هدایت شده از mesaghمیثاق
📌 رئیس کانون شکارچیان یا رئیس شکارچیان❗️
🔹 عبدالرضا پهلوی، برادر ناتنی شاه، ریاست کانون شکار ایران را برعهده داشت، یک شکارچی بین المللی بود و اجازه داشت برای تفریح و سرگرمی هرگونه جنبدهای را شکار کند و از بزرگترین مجموعهداران شکار در ایران بود.
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
DIDEBAN_ANDISHE_44.MOBIL.pdf
26.1M
🗞 نشریه دیدبان اندیشه با موضوع جریان شناسی مواجهه با ایران باستان
🔹 یکی از جریان های مواجهه با تاریخ ایران، جریان ایرانشهری است که در این نشریه به نقد جریان ایرانشهری پرداخته ایم
#ایرانشهری #باستان_گرایی
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
📌نفاق پیچیده ایرانشهری
🔹 کانال اخبار سوریه که حقیقتا اطلاعات دقیقی از منطقه ارائه میکند و دلسوز کشور هم هست، در دام پروژه ایرانشهری افتاده و طباطبایی را تقدیس میکند❗️
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فیلسوفِ ایرانشهرِ ایرانستیز مُرد
سیدجواد طباطبایی، فیلسوف و نویسنده، که با سرطان دستوپنجه نرم میکرد شب گذشته در سن ۷۷ سالگی، در بیمارستانی در لسآنجلس آمریکا درگذشت.
طباطبایی از حامیان دولت روحانی بود که در سال ۹۶ جایزه سال فارابی(!) را از رییسجمهور وقت دریافت کرد. وی در آخرین نظریهپردازیهای خود شورشهای مهر ۱۴۰۱ را «انقلاب ملی» خوانده و باعث تعجب اندیشمندان علوم انسانی شده بود.
دخترش آرین طباطبایی، عضو ایرانیتبار تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا در وین و همکار ریچارد نفیو طراح تحریم های ایران بود❗️
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 فردوسی تربیت کنید..
آیت الله جوادی آملی: با گریه مشکل حل نمیشود. با حماسه مشکل حل میشود
🖋 پ.ن: ظرفیت عظیمی در حماسه های دوران دفاع مقدس و نبردهای شیرمردان جبهه مقاومت در سوریه وجود دارد اما ما با شعار جذب خاکستری به قصه های بی سروته و عملیات روانی مشغول شده ایم!
🔹 صدها مستند در حوزه مقاومت منطقهای ساخته شده که فرصت بسیار خوبی برای حماسه سرایی ایجاد کردهاند و جا دارد که فیلم های سینمایی ناظر بر سوژه های این مستندها ساخته شود.
#مستند
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️قیام امام حسین (ع) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه ی اسلامی داشت؟
🔹مسلمانان در دوران بنى امیّه عموماً، و در عصر حاکمیّت معاویه و یزید خصوصاً، #دشمن_شناس نبودند. آنها نمى دانستند که #بنى_امیّه جانشینان بر حق رسول الله (ص) نیستند و بنى امیّه دلسوز و حامى اسلام نمى باشند، و جهل آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا جاهل مقصّر بودند. آیا آنها نمى دانستند بنى امیّه بازماندگان دوران جاهلیّتند و کینه دیرینه اى از اسلام دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خون ها هستند. و از آنجا که پیامبر گرامى اسلام (ص) پیش بینى این روزها را مى نمود، خلافت را بر آل ابوسفیان حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى #امام_حسین (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ معاویه به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب مروان امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! امام (ع) فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همان گونه که دیشب در مجلس ولید بن عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست!
🔹 #امام_حسین(ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مى گردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون #یزید_بن_معاویه گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که مى فرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است و اگر روزى #معاویه را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به یزید فاسق کرد». [۱] مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ #امام_حسین (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مى نویسد: معاویه دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او مى گوید: «پس از شهادت على (ع) و حسن مجتبى (ع) که معاویه بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على (ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر اسلام (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام مى گیرم که نام محمّد را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲] عناد و دشمنى بنى امیّه مخصوصاً یزید با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیر قابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمى شناختند.
🔹 #یزید که معروف به شرابخوارگى، آدم کشى، هوسبازى و فسق و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! لشکریان یزید به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳] هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، یزید نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام کعبه را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و خانه خدا را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هر کس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هر چند مى توان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] #امام_حسین (ع) براى بیدارى و آگاهى مردم قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و جهل و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت حضرت ابى عبدالله (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از خواب غفلت بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به سقوط بنى امیّه و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد.
پی نوشتها؛
[۱] لهوف، ص ۲۰
[۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۵، ص ۱۳۰
[۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص ۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید.
[۴] همان
[۵] جواهرالکلام، ج ۲۰، ص ۴۸-۴۶؛ و ج ۴۱، ص ۳۴۴و۳۴۵
📕اهداف قيام حسينى، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص ۷۵
منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_حسین
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️بهترین شاخصِ بصیرت
🔸دیدن دوردست ها در هوای مِه گرفته و یا غبارآلود، توسط چشم های معمولی کار سادهای نیست، اما دیدن جوانب امور و عاقبت آنها در فتنه های ریز و درشتِ جامعه، کاری به مراتب سخت تر است. در فتنه ها ـ که همان فضای مه آلود و غبار زدۀ اجتماعی و سیاسی است ـ تنها افرادی از افتادن در ورطه نابودی و هلاکت نجات می یابند که مسلح به #بصیرت باشند. شـنـاخـت روشـن و یـقـیـنـی از دیـن، تـکـلیـف، پـیـشـوا، حـجـّت خـدا، راه، دوسـت و دشـمـن، حـق و بـاطل، #بصیرت نام دارد. [۱]
💠بهترین راه دستیابی به بصیرت
🔹برای دستیابی به این ویژگی مهم یعنی #بصیرت، امور مختلفی بیان شده است، اما باید توجه داشت که مهمترین راه رسیدن به بصیرت و افزایش آن، همراهی با ولی جامعه اسلامی است. قرآن کریم به همه آحاد مسلمین دستور داده است که «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم». [نساء، ۵۹] مصداق اولیالامر در دوران حضور، حضرات معصومین (ع) هستند و در دوران غیبت نیز امت بدون ولی و سرپرست رها نشده اند. طبق روایات مختلف ـ از جمله روایت عمر بن حنظله [۲] ـ و توقیع شریف صادره از امام عصر (عج) [۳]، #فقها اولیاء امت بعد از امام محسوب میشوند و بایستی در #دوران_غیبت به ایشان مراجعه کرد و در دوران کنونی، #ولی_فقیه در رأس همه فقها قرار دارد.
💠اهمیت همراهی با «ولیّ»
🔹اهمیت شناخت و همراهی با امام و ولی جامعه، تا بدان حد است که در روایتی از نبی مکرم اسلام (ص) نقل شده است: اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، همانند کسی است که به مرگ جاهلیت مرده است. [۴] تعبیر دقیق «مرگ جاهلیت» می تواند نشانگر مطالب بسیاری باشد، اما در این نوشتار، بحث «بصیرت در پرتو همراهی با امام و #ولی_جامعه» مد نظر است. نبی اکرم (ص) به صراحت میفرماید: «پیمودن مسیر و گذران زندگی بدون #امام، سرنوشت محتوم #مرگ_جاهلی را به دنبال دارد». این معنا در کلام امیرالمومنین (ع) به صراحت آمده است.
🔹ایشان در فرازی از بیانات خود میفرماید: «هیچ کس از شیعیان به #بصیرت نمیرسند، مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند، پس هنگامی که مرا به این مقام شناختند، بطور تمام و کمال #بصیرت یافته اند...». [۵] همانگونه که بیان شد در فقدان حضور مبارک حضرات معصومین این #علماء_دین و فقهای عظام ـ و در رأس آنها ولی فقیه ـ هستند که راهنمایی و هدایت جامعه را بر عهده دارند. در روایتی از امام محمد باقر (ع) در وصف علماء ربانی آمده است: «عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت، از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد.» [۶]
🔹همچنین همراهی با امام مصداق بارز تقوای الهی است و خداوند در قرآن کریم فرموده است: «وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجْعَل لَهُ مَخْرَجًا»؛ [طلاق، ۲] و «إَن تَتَّقُواْ اللهَ یَجْعَل لَکُمْ فُرْقَانًا»؛ [انفال، ۲۹] یعنی در پرتو رعایت تقوا ـ که اشاره شد یکی از مظاهر اصلی و محوری آن، همراهی با امام و ولی جامعه است ـ خداوند راه را می نمایاند و مانع از افتادن به ورطه گمراهی و ضلالت میشود. اساسا در سایه همراهی با امام و #ولی_جامعه، غبارها زدوده شده و #حق و #باطل روشن می شود، و این فضای روشن و بی غبار، زمینه را برای تصمیم و اقدامات متناسب توسط مردم فراهم می آورد و همین کنش و واکنش امام و امت، می تواند بهترین شاخص برای #بصیرت باشد.
پینوشتها؛
[۱] پیامهای عاشورا (جواد محدثی) ص۲۵۵
[۲] قال الصادق (ع): « ...من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما فانی قد جعلته علیکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فانما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله»؛ [اصول کافی، ج۱، ص۶۷]
[۳] «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله.» [وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱]
[۴] بحارالانوار، ج۲۳، ص۹۴
[۵] همان، ج۲۶، ص۷
[۶] الإحتجاج، ج۱، ص۱۷
نویسنده: حسین سعدآبادی
منبع: وبسایت راسخون
#بصیرت
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش اول)
🔸اگر در #نظام_سرمایه_داری، افراد در جهت پیشبرد «اقتصاد» از هر گونه آزادی برخوردار هستند، ولی #اسلام در فعالیت های اقتصادی فرد به یک رشته محدودیت های اخلاقی و اجتماعی قائل شده است که از آزادی عمل انسان هنگام تعارض با سعادت فرد و اجتماع می کاهد. اینک به نمونه هایی از این محدودیت ها اشاره می کنیم:
1⃣در #اسلام، ارزش اقتصادی هر انسان به دانش او بستگی دارد و تنها کمیت کار نمی تواند ملاک ارزش گردد، بلکه کیفیت کار و اعمال سلیقه و ذوق و قریحه در شکل کار نیز می تواند پایه ارزش معرّفی گردد. از اميرالمؤمنين (ع) نقل است که فرمود: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه؛ [۱] ارزش کار هر فرد به آنچه که خوب می داند بستگی دارد».
2⃣در اسلام هر نوع کاری موجب علقه «ملکیت» و یا سبب تعلّق حق نمی گردد؛ بلکه تنها #کار_مفید است که چنین کاربردی دارد و مقصود از آن کاری است که به امر #تولید کمک کند و یا #توزیع را به نحوی که به سود مصرف کننده تمام شود بر عهده بگیرد. بنابراین، گردآوری هیزم از صحرا و حمل سنگ از بیابان، احیا و آباد کردن زمین از طریق زراعت و یا درختکاری و یا خانه سازی و دیگر امور مفید، از نوع کارهای سودمند است که می توان آن را کار تولیدی نامید که موجب علقه «ملکیت» می گردد.
3⃣در #اقتصاد_اسلامی، «احتکار» پول و گنج کردن آن اکیداً ممنوع است؛ بلکه تأکید شده که پول باید در راه صحیح به گردش درآید و راکد و معطّل نماند. حتّی اگر اندوخته انسان به حدّ گنج هم نرسد و به صورت پول راکد در خانه بماند در این صورت اگر [درهم و دینار] به حدّ نصاب خاصی برسد باید یک چهلم آن را به عنوان «زکات» بپردازد.
4⃣همچنین در اسلام از بهره کشی به وسیله پول از طریق #رباخواری نیز ممنوع اعلام شده و توصیه شده که پول باید در راه صحیحی به جریان افتد تا مایه بردگی افراد نگردد. قرآن «رباخواری» را به شدت محکوم کرده و آن را یک نوع محاربه با خدا و رسولش اعلام می دارد و می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَذَرُوا ما بَقِی مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ...؛ [بقره، ۲۷۸ و ۲۷۹] اى کسانى که ایمان آورده اید! از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید، و آنچه را از [سود] ربا باقى مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید. و اگر چنین نکردید [و به رباخواری اصرار ورزیدید] به جنگی بزرگ از سوی خدا و رسولش [بر ضد خود] یقین کنید...». در اسلام، در مقابل ربا به جهت حلّ مسأله احتیاج افراد به وام و پول برای کسب و کار، مسأله #قرض را مطرح کرده و ثواب آن را از صدقه بالاتر دانسته است. تأسیس صندوق های «قرض الحسنه» در کشورهای اسلامی که از سوی دولت اسلامی تأمین می شود می تواند کمک شایانی به قشر مستضعف و کم درآمد جامعه داشته و افرادی را که درصدد تولید مفید هستند یاری دهد.
5⃣«اقتصاد» اسلامی با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در بخش بعدی این نوشتار به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم. #ادامه_دارد...
پی نوشت؛
[۱] عیون أخبار الرضا (ع)، ابن بابویه، محمد بن على؛ محقّق: لاجوردى، مهدى، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ج ۲، ص ۵۴
📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اقتصاد
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️تجسم معنويت و فضيلت
🔹 #امام_سجاد (ع) وارث معارف انبياء و زينت دل اولياى خدا است. دوره امامت امام سجاد (ع) مصادف با اوج دنيا گرايى در جامعه آن روزگار بود. در اين دوره غفلت و دنياگرايى، گريبان جامعه را چنان گرفته بود كه دين و معنويت در قربت قرار داشت و تمام تلاش حاكمان #بنى_اميه در بازگرداندن معيارهاى ناپسند عصر جاهليت خلاصه مىشد. آرى، در اين عصر، جاهليتى كه با ظهور رسول اكرم (ص)، مقهور ارزشهاى الهى شده بود، بار ديگر با تمام توان به ميدان آمده و در مقابل قرآن و معنويت صف آرايى كرده بود. #امام_سجاد (ع) به منظور مقابله با موج دنياگرايى و جلوگيرى از گسترش معيارهاى عصر جاهليت، منادى معنويت در ميان جامعه اسلامى شدند و با گفتار و رفتار خويش، مردم را دعوت به خدا و معنويت كردند. #سيره_امام_سجاد (ع) در آن روزگار غربت قرآن و معنويت چنان بود كه گويى تمام معنويت در وجود مقدسش خلاصه شده و گفتارهاى متعاليش آينهاى بود كه معارف قرآن را در جامعه منعكس مىكرد.
🔹رفتار #امام_زین_العابدین (ع) در آن روزگار بسان ابرى بود كه باران معنويت بر جامعه مىباريد و گفتارش بذر حقيقت، در مزرعه دلهاى مشتاقى بود كه از غربت ارزشهاى الهى در جامعه مىناليدند. هر رفتارى كه از وجود مقدّس امام سجاد (ع) تجلّى مىكرد، كتاب معرفتى بود كه مردم را به معنويت دعوت مىنمود و رفتار صحيح اسلامى را به آنها مىآموخت. يكى از وجوه بارز سيره امام، عشق و شور آن بزرگوار به عبادت و پرستش خداوند متعال بود. در آن زمان كه حاكمان اموى، دنياپرستى را در مقابل خداپرستى تبليغ مىكردند، #امام_زين_العابدين (ع) با سير در عمق درياى عبادت و رياضت، اصل اساسى خدا محورى را به مردم مىآموختند و شكوه زيبايى پرستش خداى يگانه را نمايان مىكردند. امام سجاد (ع) در عبادت خداوند به مرتبهاى رسيده بودند كه در ميان مردم به القابى همچون #سيد_العابدين، #سيد_الساجدين و #زين_العابدين شهرت داشتند.
🔹نقل كردهاند آن امام بزرگوار هر شبانه روز، هزار ركعت نماز مىخواند و اكثر شبها تا طلوع صبح، به عبادت خداوند متعال مشغول بودند و روزها را با روزه سپرى مىكردند. خدمتكار امام نقل كرده است: «هرگز شبها براى امام رختخوابى نگستردم و روزها برايش غذايى تهيه نكردم، زيرا آن بزرگوار شبها را به عبادت و روزها را به روزه مىگذراند». #امام_سجاد (ع) بسيارى از شبها را با حال نيايش، طواف و نماز سپرى مىكردند و در خلوت شب در برابر عظمت خالق يكتا زار مىگريستند. عبادت مداوم امام زين العابدين (ع) برخى از ياران امام را نسبت به جان شريفش بيمناك كرده بود، و آنها به امام عرض مىكردند كه اى فرزند رسول خدا، خود را با عبادت هلاك مكن! امام (ع) در پاسخ به اين افراد، لزوم سپاسگزارى از خداوند را به خاطر نعمتها پيش كشيده و مىفرمودند: آيا بنده سپاسگزار خداوند نباشم؟ مردم كه شدت عبادت امام (ع) را مىنگريستند، متأثر مىشدند و مىآموختند كه در برابر نعمتهاى خداوند بايد شكرگزار باشند و با عبادت خويش از خطرات دنياگرايى كه بيمارى مهلك آن عصر بود بپرهيزند.
🔹علاوه بر اين، #امام_سجاد (ع) با گفتارهاى الهى خويش مردم را دعوت به خدا مىكردند و به مؤمنان هشدار مىدادند كه مبادا #دنياطلبى دلدادگان دنيا، شما را نيز بفريبد و از خدا و اعمال خير بازتان دارد. امام سجاد (ع) با ذكر شواهد تاريخى به مردم مىآموختند، دنياگرايى سرانجام خوشى ندارد و آرايشهاى دنيايى انسان را به سرمنزل مقصود نمىرساند، پس بايد به خدا و اعمال نيك انديشيد و از سرگذشت دنياطلبانى كه پيش از اين به تعيّنات دنيايى دست يافته بودند، عبرت گرفت. به هر حال، روش های الهى امام سجاد (ع) سبب شده بود كه زشتی های حكومت امويان بيش از گذشته آشكار شود. به همين دليل، امويان نتوانستند امام را تحمّل كنند. در حقيقت امويان حس كردند امام زین العابدين (ع) با رفتار و گفتار الهى خويش پيام عاشوراى حسينى را به خوبى در جامعه منتشر مىكنند، و اگر اين روش ادامه يابد، به زودى روزگار ذلّت امويان فرا مىرسد. سالروز ولادت سراسر نور و سعادت #امام_زين_العابدين و #سيدالساجدين عليه السلام را به همه پيروان راهش تبريك و تهنیت باد.
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
#امام_سجاد
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️اصول و مبانی تربیت عاشورایی در نگاه امام سجاد (بخش اول)
🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیشنیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را #امام_سجاد (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیشنیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند #جامعه_اسلامی را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است.
💠مبانیتربیتی در تربیت عاشورایی امام سجاد (ع)
1⃣خداشناسی و اهتمام خاص به تربیت توحیدی
🔹در نظام تربیتی #امام_سجاد (ع)، اتکا بر مباحث #خداشناسی و #باورهای_توحیدی به عنوان اولین مبنا شناخته شده است. انسانی که خود را در مدار تربیت توحیدی قرار داده، علاوه بر اینکه روحیه خداجویی در نهان او قوت مییابد، تمایل و کشش فراوانی به سوی نور و خوبیها پیدا میکند، از طرفی به هر اندازه انسان خود را از این نور دور نماید، بیشتر در سیاهیها گم شده و به تاریکی ها مبتلا میشود. انسانی که در زندگی، جایگاه ممتاز و ویژه ای برای مباحث خداشناسی و تربیت توحیدی تعریف نکرده، به راحتی به خود اجازه میدهد که وارد در هر منطقه ممنوعه شده و خود را به هر آلودگی مبتلا نماید.
🔹موضوعی که نمود عینی آن را می توان در رفتار شقی ترین افراد روی زمین در صحرای کربلا مشاهده کرد؛ کسانی که با فراموش کردن خدا دست خود را به خون ولی خدا آغشته کردند. برگزیدن قالب دعا و نیایش با خدای متعال، بهترین گواه بر توجه و اهتمام خاص #امام_سجاد (ع) به نظام تربیت توحیدی است. این موضوع نشان دهنده این مطلب است که حضرت تلاش دارد در قالب دعا و نیایش، انسان غرق شده در روزمرّهگی های مادی و دنیوی را با زیباییهای نگاه توحیدی آشنا سازد. یکی از این موارد توجه به مباحث خداشناسی و توحیدی را به خوبی میتوان در فرازهای ابتدایی خطبه ای که حضرت در شام ایراد فرمودند، مشاهده کرد.
🔹از جمله نکات درس آموز و توحیدی که امام سجاد (ع) در خطبه شام به آن اشاره کردند، سخنران مجلس یزید لعنت الله علیه، که در مقام مدح یزید سخن میگفت را مورد خطاب قرار داده و به او این چنین نهیب میزنند: «وَیْلَکَ أَیُّهَا الْخَاطِبُ اشْتَرَیْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَوَّأْ مَقْعَدَکَ مِنَ النَّار؛ [۱] اى خطیب، واى بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدى. جایگاه تو پر از آتش خواهد شد». نکته تربیتی این سخن حضرت بسیار روشن است؛ انسانی که خود را در نظام تربیت توحیدی پرورش داده است، برای رضایت و خوشایند غیر خدا کاری بر خلاف رضایت الهی انجام نمیدهد، اصل و محور رضایت الهی است. این باور انسان را از بسیاری از تباهی ها و وارد شدن در مناطق ممنوعه باز می دارد. #ادامه_دارد...
پی نوشت:
[۱] بحار الأنوار،ج۴۵ص۱۳۷
منبع: وبسایت راسخون
#امام_سجاد #تربیت
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️از ديدگاه امام علی (ع) انسان های «گمراه» چه اوصافی دارند؟
🔹امام على عليه السلام در بخشی از خطبه ۱۵۳ نهج البلاغه، از انسان هاى گمراه سخن مى گويد و چهار وصف از اوصاف آنها را بيان مى دارد، مى فرمايد: «وَ هُوَ فِی مُهْلَةٍ مِنَ اللهِ يَهْوِی [۱] مَعَ الْغَافِلِينَ، وَ يَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِينَ، بِلَا سَبِيلٍ قَاصِدٍ، وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ؛ او [انسان گمراه] در اين چند روزى كه خدا به او مهلت داده [تا با اعمال صالح، سعادت جاويدان را براى خود فراهم سازد] پيوسته با #غافلان به سوى سقوط مى رود و همه روز با #گنهكاران به سر مى برد، بى آنكه در طريقى گام نهد كه او را به حقّ برساند، يا #پيشوايى برگزيند كه قائد و راهنماى او باشد».
🔹آرى! اسباب بدبختى او در اين چهار امر خلاصه مى شود، با غافلان همراه بودن و سقوط كردن و با گنهكاران همنشين شدن، از راه راست حركت نكردن و پيشواى صالحى برنگزيدن. تعبير به امام قائد ممكن است اشاره به امامان معصوم عليهم السلام باشد يا هر پيشواى عالم و با تقوايى كه پيرو معصومين (ع) است و در هر حال، نقش #رهبرى_صالحان را در هدايت و نجات انسان ها مشخص مى كند؛ همان گونه كه نقش همنشينى با غافلان و گنهكاران را در بدبختى و سقوط انسان روشن مى سازد.
پی نوشت:
[۱] «يهوى» از ماده «هوى» (بر وزن تُهى) در اصل به معناى سقوط كردن از بلندى است و «هوى» (بر وزن هوا) به معناى تمايل به چيزى است و معمولا در مورد تمايلات نفسانى به امور باطل به كار مى رود و در جمله بالا به همان معناى اوّل است؛ يعنى شخص دنياپرست همراه غافلان در وادى بدبختى سقوط مى كند.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۶۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#گمراه #گمراهی #غفلت #گناه
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش دوم)
🔸 #اقتصاد_اسلامی با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در ادامه به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم.
💠«انفاق»
🔹ماده «انفاق» ۷۲ بار در قرآن در سوره های گوناگون به صورت های مختلفی وارد شده است و این حاکی از آن است که #قرآن_کریم عنایت خاصی نسبت به این موضوع دارد و از افراد پردرآمد خواسته است تا برای رفاه مردم، یک قسمت از اموال خود را #انفاق کنند. خداوند متعال می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیباتِ ما كَسَبْتُمْ؛ [بقره، ۲۶۷] اى کسانى که ایمان آورده اید!از اموال پاکیزه اى که به دست آورده اید، #انفاق کنید». و نیز می فرماید: «وَ أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی أَحَدَکُمُ الْمُوْتُ؛ [منافقون، ۱۰] و از آنچه به شما روزى داده ایم #انفاق کنید، پیش از آن که مرگ یکى از شما فرا رسد». گاهی در مسأله انفاق آنچنان تأکید می کند که رسیدن به نیکی ها و خوبی ها را منوط به انفاق می کند و می فرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ؛ [آل عمران، ۹۲] هرگز به [حقیقتِ] نیکوکارى نمى رسید مگر اینکه از آنچه دوست مى دارید، [در راه خدا] #انفاق کنید».
🔹در آیه دیگر نیز می فرماید: «لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِکَهِ وَالْکِتابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَالْیتامی وَالْمَساکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ؛ [بقره، ۱۷۷] نیکى، این نیست که [به هنگام نماز] روى خود را به سوى مشرق یا مغرب کنید؛ [و تمام گفتگوى شما، درباره قبله و تغییر آن باشد] بلکه نیکوکار کسى است که به خدا وروز واپسین و فرشتگان و کتاب خدا و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال خود را، با همه علاقه اى که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و واماندگان در سفر و سائلان و بردگان، #انفاق مى کند». در آیه دیگر نیز می فرماید: «وَالَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَ لَمْ یقْتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلِکَ قَواماً؛ [فرقان، ۶۷] و کسانى که هر گاه #انفاق کنند، نه اسراف مى نمایند و نه سختگیرى؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند».
🔹از مجموع آیات و روایاتی که درباره #انفاق وارد شده، دیدگاه اسلام درباره اموال و امکانات اضافی یک مسلمان که از راه حلال به دست آورده است، روشن می گردد که باید پس از تأمین زندگی معتدل و مناسب شأن خود، از اموال در راه رفاه خلق خدا انفاق کند؛ هر چند اینگونه از انفاق پس از ادای مالیات های واجب، مستحب مؤکد است، مادامی که ضرورت اجتماعی و دفاعی در کار نباشد. البته قرآن کریم میانه روی در انفاق را سفارش کرده است. اسلام با دستورالعمل به انفاق، جامعه را از #اسراف و تبذیر که زیاده روی و ولخرجی در زندگی است بازداشته، همچنان که از «کنز» و زر اندوزی که آن نیز مایه انحراف از اقتصاد سالم است، نهی کرده است.
🔹خداوند متعال می فرماید: «وَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً * إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً؛ [اسراء، ۲۶و۲۷] و حقِّ خویشاوندان را بپرداز، و [همچنین حقِّ] مستمند و وامانده در راه را؛ و هرگز اسراف و تبذیر مکن * چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند؛ و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود». و درباره کنز و زراندوزی می فرماید: «وَالَّذِینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّهَ وَلا ینْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ * یوْمَ یحْمی عَلَیها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ؛ [توبه، ۳۴و۳۵] و کسانى که طلا و نقره را گنجینه [و ذخیره و پنهان] میسازند، و در راه خدا #انفاق نمى کنند، به #مجازات_دردناکى بشارت ده! * در آن روز که آن [اندوخته ها] را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن پیشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مى نهند؛ [و به آنها مى گویند] این همان چیزى است که براى خود اندوختید و #گنج ساختید! پس بچشید چیزى را که براى خود مى اندوختید!». #ادامه_دارد...
📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱
منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اقتصاد
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️قرآن کریم چه عاملی را دلیل طغیان انسان ها معرفی می کند؟
🔹انسان های كم ظرفيّت وقتى به جايى مى رسند، دست و پاى خود را گم كرده و #طغيان مى كنند، آيات شريفه ۶ و ۷ سوره «علق»: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَّآهُ اسْتَغْنَى؛ چنين نيست كه شما می پنداريد به يقين انسان #طغيان مى كند * از اينكه خود را بینياز ببيند»، اشاره به همين مطلب دارد. افراد كم ظرفيّتى را مى شناسيم كه وقتى به پست و مقامى رسيدند همه چيز را به فراموشى سپردند و گاه دوستان چندين ساله را هم نشناختند. گاه ظرفيت ها آنقدر كم است كه در برابر خداوند هم طغيان مى كنند و دستورات الهى و بلكه اصل وجود خود را نيز منكر مى شوند.
🔹در مقابل، افرادى هستند كه ظرفيت وجودى آنها از اقيانوس هم بيشتر است. اگر ظرف آبى به آب اقيانوس اضافه شود اثرى براى آن ندارد، همان گونه كه اگر ظرف آبى هم از آن برداشته شود اثرى ندارد. امام علی (عليه السلام) از جمله اين افراد است، آن قدر دريادل است كه وضعيت زندگيش پس از خلافت تفاوتى با دوران خانه نشينى اش ندارد. خوشا به حال انسان هاى پرظرفيت كه آمد و رفت دنيا آنها را تكان نمى دهد.
📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، قم، ۱۳۹۰ ش، چ اول، ص ۱۰۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#انسان #طغيان
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️مراحل نفوذ شیطان در انسان در کلام امام علی (ع) چگونه بیان شده است؟
🔹در خطبه هفتم نهج البلاغه چگونگی #نفوذ_شیطان در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و امام علی (ع) آن را با ظرافت و فصاحت و بلاغت ویژه خود در لابه لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح مى دهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمى شود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره مى فرماید که: نفوذ #شیطان در وجود هر انسانى اختیارى است، نه اجبارى. این انسان ها هستند که به او چراغ سبز نشان مى دهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر مى کنند، مى فرماید: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً؛ [این زشت سیرتان] #شیطان را ملاک و اساس کار خود قرار دادند». این همان چیزى است که در #قرآن_مجید به روشنى به آن اشاره شده، مى فرماید: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] او بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان #توکّل مى کنند تسلّطى ندارد؛ تسلّط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده اند و کسانى که به وسیله او شرک می ورزند و به فرمان هایش به جاى فرمان خدا گردن مى نهند».
🔹در مرحله دوّم مى فرماید: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً؛ (بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام مى شود، شیطان نیز انتخابى مى کند و آن این که) آنها را به عنوان دامها [یا شریکان] خویش برگزیده است». سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، مى فرماید: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ؛ او در درون سینه هاى آنها تخمگذارى کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود». در این تشبیه جالب امام (ع)، سینه هاى شیطان صفتان را آشیانه ابلیس و محل تخمگذاری او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ؛ این جوجههاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت». سپس به بیان مرحله سوّم این #نفوذ_خطرناک پرداخته، مى فرماید: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ؛ کارشان به جایى رسید که #شیطان با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت». یعنى سرانجام این تخم شیطانى که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به شیطانى مى شود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها نفوذ میکند، بطورى که صاحب شخصیت دوگانه اى مى شوند.
🔹از یک نظر انسانند و از یک نظر #شیطان، ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا باطنشان شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان #شیطان است و طبیعى است که همه چیز را به رنگ شیطانى مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این سیر انحرافى تدریجى پرداخته، مى فرماید: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل؛ (هنگامى که به اینجا رسیدند، شیطان آنها را بر مرکب لغزشها و گناهان سوار کرد، مرکبى که آنها را به سوى انواع معاصى کبیره و کفر و ضلالت مى کشاند) و سخنان فاسد و هزل و #باطل را در نظر آنان زینت بخشید». این سخن شبیه همان چیزى است که امام (ع) در کلام نورانى دیگرى مى فرماید: «آگاه باشید #گناهان و خطاها همچون مرکب هاى سرکش و لجام گسیخته اند که #گناهکاران، بر آن سوار مى شوند!». [نهجالبلاغه، خ ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، مى فرماید: «اعمال آنها اعمال کسى است که شیطان او را در سلطه خود شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است».
🔹اشاره به این که #اعمال آنها به خوبى گواهى مى دهد که #شیطان در آنها #نفوذ کرده و به راهى که مى خواهد مى برد. سخنانشان سخنان شیطانى و نگاه هاى آنها نگاه هاى شیطانى، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان به خوبى دیده مى شود و در واقع امام (ع) مى خواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان اعمال شیطانى است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم مى دانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، #شیاطین منحصر به ابلیس و لشکر پنهانى او نیستند؛ بلکه گروهى از انسانها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه ۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۷ هش، ج ۱، ص ۴۶۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#شیطان #نفوذ #گناه
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش سوم و پایانی)
🔸 #اقتصاد_اسلامی با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در ادامه به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم.
💠«زکات»
🔹راه دوم برای تعدیل ثروت و سرانجام رفع نیازمندی های اجتماعی، #زکات است که وجوب آن از #ضروریات_اسلام می باشد. چیزهایی که پرداخت زکات آن ها واجب است عبارتند از: طلا، نقره، گندم، جو، خرما، کشمش، گوسفند، گاو و شتر، و زکات این ها در صورتی واجب است که به حدّ نصاب برسد. و حدّ نصابی که برای آن ها تعیین شده است نمایانگر مفهوم «غنی» و «پردرآمد بودن» در «اقتصاد» اسلامی است. از امام صادق (علیه السلام) نقل است که فرمود: «انَّمَا وُضِعَتِ الزَّکَاةُ اخْتِبَاراً لِلْأَغْنِیَاءِ وَ مَعُونَةً لِلْفُقَرَاءِ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَکَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِیَ مُسْلِمٌ فَقِیراً مُحْتَاجاً وَ لَاسْتَغْنَى بِمَا فَرَضَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ إِنَّ النَّاسَ مَا افْتَقَرُوا وَ لَا احْتَاجُوا وَ لَا جَاعُوا وَ لَا عَرُوا إِلَّا بِذُنُوبِ الْأَغْنِیَاء؛ [۱] #زکات برای #آزمودن_متمکّنان و #کمک_به_فقیران و مستمندان واجب شد. هر گاه این گروه، زکات خود را بدهند، مسلمان نیازمندی در جامعه یافت نمی شود، هر نوع فقر و نیازی، گرسنگی و برهنگی در جامعه پیدا شود تنها به جهت سرپیچی متمکّنان از دادن حقوق این افراد است».
💠«خمس»
🔹بیست درصد غنایمی که مسلمانان در نبرد از دشمنان به دست می آورند، یا درآمدی که پس از کسر هزینه سالانه نصیب انسان می شود، یا گنجی که به دست می آید، یا جواهری که در سایه «غوّاصی» به دست می آید، یا مال حلالی که با حرام مخلوط می شود و مقدار حرام و صاحب آن معلوم نباشد، و یا دارایی کسانی که مرده اند و وارثی ندارند و منابع دیگری که در فقه اسلامی به طور مبسوط نوشته شده، باید «تخمیس» شده و این بیست درصد پرداخت شود و در مصارف زیر به کار گرفته شود: ۱) تأمین کمبود زندگی افرادی که طبق قوانین اسلام نمی توانند از زکات استفاده کنند؛ مانند خاندان پیامبر (علیهم السلام) و نسل او. ۲) تأسیس مراکز عمومی فرهنگی و تبلیغ اسلامی که بقای مکتب و اشاعه آن بستگی به چنین مراکزی دارد. ۳) تأمین زندگی بی درآمدها و یا کم درآمدها که انفاق های قبلی نتوانسته است زندگی آنان را تأمین نماید.
پی نوشت؛
[۱] من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن على، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین، چ دوم، ج ۲، ص ۷ (علة وجوب الزکاة)
📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱
منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اقتصاد
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️قیام امام حسین (ع) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه ی اسلامی داشت؟
🔹مسلمانان در دوران بنى امیّه عموماً، و در عصر حاکمیّت معاویه و یزید خصوصاً، #دشمن_شناس نبودند. آنها نمى دانستند که #بنى_امیّه جانشینان بر حق رسول الله (ص) نیستند و بنى امیّه دلسوز و حامى اسلام نمى باشند، و جهل آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا جاهل مقصّر بودند. آیا آنها نمى دانستند بنى امیّه بازماندگان دوران جاهلیّتند و کینه دیرینه اى از اسلام دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خون ها هستند. و از آنجا که پیامبر گرامى اسلام (ص) پیش بینى این روزها را مى نمود، خلافت را بر آل ابوسفیان حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى #امام_حسین (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ معاویه به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب مروان امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! امام (ع) فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همان گونه که دیشب در مجلس ولید بن عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست!
🔹 #امام_حسین(ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مى گردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون #یزید_بن_معاویه گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که مى فرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است و اگر روزى #معاویه را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به یزید فاسق کرد». [۱] مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ #امام_حسین (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مى نویسد: معاویه دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او مى گوید: «پس از شهادت على (ع) و حسن مجتبى (ع) که معاویه بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على (ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر اسلام (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام مى گیرم که نام محمّد را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲] عناد و دشمنى بنى امیّه مخصوصاً یزید با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیر قابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمى شناختند.
🔹 #یزید که معروف به شرابخوارگى، آدم کشى، هوسبازى و فسق و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! لشکریان یزید به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳] هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، یزید نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام کعبه را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و خانه خدا را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هر کس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هر چند مى توان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] #امام_حسین (ع) براى بیدارى و آگاهى مردم قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و جهل و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت حضرت ابى عبدالله (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از خواب غفلت بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به سقوط بنى امیّه و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد.
پی نوشتها؛
[۱] لهوف، ص ۲۰
[۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۵، ص ۱۳۰
[۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص ۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید.
[۴] همان
[۵] جواهرالکلام، ج ۲۰، ص ۴۸-۴۶؛ و ج ۴۱، ص ۳۴۴و۳۴۵
📕اهداف قيام حسينى، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص ۷۵
منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_حسین
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️بهترین شاخصِ بصیرت
🔸دیدن دوردست ها در هوای مِه گرفته و یا غبارآلود، توسط چشم های معمولی کار سادهای نیست، اما دیدن جوانب امور و عاقبت آنها در فتنه های ریز و درشتِ جامعه، کاری به مراتب سخت تر است. در فتنه ها ـ که همان فضای مه آلود و غبار زدۀ اجتماعی و سیاسی است ـ تنها افرادی از افتادن در ورطه نابودی و هلاکت نجات می یابند که مسلح به #بصیرت باشند. شـنـاخـت روشـن و یـقـیـنـی از دیـن، تـکـلیـف، پـیـشـوا، حـجـّت خـدا، راه، دوسـت و دشـمـن، حـق و بـاطل، #بصیرت نام دارد. [۱]
💠بهترین راه دستیابی به بصیرت
🔹برای دستیابی به این ویژگی مهم یعنی #بصیرت، امور مختلفی بیان شده است، اما باید توجه داشت که مهمترین راه رسیدن به بصیرت و افزایش آن، همراهی با ولی جامعه اسلامی است. قرآن کریم به همه آحاد مسلمین دستور داده است که «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم». [نساء، ۵۹] مصداق اولیالامر در دوران حضور، حضرات معصومین (ع) هستند و در دوران غیبت نیز امت بدون ولی و سرپرست رها نشده اند. طبق روایات مختلف ـ از جمله روایت عمر بن حنظله [۲] ـ و توقیع شریف صادره از امام عصر (عج) [۳]، #فقها اولیاء امت بعد از امام محسوب میشوند و بایستی در #دوران_غیبت به ایشان مراجعه کرد و در دوران کنونی، #ولی_فقیه در رأس همه فقها قرار دارد.
💠اهمیت همراهی با «ولیّ»
🔹اهمیت شناخت و همراهی با امام و ولی جامعه، تا بدان حد است که در روایتی از نبی مکرم اسلام (ص) نقل شده است: اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، همانند کسی است که به مرگ جاهلیت مرده است. [۴] تعبیر دقیق «مرگ جاهلیت» می تواند نشانگر مطالب بسیاری باشد، اما در این نوشتار، بحث «بصیرت در پرتو همراهی با امام و #ولی_جامعه» مد نظر است. نبی اکرم (ص) به صراحت میفرماید: «پیمودن مسیر و گذران زندگی بدون #امام، سرنوشت محتوم #مرگ_جاهلی را به دنبال دارد». این معنا در کلام امیرالمومنین (ع) به صراحت آمده است.
🔹ایشان در فرازی از بیانات خود میفرماید: «هیچ کس از شیعیان به #بصیرت نمیرسند، مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند، پس هنگامی که مرا به این مقام شناختند، بطور تمام و کمال #بصیرت یافته اند...». [۵] همانگونه که بیان شد در فقدان حضور مبارک حضرات معصومین این #علماء_دین و فقهای عظام ـ و در رأس آنها ولی فقیه ـ هستند که راهنمایی و هدایت جامعه را بر عهده دارند. در روایتی از امام محمد باقر (ع) در وصف علماء ربانی آمده است: «عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت، از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد.» [۶]
🔹همچنین همراهی با امام مصداق بارز تقوای الهی است و خداوند در قرآن کریم فرموده است: «وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجْعَل لَهُ مَخْرَجًا»؛ [طلاق، ۲] و «إَن تَتَّقُواْ اللهَ یَجْعَل لَکُمْ فُرْقَانًا»؛ [انفال، ۲۹] یعنی در پرتو رعایت تقوا ـ که اشاره شد یکی از مظاهر اصلی و محوری آن، همراهی با امام و ولی جامعه است ـ خداوند راه را می نمایاند و مانع از افتادن به ورطه گمراهی و ضلالت میشود. اساسا در سایه همراهی با امام و #ولی_جامعه، غبارها زدوده شده و #حق و #باطل روشن می شود، و این فضای روشن و بی غبار، زمینه را برای تصمیم و اقدامات متناسب توسط مردم فراهم می آورد و همین کنش و واکنش امام و امت، می تواند بهترین شاخص برای #بصیرت باشد.
پینوشتها؛
[۱] پیامهای عاشورا (جواد محدثی) ص۲۵۵
[۲] قال الصادق (ع): « ...من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما فانی قد جعلته علیکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فانما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله»؛ [اصول کافی، ج۱، ص۶۷]
[۳] «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله.» [وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱]
[۴] بحارالانوار، ج۲۳، ص۹۴
[۵] همان، ج۲۶، ص۷
[۶] الإحتجاج، ج۱، ص۱۷
نویسنده: حسین سعدآبادی
منبع: وبسایت راسخون
#بصیرت
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش اول)
🔸اگر در #نظام_سرمایه_داری، افراد در جهت پیشبرد «اقتصاد» از هر گونه آزادی برخوردار هستند، ولی #اسلام در فعالیت های اقتصادی فرد به یک رشته محدودیت های اخلاقی و اجتماعی قائل شده است که از آزادی عمل انسان هنگام تعارض با سعادت فرد و اجتماع می کاهد. اینک به نمونه هایی از این محدودیت ها اشاره می کنیم:
1⃣در #اسلام، ارزش اقتصادی هر انسان به دانش او بستگی دارد و تنها کمیت کار نمی تواند ملاک ارزش گردد، بلکه کیفیت کار و اعمال سلیقه و ذوق و قریحه در شکل کار نیز می تواند پایه ارزش معرّفی گردد. از اميرالمؤمنين (ع) نقل است که فرمود: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه؛ [۱] ارزش کار هر فرد به آنچه که خوب می داند بستگی دارد».
2⃣در اسلام هر نوع کاری موجب علقه «ملکیت» و یا سبب تعلّق حق نمی گردد؛ بلکه تنها #کار_مفید است که چنین کاربردی دارد و مقصود از آن کاری است که به امر #تولید کمک کند و یا #توزیع را به نحوی که به سود مصرف کننده تمام شود بر عهده بگیرد. بنابراین، گردآوری هیزم از صحرا و حمل سنگ از بیابان، احیا و آباد کردن زمین از طریق زراعت و یا درختکاری و یا خانه سازی و دیگر امور مفید، از نوع کارهای سودمند است که می توان آن را کار تولیدی نامید که موجب علقه «ملکیت» می گردد.
3⃣در #اقتصاد_اسلامی، «احتکار» پول و گنج کردن آن اکیداً ممنوع است؛ بلکه تأکید شده که پول باید در راه صحیح به گردش درآید و راکد و معطّل نماند. حتّی اگر اندوخته انسان به حدّ گنج هم نرسد و به صورت پول راکد در خانه بماند در این صورت اگر [درهم و دینار] به حدّ نصاب خاصی برسد باید یک چهلم آن را به عنوان «زکات» بپردازد.
4⃣همچنین در اسلام از بهره کشی به وسیله پول از طریق #رباخواری نیز ممنوع اعلام شده و توصیه شده که پول باید در راه صحیحی به جریان افتد تا مایه بردگی افراد نگردد. قرآن «رباخواری» را به شدت محکوم کرده و آن را یک نوع محاربه با خدا و رسولش اعلام می دارد و می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَذَرُوا ما بَقِی مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ...؛ [بقره، ۲۷۸ و ۲۷۹] اى کسانى که ایمان آورده اید! از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید، و آنچه را از [سود] ربا باقى مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید. و اگر چنین نکردید [و به رباخواری اصرار ورزیدید] به جنگی بزرگ از سوی خدا و رسولش [بر ضد خود] یقین کنید...». در اسلام، در مقابل ربا به جهت حلّ مسأله احتیاج افراد به وام و پول برای کسب و کار، مسأله #قرض را مطرح کرده و ثواب آن را از صدقه بالاتر دانسته است. تأسیس صندوق های «قرض الحسنه» در کشورهای اسلامی که از سوی دولت اسلامی تأمین می شود می تواند کمک شایانی به قشر مستضعف و کم درآمد جامعه داشته و افرادی را که درصدد تولید مفید هستند یاری دهد.
5⃣«اقتصاد» اسلامی با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در بخش بعدی این نوشتار به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم. #ادامه_دارد...
پی نوشت؛
[۱] عیون أخبار الرضا (ع)، ابن بابویه، محمد بن على؛ محقّق: لاجوردى، مهدى، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ج ۲، ص ۵۴
📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اقتصاد
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️تجسم معنويت و فضيلت
🔹 #امام_سجاد (ع) وارث معارف انبياء و زينت دل اولياى خدا است. دوره امامت امام سجاد (ع) مصادف با اوج دنيا گرايى در جامعه آن روزگار بود. در اين دوره غفلت و دنياگرايى، گريبان جامعه را چنان گرفته بود كه دين و معنويت در قربت قرار داشت و تمام تلاش حاكمان #بنى_اميه در بازگرداندن معيارهاى ناپسند عصر جاهليت خلاصه مىشد. آرى، در اين عصر، جاهليتى كه با ظهور رسول اكرم (ص)، مقهور ارزشهاى الهى شده بود، بار ديگر با تمام توان به ميدان آمده و در مقابل قرآن و معنويت صف آرايى كرده بود. #امام_سجاد (ع) به منظور مقابله با موج دنياگرايى و جلوگيرى از گسترش معيارهاى عصر جاهليت، منادى معنويت در ميان جامعه اسلامى شدند و با گفتار و رفتار خويش، مردم را دعوت به خدا و معنويت كردند. #سيره_امام_سجاد (ع) در آن روزگار غربت قرآن و معنويت چنان بود كه گويى تمام معنويت در وجود مقدسش خلاصه شده و گفتارهاى متعاليش آينهاى بود كه معارف قرآن را در جامعه منعكس مىكرد.
🔹رفتار #امام_زین_العابدین (ع) در آن روزگار بسان ابرى بود كه باران معنويت بر جامعه مىباريد و گفتارش بذر حقيقت، در مزرعه دلهاى مشتاقى بود كه از غربت ارزشهاى الهى در جامعه مىناليدند. هر رفتارى كه از وجود مقدّس امام سجاد (ع) تجلّى مىكرد، كتاب معرفتى بود كه مردم را به معنويت دعوت مىنمود و رفتار صحيح اسلامى را به آنها مىآموخت. يكى از وجوه بارز سيره امام، عشق و شور آن بزرگوار به عبادت و پرستش خداوند متعال بود. در آن زمان كه حاكمان اموى، دنياپرستى را در مقابل خداپرستى تبليغ مىكردند، #امام_زين_العابدين (ع) با سير در عمق درياى عبادت و رياضت، اصل اساسى خدا محورى را به مردم مىآموختند و شكوه زيبايى پرستش خداى يگانه را نمايان مىكردند. امام سجاد (ع) در عبادت خداوند به مرتبهاى رسيده بودند كه در ميان مردم به القابى همچون #سيد_العابدين، #سيد_الساجدين و #زين_العابدين شهرت داشتند.
🔹نقل كردهاند آن امام بزرگوار هر شبانه روز، هزار ركعت نماز مىخواند و اكثر شبها تا طلوع صبح، به عبادت خداوند متعال مشغول بودند و روزها را با روزه سپرى مىكردند. خدمتكار امام نقل كرده است: «هرگز شبها براى امام رختخوابى نگستردم و روزها برايش غذايى تهيه نكردم، زيرا آن بزرگوار شبها را به عبادت و روزها را به روزه مىگذراند». #امام_سجاد (ع) بسيارى از شبها را با حال نيايش، طواف و نماز سپرى مىكردند و در خلوت شب در برابر عظمت خالق يكتا زار مىگريستند. عبادت مداوم امام زين العابدين (ع) برخى از ياران امام را نسبت به جان شريفش بيمناك كرده بود، و آنها به امام عرض مىكردند كه اى فرزند رسول خدا، خود را با عبادت هلاك مكن! امام (ع) در پاسخ به اين افراد، لزوم سپاسگزارى از خداوند را به خاطر نعمتها پيش كشيده و مىفرمودند: آيا بنده سپاسگزار خداوند نباشم؟ مردم كه شدت عبادت امام (ع) را مىنگريستند، متأثر مىشدند و مىآموختند كه در برابر نعمتهاى خداوند بايد شكرگزار باشند و با عبادت خويش از خطرات دنياگرايى كه بيمارى مهلك آن عصر بود بپرهيزند.
🔹علاوه بر اين، #امام_سجاد (ع) با گفتارهاى الهى خويش مردم را دعوت به خدا مىكردند و به مؤمنان هشدار مىدادند كه مبادا #دنياطلبى دلدادگان دنيا، شما را نيز بفريبد و از خدا و اعمال خير بازتان دارد. امام سجاد (ع) با ذكر شواهد تاريخى به مردم مىآموختند، دنياگرايى سرانجام خوشى ندارد و آرايشهاى دنيايى انسان را به سرمنزل مقصود نمىرساند، پس بايد به خدا و اعمال نيك انديشيد و از سرگذشت دنياطلبانى كه پيش از اين به تعيّنات دنيايى دست يافته بودند، عبرت گرفت. به هر حال، روش های الهى امام سجاد (ع) سبب شده بود كه زشتی های حكومت امويان بيش از گذشته آشكار شود. به همين دليل، امويان نتوانستند امام را تحمّل كنند. در حقيقت امويان حس كردند امام زین العابدين (ع) با رفتار و گفتار الهى خويش پيام عاشوراى حسينى را به خوبى در جامعه منتشر مىكنند، و اگر اين روش ادامه يابد، به زودى روزگار ذلّت امويان فرا مىرسد. سالروز ولادت سراسر نور و سعادت #امام_زين_العابدين و #سيدالساجدين عليه السلام را به همه پيروان راهش تبريك و تهنیت باد.
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
#امام_سجاد
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️اصول و مبانی تربیت عاشورایی در نگاه امام سجاد (بخش اول)
🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیشنیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را #امام_سجاد (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیشنیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند #جامعه_اسلامی را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است.
💠مبانیتربیتی در تربیت عاشورایی امام سجاد (ع)
1⃣خداشناسی و اهتمام خاص به تربیت توحیدی
🔹در نظام تربیتی #امام_سجاد (ع)، اتکا بر مباحث #خداشناسی و #باورهای_توحیدی به عنوان اولین مبنا شناخته شده است. انسانی که خود را در مدار تربیت توحیدی قرار داده، علاوه بر اینکه روحیه خداجویی در نهان او قوت مییابد، تمایل و کشش فراوانی به سوی نور و خوبیها پیدا میکند، از طرفی به هر اندازه انسان خود را از این نور دور نماید، بیشتر در سیاهیها گم شده و به تاریکی ها مبتلا میشود. انسانی که در زندگی، جایگاه ممتاز و ویژه ای برای مباحث خداشناسی و تربیت توحیدی تعریف نکرده، به راحتی به خود اجازه میدهد که وارد در هر منطقه ممنوعه شده و خود را به هر آلودگی مبتلا نماید.
🔹موضوعی که نمود عینی آن را می توان در رفتار شقی ترین افراد روی زمین در صحرای کربلا مشاهده کرد؛ کسانی که با فراموش کردن خدا دست خود را به خون ولی خدا آغشته کردند. برگزیدن قالب دعا و نیایش با خدای متعال، بهترین گواه بر توجه و اهتمام خاص #امام_سجاد (ع) به نظام تربیت توحیدی است. این موضوع نشان دهنده این مطلب است که حضرت تلاش دارد در قالب دعا و نیایش، انسان غرق شده در روزمرّهگی های مادی و دنیوی را با زیباییهای نگاه توحیدی آشنا سازد. یکی از این موارد توجه به مباحث خداشناسی و توحیدی را به خوبی میتوان در فرازهای ابتدایی خطبه ای که حضرت در شام ایراد فرمودند، مشاهده کرد.
🔹از جمله نکات درس آموز و توحیدی که امام سجاد (ع) در خطبه شام به آن اشاره کردند، سخنران مجلس یزید لعنت الله علیه، که در مقام مدح یزید سخن میگفت را مورد خطاب قرار داده و به او این چنین نهیب میزنند: «وَیْلَکَ أَیُّهَا الْخَاطِبُ اشْتَرَیْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَوَّأْ مَقْعَدَکَ مِنَ النَّار؛ [۱] اى خطیب، واى بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدى. جایگاه تو پر از آتش خواهد شد». نکته تربیتی این سخن حضرت بسیار روشن است؛ انسانی که خود را در نظام تربیت توحیدی پرورش داده است، برای رضایت و خوشایند غیر خدا کاری بر خلاف رضایت الهی انجام نمیدهد، اصل و محور رضایت الهی است. این باور انسان را از بسیاری از تباهی ها و وارد شدن در مناطق ممنوعه باز می دارد. #ادامه_دارد...
پی نوشت:
[۱] بحار الأنوار،ج۴۵ص۱۳۷
منبع: وبسایت راسخون
#امام_سجاد #تربیت
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️از ديدگاه امام علی (ع) انسان های «گمراه» چه اوصافی دارند؟
🔹امام على عليه السلام در بخشی از خطبه ۱۵۳ نهج البلاغه، از انسان هاى گمراه سخن مى گويد و چهار وصف از اوصاف آنها را بيان مى دارد، مى فرمايد: «وَ هُوَ فِی مُهْلَةٍ مِنَ اللهِ يَهْوِی [۱] مَعَ الْغَافِلِينَ، وَ يَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِينَ، بِلَا سَبِيلٍ قَاصِدٍ، وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ؛ او [انسان گمراه] در اين چند روزى كه خدا به او مهلت داده [تا با اعمال صالح، سعادت جاويدان را براى خود فراهم سازد] پيوسته با #غافلان به سوى سقوط مى رود و همه روز با #گنهكاران به سر مى برد، بى آنكه در طريقى گام نهد كه او را به حقّ برساند، يا #پيشوايى برگزيند كه قائد و راهنماى او باشد».
🔹آرى! اسباب بدبختى او در اين چهار امر خلاصه مى شود، با غافلان همراه بودن و سقوط كردن و با گنهكاران همنشين شدن، از راه راست حركت نكردن و پيشواى صالحى برنگزيدن. تعبير به امام قائد ممكن است اشاره به امامان معصوم عليهم السلام باشد يا هر پيشواى عالم و با تقوايى كه پيرو معصومين (ع) است و در هر حال، نقش #رهبرى_صالحان را در هدايت و نجات انسان ها مشخص مى كند؛ همان گونه كه نقش همنشينى با غافلان و گنهكاران را در بدبختى و سقوط انسان روشن مى سازد.
پی نوشت:
[۱] «يهوى» از ماده «هوى» (بر وزن تُهى) در اصل به معناى سقوط كردن از بلندى است و «هوى» (بر وزن هوا) به معناى تمايل به چيزى است و معمولا در مورد تمايلات نفسانى به امور باطل به كار مى رود و در جمله بالا به همان معناى اوّل است؛ يعنى شخص دنياپرست همراه غافلان در وادى بدبختى سقوط مى كند.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۶۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#گمراه #گمراهی #غفلت #گناه
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش دوم)
🔸 #اقتصاد_اسلامی با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در ادامه به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم.
💠«انفاق»
🔹ماده «انفاق» ۷۲ بار در قرآن در سوره های گوناگون به صورت های مختلفی وارد شده است و این حاکی از آن است که #قرآن_کریم عنایت خاصی نسبت به این موضوع دارد و از افراد پردرآمد خواسته است تا برای رفاه مردم، یک قسمت از اموال خود را #انفاق کنند. خداوند متعال می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیباتِ ما كَسَبْتُمْ؛ [بقره، ۲۶۷] اى کسانى که ایمان آورده اید!از اموال پاکیزه اى که به دست آورده اید، #انفاق کنید». و نیز می فرماید: «وَ أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی أَحَدَکُمُ الْمُوْتُ؛ [منافقون، ۱۰] و از آنچه به شما روزى داده ایم #انفاق کنید، پیش از آن که مرگ یکى از شما فرا رسد». گاهی در مسأله انفاق آنچنان تأکید می کند که رسیدن به نیکی ها و خوبی ها را منوط به انفاق می کند و می فرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ؛ [آل عمران، ۹۲] هرگز به [حقیقتِ] نیکوکارى نمى رسید مگر اینکه از آنچه دوست مى دارید، [در راه خدا] #انفاق کنید».
🔹در آیه دیگر نیز می فرماید: «لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِکَهِ وَالْکِتابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَالْیتامی وَالْمَساکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ؛ [بقره، ۱۷۷] نیکى، این نیست که [به هنگام نماز] روى خود را به سوى مشرق یا مغرب کنید؛ [و تمام گفتگوى شما، درباره قبله و تغییر آن باشد] بلکه نیکوکار کسى است که به خدا وروز واپسین و فرشتگان و کتاب خدا و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال خود را، با همه علاقه اى که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و واماندگان در سفر و سائلان و بردگان، #انفاق مى کند». در آیه دیگر نیز می فرماید: «وَالَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَ لَمْ یقْتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلِکَ قَواماً؛ [فرقان، ۶۷] و کسانى که هر گاه #انفاق کنند، نه اسراف مى نمایند و نه سختگیرى؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند».
🔹از مجموع آیات و روایاتی که درباره #انفاق وارد شده، دیدگاه اسلام درباره اموال و امکانات اضافی یک مسلمان که از راه حلال به دست آورده است، روشن می گردد که باید پس از تأمین زندگی معتدل و مناسب شأن خود، از اموال در راه رفاه خلق خدا انفاق کند؛ هر چند اینگونه از انفاق پس از ادای مالیات های واجب، مستحب مؤکد است، مادامی که ضرورت اجتماعی و دفاعی در کار نباشد. البته قرآن کریم میانه روی در انفاق را سفارش کرده است. اسلام با دستورالعمل به انفاق، جامعه را از #اسراف و تبذیر که زیاده روی و ولخرجی در زندگی است بازداشته، همچنان که از «کنز» و زر اندوزی که آن نیز مایه انحراف از اقتصاد سالم است، نهی کرده است.
🔹خداوند متعال می فرماید: «وَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً * إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً؛ [اسراء، ۲۶و۲۷] و حقِّ خویشاوندان را بپرداز، و [همچنین حقِّ] مستمند و وامانده در راه را؛ و هرگز اسراف و تبذیر مکن * چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند؛ و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود». و درباره کنز و زراندوزی می فرماید: «وَالَّذِینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّهَ وَلا ینْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ * یوْمَ یحْمی عَلَیها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ؛ [توبه، ۳۴و۳۵] و کسانى که طلا و نقره را گنجینه [و ذخیره و پنهان] میسازند، و در راه خدا #انفاق نمى کنند، به #مجازات_دردناکى بشارت ده! * در آن روز که آن [اندوخته ها] را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن پیشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مى نهند؛ [و به آنها مى گویند] این همان چیزى است که براى خود اندوختید و #گنج ساختید! پس بچشید چیزى را که براى خود مى اندوختید!». #ادامه_دارد...
📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱
منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اقتصاد
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️قرآن کریم چه عاملی را دلیل طغیان انسان ها معرفی می کند؟
🔹انسان های كم ظرفيّت وقتى به جايى مى رسند، دست و پاى خود را گم كرده و #طغيان مى كنند، آيات شريفه ۶ و ۷ سوره «علق»: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَّآهُ اسْتَغْنَى؛ چنين نيست كه شما می پنداريد به يقين انسان #طغيان مى كند * از اينكه خود را بینياز ببيند»، اشاره به همين مطلب دارد. افراد كم ظرفيّتى را مى شناسيم كه وقتى به پست و مقامى رسيدند همه چيز را به فراموشى سپردند و گاه دوستان چندين ساله را هم نشناختند. گاه ظرفيت ها آنقدر كم است كه در برابر خداوند هم طغيان مى كنند و دستورات الهى و بلكه اصل وجود خود را نيز منكر مى شوند.
🔹در مقابل، افرادى هستند كه ظرفيت وجودى آنها از اقيانوس هم بيشتر است. اگر ظرف آبى به آب اقيانوس اضافه شود اثرى براى آن ندارد، همان گونه كه اگر ظرف آبى هم از آن برداشته شود اثرى ندارد. امام علی (عليه السلام) از جمله اين افراد است، آن قدر دريادل است كه وضعيت زندگيش پس از خلافت تفاوتى با دوران خانه نشينى اش ندارد. خوشا به حال انسان هاى پرظرفيت كه آمد و رفت دنيا آنها را تكان نمى دهد.
📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، قم، ۱۳۹۰ ش، چ اول، ص ۱۰۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#انسان #طغيان
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️مراحل نفوذ شیطان در انسان در کلام امام علی (ع) چگونه بیان شده است؟
🔹در خطبه هفتم نهج البلاغه چگونگی #نفوذ_شیطان در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و امام علی (ع) آن را با ظرافت و فصاحت و بلاغت ویژه خود در لابه لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح مى دهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمى شود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره مى فرماید که: نفوذ #شیطان در وجود هر انسانى اختیارى است، نه اجبارى. این انسان ها هستند که به او چراغ سبز نشان مى دهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر مى کنند، مى فرماید: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً؛ [این زشت سیرتان] #شیطان را ملاک و اساس کار خود قرار دادند». این همان چیزى است که در #قرآن_مجید به روشنى به آن اشاره شده، مى فرماید: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] او بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان #توکّل مى کنند تسلّطى ندارد؛ تسلّط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده اند و کسانى که به وسیله او شرک می ورزند و به فرمان هایش به جاى فرمان خدا گردن مى نهند».
🔹در مرحله دوّم مى فرماید: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً؛ (بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام مى شود، شیطان نیز انتخابى مى کند و آن این که) آنها را به عنوان دامها [یا شریکان] خویش برگزیده است». سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، مى فرماید: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ؛ او در درون سینه هاى آنها تخمگذارى کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود». در این تشبیه جالب امام (ع)، سینه هاى شیطان صفتان را آشیانه ابلیس و محل تخمگذاری او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ؛ این جوجههاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت». سپس به بیان مرحله سوّم این #نفوذ_خطرناک پرداخته، مى فرماید: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ؛ کارشان به جایى رسید که #شیطان با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت». یعنى سرانجام این تخم شیطانى که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به شیطانى مى شود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها نفوذ میکند، بطورى که صاحب شخصیت دوگانه اى مى شوند.
🔹از یک نظر انسانند و از یک نظر #شیطان، ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا باطنشان شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان #شیطان است و طبیعى است که همه چیز را به رنگ شیطانى مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این سیر انحرافى تدریجى پرداخته، مى فرماید: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل؛ (هنگامى که به اینجا رسیدند، شیطان آنها را بر مرکب لغزشها و گناهان سوار کرد، مرکبى که آنها را به سوى انواع معاصى کبیره و کفر و ضلالت مى کشاند) و سخنان فاسد و هزل و #باطل را در نظر آنان زینت بخشید». این سخن شبیه همان چیزى است که امام (ع) در کلام نورانى دیگرى مى فرماید: «آگاه باشید #گناهان و خطاها همچون مرکب هاى سرکش و لجام گسیخته اند که #گناهکاران، بر آن سوار مى شوند!». [نهجالبلاغه، خ ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، مى فرماید: «اعمال آنها اعمال کسى است که شیطان او را در سلطه خود شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است».
🔹اشاره به این که #اعمال آنها به خوبى گواهى مى دهد که #شیطان در آنها #نفوذ کرده و به راهى که مى خواهد مى برد. سخنانشان سخنان شیطانى و نگاه هاى آنها نگاه هاى شیطانى، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان به خوبى دیده مى شود و در واقع امام (ع) مى خواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان اعمال شیطانى است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم مى دانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، #شیاطین منحصر به ابلیس و لشکر پنهانى او نیستند؛ بلکه گروهى از انسانها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه ۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۷ هش، ج ۱، ص ۴۶۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#شیطان #نفوذ #گناه
🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش سوم و پایانی)
🔸 #اقتصاد_اسلامی با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در ادامه به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم.
💠«زکات»
🔹راه دوم برای تعدیل ثروت و سرانجام رفع نیازمندی های اجتماعی، #زکات است که وجوب آن از #ضروریات_اسلام می باشد. چیزهایی که پرداخت زکات آن ها واجب است عبارتند از: طلا، نقره، گندم، جو، خرما، کشمش، گوسفند، گاو و شتر، و زکات این ها در صورتی واجب است که به حدّ نصاب برسد. و حدّ نصابی که برای آن ها تعیین شده است نمایانگر مفهوم «غنی» و «پردرآمد بودن» در «اقتصاد» اسلامی است. از امام صادق (علیه السلام) نقل است که فرمود: «انَّمَا وُضِعَتِ الزَّکَاةُ اخْتِبَاراً لِلْأَغْنِیَاءِ وَ مَعُونَةً لِلْفُقَرَاءِ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَکَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِیَ مُسْلِمٌ فَقِیراً مُحْتَاجاً وَ لَاسْتَغْنَى بِمَا فَرَضَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ إِنَّ النَّاسَ مَا افْتَقَرُوا وَ لَا احْتَاجُوا وَ لَا جَاعُوا وَ لَا عَرُوا إِلَّا بِذُنُوبِ الْأَغْنِیَاء؛ [۱] #زکات برای #آزمودن_متمکّنان و #کمک_به_فقیران و مستمندان واجب شد. هر گاه این گروه، زکات خود را بدهند، مسلمان نیازمندی در جامعه یافت نمی شود، هر نوع فقر و نیازی، گرسنگی و برهنگی در جامعه پیدا شود تنها به جهت سرپیچی متمکّنان از دادن حقوق این افراد است».
💠«خمس»
🔹بیست درصد غنایمی که مسلمانان در نبرد از دشمنان به دست می آورند، یا درآمدی که پس از کسر هزینه سالانه نصیب انسان می شود، یا گنجی که به دست می آید، یا جواهری که در سایه «غوّاصی» به دست می آید، یا مال حلالی که با حرام مخلوط می شود و مقدار حرام و صاحب آن معلوم نباشد، و یا دارایی کسانی که مرده اند و وارثی ندارند و منابع دیگری که در فقه اسلامی به طور مبسوط نوشته شده، باید «تخمیس» شده و این بیست درصد پرداخت شود و در مصارف زیر به کار گرفته شود: ۱) تأمین کمبود زندگی افرادی که طبق قوانین اسلام نمی توانند از زکات استفاده کنند؛ مانند خاندان پیامبر (علیهم السلام) و نسل او. ۲) تأسیس مراکز عمومی فرهنگی و تبلیغ اسلامی که بقای مکتب و اشاعه آن بستگی به چنین مراکزی دارد. ۳) تأمین زندگی بی درآمدها و یا کم درآمدها که انفاق های قبلی نتوانسته است زندگی آنان را تأمین نماید.
پی نوشت؛
[۱] من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن على، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین، چ دوم، ج ۲، ص ۷ (علة وجوب الزکاة)
📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱
منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اقتصاد
🆔 @mesagh