eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴صلی الله علیک یا امیرالمؤمنین🏴 ■حضرت موسی عليه السلام به خدای متعال عرض کرد: «اِلـٰـهي اُرِيْدُ قُرْبَكَ. قٰالَ: قُرْبِي لِمَنِ استَيْقَظَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ»خدایا و نزدیکی تو را می‌خواهم. خداوند فرمود: قرب من برای کسی است که را بیدار بماند. ■«قٰالَ: اِلـٰـهي اُرِيْدُ رَحْمَتَكَ. قٰالَ: رَحْمَتِي لِمَنْ رَحِمَ الْمَسٰاكِينَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ» گفت: خدایا رحمت و مهربانی تو را می خواهم. فرمود: من برای کسی است که به در شب قدر ترحّم و مهربانی کند. ■«قٰالَ: اِلـٰـهي اُرِيدُ الْجَوٰازَ عَلَى الصِّرٰاطِ. قٰالَ: ذٰلِكَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَيْلَةَ الْقَدْرِ» گفت: خدایا عبور راحت و آسان از پل صراط را می‌خواهم. فرمود: این برای کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد. (یادتان باشد امشب بدهید.) ■«قٰالَ: اِلـٰـهي اُرِيدُ مِنْ اَشْجٰارِ الْجَنَّةِ وَ ثِمٰارِهٰا. قٰالَ: ذٰلِكَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِيحَةً فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»: گفت: خدایا از درخت ها و میوه های بهشتی می‌خواهم. فرمود: این برای کسی است که در شب قدر خدا را بگوید. ■«قٰالَ: اِلـٰـهي اُرِيدُ النَّجٰاةَ مِنَ النّٰارِ. قٰالَ: ذٰلِكَ لِمَنِ اسْتَغفَرَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» عرض کرد: خدایا میخواهم از آتش دوزخ نجات پیدا کنم. فرمود: این برای کسی است که در شب قدر کند. ■«قٰالَ: اِلـٰـهي اُرِيدُ رِضٰاكَ. قٰالَ: رِضٰايَ لِمَنْ صَلّىٰ رَكْعَتَينِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»گفت خدایا می خواهم به تو نائل شوم و تو از من راضی شوی. فرمود: رضایت من برای کسی است که دو رکعت در شب قدر بخواند. (شاید مقصود همین نماز دو رکعتی باشد که برای لیالی قدر وارد شده است که در هر رکعت آن یک حمد و هفت توحید خوانده می‌شود و بعد از پایان نماز هفتاد بار اَستَغفِرُ اللّٰهَ وَ اَتُوبُ اِلَيهِ؛ گفته می‌شود. که هم نماز است و هم استغفار) @mohamad_hosein_tabatabaei
□سوره نصر□ □در اين سوره تعالى گراميش را و يارى مى دهد، و خبر مى دهد كه به زودى آن جناب مشاهده مى كند كه مردم گروه داخل مى شوند، و دستورش مى دهد كه به اين يارى و فتح خدايى، خدا را كند و حمد گويد و نمايد. □اين سوره بنا به كه خواهيم كرد در بعد از و از فتح نازل شده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بيان آیه (۳) سوره نصر□ □فسبح بحمد ربك و استغفره انه كان توابا□(۳) □از آنجايى كه اين نصرت و فتح خداى تعالى نسبت به ، و است و به عبارتى ديگر اين نصرت و فتح باطل و حق بود، مناسب بود كه از جهت اول _سخن از و تنزيه خداى تعالى برود، و از جهت - كه نعمت بزرگى است - سخن از و ثناى او برود، و به همين جهت به آن جناب دستور داد تا خدا را با تسبيح گويد. □البته در اين ميان براى توجيه و مناسبت اين دستور هست، و آن اين است كه حق عزوجل كه رب عالم است، بر بنده اش اين است كه او را با ذكر كند و بياد نقص و حاجت خود بيفتد، و چون باعث شد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از گرفتاريهايى كه در از بين بردن و ريشه داشت حاصل كند، دستورش داد که از این به که بيشتر است، به جلال خدا - كه او است - و - كه حمد او است و و حاجت خودش، كه است - بپردازد، و استغفار در مثل رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كه آمرزيده هست، درخواست است، چون به مغفرت از نظر مثل احتياج به مغفرت است، (دقت فرماييد). و اين استغفار از ناحيه آن جناب شكرگزارى است. □(انه كان توابا) - اين جمله به استغفار را مى كند، و در حال تشويق و هم هست. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○استاد علی صفایی حائری○□ □○تسبيح يعنى در تو بينش و آگاهى و حالتى به وجود آيد كه وقتى « و » را در انسان، « و » را در جامعه، « و » را در هستى و آفرينش و رابطه اين همه را با «اللَّه» ديدى، با اين همه او را پاك و منزه ببينى. □○چون درد و رنج، عامل حركت تو هستند و ظلم و ستمى كه ديگران در حق تو داشته اند، علامت آزادى آنها و در عين حال، وسيله درگيرى و ورزيدگى توست. □○تفاوت و تبعيض هم ملاك افتخار نيست؛ چون اين مهم نيست چه دارى و در چه موقعيتى هستى، مهم اين است كه دارايی هاى تو چقدر بازدهى داشته است و در موقعيت ها چه نوع موضع گيرى را داشته اى. □○حرکت، ص ۱۸۶○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● مِنَ_اللَّیلِ_فَاسجُد: مقداری از را سجده کن؛ مقصود لیل دنیاست.●■ ■●سجده چیز بسیار ارزشمندی است؛ شبها یک سجدهی طولانی داشته باشید. ■●هر وقت حزن و غم آمد، چه غصّهی دنیا و چه غصّهی آخرت، است. وَ : و در شبی طولانی خدا را تسبیح کن. مقصود از لَیلاً طویلاً، لیل عالم برزخ است. با در لیل دنیا انسان از عالَم برزخ سر در میآورد و آنجا باید فقط کرد و گفت سُبحانَهُ سُبحانَهُ سُبحانَهُ، یعنی خداوند بالاتر و منزّه است از هر خوبی که فکر کنیم. روز است و شب ندارد، یعنی غم و حزن به قیامت راه ندارد. ■● ص٢٧١●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○افطاری ۴○□ ○لصَّائِمِ فَرْحَتَانِ: فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ، وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّ
□○افطاری ۵○□ □○ماه مبارک‌ رمضان جلوه و تجلی اسم شریف است کما اینکه در روایت آمده «...فَإِنَّ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّه...». این اسم مبارک رمضان دو سدنه و خدمه دارد که به تعاون آن دو اسم شریف احکامش را ساری می‌کند و آن دو عبارت است از اسم «المُمْسِک» و اسم «الفٰاطِر». اسم الممسک حاکم بر صائم است و اسم الفاطر حاکم بر مریض و مسافر و... □○آغاز دولت اسم ممسک حق تعالی از است تا و دولت اسم فاطر برای صائم از خیط اسود است تا خیط ابیض؛ «وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْر» (بقره/۱۸۷) □○خیط ابیض را مظهر بدان که عقل، سفید است و خیط اسود را مظهر بگیر که جسم، ظلمت و سیاهی است و برزخ این دو سرخ است که مرتبه نفسانی است و شیخ شهید از آن به تعبیر کرده است. حضرت خاتم صلوات الله علیه و علی آله نیز چنین فرمود که «سَجَدَ لَكَ سَوَادِي وَ خَيَالِي وَ بَيَاضِي و آمَنَ بِکَ فُؤَادِی». □○پس مناسبت امساک از مادیات با عقل است و خوردن و آشامیدن با جسم و آدمی برزخ بین این دو است پس کمالش به جمع این دو امر آمد، نه مثل ملائکه است و نه مثل جماد. بر بیمار و مسافر اسم ممسک‌ حکومت ندارد چون امساک مقام و است و بیماری که نقص دارد و مسافری که در سیر و انتقال از حدی به حد دیگر است با ویژگی این اسم سازگاری ندارند. البته صائم به سبب اینکه مظهر اسم ممسک است و امساک از اسماء تنزیهی است لذا در وقت صوم، طعام و شراب مادی و مباشرت جسمانی بر او حرام شده است چون روزه‌دار توجه به طعام و شراب روحانی و مباشرت با موجودات مجرد عقلی دارد و این دو مقابل هم هستند، تا این دهان بسته نشود آن دهان باز نمی‌شود. ○اندرون از طعام خالی کن ○تا در او نور معرفت بینی □○ملائکةالله بر اساس روایات وارده طعامشان و شرابشان است و تقدیس، تنزیه الهی است از همه نقائص و کمالات موجودات امکانی. و حال اینکه خوردن و آشامیدن و مباشرت با زنان وصف و کمال موجود مادی است و مجرد از ماده مبرا از این امور است؛ «وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً...» (هود/ ۶۹-۷۰) □○پس صائم به صومش در عداد در می‌آید و این دهان را می‌بندد و دهان دیگر می‌گشاید که دهان است و طعامش تسبیح و شرابش تقدیس است و مباشرتش با و موجودات مجرد عقلی است از اینرو حق تبارک و تعالی به اقتضای این مرتبه فرمود و روزه دار نیز است.      
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○افطاری ۵○□ □○ماه مبارک‌ رمضان جلوه و تجلی اسم شریف #رمضان است کما اینکه در روایت آمده «...فَإِنّ
□○افطاری ۶○□ □○با غروب آفتاب دولت اسم در ماه مبارک رمضان آغاز می‌شود لذا صائم از مغرب که خیط اسود است تا طلوع که خیط ابیض است صائم نیست ولو چیزی نخورد و نیاشامد. امر به خوردن از باب رعایت احکام اسم حاکم بر شبهای ماه مبارک است. یعنی به وفق اسم الفاطر باید صائم افطار کند و مراعات اقتضائات حاکم بر اسم فاطر را بنماید. این امر چنان اهمیت دارد که تاکید شده است بلافاصله نزد مغرب افطار شود و اگر قصد کند نماز را جلو بیندازد و عده‌ای سر سفره افطار منتظر بودند، افطار را بر نماز مقدم کند و اگر انتظاری نبود نماز مغرب را بخواند که نماز حق خداست و افطار حق نفس اما مستحبات را بگذارد و افطار کند و سپس بدان بپردازد. □○جناب در ، فرح افطار را از مقامات محمدی می‌داند و آن را خروج از به و از به و از به معرفی می‌کند چون خداوند آن حضرت را فرستاده و رحمت فراگیر است و فراگیری و فراخ تحمل قید و تنگی را ندارد. از اینرو صلوات الله علیه و آله فرمود؛ «رَحِمَ اللّهُ أخي يُوسُفَ، لَو أنا أتاني الرَّسولُ بعدَ طُولِ الحَبسِ لأسرَعتُ الإجابَةَ»، چون فرستاده ملک نزد یوسف آمد و او را نوید رهایی داد، یوسف گفت من نزد پادشاه و عزیز مصر نمی‌آیم تا داستان بریدن دستان زنان مصری آشکار شود. این بدان خاطر بود که او را از روی پذیرفت؛ «رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ» (یوسف/۳۳). البته این محبت به سبب دوری از گناه بود لذا تعجیل در آزادی از زندان نکرد اما پیامبر ما به سبب غلبه رحمت فراگیر فرمود اگر من جای برادرم یوسف بودم، همان اول فرستاده عزیز مصر را اجابت می‌کردم. □○پس چون در طول روز از اذان صبح تا اذان مغرب نفس را از خوردن و آشامیدن و مباشرت با حلال بازداشتی و آنچه از مبطلات روزه را که شرع فرموده مراعات نمودی و ترک کردی، حال به غروب آفتاب نفس را به افطار از این تنگنا به فراخی ببر که در فراخ فرح است. □○در روز اقتضاء اسم الممسک، امساک از خوردن و آشامیدن و مباشرت با زنان است. در طول روز غلبه با احکام روح است و روح مجرد است و او را خوردن و آشامیدن مادی و مباشرت با زنان نیست بلکه آسمان روح طعام و شرابش و و مباشرتش اتحاد با است؛ «وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ». به مقتضای اسم الممسک، آسمان روح بر روی زمین ماده واقع نمی‌شود که احکام این دو غیر هم است؛ «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا»... □○پس حق تبارک و تعالی به این اسم شریف مانع از انحراف آسمان و زمین از جایشان است وگرنه احکام آن دو بهم می‌ریزد و این خلاف است. آسمان روح اقتضائاتی دارد که غیر از آثار و احکام زمین جسم است....  
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □۳- #کرکس: #لاشخور؛ را هم #ذبح کن؛ لاشخور و میته خور که این و آن را می دَرَد
□وقتی این چهار شاخص ؛ ؛ و را با تمام گوناگون این چهار غیر انسانی به نام ، و با تمام مراتبش از خود دور بفرمایید، این می شود شما، می شود ، می شود ! □این، از عادت به در آمدن است، این، از عادت بیرون آمدن است. با این خروج از عادت حالا به بپردازید، ببینید چه زیباست، و انسان فکر نمی کند که عالَم فقط برای همین شهوت_هست ... یا تمام عالم دست به دست هم داده اند که برای من ظاهری بیافرینند که من فقط از زیبایی های ظاهری ام برای امور ام بهره بگیرم! اینطوری نخیر! □وقتی از صفاتِ حیوانی درآمدیم و به حیاتِ انسانی رسیدیم می بینیم عجب! عالَم چیز دیگری بود؛ مثل اینکه عالَم غذا و سفره ی چیده شده برای ما بود... □می خواهید به حیاتِ طیبۀ انسانی راه یابید؟ راهش این است که باشید، صفاتِ حیوانی را در خود خُرد کنید، له کنید، یعنی میرانده شود، از میته بودنِ حیوانی بدر آئید. □تا می رسد به اینجا که اگر جنابِ عارف بخواهد به حقیقت، سرّ را مسّ کند (نه اینطور که شبانه روز به دست بگوید و عدد اسم محیی را یاد بگیرد و یا محیی یا محیی بگوید، که البته این نیز خوب است)، باید حقیقتا خود را به حیاتِ انسانی زنده کند. □اگر حقیقتا به شهوت های حیوانی تن در ندهد (غیر از حد مجاز)، معلوم است که در حالِ مسّ اسمِ شریفِ است. □اگر کسی لجن خوری، زیبائی طلبی، لاشخوری و شهوت پرستی را از خود دور کند و زیبای ایمانی را و اسرارِ وجودیِ عالَم را به خود تلبُّس کند که آن حقایق را پیدا کند، در حال یافتن و چشیدن و مسّ اسم شریف محیی است. □در مقابل لجن خوری کند نه . حرام خوری را به انحای گوناگونش از خود دور کند، فقط مالِ حرام مطرح نیست؛ □چشمی که به زنِ نامحرم نگاه می کند حرام خور است، گوشی که صدایِ ناهنجار می شنود حرام خور است، لامسه ای که بدن لمس می کند حرام خور است، چون قوۀ او غذا می خواهد و غذای او مسّ حلال است نه مسّ حرام! و ... ، □این حس ها غذا میخواهند کسی انکارِ نیازشان نمی کند بلکه از راه درست. اگر شخص از امور دوری کرده و روی بسوی الهی آورد این شخص در حالِ مسّ اسمِ شریفِ محیی است. □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei