eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☘فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ☘ ☘مباهله لعن کردن است، بهله الله یعنی خدا او را لعنت کند. مبدع مباهله رسول الله صلی الله علیه و آله بوده و قبل از آن مرسوم نبوده است این امر با مسیحیان نجران اتفاق افتاد و در آن حقائق بیشماری است برای صاحبان خرد و اندیشه. ☘چون پیامبر به ایشان نامه نوشت و دعوت به اسلام کرد، آنها حدود شصت نفر از علمایشان را به محضر پیامبر فرستادند تا حقیقت امر آشکار شود. گفتگویی واقع شد و پیامبر توحید را عرضه کرد. ایشان گفتند ما موحد هستیم و پیامبر ختمی صلی الله علیه و آله نقص توحید آنها را که معتقد به اقانیم ثلاثه بودند برایشان آشکار کرد که خدا پدر کسی نیست و عیسی نیز نه فرزند خداست و نه خداست. آنها گفتند او مرده زنده می‌کند و بیماران را شفاء می‌دهد و در تولدش از جناب مریم پدر ندارد و پدرش خداست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آدم نیز پدر و مادر نداشت پس او اولی است که فرزند خدا باشد؛ إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ (آل‌عمران/۵۹) ☘ایشان ندانستند که آن روح القدس که فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا، شأن پیامبر خاتم است و آن جناب را با روح القدس اتحاد است بلکه او بالاتر از روح القدس است. و ندانستند که احیای اموات و شفای امراض شان متعارف صاحبان انفاس قدسی است، حبذا آن می که هرکس مست اوست خلقت اشیاء مقام پست اوست ☘و ندانستند که عیسی و آدم که در فردیت مشترکند و خلقتشان توالدی نبوده و تولدی بوده است بنده‌ی خدا هستند و آدم پدر جسمانی انسانها است و حضرت خاتم پدر روحانی. أَنَا وَ عَلي أَبَوا هذِه الأُمَّة. و ندانستند که آنکه گفت فَنَفَخْنَا آن ضمیر نا همان ضمیر نا در کُلُّنَا مُحَمَّدٌ است و دمنده نیست مگر دمدمه محمدی که به شأن اسرافیلی اش آناً فآناً در صور بی منتها می‌دمد و مجموع صورتهای عالمیان از قبر عدم بر می‌خیزند و به صحرای وجود خیمه می‌افکنند و بار دگر می‌دمد از این می‌میرند و به طور دیگر زنده می‌شوند و این اماته و احیاء در کلیه موجودات دم به دم ساری است؛ يُحْيِي وَ يُمِيتُ و يُمِيتُ و يُحْيِي!! ☘چون عقل توقف کند ایمان را زوال حاصل شود چه کند پیامبر رحمت الا اینکه رحمت اش را از مجرای جلال ظهور دهد!!! چون آن مسیحیان نجران قبول نکردند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایشان را دعوت به مباهله کرد، پذیرفتند و فردا مقرر شد خارج از مدینه هر یک از این دو با کسان خود حاضر شوند. فردا پیامبر ما صلی الله علیه و آله با دردانه های وجود یعنی حضرت فاطمه بنت رسول الله و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین به مباهله آمد! حارثه بن علقمه که بزرگ مسیحیان بود چون این جمع را دید گفت: من صورتهایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای بکند هر آینه کنده خواهد شد سپس به همراهانش گفت برگردید و مباهله نکنید که یک تن از مسیحیان زنده نخواهند ماند. آنگاه همه شروط پیامبر را پذیرفت و مسئله ختم یافت. ❗️☘بدان که پیامبر رحمت به رحمت با قوم عیسی برخورد کرد که اگر با غیر این افراد می‌آمد مباهله واقع می‌شد، چون امت پیامبر حجاب برای مسیحیان می‌شدند و خورشید حقیقت در پشت کدورت ابر امت مختفی می‌شد آنگاه همدیگر را لعن می‌کردند و پیامبر نیز لعن می‌کرد و همه مسیحیان نابود می‌شدند. اما پیامبر با کسانی آمد که حقیقت را حقیقت بودند و آفتاب را دلیل آفتاب. مسیحیان حقیقت را عریان دیدند و پا واپس کشیدند و پیامبر به اهل بیت اش علیهم السلام نام عیسی را زنده نگه داشت زیرا عیسی و همه انبیاء اطوار وجودی اویند. لذا فرمود اگر مباهله می‌کردند همه هلاک می‌شدند و هر آینه به میمون و خوک مسخ می‌گردیدند. او به رحمت اش با قوم عیسی درآمد که وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ (انبیاء/۱۰۷) ☘در مباهله امیرالمؤمنین علیه السلام را نفس خود معرفی کرد و حضرت فاطمه را نسائنا که او سیده نساء العالمین است وحسنین علیهم السلام را فرزندان خود که اهل بیت علیهم السلام بعد از امام حسین از نسل این دو امام همام اند. همه شیعه و سنی مباهله را به این کیفیت پذیرفتند که علی جان پیغمبر است اما نمی‌دانم چرا با انکار علی خود را به ملکوت میمونی مسخ کردند؟!!! ❗️☘مسیحیان از مسخ رهیدند و مسلمانان به انکار ولایت علی مسخ شدند؛ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ. ☘چهارشنبه ۲۴ ذی الحجه ۱۴۳۹ قمری سالروز
🏴 حی علی العزا... @mohamad_hosein_tabatabaei 🏴🏴🏴🏴🏴
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️در ایام جوانی شبی در بیابان راه می‎رفتم و با خود فکر می‎کردم این چیست که یک ساعت علی علی می‎گوییم و ساعت بعد، عمر عمر می‎گوییم و از پول دنیا حرف می‎زنیم. (عُمرِ دنیا یعنی عُمَر. یک یا علی که گفتی، عُمَر و عُمر دنیا و دنیا و جهنّم، همه‎اش رفت که رفت.) به خودم می‎گفتم مگر قدّ علی و عمر، یکی در خوبی و دیگری در بدی، هم‎اندازه است که یک بار علی علی می‎گوییم و یک بار لعن به عُمَر می‎کنیم؟ به خودم گفتم آیا می‎شود ولو یک سر سوزن هم که هست، علی بلندتر باشد؟ گفتم خدایا می‎شود یک خرده هم که شده، علی بلندتر باشد؟ دیدم همه‎ی پیغمبران گفته‎اند علی بلندتر است. من عرض کردم خدایا من همان یک خورده را که عمر آنجا وجود ندارد، دوست دارم. آنجا صلواتی است که در مقابلش لعن نیست. اصلاً یاد غیر از علی را نمی‎کنی که لعنش کنی. این داغ را بر دل غیر می‎گذاری که حتّی با لعن کردن هم که شده، یادش کنی. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘بنا به نقل، امام على عليه السّلام فرمودند: حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى‌شوند بلكه حق را به پيروى‌ كسى كه از آن پيروى مى‌كند بشناس و باطل را به دورى كسى كه از آن دورى مى‌كند. ☘اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِالنّاسِ، وَ لكِنِ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّباعِ مَنِاتَّبَعَهُ وَ الْباطِلَ بِاجْتِنابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ. ☘امالى طوسى، ص۱۳۴، ح۲۱۶☘ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️۲۶ ذی‌الحجّه ضربه خوردن توسط ابولؤلؤ ▪️ابولؤلؤ غلام مغیره بن شعبه ۹۰/۱۱/۱۳ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘بنا به نقل، امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند: اى نفوس گوناگون، و دلهاى پراكنده، اى كسانى كه بدنهاتان حاضر، و عقولتان از شما پنهان است، شما را به سوى حق مى‌كشم و شما همچون رميدن بزغاله از غرّش شير رم مى‌كنيد بعيد است بتوانم به وسیلهٔ شما تاريكى را از چهرهٔ عدالت برطرف كنم، يا كژى را كه به حق رسيده، راست نمايم. ☘أَيَّتُهَا النُّفُوسُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ الْقُلُوبُ الْمُتَشَتِّتَةُ، الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ وَ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ؛ أَظْأَرُكُمْ عَلَى الْحَقِّ وَ أَنْتُمْ تَنْفِرُونَ عَنْهُ، نُفُورَ الْمِعْزَى مِنْ وَعْوَعَةِ الْأَسَدِ. هَيْهَاتَ أَنْ أَطْلَعَ بِكُمْ سَرَارَ الْعَدْلِ، أَوْ أُقِيمَ اعْوِجَاجَ الْحَقِّ. ☘نهج‌البلاغه، خطبۀ ۱۳۱☘ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☘تأمّلی در زیارت امین‌الله در زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام (بخش ششم)☘ ☘در زیارت امین‌الله تأمّلا
☘تأمّلی در زیارت امین‌الله در زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام (بخش هفتم)☘ ☘در حال مرور فرازهای زیارت امین‌الله بودیم. أَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أَمِینَ اللهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلیٰ عِبادِه: سلام بر تو ای کسی که بر بندگان خدا حجّتی! امیرالمؤمنین علیه‌السّلام معیار است؛ میزان است؛ تراز است. علی علیه‌السّلام معیار حق است. عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ: علی علیه‌السّلام با حق است و حق با علی علیه‌السّلام است. يَدُورُ حَيْثُما دارَ. این یعنی هر طرف که علی علیه‌السّلام می‌گردد، حق به دنبال او می‌گردد. نه اینکه علی علیه‌السّلام دنبال حق می‌رود. عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ: هر طرف که علی علیه‌السّلام می‌رود، حق به دنبال او می‌رود. علی علیه‌السّلام معیار حق است، نه تابع حق؛ لذا حجّت است. حجّت را بر همه تمام کرده است. ☘امیرالمؤمنین علیه‌السّلام راهی برای عذر و بهانه باقی نگذاشته است؛ همان‌طور که عقل در باطن ما حجّت است. عقل، امیرالمؤمنینِ باطنی ماست. نور عقل که در باطن ماست، شعاعی از نور خورشید امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است. ان‌شاء‌الله با این نور در وجود خودمان بیعت کنیم؛ حکومتش را محقّق کنیم؛ شهوت و غضب و وهممان را تحت اراده‌ی او درآوریم؛ عقل بر وجود ما مستولی و حاکم شود. اگر این کار را بکنیم، راه باز می‌شود که این شعاع، به آن کانون اصلی خود برگردد؛ به مبدأ خود برگردد؛ یعنی حقیقت عید، محقّق شود؛ یعنی از راه باطن به خود امیرالمؤمنین علیه‌السّلام راه پیدا می‌کنیم. از این امیرالمؤمنینِ درونی خودمان به آن امیرالمؤمنینِ واقعی و حقیقی و تمامیّت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام راه پیدا کنیم، ان‌شاء‌الله. ادامه دارد… @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☘تأمّلی در زیارت امین‌الله در زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام (بخش هفتم)☘ ☘در حال مرور فرازهای زیار
☘تأمّلی در زیارت امین‌الله در زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام (بخش هشتم)☘ ☘فرازهای آغازین زیارت امین‌الله را مرور می‌کردیم. زائر بعد از سه سلام آغازین زیارت، شروع به شهادت دادن می‌کند. یعنی باورهای خود را عرض می‌کند: أَشْهَدُ أنَّکَ جاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهادِهِ: شهادت می‌دهم که تو حقّ جهاد در راه خدا را به‌جا آوردی و ادا کردی. جهاد امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فقط شمشیر زدن در میدان احد و حُنین و بدر و امثال اینها نبود! این یک بُعد از جهاد امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است، که جهاد اصغر است. ☘شنیده‌اید که وقتی لشکریان از جنگ برگشتند، پیغمبر‌اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله به استقبال آنها رفتند. خیرمقدم گفتند و فرمودند: مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ عَلَیْهِمُ الْجِهادُ الْأَکْبَرُ: مرحبا برکسانی که جهاد اصغر را پشت سر گذاشتند و جهاد اکبر هنوز پیش رویشان است.  ☘تمام جنگ‌های امیرالمؤمنین علیه‌السّلام و تمام شمشیر زدن‌های آن حضرت، جهاد اصغر ایشان است. امّا جهاد امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به جهاد اصغر محدود نیست. دو جهاد دیگر داریم. امیرالمؤمنین علیه‌السّلام قابل محدود شدن نیست. ما باید برای خودمان حد قائل شویم. او بیکرانه‌ای است که حد ندارد. بعد از جهاد اصغر، پیغمبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: بَقِیَ عَلَیْهِمُ الْجِهادُ الْأَکْبَرُ. جهاد اصغر این است که شما در جنگ شمشیر می‌گیرید، تفنگ می‌گیرید، اسلحه می‌‎گیرید و با کافر، با مشرک، با ظالم و با متجاوز می‌جنگید. این جهاد اصغر است. ☘جهاد اکبر چیست؟ جهاد اکبر این است که عقل شما، یعنی امیرالمؤمنینِ باطنی شما، به جنگ شهوت و غضب و وهم شما می‌رود. این جهاد اکبر است. این در باطن است. امیرالمؤمنین علیه‌السّلام جهاد اکبر را در کلّ هستی انجام می‌دهند. ☘فوق جهاد اکبر چیست؟ جهاد اعظم. جهاد اکبر، جنگ عقل بود با شهوت و غضب و وهم. جهاد اعظم، جهاد دل است با عقل. یعنی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام مرتبه‌ی اعلایی دارد که مرتبه‌ی عقل، مرتبه‌ی نازل و مادون امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است. آن مرتبه‌ی قلب و دل است. لذا گاهی اوقات عقل حکمی می‌کند و دل آن حکم را نقض می‌کند. عقل می‌گوید: اینجا بروی خطرناک است، از رفتن به میدان خطر پرهیز کن!  ☘دیدید آمدند به ابا‌عبدالله علیه‌السّلام گفتند تو این کوفی‌ها را می‌شناسی. زمان پدرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، کنار ایشان در کوفه بودی. دیدی که چه موجودات رذلی‌ هستند. زمان برادرت، امام مجتبی علیه‌السّلام، دیدی که اینها چه موجودات پلید و کثیفی‌اند. به اینها که نامه نوشتند و تو را دعوت کردند تا حاکمشان شوی، اعتماد نکن. یعنی عاقلانه اباعبدالله علیه‌السّلام را نصیحت کردند. گفتند: حالا که می‌خواهی بروی، لااقل زن و بچّه را نبر! دیدید که ابن‌عبّاس و محمد‌ حنفیّه آمدند نصیحت کردند. عبدالله‌بن‌عمر که خدا می‌داند مانند پدرش چه شیّادی‌ِیی داشت، او هم آمد نصیحت کرد که حسین نرو! اباعبدالله علیه‌السّلام هم فرمودند: عقلاً حرف اینها درست است. امّا من از افق دیگری می‌نگرم. آنجا میدان عشق است. میدان عقل نیست. ☘میدان جهاد اعظم، جهاد دل است، جهاد قلب است، جهاد عشق است، جهاد محبّت است با سوداندیشی‌ها و مصلحت‌اندیشی‌های عقل.أَشْهَدُ أنَّکَ جاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهادِهِ یعنی هم حقّ جهاد اصغر را ادا کردی، و هم حقّ جهاد اکبر را، و هم حقّ جهاد اعظم را. ادامه دارد… @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️"سِرّ" را گاهی می فرمایند نحوهٔ چینش وجودی و اعتدال مزاجی شخص می‌باشد که از این تعبیر به «عین ثابت» می‌کنند یعنی در علم الله، عین ثابت است... ▪️سرّ همان چیز لطیف و حقیقت مخفی است. این مربوط به عین ذاتش است و نمی‌تواند آن‌را اظهار و ابراز کند. اگر می‌نویسد و می‌گوید، آثار وجودی‌اش همه ظلّ و سایه او هستند ولی آن‌چه که خودش است پیاده نمی‌شود، حرف و قلم و آثار او، نمودار سرّش هستند. ▪️سرّ را به حِصّه هم تعبیر کرده‌اند، سرّ، حصّهٔ وجودی هرکس است و از این به جدول و کانال وجودی تعبیر می‌کنند. این کانال‌ها به دریا و حقیقت هستی متصل‌اند. هرکس از این جدول و کانال وجودی خودش، حقیقتِ حقایق را خطاب می‌کند و از همان جا هم می‌گیرد. ◾️ (شرح اشارات، نمط۹، ص۱۳۰)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️این یکی از پیچیده‌ترین بخش‌هایی است که بشر می‌گوید من به دنبال معنویت هستم. اما دنبال این است که با همین زخم‌های کهنه یک چیزی به او اضافه شود. ▪️اما اگر کسی دست روی زخمش بگذارند دردش می‌آید و سریع مانع می‌شود و نمی‌گذارد این زخم درمان شود. دنبال اصلاح یا درمان حقیقی نیست و تبیین این نیز سخت است. ▪️حقیقت این است که بشر دوست دارد کسی دست به زخم‌هایش نزند اما یک لباسی روی این بدن را بگیرد تا مردم به‌به و چه‌چه بگویند. ▪️حتی اگر نزد خود حضرات معصومین نیز برود می‌خواهد یک چیزی به او اضافه شود و ناخودآگاه دنبال یک امتیاز است. بله، می‌خواهند و زحمت هم می‌کشند ولی می‌خواهند یک چیزی به آن‌ها اضافه شود اما زخم‌های کهنه‌اش را نمی‌خواهند درمان کنند. @mohamad_hosein_tabatabaei
​☘دعای سی‌ و ششم صحیفهٔ سجّادی‍ّه☘ ☘وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیهِ السَّلَامُ إِذَا نَظَرَ إِلَى السَّحَابِ وَ الْبَرْقِ وَ سَمِعَ صَوْتَ الرَّعْدِ: ▪️از دعاهاى ‌آن حضرت است هنگامى که‌ به‌ ابر ‌و‌ برق مى نگریست ‌و‌ صداى رعد را‌ مى شنید: ☘اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَینِ آیتَانِ مِنْ آیاتِک، وَ هَذَینِ عَوْنَانِ مِنْ أَعْوَانِک، یبْتَدِرَانِ طَاعَتَک بِرَحْمَةٍ نَافِعَةٍ أَوْ نَقِمَةٍ ضَارَّةٍ، فَلَا تُمْطِرْنَا بِهِمَا مَطَرَ السَّوْءِ، وَ لَا تُلْبِسْنَا بِهِمَا لِبَاسَ الْبَلَاءِ. ▪️خداوندا همانا اینها دو نشانه از نشانه‌های تو، و دو خدمتگزار از خدمتگزاران تو‌اند که در مقام فرمان‌بردنت به رحمتی سودمند یا عقوبتی زیان‌بخش می‌شتابند، پس به آن دو، باران عذاب بر ما مباران و به آنها لباس بلا بر ما مپوشان. ☘اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْزِلْ عَلَینَا نَفْعَ هَذِهِ السَّحَائِبِ وَ بَرَکتَهَا، وَ اصْرِفْ عَنَّا أَذَاهَا وَ مَضَرَّتَهَا، وَ لَا تُصِبْنَا فِیهَا بِآفَةٍ، وَ لَا تُرْسِلْ عَلَى مَعَایشِنَا عَاهَةً. ▪️بار الها بر محمد و آلش درود فرست، و فایده و برکت این ابرها را بر ما سرازیر کن، و آزار و زیانش را از ما بگردان، و به آن بر ما آفتی مرسان و بر معیشتمان آسیبی نفرست. ☘اللَّهُمَّ وَ إِنْ کنْتَ بَعَثْتَهَا نَقِمَةً وَ أَرْسَلْتَهَا سَخْطَةً، فَإِنَّا نَسْتَجِیرُک مِنْ غَضَبِک، وَ نَبْتَهِلُ إِلَیک فِی سُؤَالِ عَفْوِک، فَمِلْ بِالْغَضَبِ إِلَى الْمُشْرِکینَ، وَ أَدِرْ رَحَى نَقِمَتِک عَلَى الْمُلْحِدِینَ. ▪️خداوندا اگر این ابر را برای عقوبت برانگیخته‌ای، و از راه خشم فرستاده‌ای، پس ما از خشمت به تو پناه می‌بریم، و برای درخواست عفوت به سوی‌ات زاری می‌کنیم، پس غضبت را متوجه مشرکین ساز، و آسیای عقوبتت را نسبت به ملحدان به گردش انداز. ☘اللَّهُمَّ أَذْهِبْ مَحْلَ بِلَادِنَا بِسُقْیاک، وَ أَخْرِجْ وَحَرَ صُدُورِنَا بِرِزْقِک، وَ لَا تَشْغَلْنَا عَنْک بِغَیرِک، وَ لَا تَقْطَعْ عَنْ کافَّتِنَا مَادَّةَ بِرِّک، فَإِنَّ الْغَنِی مَنْ أَغْنَیتَ، وَ إِنَّ السَّالِمَ مَنْ وَقَیتَ. ▪️الهی خشکی سرزمین‌های ما را به سقایت خود برطرف کن و وسوسه قلوبمان را به رزق خود بیرون فرما و ما را از خود به غیر خود سرگرم مکن و منبع نیکی خود را از همه ما دور نکن، چه آنکه بی‌نیاز کسی است که تواش بی‌نیاز کنی، و سالم کسی است که تواش نگاه داری. ☘مَا عِنْدَ أَحَدٍ دُونَک دِفَاعٌ، وَ لَا بِأَحَدٍ عَنْ سَطْوَتِک امْتِنَاعٌ، تَحْکمُ بِمَا شِئْتَ عَلَى مَنْ شِئْتَ، وَ تَقْضِی بِمَا أَرَدْتَ فِیمَنْ أَرَدْتَ. ▪️و احدی را در برابرت قدرت دفاع نیست، و کسی در برابر سطوتت مقاومت نتواند کرد، به هر چه بخواهی بر هرکس - حکم می‌رانی، و به آنچه اراده کنی درباره هر که اراده کنی فرمان می‌دهی. ☘فَلَک الْحَمْدُ عَلَى مَا وَقَیتَنَا مِنَ الْبَلَاءِ، وَ لَک الشُّکرُ عَلَى مَا خَوَّلْتَنَا مِنَ النَّعْمَاءِ، حَمْداً یخَلِّفُ حَمْدَ الْحَامِدِینَ وَرَاءَهُ، حَمْداً یمْلَأُ أَرْضَهُ وَ سَمَاءَهُ. ▪️پس تو را سپاس که ما را از بلا حفظ فرمودی، و تو را شکر بر نعمت‌ها که به ما مرحمت کردی، چنان حمدی که حمد حامدان را پشت سر گذارد، حمدی که آسمان و زمین را آکنده کند. ☘إِنَّک الْمَنَّانُ بِجَسِیمِ الْمِنَنِ، الْوَهَّابُ لِعَظِیمِ النِّعَمِ، الْقَابِلُ یسِیرَ الْحَمْدِ، الشَّاکرُ قَلِیلَ الشُّکرِ، الْمُحْسِنُ الْمُجْمِلُ ذُو الطَّوْلِ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، إِلَیک الْمَصِیرُ. ▪️که تویی مُنعم مواهب بزرگ، بخشنده نعمت‌های عظیم، قبول کننده سپاس ناچیز، و پذیرنده شکر اندک، نیکوکار خوشرفتار، و بخشنده فراوان، خدایی جز تو نیست، و بازگشت همگان به سوی توست. @mohamad_hosein_tabatabaei
نگذارید انقلاب به دست نااهلان و ما محرمان بیفتد.