛ [۵] همان، ج ۱۴، ص۳۵، باب۳؛ [۶] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۶۴؛ [۷] الكافی، همان؛ [۸] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۵۵، حکمت۱۸؛ [۹] بحار الأنوار، همان، ج۷۵، ص۲۵۰، باب۲۳؛ [۱۰] همان، ج۱۶، ص۲۹۸، باب۱۰؛ [۱۱] کافی، همان، ص۲۰۶؛ [۱۲] عيون أخبار الرضا(ع)، ابن بابويه، نشر جهان‏، چ۱، ج۱، ص۳۱۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)