🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●پيشوايان دين از زمان پيغمبر اكرم و زمان ائمه اطهار دستور اكيد و بليغ دادهاند كه بايد نام حسين بن على زنده بماند، بايد مصيبت حسين بن على هر سال تجديد بشود، چرا؟ بحث در اين «چرا» است. اين چه دستورى است در اسلام؟ چرا اين همه ائمه دين به اين موضوع اهتمام داشتند؟ چرا براى زيارت حسين بن على اين همه اهتمام و ترغيب است، اين همه تشويق است؟ ما بايد به اين «چرا» دقت كنيم.
■●ممكن است كسى بگويد: «اين براى اين است كه تسلى خاطرى براى حضرت زهرا باشد.» آيا اين حرف مسخره نيست كه بعد از هزار و چهار صد سال، هنوز حضرت زهرا احتياج به تسليت داشته باشد؟ در صورتى كه به نصّ خود امام حسين و به حكم ضرورت دين، بعد از شهادت امام حسين ديگر امام حسين و حضرت زهرا نزد يكديگر هستند. اين چه حرفى است؟! مگر حضرت زهرا بچه است كه بعد از هزار و چهار صد سال هنوز هم دائماً به سر خودش بزند، گريه كند، بعد ما برويم به ايشان سرسلامتى بدهيم! اين حرفها دين را خراب مىكند.
■●حسين مكتب عملى در اسلام تأسيس كرد. حسين عليه السلام نمونه عملى قيامهاى اصلاحى است. خواستند مكتب حسين زنده بماند، خواستند حسين سالى يك بار با آن نداهاى شيرين و عالى و حماسه انگيزش ظهور پيدا كند، فرياد كند: «أَ لا تَرَوْنَ إلى الْحَقَّ لا يُعْمَلُ بِهِ وَ الْباطِلَ لا يُتَناهى عَنْهُ لِيَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فى لِقاءِ اللَّهِ مُحِقّاً» خواستند «الْمَوْتُ اوْلى مِنْ رُكوبِ الْعارِ» (مرگ از زندگى ننگين بهتر است) براى هميشه زنده بماند. خواستند «لا ارَى الْمَوْتَ الّا سَعادَةً وَ الْحَياةَ مَعَ الظّالِمينَ الّا بَرَماً» براى هميشه زنده بماند. زندگى با ستمكاران براى من خستگىآور است؛ مرگ در نظر من جز سعادت چيزى نيست. خواستند آن جملههاى ديگر حسين: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جِيدِ الْفَتاةِ» زنده بماند، «هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» زنده بماند.
■●استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج ۱ ص ۷۸●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●در دهه ی اوّل محرّم تجلّی امام حسین علیه السّلام عالم را عوض میکند. در شب تاسوعا و عاشورا اگر کسی چشم باطنش بینا باشد، میبیند که هر مؤمن و کافری در عالَم محزون است. وقتی صاحب خلقت محزون میشود، مخلوقات غمناک نشوند؟ آیا ممکن است همهی شیعیان مضطرب باشند و دیگران محزون نشوند؟ اهل دنیا هم در این ایام در امر دنیایشان به زحمت میافتند و در اثر آن محزون میشوند.
■●تجلّی امام حسین علیه السّلام همدوش تجلّی خداست.
■●امام حسین علیه السّلام تجلّی خداست. در حدیث هست که کسی که آن حضرت را با معرفت زیارت کند (و یا در روز عرفه زیارت کند)، یُخالِطُهُ اللهُ بِنَفسِهِ: خداوند بنفسه با آن زائر مخلوط میشود. این عبارت را هیچ یک از علما جرأت نکرده است باز کند و تشریح نماید.
■●امام حسین علیه السّلام مجرا و نهری بین خدا و خلق است. هر کس محاذی او شود، او را به بالا میبرد. وقتی با امام حسین علیه السّلام کارت اصلاح شد، عبادتت هم تمام شد، دنیا هم تمام شد و به جای اصلی خودت رفتهای.
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل #دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 254-253 بقره قسمت سوم
بخش پنجم
● قول خدا در تكوينيات عبارت است از خود موجودات تكوينى
اين همان معنائى است كه گفتيم از تدبر در كلام خدا به دست مى آيد حال هر يك از دو مورد تكوينيات و غير تكوينيات را توضيح داده و مى گوئيم : اما قول خدا در مورد تكوينيات عبارت شد از خود آن موجود تكوينى ، كه خدا ايجادش كرد، پس موجودات عالم در عين اينكه مخلوق خدايند قول خدا هم هستند، براى اينكه خاصيت قول در آنها هست ،
خاصيت قول اين است كه غير مرا به آنچه در قلب من است آگاه مى سازد، مخلوقات خدا هم با خلقت و وجود خود بر خواست خدا دلالت مى كنند، و اين پر واضح است كه به حكم دو آيه سوره يس و مريم ، وقتى خدا چيزى را اراده مى كند و مى فرمايد موجود شو حتى كلمه ((باش )) هم بين خدا و آن چيز واسطه نيست ، و غير از وجود خود آن چيز هيچ امر ديگرى دست اندر كار نيست ، پس هستى آن چيز، بعينه ، قول خدا و باش خدا است ، پس قول خدا در تكوينيات عين همان خلقت و ايجاد است ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 484
كه آن نيز عين وجود است ، و وجود هم عين آن چيز است
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●اهمیت مجالس روضه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در سیره و بیان آیتالله بهجت قدسسره●■
■●پایبندیاش به روضه تعجببرانگیز بود. در حال مریضی هم اصرار داشت که این مجلس باید برقرار باشد. تا خودش به مجلس روضه نمیرفت، آرام نمیگرفت؛ مگر آنکه پسرش را به نیابت از خود میفرستاد.
■●سالهایی که مجلس را در منزل برگزار میکرد، بسیاری از کارها را خودش انجام میداد و هنگام روضه، کنار در مینشست و به کسانی که وارد میشدند، احترام میگذاشت و جلوی پای کسانی که وارد مجلس میشدند، میایستاد؛ چون به مجلس امام حسین علیهالسلام مشرف میشدند، عزیز بودند.
■●بر جزئیات کارها نیز نظارت میکرد؛ حتی بر چایدادن و خوشآمدگویی به عزاداران. این پیگیری و توجه و تواضع را از استادان بزرگ خود آموخته بود.
■●میفرمود:
استاد بزرگ ما، مرحوم غروی کمپانی که از لحاظ علمی در سطح بالایی بود، در مجالس روضۀ اباعبدالله علیهالسلام پای سماور مینشست و چای میداد.
■●برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص٢٢●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۱●■ ■انَّ الْحُسين مِصباحُالْه
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۲●■
■کلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا■
■اين جملهی معروف را همه بسیار شنیدهایم.
■همهی روزها عاشوراست و همهی سرزمینها کربلاست. همین زیارت عاشورای اباعبدالله الحسین علیه السّلام را که علقمه از امام باقر علیه السّلام نقل کرده است؛ سؤال مىکند هر وقت خواستم امام حسين عليه السّلام را زيارت كنم، چه در حرم آن حضرت، چه در شهر و دیار خودم، هر زمان خواستم آن حضرت را زیارت کنم، چگونه زیارت کنم؟ به من بیاموزید. امام باقر علیه السّلام این زیارت عاشورا را به او یاد دادند.
■شما میدانید در زیارت عاشورا؛ عبارات، عباراتی است که روز عاشورا باید گفت.
■انَّ هذا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَهذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِياد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ■
■فرمودند این زیارت را هر روز، هر جا، خواستی بخوانی، بخوان. یعنی هر روز می توانی بگویی:
■انَّ هذا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ■
■یعنی همین امروز، همهی روزها عاشوراست، همهی عرصههای زندگی کربلاست.
■عاشورا و کربلا، حسین میخواهد. برای اینکه انسان، حسینِ عاشورای عصر خودش و کربلای محیطِ خودش باشد، باید زانو بزند در مکتب اباعبدالله و از عاشورای حسینی درس حسینی زیستن را بیاموزد.
■بنابراین داستان عاشورا محدود به یک حادثهی زمانی در یک مقطع معیّن که فقط مطالعات تاریخی روی آن انجام شود و چگونگی وقوع این حادثه مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد، نیست.
■عاشورا همهی زمانها و کربلا همهی زمینها را بلعید. لذا هر یک از انسانها میتواند در عرصهی عاشورای عصر خودش و کربلای سرزمین خودش در عرصهی زندگی خودش، حسینی رفتار کردن را از این مکتب بیاموزد.
■نمونهی دیگری که میتوان به آن اشاره کرد که واقعهی عاشورا، واقعهی تاریخی گذشته نیست، زیارت وارث است. زیارت وارث، زیارت بسیار مهم، ارزشمند و پر محتوایی است. در زیارت وارث عباراتی داریم که نشان میدهد بر کلِّ تاریخ بشری یک قانون حکومت میکند.
■در زیارت وارث، امام حسین علیه السّلام را وارث آدم صفوة الله، وارث نوح نبی الله، وارث ابراهيم خليل الله، وارث موسی كليم الله، وارث عيسی روح الله، وارث پیغمبر اکرم حبیب الله میداند و این نشان میدهد آنگونه که امام حسین علیه السّلام رفتار کرد، در واقع الگویی برای رفتار در همه عرصههای تاریخی است. یعنی روح عمل همهی انبیاء و اولیاء الهی در حرکت اباعبدالله الحسین علیه السّلام حضور دارد.
■از زیارت ناحیه مقدّسه کمتر بهره بردهایم، بیشتر زیارت وارث و زیارت عاشورا را استفاده کردهایم، ولی زیارت ناحیه مقدّسه، زیارت بسیار عظیم و پر محتوایی است که از خدمت حضرت ولیِّعصر ارواحنافداه روایت شده است. یعنی امام زمان علیه السّلام در قالب این زیارت، جدِّ بزرگوارشان را زیارت میکنند. در صدر این زیارت خیلی مفصّلتر، وارث اسماعیل ذبیح الله، وارث بسیاری از انبیاء دیگر غیر از انبیاء اولوالعزم هم نقل شده است.
■این نشان میدهد که جریان تاریخ، یک جریان قانونمندی است و یک قانون واحدی بر جریان تاریخ حاکمیّت دارد. بنابراین اباعبدالله الحسین علیه السّلام تبلور حرکت همهی انبیاء در مقاطع مختلف تاریخ بشریّت است. به بیان دیگر، واقعهی عاشورا تجسّم جامع و کامل و تمام عیار اسلام است.
#ادامه_دارد....
■●«استاد مهدی طیّب»
#درسهایی_از_مکتب_عاشورا●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■ذهن آنجا که به خود می نگرد، عین است و هنگامی که به غیر خود می اندیشد، ذهن است. ذهن همواره خود را عین می بیند ولی همیشه ذهن باقی می ماند.
■ذهن همواره در جستجوی چیزی است که عین خوانده می شود. تمایل #ذهن به عین آنچنان است که حتی خود را نیز به عنوان یک عین مطرح می سازد ولی ذهن بودن خود را همیشه حفظ می کند. ذهن به حکم اینکه ذهن بودن خود را هرگز از دست نمی دهد و به آنچه فاصله میان ذهن و عین خوانده می شود، آگاهی دارد، از آزادی برخوردار است و همواره گزینش می کند.
■ذهن هنگامی #آزادی اش را از دست می دهد که فاصله و تفاوت میان خود و غیرخودش را فراموش کند و به واسطه همین فراموشی در خود فرو می ماند و منجمد می گردد.
■●غلامحسین ابراهیمی دینانی - کتاب «اختیار در ضرورت هستی»●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●روز سوّم ماه محرّم و مراقبه آن●■
■●روز سوّم ماه محرّم بنابر آنچه در روایات آمده، روزی است که حضرت یوسف سلام الله علیه از زندانی که به جرم پاکدامنی و عفاف به آن زندان محکوم شده بود، آزاد شد. بنابراین روز آزادی است.
■●انشاءالله آن یوسف درون ما هم، آن حقیقت باطنی ما هم، که در زندان شهوت و غضب، در زندان وهم و خیال، در زندان نفس و شیطان و هوی و دنیا اسیر است، از این زندان آزاد شود.
■●به شکرانهی این نعمت آزادیِ پیامبر خدا، از زندانِ ملحدان و کافران و مشرکان و بتپرستان و دنیاپرستان و هوس پرستان، روزه این روز مستحب است.
■●پیشتر گفتیم که روزه دهه اوّل محرّم و حتّی بنا به برخی روایات روزه تمام ماه محرّم مستحب است، البته به جز روز عاشورا و یا بر اساس برخی روایات روز تاسوعا.
■●چرا که بنی امیّه به شکرانه پیروزی بر اباعبدالله الحسین علیه السّلام، روز عاشورا یا روز تاسوعا و عاشورا هر دو روز را روزه میگرفتند. پس بهتر است این دو روز یا لااقل روز عاشورا را روزه نگرفت، ولی از خوردن و آشامیدن امساک کرد تا زمان عصر، و آنگاه چیزی میل کرد که روزه نباشد.
■●روزه این روز آثار بسیار ارزشمندی هم دارد، بنا بر آنچه که در روایات آمده است، کسی که این روز را روزه بگیرد، خداوند کارهای دشوار و مشکل را بر او آسان میکند و اگر گرفتار اندوه و غم باشد، خدا غم و حزن او را بر طرف میکند و بنابر حدیث منسوب به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، کسی که این روز را روزه بدارد، خدای متعال دعای او را مستجاب میکند.
■●استاد مهدی طیّب ۸۹/۰۹/۱۸●■
#مراقبات_ماه_محرم
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●روز سوّم ماه محرّم و مراقبه آن●■ ■●روز سوّم ماه محرّم ب
پست دیروز که جا مانده بود
ضرورت دیروز رو دیگه نداره به خاطر روزه اش ، ولی خواندنش خالی از لطف نیست
به بزرگواری خودتون عفو بفرمائید تا سوم امام( ۱۳ محرم) واقعا هم از نظر وقت مشکل دارم وهم تنظیم آن ✋
■●درس حسن ظن به خدا و کارهای خداوند:●■
■درس دیگری که در عرصهی عرفان و اخلاق از #مکتب_عاشورا میتوان آموخت، درس حُسن ظنّ و حُسن تعبیر نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■یکی از ویژگیهای عارفان راستین، حُسن ظنّ به خدای متعال و به مقدّرات و کارهای حضرت حق است. از دیدگاه عارف، عالم جلوهگاه حُسن الهی است و موجودات، همچون آینههایی در تالار آینهی عالمند که جلوههای حُسن و جمال الهی در آنها نمودار است.
■امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام در تعبیر زیبایی میفرمایند: اَلحَمدُللهِ المُتِجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ: حمد خدایی را که در صورت و قالب خلق، بر خلایق خویش تجلّی نمود.
■معشوقه یکی است لیک بنهاده به پیش
از بهر نظاره صد هزار آینه پیش
در هر یـک از آن آینـهها بنمـوده
بر قدر ثقالت و صفا صورت خویش
■خداوند در قرآن کریم میفرماید: اَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ: به هر طرف که رو کنید، وجه الهی آنجاست .
■حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرمایند:
ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ:
به هیچ چیز نظر نینداختم مگر آن که خدا را پیش از آن، پس از آن، همراه آن و درون آن مشاهده کردم.
#به_تعبیر_زیبای_باباطاهر:
●به دریـا بنـگرم دریـا تـه وینـم
●به صحرا بنگرم صحـرا تـه وینـم
●به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
●نشـان از قـامت رعنـا تـه وینـم
■به همین خاطر است که عارف در همه چیز جلوهی حُسن و جمال معشوق ازلی را میبیند و به او عشق میورزد.
#به_تعبیر_زیبای_سعدی:
●به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
●عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
■اين نگرش سبب میشود که عارف، نگاهی زیبابین به عالم پیدا کند.
#به_تعبیر_زیبای_حافظ_شیرازی:
●منم که شهرهی شهرم به عشق ورزیدن
●منم که دیـده نیـالودهام به بد دیدن
■از سوی دیگر هر چه در عالم ایجاد میشود، فی الحقیقه فعل الهی است و خدا نیز غنیّ و قدیر، علیم و حکیم، جواد و کریم و عطوف و رحیم است. از چنین فاعلی جز خیر صادر نخواهد شد. از خیّرِ محض جز نکویی ناید. لذا اَلخَیرُ فی ما وَقَعَ: خیر و مصلحت در آن چیزی است که واقع میشود.
■در حدیث قدسی است که خدای متعال میفرماید: عَبدِیَ المُؤمِنَ لا اَصرِفُهُ فی شََیءٍ اِلاّ جَعَلتُ لَهُ خَیراً: بندهی مؤمنم را در هیچ موقعیتی قرار نمیدهم و برای او هیچ حادثهای پیش نمیآورم مگر اینکه خیری در آن حادثه و موقعیّت برای او مقدّر کردهام.
■این باور عارف، منشأ حُسن تعبیر او میشود و لذا عارف هر چه پیش میآید را نیک و زیبا تعبیر میکند.
در تعبیری از حافظ شیرازی آمده است:
به دُرد و صاف تو را کار نیست دم درکش
که هر چه ساقی ما ریخت عین الطاف است
■عارف از بدبینی و منفیبافی و تعبیر سوء و یأسآفرین مبرّاست.
■منسوب به پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم است که فرمودند: اَکبَرُ الکَبائِرِ سوءُ الظَّنِّ بِاللهِ: بزرگترین گناه کبیره، سوء ظنّ به خدای متعال و بدبینی نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■بدبینی به چیزی که خدای متعال در جهان ایجاد میکند و وقایعی که در عالم و زندگی انسان پدید میآید، بزرگترین گناه کبیره است.
■در راستای همین نگاه عارفانه، #امام_حسین علیهالسّلام در پاسخ به طرمّاح بن عدی و یارانش که از #کوفه میآمدند و در بین راه با حضرت ملاقات کردند، به آنها فرمودند:
■اَما وَ اللهِ اِنّی َلاَرجوا اَن یَکونَ خیراً ما اَرادَ اللهُ بِنا قُتِلنا اَم ظَفَرنا: به خدا امید من اینگونه است که آنچه خدای متعال در رابطه با ما اراده فرموده است، به خیر و مصلحت ماست؛ خواه در این حرکت و نهضت به شهادت برسیم و کشته شویم و خواه در این مبارزه به پیروزی و موفّقیّت دست پیدا کنیم. آنچه که خدای متعال اراده فرموده است، خیر و مصلحت ما را در بر دارد."
#یاعلی
■●كتاب #كرشمه_حسن، نظری اجمالی بر جنبه های عارفانه نهضت عاشورا●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 254-253 بقره قسمت سوم
بخش ششم1⃣
● قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كلام خود فرشتگان با يكديگر چگونه است ؟
و اما در غير تكوينيات از قبيل سخن گفتن با يك انسان ، مثلا بايد دانست كه قول خدا عبارت است از ايجاد امرى كه باعث پديد آمدن علمى باطنى در انسان مى شود، علم به اينكه فلان مطلب چنين و چنان است ، حال يا به اينكه خداى تعالى صدايى در كنار جسمى ايجاد كند، و انسانى كه پهلوى آن جسم ايستاده ، مطلب را بشنود و بفهمد، و يا به نحوى ديگر كه مانه آن را درك مى كنيم ، و نه مى توانيم كيفيت تأثرش را در قلب پيامبر تصور نمائيم ، و نمى دانيم چگونه خداى تعالى به پيامبرى از پيامبران خود مى فهماند كه مثلا فلان مطلب چنين و چنان است ، اما اينقدر مى دانيم كه قول و كلام خدا با پيامبر خود، حقيقت معناى ((قول )) و ((كلام )) را دارد.
و همچنين در مورد قول خدا با ملائكه يا شيطان ، ليكن در خصوص اين دو مورد و شبيه آن اگر مشابهى داشته باشند، به خاطر اينكه وجودشان از سنخ وجود ما انسانها نيست ، يعنى حيوانى اجتماعى نيستند، و همانند ما از راه تحصيل علم ، تكامل تدريجى ندارند.
بايد قول معنائى ديگر داشته باشد، در ما انسانها قول عبارت بود از استخدام صوت يا اشاره به ضميمه قرار داد قبلى ، كه فطرت انسانى ما، و اينكه حيوانى اجتماعى هستيم آن را ايجاب مى كرد و اما ملائكه و جن و مشابه آن دو و بطورى كه از كلام خداى سبحان بر مى آيد چنين وجودى ندارند، پس قطعا سخن گفتن خدا با آنان طورى ديگر است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 254-253 بقره قسمت سوم بخش ششم1⃣ ● قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كل
آیات 254-253 بقره قسمت سوم
بخش ششم2⃣
● قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كلام خود فرشتگان با يكديگر چگونه است ؟
از اينجا روشن مى شود كه سخن گفتن خود فرشتگان با يكديگر، و خود شيطانها با يكديگر از راه استخدام صدا و استعمال لغت هائى در برابر معانى نيست و بنابراين وقتى يك فرشته مى خواهد با فرشته اى ديگر سخن بگويد و مقاصد خود را به او بفهماند، و يا شيطانى مى خواهد با شيطان ديگر سخن بگويد، اينطور نيست كه مانند ما، بدنى و سرى و در سر دهنى و در دهان زبانى داشته باشد، و آن زبان صدا را قطعه قطعه نموده ، از هر چند قطعه اش لفظى در برابر مقصد خود درست كند، و شنونده اى هم سرى و در سر سوراخى بنام گوش و داراى حس شنوايى و در پشت آن ، دستگاه انتقال صوت به مغز داشته باشد، تا سخنان گوينده را بشنود، و اين پر واضح است .
اما هر چه باشد بطور مسلم در بين اين دو نوع مخلوق ، حقيقت معناى سخن گفتن و سخن شنيدن هست ، و اثر قول و مخصوصا فهم ، معناى مقصود و ادراک آن را دارد، هر چند كه قولى چون قول ما ندارند، و همچنين بين خداى سبحان و بين ملائكه و شيطان قول هست ، اما نه چون ما، كه عبارت است از ايجاد صوت از طرف صاحب قول ، و شنيدن آن از طرف مقابل .
و همچنين قولى كه احيانا به پاره اى از حيوانات بى زبان نسبت داده شده ، و از آن جمله قرآن كريم درباره مورچه زمان حضرت سليمان فرموده است : ((قالت نمله يا ايها النمل ادخلوا مساكنكم )) مورچه اى بانگ زد: اى مورچگان به سوراخهاى خود برويد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 485
و نيز درباره هدهد سليمان (عليه السلام ) مى فرمايد: ((فقال احطت بما لم تحط به و جئتك من سبا بنبا)) يقين گفت : من به چيزى دست يافتم كه تو هرگز از آن خبرندارى ، و من از شهر سباء خبرى يقينى آورده ام .
و نيز درباره وحيى كه خود خدا به بعضى از جانداران بى زبان كرده مى فرمايد: ((واوحى ربك الى النحل ان اتخذى من الجبال بيوتا و من الشجر و مما يعرشون )) پروردگارت به زنبور عسل وحى كرد كه از سوراخ كوهها و سقف خانه هايى كه مردم مى سازند و از شكاف درختان براى خود خانه ها بسازيد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei