eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات274-261 بقره قسمت چهارم بخش پنجم ● نكته التفات از همه مسلمين به شخص پيامبر (صلی الله علیه وآله ) در آيه شريفه و در اينكه فرمود: ((تعرفهم بسيماهم )) و نفرمود: ((تعرفونهم بسيماهم - شما مسلمانان ايشان را با سيمايشان مى شناسيد))، براى اين بود كه آبروى فقرا را حفظ نموده و راز آنان را بپوشاند، و پرده تعفف آنان را هتك نكرده باشد، چون معروف شدن فقرا نزد همه مردم نوعى خوارى و اظهار ذلت ايشان است ، به خلاف اينكه خطاب را تنها متوجه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) كند، و بفرمايد: ((تو ايشان را به سيمايشان مى شناسى )) براى اينكه آن جناب پيامبرى است كه به سوى فقرا و اغنيا و همه طبقات مبعوث شده ، نسبت به همه رئوف و مهربان است ، و به نظر ما براى او از حال فقرا گفتن نه كسر شأن ايشان است ، و نه آبروريزى از آنان ، و خدا داناتر است - نكته التفات از همه مسلمين به خطاب به شخص رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) اين است . الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَلَهُم بِالَّيْلِ وَ النَّهَارِ... دو كلمه ((سر)) و ((علانيه )) دو معناى متقابل بهم دارند، و اين دو كلمه حال از جمله : ((ينفقون )) است ، و تقدير كلام اين است كه : ((آنهائى كه اموال خود را در شب و روز انفاق مى كنند در حالى كه گاهى انفاق خود را پنهان داشته و گاهى آن را اظهار مى دارند...)) و اگر همه احوال انفاق را ذكر كرده براى اين بود كه بفهماند انفاق گران نسبت به عمل خود اهتمام دارند، و همواره و در شب و روز و خلوت و جلوت مى خواهند ثواب انفاق را دريابند، و حواسشان جمع اين است كه همواره رضاى خدا را به دست آورند، و لذا مى بينيم خداى سبحان در آخر اين آيات با زبان مهربانى و لطف به ايشان ، وعده اى نيكو داده و مى فرمايد: ((فلهم اجرهم عند ربهم ...)) 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○دوست داشتم بدانم وقتی تنهاست چه می‌کند؟ خواستم هر طور شده از خلوتش تصویر بگیرم. دوربین بسیار کوچکی را در آخرین قفسۀ کتابخانه، لای کتاب‌ها جا دادم و منتظر ماندم... □○مثل همیشه سر وقت آمد. هنوز ننشسته بود، نگاهی به بالای قفسه‌ها انداخت و پرسید: «آن بالا چیست؟» دست‌وپایم را گم کردم. سریع دوربین را برداشتم و گفتم: «گوشی موبایلم را آنجا جا گذاشته بودم!» □○دست‌پاچه شده بودم؛ گوشی موبایل، بالای قفسه‌ها، لای کتاب‌ها! برای علی آقا، پسر آقا، تعریف کردم، گفت: «چندین سال است که شب‌های چهارشنبه، شورای استفتا تشکیل می‌شود؛ بارها خواسته‌ام این جلسه را ضبط کنم، اما از ترس اینکه نکند دوربین مخفی را هم ببیند، نتوانسته‌ام!» □○(بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان آقای بهجت قدس سره ) ، ، ص٣٠○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○..شکار کردن معارف و حقايق بدون تصفيہ و تزکیہ و تجليہ و تخليہ و تحليہ ممکن نمی شود. □○نيک بخت آنکہ کتاب وجود خود را مواظب باشد و کلمات هرزه در اين دفتر الهی ننويسد و اين صنعت و كارخانہ الہی را حفظ بنمايد تا درست حروف چيني شود و نقش بگيرد و درست معارف را کسب کند. □○شرح اسفار اربعه | جلدسوم علامہ حسن زاده ے آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○*{فصل ۹: در روز رستاخيز}*○□ □خداوند متعال درباره شهدا مى‌فرمايد:{«وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ‌} □(۱). بنى‌اسرائيل، آيه ۱۳؛ و در روز قيامت براى او كتابى آشكار مى‌سازيم كه آن را باز (و ورق- ورق) مشاهده كند. □(۲). تكوير، آيه ۱۰؛ و آن هنگام كه نامه‌ها گشوده و پراكنده شود. □(۳). بنى‌اسرائيل، آيه ۱۴؛ (امروز) كتاب (نامه عمل) خويش را بخوان كه خود تنها براى رسيدگى به حساب خويش‌كافى هستى. ‌ □(۴). قيامت، آيه ۱۳؛ آن روز آدمى به هر نيك و بدى كه در مقدّم و مؤخّر عمر كرده آگاه خواهد شد. □(۵). همان، آيه ۱۴؛ بلكه انسان به نفس خويش دانا و آگاه است‌. ص: ۱۴۲} {الْكِتابُ وَ جِي‌ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ» «۱» و به طور كلى در قرآن مجيد از چندين گروه به عنوان شهدا (گواهان) بر اعمال در روز قيامت، ياد شده است. □○انسان از آغاز تا انجام (رساله انسان بعد از دنیا)○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □●عمده این است که بیابیم که هستیم؟ و بعد می بینیم ک حقیقتی هستیم بسیار عجیب! ه
□●مراد از بود، آن اصل وجود شیء است. و مراد از نُمود و نِمود، وجودی شیء است؛ که آنچه که در خارج هست، وجود است و نُمود وجود است و نیستی و عدم. نه وجود است و نه نمود وجود است. □●به هرچه که اشاره می کنید، است. هرچه را کا نسبت به او اشاره می فرمایید، همه وجود هستند؛ همه هستی اند. □●حالا یک چیز نشان بده و بگو این است. همانطور که « موجود » ها را نشان می دهی، حالا یک چیزی را هم اشاره بفرمایید بگویید این است؛ آن، است. نمی شود. □●لذا در ظرف خارج،، یعنی در متن ، چیزی به نام نداریم. □●این است که نیستی و هیچ را اعتبار می کند. ذهن آن را درست می کند و می گوید این هست و آن نیست. □●در متن خارج هرچه برویم وجود است. □●ما در ، و در متن کشور وجود، چیزی به نام که از عالم و موجودات به در برویم و به یک چیزی برسیم که اسمش را هیچ بگذاریم؛ این معنا ندارد. □●شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●عمل تو، از ريشه‌ها سر بلند مى‌كند. استاد علی صفایی حائری●□ □دختر خوبم! سقوط‍‌ و انحطاط‍‌ خيلى آسان و طبيعى است. جاذبه‌ها تو را به سقوط‍‌ مى‌خوانند، ولى بالا رفتن و از كشش جاذبه آزاد شدن، موتورهاى روشن مى‌خواهد. ببين! يك سنگ به اندازه‌اى بالا مى‌رود، كه نيرويى پشت آن باشد.با تمام شدن نيرو، سقوط‍‌ و افتادن سنگ طبيعى است، ولى يك گياه كوچك را نگاه كن، كه چه‌طور از زير خاك‌ها و سنگ‌ها سر بيرون مى‌آورد و حتّى آسفالت‌ها و سيمان‌ها را مى‌شكند و سر بلند مى‌نمايد. اگر تو به اندازه‌ى اين گياه كوچك، ريشه داشته باشى، از زير خاك و سنگ و از زير عادت و غريزه و از زير حرف‌ها و هوس‌ها سر بيرون مى‌آورى و سربلند مى‌شوى. □دخترم! مى‌دانى ريشه‌ى آدم چيست‌؟ ريشه‌ى تو، تو، تو و توست. عمل تو، از اين ريشه‌ها سر بلند مى‌كند. □● ص۱۶۲●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□ □المُؤمِنُ کُلُّ شَیءٍ: مؤمن همهچیز است و جامع ماسوا است، ولی کافر لا شیء است. لذا در حدیث قدسی حقتعالی میفرماید: آسمانها و زمین گنجایش مرا ندارد ولکن قلب بندهی مؤمن من گنجایش مرا دارد. ببین قلب و جان مؤمن چقدر بزرگ و وسیع است! □وقتی ایمان میآید، انسان بزرگ میشود و مثل کسی میشود که از محلّ بلندی به محلّ زندگی و رفت و آمد مورچهها نگاه میکند و مبدأ و مقصد آنها را یک‌جا میبیند، او هم خلایق را همینطور مشاهده میکند و گذشته و آیندهی آنها را مطّلع است. □جسم و نفس و روح ما ظرف جسم و نفس و روح ائمّه علیهم السّلام است. ما ظرفیم و آنها مظروفند. قربان این ظرف که چنان مظروفی دارد. □صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرِّهِ: سینهی شخص عاقل صندوق اسرار الهی است. □●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ ○فصل ششم○ □○، اگر آشامندهٔ شرابی یک شربت آب چشد بس بود او را در شناختن طبع آب بجمله؛ و یک جزو آزمودن از یک چیز، آزمودن تمام بود دانستن طبع کل را، و بینندهٔ یک مشت خاک، از خاک آن مایه بشناسد که بینندهٔ همهٔ خاک، و اگر چه رنگ خاک مختلف گردد گوهرش نگردد و یکی بود، و چون صحبت یک شخص از جماعتی که همه یک گوهر و سرشت باشند یافته شود، توان دانست که یکی از ایشان از جمله آگهی دهد، و اندک ایشان از بسیارشان نمودار بود. پس بدین شرح بس کن، ، تا آسوده و رستگار گردی بتوفیق پروردگار عزّ و علا. □○ ، من همی بینم که هر شکلی بهم شکل خود میل «کند»، و هر نوعی با هم نوع حود گرد آید؛ باید که تو این معنی دانی و شناسی. ، تو صافیی با تیره همصحبت مشو، و تو روشنی با تاریک میامیز، و تو زنده‌ای با مرده هم قرین مشو، و تو دانای دادگری با بی‌دانش ستمگار انبازی مگُیزین، و تو پاکی و گزیده با پلید شوخگن آشنائی مجوی، و تو کارگی به تمییز و ارادتِ عقلی، قرین مشو با جنبندهٔ بی‌خرد؛ و اگر زانست که تو این شرح را نه حقیقت می‌دانی، مرا بنمای تا چگونه بود اتفاق میان این معانی «تو» که من بر شمردم ومیان معانی جز تو. □○ ، محال شناس که ترا دو مخالف جمع شوند در یک معنی، پس این گفت مرا استوار دار، و بازگرد بدانچه من حد آن ترا نمودم، تا بحق رسی و صواب یابی. @mohamad_hosein_tabatabaei
○ما تشنه عشقیم و شنیدیم که گفتند ○رفع عطش عشق فقط نام حسین است @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا