#نابودگر_عقل
□بدترین عملی که حکومت عقل بر مملکت وجود آدمی را از بین میبرد، در بین #اعمال، بادهنوشی است و در بین #اقوال، دروغ و قول زور.
□المیزان، ج۲، ص۱۹۳□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□کسانی که دیرتر [حقایق توحیدی را] می گیرند پخته تر می شوند و بهتر و برتر می گیرند. برخی را می شناسیم زود راه برایش باز شده است ولکن اثر حرف های او ساحلی است نه لُجّه ای ، اما برای جناب آخوند ملاحسینقلی همدانی پس از بیست و دو سال راه باز شده است...بدان که نیل به درجات سامیه معارف ، و مقامات عالیه کشف و شهود برای صاحب عزم و همت و اهل صبر و استقامت است ، نه برای کسی که به مناسبتی حالی موقت بدو روی می آورد و زود می گذرد.
□●استاد علامه حسن زاده آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □بحث طهارت که گذشت وقتی که شنونده و گوینده هر دو طهارت داشته باش
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
□آدم دست و صورت بشورد به نیت طهارت مسح سر کند و مسح پا کند به نیت پاکی بعد بگوید خدایا هم با ظاهری پاک ،که لباس انسان هم پاک باشد اگر کسی لباسش ناپاک باشد تاثیر میگذارد نجاست ظاهری آنچنان اثر میگذارد که اگر یک سر سوزن این نجاست در لباس باشد نماز باطل هست این معلوم هست که اثر تکوینی دارد یک امر اعتباری نیست یعنی نمازی که جهت تقرب به حق هست اگر نجاست ظاهری یک سر سوزنی باشد نمیگذارد انسان به خدا نزدیک بشود اصلا نماز باطل است دوباره باید نماز را اعاده کند و بخواند معلوم هست که آن اثر دارد مثل اینکه زن در ایام عادت نمیتواند نماز بخواند نمیتواند روزه بگیرد در همان ایام عادت اگر بخواهد مثلاً زکات بدهد یا فطریه بدهد یا خمس بدهد یا حج برود در همه اینگونه از اعمال آن نجاست مانع تقرب هست و لذا اصلا نجاست ولو ظاهری اینها مانع هست حجاب است بین انسان و بین حقیقت عالم منتها بعضی از نجاست ها نجاست هایی هستند که دیگه گرفتنی نیست مثل اینکه....(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □آدم دست و صورت بشورد به نیت طهارت مسح سر کند و مسح پا کند به نی
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
□مثل اینکه یک زن عادت میشود او دیگه گرفتنی نیست حتی شما اگر لباسی را هم آن لباس نجس شده باشد گفته باشند که ولو انسان آن لباس را هم بشوید باز هم تاثیر آن نجاست در مقام عبادت کار خود را میگذارد و لذا در روایات فرمودند ادب اقتضا میکند که انسان یک لباس پاک مخصوص نماز و عبادت داشته باشد که هر موقع میخواهد به نماز بایستد آن لباس مخصوص احرامی خود را بپوشد شبیه اینکه حاجی به حج می رود اگر حاجی به حج برود قبل از حج آن احرامش نجس بشود، بعد این احرام را ولو بشوید تطهیرش هم بکند با همان احرام هم احرام ببندد و حج برود آن تأثیری که باید در حج بر جانش گذاشته بشود تاثیر گذاشته نمیشود. حالا اینها که متأسفانه هم در صدد مراعاتش نیستیم و لذا میبینیم که خیلی هم دور شدهایم آن اتاقی که نجس شد در آن اتاق انسان بخواهد به حق نزدیک بشود مشکل است ولو این فرشی که الان رویش نشستهایم در این یک متر داریم نماز میخوانیم در یک گوشه دیگر این فرش نجس باشد از جنبه فقهی نماز ما صحیح است نماز باطل نیست اما قرب به حق تحقق پیدا نمیکند یا دیر پیدا می شود اصلاً نجاست مانع هست یک طوری هست ظاهر عالم با باطن عالم که اتصال به واسطه نجاست حاصل نمیشود.(۴)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○فتنه ها همچون شب تار روی آور شده اند روزهای پايانی زندگی پيامبر صلی الله (۵)○□ □کتابهای اهلسن
□●فتنه ها همچون شب تار روی آور شده اند
روزهای پايانی زندگی پيامبر صلي الله (۶)●□
□نکته ی دوم: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم ، نوجوانی را مثل اُسامَةِبْنِ زِیْد که ظاهراً هفده ساله بود را فرمانده ی سپاهی کرده است که پیرمردهایی مثل ابوبکر هم در داخل آن سپاه هستند، افراد مسنّی از صحابه هم در آن سپاه هستند، تا بعدها کسی نگوید با وجود پیرمردی مثل ابابکر، نوبت حكومت به جوانی مثل علی نخواهد رسید. خوب میفهمیدند رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم چه کار می کنند؛ لذا بلافاصله دستبهکار شدند و همین جوان بودنِ اُسامه را برای اعتراض نسبتبه اقدام پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم بهانه قرار دادند.
□فَتَکَلَّمَ قَومٌ وَ قالوا یُسْتَعْمَل هذا الغلام علی جُملَةِ مُهاجِرینَ وَ الْاَنْصار؟! میگوید: گروهی شروعبه غرزدن، اعتراضکردن، مذمّت کردن و نکوهشکردن کردند و گفتند یک نوجوان را فرمانده ی این همه مهاجر و انصار می کنند؟! وَ غَضَبَ رَسُولُالله لَمّا سَمِعَ ذلِک، وقتی این حرف به گوش پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم رسید، پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم بهشدّت خشمگین شدند. وَ خَرَجَ عاصِفاً رَأسَه، و درحالیکه رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم عمّامه بر سر نداشتند؛ دستمالی به سر بسته بودند، از خانه بیرون آمدند. فَسَعَدٍ مِن بَعد وَ عَلَیهِ قَتیفَةٌ. پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم به بالای منبر تشریف بردند؛ درحالیکه قتیفه ای بر دوش انداخته بودند. فَقال اَیُّهَا النّاس! ما مَقالَةُ بَلَغَتْنی عَنْ بَعْضِکُم فی تَامیری اُسامَة، فرمودند: ای مردم! این چه سخنی است که از بعضی از شماها در مورد فرمانده کردن اسامه به من می رسد؟! لَئِنْ طَعِنْتُهم فی تَامیری اُسامَه فَقَدْ طَعِنْتُم فی تَعْمیری اَباهُ مِنْ قَبْلِهِ و فقال أنفذ لما أمرتک به ثم أغمی علی رسول الله و قام أسامه فتجهز للخروج. اگر امروز در مورد فرمانده کردن اسامه بر من طعنه می زنید و مرا نکوهش ميكنيد، پیش از این، وقتیکه زِیْدبنِحارِثَه، پدر او را هم فرمانده کردم، همین نکوهش ها را کردید؛ همین زخمزبان ها را زدید؛ همین انتقادها را کردید. وَ اَیْمُ الله اِنْ کانَ لَخَلیقًا بِالْاِمارَة وَ اَبْنُهُ مِنْ بَعْد لَخَلیقٌ بِها، به خدا سوگند، زِیْدبنِحارِثَه لیاقت فرماندهی داشت و امروز، بعد از او، پسر او اُسامه، برای فرماندهی لایق است. در اسلام، سن ملاک نیست؛ شایستگی و لیاقت، ملاک است. وَ اِنَّهُما لَمِن اَحَبَّ النّاسِ اِلَیَ، و این دو پدر و پسر، در نزد من، از محبوب ترین مردم هستند. فَستَوصوا بِهِ خَیراً فَاِنَّهُ مِن خیارِکُم، پس خیرخواهانه در مورد آنها رفتار کنید، که آنها بهترین افراد در بین شما هستند. ثُمَّ نَزَلَ وَ دَخَلَ بَیتِهِ، بعد پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم از منبر پایین آمدند و با همان حال بیماری شدید به داخل منزل برگشتند.
□علی رغم برخورد شدید پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم با نکوهشگران، و علی رغم دستور رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم بر حرکت این سپاه، سپاه حرکت نکرد. اُسامَةِبْنِ زِیْد به چند فرسخی مدینه رفت و منطقه ای به نام جُرف را برای لشگرش بهعنوان پایگاه قرار داد که همه آنجا بیایند و دسته جمعی به سمت جبهه ی رُم حرکت کنند؛ ولی افراد، این دست و آن دست کردند و این سبب شد که پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم هروقت به هوش میآمدند، می پرسیدند: سپاه اسامه چه شد؟ و می گفتند: اینها هنوز نرفتند و پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم مجدّداً تأکید می کردند. ابْنِاَبِیالحَدید می گوید: وَ جَعَلَ یَقُول: اَنْفَزُوا بَعْثَ اُسامَة وَ یُکَرِّرُ ذلِک، پیغمبراکرمصلی الله علیه و آله و سلم میفرمودند لشگر اسامه را راه بیندازید و این حرف را تکرار می کردند.
ادامه دارد..
□●استاد مهدی طيب (١٦ اسفند ٨٦)●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #دوازدهم_ماه_ربیع_الاول: روز میلاد خجستهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم (بنا به نقلی)○□
□بنا به نقل متّفقٌ علیه همهی علمای اهل سنّت و مورّخین و سیرهنویسانشان و نقل برخی از بزرگان شیعه مثل ثقة الاسلام کلینی رضواناللهتعالیعلیه و مسعودی صاحب «مُرَوِّجُ یا مُروجُ الذَّهَب» و «تاریخ مسعودی»، روز دوازدهم ماه ربیع الاوّل روز میلاد خجستهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، در پنجاه و سه سال قبل از هجرت آن بزرگوار، در عام الفیل بوده است.
□پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در همان سال که ابرهه با فیلها برای انهدام کعبه حمله کرد، متولّد شدند.
□میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مبدأ یک تحوّل عظیم در تاریخ آفرینش است و مبدأ گشوده شدن ابوابی از حقایق عالم غیب به روی بشر است که تا قبل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم این در بلا استثناء به روی همه بسته بود؛ حتّی به روی انبیاء و اولیاء. برکات این میلاد، غیرقابل احصاء است.
□ماجرای تولّد آن بزرگوار و حوادثی که مقارن تولّد آن بزرگوار در سراسر عالم رخ داد و هر یک از یک حادثهی بزرگ خبر میداد؛ را هم مورد گفتگو قرار دادهایم.
□دوازدهم ربیع الاوّل در بین اهل سنّت مورد اتّفاق است و هفدهم ربیع الاوّل در بین اغلب علمای شیعه. البتّه ما احتمال بسیار قویتر را هفدهم ربیع الاوّل میدانیم؛ گرچه منکر این نیستیم که بعضی از بزرگان شیعه هم دوازدهم ربیع الاوّل نقل کردهاند.
□و لذا جا دارد فاصلهی دوازدهم تا هفدهم ربیع الاوّل را به مناسبت میلاد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم جشن بگیریم و در مسیر شناخت بهتر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تلاشی داشته باشیم.
□○استاد مهدی طیب_جلسه ۲۸ دی ۹۱○□
#ماه_ربیع_الاول،
#میلاد_پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت چهارم بخش هفتم ● بيان آنچه در پاسخ به سؤال بالا شايسته گفتن است با توجه ب
آیات7-9 آل عمران ، قسمت چهارم
بخش هشتم
● هدف از خلقت انسان ، تشريع دين و سپس تطهير الهى است و همه افراد انسان به اين كمال نمى رسند
و در اين فرمايش خود اعلام كرد كه نقطه نهايى هدف از خلقت انسانها همان تشريع دين ، و بدنبالش تطهير الهى است .
و اين كمال انسانى مانند ساير كمالات كه خدا و عقل به سوى آن دعوت مى كنند چيزى نيست كه تمامى افراد به آن برسند، و جز افرادى مخصوص به آن دست نمى يابند هر چند كه از همه بشر دعوت شده تا بسوى آن حركت كنند، پس تربيت يافتن به تربيت دينى تنها در افرادى مخصوص به نتيجه مى رسد، و آنان را به درجه كامل از طهارت نفس مى رساند، و مابقى را به بعضى از آن درجات مى رساند كه البته بر حسب اختلاف مردم در استعداد، آن درجات نيز مختلف است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 90
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□● #المیزان | "استراق سمع شیاطین و پرتاب شهاب ثاقب" یعنی چه؟●□
□اين كه "شهاب ثاقب" چيست و چگونه به سوی شيطانها پرتاب می شود ، از معانی مشكل قرآن است كه حقيقت آن را جز خدا و تربيت شدگان و تعليم يافتگان خدايی نمی دانند.
#علامه_طباطبايی در شرح آن می نويسد:
مفسرين برای اينكه مساله" استراق سمع" شيطانها در آسمان را تصوير كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوي شيطانها با شهابها تيراندازي ميشود بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن ميرسد، توجيهاتي ذكر كرده اند كه همه بر اين اساس استوار است كه آسمان عبارت است از افلاكي كه محيط به زمين هستند، و جماعتهايی از ملائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك در و ديواری دارند كه هيچ چيز نميتواند وارد آن شود، مگر چيزهايی كه از خود آسمان باشد، و اينكه در آسمان اول، جماعتی از فرشتگان هستند كه شهابها به دست گرفته و در كمين شيطانها نشسته اند كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبی آسمان را استراق سمع كنند، با آن شهابها به سوی آنها تيراندازی كنند و دورشان سازند و...
□اين معانی همه از ظاهر آيات و اخبار ابتداء به ذهن ميرسد و ليكن امروز بطلان اين حرفها به خوبي روشن شده و عيان گشته است در نتيجه بطلان همه آن وجوهی هم كه در تفسير" شهب" ذكر كرده اند، كه وجوه بسيار زيادی هم هستند- و در تفاسير مفصل و طولاني از قبيل تفسير كبير فخر رازي و روح المعاني آلوسي و غير آن دو نقل شده، باطل ميشود. ناگزير بايد توجيه ديگری كرد كه مخالف با علوم امروزي و مشاهداتی كه بشر از وضع آسمانها دارد نبوده باشد. و آن توجيه به احتمال ما- و خدا داناتر است- اين است كه: اين بياناتی كه در كلام خدای تعالي ديده ميشود، از باب مثالهايی است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده، تا آنچه خارج از حس است به صورت محسوسات در افهام بگنجد، هم چنان كه خود خداي تعالي در كلام مجيدش فرموده:" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ" و اينگونه مثلها در كلام خداي تعالي بسيار است، از قبيل عرش، كرسي، لوح و كتاب، كه هم در گذشته به آنها اشاره شد، و هم در آينده به بعضي از آنها اشاره خواهد رفت.
□بنا بر اين اساس، مراد از آسمانی كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمي ملكوتي خواهد بود كه افقي عاليتر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامی كه در آن هست عاليتر و بلندتر از زمين ماست. و مراد از نزديك شدن شيطانها به آسمان و استراق سمع و به دنبالش هدف شهابها قرار گرفتن، اين است كه شيطانها ميخواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. ملائكه هم ايشان را با نوري از ملكوت كه شيطانها تاب تحمل آن را ندارند، دور ميسازند. يا مراد اين است كه شيطانها خود را به حق نزديك ميكنند تا آن را با تلبيسها و نيرنگهاي خود به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ به صورت حق درآورند و ملائكه رشته های ايشان را پنبه ميكنند و حق صريح را هويدا ميسازند تا همه به تلبيس آنها پی برده، حق را حق ببينند و باطل را باطل."
□●ترجمه الميزان،ج۱۷،ص-۱۸۸-۱۸۶●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○به مناسبت #هفته_وحدت
حضرت آیتالله بهجت قدسسره○□
□و علیهذا ما با سنیها هیچ مخالفتی نداریم، مگر عوامل خارجیه جدا بکنند.
میگوید: هر سال خارجیها میآمدند بغداد، در محلۀ شیعه، صبحها صدا میزدند برای نماز که «الصَلاةُ خَیرٌ مِنَ النُّوم».
در محله سنیها هم یک کسی را وادار میکردند که در اذان بگوید «حَیَّ عَلی خَیرِ الْعَمَل».
[آنها هم] میگفتند یقیناً شیعهاند که آمدهاند و دارند بر [ضد] اهلسنت افساد میکنند.
اینها هم میگفتند یقیناً سنیها هستند که دارند افساد میکنند،[خلاصه]اینها را به جنگ هم میانداختند تا خودشان مالُالمصالحه را بگیرند.
□وعلیهذا، بهحسب ظاهر ما راه واضحی داریم با صَفح[وترک اختلاف] با اهل سنت.
غلط است و ترویج از خارجیهاست که ماها را به جنگ [هم انداختند] و همچنین میتوانند حنفی را بر علیه مالکی بجنگانند.
و همچنین هم واقع شده در بغداد نزاعی شده است، نوشتهاند که بین خود همین مذاهب اربعه، اصلاً بعضی با بعضی جنگ شده است. کما اینکه همین را هم «ابن اثیر» نوشته که در حله و اطراف، بین دو طایفه از شیعه جنگ شد.
او میگوید: تعجب این است که کِلتَا الطائِفَتَین [هردو گروه]شیعهاند.
□[لذا]جنگ انداختن یک عوامل دیگری دارد...
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □مثل اینکه یک زن عادت میشود او دیگه گرفتنی نیست حتی شما اگر ل
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
□یه وقتی میگویند نماز صحیح است یا صحیح نیست خب اگر کسی به ظاهر،لباسش پاک بود آنجایی که نماز می خواند پاک بود و وضو هم گرفت بعد هم نماز بخواند الفاظ را درست ادا بکند نماز او صحیح است اما یه وقتی میگوییم نه نماز را خواندم بعد از نماز حقیقتاً ببینم چقدر به خدا نزدیک شدهام یک کسی میخواهد اینجوری به نمازش فکر کند اینجا دیگر خیلی چیزها مانع هست خیلی مشکلات مانع هست و بخصوص مسئله نجاست که الان خداییش میخواهم بعضی از حرفهای این مسائل را به شما عرض بکنم روم نمیشود یعنی خجالت میکشم به زبان آوردنش هم حتی مشکل هست که اینها مانع کار هست آن وقت تو حدیث مفصل بخوان ازاین مجملی که عرض کردم این هست که تمام ماها روی همدیگر توی جلسه تأثیر میگذاریم چه بخواهی و چه نخواهیم و لذا استدعا این هست که مسئله طهارت را یک مسئله اساسی بگیرید در حضور جلسه و در حضور در خدمت شما در این مجالسی که درپیش داریم بخصوص مسئله وضو را، هم خانمها و هم آقایان به لحاظ قربةالیالله هم بگیرید که انشاءالله بلکه این ایام تأثیراتی را که از جنبه زمان و از جنبه مکان بر انسان وارد میشود ما مشمول آن تأثیرات بشویم.(۵)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □یه وقتی میگویند نماز صحیح است یا صحیح نیست خب اگر کسی به ظاهر،
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
□شما اگر در قضیه عاشورا درست دقت بکنید میبینید که جناب سیدالشهدا تمام جوانب امر را میسنجند،در شب عاشورا نوشتهاند که تمام عزیزان شهدای کربلا که میخواهند شهید بشوند تمام شب را لباس نو پوشیدن تمام شب استحمام کردن یک خیمهای شد خیمه مخصوص شهدای کربلا بود که در آن خیمه تکتک عزیزان به آن خیمه میرفتند و استحمام میکردند و خودشان را پاک میکردند و لباسی را که از قبل فراهم کرده بودند لباس را میپوشیدند که آماده بشوند با یک لباس پاک خدا را ملاقات کنند حتی تا کجا را امام حسین مراعات کرد نوشتند شب عاشورا جناب سیدالشهدا نوره کشید دارو کشید یعنی خودش را حتی از موهای اضافی بدن هم تطهیر کرد درسته امام معصوم هست اما نشئه طبیعت اقتضایی دارد ولو آن امام معصوم باشد ولو خلیفةالله باشد ولو حجتالله باشد ولو انسان کامل باشد ولو تمام نظام هستی آن شب به پشت حسین است ولو تمام عالم دارند از حسین بهره میگیرند اما حسین بن علی بدن دارد یا نه این بدن مطابق بدن دیگر مردم موی اضافی هم ازش می روید یا نه؟ که میروید؛ چون برای اینکه مرد اگر در عورتش مو نروید چه مرد و چه زن قطعاً بچهدار نمیشود به هیچ وجه امکان ندارد محال است بچه دار بشوند و امام حسین هم که بچهدار هست فرزند دارد مطابق با این نشئه انسان طبیعت ظاهری دارد و لذا جناب سیدالشهدا دیگه نگفت ما میخواهیم فردا شهید بشویم و ما میخواهیم فردا از اینجا برویم حالا اینها مسئلهای نیست نخیر همان شب عاشورا هم به استحمام می رود خودش را تطهیر میکند(۶)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات7-9 آل عمران ، قسمت چهارم بخش هشتم ● هدف از خلقت انسان ، تشريع دين و سپس تطهير الهى است و همه
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم
بخش اول
● راه رسيدن به هدف فوق شناسندن انسان به خود او است (از طريق تربيت علمى و عملى )
مسأله طهارت نفس عينا مانند داشتن تقوا در مرحله عمل است ، كه خداى تعالى تمامى افراد بشر را به آن دعوت كرده ، و فرموده : ((اتقوا اللّه حق تقاته )) و ليكن حق تقوا كه همان كمال آن و نهايت درجه آنست ، جز در افرادى معدود حاصل نمى شود، و آنچه در مابقى مردم حاصل مى شود درجات پائين تر از آن حد است ، ((الامثل فالامثل ))، همه اينها به خاطر اختلافى است كه مردم در فهم و طبيعت خود دارند، و اين مختص مسأله طهارت نفس وتقوا نيست ، بلكه تمامى كمالهاى اجتماعى از حيث تربيت ، و دعوت همينطور است ، آن كسى كه بنيانگذار يك اجتماع است تمامى افراد را به بالاترين درجه هر كمالى دعوت مى كند، و مى خواهد كه مثلا در علم ، در صنعت ، در ثروت ، در آسايش ، و ساير كمالات مادى و معنوى به نهايت درجه آن برسند؟ ولى آيا مى رسند؟ نه بلكه تنها بعضى از افراد جامعه به آن مى رسند، و ما بقى بر حسب استعدادهاى مختلف به درجات پائين تر آن دست مى يابند، و در حقيقت امثال اين غايات ، كمالاتى است كه جامعه به سوى آن دعوت مى شود، نه تك تك افراد، به طورى كه هيچ فردى از آن تخلف نداشته باشد.
دوم اينكه : قرآن قاطعانه اعلام مى دارد كه تنها راه رسيدن انسانها به اين هدف اين است كه نفس انسان را به انسان بشناسانند، و به اين منظور او را در ناحيه علم و عمل تربيت كنند.
در ناحيه علم به اين قسم كه حقايق مربوط به او را از مبدأ گرفته تا معاد به او تعليم دهند، تا هم حقائق عالم ، و هم نفس خودرا، كه مرتبط با حقايق و واقعيات عالم است بشناسد و در اين صورت شناختى حقيقى نسبت به نفس خود مى يابد.
و اما در ناحيه عمل به اين قسم كه قوانين صالح اجتماعى را بر او تحميل كنند تا شؤون زندگى اجتماعيش صالح گردد، و مفاسد زندگى اجتماعى ، او را از برخوردارى از علم و عرفان باز ندارد، و بعد از تحميل آن قوانين يك عده تكاليف عبادى بر او تحميل كنند، كه در اثر تكرار و مواظبت بر عمل به آن ، نفسش و سويداى دلش متوجه مبدأ و معاد شود، و به عالم معنا و طهارت نزديك و مشرف گردد، و از آلودگى به ماديات و پليديهاى آن پاك شود.
خواننده عزيز، اگر در آيه شريفه : ((اليه يصعد الكلم الطيب ، و العمل الصالح يرفعه )) دقت كند، و آنچه از آن فهميد با بيانى كه ما در آيه : ((و لكن يريد ليطهركم ))
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 91
داشتيم ، و همچنين با آيه : ((عليكم انفسكم ، لا يضركم من ضل اذا اهتديتم )) و آيه : ((يرفع اللّه الذين آمنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات )) و آياتى ديگر كه نظير اين آيات است ، ضميمه كند، آنوقت غرض الهى از تشريع دين و هدايت انسان به سوى خود و راهى كه به اين منظور پيش گرفته ، برايش روشن مى شود.
از اين بيان يك نتيجه مهم به دست مى آيد، و آن اين است كه : ((قوانين اجتماعى اسلام در حقيقت مقدمه است براى تكاليف عبادى ، و خود آنها مقصود اصلى نيستند، و تكاليف عبادى هم مقصود بالاصل نيست ، بلكه آن نيز مقدمه براى معرفت خدا و آيات او است )). در نتيجه كمترين اخلال يا تحريف يا تغيير در احكام اجتماعى اسلام باعث فساد احكام ، و عبوديت آن ، و فساد نامبرده نيز باعث اختلال معرفت خواهد بود.
استنتاج اين نتيجه از آن بيان بسيار روشن است ، تجربه هم صحت اين نتيجه را ثابت مى كند، براى اينكه چهارده قرن از صدر اسلام مى گذرد، و ديديم كه فساد از چه راهى در شئون دين اسلام پيدا شد، و از كجا آغاز شد.
اگر كمى دقت بفرمائيد خواهيد ديد كه هر فسادى پيدا شده ، ريشه اش انحراف از احكام اجتماعى اسلام بوده ، (وقتى امت اسلام از در خانه آنكسى كه بايد به حكم خدا و تصريح رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) زمامدارشان باشد، به در خانه ديگران منحرف شدند، از همان زمان بتدريج در احكام عملى اسلام دست اندازى ، و در آخر در معارف و عقايد اسلام نيز دسيسه شد ((مترجم )))، تا آنجا كه معارف اسلام از همه جاى زندگى بشر بيرون رفت .
و ما قبلا متذكر شديم كه فتنه هائى كه در اسلام پيدا شد، از ناحيه پيروى متشابهات و تأويل خواهى آن بود، و اين عمل انحرافى تا عصر حاضر ادامه يافته است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei