eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵ آذر ۱۴۰۳
◾️فاطمه، اسم مستأثر◾️ ☑️قال الامام العسکری علیه‌السلام: «نَحْنُ حُجَجُ الله عَلی خَلقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطمة حُجَّةالله عَلَینا». ▪️حقیقت سرّی فاطمی، اسم مستأثره‌ی ذات غیبی است که برای احدی آشکار نشده و در بطون محض است؛ «اللّهمَّ إنّي أسئَلُکَ بِاسمِکَ الّذی خَلَقتَهُ مِن کُلِّکَ فَاستَقَرَّ فِیکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ إلي شَيءٍ أبَداً». (صحیفه مهدویه، زیارت ندبه) ▪️حجت، تقدم عِلّی و رتبی بر خلق دارد. امام حجت بر مطلق خلایق است لذا مرتبه‌ی امر که فوق خلق است، حجت بر خلق است و آن مقام واحدیت است که «خلق اول» مظهر آن می‌باشد. یعنی اولین تعیّن خلقی که جامع خلایق است، ظهور مرتبه‌ی قابلی واحدیت، اعنی اعیان ثابته در خارج از ذات می‌باشد. لذا مقام واحدیت، حجت بر خلایق است و آن ولایت مطلقه می‌باشد و چون مرتبه‌ی واحدیت، تعین اول مقام احدیت الجمع است و حجت و دلیل بر آن می‌باشد، لذا مقام احدیت، حجت بر حجت خلایق و برزخ البرازخ می‌باشد. ▪️مقام احدیت، آن اسم مکنون و مخزون مستقر در ذات است که ممسوس فی ذات الله بوده و مستأثره‌ی حق می‌باشد و ابدا به همان صورت احدی، برای احدی آشکار و معلوم نشده و نخواهد شد؛ «أنا مَعنِی الَّذی لا یَقع عَلَیهِ إسمٌ وَ لا شبهٌ» (خطبه البیان) ▪️و چون جمیع اسماء حسنای الهی از اسم جامع و امّهات اسماء تا اسماء جزئی، ظهورات این کلمه‌ی تامّه‌ی طیّبه هستند، و او بر همه‌ی اسماء و اعیان سیادت و امومت دارد، لذا به امّ ابیها از لسان نبوی نامیده شد. ▪️باطن و سرّ مستودع ولایت مطلقه، حقیقت احدی فاطمی است. «فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِكَ وَ بَضْعَةِ لَحْمِهِ وَ صَمِيمِ قَلْبِهِ وَ فِلْذَةِ كَبِدِهِ» (بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۱۹۹) «لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ» (مصباح‌ المجتهد، ص ۷۱۱). از باطن عصمت آن محبوبه‌ی ذات، انوار ائمه‌ی محمدی خارج گردیده است: «وَ سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّهِ» لذا او امّ‌الائمه یعنی حامل انوار ولوی است و حجت ذات بر صاحبان ولایت مطلقه و ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام می‌باشد. او امام الائمه و امامان معصوم مأمومین او هستند. لاجرم فاطمه امام‌آفرین شد و امامت از او آشکار شد. ▪️فاطمه، ذات نماست. و چون اسم مستأثره‌ی ذات است، جز حضرات ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام همه‌ی موجودات از عرش تا فرش از ادراک کنه حقیقت فاطمه عاجز و بریده شده‌اند. فلذا فقط این انوار امامت قابلیت زیارت او را دارند. و تنها ولایت مطلقه‌ی کلیه، کفو اوست. از این رو هم قدر و هم قبرش مجهول است، مگر برای امام اعنی انسان کامل‌. ▪️وَ هی «لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيم، أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا» (دخان/ ۳،۴،۵). امر حکیم آن سرّ مستودعی است که در متن جان فاطمی به ودیعه گذاشته شده است و آن ولایت کلیه‌ی شمسیه است که به یَد اراده‌ی فاطمی بسط وجودی پیدا می‌کند، و از آن مقام مجمل احدی قرآنی، صورت تفصیلی فرقانی می‌یابد؛ «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ». ▪️تنزل قرآن در صدر محمدی صلی الله علیه و آله است و صدر محمدی، اسم مکنون و مخزون و مستتر و مقنع بالسّرّ فاطمی است که ولایت تامه، تفصیل اوست و ولایت نیز مبدأ اسماء الله است و همه‌ی اعیان ثابته و خارجه، مظاهر این اسماء هستند. پس دریاب سرّ حدیث قدسی را که جابر بن عبدالله انصاری از حضرت رسول‌الله صلی الله علیه و آله نقل کرده است که خداوند تعالی فرمود: «يا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما». اعنی نبوت مطلقه‌ی ختمیه، ظهور ولایت مطلقه است و ولایت کلیه، ظهور احدی فاطمی است و افلاک که عالم خلق است، تجلی و ظهور نبوت است. ▪️فیض حق به دست فاطمه سلام‌الله علیها به ولایت و از ولایت به نبوت و از نبوت به خلایق می‌رسد؛ «سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّه وَ أَرْخَيْتَ دُونَهَا حِجَابَ النُّبُوَّة». (بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۱۹۹) مفـتقرا مـتاب رو از در او بـه هـیچ سو ز آنکه مس وجود را فضه‌ی او طلا کند ◾️علی،نقطه آغاز وجود ص ۲۸۵، نکته ۱۰۷ ۱۳۹۰ هجری شمسی◾️
۶ آذر ۱۴۰۳
▪️«فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ» (توبه/۱۰۵). خدا ناظر بر اعمال ماست. «أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ» (علق/۱۴) اصلا یکی از اسماء حق متعال خبیر است. خبیر یعنی «فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ» به این معنی که او به کوچکترین اعمال و خطورات ذهنی ما آگاه است. علاوه بر خداوند متعال رسول او یعنی امام زمان او نیز آگاه هست. علاه بر این، مؤمنین که همین اولیاء الهی هستند نیز آگاهند. اولیاء الهی کسانی هستند که تور پهن کرده‌اند و ناظر هستند. اگر ببینند نفس کسی هنوز رو به سوی عقلانیت دارد خوشحال می‌شوند. این نفس «تَسُرُّ النَّاظِرِينَ» است که ائمه سلام الله علیهم و اولیاء الهی با نگریستن به آن مسرور می‌شوند. نفسی که این‌گونه است امید به ذبح کردن و نجات دادنش وجود دارد. در مسلخ عشق جز نکو را نشکند روبه صفتان زشت‌خو را نکشند ▪️لذا در کربلا می‌بینیم که جناب حر که نفسش رو به سوی عقل دارد، ذبح می‌شود. وقتی که امام حسین علیه السلام هنگام نماز خواندن به حر می‌گوید که تو با سپاه خود نماز بخوان و من با سپاه خودم، جناب حر که هنوز نفسش رو به سوی عقل کل دارد با اباعبدالله نماز می‌خواند. این نشان می‌دهد که این نفس مستعد ذبح شدن است. لذا در کربلا وقتی امام حسین علیه السلام حر را می‌دیدند مسرور می‌شدند چون این نفس تَسُرُّ النَّاظِرِينَ است. اولیاء خدا همین‌ گونه هستند. وقتی کسی که نفس مستعدی دارد پیش ولی خدا می‌رود، ولی خدا از دیدن نفسی که قابلیت ذبح شدن دارد خوشحال می‌شود و ذبحش می‌کند. ولی خدا ذابحی است که وقتی شما را ذبح می‌کند اصلا متوجه آن نمی‌شوید. لذا یکی از راه‌های کشتن نفس آن است که انسان خودش را به یک پیر برساند. شکل اتم آن شرکت در مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام است. اولیاء الهی مقید هستند و جلوه‌ای از جلوات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌باشند. گر دست نمی‌دهد وصالش دست من و دامن خیالش ▪️ما که توفیق نداریم خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برسیم، خدمت دوستان حضرت می‌رسیم. وقتی شما در کنار پیر نشستید؛ آن پیر به وجود و نور خودش تو را ذبح می‌کند. دست به باطنت می‌کشد و اصلاحت می‌کند. وقتی خدمت حاج آقای دولابی می‌رسیدیم می‌فرمود وقتی شما وارد جلسه می‌شوید من نفس شما را ورق می‌زنم و به وفق نفس شما حرف می‌زنم. ولیّ خدا مثل آب کر است و نجاسات اگر در معرض آب کر قرار بگیرد پاک می‌شود. او نیز طاهر است و طهارت می‌بخشد.
۶ آذر ۱۴۰۳
▪️این طایفه [راسخون در علم] مردمی هستند که به پروردگار خود ایمان آورده، و بر ایمان خود استواری به خرج دادند. ▪️در نتیجه خدای سبحان هم هدایتشان کرد و عقولشان را تکمیل فرمود و نتیجهٔ کمالِ عقلشان این شد که سخنی جز با داشتن علم نگویند، و عملی جز با علم به صحت آن، انجام ندهند. ▪️به همین جهت خدای عزوجل ایشان را راسخین در علم نامید و به کنیهٔ «اولوالالباب» یاد کرد. ◾️ (تفسیر المیزان، ج۳، ص۴۸)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
۶ آذر ۱۴۰۳
▪️اَشهدُ اَنَّ فاطمةَ بنتَ رسولِ الله عِصمةُ اللهِ الکبری و حجةُ اللهِ علی الحُجَج. @mohamad_hosein_tabatabaei
۱۸ آذر ۱۴۰۳
🏴 آجرک الله یا بقیة الله... ▪️شهادت جانگداز یگانه بانوی دو عالم، ام الأئمه، حضرت فاطمة الزهرا سلام الله علیها را به محضر حضرت حجة ابن الحسن ارواحنا فداه، و یکایک شیعیان و محبان آل الله تسلیت عرض می‌کنیم. 🏴🏴🏴 ▪️صَلَواتُ اللهِ و مَلائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و‌ سَمائِهِ‌ علَی الجوهَرةِ القُدسیَّة في تعیُّنِ الإنسیّة، صُورةِ النَّفسِ الکُلیّةِ، جوادِ العالَمِ العَقلیّةِ، بِضعَةِ الحَقیقَةِ النَّبویّةِ، مَطلَع الأنوارِ العَلویّةِ، عَینِ عُیونِ الأسرارِ الفاطمیّة، النّاجیةِ المُنجیّةِ لِمُحبّیها عَن النّار، ثَمَرة شَجَرة الیَقین، سَیِّدَة نِساء العالَمین، المَعرُوفَة بالقَدْر، المَجهُولةِ بِالْقَبرِ، قُرّةِ عَین الرَّسولِ، الزَّهراءِ البَتول، مَحبُوبة ذات الغِیبیة، سِرِّ الحَقیقَة المُحمدیة، روح الوِلایَة المُرتَضویة، اُسوة الخلافة المَهدویة، اُمّ الأئمة الهاشمیة، بَقيّة النُبُوة، شَمسُ الرِّسالَة، مَعدن العِصمَة وَ الحِکمَة، شَفیعة کُبری یَوم‌ القِیامة، فاطِمة بِنت رَسُول الله صلواة الله علیها 🏴🏴🏴@mohamad_hosein_tabatabaei
۱۸ آذر ۱۴۰۳
🏴 🏴 ۱ «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» 🏴 اسوه ی حسنه‌ای که در باطن و حقیقت رسول الله مستکن و مستقر است، حقیقت عصمت کبرای فاطمی می‌باشد. حقائق، اسوه ی رقائق‌اند و مقام احدی فاطمی دارای رتبه ی امومت و مرجعیت اولی بوده و حجت بر حجج الهیه است. بدین وجه حضرت رسول ختمی صلی الله علیه و آله، آن ناموس و محبوبه ی ذات اقدس غیب الغیوبی را امّ ابیها خطاب فرمود؛ «سَلَلْتَ مِنْها اَنْوارَ الْاَئِمَّةِ» ؛ حقیقت ولایت ائمه ی اطهار، تجلّی نور سیاه ذات، اعنی نور فاطمی می‌باشد که این حجج تامّه ی الهی و دلایل اراده ی ذات ربوبی در متن جان او مندرج‌اند و او اصل و معدن آنها می‌باشد. با اشاره به این جایگاه، حضرت صاحب الأمر روحی فداه فرموده است: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» و چون آن صدیقه ی طاهره، امّ الکتاب وجود و صاحب مقام محمود و تنها امّ ابیهای عالم وجود است، مرجع حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در قبض و بسط و مصائب و شدائد بوده است. 🏴 در واقعه‌ی حدیث شریف کساء، چون بر حضرت رسول ضُعف غلبه کرد به حضرت فاطمه سلام الله علیها پناهنده شد و شاید ضُعف مقام تدلّی و فقر محض باشد و آن سرّ امامت است که هر زمان این تدلّی و ضعف و فقر در نهایت غلبه ممکنه بر ائمه علیهم السلام غالب می‌شد، می‌یافتند که به سرّ امامت نائل گشته‌اند. افتقار ممکن، مفتاح جود واجب است و چون فقر امام اتمّ فقر ممکن و نهایت بی منتهای آن است، سبب جود اتمّ واجب می‌شود و بساط کثرات گسترانیده می‌شود. حاصل این ضُعف و فقر، ظهور ولایت مطلقه با جمیع شئونش تحت قبای احدی فاطمی است لذا حضرت رسول با توجه به این مقام و حصول فقر محض که فخر ممکن است، به کهف و لواء عصمت ذات فاطمی وارد شد و چون در این عبای عزّت پوشیده شد، بدر امامت در سیمای شان به تمامه و کماله تلألؤ نمود که فاطمه امام آفرین است پس حضرت سیده عالمیان و آدمیان فرمود: «اُعیذُک بِاللهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ» 🏴 الله، اسم جامعی است که تحت او همه‌ی اسمای حسنای الهی مستجمع است لذا حضرت فاطمه که مظهر احدیت الجمع است، جناب ختمی مرتبت را از این فقر محض به پناه اسم جامع که تجلّی اسماء و تعین ذات و موطن تقدیر و هدایت الهی است رساند... ، ص ۱۵۴
۱۸ آذر ۱۴۰۳
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #شرحی_بر_حدیث_کساء 🏴 ۱ #اسرار_فاطمی «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»
🏴 🏴 ۲ 🏴 فرات کوفی ذیل آیه ی «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» در تفسیرش از محمد بن القاسم بن عبید معنعنا و او از امام صادق علیه السلام حدیث کرده است که انّه قال: «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ، اَللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ اَلْقَدْرُ اَللهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ اَلْقَدْرِ... » 🏴 ضُعف، ناشی از این فقر محض است که در این حال که مقام تفرید و تجرید مطلق است، از حضرت ختمی مرتبت به حکم «أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها» و تجلّی ذات غیبی بر ذات احدی محمدی صلی الله علیه و آله خلعت هستی و توابع آن خلع گردیده و او عین فقر شده است. «وَ إذَا تَمَّ الفَقْرُ فَهُوَ اللهُ» نهایت فقر غنی است زیرا که «الشَّيْءُ إِذَا جَاوَزَ حَدَّهُ انْعَكَسَ ضِدَّهُ». فرد باشی چو جفت گردی تو همه باشی چو هیچ گردی تو 🏴 و این سخن، سرّ «وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ» است. یعنی چون تو را محتاج محض یافتیم و بلکه عدم صرف شدی و احتیاجت نیز برخاست و در وجودت از خودت هیچ نماند و همه الله شد، پس غنی شدی که حق سبحانه غنای محض است و در هیچ چیز به هیچ چیز محتاج نیست. 🏴 و چون حضرت رسول در این مقام بحت بر حضرت فاطمه وارد شد و سلام داد، آن حوراء انسیه و جوهر قدسیه در جواب، فقط «علیک السلام» گفت، بدون بیان کنیه و القاب رسول! اعنی در ادب تامّ و اتمّ حفظ مراتب فرمود که آنجا القاب و اسماء را راه نیست و جواب سلام بر اساس وجوب تشریعی و حضور در رتبه ی ظاهری داده شد ورنه آنجا سلام نیز راه ندارد. اما چون حضرت رسول داخل در کساء یمانی شد، حضرت فاطمه کبری سلام الله علیها به پدر سلام با لقب آن جناب داد: «اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ». 🏴 پس بدان که پناهگاه و حرم امن و حصن حصین معصومین در وقایع و احوالات گوناگون، کهف فاطمی است که هر شیئی در پناه اصل خود است. بدین امومت و اصالت اهل بیت علیهم السلام که متجلی در خمسه ی طیبه هستند، در پوشش کساء یمانی اویند؛ «فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ». امنیت فرزند وقتی است که در کنف حمایت مادرش باشد لذا محمد و آله تحت لواء امّ ابیها و من دونهم تحت لواء محمد و آله صلوات الله علیهم... ، ص ۱۵۴
۱۸ آذر ۱۴۰۳
▪️در کتب و رسائل ارباب سیر و سلوک مثل تحفة الملوک سید بحرالعلوم و غیرها، احوالی از خودشان در اثناء سیر و سلوک خبر می دهند، مثلا در همین تحفه فرماید: ▪️"از جمله آثار، به صدا درآمدن قلب است و در مبادی، آوازی مانند آواز کبوتر و قمری از او ظاهر شود و...". و هم‌چنین دیگران حکایاتی از خود دارند. ▪️غرضم این است که آگاهی بدین گونه احوال، رهزنت نشود که باید به همان کیفیت برای تو هم پیش آید. چه اینکه برای هر شخص به وفقِ اقتضای استعداد و ترکیب ِمزاج و قابلیت او در اثنای سیر و سلوک، وارداتی روی می‌آورد. ▪️همان‌طور که چهره‌ها و لهجه‌ها مختلفند، استعدادها نیز مختلفند و مطابق اختلاف استعداد، واردات قلبی نیز گوناگون‌اند. (هزار و یک نکته، نکته ۸۸۰) @mohamad_hosein_tabatabaei
۱۸ آذر ۱۴۰۳
▪️شاید اگر آدمی‌زاد نمی‌شکست، هرگز نمی‌دانست تنها خدا او را حتی با تکه‌های شکسته‌اش، دوست دارد و در آغوش می‌فشارد... ▪️و شاید به‌همین دلیل بزرگان گفته‌اند: "شکست، مقدمه پیروزی است".
۱۸ آذر ۱۴۰۳