eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مثنوی     ○ ۲ ○ □○مطلب مورد توجه بعدی، #نی است که سخنان گوناگونی پیرامون آن گفته شده است. عده‌
     □ ۳ □ ○سینه خواهم شرحه شرحه از فراق ○تا بگویم شرح درد اشتیاق □○«اَنَا عِندَ المُنکَسِرَةِ قُلُوبُهُم»؛ او سینه‌ای می‌خواهد که از فراق پاره پاره شده باشد. باید دل شکسته و پاره پاره بیاوری که در کوی ما شکسته دلی می‌خرند و بس. فقط چنین سینه‌ای می‌تواند اشتیاق به معشوق را درک کند. آری! سینه شرحه شرحه، دل بسیط و ساذجی است که حرم الهی است. چنین قلبی را رسد که شرح درد اشتیاق بسراید. آنکه در قید حدود قعود کرده از شوق صعود و عروج چه بهره ای دارد تا از دریدن بندهای غیریت بگوید؟ درد اشتیاق بالاترین دردهاست؛ ○حسن معشوق را چون نیست کران ○درد عشق را نهایت نیست □○گاه در قرب و وصل درد اشتیاق اشد از فراق و هجران است: ○گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ○ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم □○در مقام قرب جلوات بی منتهای معشوق رخ بنماید عاشق خود را در نهایت بعد می‌بیند یعنی به جلوه ای واصل می‌شود و به تجلی جلال به فراق مبتلا! چون خاصیت توحید همین است، تا می‌بینی نزدیکی دور می‌شود؛ «بَعُدَ فلا يُري‌، وَ قَرُبَ‌ فَشَهَدَ النَّجوي‌». ○بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت ○واندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت ○گفتمش در عین وصل این گریه و فریاد چیست ○گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت...
□○" تصویر در آب "○□ □○...و به یاد آوریم قصه مادرمان حوّا را که گفت: من وقتی چشم به عالم هستی گشودم زیر پایم گُل و ریحان بود و بالای سرم آبی عظیم آسمان. ناگاه چشمم به ماده ای درخشان افتاد که از سیاهی حفره ای بیرون می آمد و نمی دانستم که آب است و از چشمۀ واقع در غاری می جوشد. آن ماده به تدریج در اطراف گسترده شد و من دیدم آن آبیِ لطیف آسمان عیناً به زمین فرود آمده است. نزدیک رفتم تا اینهمه شکوه و زیبایی را از نزدیک تجربه کنم. ناگاه چشمم به موجود زیبایی افتاد که از آن بدیع تر در خاطرم نمی گنجید‌. مدهوش و حیران آن جمال و عاشق و شیدای آن موجود شدم و اگر همان دم ندایی از غیب نگفته بود این موجود عکس جمال توست که در آب افتاده است من تا پایان عمر عاشق آن صورت شده بودم و از عشق خود جان می سپردم. 🍀تمام دختران عالم عکس همان حوّا در آبند و جمله چون حوّا به عشق خود گرفتار امّا بی خبر. □○برگرفته از پیشگفتار کتاب " در صحبت سعدی " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○معرفت نفس باب الابواب است، دری است ڪہ آدم را بہ سوے عالم غيب و موجودات و بہ ذات حق و صفاتش و افعالش می ڪشاند. □○شرح فارسی اسفار _جلد ۱ | صفحہ۹۳ علامہ حسن زاده ے آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●يك دهه از ماه عظیم رجب المرجّب طی شد...●□ □روزهای بسیار گران قدر و لحظات بسیار گران سنگ این ماه باید به راستی غنیمت شمرده شود، ماهی که در احادیث نام گرفته است، □ماهی که بنا به برخی از روایات اعظم شهور و بزرگ ترین ماه های الهی است، □ماهی که ماه غوطه ور شدن در نهر رجب است، نهری که از نهرهای بهشت و سرشار از نور و معنویت و عرفان است. □ماه عبادت، ماه خلوت های عارفانه، ماه ذکر، ماه تلاوت قران، ماه شب زنده داری ها،ماه استغفار و دعا و نیایش و زیارت اهل بیت علیهم السّلام، ماه همۀ خوبی ها و پاکی ها، ماه وجود خویش از هر چه غیر خدایی است. ماه بسیار عظیمی است، □ماه است، ماه امیرالمومنین علیه السّلام است، □ماه تخلیه است، □ماه عظیم القدری که سپاس این که خدا ما را موفق کرد که یک بار دیگر مهمان این ماه عظیم باشیم را به هیچ طریقی نمی توانیم به جا بیاوریم. □امیدوارم خدای متعال به همۀ ما عنایت کند که قدر این لحظات و آنات را بدانیم. هیچ تضمینی وجود ندارد که سال آینده باز باشیم و ساعات و آنات این ماه را تجربه کنیم. این سلامتی و حیات و قدرت و فراغتی که خدا به ما داده را غنیمت بشماریم، چه بسا سال آینده ما باشیم، اما اینها نباشد. □●استاد مهدی طيب _ جلسه ١٩ خرداد ٩٠●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□○ |نظر علامه طباطبایی درباره ایمان ○□ □○در تفسیر الدر المنثور، روایتی آمده که حضرت ابوطالب، به پیامبر (صلی الله علیه وآله) ایمان نیاورد و در نهایت با حالت کفر از دنیا رفت! مرحوم علامه طباطبایی در ذیل کریمه ۵۶ سوره قصص، به این روایت اینگونه پاسخ می‌دهد: □○«در معناى اين روايت، روايت ديگرى از ابن عمر، ابن مسيب، و غير آن دو آمده، و ليكن روايات بسيار زيادى از ائمه اهل بيت (علیهم السلام) رسيده، كه فرموده اند: ابو طالب ايمان آورده بود، و اشعارى هم كه از او نقل شده پر است از اقرار به صدق رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، و حق بودن دين او، و اين ابو طالب كسى است كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را وقتى صغير بود در دامن خود جاى داد، و بعد از بعثت و قبل از هجرت از او حمايت كرد، حمايتى كه ارزش آن حمايت و مجاهداتش در حفظ جان شريف رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در ده سال قبل از هجرت معادل است با ارزش مجاهدتهاى همه مهاجرين و انصار در ده سال بعد از هجرت، آن وقت چگونه ممكن است چنين كسى ايمان نياورده باشد؟!» □○ترجمه المیزان، ج۱۶، ص۸۱○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●خرده آیت الله قاضی بر شعر باباطاهر●□ □● از قول استادشان مرحوم آقای قاضی می‌فرمودند:من از باباطاهر تعجب می‌کنم که در شعرش چنین سروده: ●یکی درد و یکی درمان پسندد ●یکی وصل و یکی هجران پسندد ●من از درمان و درد و وصل و هجران ●پسندم آنچه را جانان پسندد □●چه طور باباطاهر گفته است: اگر جانان، هجران را پسندد، من هم آن را می‌پسندم.؟! چگونه انسان می‌تواند این را بپذیرد؟! عاشق بر هر چیز صبر می‌کند اما بر فراق، صبر نمی‌تواند کرد. □● در دعای کمیل می‌فرماید: مولا و آقای من! گیرم بر عذاب تو صبر کنم؛ بر دوری تو چگونه شکیبا باشم؟! » ■●ز مهر افروخته، ص ۷۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○نکته ای از علامه طباطبایی○□ □○علامه حسینی طهرانی از شاگردان سلوکی و علمی علامه طباطبایی، در کتاب « » حدیثی را از حضرت امام حسین علیه‌السلام نقل می‌کند و در قولی دیگر در تفسیر آن چنین به بیان استشهاد می‌کند: □○از جمله فرموده‌های حضرت سید الشهداء أباعبدالله الحسین(علیه السلام) است که روزى به عنوان خطبه براى اصحاب خود ایراد نمودند: □أَیُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلَّا لِیَعْرِفُوهُ؛ فَإذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ، وَ استَغنَوا بعِبادَتهِ عَن عِبَادَة ما سِواهُ.□ □فَقالَ رَجلٌ: یابنَ رسولِ اللَهِ! مَا مَعرِفَة اللَهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ فَقالَ: مَعرِفَة أَهلِ کُلِّ زَمَانٍ، إمامَهُ الَّذِى یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ.□ □«اى مردم! به درستی که خداوند خلق خود را نیافرید، مگر از براى آنکه به او معرفت و شناسایى پیدا کنند. پس زمانی که او را بشناسند، در مقام بندگى و عبودیت او بر مى‌آیند؛ و به واسطه عبادت و بندگى او از عبادت و بندگى غیر او از جمیع ما سِوى مُستغنى مى‌شوند. در این حال مردى گفت: اى پسر رسول خدا! عز و جل چیست؟ حضرت فرمود: معرفت و شناخت اهل هر زمان، از او اطاعت و پیروى کنند.» □○علامه طهرانی می‌گوید: روزی به استاد خود، علامه طباطبایی گفتم: چگونه می‌توان به مغز و مراد این حدیث شریف حضرت سید الشهداء(علیه السلام) رسید؟ علامه طباطبایی پاسخ گفت: تنها راه منحصر به فردِ وصول به معرفت امام علیه‌السلام و مطلقه حضرات معصومین علیهم‌السلام، عرفان است و بس! @mohamad_hosein_tabatabaei
□●بحث روايتى سوره بینه●□ □●در تفسير در روايت ابى الجارود از امام (عليه السلام) آمده كه فرمود: منظور از كلمه (  ) رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) (صلوات اللّه عليه ) است. □●و در است كه ابن مردويه از روايت كرده كه گفت: به خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) عرضه داشتم: يا رسول اللّه خلق نزد خداى عزوجل كيست؟ □●فرمود: اى عايشه مگر شريفه (ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البريه ) را نمى خوانى. □●و در كتاب است كه ابن عساكر از بن عبد اللّه روايت كرده كه گفت: نزد خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بوديم كه (عليه السلام) از راه رسيد. □●رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: به آن خدايى كه جانم به دست او است، اين و پيروانش ( ) تنها و تنها در قيامتند، آنگاه اين آيه شد:  (إنَّ الَّذينَ آمنوا وَ عَملواالصالحات اولئكَ هُم خَير البريه ) از وقتى كه اين آيه نازل شد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) هر وقت (علیه السلام) را مى ديدند كه دارد مى آيد مى گفتند: آمد. @mohamad_hosein_tabatabaei
○از همان بدو تولد ز همه سر بودی ○خب تعارف که نداریم تو بهتر بودی ○باده نوشان غدیر از نفست حیرانند ○تو چه دریای شرابی؟! تو چه ساغر بودی ○با نگاهی به تواریخ عرب دانستم ○دو سه جا، جای پیمبر تو پیمبر بودی ○ذوالفقارست به دستان تو و پیغمبر ○آن زمانی که خودت یک تنه لشگر بودی ○گفت؛ لا حول و لا قوة الا بالله ○اسدالله دمت گرم که محشر بودی ○اسدالله دمت گرم که غوغا کردی ○گرد و خاکی وسط معرکه برپا کردی ○لا به لای رجزت ذکر جلی خوانده مگر ○فاطمه پشت سرت «ناد علی» خوانده مگر ○قالب شعر بهم خورده و سرگردانم ○و مرید تو و از طایفه ی سلمانم ○مست و بیخود شده از جام بلایم آقا ○من مسلمان شده ی دست شمایم آقا ○کلب زنجیری ام آقا… به بزرگیت ببخش ○و غزلخوانی ما را به بزرگیت ببخش   ○من ندانم زکجا و ز چه رو می‌گویم ○«آنچه استاد ازل گفت بگو می‌گویم» ؛ ○«هاء علی بشر کیف بشر…» یعنی که ○«ربه فیه تجلی و ظهر…» یعنی که ؛ ○هنر ذاتی «الله» شدن را داری ○دو قدم مانده که جا پای خدا بگذاری   ○یک شبه تا همه‌ی عرش معلی رفتی ○تا ملاقات خدا یکسره بالا رفتی ○مات و حیرت زده از دیدن تو پیغمبر ○نه خدایی، نه بشر، پس تو چه هستی حیدر؟!… ○تو نظر کرده ی مخصوص خدایی آقا ○نقطه ی واسطه ی خلقت مایی آقا ○پدر خاک! قدمهای تو یادم بوده ○خاک نعلین شما در گل «آدم» بوده ○اینچنین محضرتان شور و شعف را عشق است ○راه رفتن وسط صحن نجف را عشق است ○روبروی حرمت دین و دلم را دادم ○دست من نیست اگر سجده کنان افتادم ؛   ○من به پابوسی دربار تو عادت دارم ○و به اولاد شما سخت ارادت دارم ○ای به قربان تو و شور و دم و همهمه ات ○جان من خاک کف پای تو و فاطمه ات… ○شکر از گوشه ی لبهای تو خوردن دارد ○و به روح تو قسم… پای تو مردن دارد ○سید نیما نجاری○ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●مرحوم آیتالله شاه‌آبادی نقل میکرد که یکی از علمای اهل سنّت کتابی علیه شیعه نوشته و گفته است که این کتاب مثل صاعقه شیعه را میسوزاند. امّا خود این عالم سنّی در همین کتابش از عایشه نقل کرده است شبی حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم در حجرهی من بودند. نیمه‌ی شب حضرت را نیافتم. حجرهی سایر همسرانشان را گشتم، آنجا هم نبودند. بعد دیدم با سر و پای برهنه بالای بام حجرهی خودم ایستاده و دست به آسمان بلند کرده و خداوند را به حقّ حضرت علی علیه السّلام قسم میدهند و عرضه میدارند: □اِلهی بِحَقِّ عَلِیٍّ، اِلهی بِحَقِّ عَلِیٍّ□ □●و دعا میکنند. عرض کردم کسی را بهتر از علی نیافتید که خدا را به حقّ او قسم میدهید؟ □●فرمود قسم به آن کسی که جانم به‌ دست قدرت اوست، به آسمان نگاه کردم، بهتر از علی نبود، به زمین نظر کردم، بهتر از علی نبود، به شرق و غرب نگاه کردم، کسی بهتر از علی نبود، لذا خدا را به حقّ او قسم دادم." □●مصباح الهدی - مبحث اهل بيت صلوات الله عليهم اجمعين -ص٢٨٩●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم فرخنده میلاد فخر کائنات آقا امیرالمومنین علیه السلام و روز پدر و البته بهترین پدر و شروع ایام بیض بر شما مبارک حقیر رو هم یاد کنید ✋