eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.5هزار عکس
167.5هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
⁉️ به بعضي از عادت کردم نميتونم انجامش ندم بارها کردم ولی فايده ای نداشته چه کار کنم؟ 💬✔️💬✔️💬✔️💬✔️💬 ✅پاسخ :👇👇 اینکه توبه می کنید و می شکنید، به این دلیل است که از گناه پشیمان و متنفر نشده اید. توبه واقعی در حقیقت، نوعی تغییر فکر و اندیشه است. یعنی انسان عمیقا به این باور برسد که گناه و نافرمانی خداوند، چیزی جز آلودگی و پستی به دنبال ندارد و اگر متابع نفس ماست، به این دلیل است که نفسمان هنوز تزکیه نشده و ماهیت گناه را درک نمی کند. ما هرگز حاضر نیستیم لجن و کثافات داخل جوی آب را بخوریم یا حتی به آن دست بزنیم. حتی تصور چنین چیزی چندش آور و ناراحت کننده است. اولیاءالله که هرگز حاضر نیستند حتی فکر گناه را هم در ذهن بیاورند، به این دلیل است که به چنین باور و تفکری در مورد گناه رسیده اند. آنها ماهیت گناه که چیزی جز آلودگی و کثافت نیست درک کرده اند. چنین حالتی، قطعا دوری از گناه را به ارمغان می آورد و چنین توبه ای هرگز شکستنی نیست. ⬅️برای استقامت بر توبه به نکات ذیل توجه کنید: 1⃣ ایمانتان را با مطالعه و اندیشه تقویت کنید. اگر معرفت انسان به خداوند و صفات او قوی باشد، عالم را محضر خدا میداند و در محضر خدا معصیت نمی کند. 2⃣ توکل برخدا داشته باشید و از خداوند برای در امان ماندن از شیطان مدد بخواهید. 3⃣ توجه به زشتی گناه داشته باشید و هیچگاه به کوچکی گناه نگاه نکنید. توجه کنید که در مقابل چه کسی ایستاده و نافرمانی چه کسی را مرتکب می شوید. 4⃣ به آثار گناه در زندگی توجه داشته باشید، هم نیکی اثر تکوینی دارد و هم گناه. همانطور که آتش می سوزاند، گناه هم آثار نکبت بار خودش را دارد. 5⃣ زمینه گناه را از بین ببرید، از مسائلی که مقدمه گناه را فراهم میکند، دوری کنید و با افرادی که میدانید زمینه گناه را برایتان فراهم میکنند دوستی نکنید. 6⃣ حتی الامکان فکر گناه کردن را از سر بیرون کنید فکر گناه خواه ناخواه در قلب تیریگی ایجاد میکند و به صفا و پاکی دل ضربه میزند. 7⃣ خودتان را سرگرم کار و امور مفید بکنید تا زمانی برای گناه کردن پیدا نکنید. 8⃣ ورزش کنید ، سلامتی در ایجاد اراده قوی بسیار مفید است با ورزش کردن اراده خودتان را بالا ببرید. 9⃣ به یاد مرگ و پایان زندگی باشید ،این کار باعث میشود لذات و شهوات منفی از بین برود. 🔟 به عبادات و نماز خیلی توجه و اهمیت دهید نماز صحیح انسان را از زشتیها و گناه باز میدارد. 1⃣1⃣توجه به عاقبت گناه داشته باشید. 🔰 میثاق همه چیز را ببینید👇 🇮🇷 🆔https://eitaa.com/mesagh
💠 حدیث روز 💠 💎 چرا اشک چشم نداریم؟ 🌷 امام علی (علیه‌السلام) : ما جَفَّتِ الدُّموعُ إلّا لقَسوةِ القلوبِ، و ما قَسَتِ القلوبُ إلّا لِكَثْرةِ الذُّنوبِ ... 🌷 چشم‌ها نخشكيد مگر بر اثر سخت‌دلى و دل‌ها سخت نشد مگر به سبب زياد ... 📗 بحارالأنوار ج ۶۰ ص ۷۳ حدیث ۳۵۴ ‌
⭕️پرسش و پاسخ از آیت الله بهجت (ره) 🔹سؤال: لطفاً دستورات عملی بدهید تا عمل نمایم و به لطف الهی به درجات عالیه نائل شوم؟ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره چنین فرمودند: از پیامبر اکرم صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله چنین روایت است: «ألا أخبرکم بدائکم ودوائکم، داؤُکم الذنوب ودواؤُکم الإستغفار؛ آیا شما را از درد و درمانتان آگاه نسازم!! درد شما و درمانتان است». کلمه «أستغفر الله» را تا می‌توانید از روی اعتقاد کامل، صمیمانه، با التزام به لوازم حقیقیه معلومه‌اش، تکرار نمایید. منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره)
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در روایات اسلامی چه کسانی به عنوان هوشیارترین مردم معرفی شده اند؟ 🔹در بعضى از احاديث اسلامى مى خوانيم كه: «از رسول خدا (ص) پرسيدند: كيست؟ فرمودند: «أَكْيَسُ الْمُؤْمِنِينَ أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ، وَ أشَدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْدَاداً؛ كسى است كه از همه بيشتر به باشد و خود را براى آن مهيّا كند». [۱] در حديث ديگرى از پیامبر اکرم (ص) اين روايت به عنوان: «أَكْيَسُ النَّاسِ وَ أَحْزَمُهُمْ؛ هوشيارترين مردم و دورانديش ترين آنها»، ياد شده و در آخر همين روايت آمده: «أُولئِكَ الْأَكْياسُ ذَهَبُوا بِشَرَفِ الدُّنْيَا وَ كَرَامَةِ الْآخِرَةِ؛ [۲] آنها هستند كه هم را براى خود فراهم كرده اند و هم را». دليل آن هم روشن است؛ زيرا و پايان زندگى، مهمّى در برابر - كه معمولاً از سرچشمه مى گيرد - و تلاش هاى بيهوده آميخته با حرص و طمع - كه معمولاً از فراموشى مرگ حاصل مى گردد - محسوب مى شود. 🔹بگذريم از آن گروهى كه به مضمون آيه شريفه: «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إذَا هُمْ يُشْرِكُونَ؛ [عنکبوت، ۶۵] هنگامى كه مى شوند به مى افتند، همين كه طوفان نشست همه چيز را فراموش مى كنند»، يقيناً هستند. از جمله امورى كه در اسلام به مسلمان ها دستور داده شده، زيارت اهل قبور است كه از يك سو، احترامى است به ارواح گذشتگان از مؤمنان و از سوى ديگر، يكى از عوامل مهم بيدارى است؛ چرا كه هر كس در آنجا با زبان حال اين شعر را زمزمه مى كند: هر كه باشى و به هر جا برسى - آخرين منزل هستى اين است. پی نوشت: [۱] الكافي، كلينى، محقق: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۳، ص ۲۵۸ [۲] تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام)‏، ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى‏، مكتبة فقيه‏، قم‏، ۱۴۱۰ق، ‏چ اول‏، ج ‏۱، ص ۲۶۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۳۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) ✅🌴https://eitaa.com/mesagh ✅🌴 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢 نماز 🔹 مهم‌ترین اعمال دینی است، که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادت‌های دیگر هم قبول می‌شود و اگر پذیرفته نشود، اعمال دیگر هم قبول نمی‌شود؛ و همان‌طور که اگر انسان هر شبانه‌روز پنج نوبت در نهر آبی شست‌وشو کند، چرک در بدنش نمی‌ماند، هم انسان را از پاک می‌کند. سزاوار است که انسان را در اول وقت بخواند. کسی که را پَست و سبک شمارد، مانند کسی است که نماز نمی‌خواند؛ پیغمبر اکرم صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله فرمودند: «کسی که به اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد، سزاوار عذاب آخرت است». 🔹روزی حضرت در مسجد تشریف داشتند، مردی وارد و مشغول نماز شد، رکوع و سجودش را کاملاً به‌جا نیاورد. حضرت فرمودند: «اگر این مرد در حالی‌ که نمازش این‌طور است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است». پس انسان باید مواظب باشد که به عجله و شتاب‌زدگی نخواند و در حال نماز، به یاد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد و متوجه باشد که با چه کسی سخن می‌گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند عالم بسیار پست و ناچیز ببیند، و اگر انسان در موقع نماز کاملاً به این مطلب توجه کند، از خود بی‌خبر می‌شود، چنان‌که در حال نماز تیر را از پای مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیرون کشیدند و آن حضرت متوجه نشدند. 🔹و نیز باید توبه و استغفار نماید و که مانع قبول شدن نماز است، مانند حسد، کبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات، بلکه هر معصیتی را ترک کند. و همچنین سزاوار است کارهایی که ثواب نماز را کم می‌کند به‌جا نیاورد، مثلاً در حال خواب‌آلودگی و خودداری از بول به نماز نایستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نکند. و نیز کارهایی که ثواب نماز را زیاد می‌کند به‌جا آورد، مثلاً انگشتری عقیق به‌دست کند و لباس پاکیزه بپوشد و شانه و مسواک کند و خود را خوشبو نماید منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) 🔴📢 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ ✍پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله فرمودند : إنّه لَيَأتِيَ العَبدُ يَومَ القِيامَةِ و قد سَرَّتهُ حَسَناتُهُ، فَيَجِيءُ الرجُلُ فيقولُ ; يا ربِّ ظَلَمَني هَذا، فَيُؤخَذُ مِن حَسَناتِهِ فَيُجعَلُ في حَسَناتِ الذي سَألَهُ، فما يَزالُ كذلكَ حتّى ما يَبقى لَهُ حَسَنةٌ، فإذا جاءَ مَن يَسألُهُ نَظَرَ إلى سَيِّئاتِهِ فَجُعِلَت مَع سيّئاتِ الرَّجُلِ، فلا يَزالُ يُستَوفى مِنهُ حتّى يَدخُلَ النارَ . روز قيامت بنده خوشحال از حسنات خود وارد مى شود . مردى مى آيد و مى گويد ; پروردگارا ! اين مرد به من كرده است . پس، از حسنات او برداشته و در حسنات آن مرد داد خواه گذاشته مى شود . به همين ترتيب افرادى كه در حق آنها كرده است مى آيند تا جايى كه حتى يك براى او باقى نمى ماند . از آن پس اگر كسى بيايد و حق خود را از او بخواهد از گناهان آن مرد برداشته و به او افزوده مى شود . بدين سان همچنان داد مردم از او گرفته مى شود ، تا آن كه به آتش درآيد . 📖روضة الواعظين،ص512 ‌‌‌‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ توبه نمی‌کنیم چون خود را بد نمی‌دانیم! 🔹 که اتفاق می‌افتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما می‌آید: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌ واسطه شماست». [شوری، ۳۰] آیا نباید به فکر باشیم و از گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبت‌ها شده است، کنیم؟ ولی ما توبه نمی‌کنیم، چون کارهای خود را بد نمی‌دانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! 🔹آیا در این حوادث و گرفتاری‌ها که از هزار سال پیش به ما خبر داده‌اند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همان‌طور که دستور داده‌اند باشیم؟! که فرموده‌اند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]». [۱] یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم، و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنان‌که دستور داده‌اند، دعای فرج را زیاد بخوانیم. پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۳ 📕در محضر بهجت، ج ۲، ص ۱۳۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) 🛑📢 مارا به دیگران معرفی کنید 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👈 👈 @mesagh 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پنج اثر زیان بار گناه (بخش سوم) 🔸 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرو می‌رود. 💠سومین اثر گناه؛ خشک شدن چشم 🔹سومین اثر گناه خشک شدن چشم است؛ بدین معنا دیگر اشک و سوز و آه ندارد، و کسی که چنین باشد دیگر، نمی تواند نرم دل باشد؛ چنانچه در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: «مَا جَفَّت الدُمُوعُ إِلاَّ لِقَسوَةِ القُلوبِ وَ مَا قَسَت القُلُوبُ إِلَّا لِکَثرَةِ الذُّنُوب؛ [۱] اشک چشم ها نمی‌خشکد، مگر به خاطر و دل ها سخت نمى شود، مگر به خاطر زیاد». پس علت اصلی نداشتن اشک، در نهایت، زیادی گناهان است. 💠چهارمین اثر؛ محروم شدن از روزی 🔹یکی دیگر از آثار زیانبار گناه، محروم شدن از روزی است؛ چنانچه روایتی از امام صادق علیه السلام است که مى فرماید: «إنّ الذّنب یحرم العبد الرّزق؛ [۲] همانا ، بنده را از روزى محروم مى سازد». ... پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۵ [۲] الکافی، ج ۲، ص ۲۷۱ منبع: وبسایت راسخون
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پنج اثر زیان بار گناه (بخش سوم) 🔸 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرو می‌رود. 💠سومین اثر گناه؛ خشک شدن چشم 🔹سومین اثر گناه خشک شدن چشم است؛ بدین معنا دیگر اشک و سوز و آه ندارد، و کسی که چنین باشد دیگر، نمی تواند نرم دل باشد؛ چنانچه در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: «مَا جَفَّت الدُمُوعُ إِلاَّ لِقَسوَةِ القُلوبِ وَ مَا قَسَت القُلُوبُ إِلَّا لِکَثرَةِ الذُّنُوب؛ [۱] اشک چشم ها نمی‌خشکد، مگر به خاطر و دل ها سخت نمى شود، مگر به خاطر زیاد». پس علت اصلی نداشتن اشک، در نهایت، زیادی گناهان است. 💠چهارمین اثر؛ محروم شدن از روزی 🔹یکی دیگر از آثار زیانبار گناه، محروم شدن از روزی است؛ چنانچه روایتی از امام صادق علیه السلام است که مى فرماید: «إنّ الذّنب یحرم العبد الرّزق؛ [۲] همانا ، بنده را از روزى محروم مى سازد». ... پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۵ [۲] الکافی، ج ۲، ص ۲۷۱ منبع: وبسایت راسخون 🆔 @mesagh 🇮🇷 🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ ✍آیت الله کردن، مهم ترین علت محرومیت از عنایات (عج) است، (عج) نیز در توقیع شریفشان به شیخ مفید می فرماید: «ما را از ایشان( ) چیزی محبوس نکرده است، مگر و خطاهایی که از ایشان به ما می رسد و ما آن را ناخوش می داریم و از ایشان نمی پسندیم». آیت آلله نیز بیان فرموده اند: اگر بفرمایید چرا به آن حضرت دسترس نداریم، جواب شما این است که چرا به انجام و ترک محرمات ملتزم نیستند؟ او به همین از ما راضی است؛ زیرا «اورع الناس من تورّع عن المحرمات»؛ پرهیزکارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد، ترک واجبات و ارتکاب محرمات، و نقاب دیدار ما از آن حضرت است. بنابراین اگر ما از گناه اجتناب کنیم و واقعی باشیم، به مقامی می رسیم که غیبت و حضور برایمان فرقی ندارد، امام سجاد(علیه السلام) به ابوخالد کابلی می فرماید: «ای ابوخالد! به درستی که مردم زمان غیبت حضرت مهدی(عج) آنان که معتقد به امامت هستند و در انتظار ظهور او به سر می برند، با فضیلت ترین مردم همه زمان ها هستند؛ به دلیل اینکه خداوند متعالی عقل و فهمی به آنان عنایت کرده که غیبت در نزد آنان به منزله ظهور و مشاهده گشته است».از این رو، در حدیث دیگری امام جعفر صادق(علیه السلام) می فرماید: "هرکس دوست دارد که از یاران حضرت قائم(عج) شود؛ باید که منتظر باشد و در عین حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو مشغول شود". بنابراین اگر کسی کند و منتظر امامش باشد، از یاران واقعی حضرت به شمار می آید، آن گاه اگر بزرگترین توفیق الهی او را دریابد، غیبت و و ظهور حضرت برایش تفاوت نخواهد داشت. ‌‌‌‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ 🔴 دزدی که توبه کرد ✍️دزدى به خانه شیخی آمد. در خانه او چیز قابل توجهى براى سرقت نیافت. خواست با دست خالى از خانه بیرون رود. بزرگوارى و عطوفت شیخ مانع شد که دزد با دست خالى از خانه بیرون رود، ندا داد اى دزد، راضى نیستم با دست خالى از خانه ام بیرون روى. سطلی از آب چاه برگیر و غسل کن، سپس بساز و مشغول و توبه و شو، شاید وسیله اى فراهم گردد که با دست خالى از خانه من نروى. چون افق روشن صبح دمید، بزرگى صد اشرفى به عنوان هدیه نزد شیخ آورد. شیخ آن صد اشرفى را به دزد داد و گفت این پاداش ظاهرى یک شب و توست. 🔺دزد را حالتى دست داد که از همه توبه کرد و روى به کرد. ‌‌‌🆔🇮🇷 @mesagh 🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ 🔴 ریزش گناهان با نماز ✍بوعثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد همه برگهایش فرو ریخت . آنگاه به من گفت: نمى پرسى چرا چنین كردم؟ گفتم: چرا این كار را كردى؟ در پاسخ گفت: یك وقت زیر درختى در محضر (ص) نشسته بودم، حضرت شاخه خشك درخت را گرفت و تكان داد تمام برگهایش فرو ریخت. سپس فرمود: سلمان ! سۆال نكردى چرا این كار را انجام دادم؟ گفتم: منظورتان از این كار چه بود؟ 🔺فرمود: وقتى كه مسلمان وضویش را به خوبى گرفت، سپس پنچگانه را بجا آورد، او فرو مى ریزد، همچنان كه برگهاى این درخت فرو ریخت. 📚‍ بحار ج82 ، ص319 ‌‌‌‌🆔🇮🇷 @mesagh 🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️مراحل نفوذ شیطان در انسان در کلام امام علی (ع) چگونه بیان شده است؟ 🔹در خطبه هفتم نهج البلاغه چگونگی در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و امام علی (ع) آن را با ظرافت و فصاحت و بلاغت ویژه خود در لابه لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح مى دهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمى شود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره مى فرماید که: نفوذ در وجود هر انسانى اختیارى است، نه اجبارى. این انسان ها هستند که به او چراغ سبز نشان مى دهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر مى کنند، مى فرماید: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً؛ [این زشت سیرتان] را ملاک و اساس کار خود قرار دادند». این همان چیزى است که در به روشنى به آن اشاره شده، مى فرماید: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] او بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان مى کنند تسلّطى ندارد؛ تسلّط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده اند و کسانى که به وسیله او شرک می ورزند و به فرمان هایش به جاى فرمان خدا گردن مى نهند». 🔹در مرحله دوّم مى فرماید: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً؛ (بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام مى شود، شیطان نیز انتخابى مى کند و آن این که) آنها را به عنوان دامها [یا شریکان] خویش برگزیده است». سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، مى فرماید: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ؛ او در درون سینه هاى آنها تخم‌گذارى کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود». در این تشبیه جالب امام (ع)، سینه‌ هاى شیطان صفتان را آشیانه ابلیس و محل تخم‌گذاری او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ؛ این جوجه‌هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت». سپس به بیان مرحله سوّم این پرداخته، مى فرماید: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ؛ کارشان به جایى رسید که با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت». یعنى سرانجام این تخم شیطانى که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به شیطانى مى شود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها نفوذ میکند، بطورى که صاحب شخصیت دوگانه اى مى شوند. 🔹از یک نظر انسانند و از یک نظر ، ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا باطنشان شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان است و طبیعى است که همه چیز را به رنگ شیطانى مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این سیر انحرافى تدریجى پرداخته، مى فرماید: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل؛ (هنگامى که به اینجا رسیدند، شیطان آنها را بر مرکب لغزشها و گناهان سوار کرد، مرکبى که آنها را به سوى انواع معاصى کبیره و کفر و ضلالت مى کشاند) و سخنان فاسد و هزل و را در نظر آنان زینت بخشید».  این سخن شبیه همان چیزى است که امام (ع) در کلام نورانى دیگرى مى فرماید: «آگاه باشید و خطاها همچون مرکب هاى سرکش و لجام گسیخته اند که ، بر آن سوار مى شوند!». [نهج‌البلاغه، خ ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، مى فرماید: «اعمال آنها اعمال کسى است که شیطان او را در سلطه خود شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است».  🔹اشاره به این که آنها به خوبى گواهى مى دهد که در آنها کرده و به راهى که مى خواهد مى برد. سخنانشان سخنان شیطانى و نگاه هاى آنها نگاه هاى شیطانى، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان به خوبى دیده مى شود و در واقع امام (ع) مى خواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان اعمال شیطانى است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم مى دانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، منحصر به ابلیس و لشکر پنهانى او نیستند؛ بلکه گروهى از انسان‌ها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه ۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷ ه‌ش‏، ج ۱، ص ۴۶۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️مراحل نفوذ شیطان در انسان در کلام امام علی (ع) چگونه بیان شده است؟ 🔹در خطبه هفتم نهج البلاغه چگونگی در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و امام علی (ع) آن را با ظرافت و فصاحت و بلاغت ویژه خود در لابه لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح مى دهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمى شود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره مى فرماید که: نفوذ در وجود هر انسانى اختیارى است، نه اجبارى. این انسان ها هستند که به او چراغ سبز نشان مى دهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر مى کنند، مى فرماید: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً؛ [این زشت سیرتان] را ملاک و اساس کار خود قرار دادند». این همان چیزى است که در به روشنى به آن اشاره شده، مى فرماید: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] او بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان مى کنند تسلّطى ندارد؛ تسلّط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده اند و کسانى که به وسیله او شرک می ورزند و به فرمان هایش به جاى فرمان خدا گردن مى نهند». 🔹در مرحله دوّم مى فرماید: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً؛ (بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام مى شود، شیطان نیز انتخابى مى کند و آن این که) آنها را به عنوان دامها [یا شریکان] خویش برگزیده است». سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، مى فرماید: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ؛ او در درون سینه هاى آنها تخم‌گذارى کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود». در این تشبیه جالب امام (ع)، سینه‌ هاى شیطان صفتان را آشیانه ابلیس و محل تخم‌گذاری او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ؛ این جوجه‌هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت». سپس به بیان مرحله سوّم این پرداخته، مى فرماید: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ؛ کارشان به جایى رسید که با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت». یعنى سرانجام این تخم شیطانى که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به شیطانى مى شود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها نفوذ میکند، بطورى که صاحب شخصیت دوگانه اى مى شوند. 🔹از یک نظر انسانند و از یک نظر ، ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا باطنشان شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان است و طبیعى است که همه چیز را به رنگ شیطانى مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این سیر انحرافى تدریجى پرداخته، مى فرماید: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل؛ (هنگامى که به اینجا رسیدند، شیطان آنها را بر مرکب لغزشها و گناهان سوار کرد، مرکبى که آنها را به سوى انواع معاصى کبیره و کفر و ضلالت مى کشاند) و سخنان فاسد و هزل و را در نظر آنان زینت بخشید».  این سخن شبیه همان چیزى است که امام (ع) در کلام نورانى دیگرى مى فرماید: «آگاه باشید و خطاها همچون مرکب هاى سرکش و لجام گسیخته اند که ، بر آن سوار مى شوند!». [نهج‌البلاغه، خ ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، مى فرماید: «اعمال آنها اعمال کسى است که شیطان او را در سلطه خود شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است».  🔹اشاره به این که آنها به خوبى گواهى مى دهد که در آنها کرده و به راهى که مى خواهد مى برد. سخنانشان سخنان شیطانى و نگاه هاى آنها نگاه هاى شیطانى، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان به خوبى دیده مى شود و در واقع امام (ع) مى خواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان اعمال شیطانى است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم مى دانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، منحصر به ابلیس و لشکر پنهانى او نیستند؛ بلکه گروهى از انسان‌ها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه ۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷ ه‌ش‏، ج ۱، ص ۴۶۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴چرا انسان براي انجام بدي ها تمایل بيشتري دارد؟ ✍️هر انساني، فطرتاً خواهان و پاكي و است و از كفر و بيزار است. مي خواهد همة انسان ها ، با ميل و ارادة خود راه حق را بپويند، از اين رو انبيا را با كتاب هاي آسماني مي فرستد. از سوي ديگر ، ايمان را محبوب انسان ها قرار مي دهد. 🔸چنان كه مجيد مي فرمايد:" خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل هايتان زينت بخشيده و كفر و فسق و گناه را منفور شما قرار داده است".(1) اما متأسفانه در مراحل بعد، آب زلالي كه از آسمان آفرينش در وجود انسان ها ريخته شده، بر اثر تماس با محيط هاي آلوده و زرق و برق هاي ظاهري دنيا صفاي خود را از دست مي دهد و بوي نفرت انگيز گناه و كفر و عصيان گيرد.(2) 💠قرآن مجيد دليل گرايش انسان به گناه را در گريز از مسئوليت و محدوديت مي داند و مي فرمايد: انسان مي خواهد آزاد باشد و همه عمر را به گناه بگذراند".(3) امور ناپسند با طبيعت غريزي و جسماني انسان موافقت دارد و نفس انسان خواهان انجام آن است. آدمي از كردن ، به نمودن، گفتن ، خوردن و غيره لذت مي برد، چون آن را آسان مي بيند و محدوديتي براي او ايجاد نمي كند اما تقوا و عمل صالح و پاكدامني، حفظ زبان و گوش و چشم و بالاخره گناه نكردن با رحمت توأم است. طبيعي است كه هر كس زير بار زحمت و رياضت نمي رود مگر افرادي كه ايمان به آخرت داشته باشند و به اميد ثواب اخروي و نعمت هاي بهشتي، از خوشي مقطعي و گذراي گناه صرف نظر نمايند. 🔹به عبارت ديگر: و لذت هاي شهواني و نفساني، با جنبه جسماني و مادي انسان سر و كار دارد اما امور معنوي و خوبي ها با جنبه روحاني و بعد غير مادي انسان ارتباط دارد. جنبه مادي و جسماني وجود آدمي ، ملموس تر است و انسان ها غالباً با آن سر و كار دارند و راحت تر و نزديك تر است، اما جنبه روحاني و معنوي ، هميشه براي انسان محسوب و ملموس نيست، در عين حال براي رسيدن به لذت ها و امور معنوي ، بايد انسان از برخي امور و لذت هاي شهواني و مادي و خواهش هاي نفساني دست بكشد و آنها را از خود دور نمايد، براي انسان سخت تر و مشكل تر است. اما اگر انسان واقعاً به مراحل بالاي كمال دست يابد و لذت واقعي معنويات و با خدا بودن را احساس كند، و به فطرت پاك خود برگردد، به سوي گناهان و معاصي نمي رود و حتي براي او سخت خواهد بود كه به دنبال اين امور برود. 📚پي نوشت ها : 1 - حجرات (49) آيه 7. 2 - تفسير نمونه، ج22، ص 159. 3 - قيامت (75) آيه 5. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🛑📢 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
💠 روبیکا و جذب حداکثری برای تفکر و جبهه باطل ! 🔰 برخی فضای اینستاگرام را به عنوان ملاک قرار می دهند و آنگاه وقتی از محتوای کثیف و مبتذل موجود در انتقاد می کنیم، ممکن است توجیه بیاورند که اگر ما خیلی سخت بگیریم، مخاطب به سمت روبیکا نمی آید. 🔻اولاً، نمی توان با این توجیهات سطحی و من در آوردی، حکم شرع و عقل را کنار گذاشت و از استاندارد سازی محتوایی در شانه خالی کرد. 🔻ثانیاً، آیا ما برای رضایت بعضی افراد که نسبت به برخی از حساس نیستند، عده زیادی از مردم را هم به گناه بیندازیم⁉️ ⚠️ به این، جذب حداکثری برای جبهه باطل می گویند ! 👈 زیرا افراد بی بند و بار، همیشه بی بند و بار هستند؛ چه در باشند، چه در و چه در جایی دیگر. ⏪ اما در صورت عادی شدن فساد، فحشاء و ابتذال در جایی که افراد عادی جامعه و یا افراد دارای دغدغه دینی حضور دارند، در حقیقت، این افراد را هم در معرض گناه و لغزش قرار داده ایم ! 👈 یعنی با این تفکر و مدیریت غلط، نه تنها بی بند و بارها را هدایت نکرده ایم، بلکه موجب انحراف افراد سالم هم می شویم !
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام حسین (علیه السلام) برای رویگردانی از گناه چه پندی دارد؟ 🔹روايت شده كه مردى خدمت امام حسين (ع) رسيده و عرض کرد: من مردی گناهكارم كه نمی توانم خود را از معصيت نگه دارم؛ مرا پند و اندرزى بده. (ع) فرمودند: «افْعَلْ خَمْسَةَ أَشْيَاءَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ: فَأَوَّلُ ذَلِكَ لَاتَأْكُلْ رِزْقَ اللهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الثَّانِی اُخْرُجْ مِنْ وَلَايَةِ اللهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الثَّالِثُ اُطْلُبْ مَوْضِعاً لَايَرَاكَ اللهَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الرَّابِعُ إِذَا جَاءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الْخَامِسُ إِذَا أَدْخَلَكَ مَالِكٌ فِی النَّارِ فَلَا تَدْخُلْ فِی النَّارِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ؛ [۱] پنج كار را انجام بده، سپس هر گناهى مايلى بكن؛ اوّل از روزى خدا نخور، هر گناهى مايلى بكن؛ دوّم از ولايت خدا خارج شو، هر گناهى می خواهى بكن؛ سوّم جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، هر چه می خواهى بكن؛ چهارم وقتى ملك الموت براى قبض روح تو آمد، او را از خود دور كن؛ سپس هر گناهى می خواهى بكن؛ پنجم وقتى مالك دوزخ تو را داخل جهنم كرد، داخل نشو، هر گناهى مايلى انجام ده». 🔹در اين حديث منطق روشنى به كار رفته است و آن اينكه در پنج موقف گرفتار است كه هر يك از آن ‏ها براى ترك گناه كافى است؛ از يك ‏سو دائماً بر سر خوان نعمت خدا نشسته و از رزق او استفاده مى‏ كند؛ آيا با اين حال وجدان انسانِ بيدار اجازه مى‏ دهد گناهى كند؟! ديگر اينكه دائماً تحت سرپرستى خداست و خدا فرشتگانى را براى حفظ او مأمور كرده است، آيا شرم‏ آور نيست كه انسان تحت اين حفاظت، به معصيت مولايش بپردازد؟! سوم اينكه تمام عالم، محضر خداست، آيا شرم‏ آور نيست كه انسان در محضر او مرتكب گناه شود؟! چهارم و پنجم اين‏ كه انسان گنهكار چه بخواهد و چه نخواهد روزى به دست ملك الموت قبض روح مى ‏شود و در عرصه محشر به حساب او مى‏ رسند و او را مجازات خواهند كرد، آيا مى‏ تواند در مقابل فرشته مرگ مقاومت كند و يا بر مالك دوزخ غلبه نمايد؟ حال كه خود را اسير دست آنها مى‏ بيند چگونه به خود اجازه می دهد آشكارا به مخالفت فرمان خدا برخيزد و آلوده انواع شود؟! فكر كردن در اين امور براى بازداشتن انسان از گناه، به يقين كافى است؛ [۲] 🔹 و نافرمانى از مولا هميشه زشت است، ولى زشت ‏ترين حالات نافرمانى و عصيان اين است كه انسان نعمت‏ هاى او را وسيله نافرمانى وى قرار دهد. در بعضى از تواريخ آمده است «سبكتكين» كه از كاركنان عزّالدوله بختيار بود، بر ضد او خروج كرد. «صابى» نويسنده معروف از طرف عزّالدوله نامه‏ اى به او نوشت كه اى كاش مى ‏دانستم با چه وسيله‏ اى بر ضد ما قيام كرده ‏اى، در حالى كه پرچم ما بالاى سرت در اهتزاز است و بردگان ما در طرف راست و چپ تو قرار دارند و اسب‏ هاى سوارى تو علامت ما را بر خود دارند و لباس ‏هايى كه بر تن دارى به ‏وسيله ما بافته شده است، و سلاح‏ هايى كه براى دشمنانمان تهيه كرده بوديم در دست توست؟! [۳] از اين مثال تاريخى به خوبى روشن مى ‏شود كه چه اندازه زشت است كه انسان مشمول نعمتى از سوى ديگرى شود و همان نعمت را بردارد و بر ضد او اقدام كند. [۴] 🔹امام علی (ع) نیز فرمودند: «كمترين حقى كه خدا بر شما دارد، اين است كه با استمداد از نعمت ‏هايش‏، او را نكنيد». [۵] امیرالمؤمنین (ع) در اين گفتار حكيمانه به نكته مهمى اشاره مى‏ كند و آن اينكه «انسان در برابر نعمت ‏هايى كه خداوند به وى داده كمترين وظيفه‏ اش اين است كه نعمت‏ هايش را وسيله معصيت او قرار ندهد». پيام ديگرى كه اين گفتار حكيمانه دارد اين است كه انسان هر گناهى كه مى‏ كند به يقين با استفاده از يكى از نعمت‏ هاى الهى است؛ چشم، گوش، دست، پا، فكر، قدرت و مواهب ديگر همه نعمت ‏هاى پروردگارند و انسان بدون استفاده از اين‏ ها نمى‏ تواند كار خلافى انجام دهد؛ بنابراين مفهوم كلام اين مى‏ شود كه انسان منصف نبايد هيچ گناهى كند، زيرا هر گناهى مرتكب شود با استفاده از يكى از نعمت‏ هاى خداست و اين كار بسيار شرم ‏آور است. [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج‏ ۷۵، ص ۱۲۶ [۲] پيام امام امير المومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى‏، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج‏ ۱۴، ص ۶۵۹ [۳] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد،‏ مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ اول،‏ ج ۱۹، ص ۲۴۲ [۴] پيام امام امير المومنين(ع)، همان، ص ۶۵۷ [۵] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، چ اوّل، ص ۵۳۳، حکمت ۳۳۰ [۶] پيام امام امير المومنين (ع)، ناصر مكارم شيرازى‏، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج‏ ۱۴، ص ۶۵۸-۶۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
چرا خداوند در دنیا به «ظالمان» مهلت می دهد؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ، وَ هُوَ لَهُ بِالمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ، وَ بِمَوْضعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِهِ؛ اگر خداوند، و را [چند روزى] مهلت دهد، چنان نيست كه فرصت مجازات او از دستش برود، او در ، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد؛ هر زمان بخواهد مى فشارد، آنچنان كه نتواند آب دهان را فرو بَرَد». 🔹اين همان چيزى است كه كراراً به آن اشاره كرده و مى فرمايد: «وَ لَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ؛ [آل عمران، ۱۷۸] آنها كه شدند تصوّر نكنند اگر به آنان مى دهيم به سودشان است؛ ما به آنها مهلت مى دهيم براى آنكه بر خود بيفزايند و براى آنها اى است». و در جاى ديگر مى فرمايد: «اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ؛ [فجر، ۱۴] به يقين پروردگار تو در [ظالمان] است». اين موضوع، نه تنها در عصر امام على (علیه السلام) و درباره ستمگران شام و گردنكشان لشكر عراق صادق است، بلكه امروز هم براى همه ما درس آموزنده اى است كه درباره ، نبايد سبب غرور و غفلت آنها گردد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه: «خداوند فرشته‌اى را [براى مأموريتى] به زمين فرستاد؛ مدّتى در زمين ماند و سپس به آسمان عروج كرد؛ به او خطاب شد در زمين چه ديدى؟ گفت: شگفتى هاى فراوانى ديدم و از عجيب‌ ترين چيزهايى كه ديدم اين بود كه بنده اى از بندگانت را غرق نعمتت ديدم؛ رزق و روزىِ تو را مى خورد و ادّعاى خدايى مى كرد، من از جرأت و جسارت او در برابر تو و از حلم تو در برابر او در شگفتى فرو رفتم! خداوند فرمود: آيا از من تعجّب كردى؟! من چهارصد سال به او مهلت دادم، كمترين ناراحتى جسمانى پيدا نكرد و هر چه از دنيا مى خواست به آن مى رسيد و غذا و آب او كمترين تغييرى پيدا نمى كرد [اينها همه براى اين بوده است تا او را بيازمايم و بندگان را هم به وسيله او آزمايش كنم]». پی نوشت‌؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، انتشارات اسلامى‏، قم، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۴۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۲۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢چرا خداوند در دنیا به «ظالمان» مهلت می دهد؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ، وَ هُوَ لَهُ بِالمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ، وَ بِمَوْضعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِهِ؛ اگر خداوند، و را [چند روزى] مهلت دهد، چنان نيست كه فرصت مجازات او از دستش برود، او در ، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد؛ هر زمان بخواهد مى فشارد، آنچنان كه نتواند آب دهان را فرو بَرَد». 🔹اين همان چيزى است كه كراراً به آن اشاره كرده و مى فرمايد: «وَ لَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ؛ [آل عمران، ۱۷۸] آنها كه شدند تصوّر نكنند اگر به آنان مى دهيم به سودشان است؛ ما به آنها مهلت مى دهيم براى آنكه بر خود بيفزايند و براى آنها اى است». و در جاى ديگر مى فرمايد: «اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ؛ [فجر، ۱۴] به يقين پروردگار تو در [ظالمان] است». اين موضوع، نه تنها در عصر امام على (علیه السلام) و درباره ستمگران شام و گردنكشان لشكر عراق صادق است، بلكه امروز هم براى همه ما درس آموزنده اى است كه درباره ، نبايد سبب غرور و غفلت آنها گردد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه: «خداوند فرشته‌اى را [براى مأموريتى] به زمين فرستاد؛ مدّتى در زمين ماند و سپس به آسمان عروج كرد؛ به او خطاب شد در زمين چه ديدى؟ گفت: شگفتى هاى فراوانى ديدم و از عجيب‌ ترين چيزهايى كه ديدم اين بود كه بنده اى از بندگانت را غرق نعمتت ديدم؛ رزق و روزىِ تو را مى خورد و ادّعاى خدايى مى كرد، من از جرأت و جسارت او در برابر تو و از حلم تو در برابر او در شگفتى فرو رفتم! خداوند فرمود: آيا از من تعجّب كردى؟! من چهارصد سال به او مهلت دادم، كمترين ناراحتى جسمانى پيدا نكرد و هر چه از دنيا مى خواست به آن مى رسيد و غذا و آب او كمترين تغييرى پيدا نمى كرد [اينها همه براى اين بوده است تا او را بيازمايم و بندگان را هم به وسيله او آزمايش كنم]». پی نوشت‌؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، انتشارات اسلامى‏، قم، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۴۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۲۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از ديدگاه قرآن عاقبتِ «دنیاپرستی و زراندوزی» چیست؟ 🔹«حُبّ دنيا»، سرچشمه اصلى همه است و از عوامل مهمى است كه گروه كثيرى از انسانها را به مى كشاند، چنانكه در آيه ۱۸ «سوره اسراء» مى خوانيم: «مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْليها مَذْمُوماً مَدْحُوراً»؛ (آن كس كه فقط زندگى زودگذر [دنياى مادى] را بطلبد، آن مقدار كه بخواهيم به هر كس اراده كنيم از آن مى دهيم، سپس را براى او قرار خواهيم داد كه در آتش مى سوزد؛ در حالى كه نكوهيده و رانده [درگاه خدا] است!). يعنى چنان نيست كه به تمام مقصود و منظور خود برسند؛ بلكه ممكن است با هزار گونه تلاش و تن دادن به انواع و جرائم سنگين به قسمتى از منظور خود نائل گردند؛ ولى كانون قهر و غضب الهى - يعنی دوزخ - در انتظار آنهاست، هم جسم آنها را مى سوزاند و هم به حكم اينكه «مذموم» و «مدحور» و درگاه خدايند روح آنها را. [۱] 🔹علاوه بر این، گرچه يكى از مظاهر است، ولى روى اين موضوع بالخصوص در ، به عنوان يكى از اسباب گرفتارى در تكيه شده، آنجا كه مى فرمايد: «وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لَا يُنْفِقُونَها فِی سَبِيلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ اَلِيمٍ - يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُم وَ جُنُوبُهُم وَ ظُهُورُهُم هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُم فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ» [۲]؛ (آنها كه و را گنجينه مى سازند و در راه خدا نمى كنند، آنها را به بشارت ده، در آن روز كه آن [سكّه هاى طلا و نقره] را در آتش مى گذارند و به وسيله آن صورت ها، پهلوها و پشت هايشان را مى كنند [و به آنها مى گويند:] اين همان چيزى است كه براى خود گنجينه ساختيد، پس بچشيد [عذاب] آنچه را براى خود اندوختيد). [۳] 🔹آنچه در اينجا لازم است به آن اشاره كنيم، دو نكته است؛ نخست اينكه جمع تا چه اندازه محسوب مى شود؟ اين مطلبى است كه در ميان مفسّران سخت مورد گفتگو است، آنچه در بسيارى از روايات در منابع شيعه و اهل سنت آمده و بسيارى از مفسّران آن را برگزيده اند اين است كه: هر مالى كه زكات آن پرداخته شود كنز محسوب نمى شود: «اَىُّ مَالٍ اُدِّيَتْ زَكاتُهُ فَلَيْسَ بِكَنْزٍ». [۴] البته ممكن است در مواقع فوق العاده و هنگامى كه حفظ مصالح جامعه اسلامى ايجاب كند از سوى حكومت اسلامى محدوديت هايى براى جمع بيان شود 🔹(چنان كه در بعضى از روايات از امام علی عليه السلام نقل شده) و يا از اين فراتر در يك مقطع خاص اعلام گردد كه همه و ذخائر براى حفظ موجوديت جامعه اسلامى مصرف گردد (آن گونه كه در بعضى از روايات در مورد قيام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه آمده است)؛ ولى اينها هيچ كدام ضابطه كلّى نيست، ضابطه اصلىِ كنز، همان است كه در بالا گفته شد. ديگر اينكه چرا ميگويد: پيشانى، پشت و پهلوهايشان را مى كنند؟ ممكن است به خاطر واكنش هايى باشد كه آنها در برابر محرومان و انجام مى دادند؛ نخست چهره و پيشانى درهم مى كشيدند، سپس با از آنها منحرف مى شدند، و بعد به كلّى پشت كرده و روى مى گردانيدند، لذا به ترتيب پيشانى، پهلوها و پشت آنها را با همان سكّه ها داغ مى كنند، آن گونه كه قلبِ را داغ و سوزان كردند. پی نوشت‌ها؛ [۱] شبيه همين معنا در سوره نازعات، آيه ۳۸ آمده است كه هر كس دنيا را بر آخرت مقدّم دارد جايگاهش دوزخ است. [۲] سوره توبه، آیات ۳۴ و ۳۵ [۳] شبيه همين معنا در سوره هُمزه، آيات ۲ الی ۶؛ سوره مسد، آيات ۲ و ۳؛ سوره حاقه، آيات ۲۸ الی ۳۱ آمده است. [۴] براى توضيح بيشتر به تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۷، ص ۳۹۴ مراجعه كنيد. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج۶، ص۲۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢چرا «سکوت» به عنوان داروی بیماری زبان معرفی شده است؟ 🔹در روايات به ما دستور داده ‏اند در جايى كه لازم نيست، مگوئيد؛ زيرا زدن احتمال و در آن را بيشتر می کند، همچنان كه نوشتن زياد باعث خطا و اشتباه بيشتر نيز مى شود. اگر انسان دست به قلم نشود و چيزى ننگارد اشتباهی هم ندارد و اگر حرفى هم نزند دچار لغزش و خطا و معصيت هم نمى‏ گردد. پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) فرمودند: «لَا يَسْلَمُ‏ أَحَدٌ مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏ حَتَّى‏ يَخْزُنَ‏ لِسَانَه‏»؛ (احدى از سالم و مصون نمى‏ گردد، مگر اين كه را پنهان كند). 🔹از اين روايت استفاده مى ‏شود كه منشاء و كليد است، زيرا حضرت فرمودند: «الذُّنُوبِ» و می دانيم جمع مُحَلّى و مزيّن به الف و لام، افاده عموم مى‏ كند؛ يعنى تمام گناهان را چه از زبان صادر شود و چه از غير زبان، همه را كنترل می كند. اشتباه نشود كسى نمی خواهد بگويد در جايى كه است، خاموش بودن نيكوست، بلكه مى‏ گوئيم ترك «مَا لَا يَعنِيهِ»؛ يعنى و ‏‌ را كه لازم به ذكر نيست بايد ترك كرد؛ زيرا «اَلمَرءُ مَخبُوءٌ تَحتَ لِسَانِهِ»؛ [۱] (مرد زير پنهان است)، و اگر سخن بگويد فضائل و رذائل او مشخص مى ‏شود و به قول شاعر: «گر ندارى معرفت خاموش بنشين دم مزن‏ - پسته بى‏ مغز اگر لب وا كند رسوا شود». 🔹يكی از موارد كلام بی ‏‌فايده اين است كه گاهى ديده مى شود در ميان افراد مخصوصاً زنان، وقتى دور هم می نشينند و حرفى براى زدن ندارند شروع به تحليل دعواى خانوادگى فلان خانواده می كنند و مرتكب مى شوند. بايد در مقابل اين طور سخنان گفت: مگر شما چه كاره مردم هستيد كه دعواى خانوادگى ديگران را مطرح مى‏ كنيد؟ آيا هيچ حرف منطقى و مورد ابتلاى ديگرى جز دعواى آن زن و شوهر نيست؟ آيا تمام مسائل و مشكلات علمى، اخلاقى و اجتماعى جامعه ما عموماً، و مشكلات همين افرادى كه دور هم نشسته و چنين می گويند خصوصاً، برطرف شده؟ خداوند درك و فهم ما را بيشتر نمايد تا مسائل و مشكلات مورد ابتلاء خود را بهتر درك كنيم و در رفع آنها بيشتر بكوشيم. 🔹 می گويند: ، است و سرازير شدن اسرارى به قلب كه قبلاً نبود، ولى متأسفانه بايد گفت: هرچه جلوتر مى رويم، نورانيت ما كمتر می شود. نشانه عقل است، البته سكوتى كه بر طبق موازين و در جاى خود باشد، براى همين جهت است كه (عليه السلام) مى فرمايند كه: «اِذَا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الكَلَامُ»؛ [۱] (زمانى كه كامل شد، كلام كم مى شود)؛ يعنى بين و بين رابطه مستقيم برقرار است، عقل و كلام مثل دو كفه ترازويند كه هر چه عقل بالاتر رود كلام پائين تر مى آيد، پس روى معيارى كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) ارائه مى دهند، كامل ترين افراد از حيث عقل، كم حرف ترين آنها است. 🔹، نشانه پختگى و آبديده شدن فرد است و چه خوش سروده: «اين ديگ ز خامى است كه در جوش و خروش است - گر پخته شد و لذت دم ديد خموش است». وقتى نخود يا مواد ديگر را براى تهيه غذا در ديگ مى ريزند تا مادامى كه خام و نپخته است دائماً در حال جنب و جوش و حركت و بالا و پائين رفتن است، ولى وقتى پخته شد و لذت دم كشيدن را چشيد خموش و آرام در ته ديگ ته نشين مى شود. آرى انسانى كه وجودش با انس گرفته و لذت دم بستن را چشيده و شيوه خموشى و سكوت را برگزيده، اين او است. پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۸۰، حکمت [۶۹] ۷۱؛ غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، قم،‏ ۱۴۱۰ق، چ دوم‏، ص ۲۸۲، حکمت ۳۹؛ وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، ‏‏۱۴۰۹ق، چ اول، ج ‏۱۲، ص ۱۹۲، باب ۱۱۹؛ بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ‏۱، ص ۱۵۹، باب ۴ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج ۱، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۳۰ نهج البلاغه، لزوم بهره گیری از فرصت «عمر» را چگونه تبیین می فرمایند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۲۳۰ مى فرمايد: «فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ يُرْفَعُ، وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ، وَ الدُّعَاءُ يُسْمَعُ، وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ، [۱] وَ الاَْقْلاَمُ جَارِيَةٌ». [۲] (تا هنگامى كه براى داريد، و سودمند است و به اجابت مى رسد و در به سر مى بريد و قلمها [ى فرشتگان براى نوشتن اعمال صالح] در جريان است، كنيد). اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين عبارات كوتاه به اين امر مهم اشاره مى كند كه تا شما در هستيد در دست داريد: خوب شما به پيشگاه خدا مى رود و با آب مى توانيد را بشوييد. 🔹 در پيشگاه خدا به اجابت مى رسد. داريد كه مى توانيد با استفاده از آن هر كار نيكى انجام دهيد و بالاخره فرشتگان آماده اند تا شما را در نامه اعمالتان ثبت كنند. ولى اگر اين از دست رود و در آستانه قرار گيريد، تمام اين امكانات پنجگانه از شما سلب مى شود و جز و اندوه متاعى نداريد. سپس امام علی (عليه السلام) در توضيح سخن بالا و تكميل آن مى فرمايد: «وَ بَادِرُوا بِالاَْعْمَالِ عُمُراً نَاكِساً، [۳] أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً [۴]». (و به انجام مبادرت ورزيد پيش از آنكه پشت كند [و مرحله پيرى و ناتوانى برسد] يا مانع از عمل گردد، يا [همه چيز را از شما] بربايد). 🔹در واقع (علیه السلام) همه مخاطبان خود را تشويق مى كند كه بر اين سه امر پيشى گيرند. دوران كهولت كه تمام اعضا نيرو و توان خود را از دست مى دهد و آن را (نامطلوبترين دوران زندگى) ناميده و هايى كه گاه طولانى مى شود، و تاب و توان را از انسان مى گيرد، نه قادر بر به صورت كامل است، نه خدمت به انسانها و قضاى حوائج مؤمنان و همچنين كه امام علی (عليه السلام) آن را تشبيه به سارقى كرده كه همه چيز را ناگهان از انسان مى ربايد. پی نوشت‌ها؛ [۱] «هادئة» يعنى آرام، از ريشه «هدوء» به معناى آرامش و سكوت است. [۲] از اينكه محقق بزرگوار، نويسنده منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه معروف به شرح خويى، مرحوم حاج ميرزا حبيب الله ، هنگامى كه در جلد چهاردهم شرح نهج البلاغه به اين خطبه و جمله «والعمل يرفع» مى رسد، مى شود و دار فانى را وداع مى گويد و اين تقارن نشان مى دهد كه او در درگاه خدا پذيرفته شده و به آسمانها صعود كرده، و براى اينكه اين شرح ناقص نماند محقق عاليقدر «جناب آقاى شعرانى» آن را تا پايان اين خطبه كه پايان جلد چهاردهم است، ادامه داده، سپس شاگرد ايشان «آقاى حسن زاده آملى» مجلدات پانزده تا نوزده را مرقوم داشته و دو جلد آخر يعنى جلد بيست و بيست و يك به قلم «مرحوم حاج شيخ محمد باقر كمره اى» انجام يافته و به اين ترتيب شرح مزبور نسبت به تمام شرح نهج البلاغه پايان گرفته است. [۳] «ناكس» به معناى واژگون از ريشه «نكس» بر وزن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. [۴] «خالس» به معناى رباينده از ريشه «خلس» بر وزن «فلس» به معناى ربودن چيزى با حيله گرفته شده است و اختلاس نيز به همين معناست.ن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۴۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، هاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه عصاره همه هاست مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به و التزام به و آباد كردن و روحت با ذكرش و چنگ زدن به توصيه مى كنم). 🔹سفارش به همان سفارشى است كه همه و سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان كه زاد و راه و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و است. به معناى و پرهيز از هرگونه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه در ميان انسان و ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است. 🔹در دومين دستور به التزام به اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار . تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ [۱] هم آبادى ها و هم آن در سايه ؛ نه تنها ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه آن گونه كه در روايات وارد شده، 🔹كه (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود، سپس در تفسير چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُون‏َ)[۲]». [۳] 🔹ترجمه روایت: ( آن است كه چون تصميمى بر مى گيرد، عزّ و جلّ را ياد كند و ميان او و آن حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان مى شوند). 🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به است كه همه در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا»؛ [۴] (و همگى به [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، و پراكنده نشويد). مى دانيم براى در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به ، بعضى اشاره به و بعضى گفته اند كه منظور و (عليهم السلام) است، 🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ». (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون بدون در قعر چاه طبيعت گرفتار است، لازم است كه به آن زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان ، و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱ [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۱ [۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه گناه کردن انسان موجب فساد در جامعه مى شود؟ 🔹بدون شک، هر در وضع ، و از طریق آن در وضع اثر مى گذارد، و موجب نوعى در سازمان اجتماعى مى شود، و کار و ، همانند یک غذاى ناسالم و مسموم است، که در سازمان بدن انسان، چه بخواهیم و چه نخواهیم، تأثیر نامطلوب خواهد گذارد، و انسان گرفتار واکنش طبیعى آن مى شود. سلب اعتماد مى کند. در روابط اجتماعى را بر هم مى زند. همیشه منشأ ظلم دیگرى است. 🔹 از به دیکتاتورى مى انجامد، و دیکتاتورى به انفجار. کینه و مى آفریند، و تراکم کینه ها و عداوت ها اساس جامعه را متزلزل مى سازد. خلاصه این که: هر ، چه در مقیاس محدود و چه گسترده، دارد، و یکى از تفسیرهاى آیه: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ»، [۱] (هم به کشیده مى شود، و هم ، و این هنگامى است که فزونى گیرد)؛ همین است. (این رابطه طبیعى «گناه» و «فساد» است). 🔹ولى از استفاده مى شود: بسیارى از علاوه بر اینها، یک سلسله با خود همراه مى آورند، که ارتباط و پیوندشان با آن آثار، لااقل از نظر طبیعى ناشناخته است. مثلاً در روایات آمده است عمر را کوتاه، و قلب را تاریک، و شیوع زنا سبب فناى انسان ها مى شود و روزى را کم مى کند و... [۲] حتى در روایتى از (علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بِالآجَالِ»؛ [۳] (آنها که به وسیله از دنیا مى روند بیش از کسانى هستند که به مى میرند). 🔹نظیر همین معنى به تعبیر دیگرى در آمده است، آنجا که مى فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکات مِنَ السَّماءِ وَ الأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ [۴] (اگر آنها که در شهرها و آبادى ها زندگى مى کنند، بیاورند و پیشه کنند، آسمان ها و زمین را به روى آنها مى گشائیم، ولى آیات ما را تکذیب کردند، ما نیز آنها را به گرفتیم!). به این ترتیب، معناى اعمى دارد که شامل و و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره روم، آیه ۴۱ [۲] در حديثى پيامبر(ص) فرمودند: «زنا شش عقوبت دارد: سه عقوبت در دنيا، و سه عقوبت در آخرت؛ و اما در دنيا، نورانيت را از انسان سلب مى ‏كند، مرگ زودرس مى ‏آورد، و روزى را قطع مى ‏نمايد؛ و اما در آخرت باعث سختگيرى در حساب و خشم پروردگار، و خلود در آتش است». (سفينة البحار، ماده زنى) [۳] «سفينة البحار»، ماده ذنب. [۴] سوره اعراف، آیه ۹۶ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج ۱۶، ص ۴۸۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)