□بيان آیه (۱) سوره نصر□
□اذا جاء نصر الله و الفتح□(۱)
#تفسیرالمیزان
□روشن ترين #واقعه اى كه مى تواند #مصداق اين نصرت و فتح باشد، #فتح_مكه است، چون فتح مكه در #حيات_رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و در بين #همه فتوحات، #ام_الفتوحات و نصرت روشنى بود كه بنيان #شرك را در #جزيره_العرب ريشه كن ساخت.
□و #مؤيد اين نظريه #وعده نصرتى است كه در #ضمن آيات نازله درباره #حديبيه داده و فرموده:
(انا فتحنا لك فتحا مبينا ليغفر لك اللّه ما تقدم من ذنبك و ما تاخر و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما و ينصرك اللّه نصرا عزيزا)، (سوره فتح آیات ۱_۳)، چون بسيار نزديك به #ذهن است كه #منظور از فتح و نصر عزيز، همان #فتح_مكه باشد، چون #تنها فتحى كه #مرتبط با فتح حديبيه باشد همان فتح مكه است كه #دو سال #بعد از صلح حديبيه اتفاق افتاد.
□و اين #نظريه به ذهن #نزديكتر است، تا آيه را #حمل كنيم بر #اجابت دعوت حقه از ناحيه #اهل_يمن و #دخول بدون #خونريزيشان در اسلام.
پس #نزديكتر به #اعتبار همان است كه بگوييم:
#مراد از نصر و فتح، #نصرت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) بر #كفار_قريش، و مراد از فتح، #فتح_مكه است. و نيز بگوييم اين سوره #بعد از صلح حديبيه و بعد از #نزول سوره فتح و قبل از فتح مكه نازل شده است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️امام جواد علیه السلام فرمودند◾️
☑️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ»
◾️اینکه انسان به خدا اطمینان و اعتماد کند سخن بسیار بزرگی است؛ چون ما گاهی اوقات در زندگی هایمان به مقامات بشری بیشتر از خدا اعتماد می کنیم. اینکه رئیس فلان دستگاه بگوید خیالت جمع باشد من کارت را انجام می دهم؛ فلان ثروتمند بگوید خیالت از آن بدهی راحت باشد، خودم بدهیت را می پردازم بیشتر خیال ما را راحت می کند تا آنکه خدا می گوید: «اَ لَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» آیا خداوند نمی تواند نیاز بنده اش را برآورده کند؟ تواناییش کم است؟
◾️می تواند، خداوند می گوید من عهده دار رزقت هستم «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ اِلاّ عَلَى اللهِ رِزْقُها» هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه منِ خدا عهده دار رزقش شده ام. من خودم متضمّن رزق هستم.
◾️این قدر که قول رئیس اداره و ثروتمند توانست خیال ما را راحت کند و دغدغه ی خاطر و ناراحتی خیال را از ما بگیرد، آیا واقعاً حرف های خدا توانسته در ما اطمینان ایجاد کند؟
◾️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ» اطمینان به خدا قیمت هر چیز قیمتی یی را برای انسان تأمین می کند. بهای دست یافتن به هر چیز قیمتی و بزرگ، اعتماد به خداست؛ اینکه فرد به خدا اعتماد داشته باشد.
◾️صبح که در مغازه اش می رود، نگران این نباشد که مشتری می آید یا نمی آید؟ قیمت بالا می رود یا پایین می آید! مطمئن باشد که خدا رزق او را از پیش مقدّر کرده و با تقلاّی او، سر سوزنی رزقش زیاد نمی شود و با انفاق و احسان سر سوزنی از رزقش کم نمی شود. #رزق همانی است که هست؛ یک سر سوزن کم و زیاد نمیشود؛ انسان این اعتماد را به رزّاقیّت خداوند بکند.
◾️این اعتماد را بکند که خداوند فرمود: «كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ» منِ خدا این حق را بر خودم واجب کردم، خودم عهده دار شدم که مؤمن را #نصرت کنم و نگذارم زمین بخورد. اگر انسان به خدا #اعتماد کند، دغدغه ی خاطرها می رود، آرامِ آرام می شود؛ نه اینکه تحرّکش گرفته شود؛ نه، در عین آرامش تحرّک دارد.
◾️خدا حاج آقای دولابی را رحمت کند مثال قشنگی می زدند؛ می فرمودند دل مؤمن مانند کسی است که در کشتی روی صندلی راحتی نشسته و لَم داده و کشتی امواج را در دل اقیانوس ها می شکافد و با سرعت پیش می رود. راحت راحت است، یک ذرّه هیجان، غصّه، #حسرت و #نگرانی در دلش نیست، راحت لم داده، چرا؟ چون متّکایش خداست و به خدا توکّل کرده است.
◾️ #خدا که جایی کم نمی آورد، ضعیف نیست، خوابش نمی برد که بگوییم خوابش برد و یادش رفت که مثلاً مواظب من بنده باشد و گرگ ها آمدند و مرا خوردند «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ»
◾️برای چه من #ناراحت باشم؟ خدا نه فقیر، نه ضعیف، نه بخیل و نه جاهل است و نه خوابش می برد برای ناراحت شدنم چه توجیهی پیدا کنم؟ چه توجیهی برای دغدغه ی خاطر و مشوّش بودن می توان پیدا کرد؟
◾️لذا دل مؤمن مثل همان مسافر در کشتی لم داده؛ امّا بدنش مثل کشتی است که امواج را در دل دریای متلاطم دنیا می شکافد و پیش می رود؛ یعنی بدنش پر از تحرّک، جنب و جوش و انرژی است؛ امّا دلش آرام است.
◾️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» و اعتماد به خدا نردبانی به سوی هر نقطه ی بلند تعالی است؛ یعنی اگر کسی می خواهد به علوّ، #تعالی و مقامات بلند معنوی و انسانی برسد راهش ثقه ی به خداست.
◾️استاد مهدی طیب
#امام_جواد علیه السلام◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️امام جواد علیه السلام فرمودند:
▪️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ»
اینکه انسان به خدا اطمینان و اعتماد کند سخن بسیار بزرگی است؛ چون ما گاهی اوقات در زندگی هایمان به مقامات بشری بیشتر از خدا اعتماد می کنیم. اینکه رئیس فلان دستگاه بگوید خیالت جمع باشد من کارت را انجام می دهم؛ فلان ثروتمند بگوید خیالت از آن بدهی راحت باشد، خودم بدهیت را می پردازم بیشتر خیال ما را راحت می کند تا آنکه خدا می گوید: «اَ لَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» آیا خداوند نمی تواند نیاز بنده اش را برآورده کند؟ تواناییش کم است؟
▪️می تواند، خداوند می گوید من عهده دار رزقت هستم «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ اِلاّ عَلَى اللهِ رِزْقُها» هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه منِ خدا عهده دار رزقش شده ام. من خودم متضمّن رزق هستم.
⁉️ ▪️این قدر که قول رئیس اداره و ثروتمند توانست خیال ما را راحت کند و دغدغه ی خاطر و ناراحتی خیال را از ما بگیرد، آیا واقعاً حرف های خدا توانسته در ما اطمینان ایجاد کند؟
▪️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ» اطمینان به خدا قیمت هر چیز قیمتی یی را برای انسان تأمین می کند. بهای دست یافتن به هر چیز قیمتی و بزرگ، اعتماد به خداست؛ اینکه فرد به خدا اعتماد داشته باشد.
▪️صبح که در مغازه اش می رود، نگران این نباشد که مشتری می آید یا نمی آید؟ قیمت بالا می رود یا پایین می آید! مطمئن باشد که خدا رزق او را از پیش مقدّر کرده و با تقلاّی او، سر سوزنی رزقش زیاد نمی شود و با انفاق و احسان سر سوزنی از رزقش کم نمی شود. #رزق همانی است که هست؛ یک سر سوزن کم و زیاد نمیشود؛ انسان این اعتماد را به رزّاقیّت خداوند بکند.
▪️این اعتماد را بکند که خداوند فرمود: «كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ» منِ خدا این حق را بر خودم واجب کردم، خودم عهده دار شدم که مؤمن را #نصرت کنم و نگذارم زمین بخورد. اگر انسان به خدا #اعتماد کند، دغدغه ی خاطرها می رود، آرامِ آرام می شود؛ نه اینکه تحرّکش گرفته شود؛ نه، در عین آرامش تحرّک دارد.
▪️خدا حاج آقای دولابی را رحمت کند مثال قشنگی می زدند؛ می فرمودند دل مؤمن مانند کسی است که در کشتی روی صندلی راحتی نشسته و لَم داده و کشتی امواج را در دل اقیانوس ها می شکافد و با سرعت پیش می رود. راحت راحت است، یک ذرّه هیجان، غصّه، #حسرت و #نگرانی در دلش نیست، راحت لم داده، چرا؟ چون متّکایش خداست و به خدا توکّل کرده است.
▪️ #خدا که جایی کم نمی آورد، ضعیف نیست، خوابش نمی برد که بگوییم خوابش برد و یادش رفت که مثلاً مواظب من بنده باشد و گرگ ها آمدند و مرا خوردند «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ»
⁉️ ▪️برای چه من #ناراحت باشم؟ خدا نه فقیر، نه ضعیف، نه بخیل و نه جاهل است و نه خوابش می برد برای ناراحت شدنم چه توجیهی پیدا کنم؟ چه توجیهی برای دغدغه ی خاطر و مشوّش بودن می توان پیدا کرد؟
▪️لذا دل مؤمن مثل همان مسافر در کشتی لم داده؛ امّا بدنش مثل کشتی است که امواج را در دل دریای متلاطم دنیا می شکافد و پیش می رود؛ یعنی بدنش پر از تحرّک، جنب و جوش و انرژی است؛ امّا دلش آرام است.
▪️«الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» و اعتماد به خدا نردبانی به سوی هر نقطه ی بلند تعالی است؛ یعنی اگر کسی می خواهد به علوّ، #تعالی و مقامات بلند معنوی و انسانی برسد راهش ثقه ی به خداست.
◾️استاد مهدی طیب◾️
#امام_جواد_علیه_السلام
@mohamad_hosein_tabatabaei