☑️خیمه ی مهدی
▪️كسى كه سر در لاك تعلق ها و بت ها دارد، نمى تواند به مهدى روى بياورد و نمى تواند كه همراه حجت بيايد و نمى تواند كه دوام بياورد. از ميان راه مى برد و به خاطر تعلق ها مى ماند.
▪️كسانى كه همراهى و معيت ولى را مى خواهند و دعا مى كنند: «و اجعل لى مع الرسول سبيلا"، خواسته اى بالاتر از كسانى دارند كه راهى به سوى رسول مى خواهند.
▪️راهى به سوى رسول يافتن، با همراه رسول ماندن و از او جدا نشدن و در چند راهى خواسته ها از او نبريدن، برابر نيست.
▪️همراهى رسول، همراهى در اهداف را مى خواهد. و من كه به هدف هايى كوتاه تر از اهداف رسول دل بسته ام، ناچار از رسول جدا مى شوم. ناچار از ولى جدا خواهم شد.
▪️همانطور كه آن سوار در عصر عاشورا و در هنگام تنهايى حسين از او جدا شد، و سوار بر اسبى كه در ميان خيمه ها پنهان كرده بود و آن را از تيرها و نيزه ها محفوظ داشته بود،به تاخت از حسين رو بر گرفت و توجيه هم داشت كه با حسين، بر نصرت او بيعت كرده بود
▪️در چنين شرايطى ديگر نصرتى كارآمد نيست و مرگ است و شهادت. پس بايد به سوى زندگى رفت و براى خوردن و خالى كردن و مشك كثافت را به هق كشيدن، سواره تاخت برداشت و خيمه زندگى تكرار را برافراشت.
▪️توجه به مهدى، تجربه بن بست ها و احساس تنگناها را مى خواهد. براى كسى كه هنوز دنيا وسعت دارد، در خيمه مهدى جايى نيست.
▪️براى كسى كه اهدافى حتى تا سطح آزادى و عدالت و عرفان و تكامل دارد، براى همراهى و معيت مهدى ضمانتى نيست كه در منفرق الطرق و بزنگاه ها، اسبها و مركبهاى آماده شده، ما را جايى مى خواند و به زندگى دعوت مى نمايد.
❛❛ عینصاد(علی صفائی حائری)
☑️تو مى آيى | ص ۲۰
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️هفتۀ گذشته تعداد قابلتوجّهی از عزیزان به عتبات و به زیارت اربعین اباعبداللهالحسین علیهالسّلام مشرّف بودند. قطعاً زیارات همۀ آنها مقبول درگاه الهی است.
▪️اساساً وقتی خدای متعال اذن و امکان به انجام عمل صالحی میدهد، قبلاً آن عمل را پذیرفته است. لذا کسی شک نکند که زیارت ما قبول شد یا نشد. خدا اوّل زیارت را قبول میکند، بعد شوق و توفیق انجامش را عنایت میکند؛ پس تردید نکنیم. هر عمل خیر و صالحی پیش آمد و موفّق به انجامش شدیم، در مقبولیّت آن شک نکنیم که اگر شک کردیم، همان شکّ ما به مقبولیّت عمل لطمه میزند.
خدای متعال اگر بنا داشت عملی را قبول نکند، از اوّل امکان انجامش را نمیداد. خدا بنا نداشت با این دو رکعت نمازی که خواندم، مرا اذیّت کند و به کار و زحمتی وادارد که قبلاً تصمیم گرفته قبول نکند. یقین کنیم که خدای متعال اگر امکان و توفیق عملی را عنایت کرد، پیش از آن، قبولی عمل را منجّز و مسلّم کرده است. شک نکنیم! شک موجب محرومیّت است. یقین داشته باشیم، تا آن یقین، ما را از مواهب عمل صالحی که موفّق شدیم، متمتّع کند.
▪️بنابراین قطعاً زیارات همۀ عزیزان مقبول درگاه حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسّلام است. مگر ممکن است کسی شوق دیدار حضرت اباعبدالله علیهالسّلام در وجودش شعلهور شود و قرار و آرام را از او سلب کند و او را از کار و زندگی و خانواده جدا کند و این راه دشوار را، در این هوای گرم، با این مسیر طولانی پیادهروی بین نجف تا کربلاء و در این ازدحام جمعیّت طی کند، آنگاه خدای متعال نپذیرد؟! به خودتان تلقین کنید و بباورانید که خدا اوّل قبول کرد و سپس توفیق انجام آن را داد.
▪️روایت شده که در دوران جوانی امام کاظم علیهالسّلام، حضرت در مسجدالحرام تشریف داشتند و یک عدّه از صوفیّۀ آن دوران هم کنار مسجدالحرام نشسته بودند و خوشحال از اینکه بر اعمال عمره یا حجّ موفّق شدهاند؛ یکی از آنها میگفت: عجب هوای خوبی بود! گرما اذیّتمان نکرد. دیگری گفت: چه خلوت و راحت بود! برای انجام اعمال مشکل نداشتیم. هرکس جنبۀ مثبتی از طواف و نماز و سعی و ... را بیان کرد. نفر آخر گفت: همۀ اینها درست؛ امّا به شرطی که خدا قبول کند! امام کاظم علیهالسّلام در حال عبور بودند و این حرف را شنیدند. همانطور که از کنارشان رد میشدند، فرمودند: اگر نمیخواست قبول کند، توفیق عملش را نمیداد! شما اینهمه میگویید خدا همهچیز را آماده کرد، هوا مساعد بود، مَطاف خلوت بود، اعمال را خوب توانستیم انجام دهیم، بعد تردید میکنید که اگر خدا قبول کند؟!
▪️بنابراین، یقیناً زیارات عزیزان مقبول درگاه الهی و مورد پذیرش اباعبداللهالحسین و حضرت امیر و چهار امام کاظمین و عسکریین علیهمالسّلام بوده و خوشا به سعادت عزیزانی که موفّق شدند. این تشرّف بسیار عظیم است. بارها عرض کردهام که عظمت این زیارت اصلاً قابلتصوّر نیست! فرمودند: زیارت اباعبدالله علیهالسّلام، زیارت خود خداست! کَمَنْ زارَ اللّهَ فِی عَرْشِهِ! فرمودند: کسی که موفّق شود با معرفت یا در عرفه حضرت اباعبدالله علیهالسّلام را زیارت کند، یُخالِطُهُ اللهُ بِنَفْسِهِ! فقط خدا میداند این عبارت چه معنایی دارد!
▪️همین زیارت ظاهری خیلی عظیم است. منتها بارها و بارها خدمتتان عرض کردهام که ظاهر پلی است بهسوی باطن! مجاز پلی است بهسوی حقیقت! اَلْمَجَازُ قَنْطَرَةُ الْحَقِیقَة. این نماز و روزۀ ظاهری، این حجّ و زیارت ظاهری، همه مجاز است. اینها مقصد نیست؛ معبر است. باید از اینها عبور کرد و به مقصد رسید. باید از زیارت و حجّ ظاهری و از نماز و روزۀ ظاهری عبور کرد و به حقیقت نماز و روزه، به حقیقت حجّ و زیارت راه پیدا کرد. نکند سالیان سال، در مجاز درجا بزنیم!
ادامه دارد….
✔️استاد مهدی طیب
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
▪️هفتۀ گذشته تعداد قابلتوجّهی از عزیزان به عتبات و به زیارت اربعین اباعبداللهالحسین علیهالسّلام م
☑️دنیا پلی است بر گذر راه آخرت / اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی
▪️مبادا کسی در پل توقّف کند؛ اگرچه پل بسیار ارزشمند است. اگر پل نبود نمیتوانستید از اینطرف رودخانه به آنطرف بروید. اینطرف رودخانه، دنیاست؛ آنطرف آخرت است و نام این پل برزخ است. دوست اهلبیت علیهمالسّلام با اعمالی که در این دنیا انجام میدهد، برزخش را طی میکند و اگر اهل کمال باشد به بالاتر از اینها هم راه پیدا میکند؛ برزخش تمام میشود و همینجا سر از قیامت درمیآورد. امّا حدّاقل این است که دارد برزخ را طی میکند و تا برزخ طی نشود، انسان به قیامت نمیرسد. لذا همین نماز و روزۀ ما برزخ است؛ حجّ و زیارت ما برزخ است.
▪️برزخ جای توقّف نیست. جای عبور است. مقصد قیامت است. مقصد آخرت است. اهل دنیا غرق دنیایند؛ غرق پول و مقام و شهرت، غرق شهوت و لذّت و این جنبههای ظاهریند و اینطرفِ پل و رودخانه مقیم شدهاند. امّا دوست اهلبیت علیهمالسّلام از دنیا راه افتاده و خودش را از خانه و کاشانه، پول و مقام و همۀ لذایذ دنیا کنده و روی پل است. وقتی روزه میگیرد، روی پل است؛ نماز میخواند، روی پل است؛ حج و زیارت میرود، روی پل است. بدانیم که پل محلّ اقامت نیست.
▪️نکند ما یک عمر روی پل و مقیم پل باشیم. به همین ظاهر نماز و روزه، ظاهر حج و زیارت بسنده کرده باشیم و فقط اینها را تکرار کنیم. این یعنی توقّف روی پل! بدانیم که این پل باید ما را به آنسو برساند. از پل زیارت مرقد اباعبدالله علیهالسّلام باید به زیارت خود اباعبدالله علیهالسّلام نائل شویم. از پل زیارت بیتالله باید به زیارت خود الله نائل شویم.
▪️مبادا یک عمر دچار این تکرار باشیم. گرچه این حقیقت اصلاً به این معنا نیست که انسان نماز، روزه، حج، زیارت و امثال این اعمال را کوچک بشمارد! خیر! عظمت این اعمال فوق تصوّر است. خصوصاً آنچه در رابطه با اباعبداللهالحسین علیهالسّلام است که اصلاً ویژگی متفاوتی نسبتبه همۀ اعمال صالح، چه واجب و چه مستحب دارد. امّا در عین حال بدانیم که عمل ظاهری مقصد نیست؛ معبر است. چنان دلخوشِ این ظاهر، این پل، این رقیقه یا نازله نباشیم که از حقیقت باز بمانیم.
▪️قرآن فرمود: وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ. این اعمال، تنزیلیافتۀ حقایقی نزد حقّ متعال است. امیدواریم خدا عنایت کند از این ظاهر به باطن، از شهادۀ به غیب و از رقیقه به حقیقت نائل شویم.
▪️حقیقت اربعین اباعبدالله بازگشت به اباعبدالله علیهالسّلام است. نقطۀ مقابل سیر از کربلا تا شام، برگشت از شام به کربلاست. امیدواریم خدای متعال حقیقت اربعین را که در یک چهلّه محقّق شده، در درون ما هم ایجاد کند تا به امام حسین علیهالسّلام برگشته باشیم. قرآن فرمود: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ، ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ. حال اگر کسی از اسفل سافلین دوباره به احسن تقویم برگردد، توفیق بزرگی است و خوشا به سعادتش. اربعین یعنی این! اربعین یعنی برگشتن به حقیقت ولایت و حقیقت توحید!
▪️حقیقت اربعین بسیار بزرگ است. سایۀ این حقیقت است که چنین موجی در عالم خاک ایجاد کرده و چنین شوری در جانها افکنده است! چه اتّفاقاتی در عالم بالا افتاده که سایهاش میلیونها نفر را اینطور به کربلای معلاّ راهی کرده است! امیدوارم خداوند به ما راه دهد و بتوانیم عبور کنیم و آن حقیقتی را ببینیم که سایه و نازلهاش اینچنین است.
بههرحال توفیق تشرّف را به همۀ عزیزانی که موفّق شدند، تبریک میگویم و ما هم انشاءالله در رفتنشان شریک بودهایم. بیشک همۀ دوستانی که در ظاهر موفّق به رفتن نشدند، شریکند. چون این شوق و میل و علاقه در وجودشان بود و از توفیق دوستانشان خوشحال بودند، بیشک همراه آنها بودند. بارها گفتهام که اگر یک نفر از این جمع موفّق به عملی شود، دیگرانی که خشنود و راضی هستند، در آن عمل شریکند. لذا همۀ ما در این موفّقیّتی که نصیب دوستانمان شد انشاءالله شریک هستیم.
◾️( بخش دوم و پايانی گزارش جلسه ٢٩ شهريور ١٤٠١)
استاد مهدی طیب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
✔️برشی از یک کتاب
▪️احمد کسروی در رشته مقالاتی که در سال ۱۳۲۱ منتشر شد دیدگاه متغیر نسل معاصر خود را نسبت به رضا شاه بیان میکند وی اقدامات شاه در تمرکز دولت ، آرام کردن قبایل ، محدود کردن روحانیون ، کشف حجاب ، لغو القاب اشرافی ، اجرای نظام سربازگیری ، تضعیف قدرت های فئودال ، تلاش برای همگون ساختن جمعیت ، تأسیس مدارس ، شهرها و صنایع جدید بسیار ارج می نهد ولی او را به دلیل پایمال کردن قانون اساسی مشروطه ، ترجیح ارتش بر سایر نهاد های دولتی ، گرد آوری ثروت شخصی ، غارت اموال مردم ، کشتار روشنفکران مترقی و افزودن بر شکاف میان داراها و ندارها سرزنش می کند .
◾️ایران بین دو انقلاب ، یرواند آبراهامیان ، ص ۱۹۱◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀میلاد پیامبراکرم و امام صادق عليهماالسلام را به محضر حضرت بقیةاللهالاعظم ارواحنافداه و همهی ارادتمندان ، پیروان، شیعیان و دلدادگان خاندان رسالت، تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
🍀امیدوارم خدایمتعال توفیق بهرهبردن از انوار این بزرگواران و راه یافتن به نوری که فضای تاریک ذهن، دل و جان انسانها را روشن میکند و جامعهی بشریت را هم از ظلمت ظلم رها میسازد، به همهی ما عنایت بفرماید.
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلىٰ مَحَبَّتِهِ»
خدای عزّوجل پیامبرش را براساس #عشق و محبّت خود تأدیب کرد، ادب آموخت، تربیت کرد و پرورش داد. اشرف و افضل انبیا و گل سر سبد بوستان خلقت و آفرینش پیغمبراکرم(صلی الله علیه واله) است. حالا ببینیم خداوند چطور پیامبر را تربیت کرد؟ بر اساس #عشق و محبّت.
▪️در مسیر سلوک الی الله روش های مختلفی وجود دارد؛ ولی راه میانبر، راهی که زودتر از همه راه ها انسان را به مقصد می رساند، راه #عشق و محبّت است. خداوندمتعال هم از این راه پیغمبراکرم(صلی الله علیه واله) را به اوج قلّه ی «ثُمَّ دَنیٰ فَتَدَلّیٰ؛ فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ اَوْ اَدْنیٰ» رساند. «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلىٰ مَحَبَّتِهِ»
▪️پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) فرمودند: «اَدَّبَنِی رَبّی فَاَحْسَنَ تَاْدِيبِی» پروردگارم مرا ادب آموخت، تربیت کرد و چه نیکو تربیت کرد. معنای نیکو تربیت کردن در حدیث امام صادق(علیه السلام) معلوم می شود؛ نیکو تربیت کردن خدا این است که بر اساس عشق و محبّت پیامبر را پرورش داد. او را در جاذبه ی عشق الهی قرار داد و مغناطیس عشق الهی او را تا اوج قلّه ی کمال، جایی که هیچ احدی و هیچ اندیشه ای راه نمی برد که بفهمد چه خبر است، رساند. در کتاب "ره توشهی دیدار" در فصل به زیارت چه کسی می رویم، پیغمبر و امام چه کسانی هستند، این بحث را گفته ام که حقیقت وجود پیغمبر و امام نه تنها قابل وصول و رسیدن نیست، شناخت آن هم قابل دستیابی نیست.
▪️امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «اَيْنَ الْعُقُولُ» اصلاً عقل ها کجا و این کجا؟ «وَ هُوَ بِحَيْثُ النَّجْمُ» مثل ستاره می-ماند که از « اَيدِی الْمُتَناوِلِينَ» خارج است؛ از دسترس کسانی که می خواهند دستشان را دراز کنند و ستاره را بگیرند بیرون است. نه اینکه نمی¬شود به حقیقت وجودی پیغمبراکرم (صلی الله علیه واله) و ائمّه علیهم السلام رسید، نه، به شناخت آن حقیقت هم نمی شود رسید. همان طور که پیغمبراکرم(صلی الله علیه واله) به امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند: یا علی نشناخت خدا را مگر من، نشناخت مرا مگر خدا و تو، نشناخت تو را مگر خدا و من. دیگر حساب بقیه روشن است؛ یعنی این حقیقت قابل شناخت نیست.
▪️عظمتی که در وجود رسول خدا(صلی الله علیه واله) ناشناخته است، محصول سیر حبّی و سیر عاشقانه ی رسول الله به سوی خدا است.
جذبه ی عشق، پیغمبراکرم(صلی الله علیه واله) را تا اوج قلّه ی کمال رساند؛ لذا در بین انبیا پیامبر است که لقب #حبیب_الله را دارد. حبیب الله یعنی چه؟ یعنی معشوق خدا، کسی که خدا عاشق اوست. راجع به حضرت ابراهیم(علیه السلام) خلیل الله داریم؛ یعنی کسیکه دوستی خالصانه ای نسبت به خدا دارد. این از این طرف است، ابراهیم خلیل الله است، دوستدار صادق خداست؛ امّا پیغمبراکرم(صلی الله علیه واله) #حبیب_الله است، معشوق تمام عیار خداست، خدا عاشق اوست.
▪️لذا خدا در قرآن به پیغمبراکرم(صلی الله علیه واله) امر کرد که به مردم بگو: «اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی يُحْبِبْكُمُ اللهُ» اگر شما بهراستی خدا را دوست دارید «فَاتَّبِعُونی» از من تبعیّت کنید. پیغمبر چطور سِیر کرده است؟ سِیر حبّی و سِیر عشقی داشته است. فرمود از من در سلوک تبعیّت کنید تا به «يُحْبِبْكُمُ اللهُ» برسید؛ جایی که خدا عاشق، محبّ و دوستدار شما شود. آنجا جایی است که در حدیث قدسی داریم: «كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی يَسْمَعُ بِهِ» من خدا گوش این بنده می شوم که می شنود، چشم این بنده می شوم که می بیند، دست این بنده می شوم که کار انجام می دهد، زبان این بنده میشوم که می گوید؛ فرد از آن جاها سر در می¬آورد.
▪️همان طور که راجع به امیرالمؤمنین(علیه السلام) داریم: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ النّاظِرَةَ» سلام بر تو ای دیدگان بینای خدا «السَّلَامُ عَلیک یا اُذُنِ اللهِ الْواعِيَةِ» سلام بر تو ای گوش¬های شنوای خدا «اَلسّلامُ عَلیکَ یا لِسانَ اللهِ الناطِقَة» سلام بر تو ای زبان گویای خدا «اَلسّلامُ عَلیک یا یَدَاللهِ الباسِطَة» سلام بر تو ای دستان گشاده¬ی خدا. این میوه ی دنبال پیغمبر رفتن است.
▪️ گفت: ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز. اگر کسی می خواهد این سِیر را برود، مقتدایش رسولالله(صلی الله علیه واله) است؛ رسول الله ای که در مکتب عشق الهی به این قلّه رسید. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلىٰ مَحَبَّتِهِ»، فرمود: «اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی» از من تبعیّت کنید «يُحْبِبْكُمُ اللهُ» میرسید به نقطه ای که محبوب خدا میشوید، خدا دوستدار شما میشود.
#ادامه_دارد….
◾️استاد مهدی طیب- ۱۷ اردیبهشت ۸۳
#حديث #پيامبر_اكرم صلی الله علیه واله▪️
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
▪️امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلىٰ مَحَب
◾️حدیثی در مورد پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) - قسمت دوم◾️
▪️اینکه انسان عاشق خدا شود مقام بزرگی است؛ ابراهیم(ع) به اینجا رسید؛ امّا اینکه انسان معشوق و محبوب خدا شود، از این بزرگتر است و آن در اقتدای به رسول¬الله و در مکتب عشق و محبّت الهی قابل وصول است. به هرحال فرمود:
▪️اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلىٰ مَحَبَّتِهِ فَقالَ وَ اِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ
خدا پیغمبر را بر اساس عشق خودش تربیت کرد و به او فرمود: « اِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ» ای پیامبر تو صاحب خُلق عظیمی، صاحب اخلاق بسیار بزرگی هستی، در اوج قلّه¬ی کمالات اخلاقی هستی؛ لذا محور اصلی رسالت پیغمبر هم اخلاق است. فرمود: «اِنَّما بُعِثْتُ لِاُتَمِّمَ مَكارِمَ الْاَخْلاقِ» محور بعثت من مکارم و کرامت¬های اخلاقی است، می¬خواهم آن را به نهایت درجه¬ی خودش برسانم.
▪️« فَقالَ وَ اِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ» بعد از اینکه خداوند پیغمبر را بر اساس عشق و محبّت الهی پرورش داد و ادب آموخت، گفت: که از آن دست که می¬پروردم میرویم. خدای متعال با دست خودش او را پرورش داد و رویاند و تأدیب کرد فرمود: «اِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ»
▪️بعد امام صادق(ع) فرمودند: «ثُمَّ فَوَّضَ اِلَيْهِ» بعد که پیغمبر به این مرتبت رسید خدا همه چیز را به او #تفویض کرد و همه کاره¬ی دستگاه خدا شد، چه در تکوین و دستگاه آفرینش و چه در تشریع و پرورش و تربیت و مدیریت و هدایت بشر؛ همه چیز را به او سپرد.
▪️«فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» و خدای عزّوجل فرمود: هرچه که پیامبر برای شما آورد را از او بگیرید و از هرچه شما را باز داشت و نهی کرد، پرهیز کنید؛ یعنی محور مطلق در تربیت بشر امر و نهی رسول¬الله(ص) است «وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ- مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ اَطاعَ اللهَ» و خدای عزّوجل فرمود: هرکس از رسول اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است. وقتی عبد در خدا فانی می¬شود دیگر هیچ تعیّن شخصی ندارد. تحقّق اوج قلّه¬ی فنا در رسول¬الله(ص) است. او فانی فی¬الله در همه¬ی مراتب فنا است، چه فنای افعالی، چه فنای صفاتی، چه فنای اسمایی، چه فنای ذاتی؛ فانی در همهی این مراتب و باقی¬بالله در همه¬ی این مراتب است. او هیچ از خودش ندارد، کسی که زبانش لسان¬الله، چشمش عین¬الله، گوشش اذن¬الله، دستش یدالله است، هرچه بکند خدا می¬کند، هرچه می¬گوید خدا می¬گوید، گفت:
▪️در پس آینه طوطی صفتم داشته¬اند
▪️آنچه استاد ازل گفت بگو می¬گویم
▪️هرچه از دهان او بیرون می¬آید، کلام¬الله است. غیر از این است؟ گفت:
گرچه قرآن از لب پیغمبر است
هر که گوید حق نگفته کافر است.
▪️ببینید! پس این لسان¬الله نیست؟ پس خدا دارد حرف می¬زند؛ لذا «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ اَطاعَ اللهَ» امام صادق(ع) فرمودند: خدای عزّوجل در قرآن فرمود: هرکس از رسول اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است و چنین کسی شایستهی مطاع بودن است.
▪️« ثُمَّ قالَ وَ اِنَّ نَبِیَّ اللهِ فَوَّضَ اِلىٰ عَلِیٍّ وَ ائْتَمَنَهُ» بعد امام صادق(ع) فرمودند: پیامبراکرم(ص) هم همه¬ی اموری که از جانب خدا به او #تفویض شده بود را به علیّبنابیطالب(ع) تفویض کرد و او را امین خود و امانت¬دار همهی ودایع الهی که به او سپرده شده بود قرار داد. همه¬ی آنچه که خدا از کمالات، کرامات، قدرت¬ها و عظمت¬ها در وجود او قرار داده بود و همه¬ی این الگو بودن و مطاع بودن مطلق او را به امیرالمؤمنین، علی(ع) تفویض کرد.
▪️بعد امام صادق(ع) به شیعیان و دوستان امیرالمؤمنین(ع) می¬فرمایند: «فَسَلَّمْتُمْ وَ جَحَدَ النّاسُ» بعد که پیغمبراکرم(ص) همه چیز را به امیرالمؤمنین(ع) تفویض کرد، شما دوستان و شیعیان امیرالمؤمنین(ع) خودتان
را #تسلیم امیرالمؤمنین(ع) قرار دادید و دیگر مردمان انکار ورزیدند، جحد ورزیدند.
◾️استاد مهدی طیب- ۱۷ اردیبهشت ۸۳
#حديث #پيامبر_اكرم صلی الله علیه واله◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️حدیثی در مورد پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) - قسمت دوم◾️ ▪️اینکه انسان عاشق خدا شود مقام بزرگ
◾️حدیثی در مورد پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) - قسمت پایانی◾️
▪️بعد امام صادق(ع) قسم جلاله خوردند: «فَوَ اللهِ لَنُحِبُّكُمْ اَنْ تَقُولُوا اِذا قُلْنا وَ اَنْ تَصْمُتُوا اِذا صَمَتْنا» به خدا سوگند ما اهلبیت عاشق شماییم، شما را دوست داریم؛ چرا؟ چه چیزی سبب شده که اهلبیت(ع) شما را دوست داشته باشند؟ فرمودند: چون هر وقت ما اهلبیت حرف میزنیم شما هم عین آن حرف را میگویید؛ هر وقت ما ساکت میشویم، شما هم ساکتید و این #تسلیم محض و تبعیّت مطلق از اهلبیت(ع) است، اینکه فرد برای خودش نظریه، فکر، سلیقه و پسند علیحدّه نداشته باشد. فرد سلیقهی علیحدّهای نداشته باشد که بگوید بله خدا گفته این قشنگ است؛ ولی به نظر من این قشنگتر است و تشخیص علیحدّهای هم نداشته باشد که بگوید خدا گفته این درست است؛ ولی به نظر من این درست است؛ یعنی تشخیص و سلیقهای برایش نمانده است، گفت:
▪️من از درمان و درد و وصل و هجران
▪️پسندم آنچه را جانان پسندد
▪️این در رضایتش و در تشخیصش هم همینطور است. نکتههای متعدّدی در کتاب "ره توشه دیدار" وجود دارد و چون اسم مرا روی آن نوشتهاند، من ابا میکنم راجع به این کتاب صحبت کنم؛ البتّه حرف مال من نیست. در این کتاب روی این نکته تأکید کردهام که در زیارت جامعه کبیره شما میگویید: «رَاْیِی لَکُمْ تَبَعٌ» اندیشهی من تابع شماست. اندیشه یک عنصر خودمحور است. میگویند باید آزادی فکر و آزادی اندیشه داشته باشیم؛ امّا در زیارت جامعهی کبیره شما آزادی اندیشه نمیبینید. میگویید: «وَ رَاْیِی لَکُمْ تَبَعٌ» اندیشهی من، فکر من، تابع شماست. هرجا شما بروید فکر من دنبال شما میآید؛ خودسر و خودمحور نیست. حضرت فرمودند: به خدا سوگند! ما اهلبیت شما را دوست داریم، عاشق شما هستیم؛ چرا؟ چون وقتی ما چیزی میگوییم شما هم همان حرف را میزنید، هر وقت ما سکوت میکنیم، شما هم #سکوت میکنید.
▪️لذا اگر کسی میخواهد واقعاً محبوب اهلبیت(ع) باشد، راهش را این حدیث معرّفی میکند. بعد فرمود: «وَ نَحْنُ فِيما بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ» و ما اهلبیت بین شما و خدای عزّوجل هستیم. هر چیزی بین شما و خدا هست ما این وسط هستیم. شما را تنها نمیگذاریم، شما را به خدا گره میزنیم. شما را به خدا راه میدهیم. بابالله هستیم؛ باب و درِ خدا هستیم. «اَيْنَ بابُ اللهِ الَّذِی مِنْهُ يُؤْتىٰ» از در وجودی ماست که میتوانید راه به خدا پیدا کنید. اگر گناهی دارید ما این وسط هستیم؛ اگر عشقی دارید و طالب وصالید ما این وسط هستیم؛ در واقع ما رابط شما و خدا هستیم، همهی آنچه میخواهید را ما حل میکنیم، نگران نباشید.
▪️بعد حضرت فرمودند: «ما جَعَلَ اللهُ لِاَحَدٍ خَيْراً فِی خِلافِ اَمْرِنا» خدای متعال برای احدی خیری در عمل کردن بر خلاف امر ما و تخلّف از امر ما قرار نداده است.
گمان نکنیم با مصلحت اندیشیها و چرتکه انداختنهای خودمان به راه حل میرسیم. گاهی اوقات خلاف راه اهلبیت(ع) راه حلهایی پیدا میکنیم و بعد میگوییم این راه حل جواب میدهد، به نتیجه هم رسیدیم؛ نه، ضرر کردهایم. حضرت قسم جلاله میخورند؛ هرکس در #معرفت آموختن، #سیروسلوک و علم آموزیش جز از مکتب اهلبیت(ع) راه دیگری رفت، اشتباه است.
▪️امام باقر(ع) به چند تن از فقهای غیر شیعی عصر خود فرمودند که «شَرِّقا او غَرِّبا» به شرق عالم بروید، به غرب عالم بروید، به خدا سوگند معارف حقیقی را جز در خانهی ما اهلبیت(ع) پیدا نمیکنید، هیچ جای دیگری نیست، هیچ خبری جای دیگر نیست. چه در سیر نظری و کمالات علمی و چه در سیر عملی و کمالات وجودی در خلاف امر اهلبیت(ع) عمل کردن هیچ چیز گیر هیچ کس نمیآید. ممکن است گمان کند چیزی گیرش آمده؛ امّا همان گمانهایی که گفتم رویایی است، از خواب بیدار میشود و میبیند دستش خالی است.
▪️انشاءلله خدای متعال به همهی ما توفیق دهد، همان گونه که امام صادق(ع) در قالب این حدیث فرمودند، همهی وجود ما تابع مطلق اهلبیت(ع) باشد، همه چیز ما، فکر، ذهن، اندیشه، دل، عشق، محبّت، سلیقه، خواست، آرزو و آرمانمان تابع اهلبیت(ع) باشد.
▪️امیدواریم همین اندک بهانهای که برای پرداختن به شخصیت رسول خدا(ص) به روایت امام صادق(ع) و راهنمایی که برای دوستداران پیامبر و اهلبیت(ع) در این حدیث وجود داشت را خودشان بپذیرند و الگوی راه ما در #رشد و #کمال و #تقرب به خدا باشد.
◾️استاد مهدی طیب- ۱۷ اردیبهشت ۸۳
#حديث #پيامبر_اكرم صلی الله علیه وآله◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️چرا رسول خدا صلّی الله علیه و آله وسلّم گاهی هنگام وحی از حال می رفتند؟
▪️فسُئِلَ الصَّادِقُ عَلَیهِ السَّلَامُ عَنِ الْغَشْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَأْخُذُ النَّبِيَّ صَلَّی اللَهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ أَ كَانَتْ تَكُونُ عِنْدَ هُبُوطِ جَبْرَئِيلَ عَلَیهِ السَّلَامُ فَقَالَ لَا إِنَّ جَبْرَئِيلَ كَانَ إِذَا أَتَى النَّبِيَّ صَلَّی اللَهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ لَمْ يَدْخُلْ عَلَيْهِ حَتَّى يَسْتَأْذِنَهُ وَ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ قَعَدَ بَيْنَ يَدَيْهِ قِعْدَةَ الْعَبْدِ وَ إِنَّمَا ذَلِكَ عِنْدَ مُخَاطَبَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِيَّاهُ بِغَيْرِ تَرْجُمَانٍ وَ وَاسِطَةٍ
▪️از حضرت امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا آن حالت غشّ که (در هنگام وحی) برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله حاصل می شد، به جهت هبوط جبرائیل بود؟
▪️حضرت فرمودند: نه! جبرائیل وقتی خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله می رسید، تا اجازه نمی گرفت وارد نمی شد. و وقتی وارد می شد، در برابر آن حضرت مثل بنده می نشست.
▪️آن حالت مربوط به زمانی بود که خود خداوند بدون واسطه و مفسّر، آن حضرت را مخاطب قرار می داد.
◾️«کمال الدین و تمام النعمة» شیخ صدوق؛ ج ۱ ص ۸۵◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
▪️به یکی از علمای عامه گفته شد: اختلاف ما با شما بر سر صحابۀ پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است؛ ولی لزوم مودّت و محبت و دوستی اهلبیت علیهمالسلام مورد توافق فریقین(شیعه و سنی) است.
▪️بنابراین، ما میگوییم: اگر صحابه درواقع، مودّت و دوستی اهلبیت علیهمالسلام را دارا باشند، ما با شما در احترام به آنها موافقیم و اگر درواقع، مخالف با اهلبیت علیهمالسلام باشند و مودّت آنها را نداشته باشند، شما نیز باید مثل ما مخالف هرکس باشید که مودّت ذویالقربی[١] را ندارد.
#پینوشت:
[١]. اشاره است به آیۀ ۲۳ سورۀ شوری: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛ بگو: برای رسالت خود از شما اجر و پاداشی نمیخواهم، جز آنکه به نزدیکانم مودت و مهربانی کنید».
☑️در محضر بهجت، ج٢، ص٣٦٦
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش ششم ● بعثت حضرت عيسى (علیه السلام ) عموميت داشته ، هر چند رسال
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم
بخش هفتم
● معجزات عيسى (علیه السلام ) مستند به اذن خدا بوده است و عيسى (علیه السلام ) در صدور آن آيات استقلالى نداشته است
و همچنين سياق جمله ((باذن اللّه )) مى فهماند كه صدور اين آيات معجره آسا از عيسى (عليه السلام ) مستند به خداى تعالى و اذن او است . و خود آن جناب مستقل در آن و در مقدمات آن نبوده و اين جمله را در آيه شريفه تكرار كرد تا اشاره كند به اينكه نسبت به تذكر آن اصرار دارد، چون جاى اين توهم بوده كه مردم آن جناب را در زنده كردن مردگان مستقل بپندارند و در نتيجه به الوهيت آن جناب معتقد گشته و گمراه شوند و براى اعتقاد خود استدلال كنند به آيات معجزه آسائى كه از آن جناب صادر شده ، و لذا عيسى (عليه السلام ) بعد از هر معجره اى كه از آن خبر
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 313
مى دهد كلام خود را مقيد مى كند به مشيت و اذن خداى تعالى ، از خلقت خود خبر مى دهد خبر خود را مقيد مى كند به اذن خدا، از مرده زنده كردنش خبر مى دهد مقيدش مى كند به اذن خدا. و در آخر، كلام خود را با اين جمله ختم مى كند كه : ((ان اللّه ربى و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقيم ).
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله
#حاج_اسماعیل_دولابی◾️
▪️کسانی که سالها «عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان» میگفتند، چرا از ظهور #مشکلات و #نابسامانیها کلافهاند و تاب تحمّل آن را ندارند؟ اینها مقدّمهی #ظهور است. پس یا دعای بر تعجیل ظهور حضرت را پس بگیرند یا دست از بیتابی و بیقراری بردارند و به آنچه هست تن بدهند.
▪️بعد از هر شلوغی، خلوتی متناسب با آن خواهد بود و هر چه شلوغی بیشتر باشد، خلوت بعد از آن بزرگتر است. در #آخرالزمان شلوغی خیلی زیاد است، به نحوی که «یکفُرُ بَعضُهُم بِبَعضٍ وَ یَلعَنُ بَعضُهُم بَعضا»ً؛ گروهی گروه دیگر را تکفیر میکند و جمعی جمع دیگر را لعنت میکند.
☑️از کتاب #مصباحالهدی
@mohamad_hosein_tabatabaei