eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○ به‌مناسبت فرارسیدن سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام○□ □سوال: آقا کسیکه میخواهد زیارت آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام مشرف بشود، چه کاری بهتر است انجام دهد؟ با چه نیتی به زیارت امام رضا علیه‌السلام برود؟ : همونطوریکه به زیارت امام حسین علیه‌السلام [و دیگر ائمه علیهم‌السلام] می‌رود، زیارت ائمه علیهم‌السلام همه یکجور است. قصدش این باشدکه می‌خواهدتحصیل(کسب) ثواب بکند. □سوال: چه کارهایی بهتر است آنجا [در هنگام] زیارت امام رضا علیه‌السلام انجام بشود؟ : [ هم زیارات] مفصل دارد و[هم]مختصر دارد، [اگر]وقت دارد[زیارات] مفصل، [و اگر] وقت ندارد زیارات مختصر را بخواند. برای همه ائمه، شایدهم غیر ائمه[چهارده معصوم] مثل حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها وحضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)؛ این(زیارت جامعه)؛ مفصل است.و اگر وقت داشته باشد، خواندن آن برهمه[دیگر زیارات] مقدم است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ | "استراق سمع شیاطین و پرتاب شهاب ثاقب" یعنی چه؟○□ □اين كه "شهاب ثاقب" چيست و چگونه به سوی شيطان‌ها پرتاب می شود ، از معانی مشكل قرآن است كه حقيقت آن را جز خدا و تربيت شدگان و تعليم يافتگان خدايی نمی دانند. در شرح آن می نويسد: مفسرين برای اينكه مساله" استراق سمع" شيطانها در آسمان را تصوير كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوی شيطانها با شهاب‏ها تيراندازی مي‏شود بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن مي‏رسد، توجيهاتی ذكر كرده ‏اند كه همه بر اين اساس استوار است كه آسمان عبارت است از افلاكی كه محيط به زمين هستند، و جماعت‏هايی از ملائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك در و ديواری دارند كه هيچ چيز نمي‏تواند وارد آن شود، مگر چيزهايی كه از خود آسمان باشد، و اينكه در آسمان اول، جماعتی از فرشتگان هستند كه شهابها به دست گرفته و در كمين شيطانها نشسته‏ اند كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبی آسمان را استراق سمع كنند، با آن شهابها به سوی آنها تيراندازی كنند و دورشان سازند و... □اين معانی همه از ظاهر آيات و اخبار ابتداً به ذهن مي‏رسد و ليكن امروز بطلان اين حرفها به خوبی روشن شده و عيان گشته است در نتيجه بطلان همه آن وجوهی هم كه در تفسير" شهب" ذكر كرده ‏اند، كه وجوه بسيار زيادی هم هستند و در تفاسير مفصل و طولانی از قبيل تفسير كبير فخر رازی و روح المعانی آلوسی و غير آن دو نقل شده، باطل مي‏شود. ناگزير بايد توجيه ديگری كرد كه مخالف با علوم امروزی و مشاهداتی كه بشر از وضع آسمانها دارد نبوده باشد. و آن توجيه به احتمال ما- و خدا داناتر است- اين است كه: اين بياناتی كه در كلام خدای تعالی ديده مي‏شود، از باب مثالهايی است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده، تا آنچه خارج از حس است به صورت محسوسات در افهام بگنجد، هم چنان كه خود خدای تعالی در كلام مجيدش فرموده:" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ" و اينگونه مثلها در كلام خدای تعالی بسيار است، از قبيل عرش، كرسی، لوح و كتاب، كه هم در گذشته به آنها اشاره شد، و هم در آينده به بعضی از آنها اشاره خواهد رفت. □بنا بر اين اساس، مراد از آسمانی كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمب ملكوتی خواهد بود كه افقی عالي‏تر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامی كه در آن هست عالي‏تر و بلندتر از زمين ماست. و مراد از نزديك شدن شيطانها به آسمان و استراق سمع و به دنبالش هدف شهابها قرار گرفتن، اين است كه شيطانها مي‏خواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. ملائكه هم ايشان را با نوری از ملكوت كه شيطانها تاب تحمل آن را ندارند، دور مي‏سازند. يا مراد اين است كه شيطانها خود را به حق نزديك مي‏كنند تا آن را با تلبيس‏ها و نيرنگهای خود به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ به صورت حق درآورند و ملائكه رشته ‏های ايشان را پنبه مي‏كنند و حق صريح را هويدا مي‏سازند تا همه به تلبيس آنها پی برده، حق را حق ببينند و باطل را باطل." □الميزان،ج۱۷،ص۱۸۶-۱۸۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ ○□ □ولایت فقیه مگر چیست که این همه از آن ترس و وحشت دارند؟ این ها از خودشان می ترسند؛ منافع مادی که در دست داشتند، و از دست داده اند. و می دانند که ولایت فقیه سنگر الهی است ، چشم مردم است، حافظ اجتماع است ، از این می ترسند! آقایان و خانم ها ! ولایت فقیه یعنی: مردم مسلمان به حکم فرمان الهی و گفتار قرآن و سفرای حق، که فرمودند "اذا ظهرت البداع و لم یُظهر العالمُ علمَهُ فعلیه لعنة الله " اگر دارد بدعت ها در میان اجتماع پیاده می شود، اگر دارند دست های آلوده ای از شرق و غرب می آیند به بهانه های مختلف، از راه دین داری دارند، دارند اهل دین را می بلعند، یک مقام الهی متقی مجتهد مسلّم درس خوانده ی استاد دیده ی دل سوز به حال اجتماع که به زبان قرآن و روایات و لسان حق و اهل حق آشنایی دارد آن کسی را که خداوند امضاء فرمود و را بیان فرمودند این علائم باید در او بوده باشد تا بتواندناظر شما باشد، تا بتواند به اذن الله فصل خطاب شما بوده باشد، یکی از معانی فصل خطاب این است که: سفرای الهی حاصله و واسطه بین خداوند و خلق خدا هستند که خداوند به وسیله این واسطه به مردم خطاب می نماید، و حرف می زند؛ این ها فصل خطاب شما هستند، عین شما هستند، نماینده شما هستند، نماینده خدا هستند، ناظر به امور مردم ، که درنده ها مردم را نبلعند! به بهانه های گوناگون آب و خاک و دین آن هارا نبرند! چون دشمن خیلی متقلب و موذی است ؛ چنین کسی که در این مقام با آن شرایط قرار گرفته است ؛ این مقام، دارنده ی این مقام را می گویند: ولایت فقیه. فقیه یعنی عالم الهی مجتهد مستنبط آگاه به زبان قرآن و روایات، کسی را که خدا و پیامبر امضاء فرموده؛ این حقیقت برای این ها یک لولو خوره شده که می ترسند از او. این را می گویند ولایت فقیه. این باشد برای حفظ و حراست مردم که مردم یعنی نامردها یعنی اشباح الرجال و لا رجال، که دارند مثل آب دزدک در اجتماع رخنه می کنند مقام ولایت فقیه هشداری بدهد: بپایید؛ خودتان را مواظب باشید. امر می فرماید؛ نهی می فرماید؛ عین الهی است؛ امین الله است؛ جاسوس حق است؛ نماینده حق است؛ چشم حق است؛ من می خواهم این باشد اگر چنین کسی در اجتماع باشد دشمن نمی تواند میدان بگیرد! آقایان حرف من و شما نیست؛ خواهران حرف این و آن نیست؛ حرف دین خداست. این نعمت بزرگی که الان نصیب ما شده قدر بدانید. این عصر، عصری است که درباره او می توان گفت، می توان قسم خورد ، درباره این عصر، عصر قیام همه انبیاء الهی است؛ « لا نُفَرِّقُ بین أحدٍ مِن رُسُلِه » نام احمد نام جمله انبیاست چون که صد آمد نود هم پیش ماست صلّی الله علیه و آله و سلّم @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □این کیه فرزند همین مادر ،لااله‌الاالله، این آدم چه جور فکری دار
□این نامرد تمام مسائل همه را جاسوسی کرده چون چهره‌اش را می‌شناخت در بین افراد و اشخاص معلوم بود در تمام این جریانات ایشون در خانه هانی و در منزل مسلم بن اوسجه و در خانه دیگر بزرگان کوفه ایشون می‌آمد جاسوسی می‌کرد تا دیگه آن آخرها عبیدالله اعلام کرد که هر کس دوروبر مسلم ببینیم می‌کشیم یک تهدید این‌جوری شد که دیگه مردم کوفه متفرق شدند و جناب مسلم هم که طبق متعارف تشریف می آوردند برای نماز دیگه آن شب یکه و تنها ماندند چون جناب هانی هم عجیب در تحت فشار بودند دیگه هیچ کار نمی توانست تقریبا بکند که آن شب آخر را که در کوچه سرگردان و حیران بود تکیه زد به دیوار یکی از این منازل که چه عجب روزگار را ببین،عالم را ببین،من چیکار کنم،چی فکر کنم خدا و خدا خودش هم ساکته،دست تصرف ولی الله هم نمیشود امام حسین که این قدرت را داشت که نماینده خودش را در کوفه دست تصرف به کار بگیرد و ایشون را از مشکلات برهاند، این کار را هم نمی کنند و ان‌شاءالله بحثای بعدی در بحث ادب مع الله ادب با خدا این بحث را خدمتون عرض می‌کنم، هیچ دست تصرف هم کار نمی‌کند ایشون مثل یک آدم گم‌شده در کوچه و بازار همین‌جور سرگردان است تا این‌که سر را تکیه داد به یک دیواری این خانم این زن محترمه این زن به کمال رسیده ایشون دم پنجره منزلش نشسته و دید که یک آقایی سر تکیه زده به دیوار آقا شما چرا اینجایی در این شهر غریب یکه و تنها چرا به این شکل حالا طبق نقل ها می‌گویند آقا حرفی نزد و خانم تاکید کرد که آقا شما هم بروید به منزلتان منم پسرم الان در بیرون منزل هست الان دلم شور میزند حتما فرزند تو هم منتظره،حضرت جناب مسلم سلام الله علیه رو کردند به این خانم گفتند شما آبی دارید، ظرف آبی،خیلی احساس تشنگی دارم،چطور میشه این لحظه هارو تصور کرد،در شهر غریبی و همه هم دشمن دور در دور کوفه را هم دستور دادند دشمن همه جا رو محاصره کند که مبادا مسلم فرار کند و از کوفه در برود آن هم چی مردمی که هجده هزار نفر آمدن بیعت کردند و یکدفعه دست از بیعت کشیدند ان وقت چه وضعیتی پیدا میکند جناب مسلم،میگه اینها حالشون چیه بعد وقتی این مقدار آب را نوش جان میکرد باز هم توقف کرد،آن خانم گفت آقا شما کی هستید؟گفت من مسلمم....(۲۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □این نامرد تمام مسائل همه را جاسوسی کرده چون چهره‌اش را می‌شناخ
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم □اگر انسان درپیش خدا خودش را حاضر دید مؤدب است اگر ندید مؤدب نیست ولو آنکه دارد دعا می‌کند و لو به ظاهر تسبیح گرفته دارد ذکر می‌کند ،دارد این خلاف ادب است که اگر انصراف قلب به غیر باشد و توجه نداشته باشد به حق سبحانه و تعالی، در هنگام خطاب و مناجات به حق‌تعالی بی‌ادب هست، این هست که ادب با حضور قلب همراه است و حضرت امیر هم در دعای کمیل می‌فرماید ...(۲۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم □اگر انسان درپیش خدا خودش را حاضر دید مؤ
□خدایا من کاری نه به بهشت دارم نه به جهنم دارم نه به حورالعین دارم نه به درخت دارم چی میدن چی نمیدن اینها را من اصلاً کار ندارم من تنها چیزی را که کار دارم این هست که پیش تو باشم یعنی حضور در پیشگاه تو را داشته باشم اگر این حضور را داشته باشم همین حضور مرا کافی است این هست که بارها در فرمایشات آقا می‌بینیم که می‌فرمایند عارف تنها یک آدرس در نظام عالم دارد آدرس او این هست که در آخر سوره مبارکه قمر خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید که این‌ها یعنی آن‌هایی که در پیشگاه حق هستند کسانی هستند که فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر هستند تنها یک آدرس دارند آدرسشان این هست که باید فقط آن‌ها را پیش خدا پیدا کنی هر کجا خدا را پیدا کردید این‌ها هستند، اگر کسی ادب را که همراه با حضور هست درست دقت کند و درست مراقبت کند این انسان مؤدب در سراسر نظام عالم حاضر هست.(۲۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
□● ●□ □حضرت رسول الله فرمود: که عقل را خدای متعال، میزان، معیار، ترازو، برایت قرار داد که با این معیار حق را از باطل تمیز بدی. ○اول انگیزه، وانگهی گفتار. ○اول انگیزه، وانگهی کردار. ○اول انگیزه، وانگهی رفتار. ○اول انگیزه، وانگهی کسب و کار. ○اول انگیزه، وانگهی سعادت ○وانگهی امضا، ○وانگهی تصدیق. @mohamad_hosein_tabatabaei
□استاد فاطمی‌نیا□ □از يكی ازمعصومين (عليهم السلام ) پرسيدند: چرا هرچه دعا ميكنيم مستجاب نميشود؟ فرمودند:"لانّكم تدعـُون من لا تعرفونه" "زيرا شما كسی راميخوانيد كه او را نمی شناسيد" □درد ، خدانشناسی است! بايد به اندازه ی خودمان خدا رابشناسيم؛ □وقتی ميفرمايد: "لا اله الّا الله حصني فمن دخل حصني أمن من عذابي" "لااله الاالله حصن وقلعه من است، كسی كه وارد حصن من شد، ازعذابم درامان است" □يعنی چه؟! يعنی وقتی رفتی درحصار توحيد و خدا را در حد وسعت شناختی ، همه كارهايت درست ميشود؛ همه مشكلات حل ميشود، حضرت رضا (عليه السلام ) برايت بيشتر جلوه ميكند، اميرالمومنين( عليه السلام ) را بهتر ميشناسی و... شناخت خدا مراتب دارد، بايد به اندازه ی خودمان خدا را بشناسيم @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️اهتمام به نماز ○نمازگزار با تکبیره الاحرام، مُلک و ملکوت و جبروت را پشت سر می‌گذارد و به عالم لاهوت وارد می‌شود.. ○مقیّد بودن به نماز اوّل وقت ○راه یافتن به باطن و ملکوت نماز... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️اهتمام به نماز ○نمازگزار با تکبیره الاحرام، مُلک و ملکوت و جبروت را پشت سر می‌گذارد و به عالم لا
☑️آداب باطنی نماز ○خشوع ○آرامش و طمأنینه باطنی ○دوری از عُجب و ریا ○سرزندگی و شادابی در نماز ○توجّه به معانی و مفاهیم عبارات و حرکات در نماز ○حضور قلب ..... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هفتم ● اثر متقابل علم و عمل در يكديگر اين هم معلوم است كه عم
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هشتم1⃣ ● مردم بر حسب مراتب قرب و بعدشان از خداى تعالى مراتب مختلفى از علم و عمل دارند اين نيز معلوم است كه همانطور كه گفتيم عمل صالح داراى مراتب و درجاتى است . پس هر درجه از عمل صالح به تناسب وصفى كه دارد ((كلم طيب )) را بالا برده ، علوم و معارف حقه الهيه را صعود مى دهد، همچنان كه عمل غير صالح به هر مقدار از زشتى كه دارد انسان را پست نموده ، علوم و معارفش را با جهل و شك و نابسامانى آميخته تر مى كند، و ما در تفسير آيه شريفه : ((اهدنا الصراط المستقيم )) مطالبى در اين باره بيان نموديم . پس معلوم شد كه مردم بر حسب مراتب قرب و بعدشان از خداى تعالى مراتب مختلفى از علم و عمل دارند، و لازمه اختلاف اين مراتب اين است كه آنچه اهل يك مرتبه ، تلقى مى كند و مى پذيرد، غير آن چيزى باشد كه اهل مرتبه ديگر تلقى مى كند، يا بالاتر از آن است و يا پائين تر. خداى سبحان هم بندگان خود را به اصنافى گوناگون تقسيم كرده ، و هر صنفى را داراى علم و معرفتى مى داند، كه در صنف ديگر نيست . طايفه اى را ((مخلصين )) معرفى نموده ، علم واقعى به اوصاف پروردگارشان را مختص آنان مى داند، و مى فرمايد: ((سبحان اللّه عما يصفون الا عباد اللّه المخلصين )). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 102 و نيز علم و معرفت هايى ديگر به ايشان نسبت مى دهند كه ان شاء اللّه بيانش مى آيد. طايفه اى ديگر را به نام ((موقنين )) ناميده ، و مشاهده ملكوت آسمان ها و زمين را خاص آنان دانسته ، مى فرمايد: ((و كذلك نرى ابراهيم ملكوت السموات و الارض ، و ليكون من الموقنين )). طايفه اى را به عنوان ((منيبين )) معرفى كرده ، و تذكر را مخصوص ‍ آنان دانسته مى فرمايد: ((و ما يتذكر الا من ينيب )). طايفه اى را ((عالمين )) خوانده و تعقل مثلهاى قرآن را به آنان مختص كرده ، مى فرمايد: ((و تلك الامثال نضربها للناس ، و ما يعقلها الا العالمون )). و گويا منظور از عالمان همان اولو الالباب و متدبرين است چون در آيه : ((افلا يتدبرون القرآن ؟ و لو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافا كثيرا)) مى فرمايد: ((چرا در قرآن تدبر نمى كنند، اگر اين قرآن از ناحيه غير خداى تعالى بود هر آينه در آن اختلافى بسيار مى يافتند)) و نيز در آيه : ((افلا يتدبرون القرآن ؟ ام على قلوب اقفالها)) مردم را توبيخ نموده مى فرمايد: ((چرا در قرآن تدبر نمى كنند؟ مگر بر در دلهايشان قفل زده شده ؟)) و برگشت مضمون اين سه آيه شريفه به يك معنا است ، و آن معنا عبارت است از علم به متشابه قرآن ، و اينكه چگونه آن را به محكم قرآن برگردانند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هشتم1⃣ ● مردم بر حسب مراتب قرب و بعدشان از خداى تعالى مراتب مختل
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هشتم2⃣ ● مردم برحسب مراتب قرب و بعدشان از خدای تعالی مراتب مختلفی از علم و عمل دارند طايفه ديگر ((مطهرين ))اند، كه خداى تعالى ايشان را مخصوص به علم تأويل كتاب كرده و فرموده : ((انه لقرآن كريم ، فى كتاب مكنون لا يمسه الا المطهرون )). طايفه اى ديگر را عنوان ((اولياى خدا)) داده ، كسانى هستند كه واله و شيدا در عشق خدايند، و از خصايص ايشان اين موهبت است كه به هيچ چيزى جز خداى سبحان توجهى ندارند و بهمين جهت جز از خدا نمى ترسند و به خاطر هيچ چيز اندوهگين نمى گردند، در باره ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 103 آنان فرموده : ((الا انّ اولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون )). و نيز طايفه اى را بنام ((متقربين )) طايفه اى بنام ((مجتبين )) عده اى را بنام ((صديقين )) جمعى را ((صالحين )) گروهى را ((مؤمنين )) ناميده و براى هر طايفه اى مرتبه اى از علم و ادراك قائل شده ، كه به زودى در محلهاى مناسب ازاين مختصات بحث خواهيم كرد. و نیز در مقابل عناوين پسنديده و مقامات بلندى كه ذكر شد، عناوين ناستوده و مقامات پستى را براى طوايفى ذكر نموده ، و براى هر طايفه اى مختصاتى از علم و معرفت را شمرده است . طايفه اى را ((كافرين )) گروهى را ((منافقين )) جمعى را ((فاسقين )) عده اى را ((ظالمين )) و امثال اين ناميده ، و نشانه هايى از سوء فهم و پستى ادراك نسبت به آيات خدا و معارف حقه او اثبات كرده كه به منظور اختصار فعلا از شرح آنها صرف نظر نموده ، ان شاء اللّه در طول كتاب در خلال بحثهايى كه پيش مى آيد متعرض آنها مى شويم . 10 - اينكه قرآن كريم از حيث انطباق معارف و آياتش بر مصاديق و بيان حال مصاديقش دامنه اى وسيع دارد، پس هيچ آيه اى از قرآن اختصاص ‍ به مورد نزولش ندارد، بلكه با هر موردى كه با مورد نزولش متحد باشد، و همان ملاك را داشته باشد جريان مى يابد، عينا مانند مثلهايى است كه اختصاص به اولين موردش ندارد، بلكه از آن تجاوز كرده شامل همه موارد مناسب با آن مورد نيز مى شود و اين معنا همان اصطلاح معروف ((جرى )) است ، كه در اوايل اين كتاب درباره اش سخن رفت. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei