کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●روز سوّم ماه محرّم و مراقبه آن●■ ■●روز سوّم ماه محرّم ب
پست دیروز که جا مانده بود
ضرورت دیروز رو دیگه نداره به خاطر روزه اش ، ولی خواندنش خالی از لطف نیست
به بزرگواری خودتون عفو بفرمائید تا سوم امام( ۱۳ محرم) واقعا هم از نظر وقت مشکل دارم وهم تنظیم آن ✋
■●درس حسن ظن به خدا و کارهای خداوند:●■
■درس دیگری که در عرصهی عرفان و اخلاق از #مکتب_عاشورا میتوان آموخت، درس حُسن ظنّ و حُسن تعبیر نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■یکی از ویژگیهای عارفان راستین، حُسن ظنّ به خدای متعال و به مقدّرات و کارهای حضرت حق است. از دیدگاه عارف، عالم جلوهگاه حُسن الهی است و موجودات، همچون آینههایی در تالار آینهی عالمند که جلوههای حُسن و جمال الهی در آنها نمودار است.
■امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام در تعبیر زیبایی میفرمایند: اَلحَمدُللهِ المُتِجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ: حمد خدایی را که در صورت و قالب خلق، بر خلایق خویش تجلّی نمود.
■معشوقه یکی است لیک بنهاده به پیش
از بهر نظاره صد هزار آینه پیش
در هر یـک از آن آینـهها بنمـوده
بر قدر ثقالت و صفا صورت خویش
■خداوند در قرآن کریم میفرماید: اَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ: به هر طرف که رو کنید، وجه الهی آنجاست .
■حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرمایند:
ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ:
به هیچ چیز نظر نینداختم مگر آن که خدا را پیش از آن، پس از آن، همراه آن و درون آن مشاهده کردم.
#به_تعبیر_زیبای_باباطاهر:
●به دریـا بنـگرم دریـا تـه وینـم
●به صحرا بنگرم صحـرا تـه وینـم
●به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
●نشـان از قـامت رعنـا تـه وینـم
■به همین خاطر است که عارف در همه چیز جلوهی حُسن و جمال معشوق ازلی را میبیند و به او عشق میورزد.
#به_تعبیر_زیبای_سعدی:
●به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
●عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
■اين نگرش سبب میشود که عارف، نگاهی زیبابین به عالم پیدا کند.
#به_تعبیر_زیبای_حافظ_شیرازی:
●منم که شهرهی شهرم به عشق ورزیدن
●منم که دیـده نیـالودهام به بد دیدن
■از سوی دیگر هر چه در عالم ایجاد میشود، فی الحقیقه فعل الهی است و خدا نیز غنیّ و قدیر، علیم و حکیم، جواد و کریم و عطوف و رحیم است. از چنین فاعلی جز خیر صادر نخواهد شد. از خیّرِ محض جز نکویی ناید. لذا اَلخَیرُ فی ما وَقَعَ: خیر و مصلحت در آن چیزی است که واقع میشود.
■در حدیث قدسی است که خدای متعال میفرماید: عَبدِیَ المُؤمِنَ لا اَصرِفُهُ فی شََیءٍ اِلاّ جَعَلتُ لَهُ خَیراً: بندهی مؤمنم را در هیچ موقعیتی قرار نمیدهم و برای او هیچ حادثهای پیش نمیآورم مگر اینکه خیری در آن حادثه و موقعیّت برای او مقدّر کردهام.
■این باور عارف، منشأ حُسن تعبیر او میشود و لذا عارف هر چه پیش میآید را نیک و زیبا تعبیر میکند.
در تعبیری از حافظ شیرازی آمده است:
به دُرد و صاف تو را کار نیست دم درکش
که هر چه ساقی ما ریخت عین الطاف است
■عارف از بدبینی و منفیبافی و تعبیر سوء و یأسآفرین مبرّاست.
■منسوب به پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم است که فرمودند: اَکبَرُ الکَبائِرِ سوءُ الظَّنِّ بِاللهِ: بزرگترین گناه کبیره، سوء ظنّ به خدای متعال و بدبینی نسبت به خدا و مقدّرات الهی است.
■بدبینی به چیزی که خدای متعال در جهان ایجاد میکند و وقایعی که در عالم و زندگی انسان پدید میآید، بزرگترین گناه کبیره است.
■در راستای همین نگاه عارفانه، #امام_حسین علیهالسّلام در پاسخ به طرمّاح بن عدی و یارانش که از #کوفه میآمدند و در بین راه با حضرت ملاقات کردند، به آنها فرمودند:
■اَما وَ اللهِ اِنّی َلاَرجوا اَن یَکونَ خیراً ما اَرادَ اللهُ بِنا قُتِلنا اَم ظَفَرنا: به خدا امید من اینگونه است که آنچه خدای متعال در رابطه با ما اراده فرموده است، به خیر و مصلحت ماست؛ خواه در این حرکت و نهضت به شهادت برسیم و کشته شویم و خواه در این مبارزه به پیروزی و موفّقیّت دست پیدا کنیم. آنچه که خدای متعال اراده فرموده است، خیر و مصلحت ما را در بر دارد."
#یاعلی
■●كتاب #كرشمه_حسن، نظری اجمالی بر جنبه های عارفانه نهضت عاشورا●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 254-253 بقره قسمت سوم
بخش ششم1⃣
● قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كلام خود فرشتگان با يكديگر چگونه است ؟
و اما در غير تكوينيات از قبيل سخن گفتن با يك انسان ، مثلا بايد دانست كه قول خدا عبارت است از ايجاد امرى كه باعث پديد آمدن علمى باطنى در انسان مى شود، علم به اينكه فلان مطلب چنين و چنان است ، حال يا به اينكه خداى تعالى صدايى در كنار جسمى ايجاد كند، و انسانى كه پهلوى آن جسم ايستاده ، مطلب را بشنود و بفهمد، و يا به نحوى ديگر كه مانه آن را درك مى كنيم ، و نه مى توانيم كيفيت تأثرش را در قلب پيامبر تصور نمائيم ، و نمى دانيم چگونه خداى تعالى به پيامبرى از پيامبران خود مى فهماند كه مثلا فلان مطلب چنين و چنان است ، اما اينقدر مى دانيم كه قول و كلام خدا با پيامبر خود، حقيقت معناى ((قول )) و ((كلام )) را دارد.
و همچنين در مورد قول خدا با ملائكه يا شيطان ، ليكن در خصوص اين دو مورد و شبيه آن اگر مشابهى داشته باشند، به خاطر اينكه وجودشان از سنخ وجود ما انسانها نيست ، يعنى حيوانى اجتماعى نيستند، و همانند ما از راه تحصيل علم ، تكامل تدريجى ندارند.
بايد قول معنائى ديگر داشته باشد، در ما انسانها قول عبارت بود از استخدام صوت يا اشاره به ضميمه قرار داد قبلى ، كه فطرت انسانى ما، و اينكه حيوانى اجتماعى هستيم آن را ايجاب مى كرد و اما ملائكه و جن و مشابه آن دو و بطورى كه از كلام خداى سبحان بر مى آيد چنين وجودى ندارند، پس قطعا سخن گفتن خدا با آنان طورى ديگر است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 254-253 بقره قسمت سوم بخش ششم1⃣ ● قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كل
آیات 254-253 بقره قسمت سوم
بخش ششم2⃣
● قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كلام خود فرشتگان با يكديگر چگونه است ؟
از اينجا روشن مى شود كه سخن گفتن خود فرشتگان با يكديگر، و خود شيطانها با يكديگر از راه استخدام صدا و استعمال لغت هائى در برابر معانى نيست و بنابراين وقتى يك فرشته مى خواهد با فرشته اى ديگر سخن بگويد و مقاصد خود را به او بفهماند، و يا شيطانى مى خواهد با شيطان ديگر سخن بگويد، اينطور نيست كه مانند ما، بدنى و سرى و در سر دهنى و در دهان زبانى داشته باشد، و آن زبان صدا را قطعه قطعه نموده ، از هر چند قطعه اش لفظى در برابر مقصد خود درست كند، و شنونده اى هم سرى و در سر سوراخى بنام گوش و داراى حس شنوايى و در پشت آن ، دستگاه انتقال صوت به مغز داشته باشد، تا سخنان گوينده را بشنود، و اين پر واضح است .
اما هر چه باشد بطور مسلم در بين اين دو نوع مخلوق ، حقيقت معناى سخن گفتن و سخن شنيدن هست ، و اثر قول و مخصوصا فهم ، معناى مقصود و ادراک آن را دارد، هر چند كه قولى چون قول ما ندارند، و همچنين بين خداى سبحان و بين ملائكه و شيطان قول هست ، اما نه چون ما، كه عبارت است از ايجاد صوت از طرف صاحب قول ، و شنيدن آن از طرف مقابل .
و همچنين قولى كه احيانا به پاره اى از حيوانات بى زبان نسبت داده شده ، و از آن جمله قرآن كريم درباره مورچه زمان حضرت سليمان فرموده است : ((قالت نمله يا ايها النمل ادخلوا مساكنكم )) مورچه اى بانگ زد: اى مورچگان به سوراخهاى خود برويد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 485
و نيز درباره هدهد سليمان (عليه السلام ) مى فرمايد: ((فقال احطت بما لم تحط به و جئتك من سبا بنبا)) يقين گفت : من به چيزى دست يافتم كه تو هرگز از آن خبرندارى ، و من از شهر سباء خبرى يقينى آورده ام .
و نيز درباره وحيى كه خود خدا به بعضى از جانداران بى زبان كرده مى فرمايد: ((واوحى ربك الى النحل ان اتخذى من الجبال بيوتا و من الشجر و مما يعرشون )) پروردگارت به زنبور عسل وحى كرد كه از سوراخ كوهها و سقف خانه هايى كه مردم مى سازند و از شكاف درختان براى خود خانه ها بسازيد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #علامت_ایمان
حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■●این توسلات، عزاداریها، سوگواریها و زیارت قبور اهلبیت علیهمالسلام علامت آن است که اهل ایمان به آنها اتصال و الصاق (ارتباط و پیوند) دارند و هنوز از آنها منحرف نشدهاند؛ لذا کفار و دستنشاندههای آنها دستور داشتند که بین مسلمانان و قرآن ـ تا چه برسد به مساجد و تکایا و مجالس عزا و روضهخوانی ـ جدایی بیندازند؛ زیرا همۀ اینها ضد خواستههای سلاطین جور بود. لذا فرمان هدم قبور یا تعطیلی مجالس روضهخوانی را دادند.
■●برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص٢٧٣●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۲●■ ■کلُّ یَومٍ عاشورا و کُل
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۳●■
●واقعه عاشورا تجسّم جامع و کامل و تمام عیار اسلام●- بخش اوّل
■اسلام درطول تاریخ با معضلات بزرگی رو به رو شده است:
☑️معضل اول: حفظ ظواهر و الفاظ دین و جایگزین کردن حقایق و امور ضد دینی به جای حقایق الهی و اسلامی.
■قرآن کریم در طول تاریخ دچار تحریف لفظی نشده و خدا الفاظ قران را حمایت کرده است
■إنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا اَلذِّكْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ■
■اما محتوای این الفاظ به شدت مورد آسیبهای جدّی قرار گرفت. کلام الهی بعد از این که معنایش تعقّل و درک شد، از معنای اصلی خود منحرف شد. لذا چیزهایی به نام اسلام عرضه شد که مغایر حقیقت اسلام بود و فهم واژگونهای از مطالب اسلام عرضه شد.
■رژیمهای غاصب از روز رحلت رسول خدا تلاش کردند که محتوای حقیقی اسلام را برداشته و اندیشههای جاهلی را دوباره در قالب الفاظ اسلامی احیاء کنند. قرآن هم از پیش این را فرموده بود:
■أفَإِنْ مٰاتَ أَوْ قُتِلَ اِنْقَلَبْتُمْ عَلىٰ أَعْقٰابِكُمْ■
■این انقلاب علی اعقاب، این بازگشت به دوران جاهلیت در قالب الفاظ دین، کفر و بت پرستی و دنیاپرستی و فساد و آلودگی های جاهلی را دوباره احیا کردن، کاری بود که از روز رحلت رسول اللّه سرمایه گزاری های جدی شد و در مقاطع مختلف، دوران خلفا، دوران بنی امیّه، دوران بنی عباس، چه کارها که نکردند.
■در حدیثی از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که بنی امیّه برای مردم، بحث و آموختن ایمان را آزاد گذارده بودند، ولی از بحث و آموختن درباره معنای شرک جلوگیری میکردند. زیرا اگر مردم را (در صورت شناخت شرک) بر شرک وادار میکردند، آن را نمیپذیرفتند.
■آنها میخواستند همان اندیشههای شرک آلود را احياء کرده و همچون مشرکان حکومت کنند، پس نمیخواستند پدیدهی شرک در جامعه شناخته شود.
☑️معضل دوم: مطرح شدن ناقص اسلام به جای اسلام حقیقی و آسیب دیدن جامعیت اسلام.
■در طول این ۱۴ قرن کمتر جریان و نحلهای را میبینید که نسبت به اسلام اظهار علاقه کرده باشد و این آسیب متوجه او نبوده باشد.
■فرق است بین تخصّصی بررسی کردن و مطالعه کردن؛ یعنی اسلام را به حوزههای فقه، اخلاق، تاریخ، عرفان، عقاید، تفسیر، علم حدیث تفکیک کردن برای مطالعات علمی درباره اسلام؛ با اینکه اسلام را از برخی ابعادش در عرصه عمل تهی کنیم و متاسفانه این جریان به وجود آمد.
■گروهی به شدت نسبت به احکام ظاهری دین حساسیّت نشان دادند و باطن دین، روح ومعنویت دین را مورد بی مهری و بی توجّهی قرار دادند.
■گروهی نسبت به جنبههای باطنی دین و عرفان نهفته در اسلام اظهار علاقه کرده و نسبت به جنبهها و احکام ظاهری دین بی اعتنایی نمودند.
■گروهی به بحثهای عقلی بها داده و به جریانهای فکری و عقلی پیوستند و نسبت به جنبههای نقلی دین بی اعتنایی نشان داده و حدیث را به پوزخند و تفسیر را به سخره گرفتند.
■گروه دیگری اخباری گرایانه نسبت به احادیث و روایات اظهار علاقه مندی و حساسیّت کردند و از آنسو عقل را مورد بیمهری قرار دادند.
■گروهی نسبت به مسایل عبادی، تقیّد بسیاری از خود نشان دادند، در عرصههای اجتماعی نسبت به احکام اجتماعی دین بیاعتنایی کردند.
■گروهی به حوزههای مسایل سیاسی و اجتماعی و انقلابی دین توجّه کردند و نسبت به احکام فردی و عبادی و معنوی دین بیاعتنایی نمودند.
☑️معضل سوم: اسلام نامتوازن.
■اسلامی که اندامها و اجزای گوناگون آن، با آن تناسب واقعی، مطرح نشده است، هر چند تمام اجزاء و ابعاد را داراست، اما توازن و تعادلی که این اجزاء آن پیکرهی اسلام را میسازد از بین رفته است. در برخی ابعاد مسائل اسلامی به شدّت افراط شده و برخی به شدّت مورد بی مهری و کم توجّهی قرار گرفته و به کنج انزوا خزیده است. مهم است که تناسب اجزای اسلام را به گونهای که خدای متعال مقرّر کرده است، حفظ کنیم.
■ما یک نوع مقایسههایی در اسلام داریم، احادیثی داریم که بعضی امور را به بعضی دیگر اهم و جدّیتر معرفی میکند، ما هم باید همین توازن و تناسب را حفظ کنیم.
■پیامبر اکرم و ائمه علیهم السّلام که در طرح مسائل غلو و زیاده گویی نمیکردند. برخی از گناهان اخلاقی را میبینیم که در مقایسه با برخی گناهان فقهی اهمّیت بیشتری به آنها دادهاند.
■حدیث «اَلغِیبَةُ اَشَدُّ مِنَ الزِّنا» ؛ یک گناه اخلاقی و یک گناه فقهی، که البته هر دو پلید و زشت هستند و قصد پایین آوردن زشتی و قباحت گناه فقهی را نداریم و پیامبر هم قطعاً غلو نکردهاند، اما یک گناه اخلاقی را بالاتر از یک گناه فقهی معرفی کرده است، این نشان میدهد که در سیستم اسلامی یک توازنی وجود دارد...
#ادامه_دارد ...
■●«استاد مهدی طیّب»
#درسهایی_از_مکتب_عاشورا●■
@mohamad_hosein_tabatabaei