کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○اعمال مشترک شبهای قدر○□ □اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است. يكى اعمال مشترکی كه در هر سه شب بايد ان
■●اعمال شب بيست و سوّم ماه مبارک رمضان●■
■اين شب از دو شب قدر گذشته افضل است و از احاديث بسيار استفاده میشود كه شب قدر همين شب است. دعاها در آن اجابت میشود و تمام كارها بر پايه حكمت الهى مقدّر میگردد.
■براى اين شب، غير از اعمال مشترک شبهای قدر و دعاهای دهه آخر ماه مبارک رمضان، چند عمل ديگر است:
■۱- خواندن سوره «عنكبوت» و «روم»
■در روایات آمده که امام صادق علیه السّلام فرمودند، خواننده اين دو سوره در اين شب از اهل بهشت خواهد بود.
■۲- خواندن سوره «حم دخان»
■۳- هزار مرتبه خواندن سوره «قدر»
■۴- محمّد بن عيسى از امامان صالح عليهم السّلام روايت كرده كه فرمودند:
■در شب بيست و سوّم ماه رمضان اين دعا را به دفعات بخوان، در حال سجود و قيام و قعود. و بر هر حالى كه هستى در تمام ماه، و در طول حياتت تا جايى كه ممكن باشد، و هر زمانى كه به يادت آيد.
■بعد از ستايش پروردگار به بزرگوارى، و فرستادن صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله میگويى:
■اللهمَّ کُن لولیَّک فُلانِ بن فُلان و به جاى فلان بن فلان بگو: الحُجةِ بنِ الحَسَن صَلَواتک عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّاً و حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.
■و نیز دستهای خود را به سوى آسمان بردارد و بخوان:
■یا مُدَبّرَ الاُموُرِ، یا باعِثَ مَن فی القُبور، یا مُجری البُحُور، یا مُلَیَّن الحَدیدِ لِداوُد، صَل عَلی مُحَّمد وَافعَل بی کَذا وَ کَذا اللَّیلَةَ اللَّیلَةَ (به جاى «كذا و كذا» حاجات خود را بخواهد)
■اين دعا را در حال ركوع و سجود و ايستاده و نشسته بخوان، و آن را تكرار كن، و در شب آخر ماه رمضان هم بخوان.
■۵- بخواند:
■اللَّهمَّ امدُد لی فی عُمری وَ أَوسِع لی فی رِزقی وَ أَصِحَّ لی جِسمی وَ بَلِّغنی أَمَلی وَ إِن كُنتُ مِنَ الْأَشقِياءِ فَامحُني مِنَ الْأَشقِيَاءِ وَ اكتُبني مِنَ السُّعَداءِ فَانَّكَ قُلتَ في كِتابِكَ المُنزَلِ عَلَى نَبِيّكَ المُرسَلِ صَلَواتُكَ عَليهِ وَ آلِهِ يَمحُواللّهُ مَا يَشاءُ وَ يُثبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الكتاب.
■۶- بخواند:
■اللَّهُمَّ اجعل فِيما تَقضی وَ فيما تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمرِ الْمَحتُومِ وَ فيمَا تَفرُقُ مِنَ الْأَمرِ الْحَكيمِ فی لَيلَةِ الْقَدرِ مِنَ الْقَضاءِ الَّذِی لايُرَدُّ وَ لايُبَدَّلُ أَنْ تَكتُبَنِی مِن حُجّاجِ بَيتِکَ الْحَرامِ فِي عامِی هذا المَبرُورِ حَجُّهُم الْمَشكُورِ سَعيُهُمْ الْمَغفُورِ ذُنُوبُهُم الْمُكَفَّر عَنهُمْ سَيِّئَاتُهُم وَ اجعَلْ فِيمَا تَقضِی وَ تُقَدِّرُ أَن تُطيلَ عُمری وَ تُوَسِّعَ لِی فی رِزقی
■۷- بخواند:
■يَا بَاطِناً فِي ظُهُورِهِ وَ يَا ظَاهِراً فِي بُطُونِهِ وَ يَا بَاطِناً لَيْسَ يَخْفَى وَ يَا ظَاهِراً لَيْسَ يُرَى يَا مَوْصُوفا لا يَبْلُغُ بِكَيْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ وَ لا حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ يَا غَائِبا [غَائِبُ ] غَيْرَ مَفْقُودٍ وَ يَا شَاهِدا غَيْرَ مَشْهُودٍ يُطْلَبُ فَيُصَابُ وَ لا يَخْلُو [لَمْ يَخْلُ ] مِنْهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا بَيْنَهُمَا طُرْفَةَ [طَرْفَةَ] عَيْنٍ لا يُدْرَكُ بِكَيْفٍ [بِكَيْفَ ] وَ لا يُؤَيَّنُ بِأَيْنٍ [بِأَيْنَ ] وَ لا بِحَيْثٍ [بِحَيْثُ ] أَنْتَ نُورُ النُّورِ وَ رَبُّ الْأَرْبَابِ أَحَطْتَ بِجَمِيعِ الْأُمُورِ سُبْحَانَ مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَكَذَا وَ لا هَكَذَا غَيْرُهُ
■۸- بخواند:
■یَا رَبَّ لَیلَةِ القَدرِ وَ جَاعِلَها خَیرا مِن أَلفِ شَهرٍ وَ رَبَّ اللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ الجِبالِ وَ البِحارِ وَ الظُّلَمِ وَ الْأَنوَارِ وَ الْأَرضِ وَ السَّماءِ یا بارِئُ یا مُصَوِّرُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا اللّهُ یا رَحمانُ یا اللّهُ یا قَیُّومُ یا اللّهُ یا بَدیعُ یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ لَکَ الْأَسماءُ الحُسنى وَ الْأَمثالُ الْعُلیا وَ الْکِبرِیاءُ وَ الْآلاءُ أَسأَلُکَ أَن تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجعَلَ اسمی فِی هَذِهِ اللَّیلَةِ فِی السُّعَدَاءِ وَ رُوحِی مَعَ الشُّهَداءِ وَ إِحسانی فِی عِلِّیِّینَ وَ إِسَاءَتی مَغفُورَةً وَ أَن تَهَبَ لی یَقِینا تُباشِرُ بِهِ قَلبِی وَ إیمانا یُذهِبُ الشَّکَّ عَنِّی وَ تُرْضِیَنی بِمَا قَسَمتَ لِی وَ آتِنَا فِی الدُّنیَا حَسَنَةً وَ فی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ وَ ارزُقنِی فِیهَا ذِکرَکَ وَ شُکرَکَ وَ الرَّغْبَةَ إِلَیکَ وَ الْإِنَابَةَ وَ التَّوبَةَ وَ التَّوفِیقَ لِمَا وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحمَّدٍ عَلَیهِمُ السّلامُ
■۹- غير از غسل اوّل شب، غسلى هم در آخر شب انجام دهد.
#مراقبات_ماه_رمضان
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●دستورالعملی از آیت الله سیّد علی قاضی طباطبائی برای شب بيستوسوّم ماه مبارک رمضان●■
■مَن قال لَیله ثلاث و عشرین مِن شَهر رَمضان ساجّداً ماتین و خَمسه عشرین مّره یا طُهرُ یا طاهِرُ یا طَهورُ یا طَیهورُ یا طَیهار نَزلت عَلیه الملائکه و طهرته تَطهیرا
■شب بيستوسوّم ماه مبارک رمضان نیمی از شب که گذشت، در حالی که شخص نه گرسنه و نه از زیاد خوردن سنگین باشد، با وضو رو به قبله، سر بر سجده گذاشته و این ذکر را «۲۲۵» بار تکرار نماید:
●«یا طُهرُ، یا طاهِرُ، یا طَهورُ، یا طَیهورُ، یا طَیهار»●
■وقتی این ذکر گفته میشود ملائکه نازل میشوند و در همان حالی که ذاکر سر بر سجده دارد، با آب رحمتِ الهی، جان و وجودش را از غبار معاصی و کدورتِ توجّه به عالم کثرت میشویند و به طهارت باطنی و درونی راه پیدا میکند، انشاءالله
#استاد_مهدی_طیّب
#منابع :
●۱ - علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی- مطلع انوار –جلد ۲- صفحه ۱۱۴
●۲ - علامه حسن زاده آملی - هزار و یک نکته - نکته ۷۹۲
#مراقبات_ماه_رمضان
@mohamad_hosein_tabatabaei
#در_اعمال_شب_قدر
■روزی شخصی در محضر حضرت علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء سخن از شبهای مبارک رمضان و لیالی قدر به میان آورد و از فضیلت آن از حضرت پرسید. حضرت شروع به شمردن خصایص و فضایل شب قدر نموده و از اهمیت شب قدر گفتند. شخصی در آن مجلس حضور داشت، با شنیدن سخنان حضرت، آه حسرتی کشید که چرا شب قدر را به غفلت گذرانیده است... حضرت به او رو کرده و فرمودند: پاداش تو از همه آن کسانی که دیشب (شب قدر) را تا صبح بیدار بودند و عبادت کردند بیشتر است و تو تنها کسی در این حوالی بودی که شب قدر را درک کردی. آن شخص متعجب شد. عرضه داشت که یابن رسول الله، من دیشب خواب بودم! ایشان فرمود به یاد داری که نیمههای شب بود و بیدار شدی؟ تشنه بودی و آب نوشیدی، آنگاه از لب تشنه ابا عبداللّه علیه السلام یاد کردی و گفتی سلام بر حسین و لعنت بر قاتلان او؟ همین مسئله سبب شد که بهترین عبادت را در نامه عملت بنویسند»... سبحان الله! یک سلام از سر عادت اینقدر عظمت دارد؟!
■باید به این روایت توجه کنیم، نکته اینجاست که شب قدر اهمیتش را از امام گرفته است. سرّ شب قدر در این است که به امام توسل کنی. اگر در شب قدر و دیگر شبها به یاد امام باشی و به او توسل کنی، شب قدر را درک کردهای. در روایت است که در روز عاشورا، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، خطاب به حضرت زینب سلام الله علیها فرمود که خواهرجان، لا تَنسینی في نافلة الیل، زینب جان مرا در نماز شبت فراموش نکن. این سخن نکته دارد. گاهی هست که من و شما به همدیگر میگوییم مرا در نماز شب فراموش نکن و غالبا منظورمان از این سخن این است که ما را دعا کن اما آیا از سخن معصوم علیه السلام هم میتوانیم اینگونه برداشت کنیم؟ عین عبارت حضرت این است که مرا در نماز شب فراموش نکن، اگر مقصود امام حسین علیه السلام این بود که حضرت زینب ایشان را دعا کند، قطعا میفرمود که خواهر جان، مرا دعا کن لکن اینگونه نیست. نکته این است که زینب جان! در نماز شبت مرا فراموش نکن، یعنی من در نماز شب تو باشم، نماز شب تو به من است که ارزش پیدا میکند. امام میخواهد بگوید که ارزش هر کاری به امام است. حق متعال در قرآن میفرماید که ثواب نماز شب را نمیتوانم به شما بگویم! فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِی لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْینٍ جَزاءً بِما کانُوا یعْمَلُونَ، هیچ کس نمیداند که به پاداش عملشان چه چشم روشنیها برای آنان پنهان و ذخیره شده است!! شرط عظمت نماز شب به این است که امام در نماز شبت باشد. شب بیدار باشی و به امام حسین علیه السلام توسل کنی. دو رکعت نماز بخوان، اصلا فقط نماز شفع و وترت را بخوان اما حتما به امام توسل کن، اگر در هر کاری امام را ببینی و به او توسل کنی حقیقت آن کار را درک کردهای؛ نماز شب، شب قدر، دعا، مناجات همه و همه به امام هستند که ارزش دارند.
■در این شبهای قدر اعمال بسیاری وارد شده است که عمل به آنها خیلی هم خوب است اما از یاد امام و توسل به او غافل نشویم. اگر میخواهیم امشب و شبهای دیگر شب قدر را درک کنیم به یاد امام حسین علیه السلام باشیم، به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل کنیم، با امام زمان ارواحنا فداه سخن بگوییم و به ایشان توجه و توسل کنیم. اگر چنین باشد ان شاء الله امید است که شب قدر را درک کنیم...
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️راز تقارن لیالی قدر با شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام (قسمت دوم) ▪️در فرهنگ دنیای امروز، سعادتِ
☑️راز تقارن لیالی قدر با شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام (قسمت سوم)
▪️دنیای امروز دنیای کوتولههاست؛ قدّ انسان شناخته شده نیست؛ قدر انسان شناخته شده نیست. گمان میشود اندازه و قدر انسان همین است که بشرِ امروز دارد.
▪️دنیای امروز، شب ظلمانییی است که حقیقت انسانیّت در آن ناشناخته است. و در این لیلهی دنیا، حقیقت انسانیّت با تمامیّتش است که قدر انسان را تعریف میکند.
▪️حقیقت و تمامیّت انسانیّت حجّت خداست. اینگونه ارتباط لیلة القدر با انسان کامل آشکار میشود.
▪️در این لیل دنیا که قدر بشر، قدر انسان، قدر آدمیّت و انسانیّت ناشناخته است؛ حجّت خداست که قدر انسان را مشخّص میکند. ابعاد و عظمت حقیقت انسانی را به منصهی ظهور میگذارد و با شناخت و توجّه به اوست که دیگران مییابند که چقدر کوتاهند و آن وقت شاید نقطهی عطف و مبدأ تحوّلی در زندگیشان شکل گیرد.
▪️وقتی قدّ افراشتهی انسان کامل را در اخلاق، کمالات روحی، اندیشهها و افکار بلند و در عظمتهای معنوی و عرفانی ببینند؛ وقتی قدّ افراشتهی حجّت خدا را ببینند؛ شاید به فکر بیفتند که اندکی قد بکشند.
▪️لیلة القدر نقطهی عطف حیات بشری است. اگر کسی به لیلة القدر دست یافت و حجّت خدا را در لیلة القدر درک و ملاقات کرد؛ تمامیت قدّ انسان را مشاهده کرده است.
▪️برای چنین کسی، آن شب، شبی است که فردای آن یوم القیامة خواهد بود. «سَلامٌ هِيَ حَتّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ» خواهد بود. آن حقیقتی که سلام است؛ یعنی انسان کامل، سلامت کامل است. هیچ عارضهیی در هیچ مرتبهیی از مراتب ظاهر و باطن او وجود ندارد؛ او سلامت مطلق است. این که سلامت در مراتب مختلف وجود انسان یعنی چه؛ بحث مفصّلی است که اینجا فرصت پرداختن به آن نیست.
▪️حجّت خدا سلام است. وقتی حقیقت سلام را ببینیم؛ آن وقت بیماری خودمان را باور میکنیم. آن قدّ افراشته و قدر لیلة القدری حجّت خدا را که ببینیم؛ آن وقت کوتاه بودن خودمان را درک میکنیم و شاید انشاءالله لیلة القدر برای ما مبدأ تحوّل شود. اگر اینگونه شود؛ به بیداری و یقظه رسیدهایم و یقظه و بیداری نقطهی آغاز سیر الی الله و نیل به همهی کمالات انسانی است.
ادامه دارد ....
◾️در محضر استاد مهدی طیب ۱۹ مرداد ۹۱◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️راز تقارن لیالی قدر با شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام (قسمت سوم) ▪️دنیای امروز دنیای کوتولههاس
☑️راز تقارن لیالی قدر با شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام (قسمت پايانی)
▪️اميدواريم ليلة القدر، اين حقيقت را براي ما مجسم و محقق كند و شب بیست و یکم که يكي از سه شبي است كه محتمل است ليلة القدر باشد و با شهادت اميرالمؤمنين علیه السلام و ياد و ذكر و كمالات آن حضرت مقارن است، بتواند نقطه ای باشد، براي اينكه به خود بياييم و بفهميم حقیقت انسان غير از اين است كه ما هستيم و به آن بسنده کردهایم.
▪️بعضاً وقتي كمالات اولياي خدا را ذكر ميكنيم، افرادي ميگويند: خيلي غلو ميكني؛ آنها هم مثل ما انسان بودند. علت چنین حرفی این است كه معناي انسان را نميفهمند. آنها خودشان را انسان ميدانند. نه؛ اميرالمؤمنين علیه السلام غير انسان نبود، ما غير انسانیم. علي علیه السلام را از انسانيّت بالاتر نبرديم؛ انسانيّت يعني علي علیه السلام. امّا وقتی انسانيّت را شناختيم، آنوقت ميفهميم ما انسان نيستيم و هنوز در حيوانيّت اسيريم.
▪️اميدواريم ليلة القدر، برای ما ليلهي پي بردن به قدر انساني، با لقاء و شهود و مشاهده و ملاقات با حقيقت حجّت خدا باشد؛ و مبدأ تحوّل و دگرگوني، براي راه افتادن به سوی حقیقت انسانی باشد.گرچه قدّ هيچ كس به افراشتگي قدّ اميرالمؤمنين علیه السلام نخواهد شد. خود اميرالمؤمنين علیه السلام هم فرمودند:
▪️«اِنَّكُمْ لا تَقْدِروُنَ عَلىٰ ذلِكَ، وَلكِنْ أعينُونِى بِوَرَعٍ وَ اجْتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدادٍ». ۱
شما قدرت نداريد همقدّ من شويد؛ امّا به اين كوتولگي هم بسنده نكنيد؛ قانع نشويد. مرا ببينيد؛ بفهميد قد يعني چه؛ قانع و مكتفي به اين حدّ كوتاه خود نشويد. من آمدم قدّ شما را بلند كنم؛ ولكن شما هم به من كمك كنيد؛ مدد دهيد؛ با پاكدامني، پرهيز از گناه و آلودگي، اجتهاد و تلاش، مجاهدت، عفّت، سَداد و ثبات قدم، مرا در این راه ياري و مدد دهيد. درست است همقدّ من نميشويد؛ لااقل قدّتان از اينكه هست، كمي بلندتر شود. البتّه راه را براي اينكه همقدّ من شويد، نبستهاند؛ امّا احدي همّتي به بلندي همّت من ندارد تا بتواند اين راهِ بلند كمال را، تا جايي كه من رفتهام، بيايد. احدی نميتواند به منِ علی برسد؛ نه اينكه به من نميرسد؛ به فهم اينكه من به كجا رسيدهام هم نخواهد رسيد.منِ علی راز ناشناختهي عالم وجودم. لذا به من نميرسيد. امّا يك تكاني بخوريد.
▪️شير را ماند همي بچه به او / تو به حيدر خود چه ميماني؟ بگو تو كه ميگويي من پيرو حيدر اميرالمؤمنين علیه السلام، شيعه، عاشق و فرزند معنوی اميرالمؤمنين علیه السلام هستم؛ اميرالمؤمنين علیه السلام پدر من است؛ تو به حيدر خود چه ميماني؟ بگو. كمي قد بكشيد؛ ليلة القدر يعني اين. يعني شبي كه انسان به قدر و اندازهي انسانيت پي ميبرد و در نتیجه به كوتاهي خود واقف ميشود و اراده ميكند و تصميم ميگيرد كه تحوّل عميقي در زندگي خود براي رشد، تعالي و تكامل ايجاد كند.اميدواريم خداي متعال چنين ليلة القدري را نصيب همهي ما بفرمايد.
◾️در محضر استاد مهدی طیب ۱۹ مرداد ۹۱◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️لیلهالقدر شبِ یقظه است.
▪️اگر گفته شده که مقدّرات در لیلهالقدر رقم میخورد ، با درک این حقیقت که آنچه خدا مقدّر میکند، زمینه ساز تعالی ماست و آنچه که لازمۀ تعالی ماست متناسب است با حالاتی که در درون ما میگذرد که متأثر از انتخابهای آزاد ما بوده است، آنوقت میتوان فهمید که وقتی انسانی در لیلهالقدر به خود آمد و تحوّلی در درون را سبب شد، آنچه که در بیرون، متناسب با درون، خدا قرار است رقم بزند، دگرگون خواهد شد و مقدّرات جدیدی برای او رقم خواهد خورد...
«استاد مهدی طیّب»
#ماه_رمضان
@mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️لیلة القدر، لیله ی حجّت و ولیّ اعظم خداست
▪️لیلة القدر، لیله ای است که مقدّرات همه ی عالم از سوی خدای متعال، به ملائکه و روح سپرده می شود تا بر زمین فرود بیایند و مقدّرات را به محضر حجّت خدا و ولیّ اعظم خدا تقدیم کنند و در اختیار ایشان قرار دهند.
▪️یکی از درس های بزرگی که لیلة القدر دارد، درس مهدویّت است، درس توجّه به حجّت خداست، درس توجّه به نقش ولیّ اعظم خدا در امور عالمِ تکوین و عالمِ تشریع است، نقش ارتباط قلبی داشتن با امام زمان علیه السّلام است، نقش عشق و دلبستگی و معرفت و دانستگی در مکتب مهدویّت است، درس انتظار راستین فرج است، درس آماده ساختن خویش برای ظهور حجّت خداست.
◾️در محضر استاد مهدی طیب ۲۷ مرداد ۹۱◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️رابطۀ لیلهالقدر با حجّت خدا
▪️از دعاهایی که به طور خاص و به شکل ویژهای در مورد شب بیست و سوّم ماه مبارک رمضان، مطرح شده است، دعا برای امام زمان ارواحنافداه است.
▪️« اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً »▪️
▪️و فرمودند هر وقت در شب بیست و سوّم یادت افتاد، باز هم این دعا را تکرار کن. نه این که یک بار بخوان، بلکه هرگاه یادت افتاد، باز بخوان.
▪️این همه تأکید برای خواندن این دعا در این شب و اصلًا ورود این دعا در شب بیست و سوّم ماه رمضان، اشاره به این دارد که لیلهالقدر رابطۀ مستقیم با حجّت خدا و با انسانِ کاملِ به معنا تمام دارد. و سیاق سورۀ قدر دلالت بر این دارد که لیلهالقدر، مستمر است. حادثهای نبوده که در زمان حیات رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم رخ داده باشد، بلکه یک جریان مستمر است.
▪️این لیلهالقدر هر سال در ماه رمضان مصداق پیدا میکند و چون لیلهالقدر هر سال وجود دارد و هر سال در لیلهالقدر ملائکه و روح نازل میشوند؛ پس باید بر کسی نازل شوند. در زمان رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم بر ایشان نازل می شدند. در سایر زمانها چه؟
▪️پس در همۀ زمانها کسی مانند رسول الله، که در اوج قلّۀ کمال، و حجّت خداست، باید وجود داشته باشد تا در لیلهالقدر ملائکه و روح بر او نازل شوند.
▪️والّا اگر حجّت خدا نباشد، ملائکه و روح بر چه کسی نازل شوند؟ یکی از دلایل استمرار امامت و ولایت، خودِ همین سورۀ قدر است...
«استاد مهدی طیّب»
#مراقبات_ماه_رمضان
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●نزول قرآن بر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم●□
□نزول قرآن گاهی به واسطۀ جبرئیل انجام میشود:
□جبرئیل گاهی ازطریق غیب نفسِ نبی و سِرّ روح پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، قرآن را بر قلب ایشان نازل میکند.
□گاهی تمثّل مثالی پیدا میکند و در مرتبۀ مثال، در حضرت مثال، حقایق را، برای انبیاء وحی را و برای پیغمبر اسلام قرآن را، میآورد.
□گاهی هم تمثّل مُلکی پیدا میکند. مثلاً گاهی جبرئیل به صورت فردی به نام دحیۀ کلبی، متمثّل میشد.
□دحیۀ کلبی فرد بسیار زیبایی با حرفۀ تجارت بود. در روایات داریم گاهی اوقات جبرئیل به صورت دحیۀ کلبی درمیآمد و خدمت پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم میرسید. لذا مردم گمان میکردند دحیۀ کلبی نزد پیغمبر است؛ در حالی که جبرئیل بود.
□در روایات مربوط به زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها آمده است که دحیۀ کلبی کنار پیغمبر بود، بلند شد و رفت و چیزهای معطّری مثل مشک از او ریخت. پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به حضرت زهرا خبر دادند که این جبرئیل بود و حضرت زهرا سلام الله علیها آن مشکها را جمع کردند.
□پس گاهی اوقات هم جبرئیل در همین عالم شهادت مطلقه یا عالم حس تمثّل مُلکی پیدا میکند و آن لطیفۀ الهی را تنزّل میدهد و برای پیغمبر بازگو میکند.
□بدین ترتیب نزول وحی در مراتب مختلفی واقع می شود:
□گاهی اوقات به قلب پیامبر نازل میشود؛ یعنی از غیب نفس و سِرِّ روح حضرت رسول به مرتبۀ قلب ایشان نازل میشود. مقصود از قلب هم این عضوی که خون پمپاژ میکند، نیست.
□گاهی اوقات جبرئیل در مرتبۀ مثال پیامبر متمثّل میشود و صورت مثالی پیدا میکند.
□گاهی اوقات هم در مرتبۀ شهادت مطلقه است و جبرئیل به صورت جسمانی ظاهر میشود و وحی و آیات را میآورد.
□پس کسی که مخاطب وحی است، در هر نشئهیی از نشئات وجودی خود، وحی را به شکل و صورتی دریافت میکند.
□شاید معنای باطنی این روایات که قرآن «عَلى سَبعَةِ اَحرُفٍ» به هفت حرف نازل شده است، یا این آیه که «لَقَدْ آتَیْناکَ سَبعاً مِنَ الْمَثانِی» به راستی به تو هفت تا از دوتاها عطا کردیم، اشاره به همین نکته باشد.
□اگر قرار باشد وحی در هر مرتبهای از نشئههای وجودی پیامبر یک صورت و طور پیدا کند؛ چون وجود او هفت مرتبه دارد، پس وحی هم هفت طور پیدا میکند.
□از اعلی مرتبه که حضرت علمی است شروع کنید؛ بعد به مرتبۀ پایینتر از آن که مقام اعیان ثابته است بیایید؛ بعد به ترتیب بیایید پایینتر، یعنی مراتب حضرت اقلام و حضرت الواح و حضرت مثال و حسّ مشترک و نهایتاً شهادت مطلقه که صورت ظاهری است؛ این هفت مرتبۀ وجودی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم است. در هر مرتبه وحی یک صورت دارد...
□●استاد مهدی طیّب ۸۸/۰۶/۱۹●□
#ماه_رمضان
@mohamad_hosein_tabatabaei
□" مائدهٔ جان "□
□مولانا به مصداق آیه " استعینوا بالصبر و الصلوة " با استفاده از مضامین آیات اول سورهٔ " والعادیات " ماه صیام را به عنوان لشگر جرّار و چابک و نیرومندی معرفی کرده که بر نفس و لشکریان او حمله می آورد.
آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید
دست بدار از طعام مائدهٔ جان رسید
جان ز قطعیت برست دست طبیعت ببست
قلبِ ضلالت شکست لشکر ایمان رسید
لشکر " والعادیات " دست به یغما نهاد
ز آتشِ " والموریات " نفس به افغان رسید
روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست
تن همه قربان کنیم جان چو به مهمان رسید
#دیوان_شمس
مسلم کسی را بُوَد روزه داشت
که درمانده ای را دهد نان چاشت
وگرنه چه لازم که سعیی بری
ز خود باز گیریّ و هم خود خوری
خورنده که خیرش برآید ز دست
به از صائم الدهرِ دنیا پرست
#سعدی
□○برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن "
به قلم حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
○بهای بادهی چون لعل چیست جوهر عقل
○بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد
□میگوید بادهی چون لعل همون بادهی #محبت است #بیت_الغزل به نظر من این است اول یک مقدمه عرض کنم که اشخاصی که به وادی #معرفت راه ندارند میگویند حافظ با #عقل مخالف بوده و عقل را با #عشق مقابل قرار داده اند این حرف بیاساس است و #حافظ در این بیت با صراحت بیان کرده ما بادهی چون لعل یعنی بادهی قرمز بادهی سرخ و صاف، سُکرآور و #مستی آفرین که بادهی معرفت است و خوی صاف عاشق حالا بهای این معرفت چیست؟ و اگر بخواهیم این معرفت را به دست آوریم چه کنیم؟ مُفتی این #باده را نمیدهند بهای تحصیل این بادهی معرفت چیست؟ جوهر عقل
□شما تمام اسکناسهای عالم را بدهی اون بادهی معرفت را به شما نمیدهند پس با چه چیزی میشود؟ جوهر عقل و جوهر عقل قیمتی است و جوهر هم همان #گوهر است با عقل میتوانی معرفت بخری اگر عقل نداشته باشی با تمام اسکناسهای عالم نمیتوانی یک ذره معرفت بخری معرفت با #پول، #مقام، #شهوت با هر چه بگویی خریدنی نیست. معرفت با جوهر عقل به دست میآید پس مقام عقل را حافظ ستایش میکند و در عین حال در ماه #رمضان این حرف را میزند میگوید همون معرفت ماه رمضان را هم که با عبادات و ادعیه و #سحرخیزی و شب زنده داری انجام میدهد باید با عقل همراه باشد، با معرفت همراه باشد، با آگاهی همراه باشد، وقتی که عقل داشته باشی و این کارها را بکنی معرفت به دست میآید.
□حافظ میگوید جوهر عقل اساس به دست آوردن معرفت است و بدون عقل معرفت به دست نمیآید پس عقل خیلی گرانبهاست. همهی عالم را بخری، فرعون زمان باشی تُرک فلک غارت میکند اما معرفت را که با گوهر عقل به دست میآید ترک فلک نمیتواند غارت کند و توانایی ندارد اصلاً فلک بر محور معرفت میچرخد و معرفت نباشد فلک چه کاره است و فلک نوکر معرفت است و عالم نوکر معرفت است. دور فلک درنگ ندارد شتاب کن یعنی شتاب به معرفت بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد یعنی این دیگر سود خالص است که با جوهر عقل معرفت به دست آوردی و ضرر در این معامله نیست و ابدی است و غارت نمیشود. سرمایهای به دست آورد که هیچ چیز نتواند غارتش کند ازلی و ابدی باشد اون معرفت است.
#حکیم_دکتر_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei