eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■ #نماز_هرمس ■●سهروردی نسبت نیایش را با مطلوب، برای سالک همانند نسبت
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■ ■●این نماز که به زبان رمز بیان شده، نمایشگر عروج انسان به عالم قدس است. هرمس، در اینجا اشاره است به نفس ناطقه انسان، ●«نماز» نیز نشان دهنده توجه تام به آن عالم است. ●«شب نزد خورشید» اشاره است به حضور مقصود نفسی پس از ریاضت و سلوک. ●«سپیده دم بامدادی» اشاره است به این که نفس پس از اتصال به انوار الهی از افق بدن طالع می گردد. ●«زمین تیره و منخسف با قریه های پیرامونش» اشاره است به بدن و نیروهای آن ●«پدر» نیز اشاره است به انوار عقلی. ●«رشته شعاع» اشاره است به حکمت نظری و حکمت عملی که از طریق آنها اتصال به عوالم عقلی امکان پذیر می گردد. ■●در ادامه بخوانید:  همایش بزرگداشت●■ ■●از آنچه سهروردی در باب دعا و نیایش بیان داشت می توان به حدس دریافت که مقصود وی از دعا، آن گونه دعایی نیست که تنها در زبان قال محدود شده است، زیرا نسبت زبان قال با آنچه مطلوب است، هرگز مانند نسبت مقدمات برهان با نتیجه آن نمی باشد. به این ترتیب مقصود سهروردی از نیایش در این باب، نیایشی است که در آن، زبان قال با زبان حال و استعداد متحد بوده باشد. به همین جهت است که وی پس از توصیه در مورد دعا، درباره رعایت یک سلسله از قوانین اخلاقی نیز به تاکید سخن می گوید. صبر، توکل، شکر و راضی بودن به قضاء الهی از جمله این امور به شمار می آید.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
■وظیفه ی پدر و مادر چه قدر سنگین است که اگر این جا خراب شود به خدا قسم در آینده مشکل پیش می آید..... ●تمام غذاهای شان، ●خواب شان، ●حالت شان، ●نگاه شان، ●شنیدنشان، ●بی طهارتی شان، ●همه و همه دارد آن خمیر مایه ی ذاتی بچه را می سازد. ■●كتاب پير و جوان صفحه ٣٢ استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
؟ ■●علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس الله سرّه●■ ■امامت قوّۀ الهیّه ای است در نفس امام که با آن بر ملکوت و نفوس اشیاء اطّلاع و سیطره پیدا می کند. و این قوّه در هر که باشد امام است و در هر که نباشد امام نیست. دست انتخاب را در آن بهره ای نیست. ■●«امام شناسی» ج ۱ ص ۲۳۹ با اندکی تلخیص●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●یک نوبت که همراه با رفقا به نجف مشرّف بودیم، من برای زیارت به حرم مطهّر امیرالمؤمنین علیه السّلام مشرّف شدم که یکباره دیدم حرم خلوت شد. گویا در داخل ضریح بودم و حوض بزرگی که آب بسیار زلالی در آن بود، در وسط قرار داشت و جامهای بلوری سبزرنگ زیادی روی لبهی حوض، دور تا دور چیده شده بود. حضرت امیر علیه السّلام هم روی تختی که ارتفاعش نیم متر بلندتر از حوض بود، نشسته بودند. من هم کنار دست حضرت نشسته بودم و تماشا میکردم. ■●تعدادی ملائکه هم که لباسهای کمرچین بلند بر تن داشتند و هم بال داشتند و هم دست، کنار حوض، گوش به فرمان حضرت علیه السّلام ایستاده بودند. از بیرون ضریح هم صدای برخی زوّار میآمد که التماسآمیز میگفتند. یا علی، یا علی. گاهی اوقات حضرت با چوب کوتاهی که در دست داشتند، اشاره میکردند و آن ملائکه یک جام از آن حوض پر میکردند و به اطراف حرم، روی سر زوّار میریختند. بلافاصله صدای صلوات از همه بر میخاست. ■●گاهی اوقات به اشاره‌ی حضرت یک جام پر میکردند و بر سر یک نفر میریختند که اینجا صدای صلوات یک نفر از بیرون ضریح بلند میشد. در همین اثناء دیدم شخصی گویا از بیرون ضریح به هوا پرید. ملائکه به دستور حضرت او را گرفتند و از بالا به داخل ضریح آوردند و کنار حوض خواباندند و پیاپی جامها را از آن حوض پر میکردند و به دهانش میریختند، ولی هر چه از آن جامها به او میدادند، دست بر نمیداشت و دائم میگفت: یا علی، یا علی. آنقدر از آن جامها به دهانش ریختند تا اینکه مثل خیک پر از آب شد. آن‌وقت ملائکه او را بلند کردند و به طرف آسمان پرتاب کردند. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ٦٦٤ ■●امام صادق علیه السّلام فرمودند: همانا حسین بن علی علیهما السّلام از نزد پروردگارش نگاه می‌کند به موضع اردوگاهش و محلی که شهدا با او قرار دارند و به زائرانش نیز نظر می‌اندازد، در حالی که ایشان به خوبی آن‌ها را و نام‌هایشان و نام پدرانشان و درجات آن‌ها و منزلت آنها را نزد خداوند، بهتر از احدی از شما نسبت به فرزندانش می‌شناسد، و به درستی که امام حسین علیه السّلام می‌بیند چه کسی ساکن کربلا شده (جهت زیارت) و برای او استغفار می‌کند و از پدران بزرگوارش می‌خواهد برای او استغفار کنند و می‌فرمایند: اگر زائر من می‌دانست، آنچه را که خداوند برای او مهیّا نموده است، شادی‌اش بیشتر از غمش می‌شد و همانا زائر امام حسین علیه السّلام از زیارت برمی‌گردد در حالی که هیچ گناهی بر او باقی نمی‌ماند. ■●إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع عِنْدَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَنْظُرُ إِلَى مَوْضِعِ مُعَسْکَرِهِ وَ مَنْ حَلَّهُ مِنَ الشُّهَدَاءِ مَعَهُ وَ یَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ هُوَ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ دَرَجَاتِهِمْ وَ مَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَحَدِکُمْ بِوَلَدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَرَى مَنْ سَکَنَهُ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ آبَاءَهُ ع أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لَهُ وَ یَقُولُ لَوْ یَعْلَمُ زَائِرِی مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَهُ لَکَانَ فَرَحُهُ أَکْثَرَ مِنْ غَمِّهِ وَ إِنَّ زَائِرَهُ لَیَنْقَلِبُ وَ مَا عَلَیْهِ مِنْ ذَنْبٍ ■●وسائل الشیعه، ج ١٤، ص ٤٢٣●■
■عاشورا تا اربعین، دربرگیرنده‌ی قوس نزول و قوس صعود است. در تعیّن، این یک سیر کامل است. لذا یک دوست اهل‌بیت علیهم السّلام، یک مؤمن، یک شیعه‌ی دلداده‌ی اهل‌بیت علیهم السّلام، در این چهل روز یک چلّه‌ی کامل را طی می‌کند....
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 🏴■●قوس نزول و صعود در هستی، سفر چهل‌روزه‌ی قافله‌ی اسرا و سل
■●قوس نزول و صعود در هستی، سفر چهل روزه قافله اسرا و سلوک حسینی علیه السّلام - ۲●■ ■●سالکانی که سلوک حسینی دارند، در این چهلّه بین عاشورا تا اربعین، به عشق و محبّت اباعبدالله الحسین علیه السّلام مسیر سلوک را به قافله سالاری زینب کبری طی می‌کنند و در پایان این چهل روز به انتهای سیر و سلوک عارفانه‌ی خود در مکتب اباعبدالله علیه السّلام نائل می‌شوند. ■●در انتهای این راه سالک سبیل حسینی به ارشاد زینب کبری از پوسته و حجب بیرون می‌آید؛ چشم باطنش به جمال اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام گشوده می‌شود؛ به زیارت وجود نورانی اباعبدالله الحسین علیه السّلام نائل می‌شود. ■●روایات متعدّدی که در بحث زیارت اربعین داریم، حقیقتش اینجاست. گرچه زیارت ظاهری اربعین هم خیلی بزرگ است؛ خوشا به سعادت کسانی که امروز موفّق شدند در سرزمین کربلا مرقد مطهّر اباعبدالله الحسین علیه السّلام را زیارت کنند؛ امّا حقیقت آن روایات، این زیارت ظاهری نیست؛ این سایه‌ای و رقیقه‌ای از آن حقیقت است. ■●لذا در روایات داریم: مَنْ زَارَ الْحُسَیْنِ علیه السّلام ، نه آنکه مَنْ زَارَ مرقد الْحُسَیْنِ علیه السّلام؛ کسی که خود اباعبدالله الحسین علیه السّلام را زیارت کند. خود اباعبدالله علیه السّلام را زیارت کردن نتیجه‌ی همین اربعین و چهلّه نشینی است که با ارشاد زینب کبری سلام الله علیها، تحت جاذبه‌ی عشق اباعبدالله الحسین علیه السّلام انجام می‌شود و در انتهای آن، دیده‌ی دل سالک سبیل حسینی باز می‌شود و در آیینه قلب خود، جمال اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام را زیارت می‌کند؛ زائر حقیقی اربعین چنین سالکی است. ■●امیدواریم خدای متعال توفیق چنین سلوکی را بدهد که بتوانیم به ارشاد زینب کبری سلام الله علیها چنین چهلّه‌ای بنشینیم و به زیارت حقیقت حسینی نائل شویم. ■●امیدواریم به برکت این روز بزرگ و به برکت صاحب این روز بزرگ و به برکت صاحب عزای این روز بزرگ، خدای متعال عنایت فرماید و امر فرج منتقم خون اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام، وجود مقدّس بقیّة الله الاعظم ارواحنافداه را اصلاح فرماید و در ظهور آن حضرت تعجیل فرماید و پرچم یا لَثاراتَ الحُسَین را به دست باکفایت بقیه الله الاعظم ارواحنافداه به اهتزار درآورد و توفیق سربازی و جانبازی در رکاب آن حضرت را در آن قیام عظیم خون‌خواهانه‌ی حسینی به همه ما عنایت فرماید. ■●امیدواریم خدای متعال ما را درس آموز مکتب و سالک مسلک اباعبدالله الحسین علیه‌ السّلام قرار دهد و با جاذبه‌ی عشق حسینی توفیق طیّ این طریق را به همه ما نصیب فرماید. ■●«استاد مهدی طیّب»●■
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیه 255 سوره بقره قسمت چهارم بخش سوم2⃣ ●مراد از کرسی و همچنين از اين دو روايت و رواياتى كه مى آيد
آیه 255 سوره بقره قسمت چهارم بخش سوم3⃣ ●مراد از کرسی و اين موجودات همانطور كه معلوم است به علمى بى نهايت و غيرمقدر، يعنى موجود در ظرف علم است به وجودى غير مقدر و بى اندازه ، همچنين با حدودى كه دارند معلوم و موجود در ظرف علم هستند و اين علم يعنى علم به محدودات بطورى كه توضيحش خواهد آمد، همان كرسى است . و چه بسا همين معنا از جمله : ((يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم )) نيز استفاده شود، براى اينكه معلوم خدا را عبارت دانسته از ما بين ايديهم و ما خلفهم ، و اين دو معنا: (ما بين ايدى و ما خلف ) در عالم ماده با هم جمع نمى شوند، پس ناگزير بايد مقامى باشد كه حال و آينده ، و خلاصه تمامى چيزهائى كه در زمان و مكان و امثال آن متفرق هستند، در آنجا به يك مكان جمع باشند، و مسلما اين وجودات كه در آن مقام يك جا جمع هستند وجودات غير متناهى نيستند، زيرا اگر وجود و كمالى غير محدود و غير مقدر مى داشتند، ديگر صحيح نبود با جمله : ((و لا يحيطون بشى ء من علمه الا بما شاء))، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 519 علم به پاره اى از آن موجودات را استثنا كند، و بفرمايد: شفيعان به مقدارى از آنها كه خدا خواسته باشد علم پيدا مى كنند، پس معلوم مى شود آن مقام ، مقامى است كه شفيعان مى توانند به بعضى از حقايق آن احاطه يابند، در نتيجه معلوم مى شود آن مقام مرحله علم به محدوات و مقدرات است ، البته به آن جهت كه محدود ومقدر هستند، (و خدا داناتر است ). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●لزوم تألیف در دفاع از اهل‌بیت علیهم‌السلام حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■●در این زمان بیش از هر چیز به افرادی از علما و محققین فاضل و باتقوا محتاجیم که در علم کلام و به‌خصوص در بحث امامت و حقانیت اهل‌بیت علیهم‌السلام به تألیف بپردازند، به‌گونه‌ای‌که هر عامی و عالمی بتواند قبول کند، و مطالب را آن‌چنان مستدل و برهانی و آشکار بیان کنند که هر منصفی ببیند بپذیرد و تمام ابهامات و ایراد و شبهات آن را بر طرف نمایند. ■●این امر از بهترین سرمایه‌های علمی است که یک دانشمند و عالم دینی می‌تواند به نفع اسلام و مسلمانان تقدیم نماید و از خود به یادگار گذارد و از باقیات صالحات او به‌شمار بیاید. ■●البته این تألیفات باید بدون سبّ و لعن و فحاشی باشد، نظیر تألیفات مرحوم شرف‌الدین، و سید محسن امین و نظیر مرحوم ابن‌شهرآشوب، صاحب مناقب، و امثال ایشان از بزرگان علمای شیعه که در تألیفاتشان سبّ و لعن ندارند، به‌خلاف برخی از علمای اهل تسنن که در امامت و خلافت به فحاشی پرداخته‌اند. ■●در محضر بهجت، ج۲، ص۳۵۶●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
. ■●عدالت و تقوای یک روحانی را با این امور می‌سنجند!●■ . ■●هر كسى در هر مقام و هر درجه و هر طبقه و هر سنى كه هست يك نوع هواى نفس دارد. مقياس هواپرستى يك عالم روحانى اين نيست كه ببينيم مثلًا شراب مى‌خورد يا نمى‌خورد؟ قمار می‌کند یا نمی‌کند؟ نماز و روزه را ترک می‌کند یا نمی‌کند؟ ■●مقياس هواپرستى او در جاه و مقام و ميل به دست بوسى و شهرت و محبوبيت و علاقه به اينكه مردم دنبال سرش حركت كنند و در مصرف بيت المال در راه آقايى خود و يا باز گذاشتن دست كسان و خويشان و مخصوصاً آقازادگان گرام در بيت المال و امثال اينهاست ■●(استاد مطهری، ده گفتار، ص ۱۲۶، با تلخیص)●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● استادعلی صفائی حائری (عین-صاد)●■ ■به رؤسای هیئت حسینی که سر خوشامدگویی عزاداران و کجا ایستادن و کجا نشستن، به جان هم افتاده بودند، گفته بود: ■آنها که در نینوا حسین را کشتند، همان هایی بودند که از یک لقمه نگذشتند. از یک چای داغ نگذشتند، از اول و دوم نگذشتند تا آنجا که نتوانستند از گندم ری هم بگذرند ☑️تا آنجا که دستشان را هم با خون حسین شستند. ■●کتاب صراط صفحه ۹۳●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■ #نماز_هرمس ■●این نماز که به زبان رمز بیان شده، نمایشگر عروج انسان ب
■●یادداشت های فلسفی و عرفانی●■ ■● سهروردی پس از بیان اهمیت دعا، هر یک از دوستان خود را مخاطب ساخته و می گوید: ■●هر شامگاه و بامداد به حساب رسی خود پرداز، و به گونه ای عمل کن که امروز تو از دیروزت بهتر باشد هرچند که بهتر بودن امروز در مقام مقایسه با دیروز، کم و ناچیز است. زیرا در غیر این صورت، در زمره زیان کاران خواهی بود. ■●اموری که عواقب و تبعات آن برای تو سنگین است ترک گو و از این طریق به سرّ باطن خود روحانیّت بخش. ■●در هر روز مرگ را چندین بار به یاد آور، هشیار باش که به سوی حق رهسپار خواهی بود، در حفظ ناموس کوشا باش تا آنکه آن نیز تو را حفظ نماید. ■●کار امروزت را به فردا وامگذار، زیرا هر روزی که فرا می رسد کارهایی باید در آن انجام پذیرد که مخصوص همان روز است و شاید تو فرصت انجام آن را نیابی، ■●تا آنجا که میتوانی از محبت غیر خدا در گذر، و از هرگونه اندیشه پست و ناروایی که تو را به پستی می کشاند نیز در نخستین فرصت دوری گزین، مبادا که آن اندیشه نیرو گیرد و تو را از حق باز دارد. ■●بر تو باد به صدق و راستی، پس هرگز نفس خود را به ملکه دروغ آلوده مساز زیرا اگر به دروغ آلوده گردی خواب ها و الهامات تو تباه گشته و لوح ضمیرت به نقش هایی منقوش گشته و به آنها خو می گیرد که حق نخواهد بود. ■●هرگز به کسی ستم روا مدار، زیرا که قیّم این عالم، انتقام او را از تو خواهد گرفت. به موری آزار مرسان زیرا قیّم این عالم همان گونه که تورا مورد رحمت خویش قرار داده او را نیز مورد رحمت خود ساخته است. ■●بارها بیندیش پس آنگاه سخن بگو، آنجا که تو با سخن گفتن خود در زمره صالحان قرار میگیری ممکن است با سکوت خود بتوانی به مقام فرشتگان مقرب نائل گردی. ■●در هر امری از امور جانب حق را رعایت کن و با خداوند بدان گونه داد و ستد داشته باش که أبناء نوع تو از آن آگاه نباشند، بدان و آگاه باش که چشم هایی از عالم ملکوت همواره به تو می نگرند. محرمات الهی را پیوسته بزرگ شمار، چون که چشم های خداوند هرگز به خواب نمی رود، از قسم بپرهیز اگر چه راست گویی. با پدر و مادر خود مهربان باش. ■●کسانی به کیفر عذاب گرفتار آمدند که مرتکب گناه شدند و قیّم عالم بر آنان خشم گرفت. گناه کوچک مرتکب مشو، چون که ارتکاب گناهان کوچک ارتکاب گناهان بزرگ را آسان می سازد.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■●تٱملی در زیارت‌نامه اربعین●■ ■امام حسین علیه السّلام در آن فضای اختناق آنقدر شفّاف، حقّ و باطل را روشن و رسالت سنگین انسان‌های اهل ایمان را تبیین کردند که دیگر برای کسی عذر و بهانه‌ای نماند ...
■●زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش اول●■ ☑️جابر جامه احرام بر تن می‌کند، یعنی حقیقت کعبه اینجاست. ■●جابر بن عبدالله انصاری صحابی خوبی برای پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم بود و سنّ بالایی هم داشت، حسنین علیهما السّلام به او عمو می‌گفتند و به شدّت به او علاقمند بودند. جابر هم به شدّت دل سپرده‌ی آنها بود. این است که وقتی خبر شهادت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام در مدینه به او رسید،  بی درنگ با یارش عطیّه، برای آمدن به کربلا و زیارت تربت پاک حسینی مصمّم شدند. ■●بارها اشاره کرده‌ام که اینکه نقل می‌کنند عطیّه خادم جابر بن عبدالله انصاری بود، تصویر کوچکی از عطیّه در ذهن‌ها ترسیم می‌کند. عطیّه یک مفسّر و محدّث بزرگ است. این‌گونه نیست که فرد معمولی و دون پایه‌ای باشد، شخصیّت بزرگی است. ■●راز این را هم که خدمت به جابر را اختیار کرده بود، خدمت عزیزان عرض کرده‌ام. بعضی از کسانی که می‌خواهند در مسیر عبودیّت و طریق بندگی حضرت حق و در راه دین رشد بزرگی نصیبشان شود، یک ولیّ خدا، یک انسان والامرتبه و عظیم القدر را پیدا می‌کنند و برای اینکه بتوانند بیست و چهار ساعته از محضر او بهره ببرند؛ برخلاف دیگر شاگردان و مریدان که ممکن است تنها ساعاتی از روز اجازه داشته باشند در حضور او باشند؛ افتخار خدمتکاری آن شخص را پذیرا می‌شوند و از این طریق امکان پیدا می‌کنند دائماً در حضور او باشند و از همه‌ی حالات، رفتار و سخنان او بهره ببرند و درس بگیرند. عطیّه هم از این شمار بود. ■●کمااینکه خود ائمّه علیهم السّلام هم از این نوع خدمتگزاران داشتند که بسیار عظیم القدرند. مثلاً قنبر که غلام امیرالمؤمنین علیه السّلام است؛ فکر نکنیم او یک خدمتکار معمولی بوده است؛ او انسان اهل معرفت، اهل معنویّت و شخص بسیار والامقامی است؛ منتها این توفیق فوق‌العاده ای بود که خدمتگزاری امیرالمؤمنین علیه السّلام به او این فرصت را می‌داد که بتواند همواره در کنار حضرت علی باشد و از وجود مقدّس و نورانی ایشان استناره و کسب نورانیّت کند. سایر ائمّه علیهم السّلام هم بعضاً چنین افرادی را داشتند. ■●عطیّه خدمت کردن به جابر را در این سفر افتخاری برای خود و فرصتی برای همراهی و حضور در محضر جابر می‌دانست. این دو نفر از مدینه به سمت کربلا حرکت کردند و روز بیستم ماه صفر، صبح هنگام وارد سرزمین کربلا شدند. جزء به جزء ماجرا ثبت شده است. ■●جابر بن عبداللّه انصاری در نهر فرات غسل کرد و جامه احرام بر تن پوشید که این خیلی معنا دارد. جامه احرام جامه‌ای است که برای طواف خانه خدا بر تن می‌کنند. گویا جابر با این عمل خود یک سخن بسیار بزرگ و عمیق را به همه‌ی آینده تاریخ خودش اعلام می‌کند. ■●او می‌گوید حجّ حقیقی اینجاست؛ روح حج اینجاست. کعبه‌ای که در آن روزگار، مطاف کسانی بود که حسین را در سرزمین کربلا تنها گذاشتند، جز یک جنازه‌ی بی روح نبود؛ همان‌طور که اگر روح از پیکر انسان خارج شود، آن پیکر اثری ندارد؛ کاری از آن بر نمی‌آید؛ کسی نمی‌تواند فایده و بهره‌ای از آن ببرد؛ جنازه‌ی مرده‌ای است که گوشه‌ای افتاده است و بعد از چند صباح هم متعفّن می‌شود و خودش منشأ بسیاری از آلودگی‌ها و انحرافات می‌گردد. ■●جابر با عمل خود می‌گوید روح کعبه، حسین است؛ روح کعبه ولیّ اعظم خداست. کعبه یک پیکر است؛ کعبه یک پوسته است؛ محتوای آن ولایت است و این یک باور عمیق برای همه ماست. ■●کعبه اگر حرمتی دارد به خاطر این است که محلّ تولّد امیرالمؤمنین علیه السّلام است؛ محلّ نزول نور ولایت علویّه در عالم خاک است. منهای آن، کعبه فقط یک اتاق است که با سنگ ساخته شده است. ■●کعبه همه ارزشش را از حقیقت ولایت ولیّ الله اعظم گرفته است. کعبه بدون ولایت هیچ نیست؛ یک جنازه مرده است. یک پیکره بی خاصیت و بی اثر است. شاهدش را هم همین امروز در دنیا می‌بینیم. این طواف‌هایی که دور کعبه می‌شود، پیامدها و آثارش کو؟! بسیاری اشخاص هر ساله به مکّه می‌روند؛ دور کعبه طواف می‌کنند؛ حج به جا می‌آورند؛ عمره‌های متعدّد می‌روند؛ امّا کدام تحوّل؟ کدام آثار سازنده را از این طواف‌ها با خودشان به ارمغان می‌آوردند؟ چرا؟ ■●چون روح ولایت در این کعبه نیست. کعبه تهی از ولایت یک پیکره‌ی بی خاصیت و یک پوسته‌ی بدون محتواست. کعبه‌ای که می‌توان به دور آن گشت، در حالی که پسر پیغمبر را در غربت و تنهایی تشنه کام ذبح می‌کنند، چه خاصیتی دارد؟! چه بو و اثر و چه نشانه‌ای از حقیقت و شایستگی ها دارد؟ هیچ! ■●لذا جابر جامه احرام بر تن می‌کند؛ یعنی حقیقت کعبه اینجاست؛ روح کعبه اینجاست. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■