eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□بسمه تعالی شٱنه□ □حضرت سید الساجدین علی بن الحسین علیهما السلام را لقب زین العابدین نیز هست چه عبادت بدون و و اعتقاد به امام فاقد روح و معناست. عبادت که زینت نداشته باشد قالبی بیش نخواهد بود. وَ مَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً (أنفال/۳۵) زینت تکوین و تشریع است. بدون امام که حقیقتش روح ساری در موجودات است عالم معنای خود را از دست می دهد. □حضرت سجاد علیه السلام را زینت عبادت کنندگان گفته اند تا آشکار شود اسلام منهای امامت است و توحید به علنی می_شود، پس إِنِّي أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
سلام علیکم همراهان فهیم پست ها برای دیروز بود ، بدلیل مشکل ایتا ، فقط در تلگرام گذاشته شد ، الحمدالله مشکل ایتا گویا برطرف شد.✋
□○یاقمرالعالمین نور الله ابافاضل العباس○□ □"عین" عباس عشق است که عین الحسین است و اوست سرچشمه و مبدا عشق و عشاق و "باء" او باب الله سید و سالار شهیدان و "الف" قامت عباس قائمه خیام حسینی است که به شهادت اش در خیمه انکسار واقع شد و حسین علیه السلام چون قاب قوسین گردید و فرمود ألْآنَ إنْکَسَرَ ظَهْري. "سین" عباس مبین انسان کامل است و هو الکامل به جمل ابجدی ۱۳۳ است که برابر اسم مبارک و دلربای عباس می‌باشد و "سین" سرالله و باطن "سین" ولایت تامه مولانا امیرالمؤمنین سلام الله علیه است که حضرتش فرمود انا باطن السین و انا سرّ السین و "سین" هویت حسینی است که سرش بر بالای نیزه رفت و حسین سین شد... و در کلمه شریفه عباس حرف آخر آمد تا آشکار شود که آغاز کار عباس عشق به حسین است و انجام کارش فنای مطلق در او و بقای ازلی به حسین بن علی علیهماالسلام.
□○چقدر پيروان خوبی برای مكتب امام سجاد عليه السلام هستيم○□ □امام سجّاد علیه السلام به پسرشان امام محمّدباقر علیه السلام فرمودند: ○«افْعَلِ‏ الْخَيْرَ اِلىٰ‏ كُلِّ‏ مَنْ‏ طَلَبَهُ‏ مِنْكَ‏»○ □هر کس از تو طلب و درخواستی کرد، تو به او خوبی و عطا کن؛ هرکس از تو خیری خواست، آن را برای او انجام بده. ○«فَاِنْ كانَ مِنْ اَهْلِهِ فَقَدْ اَصَبْتَ مَوْضِعَهُ»○ □اگر او واقعاً اهل آن بود و مستحق بود، عطای تو در جایگاه مناسب خودش قرار گرفت و کار به جا انجام شد؛ یعنی اگر شخص نیازمندی بود که واقعاً راست می گفت و تو هم این خدمت را به او کردی و نیاز او را برآورده نمودی، عطای تو درست، به جا و مناسب انجام شد و از طرف دیگر ○«وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ بِاَهْلٍ كُنْتَ اَنْتَ اَهْلَهُ»○ □اگر شخصی که درخواست و ابراز نیازی می کند اهل نبود، اهلیت نداشت و اصلاً دروغ می گفت؛ ولی اهلیت تو سر جای خود بود؛ تو سزاوار عطا، بخشش و کار خیر کردن بودی و آنچه را که شایسته و زیبنده ی تو بود، انجام دادی. تو ضرر نکردی. حتّی اگر او خلاف می گفت، اهلیت نداشت و سزاوار نبود، باز هم کار تو هدر نرفته است. ○«وَ اِنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمِينِكَ ثُمَّ تَحَوَّلَ اِلىٰ يَسارِكَ وَ اعْتَذَرَ اِلَيْكَ فَاقْبَلْ عُذْرَهُ» (۱)○ □حضرت فرمودند: ای پسرم! اگر مردی سمت راست تو ایستاده بود؛ به تو دشنام داد و نسبت به تو هتّاکی کرد و آن شخص از سمت راست تو به سمت چپ تو آمد و از تو عذرخواهی کرد، عذر او را بپذیر و کینه ی او را به دل نگیر. حتّی اگر فاصله این قدر کم بود، نگو که من تو را می شناسم؛ یادم که نرفته است و هنوز در خاطرم هست که تو با من چه کردی. نه؛ حتّی اگر هنگامی که سمت راستت بود، به تو هتّاکی کرد و سمت چپ تو آمد و از تو عذرخواهی کرد، عذرخواهی او را قبول کن و عذر او را بپذیر. □○در محضر استاد مهدی طیب ۸۹/۱۱/۰۳○□ □○ ۱. کلینی، کافی، ج ۸، ص ۱۵۳ و حرّعاملی، وسائل الشّیعة، ج ۱۶، ص ۲۹۴ و ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص ۲۸۲○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○علامه طباطبایی(ره)○□ □وقت خواب، چهار - پنج دقیقه‌ای در کارهایی که روز انجام داده‌اید، فکر کرده و یکی یکی از نظر بگذرانید. □هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته، شکر کنید و هر کدام، تخلف شده استغفار بکنید و این رویه را هر روز ادامه دهید. □این روش اگر چه سخت و در ذائقه نفس تلخ می‌باشد، ولی کلید نجات و رستگاری است. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□سیزده عدد اسم شریف «احد» در جُمل ابجدی است و ولادت باهرالنور حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در سیزده ماه رجب المرجب در درون کعبه به حسب ظهور در عالم جسمانی و در صورت دل آرای شخصی علوی از مادر بزرگوارشان جناب فاطمه بنت اسد واقع شده است. این تطابق عددی بیان روح ولایت مطلقه و کلیه‌ی حضرت مولاست، اعنی آن یعسوب دین و امام العارفین، واصل به مقام احدیت است. ذات اش ثبوت قل هو الله احد است و هوی هویت غیبیه را مظهر بی حد!! ○هـوی هـو الله احــد هـــوی تـــسـت ○جــــلــــوه الله الصــمد روی تــسـت ○هوی همین است و دگر هوی نیسـت ○روی همـین است و دگـر روی نیست   □هر نیکبختی که رو به ولایت آن دُردانه و یگانه ادوار و اکوار کند، مبارک است و هر نگونبختی که از این مدار هستی و قطب آسیاب وجود روی گرداند، نحس!! او طبیعت کلی است و آن کس که بخواهد از قید و زندان شهر و خانه محدود دنیوی و وهمیِ خود، برهد باید به این طبیعت کلی، که صادر اول است، پناه ببرد و به سیاحت و سباحت در دشت و دمن و انهار و بحور او بپردازد. هر چند به قله وجودش کس را راه نیست و طرق مسدود است و طلب مردود، اما درِ این سیزده وجود، به روی مشتاقان و عاشقان درگه اش باز است و ندای لاهوتی و دعوت داعی در اسماع عاقلان طنین افکن، که «تَعَالوا إلی کَلِمَة»، تا از نزهتگاه جبروتی و مینوی ملکوتی اش بهره های وافی و کافی ببرند و جان و دلشان در این باغ و راغ ولوی فسحت و وسعت یابد، «طُوبی لَهُمْ وَ حسن مَآب». □این سیزده از همه عوالم و اماکن برتر و بالاتر است و محدود به هیچ حدی ولو حد اسمائی نیست، سیزدهی است که از هر چه جز ذات غیبی بدر است. چه زیبا سید والا مقام، شهریار شهیر شعر و ادب سروده است که: ○سيـزده را همه عـالم بـه در امروز از شهر ○من خود آن سيزدهم کز همه عالم به درم □نفس انسانی را این قابلیت است که سیزدهی باشد که از هر چه جز دیار یار بدر شود. فاغتنم!
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□ □خداوند به آدم علیه السّلام فرمود: همه‎ی خیر را برای تو در چهار کلمه جمع کرده‌ام، اوّل آنچه مال خداست، اینکه کسی جز او را ربّ و معبود نگیری. دوم آنچه مال خود انسان است که اعمالش است و نتایجش به خودش می‎رسد. سوم آنچه مال عبد و خداست، اینکه بنده دعا کند و خدا اجابت نماید. چهارم آنچه مال عبد و سایر عباد است، اینکه آنچه بر خود می‎پسندد، بر دیگران هم بپسندد . □از حضرت علی علیه السّلام در علم کیمیاست که فرمود: آهن (جامد) را با فرّار بساز یعنی جسم را با روح که فرّار است و در قفس تن گرفتار، هماهنگ و همراه کن. □○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
از مشایخ و زهاد اهل کوفه است، و این دعا را از محضر حضرت امام زین العابدین علیه السلام تلقی فرمود و ادراک کرد و این دعای امام زین العابدین علیه اسلام در شب های ماه رمضان، در حوالی وقت سحر بوده است، که بر طبق نقل شیخ در کتاب شریف 《مصباح》خود، حضرت، بیش تر شب را در نماز به سر می بردند، سپس در پایان نمازشان در هنگامه ی سحر این دعا را قرائت می فرمود(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □ #جناب_ابو_حمزه_ی_ثمالی از مشایخ و زهاد اهل کوفه است، و ا
□این گونه از دعاها و نمازهایی که از سرشب ها اغاز و تا به سحر منتهی می شود، که شخص تقریبا کل شب را در مقام ذکر به سر میبرد، معمولا از دستور های سنگینی است که مربوط به کملین از اولیاءالله است، آنهایی که در مسیر کمل به سر میبرند، این دستور های سنگین را در مقام عمل پیاده می فرمایند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □این گونه از دعاها و نمازهایی که از سرشب ها اغاز و تا به س
□پس اگرمثل جناب اویس قرن، شب های عزیزش را به ان صورت میگذراند که بعضی از شب ها را از اول شب تا به سحردر قیام، و بعضی از شب ها را در سجود بود، معلوم می شود در مسیر کملین از اولیاء الله قدم نهاده است، و نیز از این حالات معلوم میشود که گاهی بعضی از اذکار در حال قیام اند، مثل این که نماز هم اذکارش در هیات خاص، ذکر است و الا اگر در بدن، هیات خاص حاکم نباشد، ان ذکر، ذکر نیست.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 286-285 ، بقره قسمت دوم بخش دوم ● تكليف نكردن به آنچه كه در قدر و اختيار انسان نيست سنت خداو
آیات 286-285 ، بقره قسمت دوم بخش سوم1⃣ ● خطا و نسيان از اختيار آدمى خارج است ولى مقدمات خطا و نسيان اختيارى است و اما نسبت به جمله هاى بعدى براى اينكه جملات بعدى اين معنا را مى رساند كه درخواست رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و مؤمنين كه خدا بر خطا و نسيان آنها را مؤاخذه نكند، و چيزى را كه طاقتش را ندارند بر آنان تحميل نفرمايد، هر چند درخواست بخشش از امورى بيرون از توان انسان است ، ليكن از باب تكليف به امورى نيست كه در وسع آدمى نباشد، چون قبلا هم گفتيم منظور عذابهائى است كه ممكن است در برابر تمرد و نافرمانى بر آنان تحميل كند، خواهيد گفت خطا و نسيان ، تمرد نيست ، چون از اختيار آدمى خارج است ، در پاسخ مى گوئيم درست است ، و ليكن مقدمات خطا و نسيان اختيارى است ، و ممكن است با جلوگيرى از مقدمات آن و يا تحفظ از آن از پيش آمد آن جلوگيرى نمود، پس خطا و نسيان به اين ملاحظه امرى اختيارى است ، مخصوصا در مواردى كه ابتلاى آدمى به آنها به خاطر سوء اختيار خود آدمى باشد. اين مطلب عينا در مورد ((اصر)) هم مى آيد، چون ((اصر)) يعنى اينكه خداوند مردمى را كه از تكاليف آسان او تمرد و سرپيچى كرده اند به عنوان كيفر تكاليفى دشوار بر ايشان وضع كند. و اين كار بر خلاف حكمت نيست تا انجام آن از خداوند قبيح باشد، زيرا مقدمات آن را خود انسان ها، با اختيار خود انجام داده اند. پس در نسبت دادن آن به خدا هيچ محذورى ندارد. رَبَّنَا لا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطأْنَا بعد از آنكه در مقام اجابت دعوت خداى تعالى بطور مطلق و بدون هيچ قيدى گفتند: ((سمعنا و اطعنا)) و سپس از يك سو متوجه ضعف و فتور و سستى خود شدند، و از سوى ديگر متوجه سرنوشت اقوام و امتهائى شدند كه قبل از ايشان مى زيستند، ناچار از خداى تعالى خواستند تا به ايشان رحم كند، و با ايشان آن معامله را نكند كه با امتهاى گذشته كرد، يعنى آن مؤاخذه ها و حمل و تحميل ها را نفرمايد، چون مؤمنين با تعليم الهى اين معنا را آموخته بودند كه هيچ حول و قوتى جز به كمك خدا وجود ندارد، و هيچ چيز جز رحمت او آدمى را از خطا و نسيان و تمرد حفظ نمى كند. بااين بيان پاسخ از سؤالى كه ممكن است بشود روشن مى گردد، و آن اين است كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) با اينكه معصوم است ، چطور درخواست مصونيت از خطا و نسيان مى كند؟ جوابش اين شد كه اگر آن جناب معصوم است ، به عصمت او معصوم است ، نه از ناحيه خودش ، پس صحيح است كه از خدا مصونيتى درخواست كند، كه از ناحيه خود ضمانتى نسبت به آن ندارد، و خود را د ر اين درخواست هم آواز مؤمنين سازد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 686 رَبَّنَا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا كلمه ((اصر)) بطوريكه گفته اند به معناى ثقل و سنگينى است ، بعضى هم گفته اند: به معناى آن است كه چيزى را به قهر و غلبه حبس ‍ كنى ، و برگشت آن نيز به همان معناى اول است ، چون حبس شدن نيز نوعى سنگينى است ، و بر موجود حبس شده گران است . و مراد از ((الذين من قبلنا)) اهل كتاب و مخصوصا يهود است ، چون در اين سوره به بسيارى از داستانهاى ايشان اشاره شده است ، و مخصوصا در سوره اعراف آيه 157 ((اصر)) و ((اغلال )) را به ايشان نسبت داده ، مى فرمايد: ((و يضع عنهم اصرهم ، و الاغلال التى كانت عليهم )) 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●نماز روزهای پنج‌شنبه ماه شعبان●□ □در هر پنج‌شنبۀ ماه شعبان دو ركعت نماز بجا آورد، در هر ركعت: ●سوره «حمد» یک مرتبه ●سوره «توحید» صد مرتبه : □صد مرتبه صلوات بفرستد □تا حق تعالى هر حاجتى‏ كه در امر دين و دنيا دارد، روا كند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □پس اگرمثل جناب اویس قرن، شب های عزیزش را به ان صورت میگذر
□اگر کسی که صحیح و سالم است و قدرت قیام دارد، ولی بخواهد حمد و سوره را نشسته قرائت کند، ذکر فاتحه الکتاب و سوره اش در نماز، ذکر نیست و همچنین اگر کسی که صحیح و سالم است، و می تواند ذکر رکوع را به اندازه ای که دستش به ساق پایش برسد و سرش را خم کند، بگوید، اما بدنش به این اندازه حالت و هیات نگیرد و ذکر《سبحان ربی العظیم...》را بیان کند، ذکر، ذکر نیست. لذا بعضی از اذکار به صرف زبان متکی است. بعضی از اذکار با هیات بدن همراه است، یعتی حتما بدن باید در یک شکل و وضع خاصی باشد تا آن ذکر، خودش را نشان دهد. □به عنوان مثال، در حمد و سوره باید شخص به صورت قیام بایستد و در صورتی که بدن سالم است، حکم اولی این ذکر، با هیات قیام است، چه اینکه اگر بخواهیم در مسائل شرعیه ی رساله ی علمیه هم توجه کنیم، می بینیم که اصل قیام در صلات، ذکر است یعنی از اجزای صلاتیه است، خصوصا از اجزا و هیات رئیسه ی نماز نیز هست، و لذا بعضی از اذکار زبانی با قیام همراه اند، بعضی از اذکار زبانی با رکوع و بعضی از اذکار دیگر با سجود همراه اند، و بعضی با قعود همراه است، به عنوان مثال، ذکر تشهد در صورت سلامتی شخص، حتما باید در حالت قعود گفته شود، حال اگر کسی آن را در حالت ایستاده بگوید، از موطن و جایگاه خودش خارج شود.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □اگر کسی که صحیح و سالم است و قدرت قیام دارد، ولی بخواهد ح
□پس احوال جناب اویس قرن، گویای این است که او در مسیر کملین از اولیاء الله قدم گذاشت. چون سالک الی الله باید قلمرو سلوک خود را روشن کند که در کدام مسیر می خواهد حرکت کند؟(۵) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □پس احوال جناب اویس قرن، گویای این است که او در مسیر کملین
□اگر واقعا می خواهد سیر و سلوکی کند و به سوی مقام اولیای حقیقی حق متعال و درجه مقربین الهی و در درجات کملین از اولیاء الله، مثل ائمه و انبیاء قدم بردارد، باید در مقام سیر و سلوک علمی و اذکار در حال سیر، برنامه های کملین را در پیش بگیرید، اما برنامه های کمل، برنامه های سنگینی است، و لذا می بینید، ذهن، نسبت به بعضی از این احوال استیحاش پیدا می کند.(۶) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□ □امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: اُوصیکُم بخَمسٍ لَو ضَرَبتُم اِلَیهَا آباطُ الاِبِلِ لَکانَت لِذَلِکَ اَهلاً: لا یَرجُوَنَّ اَحَدٌ مِنکُم اِلاّ رَبَّهُ وَ لا یَخَافَنَّ اِلاّ ذَنبَهُ وَ لا یَستَحیِیَنَّ اَحَدٌ مِنکُم اِذَا سُئِلَ عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقُولَ لا اَعلَمُ، وَ لا یَستَحیِیَنَّ اَحَدٌ اِذَا لَم یَعلَم الشَّیءَ اَن یَتَعَلَّمَهُ وَ عَلَیکُم بِالصَّبرِ، فَاِنَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ کَالرَّأسِ مِن الجَسَدِ وَ لا خَیرَ فى جَسَدٍ لا رَأسَ مَعَهُ وَ لا فى ایمانٍ لا صَبرَ مَعَهُ: شما را به پنج نکته توصیه می‎کنم که اگر برای دست یافتن به آن شتران را هر چه پرشتاب‎تر برانید، سزاوار است. (یعنی همه‎ی رغبتت را به آن بده) هیچ یک از شما جز به پروردگارش امید مبندد، و جز از گناه خویش نترسد، و هیچ یک از شما هنگامی‎ که در مورد چیزی که نمی‎داند و مورد پرسش قرار می‎گیرد، از گفتن نمی‎دانم شرم نکند، و هیچ یک هنگامی‎ که چیزی را نمی‎داند از آموختن آن حیا نکند، و بر شما باد به صبر که جایگاه صبر در ایمان به منزله‎ی جایگاه سر در بدن است، و بدنی که سر به همراه ندارد بی‌‎فایده است، و ایمانی هم که صبر به همراهش نباشد، بی‌‎خاصیت است. □ان‎شاء‎الله حس‌های ما رو به خدا برود و درباره‌‎ی خدا حسّاسیت پیدا کنیم و حسّاس شویم. این حسّاسیت، علم و همه‎ی کمالات را در انسان ایجاد می‎کند. چرا نسبت به دنیا حسّاسیت داریم و مثلاً به خاطر گرانی، یا خطر اجانب خودمان را می‎بازیم؛ امّا نسبت به آخرت حسّاسیت نداریم و خودمان را نمی‎بازیم؟ □○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 286-285 ، بقره قسمت دوم بخش سوم1⃣ ● خطا و نسيان از اختيار آدمى خارج است ولى مقدمات خطا و نس
آیات 286-285 ، بقره قسمت دوم بخش سوم2⃣ ● خطا و نسيان از اختيار آدمى خارج است ولى مقدمات خطا و نسيان اختيارى است رَبَّنَا وَ لا تُحَمِّلْنَا مَا لا طاقَةَ لَنَا بِهِ مراد از ((مالا طاقه لنابه ))، تكليف هاى ابتدائى طاقت فرسا نيست ، چون توجه نمودى كه خداى تعالى هرگز چنين تكاليفى به بندگان خود نمى كند، چون هم عقل آن را تجويز نمى كند، و هم كلام خود خداى تعالى ، كه در مقام حكايت گفتار مؤمنين فرموده : ((سمعنا و اطعنا))، بر خلاف آن دلالت دارد، بلكه مراد از آن جزا و كيفر بدى هائى است كه ممكن است به ايشان برسد، حال يا به صورت تكاليف دشوار (نظير آنچه در بنى اسرائيل واقع شد) باشد، و يا به صورت عذاب هائى كه ممكن است نازل شود، و يا به صورت مسخ شدن و امثال آن باشد. وَ اعْف عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا كلمه ((عفو)) به معناى محو اثر است ، و كلمه ((مغفرت )) به معناى پوشاندن است و كلمه رحمت معنايش معروف است ، اين معناى كلى اين كلمات بود، و اما به حسب مصداق و با در نظر داشتن معناى لغوى آنها بايد بگوئيم : اين سه جمله و ترتيب آنها به اين صورت از قبيل پرداختن تدريجى از فرع به اصل است ، و به عبارتى ديگر منتقل شدن از چيزى كه فائده اش خصوصى است به سوى چيزى كه فائده اش ‍ عمومى تر است و بنابراين عفو خدا عبارت است از محو و از بين بردن اثر گناه ، كه همان عقابى است كه براى هر گناهى معين فرموده ، و مغفرت عبارت است از پوشاندن و محو اثرى كه گناه در نفس به جاى گذاشته ، و رحمت عبارت است از عطيه اى الهى كه گناه و اثر حاصل آن ، نفس را مى پوشاند. و عطف اين سه جمله ، يعنى و ((اعف عنا)) و ((اغفرلنا)) و((و ارحمنا)) بر جمله ((ربنا لا تواخذنا ان نسينا او اخطانا))، با در نظر گرفتن سياق و نظمى كه در همه آنها است ، اشعار دارد بر اينكه مراد از عفو و مغفرت و رحمت ، امورى است مربوط به گناهان بندگان از جهت خطا و نسيان و امثال آن ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 687 و از اين معنا روشن مى شود كه مراد از اين مغفرت كه در اينجا در خواست شده ، غير مغفرت در جمله : ((غفرانك ربنا)) است ، مغفرت در آنجا مغفرت مطلقه در مقابل اجابت مطلقه است ، كه بيانش ‍ گذشت ، ولى اين مغفرت ، مغفرت خاصه است ، در مقابل گناه ناشى از فراموشى و خطا، پس سؤال مغفرت در آيه شريفه تكرار نشده است . در اين چهار دعا، لفظ ((رب )) چهار بار تكرار شده ، تا از راه اشاره به صفت عبوديت خود، صفت رحمت خداى تعالى را برانگيزاند، چون نام ربوبيت بردن ، صفت عبوديت و مذلت بندگى را بياد مى آورد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □○نابود شدن بخش عمده‌ای از جمعیت جهان پیش از ظهور○□ □اين تصوير دنيا‌ی امروز مصداق برخی احاديث درباره‌ی شرایط جهان قبل از ظهور حضرت مهدی‌ ارواحنا‌فداه است كه نابود شدن بخش عمده‌ای از جمعيّت جهان را در اثر جنگ‌های قبل از ظهور‌، بيان می‌كند. در اينجا به ذكر تعدادی از اين احاديث می‌پردازيم. □اميرالمؤمنين علی علیه السّلام می‌فرمايند‌: لٰا يَخْرُجُ الْمَهْدِیُّ حَتّىٰ يُقْتَلُ ثُلْثٌ وَ يَمُوتُ ثُلْثٌ وَ يَبْقىٰ ثُلْثٌ □مهدی علیه السّلام قيام نمی‌كند مگر آنكه پيش از آن‌ يک سوّم جمعيّت جهان كشته خواهند شد و يک سوّم ديگر نيز خواهند مرد و تنها يک سوّم جمعيّت جهان باقی خواهند ماند. □وقوع اين حديث فقط با وجود سلاح‌های كشتار جمعی میکروبی، شیمیایی و اتمی جهان امروز‌ قابل تصوّر است؛‌ والّا در زمان امیرالمؤمنین علیه السّلام با شمشیر و تیر و کمان امکان چنین کشتار وسیعی نبود. □در اثر جنگ‌های عظیم جهانی كه زاييده‌ی قدرت‌طلبی‌ها و سودجویی‌ها و خود‌خواهی‌های بشر است و نیز بيماری‌های همه‌گیری كه در پی اين جنگ‌ها در اثر عفونت جنازه‌های بر زمین مانده شايع می‌شود، دو سوّم مردم جهان نابود می‌شوند. □همچنين امام صادق علیه السّلام می‌فرمايند‌: قُدّٰامَ الْقٰائِمِ‌ علیه السّلام مَوْتٰانِ مَوْتٌ اَحْمَرُ وَ مَوْتٌ اَبْيَضُ حَتّىٰ يَذْهَبَ مِنْ كُلِّ سَبْعَـةٍ خَمْسَـةٌ؛ فَالْمَوْتُ الْاَحْمَرُ السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ الْاَبْيَضُ الطّٰاعُونُ‏ □پيش از آمدن قائم علیه السّلام ‌ دو مرگ برای بشریت خواهد بود: مرگ سرخ و مرگ سفيد‌؛ به‌طورى‌كه از هر هفت نفر‌، پنج نفر جان خود را از دست می‌دهند. مرگ سرخ دراثر شمشير (سلاح‌) و مرگ سفيد‌ بيماری طاعون است. بدین‌ترتیب دوهفتم جمعیّت جهان باقی می‌ماند. □در حديث ديگری از امام صادق علیه السّلام منقول است‌: لٰا يَكُونُ هـٰذَا الْاَمْرُ حَتّىٰ يَذْهَبَ تِسْعَـةُ اَعْشٰارِ النّٰاسِ □امر ظهور واقع نمی‌شود مگر اينكه نُه‌ دهم مردم از بين بروند. □○کتاب جانِ جهان تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □اگر واقعا می خواهد سیر و سلوکی کند و به سوی مقام اولیای ح
□درباره ی امام زین العابدین علیه السلام نقل شده است که: آقا برنامه ی شان این بود که در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خواندند. معلوم می شود، این جزء برنامه های سنگین اقا بود، سجده های طولانی که از بین الطلوعین شروع می شد تا اذان ظهر، و هنگام اذان ظهر، حضرت بر می خواست طبق وظیفه ی شرعیه ی الهی اش، با آن حال خاصش نماز ظهر را به جا می آورد، ان گاه باز سر مبارک شان را به سجده می گذاشتند تا اذان مغرب، و بعد از فرضیه عشائین باز سر به سجده می گذاشتند تا اذان صبح......تقریبا آقا شبانه روز در سجده بوده اند. طبق نقل راوی معلوم می شود، آقا در آن ایام در این دستورالعمل بسیار سنگین بود(۷) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □درباره ی امام زین العابدین علیه السلام نقل شده است که: آق
□جناب اویس گاهی یک شب تا به صبح در قیام بود، اما این حال برای حضرت شاید تا چهل روز امتداد داشت، که این حال، دیگر از عهده ی اویس بر نمی آید. اگر چه اویس در مسیر کمل قرار گرفت، اما وقتی می آییم آن هایی که غیر معصوم اند را با صاحب عصمت می سنجیم، می بینیم حتی در این امور ظاهری اذکار هم نتوانستند تا آن رتبه پیش بروند(۸) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" صیقلی کن، صیقلی کن، صیقلی "○□ ○غسل در اشک زدم کاهلِ طریقت گویند ○پاک شو اوّل و پس دیده بر آن پاک انداز □اهل طریقت دانند که برای مشاهده حقیقت دیده ها را باید شست و دل ها را باید صیقلی و شفاف کرد: ○تا در او انوارِ قدسی رو نهد ○عکس حوری و پری در وی جهد ○شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام ○تا نگردد ز تو این دیرِ خراب آلوده □و این شست و شوی دیده و دل را اشک ندامتی باید از هر آنچه سستی و کاهلی است، یا اشک حسرتی در آرزویی و یا اشک شوقی و های و هویی که آدمی را در خود غرق کند و غسل تعمید دهد: ○همنشینی گفتش ای شیخ کبار ○خیز و این وسواس را غسلی برآر ○شیخ گفتش امشب از خونِ جگر ○کرده ام صد بار غسل، ای بی هنر □ویلیام بلیک، شاعر و نقّاش اشراقی انگلیس، گفته: اگر مسیرهای ادراک پاکیزه شوند هر چیز چنان که حقیقتاً هست رخ خواهد نمود و نشان خواهد داد که چگونه در عین همه محدودیت ها هر موجودی بی نهایت است. و ای بسا که معنی آن حدیث نبوی که فرمود: " ربِّ أرِنی ألأشیاءِ کما هی " همین باشد. □○برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: كسى كه خداوند خير را براى او اراده كرده باشد در قلبش محبّت امام حسين عليه السّلام را قرار داده و در دلش محبت زيارت آن جناب را مى‌اندازد. □○منبع: کامل الزيارات جلد ۱ صفحه ۱۴۲○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□باید ببینیم وظیفه‌ی ما چیست. شخصی وظیفه‌اش این است که به جهاد اصغر برود و با ملاعین و دشمنان خبیث بجنگد، وظیفه‌ی ما هم این است که اینجا جهاد اکبر کنیم. اگر سیر باطنی نباشد در ظاهر نیز اتفاقی نمی‌افتد. یکی از همین عزیزان جهادگر به من می‌گفت که تا انسان در باطن شهید نشود محال است که در ظاهر شهید شود. در درون تو همه هستند، هم امام حسین، هم امام زمان و هم شمر و یزید. هم در درون تو هست و هم در بیرون. اگر در باطن با حسین درونت آشنا نباشی در بیرون می‌شوی ضد ولایت فقیه. شناخت ولی فقیه خیلی امر پیچیده‌ای نیست. اگر باطنت را حسینی نکرده باشی نمی‌توانی فرزند زمانت باشی و حق را از باطل تشخیص دهی اما اگر با حسین درونت آشنا باشی آنگاه گوش تو باز می‌شود، چشمت باز می‌شود...
قسمت 1⃣ □رحمت خاصه‌ی الهی در ماه شعبان به سمت مخلوقات خاصه انسان‌ها سرازیر می‌شود. این ماه، همان طور که از اسم آن نیز بر می‌آید، ماهی است که رحمت سرازیر شده از جانب حق متعال منشعب و شعبه شعبه شده و پراکنده می‌شود تا انسان‌ها بسته به استعداد خودشان از شعب رحمت الهی که رحمت خاصه و رحیمیه است بهره‌مند شوند تا بتوانند صعود کرده و عروج یابند و راهی که از جانب حق متعال آمده‌اند را به سوی او بازگردند؛ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ. ○رهرو منزل عشقیم و ز سر حد عدم ○تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم □ما باید همین راهی که آمده‌ایم را برگشته و به اصل و مبدأ خودمان بازگردیم لذا ماه رجب اشاره به قوس نزول دارد، ماه شعبان اشاره به عالم خلقت و کثرت دارد و رحمت الهی در این عالم برای انسان‌ها پخش شده است و ماه رمضان نیز اشاره به قوس صعود و عروج دارد؛ جالب است که ترک‌ها هم در زبان خودشان ماه رمضان را عروج می‌گویند یعنی رمضان ماهی است که ما به سمت حق متعال بازمی‌گردیم. □در روایتی از معصوم علیه السلام به این منشعب و شعبه شعبه بودن رحمت الهی در این ماه شعبان اشاره شده است ‌البته این به این معنا نیست که رحمت حق فقط و فقط در این ماه اینگونه است. اینها همگی نشانه و کد است. در باطن نظام هستی، همه‌ی ایامْ شعبان و رمضان است کما اینکه کل یوم عاشورا... همه‌ی لیل ها برای انسان الهی در باطن، لیلة القدر است. همه‌ی روزها برای انسان الهی یوم الله است. برای انسان به کمال ره یافته‌ و برای شخصی که وارد باطن عالم شده، اینگونه نیست که فقط این ماهِ خاص، ماه رجب یا شعبان یا رمضان باشد. آنها همیشه در ضیافت الهی به سر می‌برند. روایتی معروف هست که در ماه رجب حق متعال یک ملکی دارد به نام داعی که هر شب صدا می‌زند این الرجبیون؟ طوبی للتائبین، طوبی للذاکرین. آیا این داعی مختص ماه رجب است؟ در ماه شوال، ذی‌القعده و ماه های دیگر طوبی للذاکرین گفته نمی‌شود؟ آسمان باطن و معنا قید ندارد. وقتی انسان وارد آسمان معنا شود، همه‌ی ماهها برای او ماه رجب و شعبان می‌شود. او در همه‌ی ایام میهمان حق متعال می‌شود.
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□ □زمین ظهور حضرت ولیِّ عصر عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه غیر از زمین دنیاست: یَومَ تبدّلُ الاَرضَ غَیرَ الاَرضِ: روزی که زمین به زمین دیگری مبدّل می‎شود. □حضرت حجّت علیه السّلام پس از ظهور می‎فرماید: یا اَهلَ العالَمِ مَن اَرَادَ اَن یَنظُرَ اِلى آدَمَ، نُوحٍ، اِبراهیمَ، مُوسی، عیسی، مُحمَّدٍ، عَلیٍّ، حَسَنٍ، فَلیَنظُر اِلَی: ای اهل عالم هر کس می‎خواهد به آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد و علی و حسن نظر کند، پس به من بنگرد. تا کسی حق‌بین نشود، یعنی حضرت را نبیند، وارد قیامت نمی‎شود. □هر وقت حاجتی داشتی، برای حضرت ولیِّ عصر عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه عریضه بنویس و بده به آب نهرهای جاری یا به نسیم صبا و باد صبحدم؛ آن را به حضرت می‎رسانند. □در همه‎ی زمان‎ها سیصد و سیزده نفر ابدال وجود دارند که اصحاب امام زمان عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه هستند و میخ‎های خیمه‎ی زمینند. اَلمُؤمنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ: مؤمن مانند کوه استوار است. وَ الجِبالَ اَوتاداً: و خداوند کوه‎ها را میخ‎های زمین قرار داد. □امام زمان عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه اگر دست بر سر ما بکشند، علم و حلم را به درون ما می‎ریزند. □●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 286-285 ، بقره قسمت دوم بخش چهارم ● دعوت عمومى به سوى دين توحيد و جهاد در راه اعلاى آن ، اولين وظيفه مومنين بعد از ايمان و اظهار عبوديت حق است أَنت مَوْلَانَا فَانصرْنَا عَلى الْقَوْمِ الْكفِرِينَ اين جمله جمله اى است جديد و دعائى است مستقل و كلمه مولى به معناى ناصر و يارى كننده است ، و ليكن نه هر ناصر بلكه ناصرى كه تمامى امور منصور به عهده او است چون كلمه مولى از ماده ولايت است كه به معناى عهده دارى و تصدى امر است ، و از آنجا كه خدا ولى مؤمنين است پس مولايشان نيز هست ، و آنان را در آنچه كه محتاج به يارى وى باشند يارى مى كند همچنان كه فرمود: ((و الله ولى المؤ منين )) و نيز فرموده : ((ذلك بان الله مولى الذين ، آمنوا و ان الكافرين لا مولى لهم )) يعنى اين به آن جهت است كه خدا مولاى كسانى است كه ايمان آورده اند، و كسانى كه كفر ورزند مولا و ياورى ندارند. و از اين دعاى مؤمنين بر مى آيد كه بعد از گفتن ((سمعنا و اطعنا)) و پذيرفتن اصل دين ، هيچ همى به جز اقامه دين و نشر آن ، و جهاد در راه اعلاى آن و بلند كردن آوازه كلمه حق ، و به دست آوردن اتفاق كلمه همه امتها بر مساله دين ، ندارند، همچنان كه همين معنا از آيه زير استفاده مى شود كه مى فرمايد: ((قل هذه سبيلى ادعو الى الله على بصيرة ، انا و من اتبعنى ، و سبحان الله ، و ما انا من المشركين )). پس دعوت به سوى توحيد، راه دين است ، راهى كه البته جهاد و قتال و امر به معروف و نهى از منكر و ساير اقسام دعوت و انذار، همه از مصاديق آن هستند، براى اينكه هدف از همه اينها يكى است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 688 و آن ريشه كن ساختن ماده اختلاف در ميان نوع بشر است ، و آيه زير به اهميت آن در نظر شارع دين اشاره نموده ، مى فرمايد: ((شرع لكم من الدين ما وصى به نوحا، و الذى اوحينا اليك ، و ما وصينا به ابراهيم و موسى و عيسى ، ان اقيموا الدين ، و لا تتفرقوا فيه )). پس اينكه در آيه مورد بحث گفتند: (تو مولاى مائى ، پس ما را يارى كن ) دلالت مى كند بر اينكه بعد از گفتن ((سمعنا و اطعنا)) و پذيرفتن دين ، اولين وظيفه اى كه به ذهنشان رسيده همين بوده كه با دعوتى عمومى دين خدا را در ميان نوع بشر گسترش دهند، (و خدا داناتر است ) در اينجا جلد چهارم ترجمه تفسير الميزان پايان مى يابد، خدا را بر اين نعمت سپاس مى گزارم ، و از درگاه مقدسش مسئلت دارم ، بركتى در اين مشروع قرار دهد، تا در آشنائى مسلمانان فارسى زبان به اسرار قرآن كريم ، و عمل به دستورات آن داراى اثر بيشترى شود. (آمين يا رب العالمين ) 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □جناب اویس گاهی یک شب تا به صبح در قیام بود، اما این حال ب
□و نیز از حالات امام زین العابدین علیه السلام نقل شده است که شب را در سجده به سر می برد، فرزند او از بلندی افتاد و دست و پای او شکست، فریاد اهل منزل برخاست، همسایه ها جمع شدند، شکسته بند آوردند و دست فرزند را بستند، فردا صبح که آقا سر از سجده برداشتند، دیدند دست فرزند بسته است، علتش را از اهل منزل، جویا شدند....با این که آقا همان جا، در درون اتاق در حال سجده بوده اند، اما تمام آن جیغ و فریادها را نمی شنوند(۹) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □و نیز از حالات امام زین العابدین علیه السلام نقل شده است
□و نیز نقل کرده اند، اتاقی که آقا در آن سجده بوده اند، به علت افتادن چراغ یا دلیل دیگری آتش گرفت، در زندگی انسان، این وقایع پیش می آید. آتش زبانه کشید و فریاد اهل خانه بلند شد که: که: النار، النار.... اما آقاجان هیچ خبر ندارد، فردا که آن صحنه را آقا مشاهده فرموده اند، اهل منزل از آقا می پرسند، دیشب که فریاد آتش، آتش ما بلند شد چگونه خبر دار نشدید؟ در پاسخ می فرمایند: به یاد آتش سنگین قیامت بودم، از این آتش منصرف شدم(۱۰) @mohamad_hosein_tabatabaei