میعادگاه هفتگی باشـهداشهرستان دیلم
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
🕊
#لات_های_بهشتی
#امر_به_معروف۱
خبر دادند در یکی از باغهای بیرون شهر، برخی طاغوتےها مراسم عروسی راه انداخته اند اما همراه با #مشروب و #رقص و... 😳
همراه بچه های #بسیج به محل موردنظر رفتیم و دیدیم بعله...
جلو رفتم و در زدم اما کسی در را باز نکرد. از بالای دیوار به داخل باغ پریدم بااینکه این وظیفه را نداشتم!
در را باز کردم تا بچه ها بیایند...
بعد فریاد زدن منو
شلیک تیر هوایی
و به هم ریختن مراسم...
#جوان درشت اندامی که وسط مجلس مےرقصید، بدون توجه به تفنگ من، با من درگیر شد! حتی دوستانم که به کمکم آمدند را زد!
او با یک چوبدستی همه ما را حریف بود و مشخص بود در ورزش های #رزمی بسیار مسلط است...
با چند شلیک هوایی، همه متفرق شدند و به دوستانم گفتم:
"حواستون باشه اون یه نفر فرار 🏃♂نکنه"!!
به سختی دستگیرش کردیم.
در این فکر بودم تا پدری ازش درآورم تا #عبرت بقیه شود! پرونده ای برایش تشکیل مےدهم و مےفرستمش دادگاه و.... که به خودم نهیب😡 زدم:
"تو برای #خودت مےخواهی این جوان رو دادگاهی کنی یا #خدا؟ تو چون کتک خوردی میخوای #تلافی کنی! اما واقعیت اینه که حق ورود به باغو نداشتی"!!!
تصمیم گرفتم از در ِ #امربه_معروف و محبت با او که حسابی ترسیده بود وارد شوم...
عصر بود...
به دوستانم گفتم منو جوان را به #مسجد محله مان برسانند و خودشان بروند.
در شبستان مسجد نشستم با او حرف زدم. گفتم:
"ببین برادر من! اگه منو امثال من بااین کارهای شما برخورد مےکنیم به این دلیله که هیچ #عقل و #شرعی کارای شما رو تائید نمیکنه"...
کمی برایش دلیل آوردم تا #اذان شد.
گفتم:
"بریم #نماز"؟
هنوز با ترس به من نگاه مےکرد...
رفتیم #وضو بگیریم.
بلد نبود!!! در نتیجه نماز هم....
گفتم:
"مگه تو این کشور زندگی نمےکنی که #وضو و #نماز بلد نیستی"؟
گفت:
"راستش ن!! ما بعد از انقلاب به اصرار پدرم از #اروپا برگشتیم ایران"...
خیلی شرمنده شدم!
هیچی از #دین و #احکام نمےدانست.
با هم به مسجد رفتیم و به سختی کنارم نماز خواند.
بعد از نماز گفتم "پاشو بریم"!
با ترس پرسید: "کجا"؟
گفتم:
"منزل شما! پاشو برسونمت خونتون"!
باورش نمےشد اما با همان صحبت های عصر به من اعتماد کرده بود...
در طول مسیر مرتب مےپرسید:
"یعنی منو #دادگاه نمےبری؟؟ یعنی من آزادم؟؟؟ یعنی"....
نزدیک خانه شان که رسیدم گفتم:
"ببین پسر خوب! ما دو تا با هم رفیقیم...تازه من باید از شما معذرت خواهی کنم"...
پیاده شد. با هم دست دادیم. خداحافظی کرد و همین طور که نگاهم مےکرد رفت...
کمی ترسیدم نکند این جوان و دوستانش اذیتم کنند چون #مسجد محله ما را یاد گرفته بودند...
خودمو سپردم به خدا و گفتم:
"خدایا! این کار را فقط برای #رضای_تو انجام دادم"....
#ادامه_دارد...
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
میعادگاه هفتگی باشـهداشهرستان دیلم
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #امر_به_معروف۱ خبر دادند در یکی از باغهای بیرون شهر، برخی طاغوتےها م
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
🕊
#لات_های_بهشتی
#امر_به_معروف۲
فرداشب که به مسجد رفتم بعد از #نماز، یکی از بچه ها آمد پیشم و گفت:
"آقایی خیلی وقته منتظر شماست اما #ظاهرش به بچه های بسیج نمےخوره"!
رفتم بیرون و با تعجب دیدم همون جوون دیروزیه... اطراف رو نگاه کردم ببینم چند نفرن!!! اما دیدم تنهاست...
سلام کردم و گفتم اینجا چکار میکنی؟
گفت:
"مگه نگفتی با هم رفیقیم؟ از #صحبتای دیروز شما خوشم اومد. اومدم چند تا سوال بپرسم".
رفتیم توی اتاق بسیج. او مےپرسید و من هر چی به عقل ناقصم مےرسید! جواب مےدادم.
از #حجاب، #شراب، #ارتباط با نامحرم و .... پرسید.
جواب های من برایش جالب بود. انگار که اولین باره این حرف هارو مےشنوه!
فردا شب زودتر از وقت نماز آمد و گفت:
"یک کتاب آموزش #نماز خواندم".
و در کنار من ایستاد و نماز جماعت خواندیم.
دوباره او را به منزلشان رساندم و مادر و خواهرش را دَم درِ خانه دیدم. همانطور که خودش گفته بود اصلا در قید و بند #حجاب نبودند.
کم کم رفت و آمدش به مسجد زیاد شد و با بچه های مسجد رفیق شده بود.
برای پاسخ به سوالاتش او را به یکی از دوستان #روحانےام معرفی کردم...
یک شب که او را به خانه شان رساندم گفتم:
"منو حلال کن! خدا بخواد یه مدتی نیستم".
گفت:
"کجا؟ ما تازه با هم رفیق شدیم"...
گفتم:
"فردا دارم میرم #جبهه".
یک باره جا خورد. کمی فکر کرد و گفت:
"منم مےتونم با شما بیام"؟
خندیدمو گفتم:
"پسر جون! پدر و مادرت که نمےذارن بیای جبهه ...."!!!
پرید وسط حرفمو گفت:
"راضی کردن اونا با من! فردا کجا بیام؟ چی با خودم بیارم"؟
روز بعد با هم رفتیم جبهه و بعد از یکی دو هفته، در عملیات #فتح_المبین به شهادت رسید.
او وقتی که #خدا را شناخت، با صداقت و راستی به همان سمت رفت.
#پایان
#نسأل_الله_منازل_الشهدا🙏
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•