eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□ □امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: اُوصیکُم بخَمسٍ لَو ضَرَبتُم اِلَیهَا آباطُ الاِبِلِ لَکانَت لِذَلِکَ اَهلاً: لا یَرجُوَنَّ اَحَدٌ مِنکُم اِلاّ رَبَّهُ وَ لا یَخَافَنَّ اِلاّ ذَنبَهُ وَ لا یَستَحیِیَنَّ اَحَدٌ مِنکُم اِذَا سُئِلَ عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقُولَ لا اَعلَمُ، وَ لا یَستَحیِیَنَّ اَحَدٌ اِذَا لَم یَعلَم الشَّیءَ اَن یَتَعَلَّمَهُ وَ عَلَیکُم بِالصَّبرِ، فَاِنَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ کَالرَّأسِ مِن الجَسَدِ وَ لا خَیرَ فى جَسَدٍ لا رَأسَ مَعَهُ وَ لا فى ایمانٍ لا صَبرَ مَعَهُ: شما را به پنج نکته توصیه می‎کنم که اگر برای دست یافتن به آن شتران را هر چه پرشتاب‎تر برانید، سزاوار است. (یعنی همه‎ی رغبتت را به آن بده) هیچ یک از شما جز به پروردگارش امید مبندد، و جز از گناه خویش نترسد، و هیچ یک از شما هنگامی‎ که در مورد چیزی که نمی‎داند و مورد پرسش قرار می‎گیرد، از گفتن نمی‎دانم شرم نکند، و هیچ یک هنگامی‎ که چیزی را نمی‎داند از آموختن آن حیا نکند، و بر شما باد به صبر که جایگاه صبر در ایمان به منزله‎ی جایگاه سر در بدن است، و بدنی که سر به همراه ندارد بی‌‎فایده است، و ایمانی هم که صبر به همراهش نباشد، بی‌‎خاصیت است. □ان‎شاء‎الله حس‌های ما رو به خدا برود و درباره‌‎ی خدا حسّاسیت پیدا کنیم و حسّاس شویم. این حسّاسیت، علم و همه‎ی کمالات را در انسان ایجاد می‎کند. چرا نسبت به دنیا حسّاسیت داریم و مثلاً به خاطر گرانی، یا خطر اجانب خودمان را می‎بازیم؛ امّا نسبت به آخرت حسّاسیت نداریم و خودمان را نمی‎بازیم؟ □○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 286-285 ، بقره قسمت دوم بخش سوم1⃣ ● خطا و نسيان از اختيار آدمى خارج است ولى مقدمات خطا و نس
آیات 286-285 ، بقره قسمت دوم بخش سوم2⃣ ● خطا و نسيان از اختيار آدمى خارج است ولى مقدمات خطا و نسيان اختيارى است رَبَّنَا وَ لا تُحَمِّلْنَا مَا لا طاقَةَ لَنَا بِهِ مراد از ((مالا طاقه لنابه ))، تكليف هاى ابتدائى طاقت فرسا نيست ، چون توجه نمودى كه خداى تعالى هرگز چنين تكاليفى به بندگان خود نمى كند، چون هم عقل آن را تجويز نمى كند، و هم كلام خود خداى تعالى ، كه در مقام حكايت گفتار مؤمنين فرموده : ((سمعنا و اطعنا))، بر خلاف آن دلالت دارد، بلكه مراد از آن جزا و كيفر بدى هائى است كه ممكن است به ايشان برسد، حال يا به صورت تكاليف دشوار (نظير آنچه در بنى اسرائيل واقع شد) باشد، و يا به صورت عذاب هائى كه ممكن است نازل شود، و يا به صورت مسخ شدن و امثال آن باشد. وَ اعْف عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا كلمه ((عفو)) به معناى محو اثر است ، و كلمه ((مغفرت )) به معناى پوشاندن است و كلمه رحمت معنايش معروف است ، اين معناى كلى اين كلمات بود، و اما به حسب مصداق و با در نظر داشتن معناى لغوى آنها بايد بگوئيم : اين سه جمله و ترتيب آنها به اين صورت از قبيل پرداختن تدريجى از فرع به اصل است ، و به عبارتى ديگر منتقل شدن از چيزى كه فائده اش خصوصى است به سوى چيزى كه فائده اش ‍ عمومى تر است و بنابراين عفو خدا عبارت است از محو و از بين بردن اثر گناه ، كه همان عقابى است كه براى هر گناهى معين فرموده ، و مغفرت عبارت است از پوشاندن و محو اثرى كه گناه در نفس به جاى گذاشته ، و رحمت عبارت است از عطيه اى الهى كه گناه و اثر حاصل آن ، نفس را مى پوشاند. و عطف اين سه جمله ، يعنى و ((اعف عنا)) و ((اغفرلنا)) و((و ارحمنا)) بر جمله ((ربنا لا تواخذنا ان نسينا او اخطانا))، با در نظر گرفتن سياق و نظمى كه در همه آنها است ، اشعار دارد بر اينكه مراد از عفو و مغفرت و رحمت ، امورى است مربوط به گناهان بندگان از جهت خطا و نسيان و امثال آن ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 687 و از اين معنا روشن مى شود كه مراد از اين مغفرت كه در اينجا در خواست شده ، غير مغفرت در جمله : ((غفرانك ربنا)) است ، مغفرت در آنجا مغفرت مطلقه در مقابل اجابت مطلقه است ، كه بيانش ‍ گذشت ، ولى اين مغفرت ، مغفرت خاصه است ، در مقابل گناه ناشى از فراموشى و خطا، پس سؤال مغفرت در آيه شريفه تكرار نشده است . در اين چهار دعا، لفظ ((رب )) چهار بار تكرار شده ، تا از راه اشاره به صفت عبوديت خود، صفت رحمت خداى تعالى را برانگيزاند، چون نام ربوبيت بردن ، صفت عبوديت و مذلت بندگى را بياد مى آورد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □○نابود شدن بخش عمده‌ای از جمعیت جهان پیش از ظهور○□ □اين تصوير دنيا‌ی امروز مصداق برخی احاديث درباره‌ی شرایط جهان قبل از ظهور حضرت مهدی‌ ارواحنا‌فداه است كه نابود شدن بخش عمده‌ای از جمعيّت جهان را در اثر جنگ‌های قبل از ظهور‌، بيان می‌كند. در اينجا به ذكر تعدادی از اين احاديث می‌پردازيم. □اميرالمؤمنين علی علیه السّلام می‌فرمايند‌: لٰا يَخْرُجُ الْمَهْدِیُّ حَتّىٰ يُقْتَلُ ثُلْثٌ وَ يَمُوتُ ثُلْثٌ وَ يَبْقىٰ ثُلْثٌ □مهدی علیه السّلام قيام نمی‌كند مگر آنكه پيش از آن‌ يک سوّم جمعيّت جهان كشته خواهند شد و يک سوّم ديگر نيز خواهند مرد و تنها يک سوّم جمعيّت جهان باقی خواهند ماند. □وقوع اين حديث فقط با وجود سلاح‌های كشتار جمعی میکروبی، شیمیایی و اتمی جهان امروز‌ قابل تصوّر است؛‌ والّا در زمان امیرالمؤمنین علیه السّلام با شمشیر و تیر و کمان امکان چنین کشتار وسیعی نبود. □در اثر جنگ‌های عظیم جهانی كه زاييده‌ی قدرت‌طلبی‌ها و سودجویی‌ها و خود‌خواهی‌های بشر است و نیز بيماری‌های همه‌گیری كه در پی اين جنگ‌ها در اثر عفونت جنازه‌های بر زمین مانده شايع می‌شود، دو سوّم مردم جهان نابود می‌شوند. □همچنين امام صادق علیه السّلام می‌فرمايند‌: قُدّٰامَ الْقٰائِمِ‌ علیه السّلام مَوْتٰانِ مَوْتٌ اَحْمَرُ وَ مَوْتٌ اَبْيَضُ حَتّىٰ يَذْهَبَ مِنْ كُلِّ سَبْعَـةٍ خَمْسَـةٌ؛ فَالْمَوْتُ الْاَحْمَرُ السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ الْاَبْيَضُ الطّٰاعُونُ‏ □پيش از آمدن قائم علیه السّلام ‌ دو مرگ برای بشریت خواهد بود: مرگ سرخ و مرگ سفيد‌؛ به‌طورى‌كه از هر هفت نفر‌، پنج نفر جان خود را از دست می‌دهند. مرگ سرخ دراثر شمشير (سلاح‌) و مرگ سفيد‌ بيماری طاعون است. بدین‌ترتیب دوهفتم جمعیّت جهان باقی می‌ماند. □در حديث ديگری از امام صادق علیه السّلام منقول است‌: لٰا يَكُونُ هـٰذَا الْاَمْرُ حَتّىٰ يَذْهَبَ تِسْعَـةُ اَعْشٰارِ النّٰاسِ □امر ظهور واقع نمی‌شود مگر اينكه نُه‌ دهم مردم از بين بروند. □○کتاب جانِ جهان تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □اگر واقعا می خواهد سیر و سلوکی کند و به سوی مقام اولیای ح
□درباره ی امام زین العابدین علیه السلام نقل شده است که: آقا برنامه ی شان این بود که در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خواندند. معلوم می شود، این جزء برنامه های سنگین اقا بود، سجده های طولانی که از بین الطلوعین شروع می شد تا اذان ظهر، و هنگام اذان ظهر، حضرت بر می خواست طبق وظیفه ی شرعیه ی الهی اش، با آن حال خاصش نماز ظهر را به جا می آورد، ان گاه باز سر مبارک شان را به سجده می گذاشتند تا اذان مغرب، و بعد از فرضیه عشائین باز سر به سجده می گذاشتند تا اذان صبح......تقریبا آقا شبانه روز در سجده بوده اند. طبق نقل راوی معلوم می شود، آقا در آن ایام در این دستورالعمل بسیار سنگین بود(۷) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □درباره ی امام زین العابدین علیه السلام نقل شده است که: آق
□جناب اویس گاهی یک شب تا به صبح در قیام بود، اما این حال برای حضرت شاید تا چهل روز امتداد داشت، که این حال، دیگر از عهده ی اویس بر نمی آید. اگر چه اویس در مسیر کمل قرار گرفت، اما وقتی می آییم آن هایی که غیر معصوم اند را با صاحب عصمت می سنجیم، می بینیم حتی در این امور ظاهری اذکار هم نتوانستند تا آن رتبه پیش بروند(۸) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" صیقلی کن، صیقلی کن، صیقلی "○□ ○غسل در اشک زدم کاهلِ طریقت گویند ○پاک شو اوّل و پس دیده بر آن پاک انداز □اهل طریقت دانند که برای مشاهده حقیقت دیده ها را باید شست و دل ها را باید صیقلی و شفاف کرد: ○تا در او انوارِ قدسی رو نهد ○عکس حوری و پری در وی جهد ○شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام ○تا نگردد ز تو این دیرِ خراب آلوده □و این شست و شوی دیده و دل را اشک ندامتی باید از هر آنچه سستی و کاهلی است، یا اشک حسرتی در آرزویی و یا اشک شوقی و های و هویی که آدمی را در خود غرق کند و غسل تعمید دهد: ○همنشینی گفتش ای شیخ کبار ○خیز و این وسواس را غسلی برآر ○شیخ گفتش امشب از خونِ جگر ○کرده ام صد بار غسل، ای بی هنر □ویلیام بلیک، شاعر و نقّاش اشراقی انگلیس، گفته: اگر مسیرهای ادراک پاکیزه شوند هر چیز چنان که حقیقتاً هست رخ خواهد نمود و نشان خواهد داد که چگونه در عین همه محدودیت ها هر موجودی بی نهایت است. و ای بسا که معنی آن حدیث نبوی که فرمود: " ربِّ أرِنی ألأشیاءِ کما هی " همین باشد. □○برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: كسى كه خداوند خير را براى او اراده كرده باشد در قلبش محبّت امام حسين عليه السّلام را قرار داده و در دلش محبت زيارت آن جناب را مى‌اندازد. □○منبع: کامل الزيارات جلد ۱ صفحه ۱۴۲○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□باید ببینیم وظیفه‌ی ما چیست. شخصی وظیفه‌اش این است که به جهاد اصغر برود و با ملاعین و دشمنان خبیث بجنگد، وظیفه‌ی ما هم این است که اینجا جهاد اکبر کنیم. اگر سیر باطنی نباشد در ظاهر نیز اتفاقی نمی‌افتد. یکی از همین عزیزان جهادگر به من می‌گفت که تا انسان در باطن شهید نشود محال است که در ظاهر شهید شود. در درون تو همه هستند، هم امام حسین، هم امام زمان و هم شمر و یزید. هم در درون تو هست و هم در بیرون. اگر در باطن با حسین درونت آشنا نباشی در بیرون می‌شوی ضد ولایت فقیه. شناخت ولی فقیه خیلی امر پیچیده‌ای نیست. اگر باطنت را حسینی نکرده باشی نمی‌توانی فرزند زمانت باشی و حق را از باطل تشخیص دهی اما اگر با حسین درونت آشنا باشی آنگاه گوش تو باز می‌شود، چشمت باز می‌شود...
قسمت 1⃣ □رحمت خاصه‌ی الهی در ماه شعبان به سمت مخلوقات خاصه انسان‌ها سرازیر می‌شود. این ماه، همان طور که از اسم آن نیز بر می‌آید، ماهی است که رحمت سرازیر شده از جانب حق متعال منشعب و شعبه شعبه شده و پراکنده می‌شود تا انسان‌ها بسته به استعداد خودشان از شعب رحمت الهی که رحمت خاصه و رحیمیه است بهره‌مند شوند تا بتوانند صعود کرده و عروج یابند و راهی که از جانب حق متعال آمده‌اند را به سوی او بازگردند؛ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ. ○رهرو منزل عشقیم و ز سر حد عدم ○تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم □ما باید همین راهی که آمده‌ایم را برگشته و به اصل و مبدأ خودمان بازگردیم لذا ماه رجب اشاره به قوس نزول دارد، ماه شعبان اشاره به عالم خلقت و کثرت دارد و رحمت الهی در این عالم برای انسان‌ها پخش شده است و ماه رمضان نیز اشاره به قوس صعود و عروج دارد؛ جالب است که ترک‌ها هم در زبان خودشان ماه رمضان را عروج می‌گویند یعنی رمضان ماهی است که ما به سمت حق متعال بازمی‌گردیم. □در روایتی از معصوم علیه السلام به این منشعب و شعبه شعبه بودن رحمت الهی در این ماه شعبان اشاره شده است ‌البته این به این معنا نیست که رحمت حق فقط و فقط در این ماه اینگونه است. اینها همگی نشانه و کد است. در باطن نظام هستی، همه‌ی ایامْ شعبان و رمضان است کما اینکه کل یوم عاشورا... همه‌ی لیل ها برای انسان الهی در باطن، لیلة القدر است. همه‌ی روزها برای انسان الهی یوم الله است. برای انسان به کمال ره یافته‌ و برای شخصی که وارد باطن عالم شده، اینگونه نیست که فقط این ماهِ خاص، ماه رجب یا شعبان یا رمضان باشد. آنها همیشه در ضیافت الهی به سر می‌برند. روایتی معروف هست که در ماه رجب حق متعال یک ملکی دارد به نام داعی که هر شب صدا می‌زند این الرجبیون؟ طوبی للتائبین، طوبی للذاکرین. آیا این داعی مختص ماه رجب است؟ در ماه شوال، ذی‌القعده و ماه های دیگر طوبی للذاکرین گفته نمی‌شود؟ آسمان باطن و معنا قید ندارد. وقتی انسان وارد آسمان معنا شود، همه‌ی ماهها برای او ماه رجب و شعبان می‌شود. او در همه‌ی ایام میهمان حق متعال می‌شود.
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□ □زمین ظهور حضرت ولیِّ عصر عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه غیر از زمین دنیاست: یَومَ تبدّلُ الاَرضَ غَیرَ الاَرضِ: روزی که زمین به زمین دیگری مبدّل می‎شود. □حضرت حجّت علیه السّلام پس از ظهور می‎فرماید: یا اَهلَ العالَمِ مَن اَرَادَ اَن یَنظُرَ اِلى آدَمَ، نُوحٍ، اِبراهیمَ، مُوسی، عیسی، مُحمَّدٍ، عَلیٍّ، حَسَنٍ، فَلیَنظُر اِلَی: ای اهل عالم هر کس می‎خواهد به آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد و علی و حسن نظر کند، پس به من بنگرد. تا کسی حق‌بین نشود، یعنی حضرت را نبیند، وارد قیامت نمی‎شود. □هر وقت حاجتی داشتی، برای حضرت ولیِّ عصر عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه عریضه بنویس و بده به آب نهرهای جاری یا به نسیم صبا و باد صبحدم؛ آن را به حضرت می‎رسانند. □در همه‎ی زمان‎ها سیصد و سیزده نفر ابدال وجود دارند که اصحاب امام زمان عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه هستند و میخ‎های خیمه‎ی زمینند. اَلمُؤمنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ: مؤمن مانند کوه استوار است. وَ الجِبالَ اَوتاداً: و خداوند کوه‎ها را میخ‎های زمین قرار داد. □امام زمان عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه اگر دست بر سر ما بکشند، علم و حلم را به درون ما می‎ریزند. □●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 286-285 ، بقره قسمت دوم بخش چهارم ● دعوت عمومى به سوى دين توحيد و جهاد در راه اعلاى آن ، اولين وظيفه مومنين بعد از ايمان و اظهار عبوديت حق است أَنت مَوْلَانَا فَانصرْنَا عَلى الْقَوْمِ الْكفِرِينَ اين جمله جمله اى است جديد و دعائى است مستقل و كلمه مولى به معناى ناصر و يارى كننده است ، و ليكن نه هر ناصر بلكه ناصرى كه تمامى امور منصور به عهده او است چون كلمه مولى از ماده ولايت است كه به معناى عهده دارى و تصدى امر است ، و از آنجا كه خدا ولى مؤمنين است پس مولايشان نيز هست ، و آنان را در آنچه كه محتاج به يارى وى باشند يارى مى كند همچنان كه فرمود: ((و الله ولى المؤ منين )) و نيز فرموده : ((ذلك بان الله مولى الذين ، آمنوا و ان الكافرين لا مولى لهم )) يعنى اين به آن جهت است كه خدا مولاى كسانى است كه ايمان آورده اند، و كسانى كه كفر ورزند مولا و ياورى ندارند. و از اين دعاى مؤمنين بر مى آيد كه بعد از گفتن ((سمعنا و اطعنا)) و پذيرفتن اصل دين ، هيچ همى به جز اقامه دين و نشر آن ، و جهاد در راه اعلاى آن و بلند كردن آوازه كلمه حق ، و به دست آوردن اتفاق كلمه همه امتها بر مساله دين ، ندارند، همچنان كه همين معنا از آيه زير استفاده مى شود كه مى فرمايد: ((قل هذه سبيلى ادعو الى الله على بصيرة ، انا و من اتبعنى ، و سبحان الله ، و ما انا من المشركين )). پس دعوت به سوى توحيد، راه دين است ، راهى كه البته جهاد و قتال و امر به معروف و نهى از منكر و ساير اقسام دعوت و انذار، همه از مصاديق آن هستند، براى اينكه هدف از همه اينها يكى است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 688 و آن ريشه كن ساختن ماده اختلاف در ميان نوع بشر است ، و آيه زير به اهميت آن در نظر شارع دين اشاره نموده ، مى فرمايد: ((شرع لكم من الدين ما وصى به نوحا، و الذى اوحينا اليك ، و ما وصينا به ابراهيم و موسى و عيسى ، ان اقيموا الدين ، و لا تتفرقوا فيه )). پس اينكه در آيه مورد بحث گفتند: (تو مولاى مائى ، پس ما را يارى كن ) دلالت مى كند بر اينكه بعد از گفتن ((سمعنا و اطعنا)) و پذيرفتن دين ، اولين وظيفه اى كه به ذهنشان رسيده همين بوده كه با دعوتى عمومى دين خدا را در ميان نوع بشر گسترش دهند، (و خدا داناتر است ) در اينجا جلد چهارم ترجمه تفسير الميزان پايان مى يابد، خدا را بر اين نعمت سپاس مى گزارم ، و از درگاه مقدسش مسئلت دارم ، بركتى در اين مشروع قرار دهد، تا در آشنائى مسلمانان فارسى زبان به اسرار قرآن كريم ، و عمل به دستورات آن داراى اثر بيشترى شود. (آمين يا رب العالمين ) 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei