eitaa logo
حضرت آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
829 دنبال‌کننده
209 عکس
886 ویدیو
5 فایل
🌼آقا مجتبی تهرانی رحمه‌الله علیه:من هر چه دارم از استادم امام خمینی ره دارم. 🔻مجموعه مباحث آقا مجتبی تهرانی (ره) در اخلاق و معارف اسلامی . 📔 گزیده بیانات 🔹️عکس نوشته کلیپ تصویری 📽 کلیپ صوتی 🔊 🏷 https://mojtabatehrani.com
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📍 مقایسه حضرت ابراهیم(ع) با امام حسین(ع)❗️ 📌آزمایش‌هایی از حضرت‌ابراهیم(ع) شد. اینکه مواد امتحانی‌اش چه بود، بحثی است. می‌گویند: هم از نظر قلبی امتحان شد، هم مالی امتحان شد، هم جانی و هم فرزندی امتحان شد. دل به رحمان داد و گفت: «إِنىّ‌ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفًا»1️⃣. 🔰 از همه چیز رو برگرداند و گفت: روی دلم به سمت خداست. از نظر مالی هم در راه رحمان داد. وقتی این جمله را شنید: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّنَا وَ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ»؛ رمۀ بزرگی داشت. گفت: نصفش را دادم. یک بار دیگر اگر بگویی، نصف دیگر را هم می‌دهم. یک بار دیگر گفت و همه را داد. همه را داد. جان به نیران داد. دل به رحمان داد. او را در آتش انداختند. فرزند به قربان داد. اسماعیل را برد. این کارها را کرد تا بعد امام شد. امّا مکرر گفتم: میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است 🔰 سراغ امام‌حسین(ع) بیا. بین روایاتمان در باب ابتلائات حضرت‌ابراهیم(ع) مطالعه می‌کردم که بی‌اختیار یاد امام‌حسین(ع) افتادم؛ گفتم یا حسین(ع)! خوبی و دلبریِ حُسن حسابی دارد بی حساب از چه سبب این همه زیبا شده‌ای 🔰مکرّر این شعر را خوانده‌ام و بی اختیار اشکم در آمده است. خیلی تفاوت است. حضرت‌ابراهیم(ع) رمه را داد. پسرش را آورد. جان به نیران داد، امّا خدا گفت: «يَنَارُ كُونىِ بَرْدًا وَ سَلَامًا عَلىَ إِبْرَاهِيمَ»2️⃣.جان به نیران داد. اسماعیل را به قربانگاه آورد.«وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»3️⃣.اسماعیل تشنه شد. پایش را روی زمین کشید و چاه زمزم بیرون زد. 🔰اسماعیل تشنه شد. پایش را روی زمین کشید و چاه زمزم بیرون زد. کجا حضرت‌ابراهیم(ع) العطش بچه‌هایش را شنید؟ کجا حضرت‌ابراهیم(ع) دید که لشکر به خیمه‌های زن و بچّه‌اش حمله کند. طوری که امام‌حسین(ع) نتوانست بلند شود. سر زانو بلند شد و گفت: «اِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِیناً فَکُونوُا اَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُمْ»؛ ای بی دین‌ها! اگر دین ندارید، شرف داشته باشید. این زن و بچّه‌ها چه کرده‌اند؟! حضرت‌ابراهیم(ع) کجا فرق شکافتۀ اسماعیل را دید؟ 1️⃣ روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمان‌ها و زمين را پديد آورده است. سورۀ مبارکۀ انعام، آیۀ 79 . 2️⃣اى آتش! براى ابراهيم سرد و بى‌آسيب باش! سورۀ مبارکۀ انبیا، آیۀ 69 . 3️⃣ و او را در ازاى قربانىِ بزرگى، رهانيديم. سورۀ مبارکۀ صافات، آیۀ 107 〰️〰️〰️〰️〰️ رحمت الله علیه @agamojtabatehrani علیه السلام ✅✅✅✅
﷽ 📍 با پیدا شدن بدعت، یعنی انحراف در جامعه؛ سنّت و روشی از پیغمبر(ص) از بین رفت. ❗️ 📌امام‌علی(ع) در خطبه‌ای در نهج‌البلاغه ،این روش را تحت عنوان بدعت مطرح می‌کند که بخشی از خطبه را می‌خوانم: «وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلَّا تُرِكَ بِهَا سُنَّةٌ»؛ بدعتی آشکار نگشت؛ یعنی انحراف در جامعه، مگر اینکه به سبب آن سنّت و روشی از روش‌های پیغمبر(ص) از بین ‌رفت. «فَاتَّقُوا الْبِدَعَ»؛ پس از بدعت‌ها پرهیز کنید، «وَ الْزَمُوا الْمَهْيَعَ»؛ و به راه روشن از نظر سنّت پیغمبر(ص) و دین، عمل کنید. «إِنَّ عَوَازِمَ الْأُمُورِ أَفْضَلُهَا»؛ زیرا امور قدیمی بهترین کارهاست - یک عدّه می‌گویند: مرتجع نباش. امام‌علی(ع) در اینجا می‌گوید: مرتجع باش- «وَ إِنَّ مُحْدِثَاتِهَا شِرَارُهَا»1️⃣؛ و بدعت‌ها و نوآوری‌ها بدترین و شرترین آنهاست. روایتی مفصّلی از امام‌صادق(ع) نقل شده است که حضرت می‌فرماید: سه مجلس و اجتماع هست که مورد غضب خداست و خدا بر اهل این اجتماع نقمت جاری می‌کند؛ پس شما با افراد آن‌ها مجالست نداشته باشید. آن بخشی که مورد نظر من است این مجلس است: «ذِكْرُ أَعْدَائِنَا فِيهِ جَدِيدٌ»؛ در آن مجلس، دشمنان، اسلام را مطرح می‌کنند و می‌گویند: این‌ها نو و جدید هستند و کهنه و کهنه‌پرست نیستند، «وَ ذِكْرُنَا فِيهِ رَثٌّ»2️⃣؛ و در این اجتماع می‌نشینی ما را و حرف‌های ما را کهنه می‌دانند. در این مجلس، حرف‌های ما را کهنه می‌دانند و حرف‌های دشمنان اسلام را جدید می‌دانند. چگونه لعاب می‌زنند؟ می‌گویند پیشرفت آنها را ببینید و امثال آن. 1️⃣نهج البلاغه، خطبۀ 145 2️⃣وسائل الشيعه، ج 16، ص 263 جلسۀ چهاردهم امر به معروف و نهی از منکر 22/03/1381 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه چهاردهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 جایگاه رفیع حضرت عباس(ع) ❗️ 📌مفضّل از امام‌صادق(ع) نقل می‌کند: «قَالَ الصَّادِقُ(ع)»؛ می گوید که امام‌صادق(ع) فرمود: «كَانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ صَلبَ الإِيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِ اللّه ِ الحُسَينِ(ع) و أبلى بَلاءً حَسَناً ومَضى شَهيداً»؛1️⃣ حضرت فرمودند: عموی ما عبّاس، نافذ البصیره بود که مافوق بصیرت است. گاهی بعضی با بصیرت ترجمه می‌کنند. این تعبیر ما فوق با بصیرت است. عمق قضایا را می‌دید. به این مورد، نفوذ بصیرت می‌گویند؛ یعنی دیدۀ ملکوتی‌‌اش باز بود. درجات رفیعۀ بهشت را می‌دید و می‌دانست که چه باید بکند تا به آن درجه برسد. روایت دیگری را شیخ صدوق به سند خودش از امام‌زین العابدین(ع) نقل می‌کند: «رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ يَعْنِي ابْنَ عَلِيٍّ»؛ رحمت خدا بر عبّاس باد! «فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ يَدَاهُ»؛ او در وادی ایثار وارد شد. بعد جانش را نسبت‌به برادرش فدا کرد تا دو دستش قطع شد. «فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ بِهِمَا جَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِي الْجَنَّةِ»؛ پس خداوند به‌جای دو دستش، دو بال به او عنایت کرد که در بهشت با فرشتگان پرواز می‌کند، «كَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»؛ همان‌طور که به جعفر طیّار دو بال عنایت کرد. «وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَنْزِلَةً»؛ نظر من این جمله بود: به درستی که برای عبّاس نزد خداوند منزلتی است. این ابتلا، این منزله و درجه را می‌آورد. «يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛2️⃣ شهادت هم منازل دارد. حضرت‌عبّاس(ع) منزله‌ای دارد که تمام شهدا به آن غبطه می‌برند. رابطۀ بین ابتلا و اجر، ابتلا و منزله است. این درجه، بالاترین درجات برای غیر انبیاست. این درجات، ابعاد دارد. یک بعد درجات و منزله‌ها که نسبت‌به اباالفضل است، این است که باب الحوائج است. 1️⃣شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار (ع)، ج 3، ص، 184 2️⃣ امالی صدوق، ص 462 - بحارالأنوار، ج 22، ص27 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه نهم حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 🔸 تو خر شدی، شیطان سوارت است، فهمیدی؟ رُوِی اَبُوحَمَزةُ ثُمالی قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامَُ وَ هُوَ يَقُولُ: «عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ هُوَ غَداً جِيفَةٌ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ تَعَالی وَ هُوَ يَرَى الْخَلْقَ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَمُوتُ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدَارِ الْفَنَاءِ وَ تَرَكَ دَارَ الْبَقَاءِ» ترجمه: شگفتا نسبت به کسی که متکبّر و فخر فروش است در حالی که دیروز نطفه بی ارزش و فردا مردار متعفن است. و شگفتا از کسی که در خداوند شک می‌کند در حالی که مخلوقات ر ا می‌بیند. شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که مرگ را انکار می کند؛ در حالی که در هر روز و شب می‌میرد. شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که نشئه آخرت و قیامت را انکار می‌کند، در حالی که روزگار و دنیا را می‌بیند. و شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که برای خانه فانی دنیا عمل و تلاش می کند ولی خانه آخرت همیشگی را ترک می‌کند و برای آن کاری نمی‌کند. شرح: ابو حمزه ثمالی که معروف است از اصحاب امام زین العابدین صلوات الله علیه است، می‌گوید: شنیدم حضرت این جملات را می‌فرمود: شگفتا! نسبت به کسی که دیروز نطفه بود؛ یعنی منی بود، فردا مردار است. هم دیروز یک موجودی بود که آدم از او تنفّر داشت، هم فردا، «عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ»؛ آن کسی که خود بزرگ بین است و فخر فروش است، چهار سناّر گیرش آمده، فهمیدی؟! باد افتاده توش. یک کاغذ پاره دستش دادند، مثلاً فرض کنید، یک سِمتی به او دادند، به اصطلاح ریاست؛ این چهار سنّار یابو برش داشته، او هم یک کاغذ پاره دستش است، یابو برش داشته است. خدمتتان عرض شود. «عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ» بعد حالا خودش را گم کرده، خود بزرگ بین شده، فخر فروشی می‌کند؛ هم مال را می‌گیرد و هم جاه را می‌گیرد، هر دوتایشان را. یک روایتی من به ذهنم آمد، الان، اگر ان شاءالله حافظه‌ام کمک کند، حالا می‌گویم، بله. «مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ» من گفتم از علی(ع)است ، از جدّ بزرگوارش، ، «مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ» آن تعبیر این است؛ چه رسیده به انسان که بیاید منم منم منم بکند، منم کیه؟ فهمیدی؟! «...فَهُوَ بِالاَمسِ نُطفَةٌُ...» در آنجا دارد« کَدِِرَةٌ ...» یک آب منی است؛ می فهمی چیه؟! حتّی صاف هم نیست، هان! می‌گوید مثل اشک چشم ، نه خیر کدر هم هست، رنگش را هم ببین، تیره، تار «وَ هُو غَداً جِيفَةٌ قَذِرَةٌ» فردا هم یک مردار بدبو است، وقتی که مُرد. وسط‌ها هم می‌فهمی این چه خبر است؟ «وَ هُوَ یَحمِلُ بَینَ ذلک عَذَرَةٌ» این وسط ها می دانی چیه؟ هان! یک کسی است که نجاست حمل می کند، این ور، آن ور می رود، شکم پر است از... ای کپسول فلان، چه خبرت است؟ مثلاً، تعارف هم ندارد،ها! همچین صریح بگم، هان! آن وقت‌ها می‌گفتند: از خر شیطان بیا پایین. نه! من یک چیز دیگر می‌گویم و، او این است که تو خر شیطان شدی، شیطان سوارت است، نه تو، سوار خر شیطان هستی. 🔸تو خر شدی، شیطان سوارت است، فهمیدی؟ آره! این‌ها هم از کلمات قصار بنده. فهمیدی؟ می‌خواهد بگویی؛ از خر شیطان بیا پایین. نه! من این را نمی‌گویم؛ من می‌گویم: خر شیطان نشو. فهمیدی چه می‌گویم؟! سوارت شده، یابو برت داشته چه خبر است، چهار سنّار که این نمی‌کنه و منم! منم! خبرها نیست. «عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ هُوَ غَداً جِيفَةٌ» این که مال تو بود. «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ»؛ شگفت، خیلی هم شگفتی، «لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى الْخَلْقَ»؛ کسی که شک به خدا می کند و حال این که چیه؟! مخلوقات را می‌بیند. می‌فهمی چه می‌فرماید؟ حالا بهت می‌گویم. بیاورم سطح‌اش را پایین. الآن برو توی خیابان، درست است یا نه؟! چشم‌ات می‌افتد به ماشین‌ها دارند می‌روند. 🔸 درست است یا نه؟! ازت سؤال کنند که آقا! این ماشین چی چیه؟ می‌گوید، پیکان است. درست است یا نه؟ یعنی چه پیکان است؟ یعنی مال کارخانه پیکان است، سازنده دارد. درست است یا نه؟ آن چی چیه؟ می‌گوید مال فلان کارخانه است. درست است یا نه؟ زود سازنده‌اش را می‌گوید، کارخانه‌اش را می‌گوید، چطور شد، این ماشینی که دارد می رود، هی تند تند می‌گویی، این مال کجاست؟ آن را کی ساخته ........... علیه السلام
حضرت آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
﷽ 🔸 تو خر شدی، شیطان سوارت است، فهمیدی؟ رُوِی اَبُوحَمَزةُ ثُمالی قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْح
است؟ درست است یا نه؟! این آدم‌ها که راه می‌روند، کسی نساخته‌اشان؟ ای که! خیلی احمقی! هیچ تعارف ندارد. می‌‌فرماید به این که چی: «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ» چی؟ «شَكَّ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى الْخَلْقَ»؛ شک در خدا می کند با این که چی؟ آدم‌ها را می‌بیند. مثل این که ماشین‌ها را آدم نگاه کند. شد؟! بعد شک می‌کند به اینکه این سازنده‌ای داشته یا نه؟ به ریش‌اش می‌خندند. درست است یا نه؟هان! چطور شد آن را می‌گویی، این را نمی‌گویی؟ این هم یک کارخانه‌ای دارد، یک سازنده‌ای دارد دیگر، آن هم خدا است اسم‌اش. کارخانه خدا. «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَمُوتُ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ»؛ شگفتا، تمام شگفتی از آن کسی که منکر مرگ می‌شود و حال این که هر روز و شب دارد می‌میرد خودش. می‌فهمی یعنی چه؟هان! من و تو، هر آن داریم می‌میریم؛ یعنی چه؟ می‌فهمی یعنی چه؟ از این عمر ما کاسته می‌شود. فهمیدی؟ بلاخره آخرش چی؟ هان! تمام می‌شود.این مرگ است، شد؟! علی علیه السلام می‌گوید: هر یک نفس که می کشی یک قدم...شد؟! زین العابدین(ع) می‌گوید: هر روز داری می‌میری، هر روز و شب؛ یعنی عمرت دارد تمام می‌شود،ها! مرگ مگر چیه؟ هان ! عمر، هان! تمام شدن، فانی شدن. خب داری هر روز تمام می شوی تو. هر روز داری می‌میری، غافلی، بلاخره به ته‌اش می‌کشد، تمام شد. هر روز داری می‌میری تو. «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى» شگفتا خیلی هم شگفتا کسی که این عالم دنیا را می‌بیند، منکر عالم آخرت است. خب همین که این را درست کرده، آن را هم درست کرده است. گفته دیگر؛ مگر نیست؟ هان! این جا یک چیز است، جهان است، آن هم یک جهان است. مثل این می‌ماند: این خانه که توی‌اش هستی، این یک خانه، بغل‌اش هم یک خانه دیگر هست. نه! نه یعنی چی؟! خب یک خانه دیگر است، مگر نمی بینی خانه؟ خانه خانه است، درست است یا نه؟ از این خانه هم دیگر مسلّم است که بیرون می‌روی دیگر، نمی‌روی مگر هان!؟ گفتم می‌روی توی آن خانه. «وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدَارِ الْفَنَاءِ وَ تَرَكَ دَارَ الْبَقَاءِ» شگفتا خیلی شگفتی نسبت به کسی که کار می‌کند برای این خانه‌ای که تمام می‌شود، فانی می‌شود؛ می‌داند می‌گذارد و می‌رود، قابل انکار نیست، وجدانی است. درست است یا نه؟ امّا برای آن خانه ای که همیشه تویش هست هیچ کار هان؟! نمی‌کند. «وَ تَرَكَ دَارَ الْبَقَاءِ» عَنِ الثُّمَالِيِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ؟عهم؟ وَ هُوَ يَقُولُ‌ عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ هُوَ غَداً جِيفَةٌ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى الْخَلْقَ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَمُوتُ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدَارِ الْفَنَاءِ وَ تَرَكَ دَارَ الْبَقَاءِ. بحار الأنوار، جلد 4 صفحه 142 مالِابنِ آدَمَ وَ الفَخرُ فَهُوَ بِالاَمسِ نُطفَةٌُ. غَداً جِيفَةٌ قَذِرَةٌ وَ هُوَ یَحمِلُ بَینَ ذلک عَذَرةٌ قَالَ عَلِیٌّ(ع): مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ لَا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا يَدْفَعُ حَتْفَهُ. نهج‌البلاغه، حکمت 545 - غرر الحکم و درر اکلم، صفحه 696 مَا لِابْنِ‌ آدَمَ‌ وَ الْعُجْبِ‌ وَ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ مَذِرَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ قَذِرَةٌ وَ هُوَ بَيْنَ ذَلِكَ يَحْمِلُ الْعَذَرَة. تصنیف غرر الحکم و درر اکلم، صفحه 308 مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْعُجْب‌ َ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ قَذِرَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ مَذِرَةٌ وَ هُوَ بَيْنَ ذَلِكَ يَحْمِلُ الْعَذَرَةَ. غرر الحکم و درر اکلم، صفحه 696 〰〰〰〰〰 شرح حدیث علیه السلام 🔸حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @mojtabatehrani_ir
20.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📌مخلوق شگفت انگیز ترجمه: شگفتا نسبت به کسی که متکبّر و فخر فروش است در حالی که دیروز نطفه بی ارزش و فردا مردار متعفن است. و شگفتا از کسی که در خداوند شک می‌کند در حالی که مخلوقات ر ا می‌بیند. شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که مرگ را انکار می کند؛ در حالی که در هر روز و شب می‌میرد. شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که نشئه آخرت و قیامت را انکار می‌کند، در حالی که روزگار و دنیا را می‌بیند. و شگفتا و بسیار شگفتا از کسی که برای خانه فانی دنیا عمل و تلاش می کند ولی خانه آخرت همیشگی را ترک می‌کند و برای آن کاری نمی‌کند. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📍 برای هر طاعتی قبلش استغفار لازم است❗️ 📌ابوبصیر این روایت را نقل می‌کند: «قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ‌اللَّه(ع) يَقُولُ‌ لَا وَ اللَّهِ»؛ امام صادق(ع) فرمود: نه به خدا! «لَا يَقْبَلُ اللَّهُ شَيْئاً مِنْ طَاعَتِهِ عَلَى الْإِصْرَارِ عَلَى شَيْ‌ءٍ مِنْ مَعَاصِيهِ»1️⃣؛خداوند نمی‌پذیرد و قبول نمی‌کند هیچ‌چیز از طاعاتش را با اصرار بر هر چیزی از معاصی؛ چه کبیره چه صغیره. شما در آداب ماه‌ها، مثل ماه رجب و ماه شعبان نگاه کنید. اگر خوب دقّت کنید، می‌بینید سرآمد آداب ماه رجب، استغفار است. در ماه شعبان هم همین‌طور است. دو ماه پی در پی استغفار؛ دو ماه. چرا؟! برای همین است؛ چون می‌خواهد به بزرگترین عبادت که بزرگترین اثر، یعنی حضور در محضر مولا، بر آن بار می‌گردد، وارد شود. آیا این درست است که انسان به‌حسب‌ظاهر یک ماه از نظر بُعد حیوانی این فشارها را بر خود وارد کند و در آخر هم دستش خالی باشد؟! هیچ عاقلی چنین کاری نمی‌کند. همان‌طور که انسان قبل از هر نماز، استغفار می‌کند تا نمازش مقبول باشد، قبل از ورود به ماه رمضان هم دو ماه استغفار می‌کند تا روزه و عبادتش مقبول باشد. این استغفار برای تطهیر است. برای هر طاعتی قبلش استغفار لازم است تا انسان مبتلای به اصرار در گناه نباشد و جزو مصادیق کسانی که مصرّ به ذنب هستند، قرار نگیرد. 1️⃣الکافی، ج 2، ص288- وسائل‌الشیعه، ج 15، ص337 〰〰〰〰〰 📚 مجموعه_گناه 📕 📝 جلسه دوم 🔸حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 تخلّف از دستور خداوند، پیامبراکرم(ص)ائمّۀطاهرین(ع)، ونوّاب آن‌ها گناه است❗️ 📌بحث ما راجع‌به گناه بود. گفتیم: گناه به‌معنای تخلّف از دستورات الهی است. حال می‌خواهد آن دستور بدون واسطۀ کلام بشری القا شده باشد _مثل کلام الله_ یا با واسطه. وحی مدوّن باشد یا غیر مدوّن. گفتیم این‌ها فرقی نمی‌کند. از پیغمبر‌اکرم(ص) باشد یا از ائمّۀطاهرین(ع)باشد. از نوّاب خاصّ آن حضرات باشد یا از نوّاب عام. از این جهت فرقی نمی‌کند. بین اینکه دستور منتسب به خداوند، بلاواسطه از زبان وحی باشد یا با واسطۀ پیغمبراکرم(ص). از لسان ایشان باشد یا از لسان ائمّۀ طاهرین(ع) باشد و یا فقیه جامع‌الشرایطی که در جلسۀ گذشته از آن‌ها تعبیر به نوّاب یا خلفا کردیم، تفاوتی نمی‌کند. تخلّف از این دستورات معصیت و گناه است. 〰〰〰〰〰 📚 مجموعه_گناه 📕 گناه_شناسی 📝 جلسه دوم حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 تخلّف از دستور خداوند، پیامبراکرم(ص)ائمّۀطاهرین(ع)، ونوّاب آن‌ها گناه است❗️ 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوم 🎞 🔸حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 گناه فقط نسبت به اعضا بدن نیست❗️ 📌بنابراین، اینکه گفته می‌شود گناه، معنایش این نیست که ما فکر می‌کنیم. گناه این نیست که برای انجام آن حتماً باید دست، پا، چشم، گوش و زبان به‌کار گرفته شود. مسئله این نیست. یک‌سنخ از گناهان هستند که هیچ‌کدام از اعضای ظاهریه در انجام شدن آن‌ها به‌کار گرفته نمی‌شود؛ بلکه همان‌طور که اشاره کردم، بر اساس همان نیروهای درونی انجام می‌گیرند. حالا نیروی درونیِ باطنی باشد، یا بیرونیِ ظاهری. اعضا و جوارح در حکم آلاتند. در بعضی از اعمال قوا این آلات به‌کار گرفته می‌شود در بعضی به‌کار گرفته نمی‌شود. 〰〰〰〰〰 📚 مجموعه_گناه 📕 📝 جلسه سوم حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 نسبت به گناه نیروی شنوایی وبینایی و... و قلب مورد پرسش قرار می‌گیرند. نه دست،پا،گوش و چشم❗️ 📌آنجایی که می‌خواهد انسان را به‌عنوان یک موجود برتر در بین مخلوقات مخاطب قرار بدهد، قوای انسان را مطرح می‌کند، نه اعضا و جوارح او را. در آیه‌ای که مسألۀ «نفخ روح» از ناحیۀ خداوند در آن مطرح می‌شود و می‌فرماید:«وَ نَفَخَ فِیهِ مِن رُوحِهِ»، دارد که:«وَ جَعَلَ‌ لَكُمُ‌ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ»؛1️⃣خداوند برای شما از نظر قوای ظاهری، قوّۀ شنوایی قرار داد. می‌فرماید:«سَمع»، نمی‌گوید:«أُذن». سمع، به‌معنای نیروی شنوایی انسان است. بصر نیز به معنی نیروی بینایی است. در اینجا به جای بصر، «عین» به کار نرفته است. در جایی که بحث «وَ نَفَخَ فيهِ مِنْ رُوحِهِ»؛ را مطرح می‌فرماید. افئده از نظر درونی به‌معنای «دل‌ها» است. مسئلۀ «پرسش از تکالیف» را هم باز نسبت‌به قوا مطرح می‌کند، نه نسبت‌به اعضا و جوارح. می‌فرماید: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ‌ كانَ‌ عَنْهُ مَسْؤُلاً»؛2️⃣ این را خوب دقّت کنید! یعنی نیروی شنوایی، نیروی بینایی و دل؛ یعنی قلب که یک نیروی درونی است، مورد پرسش قرار می‌گیرند؛ نه دست و پا و چشم و گوش. این‌ها نیستند. 1️⃣سورۀ مبارکۀ سجده، آیۀ 9 2️⃣سورۀ مبارکۀ اسراء، آیۀ 36 〰〰〰〰〰 📚 مجموعه_گناه 📕 📝 جلسه سوم 🔸حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @agamojtabatehrani