🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●مراقبات روز عاشورا●■
■روز دهم محرّم، روز شهادت حضرت سيّدالشهدا عليهالسّلام، و روز مصيبت و حزن ائمه طاهرين عليهمالسّلام و شيعيان ايشان است.
■در اين روز سزاوار است شيعيان مشغول كارى از كارهاى دنيا نگردند و براى خانه خود چيزى ذخيره نكنند، و مشغول گريه و نوحه و مصيبت باشند، و عزادارى حضرت امام حسين عليهالسّلام را بر پا كنند و اشتغال به ماتم داشته باشند به صورتى كه در ماتم عزيزترين اولاد و اقوام خود اشتغال میورزند،
■شايسته است كه شيعيان در اين روز امساک كنند از خوردن و آشاميدن، بى آنكه قصد روزه كنند و در آخر روز بعد از عصر افطار كنند به غذايى كه اهل مصيبت مىخورند مثل ماست يا شير و امثال آنها، نه مثل غذاهاى لذيذه.
■جامههاى پاكيزه بپوشند و بندها را بگشايند و آستين ها را بالا كنند به هيئت صاحبان مصيبت.
■آن حضرت را به زيارت عاشورا زيارت كنند.
■در نفرين و لعن بر قاتلان آن حضرت سعى نمايند و هزار مرتبه بگويد :
■اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ■
■يكديگر را در مصيبت آن وجود مقدّس به اين جملات تعزيت گويند:
■أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ.■
■خداوند امر و مزدهاى ما را به خاطر سوگواریمان براى حسين که درود بر او باد، بزرگ گرداند، و قرار دهد ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیّاش امام مهدى ارواحنافداه از خاندان حضرت محمّد که درود بر ايشان باد.
■و سزاوار است در اين روز مقتل [كتابهايی كه پيرامون واقعه كربلا نگاشته شده است] بخوانند، و يكديگر را بگريانند.
#مراقبات_ماه_محرم
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■عاشورا تجلّی خداست.
■روز عاشورا روز ظهور لا اِلهَ اِلاَّ الله است.
■تا ظهر عاشورا کار عبد است و از ظهر به بعد، کار خدا.
■نماز و روزه و قرآن و ایمان و هر یک چهار فصل دارند. بهار ایمان، عاشورا است.
■چه در بین اهل مَجاز و چه در بین عرفا، هیچجا عشقی مانند آنچه در عاشوراست، طلوع نکرده است.
■امام حسین علیه السّلام را ابتدا خدا توسط عشق شهید کرد، سپس شمر به وسیلهی تیغ.
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۹) ■او نور مطلق است، جایی که امام حسین علیه السلام است هیچ
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#مصارع_عشاق
قسمت(۱۰)
■امام حسین علیهالسلام در آن مقام فردانیت خود ایستاد و گفت: هل مِن ناصر یَنصُرُنى؟ یعنی همهی انسانها قابلیت این را دارند که به مقام فردانیت که من در آن هستم، برسند و در واقع ایشان تمام انسانها را به مقام خودش دعوت کرد.
●بیکسی مستلزم ذات من است
●ذات من برهان اثبات من است
●من ندارم یار و بییاری نکوست
●هر که با من کرد یاری، یارم اوست
■امام حسین علیهالسلام در مقام فردانیت به یار نیازی ندارد اما هر کسی به ایشان رجوع کند، یار ایشان میشود یعنی با ایشان یکی میشود و اتحاد پیدا میکند. به همین خاطر همهی انسانها را دعوت کرد اما ملائکةالله را نه. وقتی گفت هل مِن ناصر یَنصُرُنى، ملائکه و اجنه آمدند. امام حسین علیهالسلام پاسخ داد که شما حد عقلی دارید و در محدودهی عقل متوقفید. اینجا مقام عشق است و عقل را راه نمیدهند. عقل خوب است لذا یاری شما آن است که در همان حدی که هستید مرا یاری کنید. همهی مخلوقات در همان حدی که هستند در حال یاری کردن هستند. امام میخواهد انسان را به سمت خودش بکشد. حتی اجنه هم آمدند اما امام حسین فرمود، شما در حدی نیستید که بخواهید اینجا بیایید. به همین خاطر ما در اجنه پیغمبر نداریم، حد اجنه این نیست که به مقام کرب مطلق بیایند. ملائکه هم به اباعبدالله عرضه میدارند که آقا جان ما حد خودمان را میدانیم اما از روی اشتیاقمان به شما تنزل پیدا کردهایم. در روایت داریم که ملائکه فوج فوج نازل شده بودند و همه انگشت حیرت به دهان، داشتند عشق بازی بدون مثل و نظیر امام حسین علیه السلام را تماشا میکردند.
●ما نکردیم از پی یاری نزول
●که نباشد حد ما مشتی فضول
■امام در مقام أو أدنی ایستاده و میفرماید، هل مِن ناصر یَنصُرُنى... آنجا جگر شیر میخواهد، عباس بن علی میخواهد. آنجا جایی است که عباس بن علی میخواهد برود میگوید: «قَدْ ضَاقَ صَدْرِي».
●عقل آری گرچه زاملاک است و بس
●پیش راه عاشقان خار است و خس
■لذا اباعبدالله فقط انسانها را دعوت کرد اما هرکسی را زهرهی قدم گذشتن در عشق مطلق نبود. خدا این قابلیت را در همه قرار داده است و بندگانش را مؤاخذه خواهد کرد. خدا از تمام آنهایی که در کربلا اباعبدالله را یاری نکردند خواهد پرسید که من استعدادش را در شما قرار داده بودم چرا حسین را یاری نکردید؟! نفس و تعلقات نمیگذارد. آنجا وادی عشاق است. عاشق هم کسی است که پشتش به خاک خورده باشد یعنی هیچ قیدی نداشته باشد. بر خلاف جاهای دیگر در کربلا امام حسین همه چیز را از یارانش میگیرد. همهی اصحابش را خلع سلاح میکرد و بعد به میدان میفرستاد! با عابس کاری کرد که عابس لباسش را درآورد و به میدان رفت. همه جا فرمانده یارانش را مجهز میکند و به میدان میفرستد اما امام حسین خلع سلاحشان میکرد! عباس بن علی صاحب ولایت مطلقه است. اگر او دست به شمشیر میبُرد، کسی زنده نمیماند. قوت او قوت الهیه است ولی امام چنان عباس را خلع سلاح کرد که در کربلا ناتوان شد، یعنی در عشق امام اینگونه ناتوان و فانی شد و همین که محاصره کردند شهیدش کردند. او ولایت داشت و به امام حسین نگاه کرد و گفت برادر جان کار خودت را کردی؟ فکر نکنی من نمیدانم... من کشتهی آن نرگس فتان توام نه شمشیر شمر بن ذیالجوشن... من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم... «لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» (حشر/۲۱)
●یاری من کار هر اوباش نیست
●سرّ سلطانی به هرکس فاش نیست
●کو کسی کامروز یار من شود
●پرده درّد پرده دار من شود
●زین اعانت عین اللهش کنم
●بر مکان و لامکان شاهش کنم
■خب میخواهیم امام را یاری کنیم، چطور باید ایشان را یاری کنیم؟ باید بمیریم... اینجا وادی عشق است. مسلم بن عوسجه در رکاب اباعبدالله شهید شد. مسلم با حبیب دوست بود. هر دو وقتی شنیدند اباعبدالله عازم کوفه است به سمت امام شتافتند. در وادی عشق، مکث انسان را بیچاره میکند، همین که لحظهای مکث کنی کار از کار میگذرد...
●مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
●ز بامی که برخاست مشکل نشیند
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۰) ■امام حسین علیهالسلام در آن مقام فردانیت خود ایستاد
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#مصارع_عشاق
قسمت(۱۱)
■عشق لطیف است، تا یک گناه میکنی میبینی امام حسین علیه السلام قهر کرد و از دلت رفت. اما خب لطافتش در این است که تا یک «صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» هم بگویی برمیگردد... اصلا در دل عاشق، حسین در تردد است و عاشق امام هم اواب است. جناب مسلم بن عوسجه را وقتی آقا نماز میخواند شهید کردند. حبیب و اباعبدالله آمدند بالای سر مسلم. اباعبدالله بالای سر مسلم این آیه را خواند که «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ» (احزاب/۲۳) این مقام خیلی بزرگی است که امام معصوم در حق کسی این آیه را بخواند... اباعبدالله به حبیب میگوید الرجل الفقیه!! گفتیم که وقتی مالک شهید شد امیرالمؤمنین ساعتها برای او گریست. مقام شهدای کربلا خیلی بالاتر از مالک است. مالک در ردهی دوم از اصحاب امیرالمؤمنین قرار داشت و جزء شرطة الخمیس بود. او از مقداد مقامش پایین تر بود. حبیب و مسلم از همهی اینها بالاتر هستند. هنگام شهادت مسلم، حبیب از او خواست تا به او توصیهای بکند. مسلم در همان حال با انگشت امام حسین را نشان داد گفت: «أُوصِيكَ بِهٰذٰا أَنْ تَمُوتَ دُونَهُ». چون در مقام قرب مطلق بود دیگر اسم آقا را نیاورد و گفت توصیه میکنم پیش این بمیر.
●بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا
●بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید
■اصلا تو وقتی برِ شاه بمیری تو هم شاه میشوی. وقتی بر جمیل بمیری، جمیل میشوی. چون همه جمیل شدند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند: «بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى». روایتی هست که نشان میدهد راه برای زوّار امام حسین علیهالسلام باز است. یعنی اگر ما هم زائر امام حسین علیه السلام شویم، میتوانیم در ردیف این شهدا قرار بگیریم. این خاصیت عشق امام حسین است.
●جان هفتاد و دو نور، ای نور عین!
●واحد است و واحدی عین حسین
■این هفتاد و دو نفر حسین بودند. چرا حضرت حجت روحی فداه به صیغهی جمع فرمود بابی انتم و امی؟ چون این جمع در اباعبدالله فانی شده بودند. حضرت معصومه سلام الله علیها چون فانی در موسی بن جعفر علیهما السلام بود، حضرت فرمود: «فَداها أبوها». یعنی معصومه خود من است. وقتی امام حسین از وهب پرسید: «ما إسمك یا شاب؟» پاسخ داد: «الآن حسین». شما فکر میکنید وهب کمتر از مجنون بود؟ هرچه به مجنون میگفتند بنویس الف و باء و... مینوشت لیلی. در روایت است که پیامبر در مدینه داشت از کوچهای رد میشد. اصحاب دیدند پیغمبر پسری را گرفته و سر و رو و پاهای او را میبوسد. گفتند یا رسول الله ما این حال را فقط با حسنین از شما دیده بودیم. پیامبر فرمود این پسر عاشق حسین است... هر جا حسین میرود، خاک پایش را بر میدارد و میبوسد. این بچه آخر سر هم در کربلا و در رکاب حسین من شهید میشود. دیدند مجنون دارد از پای سگی میبوسد. گفتند برای چه این کار را میکنی؟ گفت آخر این سگ گاه گاهی از کوی لیلی گذر میکند...
●أُحِبُّ لِحُبِّها تَلَعاتِ نَجدٍ
●وَما شَغَفي بِها لَولا هَواها
#ح_م
■●برشی از یک کتاب
#بدعتِ_نخستین●■
■چه رفته بود بر امت محمد که نیم قرن بعد از رحلت او ، زنازاده دغل باز #ملحدی چون یزید بن معاویه بر آنان حاکم شود ؟ مگر نه این که خدا فرموده است : إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ ؟ چه بود آن تغییر انفُسی که این امت را سزاوار چنین فرجامی ساخته بود ؟ ... معاویه بن ابی سفیان که این رجعت انفُسی را با عقل شیطانی خویش به خوبی دریافته بود ، آن چه را که در نهان داشت آشکار کرد و یزید را به جانشینی خویش برگزید و از آن دیارِ مردگان ، جولان گاه کفتارها و لاشخورهای مرده خوار ، سخنی به #اعتراض بر نخاست .
■این جا دیگر سخن از خلیفه اللهی و حکومت عدل نیست ، سخن از شیخوخیتِ موروثیِ قبیله ای است که بعد از مرگ پدر به فرزند ارشد می رسد . از #کوخِ_کاهگلی پیامبر اکرم تا #کاخ_خضرای_معاویه ، از دنیا تا آخرت فاصله بود ... با این همه ، اگر پنجاه سال پس از آن #بدعتِ_نخستین در #سقیفه بنی ساعده ، این بدعت تازه پدید نمی آمد ، کار هرگز بدان جا نمی رسید که خورشیدِ تاریخ در شفق سرخ عاشورا غروب کند و #خون_خدا بریزد ... اما دل به تقدیر بسپار که رسم جهان این است !
ساحل را دیده ای که چگونه در آیینه آب وارونه انعکاس یافته است ؟ سرّ آن که دهر بر مراد #سفلگان می چرخد این است که دنیا وارونه آخرت است.
■●فتح خون ، مرتضی آوینی ، ص ۱۶●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●از شب یازدهم محرّم سال ۶۱ هجری تا قیام حجّت خدا شام غریبان است
« #استاد_مهدی_طیّب»●■
■با شهادت اباعبدالله الحسین علیه السّلام و اولاد و اصحاب بزرگوارش و با به آتش کشیده شدن خیمهها و آواره شدن آل الله در بیابانها، شام غریبانی آغاز شد که تمامی ندارد، مگر با ظهور حجّت خدا.
■مسلمانها دو جبهه شدند، به ظاهر سه گروه هستند، ولی در واقع، دو جبهه هستند.
■گروه اوّل عاشقان حقیقت هستند؛ اباعبدالله الحسین علیهالسّلام و خاندان و اصحاب صدیقش.
■گروه دوّم دنیاطلب صریح هستند؛ سپاهیان عمرسعد و شامیان و جبهۀ باطل.
■گروه سوّم کسانی هستند که از صحنۀ عاشورا فرار کردند و مشغول ذکر و عبادت و طواف کعبه شدند.
■اباعبدالله الحسین علیهالسّلام هشتم ذیالحجّه از مکّه خارج شدند، اما این گروه سوّم به جای همراهی با اباعبدالله، به سوی منا و عرفات و طواف کعبه رفتند تا اینکه واقعۀ کربلا و عاشورا اتفاق افتاد.
■به اسم عرفان و تصوّف و تقدّس و عبادت و دیانت و زهد و تقوا و ایمان، از صحنۀ رویارویی با جبهۀ باطل گریختند؛ اینها همان گروهی هستند که در زیارت عاشورا نفرین کرده و میگوییم:
■لَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ■
نفرین میکنیم کسانی را که سکوت کردند و با سکوتشان زمینه را مستعد کردند که چنین فاجعۀ عظیمی اتفاق بیافتد؛ لذا آنها هم به سپاهیان عمر سعد و شامیان ملحق هستند.
#پس_در_واقع_دو_جبهه_است:
■یا حسینی هستی
■یا اگر حسینی نیستی، یزیدی هستی.
■اگر حسینی نیستی، یزیدی هستی، چه در مکّه مشغول طواف کعبه باشی و چه کنار یزید در میخانه مشغول شراب خواری باشی.
■این دو جبهه بعد از واقعۀ عاشورا استمرار دارد. حرامیان جبهۀ شام همواره خواهند بود و یاران اباعبدالله الحسین علیهالسّلام، یاران ولیّ اعظم خدا، در این شام غریبان زندگی میکنند.
■لذا هر وقت مصائب، سختیها، ابتلائات، کاستیها و فشارها آمد، یک نگاه بیندازید ببینید ما کجا هستیم! آیا در شام غریبان میشود انتظار خوشی و رفاه و راحتی داشت؟
■بعد از فاجعۀ عاشورا تا قبل از اینکه منتقم خون اباعبدالله علیهالسّلام ظهور کند و انتقام خون جدّ بزرگوارش را بگیرد، آیا دیگر آب گوارایی از گلوی شیعه پایین میرود؟!
■لذا خیلی خلاف انتظار ما نباید باشد اگر دیدیم آواره شدیم، اگر ما را متهم کردند، به ما تهمت زدند، سیلی زدند، اگر حقوقمان را تضییع کردند و به تاراج بردند، اگر بر ما تاختند، توجّه داشته باشیم که شب شام غریبان است و خلاف این عجیب است.
■هر وقت سختیها آمد تا ما را از پا درآورد و بی تحمّلی و کلافگی نشان دهیم و جزع و فزع کنیم، یک نگاه بیاندازیم که کجاییم!
■در شام غریبان نمیشود توقع خوشی داشت، البته در جنبههای ظاهری؛ در جنبههای باطنی که شیرینترین شهدها در همین شام غریبان است. در جنبههای ظاهری و طبیعی، غارت و به آتش کشیده شدن خیمه هاست، کشیدن گوشواره از گوش کودکان است و ...
■لذا وقتی توجّه داشته باشیم که در شام غریبان هستیم، دیگر شرایط برایمان قابل تحمّل است و کلافگی نشان نمیدهیم.
■وقتی ولیّ اعظم خدا آنگونه به شهادت میرسد و سر مطهّرش از پیکر جدا میشود و اسبها را نعل تازه زدند و بر پیکر پاک حجّت خدا تاختند تا پیش فرماندۀ خود افتخار کنند که یک استخوان سالم بر پیکر اباعبدالله الحسین علیهالسّلام نگذاشتهاند، آیا ما میتوانیم در جنبههای ظاهری و طبیعی انتظار راحتی و شیرینی داشته باشیم؟!
■شام غریبان است، این شام سحر نخواهد شد، مگر با ظهور حجّت خدا و منتقم خون اباعبدالله علیهالسّلام. آنجاست که آغاز طلیعۀ صبح است و بسیار هم نزدیک است. قرآن فرمود:
●اَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ
●آیا صبح نزدیک نیست؟
■در جنبۀ باطنی این بیان قرآن که آیا صبح نزدیک نیست، میخواهد یک تکانی به ما بدهد؛ شاید میخواهد بگوید خوب نگاه کن ببین آیا صبح نشده!
■در جنبۀ ظاهری و عمومی هم صبح نزدیک است. فرمود:
#إِنَّهُمْ_يَرَوْنَهُ_بَعِيدا_وَ_نَرَاهُ_قَرِيبا
■اینست که هروقت سختیها فشار آورد، دعایمان این باشد:
●اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
●اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
●اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
●بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■●صلوات عرشی جناب محی الدین ابن عربی بر حضرت زین العابدین و سید الساجدین، مولانا علی بن الحسین علیهماالسلام●■
■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ عَلی آدمِ أهْلِ البَیتِ ، المُنَزّهِ عن کَیْت و ما کَیت ، روحِ جَسَد الإمامةِ ، شَمسِ الشّهامة ، مَضمونِ کِتابِ الإبداعِ ، حَلٍّ تَعْمیَة الإختِراعِ ، سِرِّ اللهِ فی الوُجودِ ، إنسانِ عَیْنِ الشُّهودِ ، خازِنِ کُنُوزِ الغَیبِ ، مَطلَعِ نورِ الإیمانِ ، کاشِفِ مستورِ العِرفانِ ، الحُجَّةِ القاطِعَة ، و الدُّرَّةِ اللّامِعَة ، ثَمَرةِ شَجَرةِ طوبی القُدسیّة ، أزل الغَیبِ و أبدِ الشّهادةِ ، السِّر الکُّلِّ فی سِرِّ العبادة ، وتَدِ الأوتادِ و زَیْنِ العبادِ ، إمام العالمین و مَجمعِ البَحرَین ،زَیْن العابدینَ علیِّ بن الحسین علیهِ السلام.
■تحیات عالیات بر آن پاکیزه فطرتِ قدس٘ حقیقت باد که خود اهل بیت را اوست آدم ابوالبشر و دامن قدسش منزه است از هرگونه شر. روح جسد امامت است و آفتاب ملک شهامت، مضمون کتاب ابداع و حل معمای اختراع. طبقهٔ زجاجیهٔ دیدهٔ نشأت شهود است و سر الهی در عالم وجود، نگهدار کنوز غیب است و مطلع نور ایمان و کاشف رموز عرفان. برهان قاطع است و دُرِّ لامع؛ ثمرهٔ قدسیهٔ شجرهٔ طوبی است. ازل الآزال عوالم غیب و ابدالآباد عوالم شهادت و سرّ مستتر بندگی و عبادت، وتد الاوتاد و زین العباد، امام العالمین و مجمع البحرین، علی بن الحسین علیه السلام.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴🏴🏴🏴🏴 #حی_علی_العزا... #مصارع_عشاق قسمت(۱۱) ■عشق لطیف است، تا یک گناه میکنی میبینی امام حسین عل
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#مصارع_عشاق
قسمت(۱۲)
■مطلق، غیب است. جمال مطلق غیب است، علم مطلق غیب است، علم مطلق چون بی نهایت است برای ما غیب است. ما محدودیم و محدود نمیتواند بی نهایت را فهم کند. عشق مطلق نیز غیب محض است و چون کمال است، طالب ظهور است و میخواهد خودش را نشان دهد.
●پری رو تاب مستوری ندارد
●چو در بندی ز روزن سر برآرد
■عشق مطلق همان جمال مطلق است، میخواهد جمال خودش را ببیند. برای این منظور باید ظهور کند و برای نشان دادن خودش حتما باید آشکار شود. کُنتُ کَنزاً مَخفیاً... گنج مخفی همان جمال مطلق و همان عشق مطلق است.
●گنج مخفی بُد ز پُرّی جوش کرد
●خاک را سلطان اطلس پوش کرد
■لذا فرمود «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن اُعرف فخلقتُ الخلق لکَی اُعرف»، دوست دارم از آن مقام اطلاق در بیایم. اگر بخواهد از مقام اطلاق خارج شود، باید در قید قرار گیرد تا خودش را نشان دهد.
■نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش خیمه در آب و گِل مزرعهی آدم زد
■کوهها، آسمان ها، زمین، املاک، افلاک، موجودات و... اینها همگی ظهورات آن جمال مطلق هستند لذا عالم یکپارچه جلوهی جمال مطلق است. وقتی ظهور کند میتوانیم جمال را ببینیم اما وقتی غیب است از دیدن جمال عاجزیم. پس ظهور کرد... من و شما در ظهور میتوانیم جمال الهی را ببینیم و از قضا لذتی که در تماشای ظهور هست در تماشای آن غیب نیست.
●زلف آشفتهی تو موجب جمعیت ماست
●چون چنین است پس آشفته ترش باید کرد
■زلف کنایه از همین کثرت و مخلوقات است لذا تماشای مخلوق خدا لذتبخش است. إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ (آلعمران/۱۹۰).
●دل هر ذره را که بشکافی
●آفتابیش در میان بینی
■با این مقدمه، مطلبی پیرامون ولایت کبری الهیه حضرت زینب کبری سلام الله علیها خدمت شما عرض میکنم منتها این صحبت ها را باید در پرده گفت.
●دوستان در پرده میگویم سخن
●گفته خواهد شد به دستان نیز هم
■زن مظهر ستر و غیب است. او مظهر باطن است و غیبی است لذا زن باید خودش را بپوشاند. این که قرآن و شرع مبین دستور داده است که زن از چادر استفاده کند، به این برمیگردد که او مظهر همین غیب است. او مظهر جمال الهی است لذا همانطور که جمال مطلق غیب است، او نیز باید مستور باشد. عرض کردیم که عشق مطلق اگر بخواهد خودش را نشان بدهد، باید آشکار شود. آشکار شدن عشق مطلق، زینت عشق مطلق است لذا زینب را زینت امیرالمؤمنین علیه السلام گفتهاند. زینب، زین أب است. امام علی علیه السلام عشق مطلق است و زینت این عشق مطلق، حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. این حضرت زینب است که عشق مطلق را آشکار کرد و او را در عالم شرح داد و علنی کرد لذا از او تعبیر به زین أب کرده اند. عشق مطلق که غیب است، مصداق میخواهد. مصداق اتمّ او زینب شد لذا در ابجد، «زینب مصداق العشق» با «خامس آل عبا» یکی آمد. عشق را محلی به الف و لام کرد که اطلاق عشق را بیان کند، زینب مصداقِ العشق یعنی مطلقِ عشق است. اگر ما پنج تن آل عبا علیهم السلام را مظاهر عشق مطلق بدانیم، زینت و آشکار کنندهی این عشق مطلق، حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. به همین خاطر، او در کربلا، این عشق اطلاقی کرب و بلا را ظهور داد. وقتی که امام حسین علیه السلام آمد تا با خواهرش حضرت زینب وداع کند آن هم آخرین وداع که سنگین ترین لحظه برای عاشق و معشوق بود و حضرت زینب آرام و قرار نداشت مگر به القاء اسرار این اسارت توسط اباعبدالله الحسین. همین که حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، سرّ اسارت را برای حضرت زینب کبری سلام الله علیها آشکار کرد، ایشان دیگر آرام شد. آن سر اسارت چیست؟ همینی که عرض کردم... گفت که زینب جان، من شهید میشوم و با شهادتم به آن مقام عشق مطلق واصل میشوم اما بدان، مادامی که تو اسیر نشوی، این عشق مطلق ظهور و بروز نخواهد داشت و زینت پیدا نخواهد کرد لذا تو باید اسیر شوی.
●خود نتیجهی عشق چه بود در بسیج
●نیک بنگر جز شهادت هیچ هیچ
■حق متعال فرمود که اگر عاشق هرکسی بشود او را میکشد، من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته، من به مقام عشق مطلق راه یافته ام لذا کشته میشوم اما بدان که
●این شهادت تخم معنی کشتن است
●تن ز جان در خاک و خون آغشتن است
■من با این شهادتم دارم تخم معنی میکارم. شهادت مثل دانه، غیب و مجمل است. این دانهی شهادت و عشق مطلق و جمال مطلق که تو در کربلا آن را شهود کردی و گفتی ما رأیت إلا جمیلا، شکوفا نمیشود الا به اسارت تو...
●نکته ها چون تیغ پولاد است تیز
●گر نداری تو سپر واپس گریز
#در_این_حقایق_کربلا_حرفها_هست...
#ح_م