□○حضرت آیتالله بهجت قدسسره○□
□مراجعه به تراجم(زندگینامۀ) علمای سلَف(گذشته)، به منزله مراجعه به کتابهای معتبر اخلاقی است. هرکس که طالب تهذیب و ترقی در امور معنوی است و میخواهد از زندگی و عمر خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند، که چه کارها میکردند.
□در محضر بهجت، ج٢، ص٣۴٧□
#اینگونه_بود ...
□پرسید: «شما کاری دارید؟»
□گفتم: «هفتهشت دقیقه میخواهم وقتتان را بگیرم.»
□گفت: «اگر هفتهشت دقیقه باشد، اشکالی ندارد.»
□حساب و کتاب زمان را داشت؛
□میگفت: «بنا نداریم بیش از ضروریات حرفی بزنیم.»
□به شیوه باران، ص۶٢□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #علامه_حسن_زاده_آملی
#پاداش_من_کو ؟○□
○ای دل به کوی دوست گذاری نمی کنی
○اسباب جمع داری و کاری نمی کنی
□هیچ کس مانع کسب و کارمان نشده.
ما روزها در اینجا پافشاری مان این است که:
سروران من الآن که این سفره برای ما گسترده است مبادا در آینده ی نزدیکی چیزی دیگر نمانده، در آتیه ی نزدیکی، آه از نهاد ما بر آید که جهنم سوز باشد؛ جهنم از تب او خجالت بکشد، جهنم ها را روی هم بگذارید با آن یک آه، با آن ندامت و حسرت برابری نمی کنند: ای وای من این بودم؟ دارای این سرمایه ی شامخ، اینقدر برکات، پایین آمدم، افتادم، افتادم اسفل السافلین. کسی شما را پایین نمی اندازد مگر اینکه به دست خودتان می افتید.
□وقت را غنیمت بشمار، خودت را دریاب، تا اینکه باید انسان به مقامات برسد،
این که باید صاحب درجات بشود، آقا سیر ظاهری جسمانی نیست؛ سیر روحانی است. یعنی سیر عقلانی است.
□مثلاً این آقا پسری که، این آقا محصلی که، این فرد محصل دانش جو که در کلاس اول ابتدایی است ، چیزهایی یاد گرفته اما آن استاد او در رتبه ی چندم است، در درجه ی چندم است. درجات او بیش از این محصل است، حالا صد درجه، حالا هزار درجه. از این درجات چه می خوانید؟
□جنابعالی بفرمایید از این درجات چه می خوانید؟
آن بینشی که استاد دارد، درجات اوست.
آن دانشی که استاد دارد، درجات اوست،
آن سعه صدری که استاد دارد، درجات اوست.
آن سرمایه ی علمی که استاد دارد ثواب عمل اوست.
□آقاجان
شرع ما به ما فرمود روایت یکی دوتا، ده تا صد تا نه، به ما فرمود: عمل شما عین پاداشتان است.
آقا عمل شما عین پاداش شماست.
□جنابعالی سر کلاس رفتی چیزی یاد گرفتی، اینی که یاد گرفتی و فهمیدی، نگو پاداش من کو؟ خدا رحمتت کند، همین عمل تو نفس پاداش توست، فهمیدی، یافتی، نگو پاداش زحمت من کو؟ نفرما پاداش گوش کردن من کو؟ نفرما پاداش آمدن من کو؟ همین که الآن فهمیدی نفس عمل، نفس پاداش توست. همین حساب است فردای قیامت ما، همین حساب است امروز دنیای ما. هرچه اینجا هستی، آنجا هستی. البته اینجا الآن در قفس افتاده ایم و آنهم قفس اندر قفس است، که روزی که از این قفسها بدر رفتیم، دیگر برای ما قید و بندی نیست، بال و پر ما گشاده است و باز است، آنوقت قرآن به ما فرمود: « و لدینا مزید» می بینی چه سعه ی وجودی از توست.
عمل ما نفس پاداش ماست.
پاداش ما نفس عمل ما.
در ذهنتان بسپارید این دو موضوع را.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□در دوران غيبت كبري غیبت بهمعناي زندگی ناشناس در جامعه و بين مردم و ديده شدن و زندگي طبيعي و معمولي داشتن امام عصرارواحنافداه؛ ولي ناشناس بودن ایشان نزد مردم است. لذا در زیارت آن حضرت گفته میشود:
☑️اَلسَّلامُ عَلَیـْکَ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ الَّتِی لٰا تَخـْفیٰ:
سلام بر تو ای حجّتخدا که پنهان و مخفی نیستی.
□و در دعای ندبه خطاب به آن حضرت گفته میشود:
☑️بِنَفـْسِی اَنـْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخـْلُ مِنّٰا؛
بِنَفـْسِی اَنـْتَ مِنْ نٰازِحٍ مٰا نَزَحَ عَنّٰا:
جانم به فدای تو ای پنهانی که از جمع ما بیرون نیستی! جانم فدای تو ای دور گشتهای که از ما دور نیستی!
□با این وصف امام زمان عليه السّلام در عصر غیبت کبریٰ هم حاضرند و هم ظاهر.
□امام صادق عليه السّلام دربارهی حضرت مهديارواحنافداه در دوران غيبت کبری میفرمایند: يَرَوْنَهُ وَ لٰا يَعْرِفُونَهُ: مردم ایشان را ميبينند، ولى آن حضرت را نميشناسند. امام باقر عليه السّلام نیز میفرمایند: يَعْرِفُهُمْ وَ لٰا يَعْرِفُونَهُ: مردم را میشناسد؛ امّا مردم ایشان را نمیشناسند.
□امام صادق عليه السّلام ميفرمايند:
يَمْشِی فِی اَسْوٰاقِهِمْ وَ يَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لٰا يَعْرِفُونَهُ حَتّىٰ يَأذَنَ اللّٰهُ لَهُ اَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمٰا اَذِنَ لِيُوسُفَ حَتّىٰ قٰالَ لَهُ اِخْوَتُهُ «اَءِنَّكَ َلَاَنْتَ يُوسُفُ؟ قٰالَ اَنَا يُوسُفُ»:
در بازارهاي مسلمانان رفتوآمد ميكند و وارد مجلسهاي آنها میشود و بر فرشهايشان قدم مينهد؛ ولي آنها او را نميشناسند؛ تا اینکه خدا دربارهي او اجازه دهد؛ چنانكه به يوسف عليه السّلام اجازه فرمود؛ و آنها [برادران يوسف عليه السّلام] به او گفتند: «آيا تو واقعاً خود يوسف هستى؟! گفت: من يوسفم.» زماني كه برادران يوسف عليه السّلام براي دریافت کمک غذایی نزد يوسف عليه السّلام به مصر رفتند، او را ديدند و عرضه داشتند:
□يٰا اَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنٰا وَ اَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنٰا بِبِضٰاعَةٍ مُزْجٰاةٍ فَاَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنٰا اِنَّ اللّٰهَ يَجْزِی الْمُتَصَدِّقِينَ: اي عزيز! به ما و خاندان ما سختى و بلای بسيار رسيده و كالاى اندكى آورديم. تو پيمانههاي ما را كامل كن و به ما تصدّق و بخشش نماي؛ بهراستى كه خداوند بخشندگان را پاداش دهد. آنها يوسف عليه السّلام را نشناختند؛ امّا يوسف با نگاه اوّل ايشان را شناخت.
□مسألهي شناخت امام زمان عليه السّلام نزد مردم عصر غيبت نيز همانند ماجرای يوسف عليه السّلام و برادرانش است. آن حضرت همهي مردم را میبینند و تكتك آنها را ميشناسند؛ مردم نیز ايشان را ميبينند؛ ولی آن حضرت را نميشناسند. پیشتر گفتیم که مگر ما تمام کسانی را که در کوچه و بازار میبینیم، میشناسیم؟ یا وقتی وارد مجلسی میشویم، آیا تکتک حاضران و کسانی را که دربین آنها نشستهایم، میشناسیم؟ حضور امام زمانارواحنافداه درمیان ما اینگونه است.
□○ #جان_جهان، استادمهدی طيّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○تسبیحات امیرالمؤمنین علی علیه السّلام○□
□در کنار تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها، تسبیحات امیرالمومنین علیه السّلام نیز وجود دارد که دارای فضیلت زیادی است.
□كيفيت تسبیحات حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام به شرح زیر است:
#بعد_از_هر_نماز
○ ١٠ بار سُبحانَ الله
○ ١٠ بار اَلحَمدُلله
○ ۱۰ بار اللهُ اَكبر
○ ۱۰ بار لا اِله الّا اَلله
□اميرالمؤمنين علیه السّلام به براء بن عازب فرمودند:
آيا كاری به تو ياد دهم كه چون آن را انجام دهی، از اوليای خدا خواهی بود؟
براء گفت: بله.
حضرت تسبيحات فوق را به او آموزش دادند و سپس فرمودند:
هر كس اين تسبيحات را بعد از هر نماز بخواند، خدا هزار بلای دنيوی را از او دور میكند، كه آسانترين آن بازگشت از دين است و در آخرت برای او هزار منزلگاه آماده میكند كه يكی از آن منزلتها مجاورت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است.
#منابع :
□مستدرک الوسائل، ج ٥، ص ٨٢□
□بحارالانوار، چاپ بيروت، ج ٨٣□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□برای ملاقات علی علیه السّلام باید تزکیه شوید، لکن خودتان نمیتوانید خود را تزکیه کنید. از خدا بخواهید شما را پاک کند.
□زور کسی به نفسش نمیرسد و از آن شکست میخورد. امّا اگر از نفست شکست خوردی، جای نگرانی نیست؛ پشت در بنشین و زانوهایت را به بغل بگیر، خدا تو را بر نفست غالب میکند. هر وقت دیدی راه نداری، چند دقیقه پشت در بنشین، خدا در را باز میکند.
□مرحوم حاج محمّداسماعیل دولابی□
□○کتاب مصباح الهدی
تألیف استاد مهدی طیب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
○تنش به معرکه،سرگرمِ فضل و بخشش بود
○به هرکه هرچه دلش خواست داد،حتےٰ سر...
#برقعی
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
○تنش به معرکه،سرگرمِ فضل و بخشش بود ○به هرکه هرچه دلش خواست داد،حتےٰ سر... #برقعی @mohamad_hosein_t
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ
وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي...
#یاحسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علامه_ما
□در قرآن كريم گويد:
{ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ ...}. «۱»
(۱)-احزاب: ۴
□«خداوند در اندرون انسان بيش از يك دل قرار نداده است».
ليكن على عليه السّلام بىتأمّل و انديشه پا در عرصه حيات نگذاشته و زمام نفس خويش را به دست هوا و خواهشهاى نفسانى نداده بود تا هرچه آن بخواهد برگزيند و در آنچه بخواهد، تصرّف نمايد بلكه على عليه السّلام را يك كشش روحانى و يك جنبه الهى احاطه كرده بود و در نتيجه همهچيز جز خدا را از ياد برده بود.
#علی_و_فلسفه_الهی،ص۳۵
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علامه_ما
□او تمام نيازمنديهاى مادّى بشرى را كه به سوى نفس و خواستههاى آن مىكشاند، كنار گذاشته و كلّيّه علايق مادّى را كه به سوى لذّات و شهوات سوق مىدهند، از خود دور ساخته بود،
□لذا راهى جز راه حق برايش باقى نمانده بود و هدفى غير از خود حقيقت و واقعيّت در نظر او جلوهاى نداشت و همين نكته اساسى بود كه موقعیت او را در برابر هرپيشآمد و موضوعى، روشن مىساخت و به هنگام وجود عوامل و علل گوناگون، او را به طرف حق و واقعيّت راهنمايى مىكرد. «۱»
#علی_و_فلسفه_الهی،ص۳۶
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علامه_ما
□○*{مراحل پنجگانه شناخت خدا}* ○□
□«أوّل الدّين معرفته و كمال معرفته التّصديق به و كمال التّصديق به توحيده و كمال توحيده الإخلاص له و كمال الإخلاص له نفى الصّفات عنه لشهادة كلّ صفة أنّها غير الموصوف و شهادة كلّ موصوف أنّه غير الصّفة فمن وصف اللّه سبحانه فقد قرنه و من قرنه فقد ثنّاه و من ثنّاه فقد جزّأه و من جزّأه فقد جهله و من جهله فقد أشار إليه و من أشار إليه فقد حدّه و من حدّه فقد عدّه». «۱»
□«آغاز دين، معرفت و شناخت كردگار است و كمال معرفت، ايمان به ذات آفريدگار. كمال ايمان در توحيد و يگانهدانستن اوست و تكامل توحيد در اخلاص به ساحت قدس ربوبى است و اخلاص هم فقط با اعتراف به احديّت ذات حق و در پرتو نفى صفات زايد صورت مىگيرد و بس؛ زيرا هرصفتى غير از موصوف و هر موصوفی غیر از صفتى است كه بر آن عارض مىگردد،
(۱)- نهج البلاغه فيض الاسلام/ خ ۱: ۲۳
#علی_و_فلسفه_الهی_فصل_دوم_ص۵۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #طوباى_محبت○□
□○ائمّه(عليهم السّلام)هرگاه بخواهند
چيزى را تعريف كنند، طوبا مى گويند. طوبا درختى است در خانه ى زهرا(سلام الله عليها) كه هر شاخه اش در خانه ى يك مؤمن است و او از آن شاخه هرچه اشتها دارد بهره مى برد.
□○اين روايت اهل بيت(عليهم السّلام) است. به عقل خود مراجعه كنيد، شايد آن محبّتى كه داريد طوبا است. اين را مى گويم تا در باره ى آن فكر كنيد. من بايد حديث بخوانم و شما هم فكر كنيد. آيا آن محبّتى كه به خوبان دارى، طوبا نيست؟
□○اگر خدا را دوست داريد مال اين شجره است. هرچه ميل داريد از آن مى گيريد. هر وقت يادش مى كنى از هر غمى راحت مى شوى. آيا اين حلّال مشكلات، اين قاضى الحاجات و اين منجى الهلكات طوبا نيست؟ بله، طوبا است و خوب طوبايى است ؛
طوبٰى لَهُم و حُسنُ مَأبٍ*.
□○يعنى محبّت خوبان و اهل بهشت، هم طوبا است و هم حُسن مأب. يعنى هر كس بر آنها وارد شود به زيبايى وارد مى شود.
*سوره ى رعد، آيه ٢٩
□○ #طوباى_محبت
مجالس حاج محمّد اسماعيل #دولابى
كتاب يك، مجلس پانزدهم
صفحه ى ١٦٦○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●حدیث است؛ انا عند المنکسره قلوبهم. حق تعالی میفرماید؛ من در دل شکسته هستم. دل شکسته به معنی غُصه داشتن نیست.
■● #منکسره_قلوبهم یعنی تعلق دل به مفاهیم و صورتهای ذهنی شکسته شود و غرق صورتهای خیالی، مفاهیم و علوم نباشد.
■●اگر اینها شکسته شد و ریخت، آن جا خداوند ظاهر میشود. یعنی در بیجایی خداوند ظاهر میشود.
■●بیجای بیجای بیجا، جای خداوند است. اگر خواستی خداوند را پیدا کنید، آن جا بروید. آیا خداوند در مکه است!؟
#غلامحسین_ابراهیمی_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei