کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #نکته_ناب 🏴 #قسمت_اول 🏴 بسمه تعالی 🏴 ▪️علامه حسن زاده آملی در نکته ۲۴۴ هزار و یک نکته از کتاب
🏴 #نکته_ناب 🏴
#قسمت_دوم
▪️و آنکه فرمود: «وجعلته بك و منك و الیك و علیك دالاً دلیلاً»؛ بدان اول دلیل بر ذات اول عدد و تعین اول است. هر موجودی بسته به ظرفیت و سعهی وجودیش دلالت بر مافوق و رب خود دارد. اسماء جزئی دلیل اسماء کلی هستند و اسماء کلی دال و دلیل بر اسم جامع هستند و اسم جامع ادل دلایل بر حضرت احدیت است و تعین اول بالاترین دلیل بر ذات است.
▪️و بدان هر اسم کلی اسم اعظم است مر اسماء جزئی خود را که خدمه و سدنهی او هستند. فلذا اسماء کلی اسماء اعظمند و اسم جامع اسم اعظم است نسبت به اسماء کلی و حضرت تعین اول که حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله است اسم اعظم است مر اسم جامع را. یعنی اول عدد اسم اعظم اعظم اعظم است کما اینکه در ادعیه وارد شد باسمك الاعظم الاعظم الاعظم. و بدان هر چه دلیل به مدلول نزدیکتر باشد با وضوح و روشنایی فزونتری از مدلول خبر میدهد و به او دلالت مینماید و چون حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله اقرب التعینات به ذات غیبی است، روشن ترین دلیل ذات محسوب میشود که هیچ حقیقتی در هستی چون او علم اجمالی به ذات ندارد و چون تعین اول ذات است دلالت او به رب خود دلالت ذاتی است که برای این دلالت احتیاج به غیر ندارد اما دیگرانی که به حضرت أو أدنی راه نیافتهاند به او به ذات اقدس هاهوتی دلالت مینمایند.
▪️و آنجا که فرمود: «روحه نسخة الأحدية فى اللاهوت»، مشیر به همان تعین اول است که گفته شد. اما بدان لاهوت عالم امر را گویند که فوق عالم عقل کل و جبروت است و آن عالم احدیت و واحدیت است. روح انسانی به سبب بساطتش نسخهای از مرتبه احدیت است که تمام حقایق و کلمات وجودی به نحو جمعی در او نوشته شده است. لذا از تعبیر نسخه استفاده کرد چون نسخه هم کتابی است که بر آن مینویسند و هم عکس و رونوشتی است که از روی نوشتهی دیگر استنساخ میکنند. چون آدم به صورت حق آفریده شده است و روح او نسخهای از احدیت لاهوتی است لذا میتواند در قوس صعود تا صادر نخستین بالا رود و روحش احدیت لاهوتی شود.
▪️و آنکه فرمود: «جسده صورة المعانى الملك و الملكوت»، چون صورت هر چیز ظهور و تنزل آن چیز است. یعنی جبروت، صورت لاهوت است و ملکوت، صورت جبروت و عالم ملک و ناسوت صورت ملکوت. جسد انسان کامل صورت همهی حقایق عالم ناسوت و ملکوت است. صورت معانی ملک و ناسوت است چون جسد امام به سبب تروحش اشرف موجودات در عالم طبیعت میباشد و اگر معانی تمام کمالات عالم ناسوت را عصاری کنیم سید و امامش جسد انسان کامل میشود. و البته معانی ملک همان ملکوت است چون ملکوت مبالغهی در مالکیت است و عالم ملکوت مرتبهای است که مالکیت دارد بر تمام عالم ناسوت؛ «بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ». پس معانی عالم ملک حقایق ملکوتیه است و جسد امام صورت اتم همهی حقایق ملکوتیه میباشد.
▪️و آنکه فرمود: «قلبه خزانة الحى الذى لا يموت»، قلب انسان کامل خزینهی همهی کمالات اسمائی است و مفتاح غیبی است که تمام مفاتیح در او مندمجند و تمام مراتب غیب که حیات تفور و محض است و هیچ موتی در آن راه ندارد به دست او گشوده میشود و حیات در مراتب مادون جاری میگردد.
▪️و فرمود: «طاووس الکبریاء و حمام الجبروت»؛ بدان کبریائی از اسماء جلالی الهی است اما در متن جلال جمال منطوی است و در متن جمال جلال. چون او اول و آخر و ظاهر باطن است و بطون جلال است و ظهور جمال و چون همان که ظاهر است همو باطن میباشد پس همو که جلال است جمیل است. امام طاووس کبریاء است یعنی برای کبریایی حق که جلال اوست، ظهوری است که آن ظهور حقیقت امام است. کبریایی حق طالب خفاست اما غلبهی عشق و رحمت سبب میشود از متن کبریایی ذات، طاووس جمال بالهای خلقت و تعیناتش را بگستراند و بساط زیبای کثرت پهن شود.
▪️نفس ناطقه را به ورقاء و کبوتر و حمام تشبیه کردهاند. بدان نفس نفیس ختمی اصل جبروت است اعنی عقل قدسی او در سیر عروجی با عقل اول اتحاد وجودی پیدا کرده است پس عقل او عقل کل و خیال متصل او خیال منفصل و جسد او جسم کل است کما اینکه روح انورش لاهوت احدی است پس او کون جامع است و چون او را دیده باشی همه را دیدهای و چون سخن او را بشنوی سخن همه را شنیدهای از اینرو فرمود «مَنْ رآنی فَقَد رَأَی الحَقَّ»
اللهم صلی علی محمد و آل محمد.
#ح_م
◾️شب جمعه مصادف با شب ۲۸ صفر سالروز شهادت حضرت محمد مصطفی و امام حسن مجتبی صلوات الله علیهما ۱۴۴۲ ه ق
۲۴ مهر ۱۳۹۹ ه ش
اسلامشهر◾️
☘مخاطب سلام های نماز حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله است☘
«السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته»؛
☘اُم و اصل نبوت، حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله است لذا صاحب مقام والعصر میباشد یعنی او عصاره و خلاصه جمیع فضائل و کمالات هستی میباشد؛ آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد.
☘قوله صلی الله علیه و آله: «أنا أول الأنبیاء خلقاً و آخرهم بعثاً؛ نحن الأولون و الآخرون». چون در قوس صعود جمیع مخلوقات شئون وجودی او هستند لذا فرمود: «آدم و من دونه تحت لوایی». همه انبیاء و مرسلین از مشکات ختمی او نور میگیرند و بر سر سفره او متنعمند و بلکه شئون وجودی اویند که او لوح سرمدی و محفوظ حق متعال است و حق تعالی تمام کلمات هستی را با او و در متن او نگاشته است؛ پس حقیقت او أب الأکوان بفاعلی و به وجهی اُم الإمکان بقابلی است خواهی بگو صادر اول و قلم اعلاست و از حیث دیگر هیولای اولای عوالم غیر متناهی میباشد.
«السلام علینا و علی عبادالله الصالحین»
☘برگشت ضمیر جمع «نا» در علینا بدان حقیقت نوری است چون او اصل الوجود میباشد و تمام الواح و قوابل و اشیا را جامع است. «أُوتِيتُ جَوَامِعَ اَلْكَلِمِ» لذا تمام عالم شرح این متن و نشر این لف و مفصل این مجمل هستند. «کُلُّنا محمد صلی الله علیه و آله»
☘قوله تبارک و تعالی: « وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ» (حجرات/7)؛ «النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» (احزاب/6)
☘حقیقت ذات شما اوست و از اسماء الله به ذات الوهی نزدیک تر است لذا سخن به غایت صواب است که گفته شود: «مَا رَأيْتُ شَيْئًا إلاَّ وَ رَأيْتُ الحقیقة المحمدیة صلی الله علیه و آله قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فيهِ لأنَّ الحَقَّ فیهِ و في حَقیقَة اوصیائه»
☘قال الامام العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه و سهّل الله مخرجه في أن الحق معهم و فیهم: «وَلیَعلَمُوا أنَّ الحَقّ مَعَنا وَ فِینا و لا یَقُولُ ذلک سِوانا إلّا کَذّابٌ مُفتَر و لا یَدَّعیه غَیرُنا إلّا ضَالٌ غَوِیٌ» لذا حضرت رسول فرمود: «مَنْ رَآنِي فَقَدْ رَأَى الْحَقَّ».
☘عبادالله الصالحین، جملهی تعینات و تشخصات و افراد آن حقیقت نوعیهی مطلقهی انسانیه هستند لذا حضرت علی وصی علیه السلام فرمود: «أنا آدم الاول، أنا نوح الاول، أنا ابراهیم الخلیل حین القی في النار، أنا موسی مونس المؤمنین».
«السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»؛
☘قرآن تکوینی به منزلهی اعضاء و جوارح قرآن ناطق است کما اینکه قرآن صامت شرح کتبی اوست، پس جمیع کلمات تکوینی آیات صادر اول اند، پس او عالم کلی ناسوتی است؛ «هُوَ ٱلْأَوَّلُ وَٱلْءَاخِرُ وَٱلظَّهِرُ وَٱلْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ».
☘کتاب «علی، نقطه آغاز وجود» ص ۵۶☘
#ح_م
▪️من به همهی اهل دنیا و اهل آسمان و زمین بدهکارم، چرا که همهی آنها دست به دست هم دادند تا من به وجود آمدم و ارزاق مادّی و معنوی را برای من تهیّه کردند؛ پس به آنها مدیون هستم، و من از ادای حقّ آنها عاجزم و غیر از خدا هم هیچ کس نمیتواند اداء حق کند. اتّفاقاً شما و دیگران هم همینطور هستید. همهی ما نسبت به اداء دین و حق مفلس هستیم و اَلمُفلِسُ فِی اَمَانِ اللهِ: شخص مفلس در امان خدا است. اگر به این حقیقت اعتراف کردی، خدا خودش حقّ آنها را ادا میکند.
▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
◾️کتاب مصباح الهدی
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️فاطمه، اسم مستأثر◾️
☑️قال الامام العسکری علیهالسلام: «نَحْنُ حُجَجُ الله عَلی خَلقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطمة حُجَّةالله عَلَینا».
▪️حقیقت سرّی فاطمی، اسم مستأثرهی ذات غیبی است که برای احدی آشکار نشده و در بطون محض است؛ «اللّهمَّ إنّي أسئَلُکَ بِاسمِکَ الّذی خَلَقتَهُ مِن کُلِّکَ فَاستَقَرَّ فِیکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ إلي شَيءٍ أبَداً». (صحیفه مهدویه، زیارت ندبه)
▪️حجت، تقدم عِلّی و رتبی بر خلق دارد. امام حجت بر مطلق خلایق است لذا مرتبهی امر که فوق خلق است، حجت بر خلق است و آن مقام واحدیت است که «خلق اول» مظهر آن میباشد. یعنی اولین تعیّن خلقی که جامع خلایق است، ظهور مرتبهی قابلی واحدیت، اعنی اعیان ثابته در خارج از ذات میباشد. لذا مقام واحدیت، حجت بر خلایق است و آن ولایت مطلقه میباشد و چون مرتبهی واحدیت، تعین اول مقام احدیت الجمع است و حجت و دلیل بر آن میباشد، لذا مقام احدیت، حجت بر حجت خلایق و برزخ البرازخ میباشد.
▪️مقام احدیت، آن اسم مکنون و مخزون مستقر در ذات است که ممسوس فی ذات الله بوده و مستأثرهی حق میباشد و ابدا به همان صورت احدی، برای احدی آشکار و معلوم نشده و نخواهد شد؛ «أنا مَعنِی الَّذی لا یَقع عَلَیهِ إسمٌ وَ لا شبهٌ» (خطبه البیان)
▪️و چون جمیع اسماء حسنای الهی از اسم جامع و امّهات اسماء تا اسماء جزئی، ظهورات این کلمهی تامّهی طیّبه هستند، و او بر همهی اسماء و اعیان سیادت و امومت دارد، لذا به امّ ابیها از لسان نبوی نامیده شد.
▪️باطن و سرّ مستودع ولایت مطلقه، حقیقت احدی فاطمی است. «فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِكَ وَ بَضْعَةِ لَحْمِهِ وَ صَمِيمِ قَلْبِهِ وَ فِلْذَةِ كَبِدِهِ» (بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۱۹۹)
«لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ» (مصباح المجتهد، ص ۷۱۱).
از باطن عصمت آن محبوبهی ذات، انوار ائمهی محمدی خارج گردیده است: «وَ سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّهِ» لذا او امّالائمه یعنی حامل انوار ولوی است و حجت ذات بر صاحبان ولایت مطلقه و ائمهی اطهار علیهمالسلام میباشد. او امام الائمه و امامان معصوم مأمومین او هستند. لاجرم فاطمه امامآفرین شد و امامت از او آشکار شد.
▪️فاطمه، ذات نماست. و چون اسم مستأثرهی ذات است، جز حضرات ائمهی اطهار علیهمالسلام همهی موجودات از عرش تا فرش از ادراک کنه حقیقت فاطمه عاجز و بریده شدهاند. فلذا فقط این انوار امامت قابلیت زیارت او را دارند. و تنها ولایت مطلقهی کلیه، کفو اوست. از این رو هم قدر و هم قبرش مجهول است، مگر برای امام اعنی انسان کامل.
▪️وَ هی «لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيم، أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا» (دخان/ ۳،۴،۵). امر حکیم آن سرّ مستودعی است که در متن جان فاطمی به ودیعه گذاشته شده است و آن ولایت کلیهی شمسیه است که به یَد ارادهی فاطمی بسط وجودی پیدا میکند، و از آن مقام مجمل احدی قرآنی، صورت تفصیلی فرقانی مییابد؛ «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ».
▪️تنزل قرآن در صدر محمدی صلی الله علیه و آله است و صدر محمدی، اسم مکنون و مخزون و مستتر و مقنع بالسّرّ فاطمی است که ولایت تامه، تفصیل اوست و ولایت نیز مبدأ اسماء الله است و همهی اعیان ثابته و خارجه، مظاهر این اسماء هستند. پس دریاب سرّ حدیث قدسی را که جابر بن عبدالله انصاری از حضرت رسولالله صلی الله علیه و آله نقل کرده است که خداوند تعالی فرمود: «يا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما». اعنی نبوت مطلقهی ختمیه، ظهور ولایت مطلقه است و ولایت کلیه، ظهور احدی فاطمی است و افلاک که عالم خلق است، تجلی و ظهور نبوت است.
▪️فیض حق به دست فاطمه سلامالله علیها به ولایت و از ولایت به نبوت و از نبوت به خلایق میرسد؛ «سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّه وَ أَرْخَيْتَ دُونَهَا حِجَابَ النُّبُوَّة». (بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۱۹۹)
مفـتقرا مـتاب رو از در او بـه هـیچ سو
ز آنکه مس وجود را فضهی او طلا کند
◾️علی،نقطه آغاز وجود
ص ۲۸۵، نکته ۱۰۷
۱۳۹۰ هجری شمسی◾️
#ح_م
▪️«فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ» (توبه/۱۰۵). خدا ناظر بر اعمال ماست. «أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ» (علق/۱۴) اصلا یکی از اسماء حق متعال خبیر است. خبیر یعنی «فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ» به این معنی که او به کوچکترین اعمال و خطورات ذهنی ما آگاه است. علاوه بر خداوند متعال رسول او یعنی امام زمان او نیز آگاه هست. علاه بر این، مؤمنین که همین اولیاء الهی هستند نیز آگاهند. اولیاء الهی کسانی هستند که تور پهن کردهاند و ناظر هستند. اگر ببینند نفس کسی هنوز رو به سوی عقلانیت دارد خوشحال میشوند. این نفس «تَسُرُّ النَّاظِرِينَ» است که ائمه سلام الله علیهم و اولیاء الهی با نگریستن به آن مسرور میشوند. نفسی که اینگونه است امید به ذبح کردن و نجات دادنش وجود دارد.
در مسلخ عشق جز نکو را نشکند
روبه صفتان زشتخو را نکشند
▪️لذا در کربلا میبینیم که جناب حر که نفسش رو به سوی عقل دارد، ذبح میشود. وقتی که امام حسین علیه السلام هنگام نماز خواندن به حر میگوید که تو با سپاه خود نماز بخوان و من با سپاه خودم، جناب حر که هنوز نفسش رو به سوی عقل کل دارد با اباعبدالله نماز میخواند. این نشان میدهد که این نفس مستعد ذبح شدن است. لذا در کربلا وقتی امام حسین علیه السلام حر را میدیدند مسرور میشدند چون این نفس تَسُرُّ النَّاظِرِينَ است. اولیاء خدا همین گونه هستند. وقتی کسی که نفس مستعدی دارد پیش ولی خدا میرود، ولی خدا از دیدن نفسی که قابلیت ذبح شدن دارد خوشحال میشود و ذبحش میکند. ولی خدا ذابحی است که وقتی شما را ذبح میکند اصلا متوجه آن نمیشوید. لذا یکی از راههای کشتن نفس آن است که انسان خودش را به یک پیر برساند. شکل اتم آن شرکت در مجالس اهلبیت علیهمالسلام است. اولیاء الهی مقید هستند و جلوهای از جلوات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشند.
گر دست نمیدهد وصالش
دست من و دامن خیالش
▪️ما که توفیق نداریم خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برسیم، خدمت دوستان حضرت میرسیم. وقتی شما در کنار پیر نشستید؛ آن پیر به وجود و نور خودش تو را ذبح میکند. دست به باطنت میکشد و اصلاحت میکند. وقتی خدمت حاج آقای دولابی میرسیدیم میفرمود وقتی شما وارد جلسه میشوید من نفس شما را ورق میزنم و به وفق نفس شما حرف میزنم. ولیّ خدا مثل آب کر است و نجاسات اگر در معرض آب کر قرار بگیرد پاک میشود. او نیز طاهر است و طهارت میبخشد.
#ح_م
▪️این طایفه [راسخون در علم] مردمی هستند که به پروردگار خود ایمان آورده، و بر ایمان خود استواری به خرج دادند.
▪️در نتیجه خدای سبحان هم هدایتشان کرد و عقولشان را تکمیل فرمود و نتیجهٔ کمالِ عقلشان این شد که سخنی جز با داشتن علم نگویند، و عملی جز با علم به صحت آن، انجام ندهند.
▪️به همین جهت خدای عزوجل ایشان را راسخین در علم نامید و به کنیهٔ «اولوالالباب» یاد کرد.
◾️ #علامه_طباطبایی
(تفسیر المیزان، ج۳، ص۴۸)◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️اَشهدُ اَنَّ فاطمةَ بنتَ رسولِ الله عِصمةُ اللهِ الکبری و حجةُ اللهِ علی الحُجَج.
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 آجرک الله یا بقیة الله...
▪️شهادت جانگداز یگانه بانوی دو عالم، ام الأئمه، حضرت فاطمة الزهرا سلام الله علیها را به محضر حضرت حجة ابن الحسن ارواحنا فداه، و یکایک شیعیان و محبان آل الله تسلیت عرض میکنیم.
🏴🏴🏴
▪️صَلَواتُ اللهِ و مَلائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علَی الجوهَرةِ القُدسیَّة في تعیُّنِ الإنسیّة، صُورةِ النَّفسِ الکُلیّةِ، جوادِ العالَمِ العَقلیّةِ، بِضعَةِ الحَقیقَةِ النَّبویّةِ، مَطلَع الأنوارِ العَلویّةِ، عَینِ عُیونِ الأسرارِ الفاطمیّة، النّاجیةِ المُنجیّةِ لِمُحبّیها عَن النّار، ثَمَرة شَجَرة الیَقین، سَیِّدَة نِساء العالَمین، المَعرُوفَة بالقَدْر، المَجهُولةِ بِالْقَبرِ، قُرّةِ عَین الرَّسولِ، الزَّهراءِ البَتول، مَحبُوبة ذات الغِیبیة، سِرِّ الحَقیقَة المُحمدیة، روح الوِلایَة المُرتَضویة، اُسوة الخلافة المَهدویة، اُمّ الأئمة الهاشمیة، بَقيّة النُبُوة، شَمسُ الرِّسالَة، مَعدن العِصمَة وَ الحِکمَة، شَفیعة کُبری یَوم القِیامة، فاطِمة بِنت رَسُول الله صلواة الله علیها
🏴🏴🏴@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 #شرحی_بر_حدیث_کساء 🏴 ۱
#اسرار_فاطمی
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»
🏴 اسوه ی حسنهای که در باطن و حقیقت رسول الله مستکن و مستقر است، حقیقت عصمت کبرای فاطمی میباشد. حقائق، اسوه ی رقائقاند و مقام احدی فاطمی دارای رتبه ی امومت و مرجعیت اولی بوده و حجت بر حجج الهیه است. بدین وجه حضرت رسول ختمی صلی الله علیه و آله، آن ناموس و محبوبه ی ذات اقدس غیب الغیوبی را امّ ابیها خطاب فرمود؛ «سَلَلْتَ مِنْها اَنْوارَ الْاَئِمَّةِ» ؛ حقیقت ولایت ائمه ی اطهار، تجلّی نور سیاه ذات، اعنی نور فاطمی میباشد که این حجج تامّه ی الهی و دلایل اراده ی ذات ربوبی در متن جان او مندرجاند و او اصل و معدن آنها میباشد. با اشاره به این جایگاه، حضرت صاحب الأمر روحی فداه فرموده است: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» و چون آن صدیقه ی طاهره، امّ الکتاب وجود و صاحب مقام محمود و تنها امّ ابیهای عالم وجود است، مرجع حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در قبض و بسط و مصائب و شدائد بوده است.
🏴 در واقعهی حدیث شریف کساء، چون بر حضرت رسول ضُعف غلبه کرد به حضرت فاطمه سلام الله علیها پناهنده شد و شاید ضُعف مقام تدلّی و فقر محض باشد و آن سرّ امامت است که هر زمان این تدلّی و ضعف و فقر در نهایت غلبه ممکنه بر ائمه علیهم السلام غالب میشد، مییافتند که به سرّ امامت نائل گشتهاند. افتقار ممکن، مفتاح جود واجب است و چون فقر امام اتمّ فقر ممکن و نهایت بی منتهای آن است، سبب جود اتمّ واجب میشود و بساط کثرات گسترانیده میشود. حاصل این ضُعف و فقر، ظهور ولایت مطلقه با جمیع شئونش تحت قبای احدی فاطمی است لذا حضرت رسول با توجه به این مقام و حصول فقر محض که فخر ممکن است، به کهف و لواء عصمت ذات فاطمی وارد شد و چون در این عبای عزّت پوشیده شد، بدر امامت در سیمای شان به تمامه و کماله تلألؤ نمود که فاطمه امام آفرین است پس حضرت سیده عالمیان و آدمیان فرمود: «اُعیذُک بِاللهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ»
🏴 الله، اسم جامعی است که تحت او همهی اسمای حسنای الهی مستجمع است لذا حضرت فاطمه که مظهر احدیت الجمع است، جناب ختمی مرتبت را از این فقر محض به پناه اسم جامع که تجلّی اسماء و تعین ذات و موطن تقدیر و هدایت الهی است رساند...
#علی_نقطه_آغاز_وجود ، ص ۱۵۴
#ح_م