eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
294 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
430.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍀🌺🍀 🌹🍃 و هـوای بس است 🌹🍃 سرخ و بس است 🍀🍃کافی ست توباشی ومن و وامید 🍀🍃در دهکده ، یک خـانه بس است. 🌹🍃صبحتـان بخیـرو 🍀🍃دلتـان زلال و 🌹🍃زندگیتان پاک وخدایی 🍀🍃روزی پراز و ،و 🌹🍃روزى پراز و 🍀🍃روزى پر از و ، 🌹🍃روزى پر ازخنده و دلخوشى، 🍀🍃اینوروزی پرازخبرهای خوب وعالی 🌹🍃بـرای همـه شمــاعـزیـزان آرزومنـدم 🍀🍃صبح تون پرازلطف خدا 🌹🍃سلام و عرض ادب و خدمت، 🍀🍃دوستان وهمراهان گلم در( ) 🌹🍃ایام باخیر و وتنی سالم و روزهـای شـاد 🌹🍃درکنارخانواده محترمتان برای شماآرزومندم 🌹🍃روزگارتـون پر از انـرژی و نشـاط و موفقیت 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷 گذری بر زندگی در هفتمین روز از مهرماه 1328 در محله دوگاهه پایین‌بازار رودبار به آمد. پس از گذراندن دوران برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دبیرستان امیرکبیر به ادامه تحصیل پرداخت و توانست از این دبیرستان مدرک تحصیلی را اخذ کند. در سال 1346 به استخدام درآمد و پس از طی آموزش‌های نظامی و در آزمون‌های زبان انگلیسی، مهارت‌های و ، انجام دوره‌های و مقدماتی با پاپ و اف-33 در دانشکده در مرداد 1347برای تکمیل دوره و با پیشرفته شکاری به همراه دو نفر از دانشجویان به پایگاه هوایی ویلیامز شهر فنیکس ایالت آریزونای آمریکا اعزام شد. وی پس از بازگشت از این دوره آموزشی در سال 1348 به عنوان افسر تاکتیکی فعالیت خود را آغاز کرد . ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 در آن بامداد و دومین دسته پایگاه بودند که در خاک به عملیات رفته بودند. دسته او با که انجام داد، پدافند را هوشیار کرد. لذا به محض عبور آن دو هواپمیا از مرز نقطه هدف را کردند. گرد و غبار ناشی از شلیک عراق وجود هدف را مشخص کرده بود. هر دو برای آماده بودند. در پناه تپه ای چندین دستگاه و نفربر شده بودند. از اجازه زدن هدف را می گیرد. قرار بود هر دو به صورت از چپ و راست یکدیگر را رد کرده و را نمایند. زاویه مخصوص را به داد و نشان دهنده مخصوص را روی تنظیم کرد ولی ناگهان تکان شدیدی خورد و فرمان کنترل را از دست داد. نمی دانست چه بر سر آمده است. کوشید را که در حال پایین آمدن بود کنترل کند. او در وصف آن می گوید: « به هر نحو توسط سکان افقی هواپیما را به سمت هدایت کردم. در این لحظه ارتفاع به پا رسیده بود. چراغ دهنده مرتب اخطار می داد. شاسی پرتاب را رها کردم. در یک لحظه #۷۶_راکت روی ریخته شد و از آتش زیر پایم ایجاد کرد. از این که را با نشانه گیری و کردم بسیار خوشحال بودم ولی می دانستم با وضعیتی که برای پیش آمده به بازگشت نیستم. در حالی که چپم روی موتور بود راستم را به سمت دکمه بردم. دماغ هواپیما در حال بود و هر لحظه جلوی چشمانم بزرگتر می شد. تصمیم نهایی را گرفتم و با گفتن دسته را کشیدم و از اینجا به بعد دیگر چیزی یادم نیست.» 🥀🕊💐🌹💐🕊🥀