eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۱ ■●هریک از اسماء الهی طالب مظهری در عالم آفرینش است و هیچ اسمی از اسماءالله نیست مگر آنکه نمود و مظهری در این عالم دارد. ■●در تفکّر عرفانی، مظهر تامّ اسم اعظم حقّ متعال است. آفرینش و ظهور جهان خلقت چیزی جز تجلّیات حقّ متعال نیست و مراتب این تجلّیات نامیده می شود. ■●ذات مقدّس حقّ متعال که غیب مطلق و عنقاء مُغرِب است، اسم و رسم و تعیّن تشخّصی ندارد؛ لذا چه برای انسانهای عادّی و چه برای انبیاء و اولیاء هیچ راهی برای معرفت آن وجود ندارد. ذات الهی، چه در عرصه معرفت عقلانی و چه در وادی شهود باطنی، منطقه ممنوعه است. ■● ، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۱ ■●هریک از اسماء الهی طالب مظهری در عالم آفرینش است و هیچ اس
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۲ ■●اوّلین تعیّن ذات مقام احدیّت میباشد که قائم مقامی ذات را در تجلّیّات عهده دار است. اوّلین تجلّیّ مقام یا حضرت احدیّت نامیده میشود. ■●در اثر این تجلّی، در حضرت علم الهی اسماء و صفات الهی پدیدار شدند که اوّلین جلوه از جلوات حضرت حقّ می باشند. اسماء الهی سلسله مراتبی دارند و برخی از آنها مادر و منشاء اسماء متعدّد دیگری هستند؛ همانند اسم عالم یا علیم که بسیاری از اسماء خداوند متعال در شعاع این اسمها به وجود آمده اند. ■●برای مثال، اسماء سمیع و بصیر از شؤونات علم حضرت حق هستند؛ علم به شنیدنی ها سمع است و علم به دیدنی ها بصر؛ از این رو ریشه اسماء سمیع و بصیر در اسم علیم نهفته است. ■●بسیاری از اسماء دیگر حضرت حقّ نیز در زیر مجموعه خود اسماء دیگری دارند. اگر این سلسله مراتب را به شکل یک هرم در نظر بگیریم، در راس آنها اسم اعظم حقّ متعال است که همه اسماء دیگر را تحت پوشش قرار می دهد. ■●در شعاع اسماء الهی طرح جهان خلقت در علم حضرت حقّ و پدید آمد که خوانده می شود؛ همانند یک نقّاش که قبل از کشیدن نقّاشی بر روی بوم طرح آن را در ذهن خود ایجاد می كند. ■● ، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۲ ■●اوّلین تعیّن ذات مقام احدیّت میباشد که قائم مقامی ذات را
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۳ ■●همانطور که اسماء الهی مراتبی دارند که در دراس همه آنها خداوند است و همانگونه که اسم اعظم تمامی اسماء دیگر را تحت پوشش دارد، عین ثابت انسان کامل (طرح علمی انسان کامل در علم حضرت حقّ) که مَجلی و مظهر اسم اعظم حقّ متعال است نیز همین اشراف را بر سایر اعیان داردو عین ثابت همه چیز در عالم هستی تحت پرتو عین ثابت انسان کامل است. ■●با تجلّی دوم حضرت احدیّت که نامیده می شود، اعیان در خارج پدیدار شدند و طرح عالم خلقت عملی شد و جهان خلقت که اعیان خارجیّه نامیده میشود، پدید آمد. در این مرحله ابتدا جبروتیان که در مرحله تامّ تجرّدند، پدید آمدند و به وجود آمد. سپس ملکوتیان پدید آمدند و ایجاد شد و درنهایت که عالم مُلک و طبیعت است، به وجود آمد. ■●، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۳ ■●همانطور که اسماء الهی مراتبی دارند که در دراس همه آنها #ا
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۴ ■●اسم اعظم به سبب حقیقت عینی خود همانند انسان کامل است؛ بدین معنا که تعیّن اسم اعظم الهی در حضرت علمی، عین ثابت انسان کامل است و تعیّن آن در عالم خارج، خودِ انسان کامل. اوست که خلیفه خداوند در عالم و همان حقیقت محمّدی است که عین ثابت او در مقام واحدیّتّ با متّحد است. ■●بر این اساس میتوان دریافت که از منظر جهان بینی عرفانی وجود انسان کامل در عالم هستی امری اجتناب ناپذیر است. همانطور که حقّ متعال اسمائی دارد و در راس آنها است که مستجمع جمیع صفات کمالیّه و جمالیّه و جلالیّه است؛ اسم اعظم، هم در حضرت علمی یا عالم اعیان ثابته باید نماینده و مظهری داشته باشد که عین ثابت انسان کامل است، و هم در اعیان خارجیّه، که خود انسان کامل است. ■●، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۴ ■●اسم اعظم به سبب حقیقت عینی خود همانند انسان کامل است؛ بدی
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۵ ■●عالم بدون قابل تصوّر نیست. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: قلِ ادعواللهَ و اِدعوا الرّحمنَ ایّا ما تدعوا فلهُ الاسماءُ الحسنی: بگو خدا را با نام الله یا رحمان یا هر نام دیگری بخوانید، پس برای او نیکوترین نامها وجود دارد. ■●و نیز میفرماید: ولله الاسماءُ الحُسنی فادعوه بها: و برای خداوند نامهای نیک است؛ پس خدا را به آنها بخوانید. امام صادق علیه السّلام در توضیح این آیه مبارکه فرموده اند: نحن و اللهِ الاسماءُ الحُسنی الّتی لا یَقبَلُ من العِباد عملاً الّا بِمَعرفَتِنا: به خدا سوگند ما آن نامهای نیکوی خداوند هستیم که خداوند عملی را از بندگان نمیپذیرد مگر آنکه با شناخت ما همراه باشد. ■●، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۵ ■●عالم بدون #انسان_کامل قابل تصوّر نیست. خداوند متعال در قر
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۶ ■●بنابراین مظهر تامّ اسماء الهی است و از آنجا که تمامی اسماء الهی در حضرت حقّ جمع شدهاند، انسان کامل مظهر اسم اعظم حضرت حقّ و مظهر تمامی اسما حسنای الهی است. عارف از این منظر به وجود ارواحنافداه معتقد است. زیرا محال است بتوان جهان را لحظهای خالی از وجود انسان کامل و مظهر اسم اعظم حقّ متعال تصوّر نمود. در عصر حاضر حضرت بقیّة الله الاعظم ارواحنافداه این جایگاه را دارند. ■●، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حقیقت سرّی فاطمی، اسم مستأثره‌ی ذات غیبی است که برای احدی آشکار نشده و در بطون محض است؛ «اللّهمَّ إنّي أسئَلُكَ بِاسمِكَ الّذی خَلَقتَهُ مِن کُلِّكَ فَاستَقَرَّ فِیكَ فَلا یَخْرُجُ مِنْكَ إلي شَيءٍ أبَداً». (صحیفه مهدویه، زیارت ندبه) ◾️...فاطمه، ذات نماست و چون اسم مستأثره‌ی ذات است، جز حضرات ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام، همه‌ی موجودات از عرش تا فرش از ادراک کنه حقیقت فاطمه عاجز و بریده شده‌اند. فلذا فقط این انوار امامت قابلیت زیارت او را دارند و تنها ولایت مطلقه‌ی کلیه، کفو اوست از این رو هم قدر و هم قبرش مجهول است، مگر برای امام اعنی انسان کامل‌. ◾️وَ هی «لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيم، أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا» (دخان/ ۳،۴،۵)؛ امر حکیم آن سرّ مستودعی است که در متن جان فاطمی به ودیعه گذاشته شده است و آن ولایت کلیه‌ی شمسیه است که به یَد اراده‌ی فاطمی بسط وجودی پیدا می‌کند، و از آن مقام مجمل احدی قرآنی، صورت تفصیلی فرقانی می‌یابد؛ «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ». ◾️علی،نقطه آغاز وجود ص ۲۸۵، نکته ۱۰۷◾️
▪️شهادت ام‌الشهداء کربلا، حضرت ام‌البنین سلام الله علیها را به محضر حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه و یکایک محبین آل‌الله علیهم السلام تسلیت عرض می‌کنیم.▪️ ☑️حضرت ام‌البنین سلام الله علیها با فصاحت و بلاغتی که داشت، در مقام افشاگری از ظلم و تعدی بنی‌امیه برآمد و با اشعار جانسوز و بلیغ و عزاداری‌های مستمر، مردم را متوجه ظلم و بی‌لیاقتی حکام وقت می‌نمود لذا آن بانو را با عسل زهرآگین مسموم کرده و به شهادت رساندند چنانکه مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب «زنان نابغه» و جناب عبدالعظیم بحرانی در کتاب «ام‌البنین» نگاشته‌اند که بنی‌امیه، همسر امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ام‌البنین سلام الله علیها را مسموم کردند و به قتل رساندند. ▪️الدرجات الرفیعة في وقایع الشیعة رفیع الدین رفیعی، ص ۸۵▪️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️اگر یه کسی در لباس بنده بخواد به شما خیانت کند، نهج‌البلاغه را باز کنید، امیرالمومنین چه نفرین می کنه او رو. که این داره با این لباس، با آرم نبوت، به بندگان خدا خیانت می‌کنه. و این لباس را تور شکار خود قرار داد. این لباس را تور شکار خود قرار داد. امیرالمومنین نفرین می کند او رو. و جناب رسول الله در شب معراج، که معراج سفرنامه آن رسول الله و شرح حال مردم را بیان می فرماید، آخه لفظ معراج اینها را باید حرف بشنوید عزیز من! حالا شما، اکثری اجتماع، ساحل پیمایی، کجا کلاس درس و بحث دارید؟ کجا به اسرار دین تان خواستید آشنا بشوید؟ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️این ولایتی که شما دارید، ولایت ما، ولایتی که دارید، این ولایتی که دارید، عبادات، مفادش شیرین، دلنشین. مفاد روایات دلنشین. خدا توفیق عطا کند به فهم روایات به فهم آیات. حضرت سیدالشهدا برای شما تجلی می‌کند، تجلی می‌کند. تجلی میکند. تجلی یعنی چه؟ یعنی اینکه خودش را به شما نشان می دهد، به ما نشان می دهد، این طوری نه! برای ما تجلی می‌کند، معارف ما بالا می رود، ملکوت ما عظیم، بزرگ، دانش. نظام هستی بیکران است دیگه، نظام هستی بیکران است پایان ندارد @mohamad_hosein_tabatabaei
○تنش به معرکه،سرگرمِ فضل و بخشش بود ○به هرکه هرچه دلش خواست داد،حتےٰ سر... @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️خداوند فرمود: فَاسئَلُوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لا تَعلَمُونَ: از اهل ذکر بپرسید اگر نمی‎دانید. اوّلاً بررسی کن و مطمئن شو که نمی‎دانی. چه بسا در همین بررسی پی ببری که پاسخ همه‎ی سؤال‎هایت در درون خودت وجود دارد. امّا اگر دیدی نمی‎دانی، برای دانستن و فهمیدن، نه برای اظهار فضل خود یا اثبات جهل طرف مقابل یا برای زورآزمایی و جدال و مراء، سؤال کن. امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: سَل تَفَقُّهاً وَ لا تَسئَل تَعَنُّتاً: برای فهمیدن سؤال کن و برای فضل‎فروشی و جدال سؤال نکن. وقتی هم خواستی سؤال کنی، از اهل ذکر سؤال کن؛ از هر کسی سؤال نکن. اگر طرف مقابلت را اهل ذکر نمی‎دانی، از او سؤال نکن. ◾️تو کاسبی خودت را بکن، به بحث جبر و اختیار کاری نداشته باش. ▪️مرحوم حاج محمّد اسماعیل دولابی▪️ ◾️ مصباح الهدی تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ مراقبه و نماز ماه جمادى‌الثانی ◾️ ◾️نمازی که در طول ماه جمادى‌الثانی یک بار باید انجام داد و زمان معیّنی هم ندارد. از آغاز این ماه تا پایان این ماه، چه روز و چه شب می‌توان انجام داد. ◾️چهار رکعت نماز، که دو نماز دو رکعتی پی در پی است و پس از سلامِ دو رکعتِ اوّل، بلافاصله و بدون آنکه روی از قبله برگرداند و یا سخنی گوید، از جا برمی‌خیزد و تکبیره الاحرام دو رکعت دوّم را می‌گوید. ◾️کیفیّت نماز بدین شکل است: ◾️ نماز اوّل: ☑️رکعت اوّل: ▪️سوره «حمد» ۱ مرتبه ▪️«آیه‌ الکرسی»(تا هوالعلی العظیم) ۱ مرتبه ▪️سوره «قدر» ۲۵ مرتبه ☑️رکعت دوّم: ▪️سوره «حمد» ۱ مرتبه ▪️سوره «تكاثر» ۱ مرتبه ▪️سوره «توحيد» ۲۵ مرتبه ◾️ نماز دوّم: ☑️رکعت اوّل: ▪️سوره «حمد» ۱ مرتبه ▪️سوره «كافرون» ۱ مرتبه ▪️سوره «فلق» ‌۲۵ مرتبه ☑️رکعت دوّم: ▪️سوره «حمد» ۱ مرتبه ▪️سوره «نصر» ‌۱ مرتبه ▪️سوره «ناس» ۲۵ مرتبه ◾️ و پس از سلام نماز دوّم بگوید: ▪️سُبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَ اللهُ أَكْبَرُ ( ۷۰ مرتبه) ▪️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ( ۷۰ مرتبه) ▪️اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ ( ۳ مرتبه) ◾️ سپس سر به سجده نهاده و سه مرتبه بگويد: ▪️يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا اللهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحيمُ يَا أَرْحَمَ‌ الرَّاحِمِينَ ◾️سپس در همان سجده هر حاجتی كه دارد از خدا بخواهد. ◾️ هر كه اين عمل را بجا آورد، خدا، خودش و مال و همسر و فرزندان و دين و دنيای او را تا سال آينده حفظ می‌كند و اگر در اين سال از دنيا برود بر حال شهادت رفته است، يعنى ثواب شهيدان را دارا می‌باشد. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم بخش هشتم1⃣ ● توضيح مراد از ((تفسير به راءى )) با شرحى در مورد تفاوت و
‌آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم بخش هشتم2⃣ ● توضيح مراد از ((تفسير به راءى )) با شرحى در مورد تفاوت و اختلاف عمده بين كلام خدا و كلام بشرى و اما اگر كمى ذهن خود را از آن سطح پائين ترقى دهيم ، و بفهميم كه خداى تعالى تنها مال را خزينه نمى كند، و مخصوصا وقتى ببينيم كه دنبال آن جمله مى فرمايد: ((و ما ننزله الا بقدر معلوم )) و نيز مى فرمايد: ((و ما انزل اللّه من السماء من رزق فاحيا به الارض بعد موتها)) حكم خواهيم كرد بر اينكه مراد از كلمه ((شى ء)) رزق ، يعنى آب و نان است ، و مراد از نازل كردن آب و نان ، نازل كردن باران است ، چون فهم ما از عبارت ((نازل شدن از آسمان )) چيزى به جز باران نمى فهمد. در نتيجه خزينه شدن همه چيز نزد خدا و سپس نازل شدن آن به اندازه هاى معين در نظر ما كنايه از انباشته شدن آب در آسمان ، و سپس نازل شدن آن به زمين براى آماده شدن موارد غذائى خواهد بود. اين تفسير هم مثل تفسير اول تفسير به راى ، و بدون علم است ، چون هيچ سندى بر طبق آن نيست ، تنها دليل ما اين است كه ما چيزى بجز باران سراغ نداريم كه از آسمان نازل شود. پس دليل ما بر اين تفسير، عدم علم است ، نه علم به عدم ، و اينكه چيزى به جز باران نازل شدنى نيست . باز اگر سطح فكر را بالاتر ببريم و بخواهيم به هيچ وجه درباره قرآن سخن بدون علم نگوئيم ، و اطلاق كلام قرآنى را بدون علم بر هيچ مصداقى حمل ننموده ، بلكه به اطلاقش باقى بگذاريم ، و مثلا در مورد همين آيه اى كه به عنوان مثال آورديم بگوئيم : اين آيه در مقام بيان مسأله خلقت است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 124 چيزى كه هست چون مى دانيم موجودات يكى پس از ديگرى خلق مى شوند، فرزندان انسان و حيوان بعد از پدران و مادران : و تخم گياهان بعد از گياهان ، و درختان موجود مى گردند، همه و همه در زمين موجود مى شوند، و از آسمان نازل نمى گردند، حكم مى كنيم كه جمله : ((و ان من شى ء الا عندنا خزائنه ...)) كنايه است از اينكه موجودات در موجود شدن مطيع اراده خدايند، و اراده خدا بمنزله مخزنى است كه تمامى كائنات و آفريده ها در آن مخزونند، و از آنها تنها موجودى هستى مى پذيرد كه مشيت خدا بر موجود شدن آن تعلق گرفته باشد. ولى اين تفسير هم بطورى كه ملاحظه مى كنيد تفسير به رأى است ، و نظرى است كه ما مى دهيم ، و هيچ دليل و سندى بر آن نداريم ، به جز همان كه گفتيم موجودات زمينى از آسمان نمى افتند، چون به نظر ما نزول ، همان افتادن از بالا به پائين است ، و ما از نزول هاى ديگر آگاهى نداريم . و اگر در كلماتى كه خداى تعالى در كتاب مجيدش در معرفى اسما، صفات ، افعال خود، فرشتگان ، كتب ، رسولان ، قيامت و متعلقات قيامتش ، آورده دقت نموده ، و نيز در حكمت احكامش و ملاكات آنها تاءمل كنيم آن وقت بخوبى خواهيم ديد كه آنچه ما در تفسير آن كلمات با به كار بردن قرائن عقليه اظهار مى داشتيم همه اش از قبيل تفسير به راءى و پيروى غير علم ، و تحريف كلام از مواضعش بود. در فصل پنجم از بحث پيرامون محكم و متشابه نيز گفتيم كه بيانات قرآنى بالنسبه به معارف الهيه همان جنبه اى را دارد، كه امثال با ممثلات دارند، و اين بيانات قرآنى در آياتى متفرق شده ، و در قالب هاى مختلفى ريخته شده ، تا نكات دقيقى كه ممكن است در هر يك از آن آيات نهفته باشد، به وسيله آيات ديگر تبيين شود، و به همين جهت بعضى از آيات قرآنى شاهد بعضى ديگر است ، و يكى مفسر ديگر است ، و اگر جز اين بود امر معارف الهيه در حقايقش مختل مى ماند، و ممكن نبود كه يك مفسر در تفسير يك آيه گرفتار قول بغير علم نشود، كه بيانش گذشت . از اينجا روشن مى شود كه تفسير به راءى به بيانى كه كرديم خالى از قول بدون علم نيست ، همچنان كه در حديث ديگرى كه گذشت بجاى ((من فسر القرآن برايه )) آمده بود: ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 125 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
 ◾️قال رسول‌الله صلی الله علیه و آله◾️  ◾️«طُوبَى لِعَبْدٍ نُوَمَةٍ عَرَفَهُ اللَّهُ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ النَّاسُ أُولَئِكَ مَصَابِیحُ الْهُدَى وَ يَنَابِیعُ الْعِلْمِ يَنْجَلِی عَنْهُمْ كُلُّ فِتْنَةٍ مُظْلِمَةٍ لَيْسُوا بِالْمَذَايِیعِ الْبُذُرِ وَ لَا بِالْجُفَاةِ الْمُرَاءِینَ» ◾️«خوشا به حال بنده‌ی گمنامی که خدا او را بشناسد و معروف مردم نباشد. چنین اشخاصی چراغ های هدایت و چشمه های دانشند؛ هر فتنه تاریکی به سبب وجود آنها بر طرف می‌شود. نه سخن پراکن و پخش کننده اسرارند و نه نابکار و ریاکار» ◾️الکافی، ج ۲، ص ۲۲۵◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره▪️ ▪️حديث ثقلين دلالت بر وجود امام زمان علیه‌السلام دارد و از ادله صريحه‌ اثبات امامت است؛ زيرا در بخشى از آن، آمده است: «سَأَلْتُ اللّه‌َ أَنْ لا يُفَرِّقَ بَيْنَهُما حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ فَاسْتَجابَ لى؛ از خدا خواسته‌ام كه بين آن دو (عترت و قرآن) جدايى نيندازد، تا اينكه در كنار حوض [كوثر] نزد من حاضر شوند، و خداوند اين دعاى مرا اجابت نمود»؛ ☑️بنابراين، هر وقت قرآن دست اين امت باشد، اهل‌بيت علیهم‌السلام نيز هست. ▪️در محضر بهجت، ج۳، ص۱۳۳▪️ ▪️آقایی می‌گفت: جماعتی بودیم، آقا امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف تشریف آوردند و امامت کردند، ولی حمد و سوره را حسابی ساده قرائت فرمودند. ▪️خدا می‌داند همین عبادت‌های ساده و مختصر اگر از اهلش صادر شود چه اثرها دارد، ولی مفصّل آن از غیر اهلش بی‌اثر است. ▪️در محضر بهجت، ج١، ص١٠٨▪️ @mohamad_hosein_tabatabaei
؟ ▪️بعضی از کارها را که عرض کردم درست است که همه آن آقا انجام می دهد، آن بزرگوار، ولکن باید انتساب مذاهب داده شود. چرا اسم نبریم، از استاد بزرگوار، آیت الله، علامه، محمد تقی آملی، اعلی الله مقامه شریف، وقتی به محضر مقدسش رفته بودم، سوالی پیش آوردم، سوالی کرده بودم. جواب را آن بزرگوار تا به اینجا کشاند و فرمود: آقا صحبت ها راجع به آصف برخیا، که وزیر حضرت سلیمان بود، پیش آمده، که چرا جناب سلیمان گفت: چه کسی بتواند آن عرش را یعنی ان تخت را از سبا برای من به اینجا بیاورد ▪️آن عفریت جن گفت: پیش از آنکه از جایت برخیزی من می‌آورم این کسی که صاحب علم بود، این علم یک نحوه علمی است که در مقام فکر، این اسما خودش حسابی دارد اجازه دهید، حرف حرف بیاورد، حرامش نکنید. یک وقت به صورت مبسوط مفصل در یک منبری به عرض برسانیم. ▪️به هر حال آصف برخیا اظهار داشت: پیش از آنی که تو چشم برهم بزنی من می‌آورم و حاضر کرد در هر حال، جناب، وقتی راجع به این آیه صحبت به میان آمده، آن بزرگوار، در جوابم فرمود: که درست است، جناب سلیمان، سلیمان است ولی الله، آصف برخیا، وزیر اوست، نماینده اوست، اما همه کارها را هر کاری را هر کاری را، نباید آن آقا بکند درست است که این کار را آقا می کند، کار آن آقاست اصلا هر کاری برای خود حسابی دارد مثلاً: چه عرض کنم، گر چه مثل هم نمی خواهد، انهم برای بعضی از محافل مثل هاجسارت است ▪️فرضا ریاست یک اداره‌ای داشته باشم. بنده مثلاً ریاست یه اداره ای داشته باشم. فرض کنید رییس شهربانی، درسته که من رئیس شهربانی هستم، درسته، که به یک قهوه‌خانه وارد بشوم برای مثلا یه تفتیش کاری اما نخیر منِ رئیس شهربانی نباید وارد آن قهوه‌خانه شوم برای تفتیش کاری باید، برای تفتیش باید یک پاسبانی بفرستند. مثلا" مثل من درست نبود ببخشید. غرض این است که درسته که هر کسی در سطح یک مقام عالی قرار گرفته، اما همه کار برای او نیست و لو این که دستش می‌رسد ▪️بعد به من فرمود: ایشان خیلی سخت حرف می‌زد، خیلی سخت حرف میزد، عجیب بود، آنقدر کتوم بود، آنقدر کتوم بود، یک صندوق نسوز. ادم بخواهد به حرفش بیاورد، خیلی عجیب بود حرف نمیزد، خداوند درجاتش را عالی کند دیگه ان روز صحبت که کرد گفت: آقا برای خودم پیش آمده، خدا رحمتش کند، فرمود : برای خودم پیش آمده، من از امام هشتم خواستم حاجتم برآورده نشد. رفتم شاه عبدالعظیم امرحاجت کردم همان حاجت براورده شد. اما این حاجت این مطلب مطلبی بود که من باید از جناب شاه عبدالعظیم بخواهم نه اینکه بروم از حضرت امام هشتم بخواهم ▪️اونی که از امام هشتم باید خواست، نه اینکه از امام هشتم بر نیاید، نه آنجا برآورده نشد، آمدم اینجا در خانه نوکرش برآورده شد، نه این که نتواند، مقام برای خود حسابی دارد. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️گوهر اخلاص - ۱ ▪️معنای نیّت ▪️تفاوت نیّت و تمایل ▪️پیکره و روح عمل ▪️اخلاص در عمل فراق و وصل چه باشد، رضای دوست طلب که حیف باشد از او، غیر از این تمنائی ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️گوهر اخلاص - ۱ ▪️معنای نیّت ▪️تفاوت نیّت و تمایل ▪️پیکره و روح عمل ▪️اخلاص در عمل فراق و وصل چه
☑️گوهر اخلاص - ۲ ▪️ریا ▪️سمعه ▪️مسرور نشدن از عمل خود ▪️کوچک دانستن عمل خود چگونه سر زخجالت برآورم بر دوست که خدمتی به‌ سزا بر نیامد از دستم ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️گوهر اخلاص - ۲ ▪️ریا ▪️سمعه ▪️مسرور نشدن از عمل خود ▪️کوچک دانستن عمل خود چگونه سر زخجالت برآورم
☑️گوهر اخلاص - ۳ ▪️عمل خالص از دو نفر سر می‌زند: ۱- غنی مطلق ۲- فقیر مطلق ▪️اگر کسی به معرفت فقر خود و به محبّت ربّ خود راه پیدا کند، عملش خالص خواهد شد ... ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️برای اهل علم و علما بهترین راه برای رسیدن به خدا، باور کردن و حاشیه نزدن و جدال نکردن است. ◾️معمولاً در مباحثه‎های علمی، نَفس دخالت می‎کند و کار به جدل می‎کشد. ◾️لا جِدالَ فِی الحَجِّ: در حج، جدال و بحث کردن جا ندارد. اَلحَجُّ قَصدٌ: حج یعنی قصد کردن (به سوی خدا). یعنی هر کس قصد دیدار خدا کند، حاجی است. همه‎ی ما حاجی و قاصد کوی او هستیم و نباید در این راه جدال کنیم. کسی که قاصد به سوی خداست، حتّی بر سر مسائل مذهبی نباید به بحث و جدل با این و آن بپردازد، چه رسد به مسائل دنیوی. اُترُک المِراءَ وَ لَو کُنتَ مُحِقّاً: جدال و مراء را حتّی اگر حق با تو است، ترک کن. ▪️مرحوم حاج محمّد اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تألیف استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
‌آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم بخش هشتم2⃣ ● توضيح مراد از ((تفسير به راءى )) با شرحى در مورد تفاوت
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت هفتم بخش اول ((من قال فى القرآن بغير علم فليتبوا مقعده من النار)). ● تفسير به رأى موجب ناهماهنگى و تنافى آيات قرآن مى شود بنابراين از همين جا اين معنا نيز روشن مى شود كه تفسير به رأى باعث ظهور تنافى در بين آيات قرآن مى شود. چون ترتيب معنوى كه بين مفاهيم و معانى آنها موجود است به هم مى خورد و در نتيجه يك آيه قرآن در جائى غير از آنجا كه دارد واقع مى شود، و نيز يك كلمه آن در غير آنجائى كه دارد قرار مى گيرد، و لازمه اين آن است كه بعضى از آيات قرآن و يا بيشتر آن به معناى خلاف ظاهرش تأويل شود. همانطور كه ديديم جبرى مسلكان آياتى را كه ظهور در اختيار انسانها دارد تأويل كردند، و در مقابل آنان مفوضه هم آياتى را كه ظهور در قدر و محدود بودن اختيار آدميان دارد تأويل نمودند. اين كار منحصر در جبرى مذهبان ، و مفوضه نيست . بلكه غالب مذاهب اسلامى گرفتار تاءويل در آيات قرآنى شدند، و هر آيه اى را كه موافق با نظرشان نبود تأويل كردند، و اگر كسى از ايشان مى پرسيد: آخر آيه اى كه شما تأويلش كرديد ظهور در غير اين معنا دارد، در پاسخ مى گفتند كه قرائن عقلى هم براى خود قرينه اى است كه بايد به حكم آن از ظاهر يك كلام صرف نظر نموده و آن را بر معناى خلاف ظاهرش حمل كرد، و اين همان تأويل است كه قرآن از آن نام برده است . سخن كوتاه اينكه تفسير به رأى باعث مى شود ترتيب آيات خدا از بين رفته و در هم و بر هم شود و هر يك منظور و مقصود آن ديگرى را نفى كند، و در نهايت مقصود هر دو از بين برود، چون به حكم خود قرآن در قرآن هيچ اختلافى نيست ، و اگر اختلافى در بين آيات پيدا شود تنها و تنها بخاطر اختلال نظم آنها، و در نتيجه اختلاف مقاصد آنها است . و اين همان است كه در بعضى از روايات از آن به عبارت ضرب بعضى قرآن به بعض ديگر تعبير شده ، مانند روايات زير. در كافى ، و در تفسير عياشى از امام صادق از پدر بزرگوارش ‍ (عليه السلام ) روايت آمده كه فرمود: ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 126 هيچ كس بعضى از قرآن را به بعضى ديگرش نمى زند مگر آنكه كافر مى شود. در ((معانى )) و ((محاسن )) با اسناد، و در ((تفسير عياشى )) از حضرت صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه : هيچكس نيست كه بعض ‍ از قرآن را به بعض ديگر زند جز آنكه كافر شود. صدوق (عليه الرحمه ) مى گويد: من از ابن الوليد از معناى اين حديث پرسيدم ، او گفت : زدن بعضى از قرآن به بعضى ديگر اين است كه وقتى از تو تفسير آيه اى را مى پرسند به تفسيرى كه مربوط به آيه اى ديگر است پاسخش گوئى . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ ... خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ◾️با امام خمینی(رحمة‌الله‌علیه) سَر و سِرّی داشتند. یک‌بار من هم با امام به خانۀ آقای بهجت رفتم. وارد که شدیم، آن‌ها نشستند به صحبت. امام نگاهی به من انداخت. خودم فهمیدم که باید بروم بیرون. ساعتی توی کوچه قدم زدم تا صحبت‌شان تمام شود. اینکه چه می‌گفتند و از کجا می‌گفتند را کسی نمی‌داند. امام می‌فرمود: آقای بهجت قدرش نامعلوم است. از آقای بهجت هم چند بار شنیدم که می‌فرمود: «من از آقای خمینی قدس‌سره مسائلی می‌دانم که نه می‌گویم و نه خواهم گفت. چیزهایی که گفتنی نیست...» ▪️به شیوه باران، ص۴۴▪️ @mohamad_hosein_tabatabaei