eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش دوّم◾️ ☑️روح کعبه که عشق حسینی است قبله‌گاه قلب‌ها و دل‌های انسان
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش سوّم◾️ ☑️ بر خلاف سفر حج، هر چه شرایط سخت‌تر و خطر شدیدتر می‌شود، تشویق ائمه علیهم السّلام برای زیارت کربلا بیشتر می‌شود. ▪️اگر نقل می‌کنند که متوکّل عبّاسی برای اینکه نگذارد افراد به زیارت امام حسین علیه السّلام بروند، می‌گفت اگر کسی بخواهد برود، باید یک دستش را بدهد، ما قطع کنیم و عدّه‌ای می‌رفتند دستشان را می‌دادند و قطع می‌کردند و به زیارت اباعبدالله الحسین علیه السّلام می‌رفتند؛ شاید برای برخی باورش دشوار بود؛ امّا روی آوردن این همه زائر با وجود خطر عملیات تروریستی و انفجارهای انتحاری وهابیان سلفی، آن را کاملاً باورپذیر کرده است. ▪️خدمتتان عرض کرده‌ام؛ با اینکه حج واجب است، امّا به محض اینکه احتمال خطری جدّی‌ مطرح شود، وجوب حج برداشته می‌شود. امّا کربلا چه؟ ▪️روایات اهل بیت علیهم السّلام را ببینید. هرچه شرایط سخت‌تر، هرچه خطر شدیدتر، تحریض و تشویق ائمّه علیهم السّلام برای اینکه به زیارت اباعبدالله علیه السّلام بروید بیشتر. به ظاهر زیارت اباعبدالله علیه السّلام عمل مستحبّ است؛ سفر حج سفر واجب است؛ امّا در سفر واجبِ حج به محض اینکه خطری جدّی‌ پیش می‌آید، وجوب برداشته می‌شود. امّا در سفر مستحبّ زیارت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام هرچه خطر شدیدتر می‌شود، تحریض اهل‌بیت علیهم السّلام بر تشرّف به زیارت آن حضرت بیشتر می‌شود. ▪️خواستم اشاره کنم که این عمل جابر که غسل می‌کند و جامه احرام بر تن می‌پوشد، چه معنای عمیقی داشت. جابر به زیارت کعبۀ دل‌ها آمده است. حسین علیه السّلام قبله‌گاه قلوب اهل دل است. ▪️جابر در حالی که به شدّت متأثّر و اشک ریزان است، با گام‌های بسیار کوتاه حرکت می‌کند؛ با پای برهنه به سمت تربت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام حرکت می‌کند و در گام‌هایی که بر می‌دارد، مشغول ذکر خدای متعال است. نقل شده است؛ خاک را می‌بویید و مسیر را پیدا می‌کرد. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش دوم ● يهود و كلمه ((مسيح )) و نيز از كتب بنى اسرائيل استفاده
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش سوم ● معناى كلمه ((عيسى )) و اما كلمه ((عيسى )) در اصل ((يشوع )) بوده كه هم به معناى مخلص تفسير شده و هم به معناى منجى و در بعضى از اخبار به كلمه ((يعيش زنده مى ماند)) تفسير شده و اين با نامى ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 305 كه براى فرزند زكريا نهاده ، يعنى نام ((يحيى زنده مى ماند)) مناسب تر است ، چون قبلا هم گفته بوديم كه بين اين دو پيامبر از هر جهت شباهتى برقرار بوده (شباهت تام ) در آيه مورد بحث با اينكه خطاب به مريم است در عين حال عيسى (عليه السلام ) را، عيسى بن مريم خوانده و اين براى آن بوده كه توجه دهد به اينكه عيسى بدون پدر خلق شده و به اين صفت شناخته مى شود و نيز به اين كه مريم در اين معجزه شريك او است ، همچنان كه در جمله : ((و جعلناها و ابنها آيه للعالمين ))، فرموده مريم و عيسى را براى همه عالميان آيت قرار داديم . وجيها فى الدنيا و الاخره ، و من المقربين ((وجاهت )) به معناى مقبوليت است و مقبول بودن عيسى (عليه السلام ) در دنيا روشن است و همچنين در آخرت چون قرآن از آخرت او چنين خبر داده . و اما اينكه فرمود: از مقربين است ، معناى كلمه ((مقرب )) روشن است، مى فرمايد: عيسى (عليه السلام ) مقرب نزد خدا است و داخل در صف اولياء است و از جهت تقرب داخل در صف مقربين از ملائكه است ، همچنان كه فرمود: ((لن يستنكف المسيح ان يكون عبدا للّه و لا الملائكه المقربون ))، و در جاى ديگر قرآن تقريب را معنا كرده و فرموده : ((اذا وقعت الواقعه - تا جمله - و كنتم ازواجا ثلثه ...، و السابقون السابقون اولئك المقربون )). و به طورى كه ملاحظه مى كنيد از اين آيات بر مى آيد كه منظور از اين تقرب ، تقرب به خداى سبحان است و حقيقت آن اين است كه فردى از انسانها در پيمودن راه برگشت به خدا - آن راهى كه به حكم آيه : ((يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه ))، و به حكم آيه : ((الا الى اللّه تصير الامور))، پيمودنش بر هر انسانى نوشته شده ، از ساير انسانها سبقت بگيرد. و اگر دقت بفرمائيد در اينكه صفت ((مقربين )) صفتى است براى افرادى از انسانها و افرادى از ملائكه ، آن وقت خواهى فهميد كه لازم نيست اين صفت اكتسابى باشد تا بگوئى ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 306 ملائكه صفت تقرب را از راه اكتساب و مجاهده با نفس به دست نياورده اند و با اين حال چگونه بعضى از آنان مقرب و بعضى غير مقرب شده اند، چون ممكن است مقام تقرب در ملائكه موهبتى باشد و در انسان از راه عمل و مجاهدت به دست آيد. جمله : ((وجيها فى الدنيا و الاخرة )) و همچنين جمله هائى كه به آن عطف شده ، يعنى ((و من المقربين و يكلم ...))، ((و من الصالحين ))) و ((يكلمه )) و ((رسولا))، همه جمله هائى حاليه اند. و يكلم الناس فى المهد و كهلا... كلمه ((مهد)) به معناى آن بسترى است كه براى كودك شيرخوار تهيه مى كنند. و كلمه ((كهلا)) از ماده كهولت يعنى سالخوردگى گرفته شده و به معناى دوران بين جوانى و پيرى است ، دورانى است كه انسان به حد تماميت و قوت مى رسد، و لذا بعضى گفته اند: كهل به كسى گفته مى شود كه جوانيش با پيرى مخلوط شده و چه بسا گفته باشند كهل كسى است كه سنش به سى و چهار سال رسيده باشد. و به هر حال جمله مورد بحث مى فهماند كه عيسى (عليه السلام ) تا سن كهولت زنده میماند و اين خود بشارت ديگرى است براى مريم . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش سوّم◾️ ☑️ بر خلاف سفر حج، هر چه شرایط سخت‌تر و خطر شدیدتر می‌شود،
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش چهارم◾️ ☑️لوح جابر یا لوح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️اینکه گفته شده است جابر نابینا بود و چشم‌هایش کور شده بود، ظاهراً این گونه نباشد. سن بالا بود؛ کهن‌سال بود و چشم مقدار زیادی از دید خودش را از دست داده بود؛ چشمش کم سو بود؛ امّا نابینا نبود. این هم که عرض می‌کنم به قرینه‌ای است که من از آن این نتیجه را گرفته‌ام: ▪️جابر صحابی معمّر پیغمبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است؛ رسول خدا به او بشارت دادند که تا پنج امام را خواهد دید و به او فرمودند وقتی به حضور پنجمین امام که همنام من است، رسیدی؛ سلام منِ رسول الله را به او برسان. ▪️جابر در اوج کهنسالی خدمت امام باقر علیه السّلام که در سنین آغازین عمر بودند مشرّف می‌شود؛ سلام پیامبر را به محضر امام باقر علیه السّلام می‌رساند. سپس سخن از لوحی به میان می‌آید که وقتی اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام متولّد شدند، خدا برای پیامبر هدیه فرستاد. ▪️آن لوحی نورانی بود که جبرئیل برای آن حضرت آورد و ایشان آن را به حضرت زهرا سلام الله علیها دادند. در کتب روایی معروف به لوح جابر یا لوح فاطمه زهرا سلام الله علیها است و تمام سرگذشت آینده در آن ذکر شده است؛ تمام ائمّه علیهم السّلام را یک به یک نام برده است و اینکه در چه شرایطی مسئولیّت امامت بر دوششان قرار خواهد گرفت؛ اینها در لوح جابر هست. ▪️جابر مورد علاقۀ پیامبر و اهل بیت علیهم السّلام بود. وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها، امام حسین علیه السّلام را به دنیا آوردند؛ جابر هم برای عرض تبریک خدمت حضرت رفت. وقتی این لوح نورانی را دید پرسید که چیست و حضرت زهرا سلام الله علیها به او فرمودند ماجرای آن لوح چیست. ▪️او اجازه گرفت از روی آن لوح رونوشتی بردارد و متن لوح را روی برگه‌ای نوشت. جابر بن عبدالله انصاری سال‌های طولانی بعد، در اواخر عمرش، که با امام باقر علیه السّلام ملاقات می‌کند؛ در آن تشرّف آن نوشته را خدمت امام باقر علیه السّلام عرضه می‌کند و آن را از رو می‌خواند و این نشان می‌دهد که چشم او در زمان امام باقر علیه السّلام هم گرچه کم سو بوده است؛ امّا قدرت دید داشته است. ▪️لذا اینکه نقل شده است جابر نابینا بوده است، درست نیست. چشمش نابینا نبود؛ کهن‌سال بود و چشمش هم طبیعتاً به اقتضای سنّ و سالش کم سو شده بود؛ امّا اینکه با هدایت چشم حرکت نمی‌کرد؛ علّتش سیل اشکی بود که از چشمانش جاری بود. ▪️نقل شده است خاک را می‌بویید و مسیر را پیدا می‌کرد. عزیزان با این بحث‌ها آشنا هستند؛ نیاز به توصیف زیاد و تشریح فراوان ندارد که انسان غیر از این حواسّ ظاهری، حواسّ باطنی دارد. انسان غیر از دیدۀ بدن، چشم دلی دارد؛ غیر از گوش پیکر، گوش باطنی دارد. انسان غیر از شامّۀ مادّی و جسمانی، شامّۀ روحانی دارد. چشم باطن چیزهایی را می‌بیند که چشم بدن قادر به دیدن آن نیست. چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است، آن بینی اگر گوش دل باز شود، صداهای ملکوتی را می‌شنود. اگر شامّۀ روح بیدار شود، عطرهای ملکوتی را استشمام می‌کند. ▪️اینکه جابر خاک را می‌بویید و مسیر تربت اباعبدالله علیه السّلام را پیدا می‌کرد با شامّۀ بدنش نبود؛ او با شامّۀ روح و جان می‌بویید. کسی که این شامّه در او بیدار شود، خیلی چیزها را می‌تواند با بوییدن تشخیص دهد. ▪️از مرحوم حاج آقای دولابی رضوان اللّه تعالی علیه در حالات مرحوم حاج هادی ابهری خدمت‌تان نقل کرده‌ام؛ حاج آقا نقل می‌کردند این عاشق شیفته و مست عشق اباعبدالله الحسین علیه ‌السّلام، این مجنون عشق حسینی با شامّه‌اش راه یابی می‌کرد. در یک محلّه که رد می‌شدیم با شامّه‌اش تشخیص می‌داد؛ می‌گفت در فلان خانه اخیراً زائری از کربلا آمده است. با شامّۀ روحش بو می‌کشید و تشخیص می‌داد. حتّی می‌فرمودند گاهی اوقات من جایی بودم و حاج هادی ابهری خبر نداشت. می‌فرمودند مثلاً مشهد مشرّف شده بودند. حاج هادی ابهری که به مشهد آمده بود و خبر نداشت حاج آقای دولابی هم آمده‌اند و کجا مقیمند؛ با بو کشیدن جای حاج آقا را پیدا می‌کرد و سراغ حاج آقای دولابی رضوان الله تعالی علیه می‌آمد. ▪️این‌گونه است؛ اگر شامّۀ روح بیدار شود، خیلی چیزها را تشخیص می‌دهد. کمااینکه اگر چشم دل باز شود، خیلی چیزها را می‌بیند. گوش دل باز شود، خیلی چیزها را می‌شنود. صداهایی در عالم وجود دارد که گوش ظاهر نمی‌شنود. گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش چهارم◾️ ☑️لوح جابر یا لوح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️اینک
◾️زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش پنجم◾️ ☑️زیارت کردن، سلام دادن و شهادت دادن جابر ▪️جابر با شامّه‌اش مسیر را تشخیص می‌داد و در حالی که سیل اشک از دیدگانش جاری بود، با پای برهنه و جامۀ احرام بر تن، ذکرگویان به سمت تربت حسینی حرکت می‌کرد و بالاخره رسید. ▪️از عطیّه خواهش کرد؛ گفت عطیّه دست‌های من را روی قبر اباعبدالله الحسین علیه‌ السّلام بگذار. همین که عطیّه دست‌های او را روی قبر حضرت اباعبدالله علیه السّلام گذاشت، جابر بیهوش شد. عطیّه به شدّت نگران، یک مقدار آب آورد؛ به صورت جابر پاشید؛ جابر را به هوش آورد. ▪️همین که جابر به هوش آمد، چشمهایش را باز کرد و دید در کنار تربت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام است؛ سه بار امام حسین علیه السّلام را صدا زد: یا حُسَین، یا حُسَین، یاحُسَین ▪️صورت ظاهر، پاسخی نشنید؛ جابر کسی بود که هر وقت حسنین به او می‌رسیدند، به او سلام می‌کردند؛ با او سخن می‌گفتند؛ جابر عرضه داشت: حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ آیا دوست پاسخ دوستش را نمی‌دهد؟! من غلام شما خاندانم. بعد جابر شروع کرد به پاسخ دادن به خودش. ▪️گفت: ای حسین! کِی می‌توانی به من پاسخ دهی، در حالی که رگ‌های گردنت را بریده‌اند و بین سر و بدنت جدایی انداخته‌اند. بعد شروع کرد عباراتی را در مقام زیارت به زبان جاری کرد و سلام داد به اباعبداللّه علیه السّلام و یاران باوفا و شهدای کربلا. ▪️متن زیارتی که جابر بن عبداللّه انصاری به زبان جاری کرد، همان زیارتی است که در مفاتیح الجنان به عنوان زیارت نیمۀ ماه رجب نقل شده است. با این عبارت شروع می‌شود : السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا آلَ الله ... ▪️اگر یک اربعین خدا توفیق داد، متن آن زیارت را با هم می‌خوانیم و شرح می‌کنیم. در هر دو زیارت اربعین خیلی نکته‌های عمیق و درس‌آموزی وجود دارد. از متن همان زیارت‌ها می‌شود خیلی رازها را درک کرد و پی برد. ✔️جابر شروع کرد به زیارت کردن، سلام دادن، شهادت دادن. ▪️جابر بعد از اینکه زیارتش تمام شد، خطاب کرد به اباعبدالله الحسین علیه السّلام و یاران بزرگوارشان و به خدایی که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را به حق مبعوث کرده است، سوگند یاد کرد که ما هم در مقام و مرتبت شما با شما شریک هستیم. ▪️این حرف خیلی عجیب بود. جابر می‌گوید ما هم با شما شریکیم! عطیّه با اینکه یک دانشمند و محدّث و مفسّر و عالم است، امّا حرف برایش ثقیل بود؛ نتوانست هضم کند. با تعجّب و حیرت پرسید جابر چه می‌گویی؟! چگونه ما در مرتبت و درجۀ شهدای کربلا شریک هستیم؟ در حالی که ما مثل آن‌ها از خانه و دیارمان آوارۀ کوه و بیابان و دشت و صحرا نشدیم؛ مثل آنها سختی تحمّل نکردیم؛ پیکرمان طعم تیر و تیغ‌ها را نچشید؛ به شهادت نرسیدیم؛ بین سر و بدن ما جدایی نیفتاد؛ خانوادۀ ما یتیم و آوارۀ دشت و صحرا نشدند. جابر چه می‌گویی که ما با آنها در مقام و مرتبت شریکیم؟! ▪️در پاسخ او جابر این حدیث را نقل کرد؛ گفت من از حبیبم رسول خدا شنیدم که فرمودند: مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم و مَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِکَ فی عَمَلِهِم. هر کس گروهی را دوست بدارد، با آنها محشور خواهد شد و هر کس عمل قومی را دوست بدارد، در عمل آن قوم با آن‌ها شریک است. و خدا می‌داند، به خدا سوگند که من و یاران و دوستان من هم دلباختۀ حسین و عاشق حرکتی هستیم که امام حسین علیه السّلام انجام دادند و لذا به این اعتبار ما هم با آن‌ها شریک هستیم. ▪️این یکی از ماجراهای اربعین است که اگر وقتی خدا توفیق داد بازش کنم، خواهید دید خود ماجرا و صحبت‌هایی که جابر کرده است، نکات فراوانی دارد. ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️دستورالعمل مرحوم قاضی برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی◾️ ▪️علاّمه انصاری لاهیجی که از شاگردان مرحوم قاضی هستند ، فرمودند :  روزی از ایشان پرسیدم که : در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی ، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ ✔️سید علی قاضی در جواب فرمودند : ▪️پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی ، در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو : ☑️«اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ» إن شاءالله گشایش یابد. ▪️علاّمه انصاری فرمودند : من در مواقع گرفتاری های صعب و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل کردم و نتیجه های عجیب گرفتم. ◾️مهر تابناک، ص۲۶۰◾️     @mohamad_hosein_tabatabaei
✔️همه مقاطع زندگی انسانهای کامل، الهی و قابل زیارت است. اما برخی مقاطع گنجایش بیشتری برای ظهور توحید داشته است. ▪️اکنون حضرت سیدالشهدا علیه السلام را در سه مقطع مورد توجه قرار دهید: روز عرفه، روز عاشورا و روز اربعین. ▪️در عرفه، حضرتْ یک تقاضای توحیدی والایی را مطرح می‌نماید و در فقرات دعای عرفه به نمایش می‌گذارد. این فعلا دعا و درخواست است. اما دعایی برخواسته از جان مبارک حضرت، که اقتضای وجودی اوست. ▪️در عاشورا این دعا استجابت می‌شود و حوادثی پیش می‌آید که حضرت سیدالشهدا علیه السلام را به اوج تجلی توحیدی می‌رساند. در اینجا، آنچه پیشتر دعا بود، ظهور نموده و حضرت مظهر آن واقع شده است. ▪️در اربعین این تجلی توحیدی به مقام ختمیت می‌رسد؛ زیرا پس از عاشورا حوادث و بلایای تلخ‌تری رخ داد که همان اسارت آل الله بود. و سر مبارک حضرت که همراه این قافله بود، ناظر این قضایا بود. لذا این ابتلائات جدید، یک تجلیات عمیق‌تری می‌آورد که همان ختم تجلی توحیدی است. ▪️لذا زیارت ایشان در روز اربعین اهمیت ویژه‌ای دارد و از نشانه‌های مومن شناخته می‌شود. چراکه یوم اربعین روزی است که اوج توحید در حضرت نمودار شده است. لذا زیارت حضرت در این حال، آثار ویژه‌ای خواهد داشت. ▪️اینکه بیش از بیست میلیون نفر در چنین روزی، جذب این ساحت مقدس می‌شوند بخاطر همین ختم در تجلی است که دل‌ها را شیدا نموده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
🚩زیارت قبول همراهان فهیم✋
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش سوم ● معناى كلمه ((عيسى )) و اما كلمه ((عيسى )) در اصل ((يش
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش چهارم1⃣ ● اقوالى كه درباره سخن گفتن عيسى (علیه السلام )با مردم در سن كهولت ، گفته شده است و در اينكه قرآن كريم تصريح كرده به اينكه عيسى (عليه السلام ) تا سن كهولت زنده مى ماند، با اينكه انجيل ها دلالت مى كند بر اينكه بيش از سى و سه سال در روى زمين زندگى نكرد، نظرى هست كه جا دارد در آن دقت شود و لذا بعضى گفته اند: سخن گفتن وى با مردم در سن كهولت ، بعد از برگشتنش از آسمان است ، چون آن جناب قبل از آنكه به آسمان صعود كند، به سن كهولت نرسيده بود تا در آن سن با مردم سخن گفته باشد و چه بسا گفته باشند آنچه بعد از بررسى دقيق در كتب تاريخ به دست مى آيد، اين است كه عيسى (عليه السلام ) بر خلاف آنچه از انجيل ها استفاده مى شود حدود شصت و چهار سال در زمين زندگى كرد. آنچه از سياق آيه مورد بحث استفاده مى شود اين است كه مى خواهد به يكى از معجزات آن جناب اشاره كند. و در ضمن افاده آن معنا مى رساند كه وى به سن شيخوخت و پيرى نمى رسد و مدت معاشرت و سخن گفتنش با مردم از طرف ابتدا ايام صباوت ، و از طرف انتها ايام كهولت است . و آنچه از كودك و گهواره و ارتباط آن دو با هم معهود ذهن ما است ، اين است كه كودك را در اوائل عمرش تا چندى كه قنداق مى شود و قبل از اينكه به راه بيفتد يعنى قبل از رسيدن به دو سالگى ، در گهواره مى گذارند و بنا بر اين اگر كسى بگويد: ((فلان كودك در گهواره سخن گفت )) اين عبارت نمى رساند كه اين سخن گفتن از باب معجره است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 307 چون معمولا كودك از يك سال و اندى به تدريج و بطور شكسته مفرداتى از كلمات را مى گويد، ليكن اگر كسى بگويد: ((فلان كودك در گهواره با مردم سخن گفت )) از آن بر مى آيد كه با مردم سخنى تمام و با جمله بنديهاى صحيح گفته و مردم به گفته وى اعتنا كرده اند، همانطور كه به كلام شخصى كه به سن كهولت رسيده اعتنا مى كنند و به عبارتى ساده تر جمله مورد بحث مى فرمايد: عيسى در گهواره همانطور با مردم سخن گفت كه در دوران كهولت سخن مى گفت . و سخن گفتن كودك در گهواره ، معجزه اى است خارق العاده . اين از نظر خود آيه مورد بحث و اما با در نظر گرفتن آيات ديگرى كه در اين قصه وارد شده ، از آن جمله آيه : 31 سوره مريم ، جاى هيچ ترديدى باقى نمى ماند در اينكه سخن گفتن آن جناب از باب معجزه بوده ، چون از آن آيه استفاده مى شود كه آن جناب در همان ساعت اولى كه به دنيا آمده با مردم سخن گفته ، مى فرمايد: فاتت به قومها تحمله ، قالوا: يا مريم لقد جئت شيئا فريا، يا اخت هرون ما كان ابوك امرا سوء و ما كانت امك بغيا فاشارت اليه ، قالوا: كيف نكلم من كان فى المهد صبيا، قال : انى عبد اللّه ، آتينى الكتاب ، و جعلنى نبيا، و جعلنى مباركا اين ما كنت . قَالَت رَب أَنى يَكُونُ لى وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسسنى بَشرٌ در اين آيه مريم با اينكه طرف صحبتش روح بود با او سخن نگفت بلكه خطاب را متوجه پروردگارش كرد و اين بر همان اساس بوده كه قبلا بدان اشاره كرديم ، كه خطاب ملائكه و خطاب روح و كلامشان ، كلام خداى سبحان است ، پس مريم (عليها السلام ) مى دانسته كه آن كسى كه با او سخن مى گويد خود خداى تعالى است ، هر چند كه خطابى كه مى شنيده از جانب روح ممثل و يا ملائكه بود و به همين جهت در پاسخ روى سخن را متوجه خداى تعالى كرد كه ((پروردگارا از كجا من داراى فرزند مى شوم ؟...)). البته اين احتمال هم هست كه بردن نام پروردگار از باب استغاثه باشد، نظير عبارت : ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 308 ((قال رب ارجعون )))، كه نوعا گوينده در وسط سخن خود اين را مى آورد. قَالَ كذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشاءُ إِذَا قَضى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ در سابق اشاره كرديم به اينكه از تطبيق اين آيه با آيه سوره مريم كه مى فرمايد: ((قال كذلك قال ربك هو على هين و لنجعله آيه للناس و رحمه منا و كان امرا مقضيا)) چنين بدست مى آيد كه كلمه ((كذلك )) در مورد بحث خودش به تنهائى كلامى است تام . و تقديرش ((الامر كذلك )) است ، يعنى بله مطلب اين چنين است ، و بشارتى كه هم اكنون به تو دادم امرى است مقضى و قضائى است كه رد و بدل نمى شود. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش چهارم1⃣ ● اقوالى كه درباره سخن گفتن عيسى (علیه السلام )با مردم د
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش چهارم2⃣ ● اقوالى كه درباره سخن گفتن عيسى (علیه السلام )با مردم در سن کهولت ، گفته شده است و از جمله ((يفعل اللّه ما يشاء...)) چنين استفاده مى شود كه اى مريم اين تعجب تو جا ندارد، براى اينكه وقتى تعجب صحيح است كه خدا قادر برپديد آوردن چنين فرزندى نباشد و يا اگر هم باشد برايش دشوار باشد، اما در حالى كه قدرت خداى تعالى نامحدود باشد و هر كارى بخواهد بكند، ديگر چه جاى تعجب است و مسأله دشوارى هم وقتى تصور مى شود كه كار نيازمند به اسباب و وسائل باشد، هر چه اسباب و وسائل بيشترى بخواهد آن كار دشوارتر است و هر قدر آن اسباب ناياب تر و از دسترس دورتر باشد، باز كار دشوارتر خواهد بود. و خداى عزوجل هيچ چيزى را با ابزار و وسائل خلق نمى كند، بلكه هر وقت اراده امرى را كند، تنها كافى است فرمان دهد كه ((باش )) و آن چيز موجود شود. پس معلوم شد كه كلمه ((كذلك )) به تنهائى كلامى است تام و منظور از آن رفع اضطراب مريم و تردد خاطر او بوده ، و جمله ((اللّه يخلق ما يشاء)) در اين مقام است كه عجز و ناتوانى زائيده از تعجب را از خداى تعالى نفى كند، و جمله ((اذا قضى ...)) در اين مقام است كه دشوار بودن خلقت فرزندى بدون پدر را از خداى تعالى نفى نموده ، از چنين توهمى جلوگيرى نمايد. وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتَب وَ الْحِكمَةَ وَ التَّوْرَاةَ وَ الانجِيلَ الف و لام در كلمه ((الكتاب )) و كلمه ((الحكمه )) الف و لام جنس است و ما در سابق گفتيم كه منظور از كتاب آن وحيى است كه براى رفع اختلاف مردم نازل شد. ((كان الناس امة واحدة فبعث اللّه النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه و ما اختلف فيه ... من الحق باذنه ... ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 309 و منظور از حكمت ، آن معرفتى است كه براى اعتقاد و عمل آدمى مفيد باشد. و بنابراين پس اگر در آيه مورد بحث تورات و انجيل را بر كتاب و حكمت عطف كرده ، نبايد اشكال كرد كه مگر تورات و انجيل كتاب نيستند و مگر مشتمل بر حكمت و دستورات نافع براى اعتقاد و عمل نمى باشند؟ براى اينكه اين عطف از باب ((ذكر فرد)) بعد از ((ذكر جنس )) است ، به خاطر رساندن اهميتى كه در فرد هست . پس كسى نپندارد كه الف و لام در ((الكتاب )) الف و لام استغراق است ، يعنى آيه مى خواهد بفرمايد كه خداى تعالى تمامى كتب آسمانى را به عيسى (عليه السلام ) تعليم داده ، براى اينكه اين توهم با آيه زير نمى سازد كه فرموده : ((و لما جاء عيسى بالبينات ، قال : قد جئتكم بالحكمه ، و لابين لكم بعض الذى تختلفون فيه ، فاتقوا اللّه و اطيعون )) كه بيانش گذشت . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️جناب خواجه نصيرالدّين طوسى در ابتداى رساله شريف آغاز و انجام فرمايد: «سپاس آفريدگارى را كه آغاز همه از اوست و انجام همه بدوست بلكه خود همه اوست». ▪️اگر از بيشتر مردم پرسى كه شب به فروغ ماه روشن است يا خورشيد، هر آيينه گويند ماه و شايد پرسنده را پاسخ ندهند كه پرسشى نابخردانه است؛ ولى آن‌كه در دانش ستاره‌شناسى دست دارد می‌گويد شب هم از فروغ خورشيد روشن است نه از ماه؛ زيرا كه ماه خود از خورشيد فروغ می‌گيرد. ▪️اين مثل را بدان آوردم تا گفتار خواجه را دريابى و بدانى كه « اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ » (نور، آیه۳۵). ▪️مثل ديگر: اگر در صحن خانه چراغى روشن است و بر ديوارهاى خانه آيينه‌هايى بكار رفته باشد كه همه از آن چراغ نور بگيرند آن‌كه از دور آيينه‌ها را می‌بيند و از چراغ بی‌خبر است پندارد كه نور از آن آيينه‌هاست. ولى آن‌كه از واقع آگاه است گويد همه از نور چراغ است. ▪️اين نكته بلند را پيشواى عارفان امير مؤمنان وصى خاتم پيمبران على (عليه السّلام) در دعاى عظيم الشأن صباح آورده است آنجا كه گويد: جعلت الشمس و القمر للبرية سراجا وهّاجا. يعنى گردانيدى آفتاب و ماه را براى خلایق يك چراغ بسيار درخشنده. ▪️اينكه ترجمه كرده‌ام به (يك چراغ) علّتش اين است كه با دو بودن شمس و قمر امير المؤمنين به صيغه تثنيه سراجين وهّاجين نفرموده و بدون هيچ شك و ريبى اگر قمر هم بالذّات چون شمس مضىء بود به صورت تثنيه می‌فرمود. ▪️هم‌چنان‌که نور ماه از ضياء آفتاب است ماسوا از يك شمس حقيقت نورانی‌اند؛ «لا اله الا اللّه وحده وحده وحده»؛ وحده اوّل توحيد در ذات و دوم در صفات و سوم در افعال است. ▪️از خداى متعال توفيق حضور تام و مراقبت كامل بخواه تا نور وحدت حقّه در جانت بتابد و از پاى تا سرت همه نور خدا شود. ◾️ (نامه‌ها برنامه‌ها)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️وقتی شیطان از سجده در برابر آدم سرباز زد، خداوند از او پرسید: ءَاستَکبَرتَ أَم کُنتَ مِنَ العَالینَ: آیا تکبّر ورزیدی یا از عالین بودی؟ عالین محمّد و آل محمّد علیهم السّلام هستند که برای احدی جز خدا سجده نکرده‎اند. علّت این هم که ملائکه مأمور به سجده برای آدم شدند، نور عالین بود که در وجود آدم قرار داشت. در واقع ملائکه برای آن نور سجده کردند. ▪️اَللهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَ الاَرضِ. آسمان‎ها و زمین همه جان دارند و جانشان علی و اولاد اوست؛ با نور محمّد و آل محمّد علیهم السّلام خلق شده‎اند. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴 ▪️مصیبت عظمای گزین خلایق، نبی مکرم اسلام، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله و سلم و شهادت غریبانه سبط اکبر، صادر اول حقیقت فاطمی، کریم آل الله، حضرت امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه و جمیع شیعیان و مسلمانان تسلیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ◾️صلوات عرشی جناب محی الدین ابن عربی بر حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله و سلم◾️ صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی سیِّدِنا و نبیِّنا أصْلِ الوُجُودِ و عینِ الشّاهِدِ وَ المَشْهود، أوَّلِ الأوائلِ و أدَلِّ الدّلائل و مَبْدءِ الأنوارِ الأزَلیِّ و مُنتَهَی العُروج الکَمالی، غایة الغایات، المتعین بالنِّشآت، أبِ الأکوان بفاعِلیّة و أمِّ الإمکان بقابلیّة، المثل الأعلی الإلهی، هَیُولی العَوالِمِ الغَیْرِ المُتَناهِی، روحُِ الأرواح و نور الأشْباحِ، فالق إصباحِ الغَیب، دافِع ظُلْمة الرَّیْبِ، مُحتَدِ التِّسعة و التِّسعین، رحمةً للعالمین، سَیِّدِنا فی الوُجود، صاحبِ لواء الحَمدِ و المَقامِ المَحمُودِ، المُبَرقَعِ بالِعماء، حبیبِ الله، محمَّدٍ المصطفی، صَلَّی اللهُ علَیه و آله و سلّم @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ◾️صلوات عرشی جناب محی الدین ابن عربی بر حضرت امام حسن بن علی المجتبی صلوات الله علیهما◾️ صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی الثّانی مِن شروطِ لا إلهَ إلّا الله، رَیحانةِ مُحمَّدٍ رَسولِ اللهِ، رابِعُ الخَمسةِ العبائیَّةِ، عارفِ الأسرارِ العِمائیَّة، مَوضِعِ سِرِّ الرَّسولِ، حاوی کلیّاتِ الأصولِ، حافظِ الدّین، و عَیبَة العِلْمِ، و مَعْدَن الفضائل، و بابِ السِّلمِ، و کَهْفِ المَعارِفِ، و عَین الشّهودِ، رُوح المَراتِبِ و قَلْبِ الوُجودِ، فِهْرِسِ العلومِ اللّدُنّی، لؤلؤِ صَدَفِ أنتَ مِنّی، النّور اللّامعُ مِن شجرةِ الأیمَنِ، جامِعِ الکمالَیْنِ، أبی محمّدٍ الحسنِ، علیه الصّلوةُ و السّلامُ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ◾️مصيبت شهادت جانگداز عالم آل محمد، حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء را به محضر حضرت حجت بن الحسن ارواحنا فداه و تمامی شیعیان و محبین آل الله تسلیت عرض می‌کنیم، صلوات عرشی جناب محی الدین ابن عربی بر حضرت امام علی ابن موسی الرضا صلوات الله علیهما ◾️ ▪️صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ عَلَی سِرِّ الإلهی و الرّائی لِلحقائق کَما هی، النُّورِ اللّاهُوتی، و الإنسانِ الجَبَروتی، و الأصلِ المَلَکوتی، و العالِمِ النّاسوتی، مِصداقِ العِلمِ المُطلَقِ، و الشّاهدِ الغَیبی المَحَقَّق، روحِ الأرواح، حیوة الأشباحِ، هِندِسَةِالمَوجودِ، التّیّارِ فی نَشأت الوُجودِ، کَهفِ النُّفوسِ القُدسیّةِ، غَوثِ الأقطاب الإنسیَّةِ، الحُجَّةِ القاطِعَة الرَّبانیَّة، مُحَقِّقِ الحَقائِقِ الإمکانِیَّة، أزَلِ الأبَدیّاتِ و أبَدِ الأزَلیّاتِ، الکَنزِ الغَیبی و الکتابِ اللّارَیبی، قُرآنِ المُجمَلاتِ الأحَدیّةِ، فُرقانِ المفصَّلاتِ الواحدیّةِ، أمِّ الوَری، بدرِ الدُّجی، علیِّ بن موسَی الرِّضا، علیه و علی آبائهِ الصَّلواةُ و السَّلام @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️(هفته دفاع مقدس گرامی باد) 🍀☘🍀☘🍀☘🍀🍀☘🍀☘🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️انسان هر راهی را بدون تقید و پای‌بندی به قرآن و سنت برود، روزبه‌روز تنزّل می‌کند؛ ✔️تاریخ، از جمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن مانند واقعه طَف (کربلا)، هر روز تکرار می‌شود؛ ▪️زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق می‌شود، و همیشه حق و باطل مثل حسین و یزید وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امام حسین علیه‌السلام است. ▪️بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن. ◾️رحمت واسعه، ویراست سوم، ص٢٠۵◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 حی علی العزا... ▪️حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) در دعای عرفه می‌فرماید: "الهی امرتنی بالرجوع الی الآثار، فارجعنی الیک بکسوه الانوار، مصون السر عن النظر الیها و مرفوع الهمه عن الاعتماد علیها" ▪️خدایا مرا به بازگشت به‌سوی آثار فرمان دادی، پس مرا با پوشش انوار به‌سوی خودت باز گردان، در حالی‌که سرّم از نگریستن به آنها در امان باشد و همتم از اعتماد بر آنها برداشته گردد. ▪️حضرت علامه حسن‌زاده مصداق بارز این فراز است. ایشان در آغاز نوجوانی از روستای دورافتاده ایرا به حوزه وارد شد و سال‌ها در دامان اولیای الهی تربیت یافت و پس از استناره از اسمای عظمای الهی، به روستای ایرا بازگشت. ▪️هریک از اساتیدی که علامه شاگرد آنها بود، برای تربیت توحیدی هر سالکی بسنده بودند. اما حضرت آقا همه آنها را خدمت کرد و از همه استناره فرمود. ▪️او اندیشه‌های ناب و متعالی نوابغ تاریخ را در خود جمع کرد و همه را در توحید احدی صمدی فانی نمود. درواقع حضرت علامه با توحیدِ برخاسته از "بسم‌الله الرحمن الرحیم" به همه محسوسات و علوم، روح الهی بخشید. ▪️اولیای الهی این‌گونه‌اند که در همه مراحل زندگی همواره درپی انوار الهی‌اند و پیوسته با اسماءالله محشور هستند. و در پایان، با پوششی از انوار اسماء به دامان نورالانوار باز می‌گردد. باسلام ▪️بمناسبت سوم مهر، سال‌گرد عروج سالک توحیدی، حضرت علامه حسن‌زاده آملی ▪️از پروردگار جهانیان، حشر تام و بی‌کران آن بزرگ‌مرد را با خاتم پیامبران (صلی الله علیه واله)، خواهانیم. امید آن‌که او نیز واسطه حشر ما با ختم نبوت گردد. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️به مناسبت لیلةالمبیت(خوابیدن امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بستر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم برای محافظت از جان آن حضرت)؛ ١٣ بعثت ◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️خدا می‌داند! سؤال کردند از ابن‌حنبل [که] افضل صحابه کیست؟ ▪️یک کسی را گفت ـ نمی‌دانم چه کسی را ـ گفت: چرا علی علیه‌السلام را نگفتی؟ تو که به علی اخلاص داشتی! ▪️[ابن‌حنبل] گفت: شما از «صحابه» سؤال کردی. علی از صحابه نیست؛ علی علیه‌السلام نفس پیغمبر است؛ جان پیغمبر است؛ روح پیغمبر است. ◾️از بیانات حضرت آیت الله العظمی بهجت در درس خارج اصول، ٣١ فروردین ١٣٨٨◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️ ▪️آیت الله بهاءالدینی  می فرمودند: اگر زنان چادری می خواستند نشانشان می دادم عرقی که در فصل گرما به خاطر حفظ حجاب می ریزند، دانه دانه اش خورشید است. شما خورشید خدا هستید. ▪️و ایشان این روایت را از ثواب الاعمال نقل می کردند عرقی که زن زیر چادر می ریزد سه جا برای او نور می شود: - در درون قبر - در برزخ - در قیامت ▪️و اگر زنان بی حجاب از من می خواستند همین الان نشانشان می دادم که این موی سر که به نامحرم نشان می دهند آتش است. آنها در آرایش زیبایی نیستند، بلکه در آرایش آتش هستند. ✔️منبع : وبگاه گزارش مشرق @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️لعن و تبرّى ◾️ ▪️در احاديثى كه از پيامبر اكرم و ائمّه معصومين عليهم افضل صلوات المصلّين در كتب معتبر حديثى ذكر گرديده است، حبِّ فى الله و بغض فى الله، يعنى دوستى به خاطر خدا و دشمنى به خاطر خدا، لازم و ملزوم يكديگر و به عنوان محكم‌ترين پيوند دهنده بين شخص و ايمان راستين و آنچه ايمان در آن خلاصه می‌شود، معرّفى شده است. ▪️امام باقر علیه السّلام می‌فرمايند: هنگامى كه خواستى پى ببرى كه خيرى در خودت هست، به قلب خود نظرى بيافكن. پس اگر اهل طاعت الهى را دوست و اهل معصيت پروردگار را دشمن می‌دارد، بدان در تو خيرى هست و خداوند تو را دوست می‌دارد. ولى آن گاه كه اهل طاعت الهى را دشمن و اهل معصيت خداوند را دوست می‌دارد، بدان كه در تو خيرى نيست و خداوند تو را دشمن می‌دارد. ▪️و پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمايند: محكمترين دستگيره ايمان دوست داشتن در راه خدا و دشمن داشتن در راه خدا و به ولايت اولياء خدا گردن نهادن و از دشمنان خدا بيزارى جستن است. ▪️همچنين آن حضرت فرمودند: در راه خدا مهر بورز و در راه خدا دشمن بدار و در راه خدا ولايت بپذير و در راه خدا دشمنى كن، زيرا جز از اين راه نمی‌توان به ولايت الهى نايل شد. پس آن گاه به على علیه السّلام اشاره كرده و فرمودند: آيا اين را می‌بينى؟ راوى عرض كرد: آرى. حضرت رسول فرمودند: دوستِ اين، دوست خداست، پس او را دوست بدار و دشمنِ اين، دشمن خداست، پس او را دشمن بدار. ▪️از حضرت صادق علیه السّلام پرسيدند آيا دوستى و دشمنى از ايمان است؟ حضرت فرمودند :آيا ايمان چيزى جز دوستى و دشمنى است؟ ▪️بايد توجّه داشت كه حبّ و دوستى، اصل، و بغض و دشمنى، از تبعات و لوازم آن است. يعنى شخصى كه كسى را دوست می‌دارد، بالتّبع دشمنان او را دشمن می‌دارد. بنابراين محبّت و دوستى خدا و اولياء خدا، اصل، و نفرت و عداوت دشمنان خدا و دشمنان اولياى خدا، از لوازم و تبعات آن است. ◾️کتاب ره توشه دیدار تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۱ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️آیت الله مجتهدی تهرانی◾️ ▪️کسی که هر روز حساب کار خودش را نکند که من امروز چه کار کرده ام، کار خوب انجام داده ام یا کار بد، اگر کار خوب انجام داده، الحمدلله بگوید و اگر کار بد انجام داده استغفار کند، اگر کسی این کار را نکند، حضرت امام کاظم(علیه السلام ) می فرماید: "این فرد از ما نیست" ▪️باید همانطور که بازاری ها شب به شب حساب کار خودشان را می کنند که امروز چقدر واردات جنسی، صادرات جنسی، واردات نقدی و صادرات نقدی داشتند و چرتکه می اندازند، ما هم باید دفتری داشته باشیم و از صبح تا غروب هر کاری کردیم، شب به شب در آن بنویسیم. خدای نکرده به نامحرم نگاه کردیم بنویسیم، غیبت کردیم بنویسیم، آواز حرام گوش کردیم بنویسیم. بعد اگر دیدیم کار بد انجام داده ایم استغفار کنیم و اگر کارهای خوب انجام داده ایم خدا را شکر کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
◾️چهارده توصیه‌ سلوکی علامه حسن‌زاده آملی (ره) در کتاب لقاءالله◾️ ▪️۱. قرائت مستمر و انس همیشگی با قرآن: هر اندازه که به قرآن نزدیک شوى، به انسان کامل نزدیک شده‌اى، به حظ و بهره‌ات از قرآن بنگر! حقایق آن، درجات ذات و مدارج عروجند" ▪️۲. دائم الوضو بودن: اى دوست! بدان که، وضو نور است و دوام در طهارت، تو را به عالم قدس ارتقا دهد و این دستور عظیم النفع، نزد اهلش مجرب است؛ بر تو باد مواظبت بر آن. ▪️۳. قلت طعام: اى دوست! طعام بسیار، قلب را می‌میراند و باعث طغیان و لجام گسیختگى خواهد شد. گرسنگى از اجلّ (نزدیکترین) خصال مومن است. ▪️۴. قلت کلام: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: "جز به ذکر خدا، زیاده مگویید، چه سخن بسیار که در آن ذکر خداوند نباشد، قلب را قساوت بخشد". ▪️۵. محاسبه نفس: امام کاظم (علیه السلام ) فرمود: "کسى که هر روز به محاسبه نفس نمی‌پردازد، از ما نیست: اگر عمل نیکویى از او سرزده باشد؛ از خداوند طلب زیادى‌اش کند و اگر عمل نادرستى از او سر زده باشد استغفار نموده، توبه کند". ▪️۶. مراقبه: بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! بر تو باد مراقبه! مراقبه یعنی اینکه، بنده بداند خداوند بر او رقیب و به او نزدیک است و به افعالش علم دارد و حرکاتش را می‌بیند و اقوالش را می‌شنود و بر اسرارش اطلاع دارد و نمی‌تواند خود را از خدا پوشیده نگه دارد و از سلطه او خارج شود. ▪️۷. رعایت ادب در محضر خداوند: اامام جواد (علیه السلام) در تبیین حقیقت ادب فرمودند: قرآن را همان گونه که نازل شده است قرائت کنید و سخن ما را همان طور که گفته‌ایم، روایت کنید و خداوند را به حالتى که محتاج و نیازمند اویید بخوانید". ▪️۸. عزلت: معناى اصلی عزلت، عزل حواس است به خلوت، از تصرف در محسوسات؛ چه هر آفت و فتنه و بلایى که روح بدان مبتلا گردد، حواس در آن دخالت دارد. با خلوت و عزل حواسّ، مدد نفس از دنیا و شیطان هوا و هوس منقطع می‌گردد. ▪️۹. تهجد: دستور خدای متعال به پیامبرش برای وصول به مقام محمود است: "مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا" (اسراء، ۷۹). و علت بهره‌مندی پارسایان از نعمت‌های اخروی را شب‌زنده‌داری آنان معرفی می‌کند (ذاریات،۱۹-۱۵). ▪️۱۰. تفکر: "الَّذینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار" (آل عمران، آیه ۱۹۱). ▪️۱۱. دائم الذکر بودن: هم ذکر زبانی و هم ذکر قلبی ▪️۱۲. ریاضت علمی و عملی: ریاضت، در دو راه علم و عمل، و تنها بر طبق نهج شریعت محمدى. از غیر این راه جز بعد و دورى حاصل ناید. ▪️۱۳. همت عالی: همت عالى داشته باش! به حدى که کسی یا چیزی را عبادت نکنى جز خداى تعالى؛ حتی از روی رغبت به بهشت و وحشت از جهنم هم عبادت نکنی و الا هوای خود را عبادت کرده‌ای. ▪️۱۴. توبه از کارهای بد و خوب: استادم آیت‌الله الهی طباطبائی فرمود: "توبه حقیقى آن است که از خیر و شرت انابه کنى". من اندکى اندیشیدم و سپس گفتم: اما توبه از شر، حاجتى به بیان ندارد، و لیکن توبه از خیر چیست؟ فرمود: آنچه که ما، آن را خیر می‌پنداریم، مانند نماز و روزه و قرائت قرآن و درس گفتن و تحقیقات درسی‌مان و امثال آن، اگر براستى، آن را مورد تامل قرار دهیم، در خواهیم یافت که همگى ناقص و غیر کاملند پس بر شخص بینا، واجب است که از این اعمال ناقص نیز توبه کند و قصد نماید که آنها را بر وجه کاملى که مقبول خداوند است به جاى آورد. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️لعن و تبرّى #حبّ_فى_الله_و_بغض_فى_الله◾️ ▪️در احاديثى كه از پيامبر اكرم و ائمّه معصومين عليهم اف
◾️تبرّى در قرآن و احاديث◾️ ▪️تبرّى در لغت به معناى كناره گرفتن از چيزى است كه مجاورت آن ناپسند است. ▪️در قرآن كريم در مواردى از تبرّى جستن خدا و انبياى الهى از مشركان و دشمنان خدا سخن گفته شده است. ▪️در احاديث معصومين علیهم السّلام نيز تبرّى جستن از دشمنان خاندان پيامبر اكرم علیهم السّلام و كسانى كه به آن بزرگواران ستم كردند، جزء لاينفک و موجب كمال راستين ايمان و تكليفى واجب بر مؤمنان و شرط قبولى تمامى اعمال آنان شمرده شده است. ▪️حضرت رضا علیه السّلام در بخشى از حديث مفصّلى كه طىّ آن ايمان را تشريح كرده‌اند، می‌فرمايند: ايمان عبارت است از... و تبرّى جستن از كسانى كه به خاندان پيامبر ستم كردند و به بيرون راندن آن بزرگواران از شهر و ديارشان اهتمام ورزيدند و روش ستم به آنان را پايه گذارى كردند و سنّت و رويّه پيامبرشان را دگرگون ساختند. (و آن گاه ناكثين و قاسطين و مارقين و امثال معاويه و عمرو بن عاص و ابوموسى اشعرى و كسانى كه توطئه به شهادت رساندن اميرالمؤمنين علیه السّلام را تدارك ديده و اجرا كردند را به عنوان مصاديق كسانى كه تبرّى جستن از آنان جزء و شرط ايمان راستين است نام می‌برند) ▪️امام صادق علیه السّلام می‌فرمايند: محبّت اولياء خدا و ولايت و فرمانبردارى از آنان واجب است و تبرّى و بيزارى جستن از دشمنانشان و از كسانى كه به خاندان پيامبر صلّى الله عليهم ستم كردند و پرده پيامبر را دريدند و فدک را از حضرت فاطمه علیها السّلام گرفتند و حضرتش را از ميراث خود محروم كردند و حقوق او و همسرش را غصب كردند و بر آتش كشيدن خانه‌اش اهتمام نمودند و ستمگرى بر خاندان پيامبر را پايه گذارى كردند و سنّت پيامبر را تغيير دادند، واجب است. و تبرّى جستن از ناكثين و قاسطين و مارقين واجب است. و تبرّى جستن از پيشوايان گمراهى و رهبران ستمگرى، از نخستين تا آخرينشان واجب است. و تبرّى جستن از قاتل اميرالمؤمنين علیه السّلام و تمامى قاتلان اهل‌بيت علیهم السّلام واجب است. ▪️پيامبر اكرم خطاب به حضرت على علیه السّلام فرمودند: اى على، سوگند به آن كس كه مرا به پيامبرى مبعوث نمود و بر تمامى خلايق برگزيد، اگر بنده‌اى هزار سال عبادت بكند، جز با ولايت تو و ولايت امامان از نسل تو، از او پذيرفته نمی‌شود و ولايت تو نيز جز با تبرّى و بيزارى جستن از دشمنانت و دشمنان امامان از نسل تو پذيرفته نمی‌شود. اين حقيقت را جبرئيل امين به من خبر داد. هر كه خواهد به آن ايمان آورد و هر كه خواهد بدان كفر ورزد. ▪️و در حديثى آمده است: به امام صادق علیه السّلام عرض شد فلان شخص ولايت شما را قبول دارد، لكن در تبرّى جستن از دشمن شما سست است. حضرت فرمودند: هيهات، كسى كه مدّعى محبّت ماست ولى از دشمن ما تبرّى نمی‌جويد، ادّعاى دروغ نموده است. ◾️کتاب ره توشه دیدار تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ٢ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️تبرّى در قرآن و احاديث◾️ ▪️تبرّى در لغت به معناى كناره گرفتن از چيزى است كه مجاورت آن ناپسند است
◾️لعن در قرآن و احاديث◾️ ▪️كتاب‌هاى لغت واژه «لعن» را به معناى راندن و دور كردن (از رحمت)، لعن كردن توسط خدا را به معناى عذاب كردن، و لعن كردن توسط مخلوق را به معناى دعا براى دور كردن شخص از رحمت الهى دانسته‌اند. ▪️لعن نيز همچون صلوات از اعمالى است كه خداوند، خود آن را انجام داده و مؤمنان و صالحان را نيز به آن دعوت نموده است. در آيات بسيارى از قرآن كريم، خداوند گروه‌ها و اشخاص فراوانى را لعن نموده است. ▪️به مصداق تَخَلَّقوا بِاَخلاقِ اللهِ: به اخلاق الهى متخلّق شويد، می‌توان نتيجه گرفت كه مؤمنان راستين از هر جنس و در هر سطح، كسانى را كه خداوند لعن نموده است، لعن می‌كنند. ▪️به اين حقيقت نيز در آيات متعدّد قرآن كريم تصريح شده و طىّ آن پيامبران، فرشتگان و مؤمنان راستين، از لعن كنندگان دانسته شده‌اند. ▪️همچنين پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم هفت گروه را لعن كرده‌اند. در حديث ديگرى آن حضرت به اميرالمؤمنين علیه السّلام فرمودند: هر كس كارى كند كه مورد عاقّ والدينش واقع شود لعنت خدا بر او باد، هر كس از مولايش بگريزد لعنت خدا بر او باد، هر كس به شخصى كه او را براى انجام كارى در قبال اجرتى استخدام كرده ظلم كند لعنت خدا بر او باد. آن گاه فرمودند: اى على، من و تو دو پدر اين امّتيم، هركس كارى كند كه مورد عاقّ ما قرار گيرد، لعنت خدا بر او باد. من و تو دو مولاى اين امّتيم، هركس از ما بگريزد لعنت خدا بر او باد. من و تو دو اجير اين امّتيم، هر كس در دادن اجرت ما بر ما ستم كند لعنت خدا بر او باد. ▪️در حديث ديگرى نيز فرمودند: برترين شخص در اين امّت پس از من على بن ابی‌طالب و فاطمه و حسن و حسين (علیهم السّلام) می‌باشند. هر كس جز اين بگويد لعنت خدا بر او باد. ▪️و نيز فرمودند: هركس كينه و دشمنى على را در دل داشته باشد لعنت خدا بر او باد. ▪️و نيز در حالى كه گيسوان خويش را در دست داشتند، فرمودند: هركس به تار مويى از من (كه مقصود بستگان آن حضرت است) آزار برساند، هر آينه مرا آزار نموده است و هر كس مرا بيازارد، هر آينه خداوند را آزار رسانده است و هر كس خداوند را بيازارد، همه موجوداتى كه آسمان‌ها و زمين را پر كرده‌اند او را لعنت می‌كنند. ▪️همچنين فرمودند: هر كس تن به ولايت كسى جز مولاى حقيقى خود بدهد، لعنت خداوند و ملائكه و انسان‌ها، همگى بر او باد. ▪️به موجب احاديث فراوانى، پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، اباسفيان، عمرو بن العاص، يزيد بن معاويه و خاندان ابی‌سفيان را به اسم، و دشمنان و غاصبان حقّ اميرالمؤمنين علیه السّلام و دارندگان برخى صفات و عملكردهاى ناستوده را به طور كلّى، لعن نموده‌اند. ▪️همچنین امیرالمؤمنین علیه السّلام معاویه، عمر و بن العاص، ابا موسی اشعری، ابا الاعور، حبیب بن مسلمه، عبدالرّحمن بن خالد، ضحاک بن قیس و ولید بن عقبه را به اسم، لعن می‌فرمودند. ◾️کتاب ره توشه دیدار تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۳ @mohamad_hosein_tabatabaei