﷽
📍 معنای اضطرار در دعا ❗️
📌 اشاره به آیۀ شریفه ای می كنم كه می خوانید: «أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ ».1️⃣ تا حالا می فهمیدید که چه می گفتید؟ نه؛ نمی فهمیدید چه می گفتید. من آن خلوص را نداشتم كه تو را در عالم وجود از نظر قدرت، منحصر بدانم و درب هایی را روی خودم باز كرده بودم. به تعبیری، تعلّقاتی كه داشتم، امیدهایی كه به این و آن اسباب داشتم، تو همۀ درها را بستی، راه ها را مسدود كردی و من را مضطر كردی.
اکنون كه من را مضطر کردی، دیگر می دانم كسی غیر تو نمی تواند گرۀ من را باز كند. این آیۀ شریفه هم اشاره به این معناست. ما در دعا به خلوص اضطراری تعبیر می کنیم؛ این آیه اشارۀ به اوست؛ منشأش هم رحمت الهی است. توجّه کنید! چون هر بنده ای که مختصر سر و كاری با او داشته باشد، او دستش را می گیرد. این نكته را بیان كنم که در باب خلوص در دعا، خداوند اگر ببیند در دل عبد رابطه ای با او هست، كاری می كند كه این اخلاص برای او پیدا شود تا دعایش مستجاب شود؛ چراکه شرط اجابت دعا، اخلاص است.
1️⃣ كيست آن كس كه درمانده را -چون وى را بخواند- اجابت مىكند، و گرفتارى را برطرف مىگرداند، سورۀ مبارکۀ نمل، 22
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_حقیقت_بندگی
📕 #دعا_1
📝 جلسه هفتم
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
﷽
📍 جفا کردن عبد حاجتمند به خدای متعال ❗️
📌 پیغمبراکرم(ص)فرمودند: « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلَّى رَكْعَتَیْنِ فَدَعَا رَبَّهُ». به خصوص آقایان اهل علم دقّت کنند که این روایات را که می خوانم، تاكید می كنم که چیزی كه در باب دعا محوریّت دارد، این است كه عبد ربّش را یادآور بشود. او تو را دارد پرورش می دهد. حاجت می خواهی؟ می خواهی كسی را بخوانی و از او چیزی طلب كنی؟ پس برو سراغ ربّت.
📌 «مَنْ تَوَضَّأ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلَّى رَكْعَتَینِ فَدَعا رَبَّهُ كانَ دَعْوَتُهُ مُسْتَجابَ مُعَجَّلةً أوْ مُؤَخَّرَةً»؛ 1️⃣مرحوم آمیرزا جواد آقا ملكی (ره) در اسرار الصلوةشان این روایت را نقل کرده اند. البته در کتب حدیث دیگر هم نقل شده است.
📌 روایتی از امام صادق(ع) هست كه خدا می فرماید: اگر كسی حاجتی داشته باشد، در حالی که غیر متطهّر باشد و برای دعا نرود وضو بگیرد، به منِ خدا جفا كرده است.
📌 متن روایت این است. آری؛ به منِ خدا جفا كرده است. پس، برو وضو بگیر. اگر وضو گرفت و آمد؛ ولی نایستاد دو ركعت نماز بخواند، به منِ خدا جفا كرده است. اگر نماز خواند و بعد از منِ خدا طلب حاجت نكرد، باز به منِ خدا جفا كرده است، و اگر دعا كرد و من مستجاب نكردم، من به او جفا كرده ام.
📌این روند را دقت كنید! این موارد همه چیزهایی است كه به ما دستور داده اند و گویای این مطلب است كه عبد نباید از ربوبیت ربّش غفلت كند.
1️⃣هر کس وضو بسازد و سپس دو رکعت نماز بخواند و از خدا درخواست کند دعایش زود یا دیر اجابت میشود. نهج الدّعا، ج1، ص110
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_حقیقت_بندگی
📕 #دعا_1
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
🍁🍁🍁🌷🌷🌷🍁🍁🍁
درس اخلاق (گناهان زبان)
غیبت
قسمت پنجم
ریشه هاى درونى غیبت
در این بخش به بررسى ریشه هاى درونى و امورى که سر منشاء غیبت هستند، پرداخته مى شود. این امور عبارتند از:
۱ – فرو نشاندن خشم
براى فردى که از برادر مؤ منش خشمگین مى شود و آتش غضب در درونش شراره مى کشد، امکان پدید آمدن دو حالت وجود دارد: نخست آن که پشت سرش عیوب او را بر شمرد و از این راه خشم خود را فرو نشاند و دیگر این که خشم خود را به صورت خشم و کینه و عقده فرو نشاند؛ ولى ریشه کن نکرده ، هر جا مناسبتى پیش آید، عیوبش را به طور مستمر عنوان کند که هر دو حالت از رذایل است .
۲- همراهى با همنشینان و دوستان
گاه انسان براى گرم کردن مجلس دوستانه و به گمان عقب نماندن از دیگران ، زبان به غیبت مى گشاید؛ مثل آن که در مجلسى دوستانه ، یکى از دوستان غیبت مى کند و در این بین ، فردى که قصد غیبت نداشته ، از ترس این که مبادا جمع او را نپذیرد، بحث را پى مى گیرد و زبان خود را به غیبت مى آلاید.
۳ – خنثا کردن اثر
گاهى شخص براى پیشگیرى یا خنثا کردن اثر حرفى که درباره او زده شده است ، به غیبت آلوده مى شود.
هر گاه انسان براى خنثا کردن اثر سخن کسى که مى خواهد آبروى او را ببرد، یا بر ضد او شهادتى بدهد، پیش دستى کرده ، نقایص و عیوب او را غیابش عنوان کند، حتى اگر آن عیوب درست هم باشد، این فرد غیبت کرده است و اگر براى نفوذ کلامش به دروغ نیز توسل جوید، به افتراء نیز دچار شده است .
روشن است که این مساءله نیز به کوچکى نفس انسان یا به ترس او باز مى گردد.
۴ – توجیه یا رفع اتهام
گاه فرد، عمل زشتى انجام داده یا به آن متهم شده است و براى توجیه یا رفع اتهام ، از برادر مؤ من خود غیبت مى کند و او را به شرکت در این عمل زشت متهم مى سازد یا حتى ارتکاب را فقط به او نسبت مى دهد؛ به این ترتیب ، عیبى دیگر بر عیب هاى خود مى افزاید که این هم در ضعف نفس انسان ریشه دارد.
۵ – کبر
گاهى شخص براى این که فضیلت خود را در مساءله اى اثبات کند، عیب برادر ایمانى اش را ذکر مى کند.
او نقص هاى شخص دیگرى را مى گوید تا به صورت غیر مستقیم برترى خود را به رخ بکشد. این فرد به رذیله نفسانى کبر یا خود بزرگ بینى دچار است .
۶ – حسد
کسى که به بیمارى نفسانى حسد مبتلا است ، از ستایش برادر مؤ منش ناراحت مى شود، به همین دلیل عیوب او را منتشر مى کند.
بى هنران هنرمند را نتوانند که بینند همچنان که سگان بازارى ، سگ صید را. مشغله بر آرند و پیش آمدن نیارند؛ یعنى سفله چون به هنر با کسى بر نیاید به خبثش در پوستین افتد.
کند هر آینه غیبت ، حسود کوته دست//که در مقابله گنگش بود زبان مقال
۷ – مزاح و شوخى
گاهى غیبت جنبه شهوانى و لهوى دارد؛ مانند آن که شخصى در جمع دوستان ، براى شوخى و خنده ، نقایص برادر یا خواهر ایمانى خود را یادآور مى شود. این از جمله رفتارهاى ناپسندى است که در نیروى درونى شهودت ریشه دارد و در باب شوخى و مزاح مورد گفت وگو است .
۸ – تمسخر
گاه انسان براى استهزاى دیگرى به غیبت کردن او پرداخته ، عیب هایش را فاش مى سازد.
۹ – دلسوزى بدون توجه
شخص غیبت کننده هنوز به آداب الاهى مؤ دب نشده است ؛ او دوست دارد در راه خدا قرار گیرد؛ ولى مسیر آن را نمى داند و به بیراهه مى رود.
او با دیدن عیب مؤ منى ، از روى دلسوزى به باز گفتن آن مى پردازد؛ مانند آن که فردى خطاى برادر مؤ منش را دیده یا متوجه نقصى در او، در بعد دینى یا ابعاد دیگر شده است و از روى دلسوزى ، بى اختیار پشت سرش عیب هاى او را بر مى شمرد.
دلسوزى و ناراحتى او واقعى است و چه بسا اگر آن عیب را فاش نمى ساخت ، پاداشى هم نصیب او مى شد؛ ولى چون طرف صحبتش را معرفى کرده ، ثوابش به عقاب تبدیل مى شود؛ بنابراین در رحمت و شفقت و مهربانى هم باید معیار شرعى در نظر گرفته شود تا رحمت شخص مایه عذاب او نشود.
۱۰ – خشم در راه حق
گاه انسان در برابر رفتار زشتى که از دیگرى مشاهده مى کند، چنان خشمگین مى شود که ضمن اظهار نفرت از آن رفتار زشت ، نام فرد انجام دهنده را نیز مى آورد که در این جا هم او به غیبت دچار شده است ؛ زیرا مى توانست بدون بردن نام فرد، فقط تنفر خویش را از آن رفتار زشت اظهار کند. این خشم ستوده و پسندیده است ، ولى غیبت نکوهیده و ناپسند است .
🌸حضرت صادق (علیه السلام ) مى فرماید:اصل الغیبه یتنوع بعشره انواع : شفاء غیظ و مساعده قوم و تهمه و تصدیق خبر بلاکشفه و سوءظن و حسد و سخریه و تعجب و تبرم و تزین .
🔵👈اگر مى خواهى سالم بمانى ، خدا را یاد کن ، نه خلق خدا را. آن وقت به جاى این که غیبت کنى ، عبرت مى گیرى و به جاى گناه ، ثواب مى کنى .
📚اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبى تهران
✅ #ادامه دارد........
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#درس_اخلاق
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
🌹کانال درس اخلاق🌹
✨✨✨✨✨
🆔 @dars_akhlaq
🔰🔰🔰🔰
@agamojtabatehrani
﷽
📍 دعا کنید تا مدّت بلا کوتاه شود! ❗️
📌 هُشام بن سالم می گوید: «قال ابو عبدالله(ع) : تَعْرِفُونَ طُولَ الْبَلَاءِ مِنْ قِصَرِهِ»؛ یعنی، كوتاه شدن بلا. «قُلْتُ لَا، قَالَ إِذَا اٌلْهِمَ أَحَدُكُمُ الدُّعَاءَ عِنْدَ الْبَلَاءِ فَاعْلَمُوا أنَّ الْبَلَاءَ قَصِیرٌ»؛1️⃣ چقدر زیبا است. هر وقت ملهم شدید كه بلایی متوجّه تان شد، سریعاً از خدا بخواهید که شرّش را بكَند؛ بدانید که كوتاه می شود.
📌امام علی(ع) فرمودند: «ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ بِالدُّعَاءِ قَبْلَ وُرُودِ الْبلاءِ»؛2️⃣ این روایت، به همان دفع اشاره دارد؛ دفع كنید؛ سریعاً. با دعا امواج بلا را از خودتان، دفع بكنید، قبل از آنكه همۀ بلا بیاید. در دعای بعد از بلا می گوید: با دعا، بلا كوتاه می شود؛ امّا در این می گوید: قبل از اینكه بلا بیاید، دعا كنید که بلا رفع شود.
امام صادق(ع)فرمودند : «مَنْ تَخَوَّفَ من بَلَاءٍ یُصِیبُهُ فَتَقَدَّمَ فِی الدُّعَاءِ لَمْ یَرِهِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ الْبَلَاءَ أَبَداً»؛3️⃣ كسی پیش بینی می کند كه نكند این چنین بلایی سر ما بیاید. اگر قبل از اینكه بلا بیاید دعا کند، خدا هیچ گاه آن بلا را به او نشان نمی دهد. این هم اشاره به دفع بلا دارد....
📌 بنابراین عمده این است که بروید شرایط دعا، آنهایی را که ما گفتیم فراهم كنید. بروید دنبال آنكه از نظر درونی باور داشته باشید که خدا می تواند. توانایی منحصر به اوست. بخیل نیست؛ بلکه مهربان و كریم است. پنج باور است. بعد هم آنچه را می خواهی، بخواه!
این مطالب در باب شرایط دعا بود که گفتم و موانع یك بحث دیگری است. ما بعداً وارد موانع می شویم. حتّی در باب شرایط دعا، گفتم خدا دست گیری هم می كند. چطور دست گیری می كند؟ وقتی می بیند که خلوص نداری، یک كارهایی می كند كه تو خلوص پیدا بكنی. وقتی در باب موانع هم وارد می شویم، در آنجا می بینیم که یک سنخ موانع هم هست كه خدا در رفع آنها به ما کمک می کند. معاصی مانع از استجابت دعا هستند.
📌ان شاءالله به آن می رسم و وارد آن بحث می شوم. اینجا چه می شود؟ عبد باید این مانع را برطرف کند؛ درست است یا نه؟ خدا فرمود که بین من و تو حجابی نیست؛ امّا بین تو و من... من از طرف خودم حجابی نگذاشتم؛ امّا تو چه طور؟! بله! حالا ببین تو خیلی مانع و حجاب سر راه خودت گذاشته ای.
✔از جمله معاصی است که برطرف كنندۀ آن، عبارت از استغفار و توبه است. درست است كه خودت باید آنها را برطرف كنی. در یك موقعیتی هست که باز خدا می بیند كه قابلیت در این فرد هست؛ مثل اینكه در گوشۀ دل توجّهی به سوی او دارد. در آنجا نیز دستش را می گیرد و مُلهَم به توبه اش می كند؛ اگر چه از اعظم معاصی هم باشد.
1️⃣ الكافی، ج 2، ص 471 - وسائل الشیعه، ج7، ص 44 - بحار الأنوار، ج 90، ص 381
2️⃣ بحار الأنوار، ج 78، ص 203
3️⃣بحار الأنوار، ج 90، ص 297
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_حقیقت_بندگی
📕 #دعا_1
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani
﷽
📍 خودت را در راحتی به خدا نشان بده ❗️
📌 پیغمبراكرم (ص) فرمودند: «تَعَرَّفْ إِلَى اللَّهِ فِی الرَّخَاءِ یَعْرِفْكَ فِی الشِّدَّةِ»؛1️⃣ زمانی كه در گشایش هستی، خودت را با خدا آشنا كن تا خداوند هم در زمان شدّت تو را بشناسد.
پیغمبراکرم(ص) می فرمایند: «اِذْ ذَكَرَ الْعَبْدُ رَبَّهُ فِی الرَّخاءِ»؛2️⃣ آن گاه كه بنده در زمان گشایش به یاد پروردگارش می افتد، «اَنْجاحُ الله مِنْ الْبَلاءِ»؛ دیگر لازم نیست که در گرفتاری به خدا رو بیندازد؛ همین که خدا ببیند كارش گیر كرده، گره از کارش باز می کند. حتّی در این روایت ندارد كه بنده باید دعا کند تا خدا گرفتاری اش را برطرف کند؛ بلکه می فرماید: خدا وقتی می بیند گره به کار این بنده افتاده، می گوید که او، رفیق ماست؛ كارش گیر كرده و به مصلحت اوست که گرفتاری اش برطرف شود؛ لذا من گره از کارش باز می کنم. پس موقع گشایش، خدا از یادت نرود. بعد موقعی که گرفتار شدی، خدا نجاتت می دهد.
1️⃣ مکارم الاخلاق، ص 469
2️⃣ بحار الأنوار، ج 15، ص 399
〰️〰️〰️〰️〰️
📚 #مجموعه_حقیقت_بندگی
📕 #دعا_1
#آقا_مجتبی_تهرانی
@agamojtabatehrani