eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
198.8هزار عکس
183.7هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «مجرمان» در قرآن چه کسانی می باشند؟ 🔷در تعبيرات كلى و جامعى درباره ديده مى شود که یکی از آنها تعبیر و است، مى فرمايد: «وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ اِلَى جَهَنَّمَ وِرْداً؛ روز قيامت، مجرمان را [همچون شتران تشنه اى كه به آبگاه مى روند] به سوى جهنّم مى رانيم». [مریم، ۸۶] از ماده «جرم» در اصل به معناى قطع كردن است، لذا در مورد قطع كردنِ ميوه از درختان يا قطعِ خودِ درختان به كار مى رود و از آنجا كه ، خود را با ، از خدا و از و محروم مى سازند اين واژه در مورد آنها به كار رفته است. 🔷در مورد اينكه آيا مفهوم آيه اين است كه هر گناهى الزاماً سبب ورود در دوزخ است يا نظر به مجرمان خاصّى دارد؟ ظاهر آيه گرچه اطلاق دارد، ولى از آيات ديگر ممكن است استفاده شود كه منظور است كه آميخته با و باشد. در آيه ۷۴ سوره «زخرف» مى خوانيم: «اِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ؛ در جاودانه مى مانند». مسلّم است كه ، است نه هر گنهكارى، 🔷و در آيات ۴۰ تا ۴۲ سوره «مدّثر» مى خوانيم: «فی جَناتٍ يَتَسَائَلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِينَ * مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ»؛ (بهشتيان از مى پرسند چه چيز سبب شد كه شما شويد؟) و آنها در پاسخ، را مى شمرند از جمله كه مساوى با است. نظير اين معنا كه سخن از جرمِ آميخته با كفر است در آيات متعدد ديگرى نيز آمده است. [۱] اين احتمال نيز وجود دارد كه مراد از در آيه مورد بحث، است كه كاملا در گناه فرو رفته اند به گونه اى كه نه شايسته شفاعتند و نه در خور عفوّ خدا، اينها عموماً وارد مى شوند. پی نوشت: [۱] سوره اعراف، آيات ۴۰، ۸۴ و ۱۳۳؛ سوره حجر، آيات ۱۲ و ۵۸؛ سوره فرقان، آيه ۳۱؛ سوره نمل، آيه ۶۹ و غير اينها كه درباره اقوامى همچون قوم لوط، قوم فرعون و دشمنان انبياء است كه همه كافر بودند، و كلمه «مجرم» در مورد آنان به كار رفته است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۹۷
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در جهان بینی اسلامی «دنیا» و «آخرت» از چه جایگاهی برخوردار است؟ 🔷 براى دنياپرستان و آنها كه آخرت را علماً و يا عملاً انكار مى كنند، تمام مطلوب و منتهاى مقصود است و به همين دليل، تمام ارزشها را در پاى آن قربانى مى كنند. تمام بدبختى هاى مردم جهان مولود اين طرز فكر است كه در عقيده و يا در عمل، زندگىِ سراى ديگر حضور نداشته باشد؛ ولى در ، مرحله اى است گذرا و ، كه در روايات اسلامى با تشبيهات مختلفى آمده است: گاه «مزرعه»، گاه «پل»، و گاه «تجارتخانه» شمرده اند. [۱] ولى در بعضى از خطبه هاى ، دنيا تشبيه به ميدان تمرين و آخرت تشبيه به ميدان مسابقه شده؛ تشبيهى بسيار رسا و گويا. در واقع انسان ها در اين ميدان با آموزش هاى عقيدتى و پرورش هاى اخلاقى، چنان قوى و نيرومند مى شوند كه در ميدان مسابقه آخرت مى توانند به سرعت در بهشت جاى گيرند و در آسمان قرب خدا پرواز كنند. از اين تشبيه نكات زير استفاده مى شود: الف) و نجات در را بى حساب به كسى نمى دهند؛ بلكه در پرتو سازندگى های فكرى و اخلاقى و عملى خواهد بود. 🔷ب) با پايان دنيا، بسته مى شود و جاى است نه عمل. همانگونه كه ميدان مسابقه جاى تمرين نيست. ج) جايزه اين مسابقه، برترين جوائز است! چرا كه اين مسابقه برترين مسابقه ها است. د) و مراتب انسان ها با و آنها ارتباط دارد. ممكن است گروهى بهشتى باشند، ولى هر كدام در مقامى از مقامات بهشت؛ همانگونه كه شركت كنندگان در يك مسابقه، نفر اوّل و دوم و سوم دارند كه هر كدام جايزه متناسب رتبه خود مى گيرند. هـ) هيچ چيز از و ما در دنيا از ميان نمى رود و آثار همه باقى مى ماند. همانگونه كه آثار همه تمرينات براى مسابقه دهندگان محفوظ است. اين همان است كه «قرآن مجيد» مى فرمايد: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ - وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ». [زلزال، ۷و۸] در حديثى از (ع) میخوانیم كه: «حضرت بعد از آنكه را به عنوان مضمار خلق و ميدان تمرين مى شمرده، مى فرمايد: «وَ ايْمُ اللهِ لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ لَعَلِمُوا أَنَّ الْمُحسِنَ مَشْغُولٌ بِإِحْسَانِهِ، وَ الْمُسِيئَ مَشْغُولٌ بِإِسَائَتِهِ؛ به خدا سوگند! اگر پرده برداشته شود، مردم خواهند دانست كه ، بهره مند از نيكوكارى خود و ، درگير بدكارى خويش است». [۲] پی نوشت: [۱] رجوع کنید به: نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم، ‏۱۴۱۴ ق، چ اول، ص ۷۱، (خطبۀ ۲۸) [۲] بحارالأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۷۵، ص ۱۱۰، باب ۱۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
⭕️ بصیرت موجب سعادت 🔹این معنا را باید بدانید که به روحْ، انسان است. انسان به ، بصیرت قلبی، انسان است. این آلات ظاهری آلاتی است که وسیله است، و اینها از بین رفتنی است، آنکه باقی می‌ماند است. و آنچه در انسان را ایجاد می‌کند، انسان است. بیانات‌حضرت‌امام ۵۸/۷/۳۰ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) 🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶 @mesagh ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✅🌴https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✍امام حسین(ع): همانا من مرگ را جز نمی بینم و زندگی در کنار ظالمان را جز و عار نمی دانم. 📚بحار؛۴۴:۱۹۲ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در جهان بینی اسلامی «دنیا» و «آخرت» از چه جایگاهی برخوردار است؟ 🔹 براى دنياپرستان و آنها كهشش آخرت را علماً و يا عملاً انكار مى كنند، تمامِ مطلوب و منتهاىِ مقصود است و به همين دليل، تمام ارزشها را در پاى آن قربانى مى كنند. تمام بدبختى هاى مردم جهان مولود اين طرز فكر است كه در عقيده و يا در عمل، زندگىِ سراى ديگر حضور نداشته باشد؛ ولى در جهان بينى اسلامى، دنيا مرحله اى است گذرا و مقدّمه‌اى براى ، كه در روايات اسلامى با تشبيهات مختلفى آمده است: گاه «مزرعه»، گاه «پل»، و گاه «تجارتخانه» شمرده اند. [۱] ولى در بعضى از خطبه هاى نهج البلاغه، دنيا تشبيه به ميدان تمرين، و آخرت تشبيه به ميدان مسابقه شده؛ تشبيهى بسيار رسا و گويا. در واقع انسان ها در اين ميدان با آموزش هاى عقيدتى و پرورش هاى اخلاقى، چنان قوى و نيرومند مى شوند كه در ميدان مسابقه آخرت مى توانند به سرعت در بهشت جاى گيرند و در آسمان قرب خدا پرواز كنند. از اين تشبيه نكات زير استفاده مى شود: الف) و نجات در را بى حساب به كسى نمى دهند، بلكه در پرتو سازندگى های فكرى و اخلاقى و عملى خواهد بود. 🔹ب) با پايان دنيا، بسته مى شود و جاى حساب است نه عمل، همان گونه كه ميدان مسابقه جاى تمرين نيست. ج) جايزه اين مسابقه، برترين جوائز است! چرا كه اين مسابقه برترين مسابقه ها است. د) تفاوت درجات و مراتب انسان ها با اعتقاد اعمال و اخلاق آنها ارتباط دارد. ممكن است گروهى بهشتى باشند، ولى هر كدام در مقامى از مقامات بهشت؛ همان گونه كه شركت كنندگان در يك مسابقه، نفر اوّل و دوم و سوم دارند كه هر كدام جايزه متناسب رتبه خود مى گيرند. هـ) هيچ چيز از اعمال و رفتار ما در دنيا از ميان نمى رود و آثار همه باقى مى ماند. همان گونه كه آثار همه تمرينات براى مسابقه دهندگان محفوظ است. اين همان است كه «قرآن مجيد» مى فرمايد: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ - وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ». [زلزال، ۷و۸] در حديثى از امام حسن مجتبى (ع) می خوانیم كه: «حضرت بعد از آنكه ماه رمضان را به عنوان مضمار خلق و ميدان تمرين مى شمرده، مى فرمايد: «وَ ايْمُ اللهِ لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ لَعَلِمُوا أَنَّ الْمُحسِنَ مَشْغُولٌ بِإِحْسَانِهِ، وَ الْمُسِيئَ مَشْغُولٌ بِإِسَائَتِهِ؛ به خدا سوگند! اگر پرده برداشته شود، مردم خواهند دانست كه نيكوكار، بهره مند از نيكوكارى خود و بدكار، درگير بدكارى خويش است». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] رجوع کنید به: نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم، ‏۱۴۱۴ ق، چ اول، ص ۷۱، (خطبۀ ۲۸) [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۷۵، ص ۱۱۰، باب ۱۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) چه آثاری را برای «تقوا» ذکر نموده اند؟ 🔹 (علیه السلام) در ابتدای خطبه ۲۳۰ اهميّت و پرهيزكارى و آثار مهم آن را بيان مى دارد و در هفت جمله كوتاه و پرمعنا از سخن مى گويد. در جمله اوّل مى فرمايد: «فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد[۱]». (تقوا و كليد درهاى درستى است). با توجّه به اينكه همان حالت خداترسی درونى است كه انسان را از فحشا و و زشتی‌ها باز مى دارد و به فرا مى خواند مى توان گفت تقوا كليد درهاى است؛ 🔹همان گونه كه اشياى گرانبها را در گنجينه ها مى گذارند و درِ آن را قفل مى كنند، و با كليد مخصوص مى توان به آن گنجينه ها دست يافت، نيز مى تواند درِ گنجينه هاى سعادت را به روى انسان بگشايد و موجب بى پايان شود. در جمله دوم مى فرمايد: «وَ ذَخِيرَةُ مَعَاد». ( ذخيره روز است). اين جمله در واقع اشاره به آيه شريفه ذيل است كه مى فرمايد: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»؛ [۲] (زاد و برگيريد كه بهترين زاد و توشه ). 🔹در جمله سوم مى فرمايد: «وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَة[۳]». ( سبب آزادى از هرگونه بردگى و گناهى است كه بر انسان چيره مى شود). گستردگى مفهوم اين جمله شامل آزادى از بردگى شيطان و و انسان هاى ستمگر مى شود. در جمله چهارم مى فرمايد: «وَ نَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَة»؛ ( سبب از هرگونه هلاكت است). زيرا هلاكت انسان در پيروى از است، و هنگامى كه هواى نفس به وسيله كنترل شود انسان از هلاكت رهايى مى يابد. 🔹در جمله پنجم مى افزايد: «بِهَا يَنْجَحُ الطَّالِبُ»؛ (به وسيله جويندگان به خود مى رسند). زيرا الهى است كه از هرگونه افراط و تفريط و كوتاهى و تعدّى بركنار است، و بديهى است كه انسان را در كمترين زمان به مى رساند. در جمله ششم مى فرمايد: «وَ يَنْجُو الْهَارِبُ»؛ (فرار كنندگان [از كيفر الهى] به وسيله نجات مى يابند). چرا كه دامان را مى گيرد و از هواپرستى دورند؛ 🔹همان گونه كه در آيات ۷۱ و ۷۲ سوره مريم مى فرمايد: «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْماً مَّقْضِيّاً - ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّاً»؛ (و همه شما [بدون استثنا] وارد مى شويد؛ اين امرى است و بر پروردگارت. سپس آنها را كه پيشه كردند از آن مى بخشيم، و را در حالى كه از ضعف و ذلّت به زانو درآمده اند از آن رها مى سازيم). سپس در هفتمين و آخرين جمله كه در واقع عصاره همه جمله هاى پيشين است مى فرمايد: «وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ[۴]»؛ (و با به هر هدف و خواسته رفيع و بلندى مى توان رسيد). 🔹به راستى (عليه السلام) در اين چند جمله كوتاه، داد سخن داده و آنچه را درباره بايد بگويد گفته است، و از اينجا روشن مى شود چرا خداوند گرامى ترين انسانها را آنها مى شمرد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ» [۵] و چرا تقواست: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً» [۶] و چرا هميشه پيامبر و امامان اهل بيت (عليهم السلام) و بزرگان اسلام مهم ترين چيزى را كه بر آن تكيه مى كنند و چرا هر هفته در همه نمازهاى جمعه در هر دو خطبه لازم است توصيه به شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] «سداد» از ريشه «سد» بر وزن «حد» به معناى عمل درست و سخن بجا، درستى، صحت و تناسب و شايستگى است. [۲] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۱۹۷ [۳] «ملكة» در اينجا به معناى گناهانى است كه انسان را تحت تأثير خود قرار داده و بر او چيره مى شود. [۴] «رغائب» جمع «رغيبة» به معناى خواسته مهم است از ريشه «رغبت» گرفته شده است. [۵] همان، سوره حجرات، آيه ۱۳ ]۶] همان، سوره مريم، آيه ۶۳ 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۴۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢جایگاه تفکر در آموزه‌های اسلام 🔸 به عنوان یک ، همواره انسان را به در امور مختلف رهنمون می کند، تا سبب ارتقای او شود، و یا اینکه از گذشتگان  گرفته و زندگی خود را سر و سامان دهد. انسان برای خود یک سری و دارد که در اثر می تواند از حجم مجهولات خود کم کرده، و بر میزان معلوماتش اضافه نماید. امام خمینی (ره) در این راستا می فرماید: «تفکر فرایندی است که در طی آن سلسله ای از امور معلوم و مشخص در کنار هم قرار می گیرند تا امری مجهول را، واضح و روشن سازند». [۱] 💠جایگاه تفکر در اسلام 🔹 نیز طرفدار است و در آیات و روایات فراوانی در فرصت های مختلف امر به تفکر کرده است؛ چون حاصل تفکر دانایی است. نیز یک امر پسندیده می باشد؛ زیرا فرد و دانا در تصمیم گیری ها و جهت گیری های خود و عمل می کند و کمتر دچار لغزش و می شود. [۲] 💠تفکّر در آیات 🔹 در آیات متعدد و موضوعات مختلف انسان ها را به و فراخوانده است. بسیاری از آیات، ، اندیشه ورزان و آنان که در مقام فهم واقعیات هستند را به بهترین صورت، کرده، و گریزان از حقیقت را سخت مورد نکوهش قرار داده اند. از جمله محورهای اساسی که قرآن، انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از: 1⃣تفکّر در جهان خلقت 🔹 در آیات مختلف امر به در کرده است، به عنوان مثال: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ [آل عمران، ۱۹۰] همانا در آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند». 2⃣تفکّر در احکام و آیات الهی 🔹خداوند حتی در جایی که آیات خود را تبیین و روشن کرده است نیز بحث را پیش می کشد، و اهمیت آن را به خلق گوشزد کرده و می فهماند که چه جایگاهی در دارد و را نمی پذیرد: «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛ [بقره، ۲۱۹] خداوند را به روشنی بیان می کند، باشد که شما در آن و کنید». 3⃣تفکّر در تحولات تاریخی 🔹اطلاع از زندگی و ملت های گذشته،  و که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، انسانی را پرورش می دهد، و انسان می گیرد، از این رو سفارش به در می کند: «قُلْ سِيرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ [انعام، ۱۱] بگو، روی گردش کنید؛ سپس بنگرید تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!» 💠تفکّر در روایات 🔹در متعدد و مختلفی امر به شده و اهمیت جایگاه آن نیز بیان شده است، حتی در برخی روایات  از دانسته شده است؛ زیرا تفکّر در عبادت انسان نیز تاثیر می گذارد و  انسان را تغییر می دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «اندیشه و ، انسان را به و عمل به آن می کشاند». [۳] امام صادق علیه السلام  میفرماید: «بیشترین  عبادت ابوذر، و عبرت گرفتن بود». [۴] 🔹این روایت به خوبی بر ما روشن می کند، که با چه درجه ای از ایمان را می توان به دست آورد و به رسید. هر اندازه بیشتر راهگشا باشد، ثواب و بیشتری را به ارمغان می آورد. ، دارای درجات و مراتبی است. گاهی اثر یک لحظه تفکّر یک هفته انسان را جلو می اندازد، گاهی یک ماه، گاهی یکسال و گاهی یک عمر. 🔹 هرچه باشد حرکت و پیشرفت بیشتری به وجود می آورد، مانند یک لحظه تفکّر «حر بن یزید ریاحی» در زمین کربلا که او را از جهنمی بودن رها کرد و به مراتب بالای بهشت رساند. [۵] در نتیجه در اسلام از برخوردار است و سبب می شود به درجات مادی و معنوی برسد و خود را تامین نماید، که از راههای دیگر، امکان دسترسی به این آثار مهم وجود ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح چهل حدیث، ص۱۹۱ [۲] میزان الحکمة، ج۱۰، ح۱۶۲۰۹ [۳] کافی، ج۲، ص۵۵ [۴] خصال، ص۴۲ [۵] شرح چهل حدیث، ص۱۸۹ نویسنده: علی اعظمی منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه
هدایت شده از mesaghمیثاق
آیت‌الله حفظه‌الله: ❇️مرحوم والد ما () خادمی داشت به نام «مشهدی ولی». آدم خیلی باتقوا و بی‌آزاری بود. در تمام سال - به غیر از تاسوعا و عاشورا و عیدهای فطر و قربان - بود. روزهای جمعه در منزل خود داشت و یکی ـ دو تا منبری نیز منبر می‌رفتند. او مختصر پولی را هم که می‌گرفت، صرف روضه می‌کرد. 🔸 مرحوم والد می‌فرمود: در روایات آمده است که انسان اگر بخواهد دنیا و آخرت را داشته باشد، باید در امور به بالاتر از خودش و در امور به پایین‌تر از خودش نگاه کند. چون که اگر در امور دنیوی به پایین‌تر از خود نگاه کند، سختی وضع خودش را از یاد می‌برد و اگر در امور اخروی به بالاتر از خود نگاه کند، او را نمی‌گیرد. ⭐️ و من «مشهدی ولی» را برای هر دو جهت نگاه داشتم. 📙جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۱ ص ۶۰۱ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄