eitaa logo
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
390 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
343 ویدیو
5 فایل
درعِشْقْ گر چه منزل آخر #شَهادَتْ است تڪـلیـف اول اسـت #شَهیدانه زیسـتن 📍ارتباط با ادمین : @Madarr18 لینک ناشناس(نظرات،انتقادات،پیشنهاد): https://daigo.ir/secret/5745177868 💳 شماره کارت کمک به مراسمات: 6277601255690883
مشاهده در ایتا
دانلود
:خواندن نماز امام زمان(عج) در مسجد مقدس جمڪران در روز های جمعه ان شالله تونستید حتما بخونید و اگر اگر یادتون نرفت و وقت داشتید و دلتون خواست ، این نوڪر رو سیاه رو هم توی دعاهاتون فراموش نڪنید.
سلام رفقا✋ خداوند متعال توفیق داد به بنده حقیر که از فردا ،ان شالله بمدت چهار روز در قالب اردوی جهادی به مناطق زلزله زده سی سخت اعزام بشیم. این چندروز اگه فرصت شد که بتونیم درکانال پست قرار بدیم ان شاالله انجام میدیم اگه نشد به بزرگی خودتون ببخشید و ان شالله کانال رو نکنید تا اگه عمری باقی بود به مدد شهدا بیایم و باقدرت دوباره به فعالیتمون ادامه بدیم. 🌷 🌷
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #امر_به_معروف۱ خبر دادند در یکی از باغهای بیرون شهر، برخی طاغوتےها م
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🕊 ۲ فرداشب که به مسجد رفتم بعد از ، یکی از بچه ها آمد پیشم و گفت: "آقایی خیلی وقته منتظر شماست اما به بچه های بسیج نمےخوره"! رفتم بیرون و با تعجب دیدم همون جوون دیروزیه... اطراف رو نگاه کردم ببینم چند نفرن!!! اما دیدم تنهاست... سلام کردم و گفتم اینجا چکار میکنی؟ گفت: "مگه نگفتی با هم رفیقیم؟ از دیروز شما خوشم اومد. اومدم چند تا سوال بپرسم". رفتیم توی اتاق بسیج. او مےپرسید و من هر چی به عقل ناقصم مےرسید! جواب مےدادم. از ، ، با نامحرم و .... پرسید. جواب های من برایش جالب بود. انگار که اولین باره این حرف هارو مےشنوه! فردا شب زودتر از وقت نماز آمد و گفت: "یک کتاب آموزش خواندم". و در کنار من ایستاد و نماز جماعت خواندیم. دوباره او را به منزلشان رساندم و مادر و خواهرش را دَم درِ خانه دیدم. همانطور که خودش گفته بود اصلا در قید و بند نبودند. کم کم رفت و آمدش به مسجد زیاد شد و با بچه های مسجد رفیق شده بود. برای پاسخ به سوالاتش او را به یکی از دوستان معرفی کردم... یک شب که او را به خانه شان رساندم گفتم: "منو حلال کن! خدا بخواد یه مدتی نیستم". گفت: "کجا؟ ما تازه با هم رفیق شدیم"... گفتم: "فردا دارم میرم ". یک باره جا خورد. کمی فکر کرد و گفت: "منم مےتونم با شما بیام"؟ خندیدمو گفتم: "پسر جون! پدر و مادرت که نمےذارن بیای جبهه ...."!!! پرید وسط حرفمو گفت: "راضی کردن اونا با من! فردا کجا بیام؟ چی با خودم بیارم"؟ روز بعد با هم رفتیم جبهه و بعد از یکی دو هفته، در عملیات به شهادت رسید. او وقتی که را شناخت، با صداقت و راستی به همان سمت رفت. 🙏 •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا صلوات @miadgahe_deylam 🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺 •┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
🌷🕊🍃 ✍به قول شهید‌مرتضی‌آوینی ما نه از رفتن آنها، که از ماندن خویش دلتنگیم....! 💠 @miadgahe_deylam
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
🌸 | #پنجشنبه_های_شهدایی| ✨ قرائت پرفیض زیارت عاشورا 🎙️ #بانوای: کربلایی عباس فـریــد ⌚ #زمان: پن
(ص)فرمودند: سوگند به آنکه جانم در دست اوست هیچ کس بر سلام نمی کند مگــر اینکـــه ، سلام آنان را پاسخ می دهند. ✅وعده ماعصرپنج شنبه ها گلزارشهدای شهرمان 🔸
میعادگاه هفتگی باشـ‌هداشهرستان دیلم
🌸 | #پنجشنبه_های_شهدایی| ✨ قرائت پرفیض زیارت عاشورا 🎙️ #بانوای: کربلایی محمدخدایاریان ⌚ #زمان: پ
(ص)فرمودند: سوگند به آنکه جانم در دست اوست هیچ کس بر سلام نمی کند مگــر اینکـــه ، سلام آنان را پاسخ می دهند. ✅وعده ماعصرپنج شنبه ها گلزارشهدای شهرمان 🔸
🌷🕊🍃 در این‌ آشوبِ‌ شهر ؛ برای‌ شهدا یك‌ است! باید خدا را شاکر باشیم‌ که‌ هنوز دلتنگمان‌ می‌کند برای‌ شما...💔 پنجشنبه یاد شهدا با ذکر صلوات 🌸   @miadgahe_deylam