eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□بحث روايتى سوره کوثر□ □در است كه ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از عباس روايت كرده اند كه گفت: كوثر آن است كه خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد. مى گويد: به بن جبير گفتم از مردم معتقدند كه كوثر نام در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره کوثر□ #تفسیر_المیزان □در #الدرالمنثور است كه #بخارى ابن جرير و حاكم از طريق ابى ب
□بحث روايتى سوره کوثر□ □رواياتى درباره اينكه از () در (فصلّ لربّك و انحر)  كردن دستها در موقع است. در همان كتاب آمده كه ، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب خود، از بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از پرسيد: اين () كه خداى عزوجل مرا بدان فرموده چيست؟ گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى نماز ببندى دستهايت را كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در آسمان هستند، و براى هر چيزى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره کوثر□ #تفسیر_المیزان □رواياتى درباره اينكه #مراد از (#نحر) در (فصلّ لربّك و انحر
□بحث روايتى سوره کوثر□ □ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از و است كه خداى تعالى (در كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون». ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى). : اين روايت را مجمع البيان از از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته و اين روايت را در خود آورده اند. و نيز گفته همه طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى بلند نمودن دست تا گودى زير گلو در هنگام است.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□●تفاوت عارف و عابد●□ □عابد ، کسی است که (علاوه بر واجبات ) بر انجام مستحبات نیز مواظبت داشته باشد . عارف کسی است که با فکر خود (با تمام وجود) به عالم جبروت رو کند و بدون وقفه در پی تابیدن نور حق در سر خویش باشد . پندهای_حکیمانه(در آسمان معرفت ص۳۴۳-۳۴۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○پای مکتب استاد ○□ □○در آن هنگام که قهر و غلبه «خودخواهان» زورگو می خواهند «دانش» و «بینش» و «هنر» تو را خنثی کنند یا وسیله ای برای اجرای قدرت خود قرار دهند و تو «مقاومت» بورزی و در راه حفظ «شخصیت» و ارزشهای انسانی، شدید ترین ناگواری ها را تحمل نمایی و به جهت ناتوانی از همه حقوق حیات خود ساقط گردی، رذل و فرومایه نیستی! بلکه به عکس، تو در این حالات در اوج ایده آل اعلی حیات به پرواز درآمده ای. □○زیرا این توئی که در برابر هجوم یغماگران و عوامل نابود کننده شخصیت، از «منطقه شخصیت» خود پاسداری نموده و با تمامی سربلندی و افتخار در پیشگاه «شخصیت» که جلوه ای از جمال و جلال الهی را در خود دارد قرار گرفته ای. □○تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری جلد ۵، صفحه ۵۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ●■ ■اِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ ثُمَّ اِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ* يعنى حساب شيعيان با ماست. حساب و كتاب شما با ائمّه(عليهم السّلام) است. آنها هم خيلى زود حسابرسى مى‌كنند. اصلا در همان مسيرى كه به سوى آنها مى‌رويم به حساب‌ها رسيدگى مى‌شود. وقتى به آنها رسيديم اصلا حساب نيست. ■شما هم اگر با كسى حساب داريد، دلتان مى‌خواهد در راه كه مى‌آيد با وجدان خودش حسابرسى كند تا وقتى جلو آمد از او مطالبه نكنيد. خداوند وجدان شما را اين‌طورى آفريده است. بنابراين چون شما دوست ائمه(عليهم السّلام) هستيد و آثار آنها در شماست، هرچه نزديك‌تر بشويد حساب‌ها كم مى‌شود. بخشوده و آزاد مى‌شويد. گفت بنده من! آمده‌اى حساب پس بدهى؟ چه دارى؟ گفت هيچ. گفت : خوب كارى كردى آمدى! خوب شد دست خالى آمدى، دستِ پر عيب بود! آيا نشنيده‌اى كه اميرالمؤمنين(عليه السّلام) به كفن سلمان چه نوشت؟ نوشت : ■وَ فَدْتُ عَلَى‌الْكَريم بِغَيْرِ زادٍ ■مِنَ الْحَسَناتِ وَ الْقَلْبِ السَّليمِ؛ ■با دست خالى ـ هم در ظاهر و هم در باطن ـ بر كريم وارد شدم. بعد فرمود : ■وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ كُلَّ شَىْءٍ ■اِذاكانَ الْوُفُودُ عَلَى‌الْكَريمِ؛ ■براى كسى كه مى‌خواهد بر كريم وارد شود، حمل زاد قبيح است. اين اهانت به شخص بزرگ است. دست خالى عيب نيست، دست پر عيب است! تبختر و تعيّن و امثال اينها نبايد باشد. با دست خالى وارد شدن مال جوانمردان عالم است! ■اميدوارم قلبت را براى اهل بيت(عليهم السّلام) بگذارى. بقيه ى اعضا و جوارح آزاد است. با آنها محشور مى‌شوى. الان هم محشور هستى، اميدوارم حشر را همين الان ببينى. هر وقت آن محبّت را كه در قلبت هست، قشنگ ببينى، حشرت با على(عليه السّلام) است؛ حشرت با پيامبر(صلى الله عليه و اله) است، حشرت با خداست. خدا به بركت شما كه طالب هستيد به من هم نشان بدهد؛ من ذكر كنم و شما هم تماشا كنيد! ■*به يقين بازگشت آنان به سوى ماست و مسلماً حسابشان با مااست. سوره ى غاشيه، آيه ى ٢٥ و ٢٦■ ■● مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى كتاب يك، مجلس پانزدهم صفحه ى ١٧٦-١٧٥●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
○ای خدای غفار و بخشنده !گناهان من و گناهان همه ی مردان و زنان مومن را ببخش○ #نماز_یکشنبه @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش سوم1⃣ ● گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان كل
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش سوم2⃣ ● گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان اما كسى كه داراى ايمان به خداى تعالى ا ست ، تكيه بر پايگاهى دارد كه هيچ حادثه و گرفتارى تكانش نمى دهد، و به ركنى وابسته است كه انهدام نمى پذيرد، و چنين كسى امور خود را بر پايه معارفى بنا نهاده كه شك و اضطراب قبول نمی کند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 439 و در اعمالش با روحيه اى اقدام مى كند كه از تكليف الهى صددرصد صحيح منشأ گرفته ، او هيچ سرنوشتى را به دست خود نمى داند تا از فوت آن بترسد، و يا از فقدانش اندوهناك گردد، و يا در تشخيص خير و شرش دچار اضطراب شود. ولى غير مؤمن كه براى خود ولى نمى شناسد، كسى را كه عهده دار امورش باشد ندارد، بلكه خير و شر خود را به دست خودش مى داند، خودش را هم كه گفتيم چه وضعى دارد، پس او در همه عمر در ميان ظلمت افكارى كه از هر سو بر او هجوم مى آورد قرار دارد، افكارى از سوى هواهاى نفسانى ، افكارى از ناحيه خيالهاى باطل ، افكارى از ناحيه احساسات شوم ، اينجا است كه به درستى معناى آيات زير را درك مى كنيم . ((و الله ولى المؤمنين )) ((ذلك بان الله مولى الذين آمنوا و ان الكافرين لا مولى لهم )) ((الله ولى الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الى النور و الذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات انا جعلنا الشياطين اولياء للذين لايومنون )) ((ذلكم الشيطان يخوف اولياءه )) اينكه اضافه مى كنيم كه در آيه شريفه : ((و لا تجد قوما يومنون بالله و اليوم الاخر يوادون من حاد الله و رسوله و لو كانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشيرتهم اولئك كتب فى قلوبهم الايمان و ايدهم بروح منه )) درباره كسانى كه ايمان به خدا و رسول دارند مى فرمايد: اينان ممكن نيست با دشمنان خدا و رسول دوستى كنند، هر چند كه پدر يا فرزند يا برادر يا خويشاوندشان باشد، چون خداوند ايمان را در دلهايشان نوشته و حك كرده و به روحى از خود تأييدشان كرده است ، پس مى فهميم آن حيات جدا از حيات كفار، كه در مؤمنين هست ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 440 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei