eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
198.8هزار عکس
183.7هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢 ايمان به معاد چه آثارى در پى دارد؟ 🔹 يقين دارند كه ، مهمل، عبث و آفريده نشده؛ آفرينش براى او خط سيرى تعيين كرده است كه با هرگز پايان نمی‌گيرد، چرا كه اگر در همين جا همه چيز ختم می‌شد، مسلماً اين همه غوغا براى اين چند روز زندگى، عبث و بيهوده بود. آنها اعتراف دارند مطلق‌ پروردگار در انتظار همگان است و چنان نيست كه ما در اين جهان، و پاداش باشد. 🔹اين اعتقاد به آنها می‌بخشد؛ از فشارهایى كه در اثر انجام بر آنها وارد مى شود، نه تنها رنج نمى برند، كه از آن هم استقبال مى كنند؛ همچون كوه در برابر مى ايستند، در برابر بى عدالتى ها تسليم نمى شوند، و مطمئن هستند كوچكترين عمل نيك و بد، و دارد، و پس از به جهانى‌ بسیار وسيعتر، كه خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى يابند و از رحمت واسعه و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند. 🔹 يعنى شكافتن ديوار عالم ماده، و ورود در محيطى بالاتر و والاتر كه اين جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بيشتر در برابر آن، محسوب می‌شود، حيات و هدف نهایی نيست، بلكه دارد، و دوران سازندگى براى جهان ديگر است. زندگى در همچون زندگى دوران جنينى است، كه هرگز هدف آفرينش انسان آن نبوده، بلكه يك است براى زندگى ديگرى، ولى تا اين جنين دور از هر گونه عيب متولد نشود، در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود. 🔹 اثر عميقى در دارد، و به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زيرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگى اين جهان، که در راه يك هدف مقدس الهى است، محبوبترين حالت، براى یک تلقی می‌شود، و آغازى است براى يك و جاودانى. همچنین ايمان به ، انسان را در برابر كنترل می‌كند، و به تعبير ديگر، ايمان به خدا و آخرت، با گناهان نسبت معكوس دارند؛ به هر نسبت كه قوی‌تر باشد، كمتر است، و در نقطه مقابل، فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغيان ها، ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شديد. [۱] پی‌نوشت: [۱] تفسير نمونه، ج ۱، ص ۱۰۸ منبع: وبسایت انوار طاها
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢بصیرت و آگاهی، توسعه و تعالی 🔹 و آگاهی چه در حوزه فردی و چه اجتماعی و سیاسی برای توسعه و به هر جامعه ای می باشد و این واژه ای صرفا دینی نیست، و لازمه‌ حیات‌ انسان بما هو انسان است. [۱] ها در زندگی فردی و اجتماعی خود نیاز به و و هدف هستند. 🔹اگر در جامعه ای آگاهی های لازم که از آن به یاد می کنیم وجود نداشته باشد، آن جامعه یا اسیر خواهد شد و یا دچار و هویت می شود، و یا زمانی به خود می آید که دیگر دیر شده و همه چیز را تصاحب کرده است. گرچه در همه ادوار تاریخی اهمیت داشته است، اما جهان امروز بیش از هر زمان دیگری تشنه است. واژه ، از مادّه به معناى بینایی، بینش دل، علم به چیزی، درشتى و زُمختى، سختى، حجّت و عقیده قلبی است. [۲] 💠بصیرت فردی و اجتماعی 1⃣بصیرت فردی در حوزه دین و اندیشه 🔹 آن است که هر فردی بتواند به پاسخ متقن و دقیقی بدهد، یعنی بداند از کجا آمده و برای چه آمده و به کجا می رود؟ و در یک جمله در با آگاهی لازم و حساسیت برخورد کند، و اگر فردی بخواهد با تقلید کورکورانه پیش برود و یا وام‌دار سنت پدران خود باشد، امکان دارد جریان های مختلف فکری آنها را در دام خرافه های رنگارنگ خود اسیر کنند. 🔹 (ص) هم راه و روش خود و پیروانش بر طریق است؛ می‌ فرماید: «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی وَ سُبْحَانَ اللهِ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ بگو این راه من است، من و پیروانم، و با ، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!». [یوسف، ۱۰۸] همچنین بین بندگان با بصیرت و بی بصیرت فرق می گذارد، «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصِیرُ وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛ و [کافر و مؤمن،] یکسان نیستند». [فاطر، ۱۹ و ۲۰] 2⃣بصیرت سیاسی اجتماعی 🔹 و آگاهی همان گونه که در زندگی فردی بسیار اهمیت دارد، در و سیاسی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در طول تاریخ هر کجا جامعه ای خود را از دست داد، ضربه شدیدی از آن طریق بر خود وارد ساخت. همچنین هر کجا شیعیان داشتند موفقیت های علمی، سیاسی و توسعه و پیشرفت فراوانی بدست آوردند؛ در مقابل هر کجا شیعیان و بزرگان از علما نداشتند، جامعه را از حرکت باز داشتند. به عنوان طلایه دار گفتمان بصیرت، جملات کلیدی و کلید واژه های مهمی را در خلال مباحث خود مطرح کرده اند که به چند مورد اشاره خواهیم داشت: 🔹«از جمله‌ی چیزهایی که امروز لازم است، است؛ بصیرت سیاسی! ببینید؛ وقتی باشد، انسان می تواند محیط پیرامون خود و محیط‌های دور و نزدیک را بشناسد؛ یعنی این. وقتی بصیرت نباشد، انسان مجذوب یک چیزی می شود که واقعاً جاذبه‌ای ندارد». [۳] «یکى از مصادیق مهم همین است که انسان بداند امروز چه نیازى در وجود دارد». [۴] « یعنی بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا می برد؛ آیا به سمت اهداف اسلامی داریم حرکت می کنیم؟ یا آنچنان‌ که مایل است، به سمت بی‌مبالاتی بیشتر حرکت می کنیم؟» [۵] 🔹اگر در زندگی شخصی خود و در زندگی اجتماعی و در بعد سیاسی خواهان پیروزی و سعادت و پیشرفت هستند، باید به و توجه کنند؛ و نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که تنها در موضوعات دینی و سیاسی مطرح نیست، که حالا کسی بگوید من دین را نمی پذیرم، پس بصیرت را هم کنار می گذارم، بلکه و آگاهی برای انسان از آن جهت که است، اهمیت دارد و حتی در مادی ترین تفکرات هم بصیرت و آگاهی مورد نیاز است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج ۲، ص ۵۹۱ [۲] انسان بماهو انسان است؛ یعنی انسان را از آن جهت كه انسان است باید دوست داشت، و به اصطلاح امروز انسان با ارزشهای انسانی. (آیت الله مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۹۱۴) [۳] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۰۸/۲۶ [۴] همان، ۹۵/۰۶/۱۶  [۵] همان، ۹۵/۰۵/۳۱ نویسنده: علیرضا پیوگانی منبع؛ تبیان
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢بصیرت و آگاهی، توسعه و تعالی 🔹 و آگاهی چه در حوزه فردی و چه اجتماعی و سیاسی برای توسعه و به هر جامعه ای می باشد و این واژه ای صرفا دینی نیست، و لازمه‌ حیات‌ انسان بما هو انسان است. [۱] ها در زندگی فردی و اجتماعی خود نیاز به و و هدف هستند. 🔹اگر در جامعه ای آگاهی های لازم که از آن به یاد می کنیم وجود نداشته باشد، آن جامعه یا اسیر خواهد شد و یا دچار و هویت می شود، و یا زمانی به خود می آید که دیگر دیر شده و همه چیز را تصاحب کرده است. گرچه در همه ادوار تاریخی اهمیت داشته است، اما جهان امروز بیش از هر زمان دیگری تشنه است. واژه ، از مادّه به معناى بینایی، بینش دل، علم به چیزی، درشتى و زُمختى، سختى، حجّت و عقیده قلبی است. [۲] 💠بصیرت فردی و اجتماعی 1⃣بصیرت فردی در حوزه دین و اندیشه 🔹 آن است که هر فردی بتواند به پاسخ متقن و دقیقی بدهد، یعنی بداند از کجا آمده و برای چه آمده و به کجا می رود؟ و در یک جمله در با آگاهی لازم و حساسیت برخورد کند، و اگر فردی بخواهد با تقلید کورکورانه پیش برود و یا وام‌دار سنت پدران خود باشد، امکان دارد جریان های مختلف فکری آنها را در دام خرافه های رنگارنگ خود اسیر کنند. 🔹 (ص) هم راه و روش خود و پیروانش بر طریق است؛ می‌ فرماید: «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی وَ سُبْحَانَ اللهِ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ بگو این راه من است، من و پیروانم، و با ، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!». [یوسف، ۱۰۸] همچنین بین بندگان با بصیرت و بی بصیرت فرق می گذارد، «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصِیرُ وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛ و [کافر و مؤمن،] یکسان نیستند». [فاطر، ۱۹ و ۲۰] 2⃣بصیرت سیاسی اجتماعی 🔹 و آگاهی همان گونه که در زندگی فردی بسیار اهمیت دارد، در و سیاسی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در طول تاریخ هر کجا جامعه ای خود را از دست داد، ضربه شدیدی از آن طریق بر خود وارد ساخت. همچنین هر کجا شیعیان داشتند موفقیت های علمی، سیاسی و توسعه و پیشرفت فراوانی بدست آوردند؛ در مقابل هر کجا شیعیان و بزرگان از علما نداشتند، جامعه را از حرکت باز داشتند. به عنوان طلایه دار گفتمان بصیرت، جملات کلیدی و کلید واژه های مهمی را در خلال مباحث خود مطرح کرده اند که به چند مورد اشاره خواهیم داشت: 🔹«از جمله‌ی چیزهایی که امروز لازم است، است؛ بصیرت سیاسی! ببینید؛ وقتی باشد، انسان می تواند محیط پیرامون خود و محیط‌های دور و نزدیک را بشناسد؛ یعنی این. وقتی بصیرت نباشد، انسان مجذوب یک چیزی می شود که واقعاً جاذبه‌ای ندارد». [۳] «یکى از مصادیق مهم همین است که انسان بداند امروز چه نیازى در وجود دارد». [۴] « یعنی بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا می برد؛ آیا به سمت اهداف اسلامی داریم حرکت می کنیم؟ یا آنچنان‌ که مایل است، به سمت بی‌مبالاتی بیشتر حرکت می کنیم؟» [۵] 🔹اگر در زندگی شخصی خود و در زندگی اجتماعی و در بعد سیاسی خواهان پیروزی و سعادت و پیشرفت هستند، باید به و توجه کنند؛ و نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که تنها در موضوعات دینی و سیاسی مطرح نیست، که حالا کسی بگوید من دین را نمی پذیرم، پس بصیرت را هم کنار می گذارم، بلکه و آگاهی برای انسان از آن جهت که است، اهمیت دارد و حتی در مادی ترین تفکرات هم بصیرت و آگاهی مورد نیاز است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج ۲، ص ۵۹۱ [۲] انسان بماهو انسان است؛ یعنی انسان را از آن جهت كه انسان است باید دوست داشت، و به اصطلاح امروز انسان با ارزشهای انسانی. (آیت الله مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۹۱۴) [۳] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۰۸/۲۶ [۴] همان، ۹۵/۰۶/۱۶  [۵] همان، ۹۵/۰۵/۳۱ نویسنده: علیرضا پیوگانی منبع؛ تبیان
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️مبدا تمام خطرها 🔹مبداء همه خطرها برای خود آدم است، و هم از آدم باید شروع شود، و نمی‌شود که یک که خودش اصلاح نشده، بتواند را اصلاح کند؛ آن واعظی می‌تواند کند که در باطنش هم موعظه شده باشد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۱۰/۰۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، هاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه عصاره همه هاست مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به و التزام به و آباد كردن و روحت با ذكرش و چنگ زدن به توصيه مى كنم). 🔹سفارش به همان سفارشى است كه همه و سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان كه زاد و راه و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و است. به معناى و پرهيز از هرگونه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه در ميان انسان و ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است. 🔹در دومين دستور به التزام به اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار . تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ [۱] هم آبادى ها و هم آن در سايه ؛ نه تنها ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه آن گونه كه در روايات وارد شده، 🔹كه (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود، سپس در تفسير چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُون‏َ)[۲]». [۳] 🔹ترجمه روایت: ( آن است كه چون تصميمى بر مى گيرد، عزّ و جلّ را ياد كند و ميان او و آن حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان مى شوند). 🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به است كه همه در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا»؛ [۴] (و همگى به [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، و پراكنده نشويد). مى دانيم براى در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به ، بعضى اشاره به و بعضى گفته اند كه منظور و (عليهم السلام) است، 🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ». (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون بدون در قعر چاه طبيعت گرفتار است، لازم است كه به آن زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان ، و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱ [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۱ [۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش چهارم و پایانی) 💠سوره نصر و انتساب «استغفار» به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) 🔹آیه دیگری که در موضوع بحث ما محل مناقشه قرار گرفته، «آیه ۳ سوره نصر» است که در آن پس از فتح مکه (صلی الله علیه و آله) را مخاطب قرار داده می فرماید: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ»؛ (پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او بخواه). در توضیح فلسفه این می گوییم چنین دستوری است ، زيرا: 🔹اولا در طول طولانى بین (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان از یک طرف، و از طرف دیگر كه سال هاى زيادى به طول انجاميد (حدود بيست سال) و روزهاى بسيار سخت و دردناكى را طى كردند، گاهى آن چنان حوادث پيچيده مى شد كه جانها به لب می رسيد و در بعضى در مورد وعده هاى الهى پيدا مى شد. [۱] اما اكنون كه پيروزى فرا رسيده، مى فهمند كه همه آن و بوده و بايد در مقام برآيند. 🔹ثانيا هر قدر حمد و كند، باز او را ادا نخواهد كرد، و لذا در پايان اين حمد و ثنا بايد از روى به درگاه خدا آورد و كند. 🔹ثالثا معمولا بعد از پيروزی ها، وسوسه‌ های‌ شروع مى شود و حالت از يک سو، و و انتقام جويى از سوى ديگر نزد اشخاص به وجود مى آيد. در اينجا بايد به بود و پيوسته كرد تا هيچ يک از اين حالات پيدا نشود يا اگر پيدا شده بر طرف گردد. 🔹رابعا: اعلام بر در جریان تقريبا به معناى اعلام پايان مأموريت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اتمام عمر آن حضرت و شتافتن به لقاى محبوب بود، و اين حالت مناسب و و است، و لذا در روايات وارد شده است كه بعد از نزول اين سوره پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) اين جمله را بسيار تكرار مى فرمود: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ فَاغْفِرْ لِي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»؛ [۲] (خداوندا! منزهى و تو را حمد و مى كنم. خداوندا! مرا ببخش كه تو بسيار توبه پذير و مهربانى). [۳] 🔹با این توضیحات دقیق و صحیح راجع به مشخص می شود که اخبار آیات قرآن مجید درباره به هیچ وجه تناقضی با ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] همان گونه كه قرآن در مورد جنگ احزاب و در آیه ۱۰ سوره احزاب مى فرمايد: «وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا»؛ (و دل ها به گلوگاه رسيده بود و گمان هاى [نامناسبى] در باره خدا داشتيد). [۲] تفسير القمی‏، قمى، على بن ابراهيم‏، دار الكتاب‏، قم، ۱۴۰۴ق، چ ۳، ج ۱، ص ۴۴ [۳] تفسير نمونه، همان، ج‏ ۲۷، ص ۴۰۱ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) نقش زبان در تجلی «شخصیت انسان» را چگونه تبیین می کنند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۴۸ درباره نقش زبان در تجلی مى فرمايد: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ». ( زير زبان خود پنهان است [و تا سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد]). منظور از «مرء»؛ (انسان) در اينجا و است و منظور از «مخبوء»؛ (نهفته بودن) در زير زبان اين است كه هنگامى كه بگويد شخصيت او آشكار مى شود، چرا كه ، ترجمان و دريچه اى به سوى است، و هر چه در روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر و كلماتش ظاهر مى شود. 🔹گاه انسان به افرادى برخورد مى كند كه از نظر ظاهر بسيار آراسته و پُر ابهت اند، اما همين كه زبان به مى گشايند، مى بيند كه چقدر توخالى است؛ و بر عكس به افرادى برخورد مى كند كه ابداً ظاهرى آراسته ندارند، اما هنگامى كه زبان به مى گشايند، انسان احساس مى كند شخص دانشمند و حكيمى است. 🔹مرحوم علامه مجلسى اين كلام را از «مصباح الشريعة» با اضافه اى از امام صادق از اميرمؤمنان امام على (عليهما السلام) نقل كرده است و آن اين كه امام (عليه السلام) به دنبال اين جمله مى فرمايد: «فَزِنْ كَلاَمَكَ وَ اعْرِضْهُ عَلَى الْعَقْلِ وَ الْمَعْرِفَةِ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ فَتَكَلَّمْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَالسُّكُوتُ خَيْرٌ مِنْه»؛ [۱] (حال كه چنين است خود را بسنج، و بر و عرضه دار، هرگاه در آن است آن را بر زبان جارى كن، و اگر غير از آن است، از چنين سخن گفتنى بهتر است). 🔹درباره اهميت اين جمله كوتاه و تاثير آن در ، دانشمندان اسلامی، سخن هاى برجسته اى گفته اند از جمله (عالم اهل سنت) در ذيل همين كلام حكمت آميز مى گويد: «مفهوم اين كلام در عبارات مختلفى آمده، اما كه در اينجا آمده از نظر كوتاه بودن و پرمعنا بودن نظير و مانند ندارد». [۲] 🔹مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» خود مى گويد: «اديب، فقيه و فيلسوف تنها با شناخته مى شوند، و همچنين وكلا و اخترشناسان؛ ولى طبيب و مهندس و مانند آنها، هم با شناخته مى شوند و هم با كارهايشان، و به هر حال هر انسانى كه سخنان تازه و مفيدى در اختيار برادر هم نوعش بگذارد، عاقل، عالم، اديب، فقيه و فيلسوف است، اما كه اثر با ارزشى از خود به يادگار نگذارده اند، سوفسطائيانى بيش نيستند، هر چند هزاران جلد نثر و نظم نوشته باشند». [۳] 🔹تأثير اين (عليه السلام) به قدرى است که در شعر و به خوبی نمايان است؛ مى گويد: «تا مرد نگفته باشد - عيب و هنرش نهفته باشد»؛ نيز مى گويد: « در دهان اى خردمند چيست - كليد در گنج صاحب هنر - چو در بسته باشد چه داند كسى - كه گوهر فروش است يا پيله ور». شاعر ديگرى مى گويد: «آدمى مخفى است در زير - اين پرده است بر درگاه جان». شاعر ديگرى مى گويد: «مرد، ار خزف و طلاى كان است - در زير خود نهان است». پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ‏۶۸، ص ۲۸۵، باب ۷۸؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، حسين بن محمد تقى‏، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ۱، ج ‏۹، ص ۲۲، باب ۱۰۱ [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشي النجفی، قم، چ اول، ج ‏۱۸، ص ۳۵۳، ۱۴۴ [۳] فی ‏ظلال ‏نهج ‏البلاغة، مغنية، محمد جواد، دارالعلم‏ للملايين، چ۳، ج ۴، ص ۳۱۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۲۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢جایگاه تفکر در آموزه‌های اسلام 🔸 به عنوان یک ، همواره انسان را به در امور مختلف رهنمون می کند، تا سبب ارتقای او شود، و یا اینکه از گذشتگان  گرفته و زندگی خود را سر و سامان دهد. انسان برای خود یک سری و دارد که در اثر می تواند از حجم مجهولات خود کم کرده، و بر میزان معلوماتش اضافه نماید. امام خمینی (ره) در این راستا می فرماید: «تفکر فرایندی است که در طی آن سلسله ای از امور معلوم و مشخص در کنار هم قرار می گیرند تا امری مجهول را، واضح و روشن سازند». [۱] 💠جایگاه تفکر در اسلام 🔹 نیز طرفدار است و در آیات و روایات فراوانی در فرصت های مختلف امر به تفکر کرده است؛ چون حاصل تفکر دانایی است. نیز یک امر پسندیده می باشد؛ زیرا فرد و دانا در تصمیم گیری ها و جهت گیری های خود و عمل می کند و کمتر دچار لغزش و می شود. [۲] 💠تفکّر در آیات 🔹 در آیات متعدد و موضوعات مختلف انسان ها را به و فراخوانده است. بسیاری از آیات، ، اندیشه ورزان و آنان که در مقام فهم واقعیات هستند را به بهترین صورت، کرده، و گریزان از حقیقت را سخت مورد نکوهش قرار داده اند. از جمله محورهای اساسی که قرآن، انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از: 1⃣تفکّر در جهان خلقت 🔹 در آیات مختلف امر به در کرده است، به عنوان مثال: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ [آل عمران، ۱۹۰] همانا در آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند». 2⃣تفکّر در احکام و آیات الهی 🔹خداوند حتی در جایی که آیات خود را تبیین و روشن کرده است نیز بحث را پیش می کشد، و اهمیت آن را به خلق گوشزد کرده و می فهماند که چه جایگاهی در دارد و را نمی پذیرد: «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛ [بقره، ۲۱۹] خداوند را به روشنی بیان می کند، باشد که شما در آن و کنید». 3⃣تفکّر در تحولات تاریخی 🔹اطلاع از زندگی و ملت های گذشته،  و که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، انسانی را پرورش می دهد، و انسان می گیرد، از این رو سفارش به در می کند: «قُلْ سِيرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ [انعام، ۱۱] بگو، روی گردش کنید؛ سپس بنگرید تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!» 💠تفکّر در روایات 🔹در متعدد و مختلفی امر به شده و اهمیت جایگاه آن نیز بیان شده است، حتی در برخی روایات  از دانسته شده است؛ زیرا تفکّر در عبادت انسان نیز تاثیر می گذارد و  انسان را تغییر می دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «اندیشه و ، انسان را به و عمل به آن می کشاند». [۳] امام صادق علیه السلام  میفرماید: «بیشترین  عبادت ابوذر، و عبرت گرفتن بود». [۴] 🔹این روایت به خوبی بر ما روشن می کند، که با چه درجه ای از ایمان را می توان به دست آورد و به رسید. هر اندازه بیشتر راهگشا باشد، ثواب و بیشتری را به ارمغان می آورد. ، دارای درجات و مراتبی است. گاهی اثر یک لحظه تفکّر یک هفته انسان را جلو می اندازد، گاهی یک ماه، گاهی یکسال و گاهی یک عمر. 🔹 هرچه باشد حرکت و پیشرفت بیشتری به وجود می آورد، مانند یک لحظه تفکّر «حر بن یزید ریاحی» در زمین کربلا که او را از جهنمی بودن رها کرد و به مراتب بالای بهشت رساند. [۵] در نتیجه در اسلام از برخوردار است و سبب می شود به درجات مادی و معنوی برسد و خود را تامین نماید، که از راههای دیگر، امکان دسترسی به این آثار مهم وجود ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح چهل حدیث، ص۱۹۱ [۲] میزان الحکمة، ج۱۰، ح۱۶۲۰۹ [۳] کافی، ج۲، ص۵۵ [۴] خصال، ص۴۲ [۵] شرح چهل حدیث، ص۱۸۹ نویسنده: علی اعظمی منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢 انسان برتر است، یا ملائکه؟ 🟢 شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید ملائکه برترند یا بنی آدم؟ حضرت فرمودند: امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ به این سوال فرموده اند: 🔻 خداوند به ملائکه عقل بدون شهوت داده و به حیوانات شهوت بدون عقل داده و به انسان عقل همراه با شهوت داده است. 🔻 هر انسانی که عقلش بر شهوتش غالب شود، از ملائکه برتر است و هر انسانی که شهوتش بر عقلش غلبه کند، از حیوانات پست تر است. 📚 علل الشرایع، ج1، ص4. 📎 📎 📎 📎 📎
هدایت شده از mesaghمیثاق
3.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 پرسش و پاسخ از مرحوم حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت ره ❓برخی میگویند برای بر نیاز به دارد
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شیرینیِ ملاقات با برادران دینی🔸 اصلاً به وسیلۀ ساخته می‌شود! یک ملاقات با یک انسانِ دیگر، اصلاً ممکن است تحول در زندگی‌اش به وجود بیاورد، دگرگونش کند. سلمان و ابوذر وقتی به هم می‌رسیدند انگار دنیا را به آنها داده بودند. وقتی همدیگر را می‌دیدند، همه چیز را فراموش می‌کردند. بزرگترین موهبت ابوذر وقتی بود که سلمان را ببیند. بزرگترین موهبت سلمان هم وقتی بود که ابوذر را ببیند. چون پیامبر(ص)، اینها را با همدیگر اخوت داده بود. خود حضرت رسول (ص) و حضرت علی (ع) نیز همین وضعیت را داشتند. مؤمن اگر دلش زنده شود، در ملاقات با یک مؤمنِ دل‌زنده هم همین حالت را پیدا می‌کند. در حالت عادی، مستغنی است. نیازی به این که او دوستش بدارد، ندارد. اما اگر دلش زنده شد، محتاج می‌شود. محتاج به یک نگاه می‌شود. محتاج به یک ملاقات می‌شود. محتاج به یک انس گرفتن و محفل انس می‌شود. من اینها را که به شما توصیه می‌کنم، اینها در اسلام هست. متأسفانه آنهایی که راهشان درست است، گاهی به محبت، کم اهمیت می‌دهند و آنهایی که راههای غلط می‌روند به این مسألۀ محبت اهمیت می‌دهند. بعد یک کسی، یک عمر با اینها نشسته است و دلش محبتی نشده است، با آن کسی که راهش درست نیست می‌نشیند و محبت به او پیدا می‌کند و می‌گوید: من حالا فهمیدم که عمری را اشتباه می‌کردم! بعد هم منحرف می‌شود. به محبت‌تان اهمیت دهید. ‌‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
49.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌇 شهر اسلامی؛ الگوی تمدن‌سازی انسانی 🌇 📹 در این کلیپ، آیت‌الله اراکی از طرح نوین جمهوری اسلامی برای مدیریت جامعه انسانی و جایگاه ویژه فرهنگ اسلامی در عمران شهری سخن می‌گوید. ایشان تأکید دارند که: ✔️ تمدن‌سازی، ساخت برج‌های سر به فلک کشیده نیست؛ این سازه‌ها رابطه انسان را با طبیعت قطع می‌کنند. ✔️ شهری که طلوع خورشید در آن دیده نشود، شهری برای نیست. ✔️ شهر خوب، شهری است که همسایگی و روابط اجتماعی در آن حفظ شود. ✔️ برج‌سازی، نه‌تنها روابط اجتماعی را نابود می‌کند، بلکه بسیاری از بیماری‌های جسمی و روحی مردم نیز نتیجه همین سبک ساختمان‌سازی است. ✔️ ارتفاع‌سازی به نفع ثروت‌اندوزان است و هیچ منفعتی برای عموم مردم ندارد. 🏡 افقی‌سازی، راهی به سوی آرامش آیت‌الله اراکی معتقد است که افقی‌سازی نه‌تنها از نظر مادی صرفه اقتصادی بیشتری دارد، بلکه به آرامش اجتماعی و اصلاح روابط انسانی نیز کمک می‌کند. جامعه باید خانواده‌محور باشد، و خانواده باید همسایه داشته باشد. 💠 جنایتی به نام تخریب بافت‌های قدیمی ایشان از تخریب بافت‌های قدیمی شهرهای مذهبی مانند مشهد و قم به‌عنوان جنایتی فرهنگی یاد کردند و گفتند این محله‌ها و همسایه‌ها که در طول صدها سال شکل گرفته بود، بخشی از ماست که از بین رفته است. 📝 پی‌نوشت: این سخنرانی در سال 1402 ایراد شده است.