□○خاطره مورخ شهیر، استاد دوانی از علامه طباطبایی○□
□○مرحوم استاد علی دوانی در سخنانی که در اجلاس دو سالانه «بررسی ابعاد وجودی حضرت #مهدی در عصر حاضر» در شهریور ۱۳۴۸ ایراد کرد گفت: وقتی که این کتاب #مهدی_موعود به چاپ دوم رسیده بود، استاد فقیه و فیلسوف نامی شرق، علامه طباطبایی، من را خواستند و گفتند: می دانی که ما با پروفسور هانری کُربَن فرانسوی، در تهران بحثهایی داریم. او شش ماه در تهران است و شش ماه به فرانسه باز میگردد.
□○بین بحثهایی که داریم او مکرر راجع به امام زمان میپرسد و من به او گفتهام: «یکی از دوستان ما کتابی به نام مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد. من ایشان را نزد شما می آورم و شما هر سؤالی دارید، از ایشان بکنید. همه مباحث مربوط به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را که علامه مجلسی و خود ایشان به آن افزوده است در این کتاب آمده است».
□○من همان موقع گفتم: «با بودن شما، من چه بگویم؟ ایشان گفتند: «من در باره #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تتبع نکرده ام، اما شما کار کردهاید و کتابی به این خوبی نوشتهاید. شما بیایید!».
□○بعداً علامه طباطبایی در جلسه دیگری فرمودند: «کُربَن، کتابی به نام امام منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف به زبان فرانسوی نوشته که دو مقاله آن را دکتر عیسی سپهبدی به فارسی بر گردانده است و در یکی از مجلات دانشکده ادبیات تهران چاپ شده و من آن را برای شما می آورم».
□○استاد، مطلب را آوردند و من آن را در مقدمه چاپ چهارم یا پنجم مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف که تا به حال به چاپ سیام رسیده، آوردهام. این مطلب سخنرانی کُربَن در رادیو پاریس، در شب نیمه شعبان بوده که بعد، آن را نوشته و به صورت کتاب در آورده است. او در ادامه میگوید: «با من به تهران بیایید و شب نیمه شعبان را ببینید. شیعیان جشنی به پا می کنند که شب را همچون روز روشن می کند». توجه کنید که پروفسور کُربَن، طی سخنرانی در رادیو پاریس می گوید: «عدالت خدای عادل اقتضا دارد تا هنگامی که بشر در روی زمین وجود دارد این فیض الهی ادامه پیدا کند».
□○موعود، اسفند۱۳۸۵، شماره۷۳○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □چون ما از دامان #طبیعت به #تدریج برخاسته ایم، این است که به عالم خو کرده ایم
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□برای اینکه به کمالاتِ انسانی برسیم که به تعبیر شریفِ حضرت آقا در پایانِ درس ششم، چیزهائی عایدمان شود و ان شاءالله #مائده_های_آسمانی بر جانِ ما تجلّی پیدا کند،
□لازمه اش این است که یک #تولد دومی هم داشته باشیم؛
□که این تولد و ولادتِ دوّمی را آقا چنین تعبیر می فرمایند که «اینک از #عادت بدرآئیم»؛
□که این تولّدِ دوّمی، همان خروجِ از عادت است، از عادت در آمدن است، از عادت متولد شدن است که رَحم #طبیعت یک رَحِمی است که ما الان در این رَحم هستیم و باید از رحِمِ طبیعت زاییده شویم، و از این رَحِم خارج شویم و در #ماوراء_طبیعت بیفتیم که اگر عوالِمِ وجودی #مراتب داشته باشد، هر #مرتبه_مادونی برای #مرتبه_مافوق، رحِم است؛
□نشئه طبیعت رحِم است و باید از این رحِم زاییده شویم و از این عادات طبیعی در بیاییم، از این خُلق و #خوی_حیوانی در بیاییم و به نشئه ماوراء طبیعت که عالمِ انسانی ست قدم بگذاریم،
□منتها اکثری قریب به اتّفاقِ مردم باید حتماً با مرگِ طبیعی بمیرند تا متولّد شوند.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□
#وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
#یَنْبوعُالحَیاة
□○ #ای_نفس، سپردن راه نجات از تو بود، و سپردن راه هلاک هم از تو بدان قدر که شناختهای و دانستهای؛ اگر شناخت و دانش تو تا بمحسوسات بود و بس، پس با آن گردی که دانستهای، و روی تودران بود، و بدان باز بسته شوی؛ و اگر شناخت و دانش تو بمعقولات رسید، و آن را بر هر چه جز از وی گزیدی، پس بدان روی نهادی، و باز آن گردیدی، و بدان باز بسته شدی.
□○ #ای_نفس، اینست سرای محسوسات و سرای معقولات، هر دو پیش تو و هر دو را آزمودی، برگزین هر کدام که خواهی بیدفعی و منعی، و برو سوی آنکه سودمندتر ترا؛ اگر درنگ در سرای حس دوست میداری، پس مقیم شو و استادگی نمای برآنچه شناختی و آزمودی،
□○و اگر بودن در سرایِ عقل دوستتر داری، پس باید که بهنگام جدائی جستن از سرای حس راه رفتن سوی عقل بدانی، و منازل و مراتب آن را بشناسی یکیک پس از دیگر، تا آنگه که بآرام گاه اصل رسی، پس اگر ز آنست که تو این راه را دریافتی و دانستی پس یاد دار و فراموش مکن، و بر یاد داشتنش یاری جوی از روندگان این راه و آزمایندگان این کار، که ایشان باشند رهبران رهنمایان بدُرست و چراغ در تاریکی.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○معنای درست قناعت
استاد علی صفایی حائری○□
□اگر ما دنيا را و زيبايىاش را ببينيم ولى خودمان را نبينيم و محبوبى به نام خدا را نبينيم و دنيايى را كه يوم الآخر ماست، غيب ماست، نبينيم براى ما معنا ندارد بگوييم ولش كن. مىگويد ولش كنم كه چه؟ ولش كنم كه تو بردارى؟! يا ولش كنيم تا آنها بردارند و بيايند سوار ما شوند؟ نه. محكم بگير و با آن كار كن.
ما معتقد نيستيم كه امكانات چه وسوسه قدرت و چه فتنه علم اگر در دل متوجهى قرار گرفت، فساد به بار مىآورد. ما اين را نمىگوييم كه در اين رابطه قناعت كنيم. نه. قناعت برداشت كم است نه رها كردن. قناعت اين نيست كه تو دنيا را رها كنى و اين نيست كه دنيا را ولش كنى، نه. برداشتت را كم كن، كوششت را زياد كن. با اين ديد آن موقع ديگر تو مىتوانى به شوهرت خدمت كنى، به همسرت محبّت كنى ولى بر اساس حساب و كتاب.
□و اين نگاهى كه دارى، نه به خاطر محبتهاى اوست، نه. حتى وقتى كه همسر تو به تو بدى مىكند تو مىتوانى به او خوبى كنى. ببينيد، تفاوت از اينجاست.
□من يك موقع فقط اين را در نظر مىگيرم و مىخواهم به خاطر اينكه كسى به من خوبى كرده به او خوبى كنم، اين يك معامله است، سوداگرى است. يك موقع من خوبى مىكنم تا او خوبى كردن را ياد بگيرد، حتى اگر به من بدى كرده باشد. اين درس است اين فهم است.
□○ #روزگارستمگر ، ص ۱۲۳○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" مشتاقی به که ملولی "○□
□یکی، دوستی را که زمانها ندیده بود گفت: کجایی که مشتاق بوده ام!
گفت: مشتاقی بِه که ملولی.
○دیر آمدی ای نگار سرمست
○زودت ندهیم دامن از دست
○معشوقه که دیر دیر بینند
○آخر کَم از آنکه سیر بینند
#گلستان_سعدی
□○برگرفته از کتاب " در صحبت سعدی "
به قلم حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●طبقات یاران خاصّ امام عصر ارواحنافداه - بخش دوّم●□ □●بعضی از اهل معنا و عارفان بالله معتقدن
□●طبقات یاران خاصّ امام عصر ارواحنافداه - بخش سوّم●□
□●گرچه ديدار حضرت مهدی ارواحنافداه حتّی در پايينترين و نازلترين مرتبهی ديدار كه همان رؤياست، بسیار دوستداشتنی و زيباست؛ امّا بايد بدانيم ديدن وقتی ارزشمند است كه توأم با شايستگیهای شخص باشد. بهتعبير ديگر ديدن ظاهری وقتی ارزش واقعی دارد كه توأم با ديدن باطنی باشد.
□●در دوران ظهور عمومی حجّت خدا ارواحنافداه هم کسی از آن حضرت بهرهی کامل میبرد که به ظهور فردی و باطنی رسيده باشد؛ کما اینکه از يازده امام قبل علیهم السّلام که ظاهر بودند و مردم به ايشان راه داشتند؛ همه بهره نبردند و چهبسا جمعیّت زيادی در اثر جهل، جهالت، سست عهدی یا مخالفت، از دیدن و بودن در کنار آن بزرگواران ضرر کردند.
□●امام حقيقت قرآن است. در مورد قرآن آمده است:
يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِی بِهِ كَثِيراً (سوره بقره، آیه ۲۶)
عدّهی زيادی با قرآن به ضلالت و گمراهی میافتند و عدّهی زيادی نیز هدايت میشوند.
□●و نیز آمده است:
لٰا یَمَسُّهُ اِلَّا الْمُطَهَّرُونَ (سوره واقعه، آیه ۷۹)
جز پاکان با آن تماس پیدا نمیکنند.
□●در زمان ائمّهی پیشین کسانی حقّ بهرهمندی نصیبشان شد که اهل معرفت بودند و به شناخت و معرفت امام به نورانيّت راه یافته بودند.
□●در مورد زیارت مرقد ائمّه علیهم السّلام نیز در روایات بر زیارت امام عارِفاً بِحَقِّهِ تأکید شده و ذکر گردیده است که کسی بهرهی کامل میبرد که به امامی که زیارت میکند معرفت داشته باشد.
□●در ظهور عمومی حضرت بقیهالله علیه السّلام هم کسانی بهرهی اصلی را میبرند که اهل معرفت بوده و به ظهور باطنی راه یافته باشند. آنها حلقهی نزديک و یاران خاصّ حجّتخدا ارواحنافداه میباشند.
ادامه دارد....
□●جانِ جهان
تألیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت وصی امام اميرالمؤمنین علی علیه السلام●■
■مخالفان حق [خلفای غاصب] بذر نافرمانى و انحراف پاشيدند ، و آب فريب پاى آن ريختند ، و بدبختى و سقوط درو كردند. با آل محمد -درود خدا بر او و آل او باد- احدى از اين امت را نمىتوان مقايسه كرد ، و هيچ گاه آنان را كه نعمت آل محمد به طور دائم بر آنان جارى است نمى شود همپايه آنان دانست.
■آنان پايه دين و ستون يقين اند. افراط گرايان به آنان باز گردند ، و عقب مانده ها به ايشان رسند [تا هدايت شوند] ، ويژگی هاى حق ولايت مخصوص آنان ، و وصيت و ارث پيامبر خاص ايشان است. اكنون [با قبول ولايت من] حق به حقدار رسيده ، و خلافت به جايگاه خودش باز گشته است.
#یاعلی
■●منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه جلد ۲ صفحه ۳۲۳ میرزا حبیب الله هاشمی خویی
شارح استاد علامه حسن زاده آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
حســـــیݩجــآݩ🚩
○بیخود از خویشم و دور از تو کسی نیست مرا
○به تو ای عشق از این فاصلۀ دور سلام
🚩صلیاللهعلیڪیااباعبدالله🚩
#مهدی_خداپرست
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○خداوند بالاترین معلم است؛عالم فعلِ حقّ است که به بهترین نحوه پیاده شده است
چونکه نبی شاگرد خداوند است؛ پس درحرف زدن؛ معاشرت کردن؛ زن وفرزند داشتن؛ حتی درخندیدن باید از او یاد بگیریم.
انسان باید تمام کارها و افعال و اعمال خودش را سؤال کند تا مؤدّب شود.
□○ادب مع الله
استادصمدی آملی حفظه الله○□
@mohamad_hosein_tabatabaei