eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
○در ليالى قدر قرآن به دل كن ، نه فقط قرآن به سر، كه اولى جوهر ذات تو گردد و دومى خارج از گوهر تو است. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️تَهَدَّمَتْ وَاللَّهِ‏ أَرْکَانُ‏ الْهُدَى‏ وَ انْطَمَسَتْ وَاللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَاللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى... ◾️شهادت جانگداز حضرت امیرالمؤمنین امام علی بن ابیطالب علیه السلام را به محضر نورانی حضرت حجة بن الحسن ارواحنا فداه، تسلیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
□علی علیه السّلام یعنی محبّت و محبّت یعنی علی علیه السّلام. یک ذرّه از محبّت علی علیه السّلام اگر به قلبتان بیفتد، شما را دگرگون می‎کند و بهترین وسیله‎ی نجات شماست. مقبول واقع شدن اعمال، منوط به محبّت است. اگر نماز بدون محبّت بخوانی، ملائکه آن را بو می‎کنند و چون عطر محبّت علی علیه السّلام را ندارد، آن را بر می‎گردانند و اجازه نمی‎دهند بالا برود. امّا اگر محبّت همراه نماز باشد، ملائکه‎ی هفت آسمان که آسمان به آسمان عمل را رسیدگی می‎کنند، آن را به بالا می‎فرستند. ○مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی○ □○مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●صلوات عرشی جناب محی الدین ابن عربی بر امام المتقین، حضرت امیرالمؤمنین، اسدالله الغالب، امام علی بن ابیطالب علیهماالسلام●■ صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی سِرُّ الأسرارِ و مَشرِقِ الأنوارِ ، المُهندِسِ فی الغُیُوبِ اللّاهوتِیَّة ، السّیّاحِ فی الفیافِی الجَبَروتیَّة ، المُصّوِّر لِلهَیولَی الملکوتیَّة ، اَلوالی للولایةِ النّاسوتیّة ، أُنمُوذِجِ الواقِعِ ، و شَخصِ الإطْلاقِ المُنْطَبِعِ فی مَرایا الأنفُسِ و الآفاقِ ، سرِّ الأنبیاء و المرسلینَ ، سیّدِ الأوصیاء و الصّدیقین ، صورة الأمانة الإلهیّة ، مادةِ العلومِ الغیرِ المُتناهیةِ ، الظّاهرِ بالبرهانِ ، الباطنِ بالقَدْرِ و الشّأنِ ، بِسْمَلَةِ کتابِ الموجودِ ، فاتحة مصحفِ الوجودِ ، حقیقة النقطةِ البائیّة ، المتحقّقِ بالمراتبِ الإنسانیّة ، حَیدَرِ آجام الإبداعِ ، الکرّار فی معارکِ الإختراع ، السّرِ الجلیّ و النّجم الثّاقبِ ، علیِّ بن أبی طالب ، علیه الصّلوةُ و السّلام. @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ■●تفسیر حدیث حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام من نقطه زیر با ٕ بسم الله الرحمن الرحیم هستم●■ ☑️باء (ب) ■- الف اشاره به مبدأ اوّل باشد و باء اشاره به عالم عقل. چون از حروفی است که بعد از الف- در ازای ذات خداوندی- وضع شده است اشاره به عقل کلّی است که اوّلین آفرینش حق تعالی و طرف سخن اوست که فرمود: خلقی گرانمایه­ تر از تو نیافریدم. ■- پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «ظهرت الموجودات من باء بسم الله الرّحمن الرّحیم» یعنی؛ «همه موجودات از باء بسم الله الرّحمن الرّحیم ظهور یافتند.» ■- سید حیدر آملی گوید: «و امّا سرّ باء که در آن تا به این حد مبالغه شده است- از آنجاست که باء از حیث وجود در صدر موجود اوّل است که خود به مثابه باء در عالم است و از آن به «عقل اوّل» و «حقیقهُ الحقایق» و «روح اعظم» تعبیر نموده­ اند. زیرا که الف از نظر عرفا به مثابه حضرت ذات احدیّت واجبه است و باء به مثابه حضرت و احدیّت اسمائیه امکانیه.» ●- نخسـتین آیتـش عقـلِ کل آمد *** ●که در وی همچو باء بِسمِل آمد ■اوّلین نشانه و آیت که از کتاب عالم به وجود آمد، عقل کلّ بوده. همان­طوری که در کتاب قرآن اوّلین حروف باء، در بسم الله الرّحمن الرّحیم است و همة مراتب عالم به نحو اجمال در عقل و همه قرآن در باء، ‌به نحو اجمال مندرج است. ■- امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «تمام قرآن در سوره حمد است و تمام سوره حمد در بسم الله الرّحمن الرّحیم است و تمام بسم الله الرّحمن الرّحیم در باء بسم الله و تمام باء در نقطة زیر باء است و انا النّقطهًْ تحت الباء؛ و من نقطة زیر باء بسم الله الرّحمن الرّحیم هستم.» ■- امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه­ ای به مردم فرمود: «منم نقطه باء بسم الله،‌ منم جَنب الله، منم قلم، منم لوح محفوظ، منم عرش و کرسی و منم آسمان­های هفتگانه و زمین­ها.» «انا نقطهًْ باء بسم الله الرّحمن الرّحیم، انا جَنب الله الّذی فرّطتم فیه، و اللّوح و انا القلم و انا العرش و اناالکرسی و انا السّموات السبع و الارضون.» ■- از ابن عباس روایت است که علی (علیه السلام) از آغاز شبی تا صبح در شرح باء بسم الله الرّحمن الرّحیم سخن گفت و به شرح سین نرسید و فرمود: «اگر می­خواستم به اندازه چهل بار شتر از شرح باء بسم الله را بازگو می­کردم.» ■- سخن اهل معرفت است که: «به سبب باء، وجود ظهور یافت و به وسیله نقطه، عابد از معبود امتیاز یافت.» ■اشاره است به تنزّل و ظهور حق به صورت آفریده­ ها مانند تنزّل و ظهور الف به صورت حروف. زیرا تعیّنِ حق مطلق که همان معبود است به صورت خلق مقیّد که همان عابد است تنها به سبب نقطة تعیّنی وجودی اضافی و نسبی به نام «امکان و حدوث» است که- آن نیز تحت اولین وجود جدا شده امکانی قرار دارد. وجودی که گاه «عقل اوّل» و گاه «روح اعظم» نامیده می­شود و به وسیله آن عابد که همان بنده است از معبود که همان ربّ است متمایز می­گردد. ■حروف نیز چنین است؛ زیرا الفِ تنها که به مثابه ذات حق است به صورت باء مقیّد تعیّن نمی­یابد مگر به سبب نقطة تعیّنی باء که زیر باء قرار دارد و بدان وسیله باء از الف متمایز می­گردد. ■زیرا وقتی الف از مقام اطلاقش به مقام تقیّدش به صورت باء که اولین مرتبة آن در عالم کثرت است تنزّل یافت، تمایز آن از باء فقط به وسیلة همان نقطه­ ای است که زیر باء قرار دارد و بدان سبب از سایر حروف متمایز می­گردد. ■بعد از الف که همان ذات احدیت است هیچ سرّی بزرگتر از باء و نقطة آن که همان عقل اوّل و حقیقت انسان است نیست. ■- در کتاب عوالی اللئالی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) روایت است که فرمود: «کُنْتُ نبیّاً و آدم بین الماء و الطّین؛ من پیامبر بودم آن­گاه که آدم میان آب و گِل بود (و هنوز خلقتش پایان نیافته بود.)» و قول امیرالمؤمنین (علیه السلام) است که فرمود: «کُنْتُ ولیّاً‌ و آدم بین الماء و الطین؛ من ولیّ بودم آن­گاه که آدم میان آب و گل بود.» از این حدیث استفاده می­شود که تفسیر و تأویل حرف باء و نقطه تحت الباء، پیامبر (صلی الله علیه وآله) و آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. ■- این­که امیرالمؤمنین (علیه السلام)‌فرمود: «من نقطة زیر باء هستم» یعنی تمام علوم نزد من است. کنایه از این که قرآن بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) نازل شد و تمامی علوم که در قرآن است را آن حضرت می­داند- پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «علوم اوّلین و آخرین به من آموخته شده است.» - و مرا دروازة شهر علم خود قرار داد و فرمود: «خداوندا، جوامع علوم را به پسر عمّم علی عطا فرما.» ■●از تقریرات عارف بالله استاد سید علی اکبر صداقت●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○اعمال مشترک شب‌های قدر○□ □اعمال شب‌هاى قدر بر دو نوع است. يكى اعمال مشترکی كه در هر سه شب بايد ان
■●اعمال شب بيست‌ و سوّم ماه مبارک رمضان●■ ■اين شب از دو شب قدر گذشته افضل است و از احاديث بسيار استفاده می‌شود كه شب قدر همين شب است. دعاها در آن اجابت می‌شود و تمام كارها بر پايه حكمت الهى مقدّر می‌گردد. ■براى اين شب، غير از اعمال مشترک شب‌های قدر و دعاهای دهه آخر ماه مبارک رمضان، چند عمل ديگر است: ■۱- خواندن سوره «عنكبوت» و «روم» ■در روایات آمده که امام صادق علیه السّلام فرمودند، خواننده اين دو سوره در اين شب از اهل بهشت خواهد بود. ■۲- خواندن سوره «حم دخان» ■۳- هزار مرتبه خواندن سوره «قدر» ■۴- محمّد بن عيسى از امامان صالح عليهم السّلام روايت كرده كه فرمودند: ■در شب بيست و سوّم ماه رمضان اين دعا را به دفعات بخوان، در حال سجود و قيام و قعود. و بر هر حالى كه هستى در تمام ماه، و در طول حياتت تا جايى كه ممكن باشد، و هر زمانى كه به يادت آيد. ■بعد از ستايش پروردگار به بزرگوارى، و فرستادن صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله می‌گويى: ■اللهمَّ کُن لولیَّک فُلانِ بن فُلان و به جاى فلان بن فلان بگو: الحُجةِ بنِ الحَسَن صَلَواتک عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّاً و حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً. ■و نیز دست‌های خود را به سوى آسمان بردارد و بخوان: ■یا مُدَبّرَ الاُموُرِ، یا باعِثَ مَن فی القُبور، یا مُجری البُحُور، یا مُلَیَّن الحَدیدِ لِداوُد، صَل عَلی مُحَّمد وَافعَل بی کَذا وَ کَذا اللَّیلَةَ اللَّیلَةَ (به جاى «كذا و كذا» حاجات خود را بخواهد) ■اين دعا را در حال ركوع و سجود و ايستاده و نشسته بخوان، و آن را تكرار كن، و در شب آخر ماه رمضان هم بخوان. ■۵- بخواند: ■اللَّهمَّ امدُد لی فی عُمری وَ أَوسِع لی فی رِزقی وَ أَصِحَّ لی جِسمی وَ بَلِّغنی أَمَلی وَ إِن كُنتُ مِنَ الْأَشقِياءِ فَامحُني مِنَ الْأَشقِيَاءِ وَ اكتُبني مِنَ السُّعَداءِ فَانَّكَ قُلتَ في كِتابِكَ المُنزَلِ عَلَى نَبِيّكَ المُرسَلِ صَلَواتُكَ عَليهِ وَ آلِهِ يَمحُواللّهُ مَا يَشاءُ وَ يُثبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الكتاب. ■۶- بخواند: ■اللَّهُمَّ اجعل فِيما تَقضی وَ فيما تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمرِ الْمَحتُومِ وَ فيمَا تَفرُقُ مِنَ الْأَمرِ الْحَكيمِ فی لَيلَةِ الْقَدرِ مِنَ الْقَضاءِ الَّذِی لايُرَدُّ وَ لايُبَدَّلُ أَنْ تَكتُبَنِی مِن حُجّاجِ بَيتِکَ الْحَرامِ فِي عامِی هذا المَبرُورِ حَجُّهُم الْمَشكُورِ سَعيُهُمْ الْمَغفُورِ ذُنُوبُهُم الْمُكَفَّر عَنهُمْ سَيِّئَاتُهُم وَ اجعَلْ فِيمَا تَقضِی وَ تُقَدِّرُ أَن تُطيلَ عُمری وَ تُوَسِّعَ لِی فی رِزقی ■۷- بخواند: ■يَا بَاطِناً فِي ظُهُورِهِ وَ يَا ظَاهِراً فِي بُطُونِهِ وَ يَا بَاطِناً لَيْسَ يَخْفَى وَ يَا ظَاهِراً لَيْسَ يُرَى يَا مَوْصُوفا لا يَبْلُغُ بِكَيْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ وَ لا حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ يَا غَائِبا [غَائِبُ ] غَيْرَ مَفْقُودٍ وَ يَا شَاهِدا غَيْرَ مَشْهُودٍ يُطْلَبُ فَيُصَابُ وَ لا يَخْلُو [لَمْ يَخْلُ ] مِنْهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا بَيْنَهُمَا طُرْفَةَ [طَرْفَةَ] عَيْنٍ لا يُدْرَكُ بِكَيْفٍ [بِكَيْفَ ] وَ لا يُؤَيَّنُ بِأَيْنٍ [بِأَيْنَ ] وَ لا بِحَيْثٍ [بِحَيْثُ ] أَنْتَ نُورُ النُّورِ وَ رَبُّ الْأَرْبَابِ أَحَطْتَ بِجَمِيعِ الْأُمُورِ سُبْحَانَ مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَكَذَا وَ لا هَكَذَا غَيْرُهُ ■۸- بخواند: ■یَا رَبَّ لَیلَةِ القَدرِ وَ جَاعِلَها خَیرا مِن أَلفِ شَهرٍ وَ رَبَّ اللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ الجِبالِ وَ البِحارِ وَ الظُّلَمِ وَ الْأَنوَارِ وَ الْأَرضِ وَ السَّماءِ یا بارِئُ یا مُصَوِّرُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا اللّهُ یا رَحمانُ یا اللّهُ یا قَیُّومُ یا اللّهُ یا بَدیعُ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ لَکَ الْأَسماءُ الحُسنى وَ الْأَمثالُ الْعُلیا وَ الْکِبرِیاءُ وَ الْآلاءُ أَسأَلُکَ أَن تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجعَلَ اسمی فِی هَذِهِ اللَّیلَةِ فِی السُّعَدَاءِ وَ رُوحِی مَعَ الشُّهَداءِ وَ إِحسانی فِی عِلِّیِّینَ وَ إِسَاءَتی مَغفُورَةً وَ أَن تَهَبَ لی یَقِینا تُباشِرُ بِهِ قَلبِی وَ إیمانا یُذهِبُ الشَّکَّ عَنِّی وَ تُرْضِیَنی بِمَا قَسَمتَ لِی وَ آتِنَا فِی الدُّنیَا حَسَنَةً وَ فی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ وَ ارزُقنِی فِیهَا ذِکرَکَ وَ شُکرَکَ وَ الرَّغْبَةَ إِلَیکَ وَ الْإِنَابَةَ وَ التَّوبَةَ وَ التَّوفِیقَ لِمَا وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحمَّدٍ عَلَیهِمُ السّلامُ ■۹- غير از غسل اوّل شب، غسلى هم در آخر شب انجام دهد. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●دستورالعملی از آیت الله سیّد علی قاضی طباطبائی برای شب بيست‌وسوّم ماه مبارک رمضان●■ ■مَن قال لَیله ثلاث و عشرین مِن شَهر رَمضان ساجّداً ماتین و خَمسه عشرین مّره یا طُهرُ یا طاهِرُ یا طَهورُ یا طَیهورُ یا طَیهار نَزلت عَلیه الملائکه و طهرته تَطهیرا ■شب بيست‌وسوّم ماه مبارک رمضان نیمی از شب که گذشت، در حالی که شخص نه گرسنه و نه از زیاد خوردن سنگین باشد، با وضو رو به قبله، سر بر سجده گذاشته و این ذکر را «۲۲۵» بار تکرار نماید: ●«یا طُهرُ، یا طاهِرُ، یا طَهورُ، یا طَیهورُ، یا طَیهار»● ■وقتی این ذکر گفته می‌شود ملائکه نازل می‌شوند و در همان حالی که ذاکر سر بر سجده دارد، با آب رحمتِ الهی، جان و وجودش را از غبار معاصی و کدورتِ توجّه به عالم کثرت می‌شویند و به طهارت باطنی و درونی راه پیدا می‌کند، ان‌شاءالله : ●۱ - علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی- مطلع انوار –جلد ۲- صفحه ۱۱۴ ●۲ - علامه حسن زاده آملی - هزار و یک نکته - نکته ۷۹۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
■روزی شخصی در محضر حضرت علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء سخن از شبهای مبارک رمضان و لیالی قدر به میان آورد و از فضیلت آن از حضرت پرسید. حضرت شروع به شمردن خصایص و فضایل شب قدر نموده و از اهمیت شب قدر گفتند. شخصی در آن مجلس حضور داشت، با شنیدن سخنان حضرت، آه حسرتی کشید که چرا شب قدر را به غفلت گذرانیده است... حضرت به او رو کرده و فرمودند: پاداش تو از همه آن کسانی که دیشب (شب قدر) را تا صبح بیدار بودند و عبادت کردند بیشتر است و تو تنها کسی در این حوالی بودی که شب قدر را درک کردی. آن شخص متعجب شد. عرضه داشت که یابن رسول الله، من دیشب خواب بودم! ایشان فرمود به یاد داری که نیمه‌‌های شب بود و بیدار شدی؟ تشنه بودی و آب نوشیدی، آنگاه از لب تشنه ابا عبداللّه علیه السلام یاد کردی و گفتی سلام بر حسین و لعنت بر قاتلان او؟ همین مسئله سبب شد که بهترین عبادت را در نامه عملت بنویسند»... سبحان الله! یک سلام از سر عادت اینقدر عظمت دارد؟! ■باید به این روایت توجه کنیم، نکته اینجاست که شب قدر اهمیتش را از امام گرفته است. سرّ شب قدر در این است که به امام توسل کنی. اگر در شب قدر و دیگر شبها به یاد امام باشی و به او توسل کنی، شب قدر را درک کرده‌ای. در روایت است که در روز عاشورا، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، خطاب به حضرت زینب سلام الله علیها فرمود که خواهرجان، لا تَنسینی في نافلة الیل، زینب جان مرا در نماز شبت فراموش نکن. این سخن نکته دارد. گاهی هست که من و شما به همدیگر می‌گوییم مرا در نماز شب فراموش نکن و غالبا منظورمان از این سخن این است که ما را دعا کن اما آیا از سخن معصوم علیه السلام هم می‌توانیم اینگونه برداشت کنیم؟ عین عبارت حضرت این است که مرا در نماز شب فراموش نکن، اگر مقصود امام حسین علیه السلام این بود که حضرت زینب ایشان را دعا کند، قطعا می‌فرمود که خواهر جان، مرا دعا کن لکن اینگونه نیست. نکته این است که زینب جان! در نماز شبت مرا فراموش نکن، یعنی من در نماز شب تو باشم، نماز شب تو به من است که ارزش پیدا می‌کند. امام می‌خواهد بگوید که ارزش هر کاری به امام است. حق متعال در قرآن می‌فرماید که ثواب نماز شب را نمی‌توانم به شما بگویم! فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِی لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْینٍ جَزاءً بِما کانُوا یعْمَلُونَ، هیچ کس نمی‌داند که به پاداش عملشان چه چشم روشنی‌ها برای آنان پنهان و ذخیره شده است!! شرط عظمت نماز شب به این است که امام در نماز شبت باشد. شب بیدار باشی و به امام حسین علیه السلام توسل کنی. دو رکعت نماز بخوان، اصلا فقط نماز شفع و وترت را بخوان اما حتما به امام توسل کن، اگر در هر کاری امام را ببینی و به او توسل کنی حقیقت آن کار را درک کرده‌ای؛ نماز شب، شب قدر، دعا، مناجات همه و همه به امام هستند که ارزش دارند. ■در این شبهای قدر اعمال بسیاری وارد شده است که عمل به آنها خیلی هم خوب است اما از یاد امام و توسل به او غافل نشویم. اگر می‌خواهیم امشب و شبهای دیگر شب قدر را درک کنیم به یاد امام حسین علیه السلام باشیم، به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل کنیم، با امام زمان ارواحنا فداه سخن بگوییم و به ایشان توجه و توسل کنیم. اگر چنین باشد ان شاء الله امید است که شب قدر را درک کنیم...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
‍ ☑️راز تقارن لیالی قدر با شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام (قسمت دوم) ▪️در فرهنگ دنیای امروز، سعادتِ
‍ ☑️راز تقارن لیالی قدر با شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام (قسمت سوم) ▪️دنیای امروز دنیای کوتوله‌هاست؛ قدّ انسان شناخته شده نیست؛ قدر انسان شناخته شده نیست. گمان می‌شود اندازه و قدر انسان همین است که بشرِ امروز دارد. ▪️دنیای امروز، شب ظلمانی‌یی است که حقیقت انسانیّت در آن ناشناخته است. و در این لیله‌ی دنیا، حقیقت انسانیّت با تمامیّتش است که قدر انسان را تعریف می‌کند. ▪️حقیقت و تمامیّت انسانیّت حجّت خداست. این‌گونه ارتباط لیلة القدر با انسان کامل آشکار می‌شود. ▪️در این لیل دنیا که قدر بشر، قدر انسان، قدر آدمیّت و انسانیّت ناشناخته است؛ حجّت خداست که قدر انسان را مشخّص می‌کند. ابعاد و عظمت حقیقت انسانی را به منصه‌ی ظهور می‌گذارد و با شناخت و توجّه به اوست که دیگران می‌یابند که چقدر کوتاهند و آن وقت شاید نقطه‌ی عطف و مبدأ تحوّلی در زندگی‌شان شکل گیرد. ▪️وقتی قدّ افراشته‌ی انسان کامل را در اخلاق، کمالات روحی، اندیشه‌ها و افکار بلند و در عظمت‌های معنوی و عرفانی ببینند؛ وقتی قدّ افراشته‌ی حجّت خدا را ببینند؛ شاید به فکر بیفتند که اندکی قد بکشند. ▪️لیلة القدر نقطه‌ی عطف حیات بشری است. اگر کسی به لیلة القدر دست یافت و حجّت خدا را در لیلة القدر درک و ملاقات کرد؛ تمامیت قدّ انسان را مشاهده کرده است. ▪️برای چنین کسی، آن شب، شبی است که فردای آن یوم القیامة خواهد بود. «سَلامٌ هِيَ حَتّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ» خواهد بود. آن حقیقتی که سلام است؛ یعنی انسان کامل، سلامت کامل است. هیچ عارضه‌یی در هیچ مرتبه‌یی از مراتب ظاهر و باطن او وجود ندارد؛ او سلامت مطلق است. این که سلامت در مراتب مختلف وجود انسان یعنی چه؛ بحث مفصّلی است که اینجا فرصت پرداختن به آن نیست. ▪️حجّت خدا سلام است. وقتی حقیقت سلام را ببینیم؛ آن وقت بیماری خودمان را باور می‌کنیم. آن قدّ افراشته و قدر لیلة القدری حجّت خدا را که ببینیم؛ آن وقت کوتاه بودن خودمان را درک می‌کنیم و شاید ان‌شاء‌الله لیلة القدر برای ما مبدأ تحوّل شود. اگر این‌گونه شود؛ به بیداری و یقظه رسیده‌ایم و یقظه و بیداری نقطه‌ی آغاز سیر الی الله و نیل به همه‌ی کمالات انسانی است. ادامه دارد .... ◾️در محضر استاد مهدی طیب ۱۹ مرداد ۹۱◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
‍ ☑️راز تقارن لیالی قدر با شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام (قسمت سوم) ▪️دنیای امروز دنیای کوتوله‌هاس
‍ ☑️راز تقارن لیالی قدر با شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام (قسمت پايانی) ▪️اميدواريم ليلة القدر، اين حقيقت را براي ما مجسم و محقق كند و شب بیست و یکم که يكي از سه شبي است كه محتمل است ليلة القدر باشد و با شهادت اميرالمؤمنين علیه السلام و ياد و ذكر و كمالات آن حضرت مقارن است، بتواند نقطه‌ ای باشد، براي اينكه به خود بياييم و بفهميم حقیقت انسان غير از اين است كه ما هستيم و به آن بسنده کرده‌ایم. ▪️بعضاً وقتي كمالات اولياي خدا را ذكر مي‌كنيم، افرادي مي‌گويند: خيلي غلو مي‌كني؛ آنها هم مثل ما انسان بودند. علت چنین حرفی این است كه معناي انسان را نمي‌فهمند. آنها خودشان را انسان مي‌دانند. نه؛ اميرالمؤمنين علیه السلام غير انسان نبود، ما غير انسانیم. علي علیه السلام را از انسانيّت بالاتر نبرديم؛ انسانيّت يعني علي علیه السلام. امّا وقتی انسانيّت را شناختيم، آن‌وقت مي‌فهميم ما انسان نيستيم و هنوز در حيوانيّت اسيريم. ▪️اميدواريم ليلة القدر، برای ما ليله‌ي پي بردن به قدر انساني، با لقاء و شهود و مشاهده و ملاقات با حقيقت حجّت خدا باشد؛ و مبدأ تحوّل و دگرگوني، براي راه افتادن به سوی حقیقت انسانی باشد.گرچه قدّ هيچ كس به افراشتگي قدّ اميرالمؤمنين علیه السلام نخواهد شد. خود اميرالمؤمنين علیه السلام هم فرمودند: ▪️«اِنَّكُمْ لا تَقْدِروُنَ عَلىٰ ذلِكَ، وَلكِنْ أعينُونِى بِوَرَعٍ وَ اجْتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدادٍ». ۱ شما قدرت نداريد هم‌قدّ من شويد؛ امّا به اين كوتولگي هم بسنده نكنيد؛ قانع نشويد. مرا ببينيد؛ بفهميد قد يعني چه؛ قانع و مكتفي به اين حدّ كوتاه خود نشويد. من آمدم قدّ شما را بلند كنم؛ ولكن شما هم به من كمك كنيد؛ مدد دهيد؛ با پاكدامني، پرهيز از گناه و آلودگي، اجتهاد و تلاش، مجاهدت، عفّت، سَداد و ثبات قدم، مرا در این راه ياري و مدد دهيد. درست است هم‌قدّ من نمي‌شويد؛ لااقل قدّتان از اينكه هست، كمي بلندتر شود. البتّه راه را براي اين‌كه هم‌قدّ من شويد، نبسته‌اند؛ امّا احدي همّتي به بلندي همّت من ندارد تا بتواند اين راهِ بلند كمال را، تا جايي كه من رفته‌ام، بيايد. احدی نمي‌تواند به منِ علی برسد؛ نه اينكه به من نمي‌رسد؛ به فهم اينكه من به كجا رسيده‌ام هم نخواهد رسيد.منِ علی راز ناشناخته‌ي عالم وجودم. لذا به من نمي‌رسيد. امّا يك تكاني بخوريد. ▪️شير را ماند همي بچه به او / تو به حيدر خود چه مي‌ماني؟ بگو تو كه مي‌گويي من پيرو حيدر اميرالمؤمنين علیه السلام، شيعه، عاشق و فرزند معنوی اميرالمؤمنين علیه السلام هستم؛ اميرالمؤمنين علیه السلام پدر من است؛ تو به حيدر خود چه مي‌ماني؟ بگو. كمي قد بكشيد؛ ليلة القدر يعني اين. يعني شبي كه انسان به قدر و اندازه‌ي انسانيت پي مي‌برد و در نتیجه به كوتاهي خود واقف مي‌شود و اراده مي‌كند و تصميم مي‌گيرد كه تحوّل عميقي در زندگي خود براي رشد، تعالي و تكامل ايجاد كند.اميدواريم خداي متعال چنين ليلة القدري را نصيب همه‌ي ما بفرمايد. ◾️در محضر استاد مهدی طیب ۱۹ مرداد ۹۱◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei