eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □برای اینکه واقعا یک میلیون نفرجمع شدند همه هم یکدست و یک‌صدا و
□این طور نیست که رساله را باز کردید خواندید بگویید ر ساله رافهمیدید رساله می‌گوید اگر رفتی در مسجد نماز جماعت برقرار شد یک نفر بود و یک رکعت نماز هفتاد رکعت بگوسیصد نفر چهار هزارنفر بود هزار رکعت است ده نفر بود دیگر بی‌نهایت است نمی‌گویم که این حرف فقه درست نیست اما عرضم این است به سره فقه برسید ببینید این رساله ِسِرش چیه ؟یعنی چه؟ این رساله معنایش چیست؟ آن معنا را رسیدن آن حقیقت روی آوردن آن کار مشکلی هست این‌که عرض می کنم کوچک نگیرید فکر نکنید تو یک‌نفری الان اگر تو در جلسه نشسته ای حواست پرت است بدان داری دیگران را خسته می کنی(۱۷) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □این طور نیست که رساله را باز کردید خواندید بگویید ر ساله رافهم
□بله برای همین یکدست نیستیم این یکدست نبودن باعث می شود که جلسه به هم بخورد این است که باید سر تا پا این‌ که بارها عرض کردم اگر می‌خواهید جلسات به نتیجه برسد خیلی شرایط دارد بیایید که یک چند جمله‌ای عرض مصیبت کنیم شب اول را به نام جناب مسلم‌بن‌عقیل سلام‌الله‌علیه که در روز عرفه به شهادت رسیدند روز نهم ذی‌الحجه یعنی تقریباً بیست روز از شهادت جناب حضرت مسلم می‌گذرد حضرت مسلم طبق فرمان جناب حضرت سیدالشهداء سلام‌الله‌علیه که قرار شد به طرف کوفه حرکت بکند تقریباً از نیمه ماه مبارک رمضان از مکه درآمدند روز پنجم شوال طبق نقلی که مرحوم شیخ عباس قمی علیه الرحمة فرمود وارد مدینه شد در مسیر راه از مکه آمد به مدینه که از مدینه حرکت کند با اهل‌بیتش یک ملاقاتی بکند و حرکت کند به طرف کوفه، از نیمه ماه مبارک رمضان الان دیگه ماه رمضان گذشت ماه شوال و ماه ذی‌القعده و ماه ذی‌الحجه که تقریباً سه ماه و نیم الان از نیمه ماه رمضان گذشت پنجم شوال رسید به مدینه بعد رفت منزل و با زن و فرزندش خداحافظی کرد و به آن‌ها گفت من از طرف جناب امام حسین سلام‌الله‌علیه عازم هستم می‌خواهم بروم کوفه چون مردم پیغام فرستادند و از آقا تقاضای نماینده کرده‌اند آقا مرا به‌عنوان نماینده رسمی خود دارد می‌فرستد به کوفه و بعد رفت سر قبر جناب رسول الله قبر مطهر حضرت رسول را زیارت کرد و قبرستان بقیع و از آن‌جا حرکت کرد به طرف کوفه که در بین راه دو تا از همراهانی که به‌عنوان راهنمای او بودند و راه را گم کرده بودند ان دو تا به شهادت رسیدند و جناب مسلم نامه ای نوشت برای سیدالشهداء سلام‌الله‌علیه که وضع ما به صورت اسف‌باری هست ما راه را گم کرده این وسط راه مانده ایم....(۱۸) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○سوال کن، فضولی نکن!○□ □سوال خوب، خوب است. مرتب سوال پیچ نکن! (چرا اینکار را کردی؟ چرا اینو پوشیدی..چرا..) مگر فضولی؟ بین سوال خوب کردن و فضولی مرزی دقیق است. □سوالِ حسابی، بجا، به مورد و به موقع و از اهلش بپرس. باید توجه داشته باشید که آیا (شخص سوال شونده) می‌تواند به سوال پاسخ دهد یا نه، اهلش هست یا نه؟ □همین جور «وراجی» کردن به درد نمی‌خورد؛ اصلا این بدتر از سوال نکردن و یک حماقت دیگر است. سوال بهترین چیز است و سوالِ بد و وراجی کردن نیز، بدترین چیز است. باید بدانی چه وقت سوال می‌کنی، از چه کسی سوال می‌کنی و چه می‌پرسی. □قرآن کریم نیز همین مطلب را تصدیق می‌کند {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ} سوال داشته باش و اگر سوال نداری، بدان چیزی نمی‌فهمی! از آغاز و انجام جهان سوال پرسیدی؟ □دکتر ابراهیمی دینانی□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش پنجم ● ده نكته كه از مباحث و مطالب گذشته روشن شد پس تا اينجا
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش ششم ● مراتب مختلف قرآن از نظر معنا و اينكه هر معنايى خصوص به مرتبه اى از فهم و دركاست 9 - قرآن از نظر معنا مراتب مختلفى دارد، مراتبى طولى كه مترتب و وابسته بر يكديگر است ، و همه آن معانى در عرض واحد قرار ندارند تا كسى بگويد اين مستلزم آنست كه يك لفظ در بيشتر از يك معنا استعمال شده باشد، و استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا صحيح نيست ، و يا كسى ديگر بگويد اين نظير عموم ، مجاز مى شود، و يا از باب لوازم متعدد براى ملزوم واحد است ، نه ، بلكه همه آن معانى ، معانى مطابقى است ، كه لفظ آيات بطور دلالت مطابقى بر آن دلالت دارد، چيزى كه هست هر معنايى مخصوص به افق و مرتبه اى از فهم و درك است . توضيح اينكه : خداى تبارك و تعالى فرموده : ((اتقوا اللّه حق تقاته )) و در اين آيه خبر داده است از اينكه تقوا كه عبارت است از: خويشتن دارى از هر عمل زشتى كه خدا از ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 99 آن نهى كرده ، و انجام هر عمل نيكى كه خدا بدان امر نموده ، داراى مراتبى است . مرتبه اى دارد كه نامش مرتبه حق تقوا است ، و از اين تعبير فهميده مى شود كه تقوا مراتبى پائين تر از اين هم دارد، پس تقوا كه به وجهى همان عمل صالح است ، مراتب و درجاتى دارد كه بعضى فوق بعض ديگر است . و نيز فرموده : ((افمن اتبع رضوان اللّه كمن باء بسخط من اللّه و ماويه جهنم و بئس المصير، هم درجات عند اللّه ، و اللّه بصير بما يعملون )). بطورى كه ملاحظه مى كنيد در اين آيه بيان كرده كه مردم چه صالح و چه طالح ، همگى درجات و مراتبى دارند، دليل اينكه گفتيم مراد درجات اعمال است جمله آخر آيه است ، كه مى فرمايد: خدا به آنچه مى كنيد بينا است . نظير اين آيه كه از نظر خواننده گذشت آيه شريفه : ((و لكل درجات مما عملوا و ليوفيهم اعمالهم و هم لا يظلمون است ))، و باز آيه شريفه : ((و لكل درجات مما عملوا و ما ربك بغافل عما يعملون است ))، و آيات كريمه قرآنى در اين معنا بسيار است ، و در بين آنها آياتى است كه دلالت مى كند بر اين كه درجات بهشت و دركات دوزخ هم ، بر حسب مراتب اعمال و درجات آن است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●علامه طباطبایی: فهم ما از قرآن، الفبایی بیش نیست ●□ □استاد بزرگوارمان علامه طباطبايی (ره) انصافاً خرق عادت و کرامت کرده‌اند و اين تفسير الميزان برای شيعه يک چشم روشنی شد اما همين علامه طباطبايی(ره) با اين خرق عادتشان با اين کرامتشان در جلسات خصوصی بارها ميفرمودند: □"ما قرآن را نمیفهميم! قرآن را اهل بيت (علیهم السلام ) می‌فهمند که نگذاشتند تفسير کنند و قرآن وقتی فهميده می شود که حضرت ولی عصر(عجل الله) بيايد و علم را هفتاد برابر کند و برای ما تفسير قرآن بگويد والا ما کجا قرآن کجا؟! □ما به قول ايشان نظير کودکی هستیم که الفبايی را از معلم فرا بگیرد اما حقيقت الفبا چيست، نمی دانیم! می‌فرمودند رواياتی از اهل بيت (علیهم السلام) داريم، خودمان هم چيزهايی گفته‌ايم اما قرآن کجا و اين‌ها کجا؟ □قرآن را خود قرآن معنا می‌کند که (بيان لکل شي) است. کُپی عالم وجود و حتی همین "بيان لکل شي" ای که قرآن می‌فرمايد اين را هم ما نمی‌فهميم يعنی چه؟! همين مقدار ميتوانیم بگويیم در مقابل عالم وجود و تکوين عالم تشريعی داريم به نام قرآن و تشريع عين تکوين است و برعکس اما باز اين‌ها هم عرفانی بيش نیست. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □خداوند متعال می‌فرماید: «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً؛ هرکس یکی را احیا کند، گویا همه مردم را احیا کرده است». [مائده: ۳۲] □منظور از حیات در این آیه شریفه، نجات‌دادن از ضلالت و گمراهی در دین است. □این راه اصلاح را نباید کالعَدَم و نشدنی حساب کنیم، وگرنه پشیمان می‌شویم از اینکه می‌توانستیم عادل و صالح فراهم کنیم و نکردیم، □و در وُسع ما بود و قدرت داشتیم که دنیا را به امن و امان و عدالت وادار کنیم و نکردیم. □○در محضر بهجت، ج۲، ص٢٣○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
... □شاید الآن، شاید نه! هستند . آقایان و خانم هایی در میان ما هستند. آقایان شما یادتان هست؟ ما خردسال بودیم، مدرسه ابتدایی می رفتیم در همین شهر. چه بسا سوال می کردند از آقایانِ روحانی شهر، سوال می کردند آقا، این نعلبکی ها، نعلبکی، عکس زنهای لخت، خیلی هم عکسهای وقیح در این نعلبکی ها و در این بشقابهاست، ما آیا این نعلبکی ها را بخریم؟ آیا این بشقابها را بخریم؟ که عکس زنهای لخت و خیلی وقیحانه عکس دارد، ابتیاع بکنیم؟ می فرمودند: نه! نخرید. □در مقابل این حرف (نخرید) ، چقدر شما به نوبه خود در این شهر حرف شنیده اید: این آخوندها چه می گویند؟ عکس است؛ این که دیگر کاری نمی رسد؛ کاری نمی کند؛ عکس یک زن است در یک بشقابی، در یک نعلبکی، در یک پرده ای،عکس زن لخت است؛ این آخوندها عجب ارتجاعی هستند، چطور فکر می کنند؟ اینها امروز مُد نیستند. مردم مدرن نیستند، امروزی نیستند. □فرمودند: نخرید. که این عکسهای لخت و برهنه ی در نعلبکی ها، در پرده ها و در بشقاب ها، بوی بدی می دهد. این یک مرتبه کار را به جایی می کشاند، به جایی می رساند که یک روز چادر را از روی ناموس تان بردارند. مردم این نعلبکی ها را نخرید، و این پرده ها را نخرید و این بشقابها را نخرید. □این عکسها که می بینید سرانجامش به جایی می کشاند که عِرض و حیثیّت و ناموس و شرافت و جهات دیگر انسانی را از مرز و بوم شما می برد؛ از دست شما می گیرد. و دیدید که کار را از ناحیه ی همان عکس به کجا کشاندند. □دشمن، قوی بود. □این مثال یک موضوع بسیار کوچک و ناچیزی است که در این باره عنوان کردم. □ولایت فقیه یعنی: آدم عاقلِ عالمِ الهی ِ روشن، هشدار می دهد: نخیر، نباید این را بخرید، نباید ابتیاع بکنید، نباید امضا بکنید. نباید این باشد. امر می فرماید، نهی می فرماید. عینِ الهی است. امین الله است. جاسوس حق است. نماینده حق است، چشم حق است. من می خواهم این باشد، اگر چنین کسی در اجتماع باشد، دشمن نمی تواند میدان بگیرد. □به آن شخص فرمود : پیغمبر فرمود : حدیث را پیغمبر فرمود : قدر خودت را بدان! ببین! بدان! هر شخصی، که در رویای خود، خواب های شیطانی می بیند هرکسی که در رویای خود خواب های شیطانی می بیند، بداند! که به همان اندازه از ولایت دور است، وبا شیطان ارتباط دارد. وگرنه، خواب شیطانی نمی دید! ○تا تو تاریک وملول و تیره ای ○دان که با دیو لعیم هم شیره ای @mohamad_hosein_tabatabaei
□این است که در امر امامت اختلاف سنگین است، چون همه چیز امور امامت، محوریت در اجتماع است و افرادی که آن تقوا را ندارند نمی‌توانند بیایند اقرار کنند و این محوریت را به آنی که لیاقت دارد، به او واگذار کنند و لذا جای اختلاف است، کشمکش است. □و برای اینکه بتوانند جایگاه خودشان را توجیه کنند از هیچ دروغی مضایقه نمی‌کنند، از هیچ تهمتی مضایقه نمی‌کنند، از هر کارشکنی مضایقه نمی‌کنند. □به نحوی می‌خواهند آن کسی که حق با اوست به یک نحوی او را از میدان به در کنند، در بین مردم ناصحیح جلوه دهند اینها همیشگی است، همیشگی. □و لذا ما در دعای افتتاح در شبهای ماه رمضان که هر روز، روزه می گیریم در دعای افتتاحش می‌خوانیم (اللهم اظهر به دینک) خدایا بتوسط این آقا که دوازدهمین جانشین خاتم انبیاست، حضرت بقیة الله، بواسطه این آقا دین خودت را اظهار کن. بارالها نترس، دینت را اظهار کن ( و سنة نبیک)، سنت پیغمبرت را بواسطه این آقا اظهار کن وگرنه بعداز پیغمبر سنت پیغمبر و دین خدا، توسط ابوبکر و عمر و عثمان ومعاویه و یزید و هزاران بدبختهای دیگر روزگار اظهار شد و پدر دین اسلام در آمد و جان سنت خاتم انبیا به لب آمد؛ آخرش هم نشد که نشد. □خسته شد بشریت، خسته شد ،،عالم اسلام خسته شد،، عالم بشریت آخرین پناه او، دین و شریعت محمدی (صلی الله علیه وآله و صلم) به قیمومت امیرالمؤمنین و یازده فرزند معصومش بود که این را به تاراج بردند. با القاب آمدند این انسانهای حقیقی را از میدان به در کردند، بشریت را بی پناه ساختند. □دیگر بشریت امیدش از اسلام محمدی (صلی الله علیه وآله و سلم) قطع شد، ناامید شد. □ای... ما فکر می‌کردیم این هم برا ما کاری می‌کنند. این هم که کاری نرسید. نه تنها کاری نرسید بلکه بر اساس اختلافات بعد از پیغمبر، مشکلات را هزاران چندان کرد بلکه میلیونها چندان کرد. بشریت را بیشتر درگیر کرد. □فلذا هی باید بنشینیم : بارالها ( أظهر به دینک و سنة نبیک حتی لا یستخفی بشیء من الحق مخافة احد من الخلق) بار الها این دین تو، سنت پیغمبر تو، آنچنان اظهارش بکن،، بدون آنکه ترس حتی از یک نفر از خلق داشته باشی هیچی از دینت مخفی نماند. □آقا الان اینقدر از دین مخفی است. □○از بیانات استاد در محرم سال جاری- ۹۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □بله برای همین یکدست نیستیم این یکدست نبودن باعث می شود که جلسه
□از مدینه تا به کوفه تقریباً هزار فرسخ راه است مدینه هست عربستان سعودی و حجاز و عراق یعنی از کشور عربستان سعودی تا کشور عراق چیزی در حدود هزار فرسخ راه است،حالا عزیزان می توانید این مسیر راه را از طریق نقشه گیر بیاورید این نقشه‌های جهانی که هست این‌ها بر اساس آن مقیاسی که در نقشه هست ببینید چقدر راه است یه وقتی من حساب کردم چیزی در حدود پنج شش هزار کیلومتر راه یعنی هزار فرسخ که هر فرسخی اگر شش کیلومتر یا پنج و نیم کیلومتر بشود چیزی در حدود پنج هزار و خرده‌ای کیلومتر راه است پنج هزار!! و لذا در راه خیلی جناب مسلم گرفتاری کشید نامه را داد به دست قیس بن مطهر همان جوان معروف آن بزرگوار به خدمت جناب سیدالشهدا به مکه رساند و حضرت دوباره جواب دادند که مسلم وظیفه داری به طرف کوفه بروی به هر صورتی که هست مسلم خودش را رساند به کوفه بعد هم جناب شیخ مفید نقل می‌کند که اوایل که ایشون وارد کوفه شد هجده هزار نفر با جناب مسلم بیعت کردند دربین تواریخ تاریخ ارشاد شیخ مفید و تاریخ طبری این دو سه تا تاریخ این دو تا تاریخ خیلی مهم هستند و لذا حرف‌های شیخ مفید خیلی حرف های مفیدی هستند در مسائل تاریخی.(۱۹) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □از مدینه تا به کوفه تقریباً هزار فرسخ راه است مدینه هست عربستان
□هجده هزار نفر از کوفی ها با جناب مسلم بیعت کردند دیگه خیال مسلم راحت شد و لذا یک نامه‌ای نوشت برای جناب سیدالشهدا به مکه گزارش و شرح حال داد و عرض کرد آقا من کار را تا به این‌جا رساندم و الان هجده هزار نفر مردم کوفه با من بیعت کردندو ما منتظر شما هستیم. در این ایامی که حضرت مسلم بیعت می‌گرفت تقریباً عبیدالله هم درهمین بینابین وارد کوفه شد همین طوعه،طوعه ای که شب آخر جناب مسلم در منزلش بود پسری به نام نعقل این پسرش به عنوان جاسوس بود در بین نیروهای جناب مسلم تمام جزئیات بیعت این هجده هزار نفر با مسلم را ایشون جاسوسی می‌کرد و به عبیدالله گزارش می‌داد این نعقل و لذا کم‌کم این لفظ نعقل دیگه تقریباً یعنی آدم دغل و دروغگوی و حیله باز این دیگه کم‌کم آمد بین ماها و الان هر کسی را که آدم دغل و درو و نقشه کش باشد لفظ بین ما مازندرانی‌ها گسترش پیدا کرد دیگه مردم نمی‌گویند فلانی نعقل هست میگویند نقله این نظر از همان نعقل کوفه هست از همان جا این نعقل کارش را کرده است.(۲۰) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □هجده هزار نفر از کوفی ها با جناب مسلم بیعت کردند دیگه خیال مسل
□این کیه فرزند همین مادر ،لااله‌الاالله، این آدم چه جور فکری دارد ، فرزند این مادر تمام کارهای مسلم را هم گزارش داده تمام را جاسوسی کرده مسلم که وارد شد در ارشاد دارد که در خانه مسلم بن اوسجه وارد شده بعضی‌ها هم نوشته‌اند در منزل هانی وارد شده ولی اول خانه مسلم بن اوسجه وارد شد بعد نه این‌که هانی یک سرشناس بزرگ کوفه بود و لذا از منزل جناب مسلم بن اوسجه رفت در منزل هانی بن عروه که عبیدالله دید یک مدتی هانی نمی‌آید در جلساتش ، و پیغام فرستاد که چی شد هانی چرا نمی‌آید بعد نعقل بهش گزارش داد که مسلم در خانه او هست دارد آنجا مردم را جمع‌وجور می‌کند و جلسات خصوصی دارد که بعد عبیدالله نقشه کشید که به خانه هانی برود گفت به هانی بگویید عبیدالله گفت چون شنیدم ایشون مریض هست من می‌خواهم به عیادتش بیایم رفت در منزلش و گفت هانی بن عروه من شنیده‌ام که شما مسلم (رو) در خانه داری و شما مرکز ضد شورش ما شده ای در کوفه ایشون برگشت گفت نه این حرف‌ها نیست و من مدتی مریضم نمی آیم به آن صورت گفت نه شما پشت سرما نقشه می‌کشی و خودت را به تمارض می‌زنی خودت را به مریضی می‌زنی مریضی نداری تو آن وقت گفت نه و بالاخره رفت که از دست عبیدلله در برود می گویند عبیدالله دستور داد که بروید و نعقل را بیاورید نعقل آمد تا چشم هانی به نعقل افتاد فهمید که.....(۲۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" از گره‌گشایان باش "○□ ○چو غنچه گرچه فروبستگی‌ست کارِ جهان ○تو همچو بادِ بهاری گره‌گشا می‌باش □اگر می‌بینی کار جهان بستگی در بستگی و مشکل در مشکل و پیچ در پیچ است و همه را از پای در‌آورده است، بیندیش که تو می‌توانی این مشکل را اندکی بر مردمان سهل کنی: □به هنری که از خود نشان دهی و چراغ شادیِ ایشان شوی یا علمی که به کار آوری و در گشایش مشکلات خرج کنی، یا خیری کنی که دل‌ها در ایمان به خیر و خوبی بدان گرم شوند و سرمشقی برای خوبی از کار تو بر گیرند، ☑️این است معنی عشق به زیبایی و دانایی و نیکویی. □○برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□از امام صادق علیه السلام پرسیدند: یوم الحسره، کدام روز است که خدا می فرماید: "بترسان ایشان را از روز حسرت" حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می‌خورند که چرا بیشتر نیکی نکردند. پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟ حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا فرستاده باشد. □وسائل الشیعه ج۷،ص۱۹۸□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ " سلام الله علیه " فرمودند○□ □خضر " سلام الله علیه " پيامبر مرسل بود، خداوند وی را به سوی قومش فرستاد و آنها را به يگانه پرستی و اقرار به پيامبران و فرستادن خودش فرا خواند. و معجزه‌اش اين بود كه روی هر چوب خشكي يا زمين بی‌علفی می‌نشست، سبز ميیشد، و از اين جهت خضر ناميده شده است. □علل الشرايع، ج ۱، ص ۵۹□ @mohamad_hosein_tabatabaei
اولین لقمـہ ے دنیــایـےِ من بـود رفت در ڪامِ من و ام گفت، .. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش ششم ● مراتب مختلف قرآن از نظر معنا و اينكه هر معنايى خصوص به مرتب
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش هفتم ● اثر متقابل علم و عمل در يكديگر اين هم معلوم است كه عمل از هر نوعى كه باشد برخاسته از علم است ، كه آن نيز از اعتقاد مناسب قلبى منشا مى گيرد، خداى تعالى هم عليه كفر يهود، و فساد باطن مشركين ، و نفاق منافقين از مسلمانان ، و نيز بر ايمان عده اى از انبيا و مؤمنين به اعمال آنان استدلال كرده و چون آيات مربوطه به اين است دلال بسيار زياد است سخن را با ذكر آنها طول نمی دهيم ، و خلاصه اش را مى گوييم كه از اين آيات بر مى آيد: عمل هر چه باشد ناشى از علمى است كه مناسب آن است ، و عمل ظاهرى بر آن علم باطنى دلالت مى كند و همانطور كه علم در عمل اثر مى گذارد، عمل هم در علم اثر متقابل دارد، و باعث پيدايش آن مى شود، و يا اگر موجود باشد باعث ريشه دار شدن آن در نفس مى گردد، همچنان كه قرآن كريم فرموده : ((والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا، و ان اللّه لمع المحسنين )). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 100 و نيز فرموده : ((و اعبد ربك حتى ياتيك اليقين )). و نيز فرموده : ((ثم كان عاقبه الذين السوآى ان كذبوا بايات اللّه و كانوا بها يستهزون . و نيز فرموده : ((فاعقبهم نفاقا فى قلوبهم الى يوم يلقونه بما اخلفوا اللّه ما وعدوه ، و بما كانوا يكذبون )). و آيات قرآنى در اين معنا نيز بسيار است ، كه همه دلالت مى كند بر اينكه : عمل چه صالح باشد و چه طالح ، آثارى دارد، صالحش معارف مناسب را در دل ايجاد مى كند، و طالحش جهالتها را كه همان علوم مخالفه با حق است . و نيز فرموده : ((اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه )). و اين آيه شريفه در باب عمل صالح و علم نافع ، كلامى است جامع ، كه مى فهماند كار هر كلام نيكو يعنى هر اعتقاد حق ، اين است كه به سوى خداى عزوجل صعود كند، و صاحبش را به خدا نزديك بسازد، و كار عمل صالح هم اين است اين اعتقاد و علم حق را در بالا رفتن كمك كند، و معلوم است كه بالا رفتن علم اين است كه لحظه به لحظه از جهل و شك و ، خالص گشته و توجه نفس بدان ، كامل گردد، و قلب توجه خود را بين علم و چيزهاى ديگر تقسيم نكند، (زيرا اين تقسيم همان شرك مطلق است ). پس هر قدر خلوص آدمى از شك و از خطوات شيطان كاملتر شود، صعود و ارتفاع علم شديدتر و سريع تر مى شود. الميزان ج ، 3 ص : 101 لفظ آيه هم خالى از دلالت بر اين معنا نيست ، براى اينكه از بالا رفتن كلمه طيب ، تعبير به صعود كرده ، و از بالا بردن عمل تعبير به رفع نموده ، اولى در مقابل نزول بكار مى رود، و دومى در مقابل نهادن . صعود و ارتفاع دو وصفند و هر چيزى كه از پائين به بالا حركت مى كند به اين دو، توصيف مى شود زيرا چنين متحركى همواره نسبتى با دو نقطه آغاز و انجام حركتش دارد، وقتى حركت شروع شد نسبت به نقطه آغاز صاعد و رافع است ، و در برگشتن به آن نقطه ، نازل و فرود آينده مى باشد. پس زمانى تعبير به صعود مى كنيم كه بخواهيم بگوييم فلان كس قصد دارد به فلان نقطه از بلندى برسد، و يا نزديك شود، و زمانى تعبير به رفع مى كنيم كه بخواهيم بگوييم از نقطه پايين جدا و از آن دور شد. پس عمل صالح ، انسان را از دلبستگى به دنيا دور مى كند، و نفس آدمى را سر گرم به زخارف دنيا ننموده و او را به پراكندگى افكار و معلوماتى متفرق وفانى مبتلا نمى سازد و هر چه رفع و ارتفاع بيشتر باشد، قهرا صعود و تكامل عقائد حق نيز بيشتر و معرفت آدمى از آلودگى اوهام و شكوك خالص تر مى شود. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○ به‌مناسبت فرارسیدن سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام○□ □سوال: آقا کسیکه میخواهد زیارت آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام مشرف بشود، چه کاری بهتر است انجام دهد؟ با چه نیتی به زیارت امام رضا علیه‌السلام برود؟ : همونطوریکه به زیارت امام حسین علیه‌السلام [و دیگر ائمه علیهم‌السلام] می‌رود، زیارت ائمه علیهم‌السلام همه یکجور است. قصدش این باشدکه می‌خواهدتحصیل(کسب) ثواب بکند. □سوال: چه کارهایی بهتر است آنجا [در هنگام] زیارت امام رضا علیه‌السلام انجام بشود؟ : [ هم زیارات] مفصل دارد و[هم]مختصر دارد، [اگر]وقت دارد[زیارات] مفصل، [و اگر] وقت ندارد زیارات مختصر را بخواند. برای همه ائمه، شایدهم غیر ائمه[چهارده معصوم] مثل حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها وحضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)؛ این(زیارت جامعه)؛ مفصل است.و اگر وقت داشته باشد، خواندن آن برهمه[دیگر زیارات] مقدم است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ | "استراق سمع شیاطین و پرتاب شهاب ثاقب" یعنی چه؟○□ □اين كه "شهاب ثاقب" چيست و چگونه به سوی شيطان‌ها پرتاب می شود ، از معانی مشكل قرآن است كه حقيقت آن را جز خدا و تربيت شدگان و تعليم يافتگان خدايی نمی دانند. در شرح آن می نويسد: مفسرين برای اينكه مساله" استراق سمع" شيطانها در آسمان را تصوير كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوی شيطانها با شهاب‏ها تيراندازی مي‏شود بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن مي‏رسد، توجيهاتی ذكر كرده ‏اند كه همه بر اين اساس استوار است كه آسمان عبارت است از افلاكی كه محيط به زمين هستند، و جماعت‏هايی از ملائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك در و ديواری دارند كه هيچ چيز نمي‏تواند وارد آن شود، مگر چيزهايی كه از خود آسمان باشد، و اينكه در آسمان اول، جماعتی از فرشتگان هستند كه شهابها به دست گرفته و در كمين شيطانها نشسته‏ اند كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبی آسمان را استراق سمع كنند، با آن شهابها به سوی آنها تيراندازی كنند و دورشان سازند و... □اين معانی همه از ظاهر آيات و اخبار ابتداً به ذهن مي‏رسد و ليكن امروز بطلان اين حرفها به خوبی روشن شده و عيان گشته است در نتيجه بطلان همه آن وجوهی هم كه در تفسير" شهب" ذكر كرده ‏اند، كه وجوه بسيار زيادی هم هستند و در تفاسير مفصل و طولانی از قبيل تفسير كبير فخر رازی و روح المعانی آلوسی و غير آن دو نقل شده، باطل مي‏شود. ناگزير بايد توجيه ديگری كرد كه مخالف با علوم امروزی و مشاهداتی كه بشر از وضع آسمانها دارد نبوده باشد. و آن توجيه به احتمال ما- و خدا داناتر است- اين است كه: اين بياناتی كه در كلام خدای تعالی ديده مي‏شود، از باب مثالهايی است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده، تا آنچه خارج از حس است به صورت محسوسات در افهام بگنجد، هم چنان كه خود خدای تعالی در كلام مجيدش فرموده:" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ" و اينگونه مثلها در كلام خدای تعالی بسيار است، از قبيل عرش، كرسی، لوح و كتاب، كه هم در گذشته به آنها اشاره شد، و هم در آينده به بعضی از آنها اشاره خواهد رفت. □بنا بر اين اساس، مراد از آسمانی كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمب ملكوتی خواهد بود كه افقی عالي‏تر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامی كه در آن هست عالي‏تر و بلندتر از زمين ماست. و مراد از نزديك شدن شيطانها به آسمان و استراق سمع و به دنبالش هدف شهابها قرار گرفتن، اين است كه شيطانها مي‏خواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. ملائكه هم ايشان را با نوری از ملكوت كه شيطانها تاب تحمل آن را ندارند، دور مي‏سازند. يا مراد اين است كه شيطانها خود را به حق نزديك مي‏كنند تا آن را با تلبيس‏ها و نيرنگهای خود به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ به صورت حق درآورند و ملائكه رشته ‏های ايشان را پنبه مي‏كنند و حق صريح را هويدا مي‏سازند تا همه به تلبيس آنها پی برده، حق را حق ببينند و باطل را باطل." □الميزان،ج۱۷،ص۱۸۶-۱۸۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ ○□ □ولایت فقیه مگر چیست که این همه از آن ترس و وحشت دارند؟ این ها از خودشان می ترسند؛ منافع مادی که در دست داشتند، و از دست داده اند. و می دانند که ولایت فقیه سنگر الهی است ، چشم مردم است، حافظ اجتماع است ، از این می ترسند! آقایان و خانم ها ! ولایت فقیه یعنی: مردم مسلمان به حکم فرمان الهی و گفتار قرآن و سفرای حق، که فرمودند "اذا ظهرت البداع و لم یُظهر العالمُ علمَهُ فعلیه لعنة الله " اگر دارد بدعت ها در میان اجتماع پیاده می شود، اگر دارند دست های آلوده ای از شرق و غرب می آیند به بهانه های مختلف، از راه دین داری دارند، دارند اهل دین را می بلعند، یک مقام الهی متقی مجتهد مسلّم درس خوانده ی استاد دیده ی دل سوز به حال اجتماع که به زبان قرآن و روایات و لسان حق و اهل حق آشنایی دارد آن کسی را که خداوند امضاء فرمود و را بیان فرمودند این علائم باید در او بوده باشد تا بتواندناظر شما باشد، تا بتواند به اذن الله فصل خطاب شما بوده باشد، یکی از معانی فصل خطاب این است که: سفرای الهی حاصله و واسطه بین خداوند و خلق خدا هستند که خداوند به وسیله این واسطه به مردم خطاب می نماید، و حرف می زند؛ این ها فصل خطاب شما هستند، عین شما هستند، نماینده شما هستند، نماینده خدا هستند، ناظر به امور مردم ، که درنده ها مردم را نبلعند! به بهانه های گوناگون آب و خاک و دین آن هارا نبرند! چون دشمن خیلی متقلب و موذی است ؛ چنین کسی که در این مقام با آن شرایط قرار گرفته است ؛ این مقام، دارنده ی این مقام را می گویند: ولایت فقیه. فقیه یعنی عالم الهی مجتهد مستنبط آگاه به زبان قرآن و روایات، کسی را که خدا و پیامبر امضاء فرموده؛ این حقیقت برای این ها یک لولو خوره شده که می ترسند از او. این را می گویند ولایت فقیه. این باشد برای حفظ و حراست مردم که مردم یعنی نامردها یعنی اشباح الرجال و لا رجال، که دارند مثل آب دزدک در اجتماع رخنه می کنند مقام ولایت فقیه هشداری بدهد: بپایید؛ خودتان را مواظب باشید. امر می فرماید؛ نهی می فرماید؛ عین الهی است؛ امین الله است؛ جاسوس حق است؛ نماینده حق است؛ چشم حق است؛ من می خواهم این باشد اگر چنین کسی در اجتماع باشد دشمن نمی تواند میدان بگیرد! آقایان حرف من و شما نیست؛ خواهران حرف این و آن نیست؛ حرف دین خداست. این نعمت بزرگی که الان نصیب ما شده قدر بدانید. این عصر، عصری است که درباره او می توان گفت، می توان قسم خورد ، درباره این عصر، عصر قیام همه انبیاء الهی است؛ « لا نُفَرِّقُ بین أحدٍ مِن رُسُلِه » نام احمد نام جمله انبیاست چون که صد آمد نود هم پیش ماست صلّی الله علیه و آله و سلّم @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □این کیه فرزند همین مادر ،لااله‌الاالله، این آدم چه جور فکری دار
□این نامرد تمام مسائل همه را جاسوسی کرده چون چهره‌اش را می‌شناخت در بین افراد و اشخاص معلوم بود در تمام این جریانات ایشون در خانه هانی و در منزل مسلم بن اوسجه و در خانه دیگر بزرگان کوفه ایشون می‌آمد جاسوسی می‌کرد تا دیگه آن آخرها عبیدالله اعلام کرد که هر کس دوروبر مسلم ببینیم می‌کشیم یک تهدید این‌جوری شد که دیگه مردم کوفه متفرق شدند و جناب مسلم هم که طبق متعارف تشریف می آوردند برای نماز دیگه آن شب یکه و تنها ماندند چون جناب هانی هم عجیب در تحت فشار بودند دیگه هیچ کار نمی توانست تقریبا بکند که آن شب آخر را که در کوچه سرگردان و حیران بود تکیه زد به دیوار یکی از این منازل که چه عجب روزگار را ببین،عالم را ببین،من چیکار کنم،چی فکر کنم خدا و خدا خودش هم ساکته،دست تصرف ولی الله هم نمیشود امام حسین که این قدرت را داشت که نماینده خودش را در کوفه دست تصرف به کار بگیرد و ایشون را از مشکلات برهاند، این کار را هم نمی کنند و ان‌شاءالله بحثای بعدی در بحث ادب مع الله ادب با خدا این بحث را خدمتون عرض می‌کنم، هیچ دست تصرف هم کار نمی‌کند ایشون مثل یک آدم گم‌شده در کوچه و بازار همین‌جور سرگردان است تا این‌که سر را تکیه داد به یک دیواری این خانم این زن محترمه این زن به کمال رسیده ایشون دم پنجره منزلش نشسته و دید که یک آقایی سر تکیه زده به دیوار آقا شما چرا اینجایی در این شهر غریب یکه و تنها چرا به این شکل حالا طبق نقل ها می‌گویند آقا حرفی نزد و خانم تاکید کرد که آقا شما هم بروید به منزلتان منم پسرم الان در بیرون منزل هست الان دلم شور میزند حتما فرزند تو هم منتظره،حضرت جناب مسلم سلام الله علیه رو کردند به این خانم گفتند شما آبی دارید، ظرف آبی،خیلی احساس تشنگی دارم،چطور میشه این لحظه هارو تصور کرد،در شهر غریبی و همه هم دشمن دور در دور کوفه را هم دستور دادند دشمن همه جا رو محاصره کند که مبادا مسلم فرار کند و از کوفه در برود آن هم چی مردمی که هجده هزار نفر آمدن بیعت کردند و یکدفعه دست از بیعت کشیدند ان وقت چه وضعیتی پیدا میکند جناب مسلم،میگه اینها حالشون چیه بعد وقتی این مقدار آب را نوش جان میکرد باز هم توقف کرد،آن خانم گفت آقا شما کی هستید؟گفت من مسلمم....(۲۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □این نامرد تمام مسائل همه را جاسوسی کرده چون چهره‌اش را می‌شناخ
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم □اگر انسان درپیش خدا خودش را حاضر دید مؤدب است اگر ندید مؤدب نیست ولو آنکه دارد دعا می‌کند و لو به ظاهر تسبیح گرفته دارد ذکر می‌کند ،دارد این خلاف ادب است که اگر انصراف قلب به غیر باشد و توجه نداشته باشد به حق سبحانه و تعالی، در هنگام خطاب و مناجات به حق‌تعالی بی‌ادب هست، این هست که ادب با حضور قلب همراه است و حضرت امیر هم در دعای کمیل می‌فرماید ...(۲۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم □اگر انسان درپیش خدا خودش را حاضر دید مؤ
□خدایا من کاری نه به بهشت دارم نه به جهنم دارم نه به حورالعین دارم نه به درخت دارم چی میدن چی نمیدن اینها را من اصلاً کار ندارم من تنها چیزی را که کار دارم این هست که پیش تو باشم یعنی حضور در پیشگاه تو را داشته باشم اگر این حضور را داشته باشم همین حضور مرا کافی است این هست که بارها در فرمایشات آقا می‌بینیم که می‌فرمایند عارف تنها یک آدرس در نظام عالم دارد آدرس او این هست که در آخر سوره مبارکه قمر خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید که این‌ها یعنی آن‌هایی که در پیشگاه حق هستند کسانی هستند که فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر هستند تنها یک آدرس دارند آدرسشان این هست که باید فقط آن‌ها را پیش خدا پیدا کنی هر کجا خدا را پیدا کردید این‌ها هستند، اگر کسی ادب را که همراه با حضور هست درست دقت کند و درست مراقبت کند این انسان مؤدب در سراسر نظام عالم حاضر هست.(۲۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
□● ●□ □حضرت رسول الله فرمود: که عقل را خدای متعال، میزان، معیار، ترازو، برایت قرار داد که با این معیار حق را از باطل تمیز بدی. ○اول انگیزه، وانگهی گفتار. ○اول انگیزه، وانگهی کردار. ○اول انگیزه، وانگهی رفتار. ○اول انگیزه، وانگهی کسب و کار. ○اول انگیزه، وانگهی سعادت ○وانگهی امضا، ○وانگهی تصدیق. @mohamad_hosein_tabatabaei
□استاد فاطمی‌نیا□ □از يكی ازمعصومين (عليهم السلام ) پرسيدند: چرا هرچه دعا ميكنيم مستجاب نميشود؟ فرمودند:"لانّكم تدعـُون من لا تعرفونه" "زيرا شما كسی راميخوانيد كه او را نمی شناسيد" □درد ، خدانشناسی است! بايد به اندازه ی خودمان خدا رابشناسيم؛ □وقتی ميفرمايد: "لا اله الّا الله حصني فمن دخل حصني أمن من عذابي" "لااله الاالله حصن وقلعه من است، كسی كه وارد حصن من شد، ازعذابم درامان است" □يعنی چه؟! يعنی وقتی رفتی درحصار توحيد و خدا را در حد وسعت شناختی ، همه كارهايت درست ميشود؛ همه مشكلات حل ميشود، حضرت رضا (عليه السلام ) برايت بيشتر جلوه ميكند، اميرالمومنين( عليه السلام ) را بهتر ميشناسی و... شناخت خدا مراتب دارد، بايد به اندازه ی خودمان خدا را بشناسيم @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️اهتمام به نماز ○نمازگزار با تکبیره الاحرام، مُلک و ملکوت و جبروت را پشت سر می‌گذارد و به عالم لاهوت وارد می‌شود.. ○مقیّد بودن به نماز اوّل وقت ○راه یافتن به باطن و ملکوت نماز... @mohamad_hosein_tabatabaei