eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □فصل پنجم□ □○ ، نیست عقل الا یافتن و دیدن خود، و هر نفس که خود را نیافت مرده است، و یافتن و دیدن آن زندگی ابدیست، و ناز و لذت جستنْ مرگ ابدیست؛ پس مفارقت زندگی ابدی مگزین بر مفارقت مرگ ابدی. □○ ، من اندیشه کردم در جملهٔ راحات و لذّات، نیافتم خوشتر از سه چیز، و آن سه چیز است و و ، و هر یک را از این سه اصلیست و عنصری محرک آنک هر که جویندهٔ دانش است روی بتوحید آرد، که توحید بود شناخت و دانش، و بانباز گرفتن بود نادانی و ناشناسی و شک؛ و هر که توانگری جوید بخرسندی گراید، که هر جا که خرسندی نیست توانگری نباشد؛ و هر که امن می‌طلبد باید که آرزوی مفارقت و رحلت کند از عالم طبیعت، و آن مرگ طبیعی است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●بهره مندى از رزق هاى عظيم استاد علی صفایی حائری●□ □●وقتى كه اين ماه شروع مى شود، ماهى كه ميهمانى خدا در آن است و بهره هاى زيادى دارد و رزق هاى عظيمی مى خواهند به ما بدهند، ما هم بايد به دلمان و به روحمان برسيم. □●چه كنيم كه  ما به آن وسعتى برسد كه از يك سلام و يك عليك! و يا از يك بارك الله و يك فحش، طوفان نگيرد؟! □●و چه كنيم كه  ما به آن وسعتى برسد كه بت ها در آن گم بشوند و دلدار در آن، خانه بگيرد؟! □●و چه كنيم كه  ما بسنجد: سنجشى كه به عشق او منتهى بشود؟! □●و چه كنيم كه  ما به شناخت برسد: شناختى كه يقين را در ما به وجود بياورد؟! □●و چه كنيم كه  ما غذايى را بخواهد و به دنبال رزقى باشد كه اين تفكر و اين سنجش و اين عشق را تقويت كند؟! □● ، ص ۱۰۹●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●" دعاهای ارزشمند و متعالی "●□ □●دعاهای ارزنده و متعالی در ادب دینی جهان بسیار است اما شاید بهترین و کاربردی ترین آنها دعایی است که در این قطعه آمده است بدین مضمون که: خدایا ما را چنان خُلق و خو و رفتاری عطا کن که انسانهای پرهیزگار و حق پرست بتوانند ما را سرمشق زندگی خود قرار دهند. □●در حلقه خطاطان اگر خطاطی را به حسن خط ستایش کنند می پرسند که آیا می توان از روی خط او مشق کرد؟ و این سوال را هر انسان صادقی می تواند از خویشتن بکند که آیا زندگی من می تواند سرمشق طالبان کمال باشد و آیا من راضی هستم که دیگران از من پیروی کنند و اگر پاسخ به این سوال منفی است بر آدمی واجب است که در اندیشه ها و رفتارهای خود از نو بنگرد و آنچه را به صواب نمی بیند اصلاح کند تا شایسته پیروی گردد. □●برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن " نوشته و خوشنویسی: حسین الهی قمشه ای●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■سالروز شهادت محبوبةالرسول (صلی الله علیه وآله)، ام البتول، حضرت ام‌المؤمنین، بانو خدیجه کبری سلام الله علیها را به محضر حضرت حجت بن الحسن (عجل الله)، و مسلمانان جهان تسلیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
■مؤمن در این عالم مثل سیاح است؛ بیغرض تماشا میکند، دل نمیبندد، نه قصد مالکیت میکند و نه در دعواها دخالت میکند، اعتراض ندارد، نگاه میکند و عبور میکند. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: سِیاحَةُ اُمَّتى فِی الصَّوم: سیاحت امّت من در روزه است. ■اهل‌‌الله سیاح عالم خلقتند؛ در زمین، در آسمان، با ملائکه، با انبیا و با اولیا میگردند و تماشا میکنند. چون ذینفع نیستند، بیغرض تماشا میکنند، قشنگ تماشا میکنند. دندان طمع دنیا را که کندی، سیاح میشوی. ■مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
    □○بسمه تعالى شأنه○□ □از شکر نعمت درک ماه مبارک ولو درک ظاهری ضیافت الله قاصر هستیم، الحمدلله. معنای لغوی هم است و هم و بالا آمدن. چه لطیف که در زبان آذری هم به روزه، می‌گویند. عروج معادل صوم عربی است لذا صائم کسی است که عروج پیدا می‌کند. □«لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ: فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ، وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ» روزه دار دو خوشحالی دارد؛ خوشحالی اول مربوط به خود افطار است و خوشحالی دوم عِندَ لِقاء رَبِّهِ بِصومِه است. □ماه مبارک دو شأن دارد: ۱-     ۲- □شأن اول که هنگام افطار است فرح دارد زیرا به خودش به وفق اقتضاء و درخواستش احسان می‌کند یعنی به مرتبه نفس و بدنش که بالذات طالب غذاست و توجه به ماده دارد غذا می‌دهد. افطاری که بسیار مستحب است همین افطار به نفس حیوانی خود انسان است منتها بشر نوعاً خودش را نمی‌شناسد، شاید بدلیل شدت قرب به خودش و یا غفلت از خودش، لذا حق متعال افطار به دیگران را آئینه ما قرار داده تا خود را در سیمای دیگران ببینیم. □افطاری دهنده مظهر يُطْعِمُ وَ لَا يُطْعَمُ است، در شأن افطاری مظهر يُطْعِمُ و در شأن امساکی مظهر لَايُطْعَمُ می‌شود...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
  #افطارى  □○بسمه تعالى شأنه○□ □از شکر نعمت درک ماه مبارک #رمضان ولو درک ظاهری ضیافت الله قاصر هس
□○افطاری ۲○□ □اقتضاء این است که باید به او براساس طلب اش خوردنی و آشامیدنی و ...را بدهی که این میشود جلوه ای از مقام تشبیه. اعنی به سبب اینکه قوای نباتی وحیوانی واعضاء وجوارح برای نفس ناطقه انسانی در مرتبه طبیعت و ماده مَظهریت دارند لازم است نفس به اقتضای طلب ذاتی آنها کمالات مناسب با این مطالبه را به ایشان اعطا کند. در اینصورت انسان در مقام تشبیه مظهر خدا در رزاقیت و طعام دادن میشود . لذا به تلبس به اسم شریف رزاق و تخلق به آیه" ویطعمون الطعام علی حبه..." عند الافطار فرحناک میشود. □سپس میفرماید: " فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ " بصومه. اینجا هم صائم فرحناک میشود به لقاء ربش در مقام صوم و روزه . اعنی فرحناک است به وصول به مقام ؛ چون چیزی نمیخورد . □روزه عملی است که درآن ترک است برخلاف همه عبادات که فعل و انجام عملی است در ترک هست ؛ نخور !نیاشام ! فلان برنامه را نداشته باش ! در روزه نه ذکری هست و نه فعلی . فقط نباید بخوری و بیاشامی .باید ترک این افعال کنی . لذا پیامبر فرمودند که عبادتی است که مثل ندارد. □انسان در روزه مظهر حق متعال میشود. البته مقید ، چون ما به تنزیه مطلق راه نداریم ، تنزیه مطلق فقط خود حق متعال هست. وقتی انسان به مرتبه ی میرسد خوشحال میشود همینطور وقتی به مرتبه میرسد حمد خدا را میخواهد جاری کند که در به مرتبه ای رسیده که همه کمالات را مال او میداند. □حالا میخواهد به اعضا و جوارحش رزق بدهد . " ازمة الامور طراً بیده و مصادرها عن قضائه." حالا همه امور را از خدا میبیند همه مخلوقات را عیال الله میداند کما اینکه خدا به همه مخلوقاتش رزق میدهد یرزق و لایرزق ،خودش چیزی نمیخورد. شما هم مظهر یرزق و یطعم میشوید مظهر حق متعال میشوید . □دهش دارید و به اعضا و جوارح خودتون عندالافطار رزق میدهید ، به جناب جسم غذا میدهید. خدای متعال انسان را برزخ قرار داده است. از آن طرف انسان در حالی که در مقام حمد قرار گرفته و مظهریت خدا میشود در طعام دادن ، از طرفی در طول روز مظهر حق متعال میشود . "لیس کمثله شی..." یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ یَا غَفُورُ یَا رَحِیمُ أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِیمُ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر  مظهر "لیس کمثله شی "در طول روز و "هو السمیع البصیر" از افطار تا سحر. □لذا در این دو موطن روزه دار خوشحال است و چون روزه دار به مقام میرسد حق متعال میفرماید : الصوم لی ... دیگه مال من هستی و انا اجزی به . □چرا ؟ چون جزای کسی که مظهر "لیس کمثله شی" شده باید از جنس خودش باشد پس خدای منزه که" لیس کمثله شی" است خودش پاداش میشود ..... ‌
□انتشارات علّامه طباطبائی در نمایشگاه قرآن کریم تهران میزبان علاقمندان به «علوم و معارف اسلام» است. □شبستان، راهرو ۱، بین ستون ۴۶ و ۴۷ ۶ تا ۱۹ ماه رمضان ساعت ۱۷ تا ۲۴□
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□○اعمال شب سیزدهم ماه رمضان○□ □اين شب، نخستين شب از ایام‌البيض (شب‌هاى روشن) است كه انجام سه عمل در آن وارد شده است: □○ ۱- غسل □○ ۲- چهار ركعت نماز (هر دو ركعت به يک سلام) كه در هر ركعت بخواند: ○سوره «حمد» ۱ مرتبه ○سوره «توحيد» ۲۵ مرتبه □○ ۳ـ دو ركعت نماز كه در شب سيزدهم ماه رجب و شعبان نيز خوانده مى‌شود و در هر ركعت بخواند: ○سوره «حمد» ○سوره «يس» ○سوره «ملک» ○سوره «توحيد» @mohamad_hosein_tabatabaei
□○نماز شب‌های سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رمضان○□ □مستحب است در هر يک از ماه‌های رجب و شعبان و رمضان، در شب سيزدهم دو ركعت نماز خوانده شود و در هر رکعت بخواند: □سوره «حمد» يک مرتبه □سوره «يس» يک مرتبه □سوره «تَبارَكَ المُلْک» يک مرتبه □سوره «توحید» یک مرتبه □در شب چهاردهم چهار ركعت به دو سلام به همين كيفيّت □درشب پانزدهم شش ركعت به سه سلام به همين كيفيّت □از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده است كه هر كه این نمازها را بخواند، جمیع فضيلت اين سه ماه را دريابد و جميع گناهانش غير از شرک آمرزيده شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●دعای مجیر در ایّام‌البیض ماه رمضان●□ □●کفعمی در بلدالامین و مصباح نقل کرده است: □●هر که در ایّام‌‌البیض ماه رمضان (روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم) دعای مجیر را بخواند، گناهانش آمرزیده شود. اگر چه به عدد دانه‌های باران و برگ درختان و ریگ بیابان باشد. □●اين دعا در بين دعاها از جايگاه بلندى برخوردار است و از حضرت رسول صلّى الله عليه و آله و سلّم روايت شده و دعايى است كه جبرئيل براى آن حضرت هنگامى كه در مقام ابراهيم مشغول نماز بودند آورد. و خواندن آن براى شفای بيمار، اداى دين، بی‌نيازى، توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●ماه رمضان؛ استاد علی صفایی حائری●■ ■بعضی وقت ها ابری می آید اما نمی بارد. فرصت ها را می دهند، اما ما بهره نمی گیریم . رمضان ها آمده و رفته، اما جز خیس خوردن چرک ها چیزی برایمان باقی نمانده است. در همین شب های ماه رمضان ، که ما دور هم می نشینیم و می گوییم ماه رمضان جدید آمد، باید مواظب باشیم و به خودمان فکر کنیم، ولی مانند کسی هستیم که به حمام آمده است، ولی نه برای تطهیر، که برای بازی. ■● ، ص۳۰●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 274-261 بقره قسمت سوم بخش دوم ● ترس از فقر بر اثر انفاق اعمال طيب و دلپسند، وسوسه شيطانى است الشيْطنُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكم بِالْفَحْشاءِ در اين آيه بر اين معنا احتجاج شده كه انتخاب مال خبيث براى انفاق ، خيرى براى انفاق گر ندارد، به خلاف انتخاب مال طيب كه خير انفاق گران در آن است . پس اينكه در آيه قبل مؤمنين را نهى كرد از اين كه مال خبيث را براى اين كار انتخاب كنند مصلحت خود آنان را در نظر گرفته ، همچنان كه در منهى عنه فساد ايشان است ، و در خوددارى از انفاق مال طيب هيچ انگيره اى ندارند جز اين فكر كه مضايقه در انفاق او چنين مالى را، مؤثر در بقا و قوام مال و ثروت است ، اين طرز فكر باعث مى شود كه دلها از اقدام به چنين انفاقى دريغ كنند، به خلاف مال خبيث كه چون قيمتى ندارد و انفاقش چيزى از ثروت آنان كم نمى كند لذا از انفاقش مضايقه نمى كنند، و اين يكى از وساوس شيطان است ، شيطانى كه دوستان خود را از فقر مى ترساند، با اينكه بذل و دادن انفاق در راه خدا و به دست آوردن خشنودى او عينا مانند بذل مال در يك معامله است ، كه به قول معروف : ((هر چه پول بدهى آش مى خورى ))، مالى را هم كه انسان در راه خدا مى دهد در برابر آن ، رضاى خدا را مى خرد، پس هم عوض ‍ دارد و هم بهره ، كه بيانش گذشت . علاوه بر اينكه آن كسى كه ((يغنى و يقنى - آدمى را بى نياز مى كند و فقير مى سازد)) خداى سبحان است ، نه مال ، همچنان كه قرآن كريم فرمود: ((و انه هو اغنى و اقنى )). و سخن كوتاه اينكه : خوددارى مردم از انفاق مال طيب از آنجا كه منشا آن ترس از فقر است و اين ترس خطاست ، لذا با جمله : ((الشيطان يعدكم الفقر))، خطا بودن آن را تنبيه كرد، چيزى كه هست در اين جمله سبب را جاى مسبب بكار برد، تا بفهماند كه اين خوف ، خوفى است مضر، براى اينكه شيطان آن را در دل مى اندازد، و شيطان جز به باطل و گمراهى امر نمى كند، حال يا اين است كه ابتدا و بدون واسطه امر مى كند، و يا با وسائطى كه به نظر مى رسد حق است ، ولى وقتى تحقيق مى كنى در آخر مى بينى كه از يك انگيره باطل و شيطانى سر درآورد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □○به‌گونه‌ای قرآن بخوان که چشم تو قرآن را ببیند، گوش تو قرآن را بشنود و قلب تو نسبت به معارف بلند او حضور داشته باشد. باید آن را از آفرینندۀ قرآن تلقی کند، که قرآن را خدا می‌گوید و تو شنونده قرآن هستی. @mohamad_hosein_tabatabaei
□گناه اعراض جوانان تحصیل کرده مسلمان ما از دین به گردن طرز تعلیم و تربیت فرهنگی و اولیای بی‌عنایت وظیفه‌نشناس فرهنگی ماست، نه به گردن قوانین دینی. □بررسی های اسلامی،ج۲،ص۳۰۳□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، مادام تا تو در این عالمی از دو حال بپرهیز، که آن حال جای هلاک نفوس است بدرستی، پس حذر نما و بر یک سو باش ازان چون ترس زدگان و بیم‌خوردگان، و آن دو چیز است: زن و شراب مست کننده. □○ ، هر آنکه شکار زنان شد چون مرغی بود در دست کودکی بی‌خرد، که کودک بوی بازی کند و خرم باشد، و مرغ هر لحظه مرگی می‌چشد، و انواع عذاب می‌کشد؛ و از شراب مست کننده حذر کن، که مثل نفس با مستی چون مثل کشتیی بود در موج دریائی بی‌بُن، که ملاح و مدبر و غمخوار درو نبود، و همچنین نفس که از خرد دور ماند طبیعت وی را می‌برد و می‌راند، بی‌آگهی و بی‌تربیت و نظام، تا آنگه که هلاک شود و بمیرد. □○ ، هر آن چیز که تو آن را دانسته باشی و باز فراموش کنی، بیقین دان که آن دانش از اصلی بیرون از ذات تو  آمد، که واسطه شد میان تو و میان دانستن آن چیز،و باز فراموش شدنش از تیرگی و ظلمت تن خاست و اختلاف و گرانی او، و کشیدنش مر ترا سوی خود، و بتضاد و مخالفتش مانع شدنش ترا از آن دانستن، تا تو آن را فراموش کنی، و نادان شوی مر آن چیز را که دانسته‌ای. و مثل آن چون مثل دیده بود و دیدن و ظلمت و نور، که دیده چون هوا تیره باشد نه بیند چیزها را، اگر چند چیزها حاضر وی باشند نزدیک، و از یافتن ایشان سست بود و ناتوان، و چون هوا روشن گردد یاری کند دیده را بریافتن دیدنیها و محسوسات وی، که پیش ازان از ادراک آن عاجز بود، و آن روشنی رانندهٔ دیده بود سوی مبصرات، و تمام کنندهٔ ادراک او، و بفعل آرندهٔ آنچه درو بود بقوت؛ پس مادام تا آن روشنی بود دیده بر بینائی خود باشد بفعل، و چون روشنی برود، و ظلمت و تیرگی باز آید، آن چیزهای دیده راباز نیابد، و اگر نور با او همیشه ماندی ادراک وی همیشه بودی. پس چون روشنست بر تو، ای نفس، که روشنی از خرد است و تیرگی از جسد، ترا چنان باید که بر فارقت جسد غمناک و اندوهگن نشوی، چون از جسد ترا زیانست و حجاب و تیرگی، بلکه چنان باید که مفارقت خرد اندُه بری و غم خوری، چون از خرد ترا همه نفع و فایده است و مدد و یاری بر یافتن چیزها. پس، ای نفس، آهنگ برگشتن کم و، فرو گذاشتن تن را و، دوری جستن از وی و، دشمن داشتن وی را، و از وی ترس و هراس گین باش و گریز جوی سوی عالم خرد، که اصل گوهر و منشأ تست و جای عزّ و شرف، تا بدان زنده مانی جاوید، و بسعادت تمام رسی. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○احوالات مرحوم آیت الله ملکی تبریزی رضوان الله علیه مدّظلّه العالی○□ □○خدمت حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا سيد حسين فاطمى قمى مشرف شدم ... عرض كردم از مرحوم آقاى ملكى دستورالعملى به ما مرحمت بفرمائيد. □○گفت او خودش دستور العمل بود، شب كه مى شد ديوانه مى شد و در صحن خانه ديوانه وار قدم مى زد و مترنّم بود كه: ○گر بشكافند سراپاى من ○جز تو نيابند در اعضاى من □○آخرين حرفش در بيماريش اين بود كه گفت: «الله اكبر»، و جان تسليم كرد. □○«هزار و یک کلمه» ج ۳ ص ۱۵○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○خاطرات سید محمد علی الهی، برادرزاده علامه طباطبایی○□ □مرحوم علامه با پدرم در بقعه متبرکه سید حمزه (شادآباد تبریز) می‌نشستند و از روی خطوط اصیل نستعلیقی که بر در و دوار حرم نوشته شده، تمرین خطاطی می‌کردند □در تبریز، حجاب ممنوع بود، آقای طباطبایی، می‌رفت شادآباد تا خانواده آزاد رفت و آمد کنند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□خیلی مشکل است که انسان به #حقیقت_وجود برسد. معلوم است که هر چه می بینید همه، او می بینید؛ یعنی وقتی
□از حضرت امیرالمؤمنین پرسیدند که: وجود چیست؟ آقا فرمودند: غیر از چیست؟ □و در جای دیگر از ایشان پرسیدند: چیست؟ آقا فرمودند: شما را با حقیقت چه کار؟ □وجود، روشن ترین روشن هاست. که اگر کسی سوال کند وجود چیست؟ جواب این است ک شما بفرمایید غیر از وجود چیست؟ تا من بگویم وجود چیست؟ □آنجا که سوال کرد حقیقت چیست؟ آقا فرمود تو را با حقیقت چکار؟ معلوم است آن طور که می خواهی وجود را بیابی نمی توانی. □آنچنان فیض وجود گسترده است که این الله، این ربّ، آنچنان که می گوییم « ألرحمن» است و دارد که حتی به نقیضش و آنچه که در مقابل وجود است یعنی ، بها داده و عدم را که هیچ است نیز در ذهن ما موجود کرده، که الآن شما در ذهن خود، یک معنایی و یک چیزی به نام را می فهمی. □چقدر بزرگوار است که حتی به خود میدان داد که بیاید در کشور وجود پا بگذارد. منتها عدم در متن حقیقت قدم نمی گذارد که یک جایی را پیدا کنی که آنجا هیچ باشد. □هیچگاه انسان شعورش و ادراکش و فهمش به تعلق نمی گیرد. □حتی عدم در ذهن ما هم مصداق نمی تواند داشته باشد. □اگر بحثی از عدم پیش آید به طفیل وجود است و در مقام آورده شده نه . □شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی□(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□طیّ مراتب عبودیت در سِیرِ ماه مبارک رمضان□ □سالک در مسیر بندگی حدّاقل سه منزل را طی می‌کند: (متعبّد) صیام □کسی که با سختی و دشواری خود را وادار به عبادت می‌کند و هنوز حلاوت و طعم شیرین عبادت در کام او ظاهر نشده است. (عابد) صبر □کسی که با عبادت انس می‌گیرد و عبادت برای او روان و آسان می‌گردد. (عبد) سیاحت □کسی که در اثر مداومت، به عبودیت رسیده و عبد شده است و اقتضای وجودش عبادت است و عطر عبادت به‌طور طبیعی و بدون تقلّا از او ساطع می‌شود... □استاد مهدی طیب ۹۱/۰۵/۰۵□ @mohamad_hosein_tabatabaei