کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۲) سوره توحید□ #الله_الصمد2⃣ #تفسیرالمیزان □اصل در معناى كلمه (#صمد) #قصد كردن و يا قص
□بیان آیه (۲) سوره توحید□
#الله_الصمد2⃣
#تفسیرالمیزان
□آرى وقتى #خداى تعالى پديد آورنده همه عالم است، و هر چيزى كه داراى #هستى است هستى را خدا به او داده، پس هر چيزى كه نام (#چيز) صادق بر آن باشد، در #ذات و #صفات و آثارش #محتاج به خدا است، و در رفع حاجتش او را #قصد مى كند، همچنان كه خودش فرموده:
(الا له الخلق و الامر)، و نيز به طور #مطلق فرموده:
(و ان الى ربك المنتهى )، پس خداى تعالى در هر #حاجتى كه در عالم وجود تصور شود #صمد است، يعنى #هيچ چيز قصد هيچ چيز ديگر نمى كند مگر آنكه #منتهاى مقصدش او است و بر آمدن حاجتش به وسيله او است.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
○وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ○
#شرافت_علم
□○ #مؤذن از خدمه #اسرافیل است. مظاهر اسرافیل بسیار است، یکی از این مظاهر، جناب مؤذن است. او در شیپور میدمد و بیان توحید و ولایت میکند. جناب #زارع از عُمال #میکائیل است. جناب زارع میکارد و به جامعه و خانواده #رزق میدهد. #معلم نیز از مظاهر حضرت #جبرائیل است. میخواهی جناب جبرائیل را ببینی به سراغ معلم خود برو، به سراغ استادت برو، به سراغ #کتاب برو! کتاب نیز مظهر اوست. جبرائیل شناس باش! #ملائکه را بشناس. اعتقاد به ملائکه از مسلمات اعتقادی ما است. ما ملائکه را چگونه میدانیم؟ مشتی خانم زیبارو! همین؟! این شد شناخت ملائکه؟! وقتی آیه شریف «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» را میشنود، تصورش این است که تعدادی خانم یا آقای زیبارو دارند به پایین میآیند و چیزهایی به زیر بغل دارند!! به خدا اعتقاد نسبت به ملائکه در اذهان مردم همین است!!
□○ #علم #نور است. انسان را #سعه میدهد. انسان با علم، عالَمِ عقلیِ مضاهی عالَمِ عینی میشود. این از جملات عرفای ما است. میفرماید «الحکمة هی صیرورة الانسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی». انسان با حکمت به عالَم عقلی صیرورت پیدا میکند. این مضاهی یعنی شبیه، یعنی انسان شبیه عالَم میشود. هرچقدر علم پیدا کنی به همان میزان به #عالم_وجود تشبه پیدا میکنی. گفتند علم چیست؟ پاسخ دادند «علم معرفت به مصنف کتاب هستی و کلمات وجودی است». چطور باید معرفت پیدا کنم؟ باید شبیه عالَم شویم. عالَم باید در تو پیاده شود. با علم تو خودت جهانی میشوی بنشسته در گوشه ای...
○أَتزعم أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ
○وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ
□○اگر تمام نظام هستی را در قلب تو بگذارند گوشهای از قلب تو را اشغال نمیکند. بیانی از این زیباتر وجود ندارد که انسان با علم، عالَم میشود. عالِم، عالَم میشود و #هستی در او پیاده میشود. چطور؟ میگویند #کمال هر شیء به #صورت آن است نه به مادهاش. جناب شمشیر مادهای دارد تحت عنوان آهن و یک صورتی دارد تحت عنوان تیزی و برندگی. شمشیر بودنِ شمشیر به این آهن است یا به این تیز بودن؟ به تیزی... اگر تیز نباشد شمشیر نیست. این تیزی شمشیر صورت و کمال شمشیر است. کمال هر چیزی به صورت آن است. کمال آتش سوزاندن است. کمال آب آشامیدنی، خنک کردن و رفع عطش است. اگر آبی باشد ولی رفع عطش نکند چه کمالی دارد؟! کمال دین نیز به صورتش است. صورت دین چیست؟ #ولایت است، اگر ولایت نباشد دین ناقص است لذا فرمود «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» (مائده/۳). کمال دین به ولایت است...
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □●عمده این است که بیابیم که هستیم؟ و بعد می بینیم ک حقیقتی هستیم بسیار عجیب! ه
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□●مراد از بود، آن اصل وجود شیء است. و مراد از نُمود و نِمود، #آثار وجودی شیء است؛ که آنچه که در خارج هست، وجود است و نُمود وجود است و نیستی و عدم. نه وجود است و نه نمود وجود است.
□●به هرچه که اشاره می کنید، #هستی است. هرچه را کا نسبت به او اشاره می فرمایید، همه وجود هستند؛ همه هستی اند.
□●حالا یک چیز نشان بده و بگو این #عدم است. همانطور که « موجود » ها را نشان می دهی، حالا یک چیزی را هم اشاره بفرمایید بگویید این #هیچ است؛ آن، #معدوم است. نمی شود.
□●لذا در ظرف خارج،، یعنی در متن #نظام_هستی، چیزی به نام #نیستی نداریم.
□●این #ذهن است که نیستی و هیچ را اعتبار می کند. ذهن آن را درست می کند و می گوید این هست و آن نیست.
□●در متن خارج هرچه برویم وجود است.
□●ما در #خارج، و در متن کشور وجود، چیزی به نام #هیچی که از عالم و موجودات به در برویم و به یک چیزی برسیم که اسمش را هیچ بگذاریم؛ این معنا ندارد.
□●شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □●مراد از بود، آن اصل وجود شیء است. و مراد از نُمود و نِمود، #آثار وجودی شیء ا
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□ #متکلمین کسانی هستند که در #علم_کلام بحث می کنند و علم کلام هم علمی است که در مورد #اصول_دین از #توحید، #نبوت، #عدل، #امامت و #معاد بحث می کند.
□ #ثبوت یعنی وجود. وجود یعنی واقعیت. واقعیت یعنی هستی. هستی و واقعیت یعنی حقیقت. از آن طرف، #نفی یعنی #عدم. عدم یعنی نفی. دیگر معنا ندارد که بگوییم ثبوت و نفی مقابل هم اند. وجود و عدم مقابل هم نیستند.
□ #نظام_وجود، غیر متناهی است. عالم هرگز محدود به حدّی نمی شود.
□بلافاصله به ذهن می آید که اگر هرچه ادراک می کنیم هستی است؛ پس چطور حرف از عدم می زنید؟ پس معلوم می شود که #عدم را #ادراک می کنید. آنوقت عدم چجوری ادراک می شود؟ هرچه که ادراک می شود، #هستی است. عدم را هم که ادراک می کنیم؛ پس عدم، هستی است؟ این که #اجتماع_نقیضین می شود.
□عدم اگر ادراک می شود، به طفیل وجود است. ما فقط #معنا و #مفهومی از عدم می فهمیم. چیزی به نام عدم نداریم.
□همه، هستی است. هستی یعنی وجود. حقیقت. واقعیت. #حقیقت است که گرداننده ی نظام است.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei