☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
۳ تیر ۱۳۹۸
۳ تیر ۱۳۹۸
۳ تیر ۱۳۹۸
□○خداوند بالاترین معلم است؛عالم فعلِ حقّ است که به بهترین نحوه پیاده شده است
چونکه نبی شاگرد خداوند است؛ پس درحرف زدن؛ معاشرت کردن؛ زن وفرزند داشتن؛ حتی درخندیدن باید از او یاد بگیریم.
انسان باید تمام کارها و افعال و اعمال خودش را سؤال کند تا مؤدّب شود.
□○ادب مع الله
استادصمدی آملی حفظه الله○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
۴ تیر ۱۳۹۸
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□
#شرافت_علم
□● #معلم مظهر خداست. او مظهر حضرت #جبرئیل است اما همه به دنبال جبرئیل شبحی هستند. این شبح ها و چیزهایی که در ذهن داری را بیرون بریز! اینکه عرفای ما #خواب را حجت نمیدانند به این دلیل است که اینها بدجوری #حجاب_راه هستند و انسان را #متوقف میکنند، مضافاً اینکه خواب تعبیر و تأویل میخواهد که فن پیچیدهای است و کار اوحدی از افراد است. عرفا گفتهاند وقتی خداوند نمیخواهد کسی در سلوک رشد کند، او را مشغول به خواب و تمثل میکند. آن شخص مثل #بلعم_باعور میشود. چنین شخصی همانند بلعم باعور که در مقابل حضرت موسی ایستاد، در مقابل موسای عقل میایستد، بدجوری هم میایستد! غرض اینکه تا جبرئیل گفته شد او را فقط در صورت #خیالی و #شبحی خلاصه نکن بلکه او مظهر تعلیم است و افاضه علم الهی از مجرای اوست.(۱)
#ح_م
۴ تیر ۱۳۹۸
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره □●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□ #شرافت_علم □● #معلم مظهر خداست. او م
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□
#شرافت_علم
□●مثال دیگر، زنان #قابله یا به اصطلاح امروزیتر، #ماماها هستند که مظهر جناب عزرائیل هستند. اینان میمیرانند، #کودک را از عالمی میمیرانند و به عالمی دیگر میبرند لذا مظهر حضرت #عزرائیل هستند. جبرائیل و عزرائیل را اینگونه ببین! اینقدر به دنبال شبح نباش! اینها قوای عالَم هستند و در عالَم حضور دارند. من و شما دم به دم در حال #اماته و #احیاء هستیم. دم به دم در حال مردنیم. به تعبیر جناب مولوی،
از جــمــادی مـــردم و نــامی شدم
وز نمــا مـــردم به حــیــوان برزدم(۲)
#ح_م
۴ تیر ۱۳۹۸
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره □●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□ #شرافت_علم □●مثال دیگر، زنان #قابله
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□
#شرافت_علم
□●دم به دم عزرائیل دارد جان تو را میگیرد اما همواره منتظریم که در یک بُعد زمانی، یک موجودی بیاید و با یک قیچی و مقراضی جان تو را بگیرد!! اینها #تمثلات خودت است! هر طوری زندگی کرده باشی آنگونه نیز جان میدهی. آیتالله #ناصری_دولتآبادی میفرمود که گویا خودشان بر سر مزار #میرزا_علی_قاضی در قبرستان وادیالسلام رفته بود و آنجا ایستاده بود. ناگهان از قبر صدایی شنید که عاشَ سَعیداً وَ ماتَ سَعیداً... #سعید زندگی کرد و سعید مرد... #شقی زندگی کنی شقی هم از این دنیا میروی... در این تمثلات وقوف نکن بلکه نگاهت را بالاتر ببر و ببین عزرائیل عالَم وجود دارد آن به آن جانت را میگیرد و تو از او خبر نداری!....(۳)
#ح_م
۴ تیر ۱۳۹۸
آیات 274-261 بقره قسمت پنجم
بخش پنجم
● بهتر است واجبات ، علنى ، و مستحبات ، پنهانى انجام گيرند
و در كافى از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه در تفسير جمله : ((و ان تخفوها و توتوها الفقراء فهو خير لكم )) فرموده : اين آيه راجع به صدقات غير زكات است ، چون دادن زكات بايد علنى و غير سرى انجام شود.
و در همان كتاب از آن جناب روايت آورده كه فرمود: هر چيزى را كه خداى عزوجل بر تو واجب ساخته علنى آوردنش بهتر از آنست كه سرى و پنهانى بياورى ، و آنچه كه مستحب كرده ، پنهانى آوردنش بهتر از علنى آوردنش مى باشد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 622
مؤلف : در معناى اين دو حديث ، احاديث ديگرى نيز هست ، و بيانى كه معناى آنها را روشن سازد، گذشت .
و در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه : ((للفقراء الذين احصروا فى سبيل الله ...)) گفته است : كه امام ابو جعفر (عليه السلام ) فرموده : اين آيه درباره اصحاب صفه نازل شد، سپس اضافه كرده است كه اين روايت را كلبى هم از ابن عباس نقل كرده ، و اصحاب صفه نزديك به چهار صد نفر بودند، كه در مدينه نه خانه اى داشتند و نه خويشاوندى كه به خانه آنان بروند، ناگزير در مسجد زندگى مى كردند، و بنا گذاشتند در هر سريه و لشگرى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به جنگ مى فرستد شركت كنند، و به همين سبب بود كه خداى تعالى در اين آيه شريفه به مسلمانان سفارش كرد تا مراقب وضع آنان باشند، و لذا آنان آنچه كه از غذايشان زياد مى آمد هنگام عصر براى اصحاب صفه مى آوردند.
و در تفسير عياشى از امام ابى جعفر(عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: خداى تعالى گداى سمج را دوست نمى دارد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
۶ تیر ۱۳۹۸
□●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●□
□دشمنان اسلام درگیری بین اهل اسلام را غنیمت میشمارند، جنگ بین اخَوین [راه] میاندازند تا بر هر دو غالب شوند؛ بین شیعه و سنی جنگ میاندازند، تا بر هر دو غلبه کنند! بعضی را معذور نمیدانیم که عالماً و عامداً علیه دین و متدینان اقدام میکنند، به خدا پناه میبریم از شُرُورِ أَنْفُسِنا وَ شُرُورِ الناس (شر خودمان و شرور مردم) و [به خدا پناه میبریم] از امحا و نابودی و پاگذاشتن بر روی حق!
□●در محضر بهجت، ج۲، ص۴۳●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
۶ تیر ۱۳۹۸
□○عتاب برزخی استادِ علامه به شاگرد ِعلامه○□
#علامه_حسنزاده_آملی (حفظهالله):
□○آمل در مسجدی مشغول درس و بحث و اقامه نماز شدم. روز دوم که پس از نماز به منزل آمدم، پس از خوردن ناهار آماده استراحت شدم ولی بچه ها با سر و صدا و بازی نگذاشتند و من که خسته بودم با بچه ها و مادرشان دعوا کردم در حالی که نباید دعوا می کردم، در محیط خانه پدر باید با عطوفت رفتار کند، لذا پس از لحظاتی ناراحت شدم به حدی که اشکم جاری شد.
□○از خانه بیرون رفتم و مقداری میوه و شیرینی برای بچه ها خریدم تا شاید دلشان را به دست آورم و از ناراحتی ام کاسته شود ولی رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرموده اند: «دلی را نشکن که اگر شکسته شد قابل التیام نیست، چنانچه اگر ظرف سنگی شکست با لحیم اصلاح نمی شود.»
زمین و آسمان بر من تنگ شد واحساس کردم که نمی توانم در آمل بمانم. از آمل بیرون آمده و به قصد عزیمت به تبریز و محضر آقای الهی به تهران آمدم. پاسی از شب گذشته بود، به خیابان باب همایون رفتم وپس از تهیه بلیط عازم تبریز شدم. هنگام اذان صبح به تبریز رسیدم و به مدرسه طالبیه رفتم.
□○وقتی در زدم خانمی پشت درآمد. خودم را معرفی کردم و پرسیدم: آقا تشریف دارند؟ پس از چند لحظه آقا خودشان آمدند و پس از خوشامد گویی مرا به منزل بردند. پس از احوالپرسی اظهار داشتند من نمی دانستم شما قم هستید یا آمل، لذا می خواستم نامه ای به اخوی (علامه طباطبایی) بنویسم تا آن را به شما برسانند.
□○با تعجب پرسیدم: آقا چه اتفاق افتاده که می خواستید مرا درجریان بگذارید؟ فرمودند: من خدمت آقای قاضی مشرف شدم و سفارش شما را به ایشان کردم ولی آقای آملی، ایشان از شما راضی نبودند! با شنیدن این جمله تا لاله گوش سرخ شدم. عرض کردم: آقا، چطور؟ چرا راضی نبودند؟ فرمود: ایشان به من گفتند: آقای آملی چطور هوس این راه را دارد، درحالی که با عائله اش این طور رفتار می کند؟!
□○بعد فرمود: حاج آقای آملی، داستان رفتار با عائله چیست؟ زبانم بند آمد و اشکم جاری شد و بالاخره ماجرا را به ایشان عرض کردم، فرمود: «آقا! چرا؟ این ها امانت خدا در دست ما هستند؟» به قم بازگشتم و ماجرا را خدمت علامه طباطبایی عرض کردم، ایشان هم تعجب کرد و پس از سکوت زیادی فرمود: « آقای قاضی بزرگ مردی بود!»
□○جمع پراکنده، ص ۸۷○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
۶ تیر ۱۳۹۸
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □برای اینکه به کمالاتِ انسانی برسیم که به تعبیر شریفِ حضرت آقا در پایانِ درس ش
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□اکثریت با #مرگ #طبیعی اخترامی متولْد می شوند و از اين عالَم بدر می روند كه البته اين تولّد هُنر نيست!
□آن تولّْدِ ثانی به این معنی كه بايد در #ملكوت آسمان و زمين وارد شود، این تولد (با #مرگ_اخترامی) معلوم نيست كه شامل آن حقيقت (تولد ثانی) بشود يا خير، امّا چشم باز می كند و می بيند عجب! آنچه را كه تا الان در اين رحِمِ طبيعت با آن خو كرده بود و با آن #حشر داشت و خيال می كرد كه زندگی انسانيِ اوست، در می يابد و مي چشد كه خير اينطور نبوده است و بايد از اينها بدر می آمد.
□حالا در #نشئه_طبيعت وقتی که هست و با آن خو کرده است و با #رذايل خو كرده است، حواسش نيست، گوش هم به حرفِ ديگران نمی دهد و خودش هم كه نيافته است تا از عادت بيرون رود، بعد وقتی به مرگِ طبيعی متعارف (در اثرِ تصادف يا بيماري و ...) از دنيا می رود، وقتی که از اینجا در رفت، می بيند كه #سقط شده است! حالا به فكرِ #تكامل خود می افتد كه چه كار كند تا به كمالاتِ وجودی برسد،
□به او گفته می شود #تكامل_برزخی داريم، باید تن به اين تكامل بدهی، اما آن تكامل سخت است، آن تكامل مشكل است که از آن به بعد تکامل برزخی افراد شروع می شود!
□تكامل برزخی مربوط به ناقصين ( یعنی آنهائی كه از نشئه طبيعت زاییده شده اند اما سقط شده اند؛ ناقص هستند و كمالاتِ وجودی ندارند؛ خودشان را خوب نساختند؛ جان را ضايع كردند) است و آنجا #متكامل می شوند.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
۶ تیر ۱۳۹۸
#استاد_علی_صفایی_حائری:
■●دختر خوبم! نمىتوانم از اين همه آتش و فتنه و از اين همه دستهاى ظالم و خائن و از اين همه زمينههاى سنگين براى تو نگويم و تو را بگذارم كه با غريزه و با صفاى حس و احساس، گرفتار اين رذالتهاى پنهان و آشكار بشوى. پس اگر چه براى تو مبهم است، تحمل كن؛ كه آدمى مىتواند با علم و مشورت و با سنجش و دقّت و با حلم و شكيبايى ، خطرهاى كمين نشسته را بشناسد و دشمنهاى خود را رَصد كند و با آگاهى،به مبارزه برخيزد.
■●علم و اطّلاع را با #تجربه،با #عبرت،با #مشورت،با #فكر و با #مطالعه مىتوانى به دست بياورى و در هر كارى كندوكاو نمايى؛ كه هيچ گربهاى،بهخاطر خدا موش نمىگيرد و گوش نمىبرد.
■●خيلىها براى استعمار و براى بهرهبردارى از ملّتى،به بهداشت و مسكن و خوراك آنها مىرسند؛ امّا منافع آنها را براى خود مىبرند؛ كه خرسهاى بهرهمند از كندوى عسل،براى زنبورها، از دشتهاى گل و از سرزمينهاى سبز حكايت مىكنند؛ چون عسلهاى انباشته شده، سر از شكم آنها در مىآورد. فريب محبّتها را نخور؛ به ريشهها و انگيزهها و هدفهاى ديگران هم فكر كن و اينها را هم به سنجش بياور؛ كه اين تعقّل و سنجش انگيزهها و هدفها و شكلهاى عمل، مىتواند تو را از طعمهشدن و طعمهساختن نجات بدهد.
■● #نامه_های_بلوغ ص۱۶۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
۶ تیر ۱۳۹۸