eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️حضرت زینب سلام الله علیها هم احیاگر نبوت و هم احیاگر ولایت کبری الهیه است. ایشان ویژگی خاصی دارد، ایشان تالی تلو مادرشان است. او هم نبوت را احیا کرد و هم ولایت را لذا صاحب مقام عصمت کبری است.  پیغمبر صلی الله علیه و آله به دخترش حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمود أُمّ أبیها، شما به حضرت زینب سلام الله علیها بگویید ▪️او برای ولی الله مادری کرده است. بماند که در هر دوره و هر عصری، هر امامی باید در کنارش یک زن باشد. آن امام مظهر عقل کل است و باید یک زن باشد که فیض را از امام بگیرد و بین موجودات پخش کند. ▪️ربوبیت در رحم مادر توسط نفس ناطقه‌ی مادر انجام می‌شود. مادر است که نطفه را رشد می‌دهد و بعد از تولد نیز مادر است که او را پرورش می‌دهد و به کمال می‌رساند. در معنا نیز همین گونه است؛ هر امامی باید یک مادری داشته باشد که آن معارف را آن مادر پرورش دهد. از امام تعبیر به مظهریت عقل کل و از این زن، تعبیر به مظهریت نفس کل می‌کنند. آسمان مرد و زمین زن در خرد آنچه او می‌افکند این پرورد
▪️انسان اگر به‌حال خود رها شود سرکش می‌شود. یعنی از بندگی بیرون رفته و ادعای خدایی می‌کند؛ "ان الانسان لیطغی ان راه استغنی" (علق، آیه ۶). ▪️ازاین‌رو بلاها، دردها و سختی‌های زندگی دنیا، رحمت رحیمیه خداست تا آدمی را از طغیان دور نگاه دارد. برای همین زندگی پیامبران (علیه السلام) و اولیای الهی پر از سختی و بلا بوده است. ▪️معمولا آنها که در رفاه غرق می‌شوند خوی فرعونی‌شان بیدار می‌شود و آتش نفس‌شان شعله‌ور می‌گردد. اما آنان‌كه به بلاها دچار می‌شوند دل شکسته‌ای دارند و گاه و بیگاه خدا را می‌خوانند. ▪️امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا به یاران باوفایش فرمود: خداوند منازل شریف را با تحمل مکروه به بندگانش می‌بخشد. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️افعال مادّی ، معدّ نفس برای انجام افعال خاص هستند ▪️انسان ناچار از زندگی در عالم طبیعت است. ولی نباید زندگی مادی او را از افعال خاص نفس باز دارد. افعال خاص نفس تعقل و ادراکات و مراقبت و ساختن خود برای ابد و مسافرت به عالم اله و فراموش نکردن احوال انسانی است. باید به افعال مادی بدان اندازه بپردازد که معدّ برای رسیدن به افعال خاص گردند. ◾️شرح اشارات و تنبیهات/نمط دهم/ص۱۲۹ استاد علامه حسن زاده‌ی آملی◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘خجسته سالروز میلاد موفور السرور گزین خلائق، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و صادق آل‌الله، حضرت امام جعفر بن محمد علیهما السلام مبارک و فرخنده باد.☘ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☘خجسته سالروز میلاد موفور السرور گزین خلائق، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و صادق آ
☘شعری عاشقانه که شیدای امین حضرت خدیجه سلام الله علیها برای حضرت پیامبر صلوات الله علیه و آله سروده اند: ❤️فلو أنني أمسيت في كل نعمة ❤️و دامت لي الدنيا و ملك الأكاسرة ❤️فما سويت عندي جناح بعوضة ❤️إذا لم يكن عيني لعينك ناظرة : اگر همه نعمت های دنیا از آنِ من باشند و دنیا و سلطنت شاهان برای من باشد همه اینها به اندازه بالِ مگسی برایم ارزش نخواهند داشت وقتی چشمانم چشمانِ تو را نبینند ☘بحارالانوار،ج۱۶،ص۵۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️در ایام جوانی شبی در بیابان راه می‎رفتم و با خود فکر می‎کردم این چیست که یک ساعت علی علی می‎گوییم و ساعت بعد، عمر عمر می‎گوییم و از پول دنیا حرف می‎زنیم. (عُمرِ دنیا یعنی عُمَر. یک یا علی که گفتی، عُمَر و عُمر دنیا و دنیا و جهنّم، همه‎اش رفت که رفت.) به خودم می‎گفتم مگر قدّ علی و عمر، یکی در خوبی و دیگری در بدی، هم‎اندازه است که یک بار علی علی می‎گوییم و یک بار لعن به عُمَر می‎کنیم؟ به خودم گفتم آیا می‎شود ولو یک سر سوزن هم که هست، علی بلندتر باشد؟ گفتم خدایا می‎شود یک خرده هم که شده، علی بلندتر باشد؟ دیدم همه‎ی پیغمبران گفته‎اند علی بلندتر است. من عرض کردم خدایا من همان یک خورده را که عمر آنجا وجود ندارد، دوست دارم. آنجا صلواتی است که در مقابلش لعن نیست. اصلاً یاد غیر از علی را نمی‎کنی که لعنش کنی. این داغ را بر دل غیر می‎گذاری که حتّی با لعن کردن هم که شده، یادش کنی. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘نکاتی پیرامون لعن و برائت☘ ▪️ به معنای نفرین کردن فرد ملعون است تا از رحمت خاصه‌ی خدا دور باشد مانند شیطان که حق تعالی او را رجیم خواند و از بارگاه قربش مطرود ساخت. و دوری جستن از ملاعین است. ▪️این لعن به چند دلیل ذومراتب است: اینکه لعن و ملاعین در قرآن بیان شده است و هر آیه‌ی قرآن دارای بطون و تأویل است. نفس لعن کردن و ملعونین از جمله‌ی موجودات نظام وجود هستند و هر شیئی از اشیاء عالم نزد حق متعال خزینه‌ای دارد که از آن خزینه تنزل کرده است و در نشئه شهادت به قدر معلوم ظهور کرده است؛ «وَ إِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر، ۲۱) ▪️با این مقدمه‌ی مختصر برخی از مراتب لعن و برائت بدین شرح است: ▪️لعن لسانی و برائت از دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام در مقام اظهار به بیان و بنان. ▪️دوری جستن از رذائل اخلاقی و معاصی. این مرتبه روح لعن لسانی است چون دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام ریشه و آغاز و اصل و فرع و معدن همه‌ی گناهان و شرور هستند کما اینکه اهل‌بیت علیهم السلام معدن و اصل و فرع و اول و آخر هر خوبی هستند. ▪️لذا برائت حقیقی از دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام دوری از گناهان است. با نظر به این معنی، منقول است که ای بسا کسی بگوید: «اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ» و این لعن شامل خود او نیز به سبب انغمار در گناه و ارتکاب معاصی بشود! ▪️عارف کامل مرحوم حاج آقای دولابی می‌فرمود: لعن کردن دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام است. چنین لعنی که هم به لسان جاری شود و هم در عمل برائت از رفتار و اعمال و کردار ملعونین صورت بگیرد استغفار خواص است. ▪️مرتبه‌ی اُخری از لعن برائت از مظاهر دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام در هر عصری است به عنوان مثال امروز آمریکا و اسرائیل و داعش و امثال اینها... ▪️مرتبه دیگر از لعن این است که این معادن معاصی را حتی یاد نکنی چون چنان پست هستند که ارزش یاد کردن ندارند. شخصی به عارفی گفت: چه کنیم گناه نکنیم؟ آن عارف روشن ضمیر جواب داد: گناه چیه؟! اصلا حرفش را هم نزن! به اسم گناه هم فکر نکن چه برسد به اینکه انجامش بدهی! ▪️لذا چیز پست و ظلمانی را حتی یاد نکن تا به او وجود ندهی... . ❗️این سخن مغایر روایاتی که پیرامون لعن هستند نمی‌باشد بلکه روح لعن است. عرض شد لعن صرفاً لسانی نیست بلکه مراتب دارد. کما اینکه می‌گوییم ویژگی بنده خدا این است که همواره ذاکر به ذکر الهی باشد. بعد در تبیین آن قائلیم که ذکر حقیقی ذکر فعلی و قلبی است. این موضوع نفی ذکر لسانی نیست بلکه بیان روح ذکر است. پس ممکن است فردی به زبان ذکر نگوید اما قلبش مملو از محبت و یاد الهی باشد، چنین فردی ذاکر حقیقی است چون مذکور وجودش را از خود پر کرده است. و اما دیگری آنقدر ذکر بگوید که لب و دهانش خشک شود اما دل بهره‌ای از ذکر نبرده باشد هر چند فقط زبان او بهره‌اش را برده است، چنین کسی در نگاه عارف ذاکر حقیقی نیست بلکه خدا را فقط در مرتبه‌ی زبان یاد کرده است مثل ابوموسی اشعری ملعون که همواره و در هر حال ذکر می‌گفت، به طوری که پیرایشگر او نمی‌توانست ریش او را به سبب تکان‌های بی‌وقفه‌ی چانه‌اش منظم و مرتب کند!! ☑️پس مرتبه‌ی قلبی لعن این است که لاعن چنان از ملاعین دوری می‌گزیند که اجازه نمی‌دهد لحظه‌ای قلب او را اشغال کنند چون فضای سینه‌ی او سرشار از محبت و مهر گلرخان است. در ذکر خدا و اولیاء باید وجود ذاکر سرشار از یاد خدا و اولیاء او باشد و در لعن، وجود لاعن خالی از یاد ملعون و اعمال و کردار و صفات آنها باشد. ▪️پس عزیزان عنایت داشته باشند که بیان یک مرتبه به معنی نفی مراتب دیگر نیست کما اینکه در ذکر خدا هم اینگونه است. ▪️البته لعن و برائت اسرار بلند عرفانی دیگری هم دارد که مصلحت نیست پرده از رخ آنها در انظار عموم برداشته شود... 🔻 اَللَّهُمَّ الْعَنِ اَلْجِبْتَ وَ اَلطَّاغُوتَ بِعَدَدِ مَا أحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ 🔺 چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲
خدایا باظهور مولایمان حضرت حجت ارواحنا فداه بساط ظلم و ستم را ریشه کن بفرما و یاور مستضعفان و مظلومان باش. الهی آمین @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️بروید کنار قبر آیت‌الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی هدیه‌ای به ایشان بدهید و بخواهید خدمت حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشرف شوند و ایشان را مجاب کنند تا تربیت معنوی شما را برعهده بگیرند. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️در مسير جلب حكمت و آموزش آن نبايد شيعه و يا سنى بودن مأخذ آن‌را مورد توجّه قرار داد. بل‌كه بايستى فقط به حكيمانه بودن كلام نظر كرد. اين سيره و روش عالمان اخلاقى است‏... علّت ترغيب اولياى الهى عليهم السّلام [در روایات] به اخذ حكمت از هركجا كه بود [الحکمه ضاله المومن فخذ الحکمه ولو من اهل النفاق]، ممكن است اين باشد كه: ▪️نوع بشر، اعم از مؤمن و كافر و منافق و... همه بر فطرت توحيد خلق شده‌‏اند و هرچند بر چهرۀ نورانى فطرت غبار غفلت و گناه افكنده‏‌اند، ولى گاهى از اوقات به واسطه بعضى از اعمال، براى عدّه‌‏اى حجاب از فطرتشان كنار رفته و به امورى كه موافق آن است آگاه مى‏‌گردند و آن‌چه را كه مى‏‌بينند بر زبان جارى مى‌‏سازند. ◾️ (برگرفته از مقدمۀ کلمات عرفا)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
بسم الله الرحمن الرحیم ▪️یا کهیعص و یا حمعسق یا حافظا لاتنسی، یامن نعمه لا تحصی، انت قلت و قولک الحق: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون. ▪️پروردگارا مردمان ستم‌دیده فلسطین را از گزند ستم‌کاران نگاه دار، و پیروزی نهایی را با دست‌های پنهانی که در زمین داری، به‌جریان بیانداز. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️من در سال ۱۳۳۴ که به قم آمدم، شهرتی داشت. خدمتشان رسیدیم. هوا گرم بود که رفتیم خدمت ایشان. قبلاً اینگونه بود؛ الان اینطور نیست که مثلاً ۷۰ سال پیش هر کسی در منزلش چند عدد مرغ داشت؛ یعنی رسم بود و همه مرغ و خروس داشتند. ▪️آن زمان بازار مرغ فروشی نبود که مثلاً اگر مهمان می‌آمد از همین چیزهایی که در خانه است، استفاده می‌کردند و رسم بود. نمی‌خواهم بگویم که یک چیز کم نظیری است. به منزل او که رفتیم یک تراس داشت و در باز بود و این مرغ‌ها گاهی از حیاط می‌آمدند و گاهی که در باز بود، داخل می‌آمدند. آقا ورود مرغ‌ها را که دیدند گفتند اینها اینجا هستند و پیر می‌شوند و می‌میرند. ما این را در فقه خواندیم و در درس هم گفتیم ولی نه ما عمل کردیم نه اساتید ما. ▪️آن چیزی که ما در فقه خواندیم و در درس گفتیم و اساتید ما در درس گفتند، این است که حیوانی که خود آدم تربیت کرده است و بزرگ کرده و مواظبت کرده است را نکشید. چرا کارد می‌گذارید زیر گلویش؟ مرغ می‌خواهید از جای دیگر بخرید. این مصلحت نیست. عاطفه اجازه نمی‌دهد. ▪️این نهی در دین است و وظیفه رسمی ما است و فقه رسمی ماست. ما هیچ کس را ندیدیم که به این دستور فقهی عمل کند، جز علامه طباطبایی. ایشان فرمود اینها اینجا هستند، خودشان پیر می‌شوند و می‌میرند. آقاسید عبدالباقی پسر بزرگ ایشان بود. من این قصه را گفتم برای ایشان. ▪️گفتند بله ما یک خروسی داشتیم که ۲۰ سالش شده بود و بعد پیر شد و مرد. از این پیدا نمی‌شود. دستور دین این است که شما اگر رفتی به مکه و خواستی قربانی بکنی، آن گوسفندی که در خانه خودت بود را با دست خودت نکش. یک گوسفند بخر و قربانی کن. ؛ عاطفه خیلی مهم است. این دستور دین است. جوادی آملی ۱۴۰۲/۶/۱۰ @mohamad_hosein_tabatabaei