بازنشر
#فرهنگ_پژوهش
#نگارش_علمی
جناب استاد علی دوست حفظه الله، نکته تاریخی مفیدی را ضمن سخنرانی خودشان درباره مقارنت اموزش و پژوهش در حوزه ها بیان کردند. در این سخن ایشان به اینکه برخی اعاظم واردات و تولیدات علمی خود را علی رغم ارزشمندی فوق العاده ننوشته اند و از این ناحیه حوزه های علمیه متضرر شده است و چه بسا مطالب علمی از دست رفته است. اشاره داشته اند.
ارسال سند این نکته تاریخی را در گفتگویی با جناب استاد معظم مرحوم آقای ستوده رفع کرده اند. (زیرا در ابتدای این نقل تاریخی بیان شده که «حدث بعض الأعاظم دام تأييده». امده است) آقای ستوده می گفتند که نامه ای به آقای حکیم نوشتم که این بعض اعاظم که گفته بودید کیست؟ مرحوم حکیم پاسخ دادند که این بعض اعاظم مرحوم نائینی هستند و این نامه را مرحوم ستوده می گفتند که نزد خود داشتند.
اما قصه تاریخی:
سه فحل نجف یعنی مرحوم سيد إسماعيل صدر و حاجی نوري صاحب المستدرك (ره) و سيد حسن صدر به قصد زیارت به کربلا رفته بودند و در این سفر نزد ملا فتح علی سلطان آبادی هم رفتند. در این مجلس ملا فتح الله آیه هفتم سوره حجرات را تفسیر کردند. اشتیاق این سه بزرگوار را که دیدند گفتند فردا هم بیایید تفسیر جدیدی از این آیه برای تان بگویم تفسیرهای این آیه تا سی روز حدودا ادامه داشتً. نکته این است که وزانت علمی این بیانات به حدی باید باشد که سه فحل و عالم شیعی را اقناع کرده بود.
اما مع الاسف هیچ چیز این از این گفتگوها ومذاکرات علمی این قریب به سی روز برجای نمانده است.
چه بسا تراث علمی حوزه ها که در سینه ها مانده و رد امانت به اعصار بعدی نشده است.
**
بنابر این وظیفه ثبت و تنسیق و ارسال مطالب علمی به جامعه علمی به عهده دانشوران حوزه است و این مهم نیاز به تمرین و یادگرفتن از سال های اولیه طلبگی دارد و بنابر این وظیفه ثبت و تنسیق و ارسال مطالب علمی به جامعه علمی به عهده دانشوران حوزه است و این مهم نیاز به تمرین و یادگرفتن از سال های اولیه طلبگی دارد و مهم تر اینکه این فرهنگ باید هنجار و عادت علمی فراگیری در حوزه های علمیه شود.
متن این فایده منقول استاد علی دوست در زیر تقدیم می شود: 👇
حقائق الأصول ؛ ج1 ؛ صص 96و 95 (حكيم، محسن، حقائق الأصول - قم، چاپ: پنجم، 1408 ق.)
«فائدة»:
حدث بعض الأعاظم دام تأييده- أنه حضر يوما منزل الآخوند (ملا فتح علي قدس سره) مع جماعة من الأعيان منهم السيد إسماعيل الصدر (ره) و الحاج النوري صاحب المستدرك (ره) و السيد حسن الصدر دام ظله فتلا الآخوند (ره) قوله تعالى: (و اعلموا أن فيكم رَسولَ اللَّهِ لو يُطيعكم في كثير مِن الأمر لعنتم و لكن اللَّه حبب إليكم الإيمان ... الآية) ثم شرع في تفسير قوله: تعالى فيها: حبب إليكم ... الآية و بعد بيان طويل فسرها بمعنى لما سمعوه منه استوضحوه و استغربوا من عدم انتقالهم إليه قبل بيانه لهم، فحضروا عنده في اليوم الثاني ففسرها بمعنى آخر غير الأول فاستوضحوه أيضا و تعجبوا من عدم انتقالهم إليه قبل بيانه، ثم حضروا عنده في اليوم الثالث فكان مثل ما كان في اليومين الأولين و لم يزالوا على هذه الحال كلما حضروا عنده يوما ذكر لها معنى إلى ما يقرب من ثلاثين يوما فذكر لها ما يقرب من ثلاثين معنى و كلما سمعوا منه معنى استوضحوه، و قد نقل الثقات لهذا المفسر كرامات قدس اللَّه روحه،
#اخلاق_پژوهش
پنجم اسفند زادروز خواجه نصیرالدین طوسي
باید که بسیار نگوید و سخن دیگری به سخن خود قطع نکند و هر که حکایتی یا روایتی کند و او بر آن واقف باشد وقوف خود بر آن اظهار نکنند تا آن کس آن سخن به اتمام رساند و چیزی را که از غیر او پرسند جواب نگوید و اگر سؤال از جماعتی کنند که او داخل آن جماعت بود برایشان سبقت ننماید و اگر کسی به جواب مشغول شود و او بر بهتر جوابی از آن قادر بود صبر کند تا آن سخن تمام شود، پس جواب خود بگوید بر وجهی که در متقدّم طعن نکند و در محاوراتی که به حضور او میان دو کس رود خوض ننماید و اگر از او پوشیده دارند استراق سمع نکند و تا او را با خود در آن مشارکت ندهند، مداخلت نکند و با مهتران، سخن به کنایت نگوید و آواز نه بلند دارد نه آهسته بلکه اعتدال نگاه می دارد و اگر در سخن او معنی غامض افتد در بیان آن به مثالهای واضح جهد کند و الا شرط ایجاز نگاه دارد و الفاظ غریب و کنایات نامستعمل به کار ندارد و سخنی که با او تقریر می کنند تا تمام نشود به جواب مشغول نگردد و آنچه خواهد گفت تا در خاطر مقرّر نگرداند در نطق نیاورد و سخن مکرّر نکند مگر بدان محتاج شود و قلق و ضجرت ننماید و فحش و شتم بر لفظ نگیرد و اگر به عبارت از چیزی فاحش مضطر گردد بر سبیل تعریض و کنایت کند از آن و مزاح منکَر نکند و در هر مجلسی سخن مناسب آن مجلس گوید. و در اثنای سخن به دست و چشم و ابرو اشارت نکند، مگر حدیثی که اقتضای اشارتی لطیف کند، آن گاه آن را بر وجه پسندیده ادا نماید و در راست و دروغ با اهل مجلس خلاف و لجاج نورزد، خاصّه با مهتران و سفیهان و کسی که الحاح با او مفید نبود بر او الحاح نکند و اگر در مناظره و محاورت طرف خصم را رجحان یابد، انصاف بدهد و از مخاطبة عوام و کودکان و دیوانگان و مستان تا تواند احتراز کند و سخن باریک با کسی که فهم نکند نگوید و لطف در محاورت نگاه دارد. و حرکات او اقوال و افعال هیچ کس را به قبح محاکات نکند و سخنهای موحش نگوید. و چون در پیش مهتری رود، ابتدا به سخنی کند که به فال ستوده دارند و از غیبت و نمّامی و بهتان و دروغ گفتن تجنّب کند چنانکه به هیچ حال بر آن اقدام ننمایند و با اهل آن مداخلت نکند و استماع آن را کاره باشد و باید که شنیدن او از گفتن بیشتر بود. از حکیمی پرسیدند که «چرا استماع تو از نطق تو زیادت است؟» گفت: « زیرا که مرا دو گوش داده اند و یک زبان، یعنی دو چندان که می گویی می شنو.»
گزیده ای از اخلاق ناصری نوشته ی خواجه نصیرالدّین طوسی درآداب سخن گفتن
با سلام. خیر مقدم می گویم به سروران جدید الورود نیمسال دوم سال تحصیلی، امیدوارم با حضورتان بنده هم از دوران فترت در آیم و پست های آموزشی بیشتری در کانال بگذارم. موفق باشید.
#راهنمایی
#اموزش_مجازی
Set star, [۲۰۱۹/۲/۲۵، ۱۵:۰۲]
سلام استاد .خدا قوت . استاد در باره عنوان با استفاده از الگوي سه جزئي. موضوع بنده شفاعت است .حالا اگه به كمك الگوي سه جزيي بگوييم : معنا و مقام شفاعت كنندگان در قيامت از منظر مفسران شيعه .به نظر شما اشكالي ندارد.ممنون
Mahdi MohagheghFar, [۲۰۱۹/۲/۲۵، ۲۱:۲۲]
سلام
با توجه به سیاق عنوان تان، عطف مقام به معنا درست به نظر نمی رسد.
هدایت شده از آموزش پژوهش و نگارش علمی
بازنشر
بین دوستان درباره اینکه علاقه مند درست است یا علاقمند گفتگویی شد. بنده به این متن فشرده مراجعه کردم و ....
متن خوبی است پیشنهاد می کنم پرینت بگیرید و در دسترس تان باشد.
👇
هدایت شده از آموزش پژوهش و نگارش علمی
4_288757256969782245.pdf
140K