eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️فرازهایی از خطبه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام معروف به شقشقیه◾️ اَما وَالل‍هِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا
☑️قسمت دوم ▪️و آنکه فرمود: «وجعلته بك و منك و الیك و علیك دالاً دلیلاً»؛ بدان اول دلیل بر ذات اول عدد و تعین اول است. هر موجودی بسته به ظرفیت و سعه‌ی وجودیش دلالت بر مافوق و رب خود دارد. اسماء جزئی دلیل اسماء کلی هستند و اسماء کلی دال و دلیل بر اسم جامع هستند و اسم جامع ادل دلایل بر حضرت احدیت است و تعین اول بالاترین دلیل بر ذات است. ▪️و بدان هر اسم کلی اسم اعظم است مر اسماء جزئی خود را که خدمه و سدنه‌ی او هستند. فلذا اسماء کلی اسماء اعظمند و اسم جامع اسم اعظم است نسبت به اسماء کلی و حضرت تعین اول که حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله است اسم اعظم است مر اسم جامع را. یعنی اول عدد اسم اعظم اعظم اعظم است کما اینکه در ادعیه وارد شد باسمك الاعظم الاعظم الاعظم. و بدان هر چه دلیل به مدلول نزدیکتر باشد با وضوح و روشنایی فزونتری از مدلول خبر می‌دهد و به او دلالت می‌نماید و چون حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله اقرب التعینات به ذات غیبی است، روشن ترین دلیل ذات محسوب می‌شود که هیچ حقیقتی در هستی چون او علم اجمالی به ذات ندارد و چون تعین اول ذات است دلالت او به رب خود دلالت ذاتی است که برای این دلالت احتیاج به غیر ندارد اما دیگرانی که به حضرت أو أدنی راه نیافته‌اند به او به ذات اقدس هاهوتی دلالت می‌نمایند. ▪️و آنجا که فرمود: «روحه نسخة الأحدية فى اللاهوت»، مشیر به همان تعین اول است که گفته شد. اما بدان لاهوت عالم امر را گویند که فوق عالم عقل کل و جبروت است و آن عالم احدیت و واحدیت است. روح انسانی به سبب بساطتش نسخه‌ای از مرتبه احدیت است که تمام حقایق و کلمات وجودی به نحو جمعی در او نوشته شده است. لذا از تعبیر نسخه استفاده کرد چون نسخه هم کتابی است که بر آن می‌نویسند و هم عکس و رونوشتی است که از روی نوشته‌ی دیگر استنساخ می‌کنند. چون آدم به صورت حق آفریده شده است و روح او نسخه‌ای از احدیت لاهوتی است لذا می‌تواند در قوس صعود تا صادر نخستین بالا رود و روحش احدیت لاهوتی شود. ▪️و آنکه فرمود: «جسده صورة المعانى الملك و الملكوت»، چون صورت هر چیز ظهور و تنزل آن چیز است. یعنی جبروت، صورت لاهوت است و ملکوت، صورت جبروت و عالم ملک و ناسوت صورت ملکوت. جسد انسان کامل صورت همه‌ی حقایق عالم ناسوت و ملکوت است. صورت معانی ملک و ناسوت است چون جسد امام به سبب تروحش اشرف موجودات در عالم طبیعت می‌باشد و اگر معانی تمام کمالات عالم ناسوت را عصاری کنیم سید و امامش جسد انسان کامل می‌شود. و البته معانی ملک همان ملکوت است چون ملکوت مبالغه‌ی در مالکیت است و عالم ملکوت مرتبه‌ای است که مالکیت دارد بر تمام عالم ناسوت؛ «بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ». پس معانی عالم ملک حقایق ملکوتیه است و جسد امام صورت اتم همه‌ی حقایق ملکوتیه می‌باشد. ▪️و آنکه فرمود: «قلبه خزانة الحى الذى لا يموت»، قلب انسان کامل خزینه‌ی همه‌ی کمالات اسمائی است و مفتاح غیبی است که تمام مفاتیح در او مندمجند و تمام مراتب غیب که حیات تفور و محض است و هیچ موتی در آن راه ندارد به دست او گشوده می‌شود و حیات در مراتب مادون جاری می‌گردد. ▪️و فرمود: «طاووس الکبریاء و حمام الجبروت»؛ بدان کبریائی از اسماء جلالی الهی است اما در متن جلال جمال منطوی است و در متن جمال جلال. چون او اول و آخر و ظاهر باطن است و بطون جلال است و ظهور جمال و چون همان که ظاهر است همو باطن می‌باشد پس همو که جلال است جمیل است. امام طاووس کبریاء است یعنی برای کبریایی حق که جلال اوست، ظهوری است که آن ظهور حقیقت امام است. کبریایی حق طالب خفاست اما غلبه‌ی عشق و رحمت سبب می‌شود از متن کبریایی ذات، طاووس جمال بالهای خلقت و تعیناتش را بگستراند و بساط زیبای کثرت پهن شود. ▪️نفس ناطقه را به ورقاء و کبوتر و حمام تشبیه کرده‌اند. بدان نفس نفیس ختمی اصل جبروت است اعنی عقل قدسی او در سیر عروجی با عقل اول اتحاد وجودی پیدا کرده است پس عقل او عقل کل و خیال متصل او خیال منفصل و جسد او جسم کل است کما اینکه روح انورش لاهوت احدی است پس او کون جامع است و چون او را دیده باشی همه را دیده‌ای و چون سخن او را بشنوی سخن همه را شنیده‌ای از اینرو فرمود «مَنْ رآنی فَقَد رَأَی الحَقَّ» اللهم‌ صلی علی محمد و آل محمد.
☑️ماه رمضان؛ شهرالله، ضیافت‌الله ▪️الله اسم جامع همۀ اسماء حضرت حق است... ▪️خداوند متعال خلق خود را به تمام اسماء و صفات خود میهمان کرده است.... ◾️استاد مهدی طیب۸۸/۰۶/۰۵ ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ☑️ثواب تلاوت هنگام سحر و افطار ▪️وَ رُوِیَ عَنِ الْإِمَامِ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ‏ أَنَّهُ مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْقَدْرِ فِی وَقْتِ السَّحُورِ وَ الْإِفْطَارِ ثُمَّ مَاتَ مَا بَیْنَهُمَا، فَإِنَّ لَهُ ثَوَابَ مَنِ اسْتُشْهِدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ مُضَرَّجاً بِدَمِهِ. ▪️امام صادق علیه السلام فرمودند :هر که سوره ی قدر را هنگام و قرائت کند و ما بین این دو زمان از دنیا برود ثوابش به اندازه کسی خواهد بود که در راه خدا شهید شده و در خون خود غلطیده باشد. ◾️وسائل‌الشیعه : ج  ۱۰ ، ص ۱۴۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️ #افطاری ۸ ▪️معنای ضیافت را دریاب که مهمان در حریم میزبان داخل شد و همه از دست شد و او شد و أنا
۹ ▪️روزه عوام امساک از خوردن و آشامیدن و... است و روزه خواص مراقبت از گناه و روزه خاص الخاص، امساک از ماسوی الله... . در هر مرتبه روح تنزیه مشاهده می‌شود. خوردن و آشامیدن و مباشرت با همسران از صفات نفس حیوانی است و مراقبت از گناه مربوط به اهل آخرت است و اهل‌الله کسانی هستند که دنیا و آخرت بر آنها حرام است. پس صائم در هر مرتبه از صیامش در مقام تجرید خود است تا به تنزیه برسد و خود را مال او ببیند، «الصَّائمُ‏ لِي‏» مکشوف شود و صائم در مضیف الهی پرده‌ی إثنیت را بدرد و جزای الهی را که وصول به همین مقام است مشاهده فرماید. ▪️روزه مال خداست پس روزه‌دار هم مال خداست. حال خدا می‌خواهد جزا بدهد؛ این جزا را باید به چه کسی بدهد؟ به خودش... معنی جزای حق به خود همان تجلی حق است به خود که کمال جلاء و استجلاء است؛ ببین روزه تا کجا صائم را بالا برد! لذا پیغمبر ختمی صلی الله علیه و آله فرمود: «لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ يَفْرَحُهُمَا إِذَا أَفْطَرَ فَرِحَ بِفِطْرِهِ وَإِذَا لَقِيَ رَبَّهُ فَرِحَ بِصَوْمِهِ». صائم عند ملاقات ربش به صومش فرحناک می‌شود نه به لقاء ربش! چون به صومش در مقام تنزیه قرار می‌گیرد و خود موهوم از ميان بر می‌خیزد و همه او می‌شود... در این شهود رائی و مرئی خود حق است. این قرب فریضه است که صائم به صومش بالا می‌رود و عین الله می‌شود و به او، او را می‌بیند و این جزای روزه است...
از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره ▪️ : شخصی غیبت افرادی کرده و اکنون به آنها دسترسی ندارد، تکلیفش چیست؟ همچنین غیبت نامحرم و نزدیکان را کرده است و از حلالیت طلبیدن می‌ترسد، چه کار کند؟ : می‌تواند به‌صورت کلی حلالیت بطلبد و طلب رضایت مطلقه بنماید و اگر آنها در دست‌رس نیستند و امکان جلب رضایت ندارد، برای آنها استغفار کند. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️سالروز شهادت ام‌المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را به محضر حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه و یکایک شیعیان و محبان آل‌الله تسلیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️رمضان، اسم‌الله 1⃣ ▪️رمضان از مصدر رَمَضَ یا رمیض است. رَمَضَ به معنای گرمای شدید یا شدت حرارت است که بر رمل می‌تابد. رمیض را نیز باران آخر تابستان و ابتدای پاییز گفته‌اند که می‌آید و گرمای تابستان را از بین می‌برد لذا رمضان، گرمای گناه را از بین می‌برد. ریاضتی که انسان در این ماه می‌کشد، آن گرمای معاصی که در درون ما هست را از بین می‌برد لذا برخی گفته‌اند که رمضان مساوق «ماحی ‌السیئات» است؛ محو کننده و سوزاننده گناهان است. ماه رمضان پس از شعبان می‌آید و ۲۹ یا ۳۰ روز بعد می‌رود، این ماه رمضان است که اینگونه است اما رمضان چطور؟ او نیز می‌رود؟! روایتی نورانی و بسیار شریف از جناب هشام بن سالم از امام محمد باقر علیه‌السلام وارد شده است که شایسته است تمام ماه رمضان را در آن مستغرق شویم که این روایت حقیقتاً به انسان جان می‌دهد، ارتقاء وجودی می‌یابی و جور دیگری به رمضان می‌نگری. ▪️او می‌گوید: به همراه هشت نفر از رجال به محضر حضرت امام باقر علیه‌السلام رسیدیم. سخن از ماه رمضان به میان آمد. برخی گفتند که رمضان آمد و از اینگونه حرفها، حضرت فرمود: «لَا تَقُولُوا هَذَا رَمَضَانُ وَ لَا ذَهَبَ رَمَضَانُ وَ لَا جَاءَ رَمَضَانُ فَإِنَّ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یجِیءُ وَ لَا یذْهَبُ وَ إِنَّمَا یجِیءُ وَ یذْهَبُ الزَّائِلُ وَ لَکنْ قُولُوا شَهْرُ رَمَضَان فَالشَّهرُ المُضاف إلي الإسمِ وَ الإسمُ إسمُ الله وَ هُوَ الشَّهر الَّذی أنزَل فِیه القُرآن» (بحار، ج ۹۶، ص ۳۷۶). نگویید که رمضان رفت و رمضان آمد. چرا؟! چون رمضان، اسم‌الله است... اسم عبارت است از تجلی ذات حق متعال به صفتی از صفاتش. این اسم رمضان، تجلی حق متعال به صفت غفاریت و ماحی السیئات بودن و تو بگو به هر صفتی که تطهیر کننده انسان باشد است! سبحان الله... یا رمضان... در اسماء الهی که وارد شده است بنده "یا رمضان " را ندیده‌ام ولی حتی اگر مبنایمان را توقیفیت اسماء الله بر اساس نگاه فقهای عظام قرار دهیم، بنا بر این روایت می‌توانیم بگوییم «یا رمضان»... وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا. خدا می‌فرماید مرا با اسم من بخوانید، بگو یا رمضان... توجه کنید به حقیقت ماه رمضان. در این زمینه چند حدیث از معصوم وارد شده است که رمضان، اسمی از اسماء الله است. نباید تعجب کنیم، داریم که امام صادق علیه‌السلام به عیادت یکی از اصحاب که بیمار شده بود رفتند. در آنجا، یکی از این بوالفضول ها (که وجودشان گاهی اوقات بد نیست و سبب خیر می شوند تا معارف از وجود امام نازل شود) در محضر امام به این بیمار تشر زد که چرا اینقدر آه می‌کشی؟! به جای آه کشیدن پروردگارت را بخوان و به او استغاثه کن! حضرت فرمود چه کارش داری؟! إِنَّ آهِ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ قَالَ آهِ فَقَدِ اسْتَغَاثَ بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى (توحید شیخ صدوق/ص ۲۱۹) شما عظمت آه را ببین! این اسم، «یا»(حرف ندا) بر نمی‌دارد. وقتی حق متعال را با دیگر اسماء می‌خوانیم کمی فاصله داریم، البته یا در معنای لطیف‌تر به معنی هو است و عدد یا در ابجد با عدد هو برابر ۱۱ است لذا وقتی شما می‌گویی یا رحیم اعنی می‌گویی هو الرحیم اما نمی‌گوییم یا آه... در قرآن داریم که خدا راجع به حضرت ابراهیم می‌فرماید «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ» (هود/۷۵). او بسیار آه می‌کشید. حضرت علامه نیز در الهی‌نامه می‌فرمایند که «الهی، از من آهی و از تو نگاهی... الهی، عمری آه در بساط نداشتم و اینک جز آه در بساط ندارم... » ▪️حضرت فرمودند که رمضان اسمی از اسماء الله است... چرا نگوییم که آمد و رفت؟! ببینید که امام چه درس بزرگی در معرفت به توحید و اسماء حسنای الهی به ما می‌دهند. آقا می‌فرمایند: «وَ إِنَّمَا یجِیءُ وَ یذْهَبُ الزَّائِل» آنکه زائل شدنی است، می‌آید و می‌رود. ما زائل هستیم، مگر در خدا زوال راه دارد که در اسم او نیز راه داشته باشد؟! اسماءالله باقی‌اند. چقدر خیالمان راحت شد... ما گاهی اوقات دلمان برای رمضان تنگ می‌شد... اینجاست که حضرت سیدالساجدین و زین العابدین علیه‌السلام در آن دعای وداع با ماه رمضان، رمضان را مخاطب ذوی العقول قرار می‌دهد. اسم الله است دیگر و اسماء الله که لفظ نیستند... اسماء الله حقایق علمی و مبدأ عالَم هستند و باقی و برقرارند اما وقتی بخواهند در عالَم حد و شهادت و ناسوت خود را نشان دهند در این قوالب زائل شدنی نشان می‌دهند چون این عالم، عالم ضیق و تنگی است. خیالمان راحت شد... شما شوال و ذی القعده و... هم در محضر رمضان باش!
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#نکته_ناب ☑️رمضان، اسم‌الله 1⃣ ▪️رمضان از مصدر رَمَضَ یا رمیض است. رَمَضَ به معنای گرمای شدید یا
☑️ رمضان، اسم‌الله 2⃣ ▪️اسماءالله بدون مظهر نیستند. اسم بدون مظهر نداریم. حتی اسم مستأثره حق متعال نیز مظهر دارد منتها مظهر او نیز مستأثره است و غیب است؛ آن مرتبه کمون غیبی انسان کامل، مظهر اسم مستأثره حق متعال است: وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فِیها. حال سوال بفرمائید، مظهر اسم رمضان که امام باقر علیه‌السلام فرمود اسم‌الله است کجاست‌؟ موطن تجلی اسم رمضان در عالم ظاهر در زمان است. ما اکنون داخل در اسم رمضان حق متعال هستیم منتها چون این ماهی که مظهر آن اسم است و زائل شدنی است، امام می‌گوید دیگر این را رمضان نگو بلکه بگو شَهْرُ رَمَضَان. کوه مظهر اسم قادر است. وقتی کوه مثلا منفجر شود و برود آیا می‌گوییم قادر متلاشی شد؟! کوه متلاشی شد اما قادر نه. قادر که فرو نمی‌ریزد! اینجا نیز نباید بگوییم رمضان می‌آید و می‌رود بلکه باید بگوییم ماه رمضان می‌آید و می‌رود. این زائل است اما رمضان باقی است... فَالشَّهرُ المُضاف إلي الإسمِ وَ الإسمُ إسمُ الله وَ هُوَ الشَّهر الَّذی أنزَل فِیه القُرآن. به به... چه ماهی است... ▪️قرآن به چه حقیقتی نازل شده است؟ آیا به شهر نازل شده یا «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ» (عنکبوت/۴۹) قرآن در شهر رمضان به قلب انسان کامل نازل شده است. اگر اهل علم هستی، در این ایام ماه مبارک رمضان منتظر تنزل قرآن بر قلبت باش... حضرت ختمی مرتبت قرآن را به نحو اتم و یکجا دریافت کرد زیرا مزاج او اعدل امزجه بود. مزاج هم نه اینکه سراغ جسم او بروی و بگویی هرکه بدنش خوب باشد و خوردن و خوابیدنش را رعایت کند مزاجش معتدل می‌شود، اعدل امزجه در اینجا یعنی او کاملا پیرو دستور الهی و شرع بود. مزاج تو معتدل نمی‌شود الا اینکه به شرع و دستورات الهی عمل کنی. رعایت خوردن و خوابیدن و... تاثیر دارد اما پیغمبر صلی الله و علیه و آله اعدل امزجه است به این دلیل که نفْسش نفس طیب و طاهر و الهی است. اسم شریف رمضان در دل تجلی می‌کند، اسماء الله در عالَم طبیعت مظاهری دارند که می‌آیند و می‌روند. اسماء الله در مخلوقات ظهور و بطون دارند، برخی اسماء ظاهر و غالب و برخی مخفی اند و اقتضای این عالَم و این مخلوقات این است که بیایند و بروند اما دل انسان چه؟ دل انسان همیشه مظهر همه‌ی اسماء و صفات حسنای الهی است، هیچ وقت این اسماء و صفات حسنای الهی بی مظهر نیستند. اینکه می‌گوییم الحُجَّةُ قَبلَ الخَلقِ وَ مَعَ الخَلقِ وَ بَعدَ الخَلق یا لَولَا الحُجَّة لَسَاخَتِ الأَرضِ بِأهلِهَا یعنی اینکه اگر آن آقا نباشد، اسماء الله بدون مظهر می‌شوند لذا رمضان همیشه مظهر دارد. آن مظهر کیست؟! امام... او همیشه مظهر رمضان است لذا اگر شما به محضر انسان کامل راه پیدا کنید وارد شهرالله شده‌اید. ممکن است این حضور در شوال باشد. ممکن است در ذی‌القعده اتفاق بیفتد و تو رمضان را درک کنی آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است یـا رب این تـأثیر دولـت در کـدامین کوکب است
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#نکته_ناب ☑️ رمضان، اسم‌الله 2⃣ ▪️اسماءالله بدون مظهر نیستند. اسم بدون مظهر نداریم. حتی اسم مستأث
☑️رمضان، اسم‌الله 3⃣ ▪️رمضان همیشه هست چون اسماء باقی و دائمی اند و امام مظهر اتم این اسم است. در مفاتیح دیده‌اید، اول ماه رمضان چه دستوری داریم؟ زیارت الحسین... نیمه ماه رمضان؟! زیارت الحسین... لیالی قدر؟ زیارت الحسین... شب آخر؟ زیارت الحسین...شب اول شعبان؟ سوم شعبان؟ نیمه‌ی شعبان؟! آخر شعبان؟ رجب چطور؟! عرفه؟! دیگر ماه‌ها چطور؟! در همه‌ی این ایام و لیالی، زیارت الحسین... نَحنُ ایّام الله. پس رمضان اسم الله است و محل تجلی این اسم که غافر و ذوب کردن گناهان است، قلب انسان است. این اسم، از اسماء رحیمیه حق متعال است و گناه را می‌بخشد و فقط انسان است که گناه می‌کند. شما بگو چقدر بد است که انسان گناه می‌کند، در و دیوار و گاو و گوسفند که گناه نمی‌کنند، نه از قضا! خیلی خوب است که تو گناه می‌کنی! اگر این گناه تو نبود که تو به کمال نمی‌رسیدی! این حرفم به معنی تایید گناه نیست، بالاخره ما عصمت نداریم اما همین که گناه می‌کنی و بعد می‌فهمی که گناه کردی و پشیمان می‌شوی و آه می‌کشی، بالا می‌روی، تو می‌فهمی که گناه بد است و می‌گویی یا غفار و... ▪️رمضان اسم‌الله است، اسمی است که اثرش در عالم عین خارجی، تطهیر باطن و قلوب و ذوب کردن گناهان است همانگونه که گرمای آفتاب برف را ذوب می‌کند، رمضان نیز گناه را ذوب می‌کند. همانگونه که باران آخر تابستان، گرمای تابستان را می‌گیرد، او هم گرمای نفسانیت و هوا و هوس را از تو می‌گیرد. جلوه‌اش را ببین... می‌گوید اگر صد و بیست و چهار هزار پیغمبر را جلوی نفس سر ببری تسلیم نمی‌شود مگر به جوع و گرسنگی! پس ببین این چه اسم شریفی است و چه اسراری دارد که مولا علی بن ابیطالب علیهما‌السلام می‌فرماید که لَا تَقُولُوا رَمَضان وَلكِن قُولُوا شَهرُ رَمَضان فَإنَّكُم لا تَدرُونَ مَا رَمَضان... نگویید رمضان بلکه بگویید ماه رمضان، چرا؟ چون شما اصلا نمی‌دانید رمضان چیست!! درک نمی‌کنید کما اینکه قلب ماه رمضان که لیلةالقدر است را درک نمی‌کنید! ما که قدرت درک اسم‌الله را نداریم! آیا می‌توانیم مثلا اسم رحیم یا قادر یا ودود و... را درک کنیم؟! ما چه می‌دانیم که کنه این اسماء چیست؟!! ▪️محل تجلی رمضان، قلب شماست و این شهر رمضان، تجلی آن اسم در موطن خارج است وگرنه در باطن او باقی و برقرار است، نه می‌آید و نه می‌رود. متصل به رمضان شو و با او باش. اگر آن رمضان در دل تو تجلی کند، چون معنایش غفاریت و مبدل السیئات بالحسنات بودن و ماحی السیئات بودن است، لذا شیاطین در غل و زنجیر هستند... شیطان چطور می‌خواهد به حریم اسم خدا وارد شود؟!! اگر تجلی این رمضان را در دیوار و کوچه و خیابان و مکان بدانی، هیچ هم در غل و زنجیر نیستند! از قضا خیلی هم فعال هستند، در این ماه بالاتر از گناه که تجرّی به گناه است بیشترانجام می‌شود! شیاطین در غل و زنجیر هستند فقط برای کسانی که اسم مبارک رمضان در دل و جان آنها جلوه کرده باشد... خدایا شکرت که این ماه رمضان را نیز درک کردیم و دیدیم... خدایا شکرت... رمضان آمدنی و رفتنی نیست بلکه همه هستی را از خودش پر کرده است و در قلب انسان کامل حضور دارد و قائم به اوست. امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید که السَّلامُ عَلَيْكَ يَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ، وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ. چرا روز آخر بخوانیم؟! الان بخوانیم... سلام بر آن شهری که چقدر برای دوستانش شیرین بود و زود گذشت اما برای کسانی که دوست خدا نبودند دیر و سخت گذشت... سلام بر آن شهری که اوقاتش بهترین اوقات‌اند... ▪️الصّومُ لي. روزه برای من است... شب برای دنیاست. در شب بخورید و بیاشامید و با زنانتان باشید اما وقتی که اذان صبح گفته شد و آفتاب توحید که طلوع کرد، خدا می‌گوید که تو دیگر باید مشابهت به من داشته باشی. باید شبیه من باشی. چطور؟ من عبادتی قرار داده ام که در او عمل نیست، صیام... همه‌اش عمل نکردن است؛ نخور، ننوش، این فعل را انجام نده... این ماه مظهر يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَم شدن است. چرا می‌گویند افطار دادن خوب است؟ اگر افطار ندهی ناقصی، مظهر لَا يُطْعَم هستی ولی يُطْعِمُ نیستی. حالا که نخوردی افطار هم بده تا تشبه به اله پیدا کنی... چون تشبه به من پیدا کردی؛ كُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ إِلّا الصِّيَامَ فَإِنَّهُ لِي وَأَنَا أَجْزِي بِهِ. روزه برای من است. دیگر اعمال برای شماست اما الصِّيَامَ فَإِنَّهُ لِي. من خودم جزای روزه هستم.... ▪️اگر می‌خواهیم در این ماه، با اسم رمضان مرتبط باشیم، فقط باید به یاد امام باشیم و به او توجه کنیم. هر چقدر اتصال و ارتباط باطنی‌مان را با امام بیشتر کنیم، هم رمضانی هستیم، هم لیلةالقدری و شعبانی و رجبی... هم حاجی و نمازخوان حقیقی هستیم و هم صائم حقیقی...
، نفحه لیلةالقدر 1⃣ ▪️حکمای ما گفته‌اند که اگر قدر خودت را بدانی، لیلةالقدر را ادراک کرده‌ای. معرفت نفس أنْفَعُ المَعارِف است. اگر خودت را شناختی به اندازه خودت و فهم و طاقتی بشری خودت، خدا را نیز شناخته‌ای. «وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُم»ْ (حشر/۱۹). عکس نقیض این آیه یعنی هرکس خود را بشناسد و خود را یاد کند، خدا را نیز می‌شناسد. به قول ظریفی، هر از چندی به خودمان سری بزنیم و یادی از خودمان کنیم... ما همواره به بیرون از خود مشغولیم و کمتر به خودمان سر می‌زنیم. در بین همه مخلوقات الهی، ما تنها مخلوقی هستیم که می‌توانیم به خودمان سر بزنیم. ما علم به علم یا علم مرکب داریم. وقتی انسان با خودش آشنا شد، چون جلوه اتمّ حق متعال است و خود، نزدیک ترین مخلوق به خداست لذا می‌تواند با حقایق حق متعال به قدر طاقت و فهم خود آشنا شود. ما بیش از هر چیزی باید روی خودمان وقت بگذاریم. صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق نیست فـردا گفتنت شـرط طریق ▪️حکیم و عارف کسی است که ابن‌الوقت است. به تعبیر یکی از بزرگان، ابوالوقت است. به اصطلاح، عارف، «دم غنیمت شمار» است. اجمالا این وقت خود شما هستی. شما، وقت هستی لذا باید قدر وقت را بدانی. حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله می‌فرماید: «لي مَعَ اللَهِ وَقْتٌ لاَ يَسَعُنِي فِيهِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَلاَ نَبِي‌ٌّ مُرْسَلٌ.» من وقتی با خدای خودم دارم که در آن وقت هیچ احدی در آنجا وجود ندارد، نه ملک مقربی و نه نبی مرسلی. توی انسان نیز وقت داری. وقت غیر از زمان است. در حکمت، زمان را مقدار حرکت جوهری گفته‌اند که مربوط به عالَم طبیعت است. زمان هم خیلی بی‌رحم است و هیچ درنگی ندارد و می‌گذرد مگر برای کسی که فوق زمانی بشود. صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن دور فــلــک درنــگ نــدارد شــتاب کن ▪️وقت را حالت درونی و نفسانی انسان دانسته‌اند. گفته‌اند که انسان دارای قلب است و در تقلب است یا به اصطلاح در قبض و بسط است. از جناب یعقوب پرسیدند که چگونه بوی یوسف را که در کنعان و در چاه بود نشنیدی اما بوی پیراهن او را از فرسنگها استشمام کردی؟! پاسخ داد بگفت احوال ما برق جهان است دمـی پیدا و دیگر دم نهان است گهی بــر طـــارم اعـــلی نشینیم گهی بــر پشت پـای خـود نبینیم ▪️وقتی که آن دم و وقت به انسان رو می‌کند یا به تعبیر صحیح‌تر، انسان به آن وقت توجه می‌کند، او می‌تواند به غیب و باطن عالم اتصال پیدا کند. می‌تواند از فرسنگها، بوی پیراهن یوسف را استشمام کند لذا یکی از معانی وقت را اتصال به غیب و باطن عالم گفته‌اند. هنگامی که این وقت و دم به ما روی می‌آورد، باید آن را مغتنم بشماریم. فرمود: «اِغتَنِمُوا الفُرَص فَاِنَّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب». فرصت‌ها مثل ابر بهاری می‌گذرند و می‌شود که ما در توجه به آنها نیستیم. چه کنیم که در توجه باشیم؟ باید همواره در حضور باشیم...
▪️عارف در همه چیز خدا را می‌بیند. المُؤمِنُ نَظَرُهُ عِبْرَة؛ یعنی نظرش به گونه‌ی است که از هر چیز عبور می‌کند. به چه چیز؟ به خدا... چه خوب است که انسان به هرچه می‌نگرد خدا را ببیند. هرکس به این مطلب نرسد ناکام از دنیا رفته است نه اینکه هر کس که ازدواج نکرده باشد ناکام باشد! ای بسا کسی که ازدواج نکرده است و باکام از دنیا رفته است. ای بسا کسی که نوه و نتیجه و ندیده هم دارد ولی ناکام از این دنیا رفته است. کام این است که انسان یک بار این حقیقت دل آرای توحید را بچشد. ببیند که لَا مُؤثِّرَ فِي الوُجُود إِلّا الله...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ، نفحه لیلةالقدر 1⃣ ▪️حکمای ما گفته‌اند که اگر قدر خودت را بدانی، لیلةالقدر را ادراک کرده‌ای.
، نفحه لیلةالقدر 2⃣ ▪️باید همواره در حضور باشیم. همواره باید به درون خود و حقیقت این نظام عالم توجه کنیم... در روایت فرمود که «اِنَّ لِرَبِّکُم فِی اَیَّامِ دَهرِکُم نَفَحَاتٌ أَلاَ فَتَعَرَّضُوا لَهَا» آگاه باشید که در ایام دهرتان (که دهر باطن زمان است)، در این لحظات تجلی الهی باطنیِ شما، نفحاتی از جانب حق متعال به سوی شما می‌آید. این نفحات را مغتنم بشمارید و خود را در معرض این نفحات الهی قرار دهید. از این نفحات رو برنگردانید! انسان نوعاً اقبال و ادبار و قبض و بسط دارد. گاهی می‌بینی که به هر دلیلی (که خود بحثی دیگر است که چه می‌شود که نسیم‌هایی از باطن عالم به انسان می‌وزد)  مثل به دست آوردن دل یک دلشکسته، انجام عملی صالح، خواندن نمازی با حضور قلب، گریستن در روضه اباعبدالله الحسین و... ، این اعمال، نیات و صفات من و شما در عالَم ثبت شده و تبدیل به نفحه های الهی می‌شوند و به سمت انسان می‌آیند ولی انسان توجه ندارد، مشغول به دنیا و تکاثر است. ▪️در روایات داریم که ملائکةالله می‌آیند و شخص غافل است و ملائکه برمی‌گردند. این ملائکةالله، نسیم های باطنی هستند. در نظام عالم اصالت با باطن است یا با ظاهر؟! فیض الهی از باطن به ظاهر سریان دارد یا از ظاهر به باطن؟! ظاهر در باطن اثر دارد اما جریان فیض الهی از باطن به ظاهر است و اصالت نیز با باطن است. اصالت با وحدت و توحید است یا با کثرت و خلق؟! با باطن است لذا حق متعال می‌گوید إنّا لله... همه شما از باطن آمده‌اید وَ إنّا إلَیهِ راجِعُون و به باطن نیز باز می‌گردید. مبدأ و معاد شما باطن است. از این حرکت باطن به ظاهر، تعبیر به حرکت حبی می‌کنند که كُنْتُ كَنْزًا مَخْفِيًّا فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُعْرَفَ فَخَلَقْتُ الخَلْقَ لِکَي أُعْرَف. رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم تا به اقلیم وجود اینهمه راه آمده‌ایم ▪️عدم یعنی عدم تعین و بی‌حدی. دوباره نیز باید همین مسیر را طی کنی و به باطن عالم برگردی لذا گفته‌اند که باید باطن را مغتنم بشماری. مراد از باطن هم باطن خود شماست نه باطن شخص دیگری چون از باطن دیگری هیچ تأثیری برای شما حاصل نخواهد شد مگر اینکه علت مُعِدّه باشد. شما مطلقاً از غیر خودتان تأثیر و تأثّر نمی‌پذیرید. هر تأثیری که در درون شماست، هم مؤثرش خود شما هستی هم پذیرنده این تأثیر خود شمایی. جناب صدرالدین قونوی در کتاب شریف فُکوک می‌فرمایند که از غیر خودت هیچ توقع مدد نداشته باش مگر از باطن نظام هستی... غیر خودت یعنی ماهیاتی که در عرْض تو هستند، شما از انسانی که مثل خودت است توقع تأثیر نداشته باش. بله، در عالَم، مؤثر حق متعال است و بس؛ لَا مؤَثِّرَ في الوُجُود إلّا الله اما در قرآن داریم که ای پیغمبر! شما که اینقدر اینها را پند می‌دهی، پند شما که اثری در اینها ندارد! لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ! (شعراء/۳). ببینید حتی پیغمبر صلی الله علیه و آله به حیث آن ماهیتشان که رسول و نبی هستند، مردم را نصیحت می‌کنند در حدی که کم مانده‌ است جانشان را از دست بدهند اما اثری نمی‌پذیرند! اینان را رها کن. چرا؟ چون تأثیر و تأثر مال خودت است... آنکه از بیرون برای شما حرف می‌زند و منبر می‌رود و نصیحت می‌کند، علت مُعِدّه و ابزار است. اگر شما نخواهی سخن او را در درون خودت پیاده کنی و خودت روح خود را مدد نکنی، از دیگری هیچ تأثیری برای شما حاصل نمی‌شود. من و شما، مطلقاً سر سفره خودمان نشسته‌ایم... بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
▪️مؤمن در این عالم مثل سیاح است؛ بی‎غرض تماشا می‎کند، دل نمی‎بندد، نه قصد مالکیت می‎کند و نه در دعواها دخالت می‎کند، اعتراض ندارد، نگاه می‎کند و عبور می‎کند. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: سِیاحَةُ اُمَّتى فِی الصَّوم: سیاحت امّت من در روزه است. ▪️اهل‌‌الله سیاح عالم خلقتند؛ در زمین، در آسمان، با ملائکه، با انبیا و با اولیا می‎گردند و تماشا می‎کنند. چون ذی‎نفع نیستند، بی‎غرض تماشا می‎کنند، قشنگ تماشا می‎کنند. دندان طمع دنیا را که کندی، سیاح می‎شوی. ▪️مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️نماز شب‌های سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رمضان◾️ ▪️مستحب است در هر يک از ماه‌های رجب و شعبان و رمضان، در شب سيزدهم دو ركعت نماز خوانده شود و در هر رکعت بخواند: ▪️ سوره «حمد» يک مرتبه ▪️سوره «يس» يک مرتبه ▪️سوره «تَبارَكَ المُلْک» يک مرتبه ▪️سوره «توحید» یک مرتبه ▪️در شب چهاردهم چهار ركعت به دو سلام به همين كيفيّت ▪️درشب پانزدهم شش ركعت به سه سلام به همين كيفيّت ▪️از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده است كه هر كه این نمازها را بخواند، جمیع فضيلت اين سه ماه را دريابد و جميع گناهانش غير از شرک آمرزيده شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️طیّ مراتب عبودیت در سِیرِ ماه مبارک رمضان◾️ ▪️سالک در مسیر بندگی حدّاقل سه منزل را طی می‌کند: ☘تعبّد (متعبّد) صیام ▪️کسی که با سختی و دشواری خود را وادار به عبادت می‌کند و هنوز حلاوت و طعم شیرین عبادت در کام او ظاهر نشده است. ☘عبادت (عابد) صبر ▪️کسی که با عبادت انس می‌گیرد و عبادت برای او روان و آسان می‌گردد. ☘عبودیت (عبد) سیاحت ▪️کسی که در اثر مداومت، به عبودیت رسیده و عبد شده است و اقتضای وجودش عبادت است و عطر عبادت به‌طور طبیعی و بدون تقلّا از او ساطع می‌شود... ◾️استاد مهدی طیب، ۹۱/۰۵/۰۵◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ، نفحه لیلةالقدر 2⃣ ▪️باید همواره در حضور باشیم. همواره باید به درون خود و حقیقت این نظام عالم
،نفحه لیلةالقدر 3⃣ ▪️هر ادراکی که از صبح تا شام داری، همه را خودت می‌سازی. خدا به تو نفْسی داده که به واسطه آن، این حقایق را در درون خودت می‌سازی و منشئات خودت را می‌بینی و ادراک می‌کنی. خدا می‌فرماید ما در قیامت برای شما بهشت را -به واسطه نفس ناطقه خودت- انشاء می‌کنیم. تو هم بهشت می‌سازی و هم جهنم لذا بیرون از تو هیچ خبری نیست. اینکه حکما در معنای لیلةالقدر فرموده‌اند که قدر خودت را بدان یعنی همین. این جمله را بگیرید و با همین جمله محشور باشید که «شما تجلی منحصر به فرد حق متعال هستید»...  یعنی خداوند طوری که در تو ظهور کرده‌، در غیر تو مطلقاً به این نحو ظهور نکرده است لذا همه مخلوقات خدا مظهر لَیسَ کَمِثْلِهِ شَیء هستند. هر کدام از مخلوقات خدا واحد هستند. آنگونه که در تو جلوه کرده در هیچ چیز دیگری جلوه نکرده است لذا حق متعال می‌فرماید وقتی بنده من به نماز می‌ایستد، من طوری به او توجه دارم که گویا جز این بنده‌ای ندارم... اما خدا در بی‌نهایت حقیقت جلوه کرده است لذا من و شما در نماز این توجه را به حق متعال نداریم اما او دارد... اصلا کار او همین است... جلوه‌ی اتمّ حق متعال، امام زمان علیه‌السلام ارواحنا فداه نیز چنین است که می‌فرماید: إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، ولاناسینَ لِذِکْرِکُمْ. منِ امام جوری به شیعانم نگاه می‌کنم که کَانّه کسی جز این شیعه ندارم. ▪️توجه به باطن اصالت دارد. آیه شریف «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» (انفال/۲۴) بسیار قابل تأمل است. خدا کجاست؟ بین تو و تو! یعنی چه؟! خیلی حرف، حرف سنگینی است... «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق/۱۶) رگ گردن جسمانی است، کمی فاصله است اما او مطلب را بالاتر برد و فرمود وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ؟! و بالاتر برد و فرمود، يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ... دوست نزدیک‌تر از من به من است وین  عجب‌تر که  من  از  وی دورم ▪️ما از حق متعال دوریم. او که از ما دور نیست... لیلةالقدر یعنی درک همین معنا که حق متعال نزدیک‌تر از من به من و در حقیقت و باطن من است و اوست که در شراشر وجودی من جریان دارد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: ما رَأَيتُ شَيئاً اِلاّ وَ رَأَيتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فيهِ. من در همه چیز اشیاء عالم خدا را دیدم. در خودت چه؟ به طریق اولی... قبل از تو، بعد از تو، با تو و در تو خداست... لذا فرمود «وَهُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنْتُمْ» (حدید/۴) حق متعال خود را تنزل داده و چنین سخنی گفته است. در این آیه حرفهاست... این چه نوع معیتی است که حق متعال در عین حال که از همه کمالات عالمین بی‌نیاز است، از آن مقام هُوَ الْغَنِي آمده است و با تو معیت دارد و از تو به تو نزدیک‌تر است؟! این باطن تو وقت است، این باطنت را دریاب. شیطان وقت معلوم دارد، «قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ • إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (ص/۸۰ و ۸۱) وقت معلوم خودت را دریاب که اگر به وقت معلوم برسی، از آن لحظه دیگر شیطان بر تو تسلطی ندارد... آن وقت معلوم که اتصال حقیقت تو با حق متعال است، آنجا دیگر شیطان راه ندارد...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ،نفحه لیلةالقدر 3⃣ ▪️هر ادراکی که از صبح تا شام داری، همه را خودت می‌سازی. خدا به تو نفْسی داد
، نفحه لیلةالقدر 4⃣ ▪️اگر انسان، وقت غنیمت‌شمار باشد، می‌بیند که فیض، علی‌الدوام از باطن او به ظاهرش تنزل می‌یابد. تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا... فیها یعنی فی نَفسِها. ملائکةالله که خارج از نفس حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله بر او تنزل نمی‌کرد بلکه این ملائکةالله، ابعاد وجودی و قوای او و حقیقتِ جان خودِ پیغمبر است. شما نیز برای خودت وقت داری. اگر وقت غنیمت‌شمار نباشی، آن قوت و مدد تشریعیه و رحیمیه از باطن شما به ظاهرتان تسری پیدا نخواهد کرد لذا نوعاً می‌بینیم که اولیاء الهی قدرت های ظاهری بالایی دارند که این قدرت ظاهری ظهور قوت باطنیست. قوت جبریل از مطبخ نبود بود  از دیدار  خلاق  ودود ▪️امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود:  وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ بِقُوَّةٍ جَسَدَانِيَّةٍ وَ لَا بِحَرَكَةٍ غَذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكِيَّةٍ... من که به قوت جسمانی قلعه خیبر را فتح نکردم، بلکه به قدرت ملکوتی چنین کردم. امیرالمؤمنین اصلا در خیبر را لمس هم نکرد! چون او مرکز همه‌ی قوای باطنی است، اراده کرد و به اراده‌ی او در از جایش کنده شد. لذا من و شما نیز اگر در دهر و وجود خود توجه به حق متعال داشته باشیم و این نفحات را دریابیم، خواهیم دید که این قدرت باطنی در ظاهر ما هم تسری خواهد کرد. مثالهای قرآنی بسیاری نیز در این باب داریم. حضرت یحیی، حضرت مریم، حضرت ابراهیم علیهم‌السلام و... . خانه‌ای که ابراهیم بنا کرد، مرکز توحید است و اول خانه حق است لذا ابراهیم مظهر عقل است. اسماعیل که او را در ساخت این خانه کمک کرد مظهر نفس است، او می‌خواهد نفس خود را سر ببرد، این امر میسر نمی‌شود الا به توجه به باطن نظام هستی... اسماعیل مظهر نفس است لذا کارد بر گلوی او می‌گذارد، قرار نیست که این اسماعیل بیرونی کشته بشود، همین که اسماعیل در درون او کشته شد کافی بود و خدا نیز از او پذیرفت. إِنِّي أَرَىٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُك (صافات/۱۰۲)، همین که نیت کرد نفس خود را ذبح کند تصدیق شد. ▪️در داستان حضرت یحیی نیز چنین شد. حضرت زکریا فرزندی نداشت، از خدا نیز فرزندی نخواست. اولیاء خدا مطابق بر امر حق متعال درخواست می‌کنند. اگر هم دعایی می‌کنند در باب امتثال امر حق متعال است که فرمود ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُم وگرنه اینان اصلا دعا نمی‌کردند. هرگاه حضرت زکریا بر حضرت مریم وارد می‌شد، وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا، رزق‌هایی در کنار مریم می‌دید. نه اینکه مانند آنچه که در آن فیلم به تصویر کشیده شد، یک سینی پر از میوه آنجا در کنار حضرت مریم باشد بلکه آن رزقها، میوه‌های ملکوتی بود... وقتی که با حضرت مریم همنشین می‌شد می‌دید که سبحان الله! عجب میوه‌هایی در وجود حضرت مریم است! عجب حقایقی در جان خودش دارد! فکر می‌کنید معراج چیست؟! آیا به آسمان رفتن است؟! همین آسمانِ ماه و خورشید؟! نه... معراج سیر در ابعاد وجودی خودت است... پیغمبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام همدیگر را ملاقات می‌کردند، این عروج نیست؟! سیر در معقولات و صور علمیه نظام هستی عین عروج است. جناب زکریا این رزق ها را در جان حضرت مریم مشاهده می‌کرد و همین باعث شد که بگوید خدایا! به منِ زکریا هم فرزندی در مقام روحانیت و معنویت حضرت مریم بده. وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ (انبیاء/۸۹). او مشغول حمد و تسبیح شد. حق متعال به او امر کرد که سه روز روزه بگیر. روزه خیلی مهم است، روزه جان انسان را تقویت می‌کند... یکی از معانی صوم، بالا رفتن است. ترکها هم خیلی لطیف به روزه می‌گویند عروج... صائم، ارتفاع و ارتقاء وجودی پیدا می‌کند. تشبه به حق متعال پیدا می‌کند. می‌گوید اگر می‌خواهی فیض از باطن به ظاهر تو تسری یابد، روزه بگیر... همّ خود را واحد کن. برخی همتشان برای امر دنیا واحد است مثل جناب زلیخا اما همت یوسف الهی بود... وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ (یوسف/۲۴). او همتش برای توحید و ولایت واحد بود لذا وقتی زلیخا همه همّ دنیایی خود را تجمیع کرد تا یوسف را مطابق شهوت خود مدیریت کند، یوسف در مقابل او همت الهی کرد... بُرْهَانَ رَبِّهِ یعنی امیرالمؤمنین، من دارم امیرالمؤمنین را می‌بینم! در محضر امیرالمؤمنین گناه کنم؟! همت یعنی همین توجه به اوقات باطنی خودت... همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده‌اند
❣️عاشقانه بخوانيم ▪️اللّٰهُمَّ إِنِّى أَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ إِلَيْكَ مُشْرَعَةً، وَمَناهِلَ الرَّجاءِ إِلَيْكَ مُتْرَعَةً، وَالاسْتِعانَةَ بِفَضْلِكَ لِمَنْ أَمَّلَكَ مُباحَةً، وَأَبْوابَ الدُّعاءِ إِلَيْكَ لِلصَّارِخِينَ مَفْتُوحَةً، وَأَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِى [لِلرَّاجِينَ] بِمَوْضِعِ إِجابَةٍ، وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغاثَةٍ، وَأَنَّ فِى اللَّهْفِ إِلىٰ جُودِكَ وَالرِّضَا بِقَضائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلِينَ، وَمَنْدُوحَةً عَمَّا فِى أَيْدِى الْمُسْتَأْثِرِينَ، وَأَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسافَةِ، وَأَنَّكَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَكَ؛ ▪️خدایا، راه‌های درخواست حاجت‌هایم را به‌جانب تو باز می‌یابم و آبشخورهای امید را نزد تو پر می‌بینم و یاری خواستن از احسانت را برای آن‌که تو را آرزو کرد بی‌مانع می‌بینم و درهای دعا را برای فریاد کنندگان گشوده می‌نگرم و می‌دانم که تو برای امیدواران در جایگاه اجابتی و برای دل سوختگان در کمینگاه فریادرسی هستی و به‌یقین در اشتیاق به جودت و خشنودی به قضایت جایگزینی از منع بخیلان است و گشایشی از آنچه در دست ثروت‌اندوزان است وجود ندارد و همانا مسافر به‌سوی تو مسافتش نزدیک است و تو از آفریدگانت هرگز در پرده نیستی، جز اینکه کردارشان آنان را از تو در پرده برده؛ ☑️فرازهايی از @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ▪️چگونه انسان دائم‌الصّلاة، دائم‌الوضو و دائم‌الصيّام شود؟ همه‌ی چيزهايش دائمی شود؛ چون در بهشت دائمی است. اُكُلُها دائِمٌ: در بهشت غذاهای بهشتی دائمی است؛ يك‌بند می‌خورند؛ هيچ وقت هم سير نمی‌شوند. چون غذا خوردن بهشتی‌ها، مثل غذا خوردن اهل دنيا بر اثر سيری يا گرسنگی نيست. اهل طبيعت، غذا خوردنشان از روی سيری و گرسنگی است. گرسنه می‌شوند، غذا می‌خورند. غذا که خوردند، سير می‌شوند؛ دلشان نمی‌خواهد بخورند. چند ساعت می‌گذرد، دوباره گرسنه می‌شوند و بايد غذا بخورند. نه وقتی سير شدند می‌توانند بيشتر بخورند، نه وقتی گرسنه شدند می‌توانند گرسنگی را تحمّل کنند. اين اهل طبيعت است؛ امّا اهل دل با اشتها می‌خورند؛ نه با گرسنگی و سيری. ▪️اشتها مربوط به روح است؛ سيری و گرسنگی مال بدن است كه حيوانات هم دارند. نمونه‌اش اين است: وقتی خانه‌ی كسی می‌رويد که سفره‌ای با غذاهای رنگارنگ و لذيذ چيده، ولی احساس می‌كنيد صاحبخانه سر شما منّت می‌گذارد، با اینکه شما هم به شدّت گرسنه هستيد، امّا رغبت، میل و اشتها به خوردن نداريد؛ در حالی که بدن شما به‌شدّت به خوردن غذا احتياج دارد. یک‌بار هم شما شام مفصّل خورده‌ای و بعد خانه‌ی رفيقی می‌روی كه خيلی دوستش داری، سفره پهن كرده و می‌گويد: رفيق بسم الله؛ شما اصلاً يادتان می‌رود كه غذا خورده‌ايد؛ می‌نشينيد دو برابر دیگرانی که غذا نخوردند می‌خوريد؛ احساس سنگينی و سيری هم نمی‌كنيد. اهل بهشت بااشتها می‌خورند؛ با سيری و گرسنگی نمی‌خورند. يك نمونه‌اش را نشان بدهم؛ شما در مجالس ذكر خدا و اولياء خدا نشسته‌ايد، هيچ احساس سيري می‌كنيد؟ کی سير می‌شويد؟ ▪️خدا حاج آقا دولابی را رحمت كند! گاهی كه خدمتشان بوديم، جلسات خيلی طولانی داشتند؛ گاهی هشت، ده، چهارده و پانزده ساعت هم می‌نشستيم و اين پيرمرد صحبت می‌كرد؛ نه او يك ذرّه احساس خستگی در حرف زدن و نه ما يك ذرّه احساس خستگی در شنیدن می‌کردیم. ما سر کلاس دانشگاه بخواهیم غیر این حرف‌ها بزنیم، البتّه خدا روزی می‌کند کلاس دانشگاه را هم خرابات می‌کنیم؛ ولی اگر بخواهیم یک ساعت حرف علمی ظاهری بزنیم، دانشجو می‌گوید: استاد خسته نباشید! یعنی خسته شدیم؛ ولی يك پيرمرد صد ساله، نزديك به ده، پانزده ساعت حرف می‌زند و خسته نمی‌شود و جمعيّتی هم كه نشسته، ميخكوب می‌نشينند و خسته نمی‌شوند. داستان عادی نیست؛ این، اُكُلُها دائِمٌ است. تازه بعد از ده، پانزده ساعت كه بلند می‌شديم، تشنه‌تر از موقعی بوديم كه وارد مجلس شديم؛ سيری نداشت. ▪️مجلس ذكر خدا و اهل‌بيت علیهم‌السّلام سيری ندارد؛ اين غذای بهشتی است. ان‌شاءالله پرده كنار برود. اگر بگویم اینجا بهشت است، بهشت، کوچک است. مجلس ذكر اهل‌بيت علیهم‌السّلام بهشت‌آفرين است؛ بهشت، كوچك‌تر از مجلس اهل‌بيت علیهم‌السّلام است. ای دوست شکر بهتر یا آنکه شکر سازد خوبی قمر بهتر یا آنکه قمر سازد ای باغ تویی خوشتر یا گلشن گل در تو یا آنکه برآرد گل صد نرگس تر سازد ▪️كدام بزرگتر است؟ بهشت يا بهشت‌آفرين؟ مجلس ذکر اهل‌بیت علیهم‌السّلام بهشت‌آفرين است. بهشت چیست! بهشت به پايش نمی‌رسد. ان‌شاءالله پرده‌ها كنار رود و حقیقت را ببینیم و قدر بدانيم كه خدا بی‌زحمت و بی‌منّت ما را كجا نشانده است! در هر صورت اگر از شهرالله سر در آوريم، اَنْفاسُكُمْ‏ فِيهِ‏ تَسْبِيحٌ‏: نفس‌هايمان تسبيح می‌شود، وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبادَةٌ؛ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ؛ دُعاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجابٌ. ◾️استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️  ▪️گويند: روزى ابوسعيد ابوالخير و خواجه ابوالقاسم قُشيرى در بازار نيشابور مى‏ رفتند، شلغم پخته ديدند، و هر دو بدان رغبتى پيدا كردند. ابوسعيد پولى داد و شلغم خريد و خورد. قشيرى در خاطرش مى‏ گفت: من امام نيشابورم، در ميان بازار شلغم چگونه بخورم؟!  ▪️هر دو به مجلسى آمدند؛ و به ابوسعيد حالى دست داد، كه قشيرى در خاطرش مى ‏گفت: چندين تحصيل كردم و در راه طريقت رنجها بردم ولى چنين حالى به من دست نمى‏ دهد!! ابوسعيد سر بر آورد و گفت: آن ساعت كه من در بازار شلغم مى‏ خوردم؛ تو بت نفس مى ‏پرستيدى و مى ‏گفتى: من امام نيشابورم، در بازار چگونه شلغم خورم!؟ ندانى كه هيچ بت پرست را از اين خاطر، حالى ندهند. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️دعای مجیر در ایّام‌البیض ماه رمضان◾️ ✔️کفعمی در بلدالامین و مصباح نقل کرده است: ▪️هر که در ایّام‌‌البیض ماه رمضان (روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم) دعای مجیر را بخواند، گناهانش آمرزیده شود. اگر چه به عدد دانه‌های باران و برگ درختان و ریگ بیابان باشد. ▪️اين دعا در بين دعاها از جايگاه بلندى برخوردار است و از حضرت رسول صلّى الله عليه و آله و سلّم روايت شده و دعايى است كه جبرئيل براى آن حضرت هنگامى كه در مقام ابراهيم مشغول نماز بودند آورد. و خواندن آن براى شفای بيمار، اداى دين، بی‌نيازى، توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️معراج پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم - شب هفدهم ماه مبارک رمضان◾️ ▪️قران کریم ماجرای معراج را مکرّر اشاره کرده و در دو سوره به صراحت آمده است: ▪️مرحلۀ اوّل سفر که سفری زمینی بوده است ▪️سبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى ( سورۀ اِسراء - آیه ۱ ) ▪️مرحلۀ دوّم سفر که سفری آسمانی بوده است ▪️ولَقَدْ رَ‌آهُ نَزْلَةً أُخْرَ‌یٰ ، عِندَ سِدْرَ‌ةِ الْمُنتَهَیٰ ( سورۀ نجم - آیات۱۳و۱۴ ) ◾️استاد مهدی طیّب ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️شب هفدهم ماه مبارک رمضان◾️ ▪️شب بسیار مبارکى است، در آن شب سپاه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم با کافران قریش در منطقه بدر روبرو شدند، و فرداى آن جنگ بدر درگرفت، و خدا سپاه آن حضرت را بر مشرکین پیروز کرد، و آن پیروزى از بزرگ‌ترین فتوحات‏ اسلام بود، به همین خاطر علما فرموده‏‌اند: ▪️صدقه در چنین روزى، همراه شکرگزارى بسیار به درگاه حق بسیار مستحب است، و همچنین در شب هفدهم غسل و عبادت فضیلت بسیار دارد. ▪️روایات بسیار وارد شده است که رسول خدا در شب‏ بدر به یارانشان فرمودند: امشب کیست که برود براى ما از چاه آب بیاورد؟ یاران سکوت نموده و هیچیک اقدام به‏ این کار نکردند! ▪️امیرالمؤمنین علی علیه السّلام براى طلب آب مشکى برداشته و بیرون رفتند، آن شب، شبى سرد بود و باد تندى می‌وزید و تاریکى همه‏ جا را فرا گرفته بود، به چاه آب رسیدند، چاهى بود بسیار عمیق و تاریک، و حضرت دلوى‏ نیافتند تا از چاه آب بگیردند به ناچار وارد چاه شده و مشک را پر کرده و بیرون آمدند و به جانب اردوى اسلام حرکت کردند. ناگاه باد سختى وزید، که آن حضرت از سختى آن نشستند، تا برطرف شد، سپس برخواستند و به حرکت ادامه دادند که ناگهان‏ باد سخت دیگرى مانند آن وزیدن گرفت، آن حضرت دوباره نشستند تا آن باد هم آرام گرفت، چون برخاستند و به‏ سوى سپاه اسلام حرکت کردند، باز بادى به‌‌ همان صورت وزید، آن حضرت نشستند و پس از فرو نشستن باد، خود را به پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم رساند، حضرت فرمودند: یا اباالحسن چرا دیر آمدى؟ ▪️عرض کردند: سه مرتبه بادى وزیدن گرفت که بسیار سخت بود و مرا لرزه فرا گرفت و دیر آمدنم بخاطر فرو نشستن بادها بود. ▪️پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: یا على آیا دانستى آنها چه بودند؟ عرض کردند: ندانستم. ▪️پیامبر فرمودند: بار نخست جبرئیل‏ بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند. ▪️و بار دوم میکاییل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند، ▪️و پس از آن اسرافیل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کرد و سلام کردند. و آنان براى یارى دادن به ما نازل شدند ▪️فقیر گوید: قول آن کسى ‏که گفته در یک شب براى‏ امیرالمؤمنین علی علیه السّلام سه‏ هزارو سه منقبت بوده، اشاره به همین شب است. @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ☑️امام حسن علیه السلام فرمودند: إنََ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلی مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَ قَصََرَ آخَرُونَ فَخابُوا. ▪️خداوند متعال را برای بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عدّه ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خشنودی الهی از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجّهی و سهل انگاری خسارت و ضرر می‌نمایند. ◾️ابن شعبه ی حرانی، تحف العقول، ص ۲۳۶◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘میلاد موفور السرور صادر اول حقیقت فاطمی، میوه قلب امیرالمؤمنین، سبط المصطفی، کریم آل الله حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام مبارک باد @mohamad_hosein_tabatabaei