eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□●آیت الله بهجت قدس سره●□ □●یکی از علما نقل می کردند: «به آقا گفتم: «برای نماز شب چه کار کنیم که موفق شویم؟ هر کاری می کنیم بیدار نمی شویم». ایشان دو تا نکته را فرموده بودند: «نماز اول وقت را از دست نده، ولو بلغ ما بلغ. [یعنی هر چقدر که برایت مقدور است.] هر جایی که بودی، در جنگل، در صحرا هم که باشی، همین که اول وقت شد، نمازت را بخوان». دوم اینکه فرموده بودند: «من خودم می آیم بیدارت می کنم.» و ایشان تا سه شب با یک صدای بلند بیدارم می کرد». (براساس خاطره یکی از شاگردان) □●ذکرها فرشته اند، ص٨٣●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○هدیه علامه طباطبایی به آیت الله ○□ □پس از آمدن مرحوم آیت اللّه کشمیرى به ایران، مرحوم علامه طباطبایى به دیدن ایشان رفت و این نکته را به عنوان هدیه به ایشان بیان کرد: هر گاه به مشکلى برخوردید، به پشت بام رفته، دو رکعت نماز خوانده و به امام زمان علیه السلام هدیه نمایید. □پس از نماز، رو به قبله، تلاش کنید خود را از افکار و پراکندگى و تشتت خالى کنید. در آن هنگام هر چه به ذهنتان رسید، اشاره و الهام و تلقینى است از حضرت ولى عصرعلیه السلام براى رفع مشکل. □○میناگردل، ص ۱۲۱ و ۱۲۲○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●در كتاب شريف اصول كافى از جناب امام صادق (عليه السلام ) روايت شده است كه : شخصى همراه حضرت عيسى عليه السلام بود تا به دريا رسيدند و با حضرت بر روى آب راه مى رفتند و از دريا مى گذشتند - اين جانى كه در آب تصرف مى كند، اين همان جان است كه مرده را زنده مى كند، و ابراء اكمه و ابرص مى نمايد و جانهاى مرده را زنده مى كند و حيات مى دهد، و هر كسى كه به تعليم معارف حقه نفوس را احياء مى كند عيسوى مشرب است - آن شخص كه ديد بر روى آب مثل زمين هموار عبور مى كنند. در عين عبور به اين فكر افتاد كه حضرت چه مى گويد و چه مى كند كه بر روى دريا اينگونه راه مى رود ديد حضرت مى گويد بسم الله ، از روى عجب به اين گمان افتاد كه اگر خودش از تبعيت كامل بيرون آيد و مستقلا بسم الله بگويد مانند حضرت مى تواند بر آب بگذارد، از كامل بريدن همان و غرق شدن همان ، استغاثه به حضرت روح الله نمودن آن جناب نجاتش داد. □●آنچه كه مسلم است آن است كه بايد دل به صاحب ولايت داد تا به مقصود دست يافت . لذا در قيامت كبرى نفس ناطقه انسانى هر كسى با امام و مراد خويش محشور مى گردد. □●انسان را قابليت و لياقتى است كه اگر نهال وجودش را به دست مربيان كامل و مكمل بسپارد، و دستورالعمل باغبان دين و نهال پرور و انسان ساز را در متن وجود و شؤون زندگيش پياده كند آنچنان عروج وجودى و اشتداد روحى پيدا مى كند كه اگر در مقام تمثيل بخواهيم حقيقت آن را بازگو كنيم و نمايش دهيم ، شجره طوبى الهى مى شود كه اصلها ثابت و فرعها فى السماء تؤ تى اءكلها كل حين باذن ربها. □●شرح دفتر دل استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●استاد علی صفایی حائری: ●■ ■●کار اول من و تو این است که خود را بسازیم ، زیرا (دیگرسازی) ممکن نیست ؛ تا (خودسوزی) صورت نگرفته باشد (خودسازی) نمی شود ، مگر این که انسان ، شهامت خودسوزی را بیابد و با دست توانای خویش شعله ای بر افروزد ، کثافت ها و آلودگی های وجودیش را بسوزاند و تولدی تازه بیابد . « افسوس » که ما ، پیش از آن که از آلودگی ها پاک شده باشیم بر خویش عطر پاشیده ایم و خویشتن را جز آن که هستیم به دیگران معرفی کرده ایم . ما به جای آن که « رنگ خدا » را گرفته باشیم ، به خدا رنگ زده ایم . چگونه می خواهیم دیگران را بسازیم و از اسارت ها رها سازیم ، در حالی که هنوز خویش را نساخته ایم ؟ ما که خود اسیریم ، چگونه سخن از آزاد کردن دیگران می گوییم ؟! نمی توان بار رسالت الله را بر دوش داشت تا زمانی که بنده غیر اوییم . پس باید از حاکمیت غیر او آزاد شد . ■●تربیت کودک ، علی صفایی حائری ، ص ۱۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، این مرکب تو که تو دراین دریای طبیعت و عالم کونْ آن را بمسکن خود کرده‌ای و بران اعتماد ساخته، آن هم از آب این دریاست، لکن فسرده شده است بعملی غریب، و نزدیکست که ناگهی گداخته گردد، و بآب دریا برآمیزد، و ترا بر روی آب بگذارد □○بی‌مرکب، و مرکب تو اگر دانی و آموخته‌ای شناوری بود، و اگر ندانی و نیندوخته‌ای بر خطر باشی و بهلاک نزدیک. □○ ، آب تا روشن بود هر آنچه در اندرونش بود از دیده نهان نماند، و چون تیره شود حجاب دیده کند، و در وی چیزها نتوان دید؛ و همچنین فروغ آفتاب در هوا دیده بدان فروغ چیزها بیند درست، و چون دود و غبار و بخار برخیزد، و با هوای روشن بیامیزد، حجاب کند، واگر چه فروغ آفتاب بود نتواند دید چیزها را؛ همچنین فروغ خرد که با چیزهای کثیف تیره بیامیزد تیره شود، و صورتهای عقلی را ننماید، □○پس آنچه در ذات وی بود نبیند، و خاصیتهای عقل باوی نماند، پس نفس نیازمند و درویش و نادان بماند، و راه رستگاری خود نبیند و نشناسد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●تمدنی که به سمت تمدن اسلامی باشد، می‌رود به سمت اینکه بندگی کند و شرایط را برای بندگی آماده کند. □●در مقابل این تمدن، تمدنی است که می‌رود به سمت اینکه خدایی بکند. □●در مورد می‌گویند اگر ۱۰ ساعت پیش ایشان می‌نشستی، نمی‌فهمیدی که چه علمی دارند. فکر می‌کردی از آن آخوندهای معمولی هستند. □●برای چه حرف بزند؟ برای چه بخواهد خودش را نشان بدهد؟ اگر سؤالی می‌کردند، پیش فرضش این بوده که می‌گفته نمی‌دانم. □●این علامه طباطبایی بوده است با آن عظمتش... تلْکَ ﭐلدَّارُ ﭐلْئَاخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ... اين خانه آخرت را به کسانی اختصاص ميدهيم که ...لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي ﭐلْأَرْضِ... نميیخواهند در زمين برتری نمايند. چنین شخصی اصلاً علوّ نمی‌خواهد. پس می‌زند علوّ را، دنبال علوّ نیست... . @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●■ ■●در کتاب خوانده بودم و خودم هم در ایام جوانی که زراعت داشتم، تجربه کردم که اگر پوست گرگ را باریک ببُرند و با آن الک درست کنند و بذر را با آن الک کنند، زراعت دیگر آفت نمیزند. آن‌قدر گرگ قوی است که آفتها مثل ملخ و سن از زراعتی که بذرش با پوست گرگ تماس پیدا کرده است، میترسند. ■●موت را هم مثل گرگ تصّور کنید؛ البته جسارت به موت نشود، چون موت بسیار شریف است؛ امّا از این نظر میتوان موت را به آن مثل زد که اگر کسی با موت تماس پیدا کند، دیگر هیچ آفتی به او نخواهد رسید و شیطان و دنیا و نفس، دیگر نخواهند توانست به او آسیب برسانند. ■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مثنوی     ○ ۲ ○ □○مطلب مورد توجه بعدی، #نی است که سخنان گوناگونی پیرامون آن گفته شده است. عده‌
     □ ۳ □ ○سینه خواهم شرحه شرحه از فراق ○تا بگویم شرح درد اشتیاق □○«اَنَا عِندَ المُنکَسِرَةِ قُلُوبُهُم»؛ او سینه‌ای می‌خواهد که از فراق پاره پاره شده باشد. باید دل شکسته و پاره پاره بیاوری که در کوی ما شکسته دلی می‌خرند و بس. فقط چنین سینه‌ای می‌تواند اشتیاق به معشوق را درک کند. آری! سینه شرحه شرحه، دل بسیط و ساذجی است که حرم الهی است. چنین قلبی را رسد که شرح درد اشتیاق بسراید. آنکه در قید حدود قعود کرده از شوق صعود و عروج چه بهره ای دارد تا از دریدن بندهای غیریت بگوید؟ درد اشتیاق بالاترین دردهاست؛ ○حسن معشوق را چون نیست کران ○درد عشق را نهایت نیست □○گاه در قرب و وصل درد اشتیاق اشد از فراق و هجران است: ○گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ○ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم □○در مقام قرب جلوات بی منتهای معشوق رخ بنماید عاشق خود را در نهایت بعد می‌بیند یعنی به جلوه ای واصل می‌شود و به تجلی جلال به فراق مبتلا! چون خاصیت توحید همین است، تا می‌بینی نزدیکی دور می‌شود؛ «بَعُدَ فلا يُري‌، وَ قَرُبَ‌ فَشَهَدَ النَّجوي‌». ○بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت ○واندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت ○گفتمش در عین وصل این گریه و فریاد چیست ○گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت...