eitaa logo
حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه
1.6هزار دنبال‌کننده
155 عکس
1.4هزار ویدیو
3 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) @masabiholhoda_77652134
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📍 گناه عقل، گناه قلب، گناه نفس❗️ 📌هر یک از قوای ما که مخاطب به خطاب الهی قرار می‌گیرند و تکلیف متوجّه آن‌ها می‌شود، هر یک برای خود اطاعت و گناهی دارند. مثلاً عقل هم اطاعت و هم گناهی مخصوص‌به خود دارد گفته می‌شود شرک از گناهان کبیره است. می‌شود گفت که اکبر کبائر، شرک است. در آیات و روایات بسیاری این معنا وارد شده است. در این، شبهه‌ای نیست. توحید در مقابل شرک قرار می‌گیرد. توحید، اطاعت است و شرک، گناه. از نظر ظاهری ممکن است کسی با اعضا و جوارحش عملی انجام ندهد، ولی از نظر باطنی مشرک باشد. در این صورت گناهکار است و بزرگترین گناه را هم مرتکب شده است. شرک، فعل و عملِ عقل است. خطایی است که عقل انجام می‌دهد. آن‌طور که شایستۀ آن است، عمل نکرده است. قلب نیز گناه مخصوص‌به خود دارد. گناه قلب، یأس از رحمت1️⃣ و یا قنوط از رحمت حقّ است که در آیۀ شریفه هم به آن اشاره شده است. 2️⃣ یأس از رحمت خدا نیز از گناهان کبیره به‌شمار می‌رود. ناامیدی از رحمت حق تعالی مربوط‌به چه نیرویی از نیروهای درونی انسان است؟ دل. این دل است که امیدوار و یا ناامید می‌شود. این گناه، گناه دل است. البته گاهی بین یأس و قنوط فرق می‌گذارند و می‌فرمایند: قنوط اخصّ از یأس است. یأس همان ناامیدی درونی است، حال می‌خواهد به بیرون تراوش کرده باشد یا نه؛ ولی قنوط به آن قسم از ناامیدی گفته می‌شود که به بیرون هم تراوش کرده باشد؛ یعنی از نوع رفتار و گفته‌های شخص ظاهر شود که از رحمت خداوند مأیوس است. مثلاً کلماتی بر زبان جاری می‌کند که نشان می‌دهد این شخص از رحمت خداوند مأیوس است. این گناه، گناه قلب است. گناه دل است. نفس نیز گناه مخصوص‌به خود دارد. می‌گویند: ریا حرام است. ریا؛ یعنی چه؟ یعنی عبادتی را به انگیزۀ غیر خدا انجام دادن. این به نیّتی که در درون است باز می‌گردد. حتّی گاهی می‌بینیم فقهای ما ملکات را مطرح می‌کنند و در مورد صفاتی همچون کبر و حسد، حکم به حرمت می‌دهند. می‌فرمایند: چنین ملکاتی که از افعال نفس به‌شمار می‌روند، حرام است. تکلیف متوجّه آن‌ها می‌کنند. پس از این به افعال مربوط‌به قوای ظاهریّه از قبیل دیدن و شنیدن و چشیدن و لمس کردن می‌پردازند. بنابراین گناهان به‌حسب قوا موضوعیت پیدا می‌کنند. 1️⃣وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ... سورۀ مبارکۀ یوسف، آیۀ 87 2️⃣ قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ ؛ سورۀ مبارکۀ زمر، آیۀ 53 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سوم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 پذیرش عبادت به سبب پیوند ولایتی با امام‌علی(ع) است❗️ 📌حفص بن غیاث می گوید: امام صادق(ع) فرمود: «لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ رَجُلٍ يَزْدَادُ فِي كُلِّ يَوْمٍ إِحْسَاناً»؛ در دنیا خوبی و خیر برای کسی نیست مگر برای دو گروه: اوّل، کسی که در هر روز برعمل نیکش بیفزاید. خوب دقّت کنید: این‌هایی که گفته می‌شود ظریف است. اینجا در روایت، بحث عمل است و بحث عامل نیست. راجع‌به احسان است. دوّم «وَ رَجُلٍ يَتَدَارَكُ ذَنْبَهُ بِالتَّوْبَةِ»؛ انسان عمل نیک انجام می‌دهد و هم مبتلا به گناه می‌شود. کسی اگر مبتلا به گناه و خطا شد، با توبه تدارک کند؛ یعنی توبه کند. والّا اگر توبه نکند و بخواهد همراه خودش در برزخ ببرد، وا مصیبت است. اینجا شست‌و ‌شویش آسان تر است. «وَ أَنَّى لَهُ بِالتَّوْبَةِ»؛ بحث تطهیر است. کجا می تواند توبه ای کند که مورد پذیرش باشد؟ شست‌و شویی بکند که بعد از آن، طهارت حاصل بشود. «وَ اللَّهِ»! به خدا سوگند! «لَوْ سَجَدَ حَتَّى يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ»؛ اگر سجده کند تا اینکه گردنش از خستگی قطع بشود، تعبیر خیلی بالایی است؛ خدا از او نمی پذیرد، «إِلَّا بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»1️⃣؛ مگر پیوند ولایت با امام علی(ع) داشته باشد. 1️⃣وسائل‌الشیعه، ج 16، ص76 〰〰〰〰〰 📚 📕 در امتحان الهی 📝 جلسه ششم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 تولدّی نمونه❗️ 📌عامّه و خاصّه نوشته‌اند که فاطمه‌بنت‌اسد وقتی درد مخاض1️⃣ گرفت وارد مسجدالحرام شد. چه کسی به او گفته آنجا برود؟ چه شد به سوی مسجدالحرام دوید؟ اگرچه این مکان مقدّس بود. به نظر من این مولودِ در رحم است که او را می‌کشد و وارد خانۀ خدا می‌کند. صحبت خواستۀ او نیست زیرا این باید ظاهرش بر طبق باطنش باشد، عالم ناسوتش بر محور لاهوتش باشد. او همان‌گونه که قبل از خلقت، نورش در دامن الهی تلألو پیدا کرده است در عالم کثرت هم باید در دامن الهی متولّد شود. عامّه و خاصّه به این مطلب اشاره کرده‌اند، خانه کعبه درب دارد امّا صحبت درب نیست، دیوار شکاف برمی‌دارد. خدا اگر بخواهد چنین می‌شود، باید بگوییم آغوش گشود و امام‌علی(ع) و مادرش را برای تولّد امام‌علی(ع) در دامن گرفت. می‌نویسند: این موضوع چند روز طول کشید. لذا اگرچه پیغمبر‌اکرم(ص) با امام‌علی(ع) از نظر نورانیّت واحدند ولی هرکدام یک مختصاتی دارند. 1️⃣درد زایمان 〰〰〰〰〰 @mojtabatehrani_ir
🌸ولادت امام علی علیه السلام مبارک باد.🌸 🏞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 آداب رفع نیاز نیازمند از امام‌علی (ع)❗️ 📌امروز روز تولّد علی(علیه‌السلام) بود. روایت را حارث همدانی است نقل می‌کند، «قَالَ سَامَرْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(علیه‌السلام)»، چه تعبیر زیبایی هم دارد، سَامَرْتُ می‌گوید. می‌گوید: ما یک گفتگوی شبانه با امام‌علی(علیه‌السلام) داشتیم! «فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَرَضَتْ لِي حَاجَةٌ»، شب بود نشسته بودیم، صحبت می‌کردیم با امام‌علی(علیه‌السلام) و به ایشان عرض کردم که برای من یک حاجتی پیش آمده، «قَالَ وَ رَأَيْتَنِي لَهَا أَهْلًا»، حضرت رویش را کردند به حارث همدان،‌ فرمودند که تو من را اهل این هم دانستی که قابلیّت این داشته باشم که حاجتت را به من بگویی؟ «وَ رَأَيْتَنِي لَهَا أَهْلًا»، معلوم می‌شود، آنکه می‌خواهد حاجت دیگری را برآورده کند، حاجتمند باید نسبت به او خیلی چیز داشته باشد! که من به تو خدمت کردم، بزرگترین خدمت! علی(علیه‌السلام) به حارث همدان می‌فرماید: که تو مرا اهل این دیدی که حاجتت را به من بگویی؟! «قُلْتُ نَعَمْ»، می‌گوید عرض کردم بلی یا امیرالمؤمنین، «قَالَ جَزَاكَ اللَّهُ عَنِّي خَيْراً»، خداوند به تو از من بهترین جزا را بدهد که من را اهل دانستی و حاجتت را می‌خواهی به من بگویی: «ثُمَّ قَامَ إِلَى السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ»،‌ حارث همدان می‌گوید دیدم علی(علیه‌السلام) بلند شد رفت چراغ را خاموش کرد آمد نشست! «ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا أَغْشَيْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَى ذُلَّ حَاجَتِكَ فِي وَجْهِكِ فَتَكَلَّمْ»، حضرت فرمود اینکه رفتم چرا غ را خاموش کردم آمدم نشستم برای این است که خواری این نیازمندی تو را در چهره‌ات نبینم، نبینم خجالت‌زده نشستی کار داری با من، پس صحبت کن، «فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) يَقُولُ»، پس من شنیدم از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌فرمود، «الْحَوَائِجُ أَمَانَةٌ مِنَ اللَّهِ فِي صُدُورِ الْعِبَادِ»، علی(علیه‌السلام) می‌فرماید شنیدم از پیغمبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌فرمود: حوائج،‌ نیازها، این‌ها امانتی است از خداوند در سینه بندگان، «فَمَنْ كَتَمَهَا كُتِبَتْ لَهُ عِبَادَةٌ»، کسی که نیاز نیازمند را در دلش پنهان بدارد، بازگو نکند، خداوند برای او همین پنهان کردن را عبادت به حساب می‌آورد و می‌نویسد،‌ «وَ مَنْ أَفْشَاهَا كَانَ حَقّاً عَلَى مَنْ سَمِعَهَا أَنْ يَعْنِيَهُ»1️⃣، و اگر گفته شود و دیگری بفهمد، سزاوار است کسی که می‌شنود کمک کند و آن حاجت حاجتمند را برآورده سازد. چون امروز روز تولّد علی(علیه‌السلام) بود و ان‌شاءالله خدا اجری عنایت کند و لذّتی ببریم. اللهم صل علی محمد و آل محمد. 1️⃣وسائل‌الشیعه، ج 9، ص457 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه پنجم @mojtabatehrani_ir
﷽ رُوِیَ أنَّهُ قِيلَ لَهُ (لِعَلِّیٍ) (ع) : فَمَا تَقُولُ فِي الدُّنْيَا قَالَ (علیه السلام) فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌ‌ وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا افْتَقَرَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا النَّارُ» ترجمه: دربارۀ خانه‌ای که اوّل آن غم و غصّه و آخر آن مردن است، چه بگویم. هر کس که در این دنیا دستش از امور دنیایی پُر شود، باز احساس کمبود می‌نماید. هر کس که دستش از امور دنیایی خالی باشد، زانوی غم بغل می کند. اگر چیزهایی که به دست می آورد، از راه درست و حلال باشد به حساب او رسیدگی می‌شود که و در کجا خرج کردی و ... اگر از را شرعی و صحیح نباشد و از راه حرام باشد، دچار آتش جهنّم می شود. شرح: در یک روایتی دارد که عرض کردند به علی (ع)، شما راجع به دنیا چی می‌گویی؟«قِيلَ لَهُ لِعَلِّیٍ (ع) فَمَا تَقُولُ فِي الدُّنْيَا»؛ظاهر روایت این است: مثل این که حضرت مطالبی را می‌فرمودند، قاعدتاً؛ البته در این روایت نداریم. ظاهرش این است،«فَمَا تَقُول» بعد، وسط،ها، یک کسی سؤال کرده، شما خب حالا، راجع به دنیا چه می‌گویی؟چه بسا! ممکن است قبلش، راجع به آخرت حضرت صحبت می‌کرده، بعد سؤال کردند که راجع‌به دنیا حالا چه می‌گویید؟ حضرت در جواب فرمودند به این که: « قَالَ(ع)فَمَا أَقُولُ» پس من چی بگویم؟! این را گوش کنید! معمولاً این جوری یک جایی گفته می‌شود که،تو اگر می‌خواهی تعریف دنیا را بکنم، این را می‌خواهی بگویی، از منظر دنیایی بودن به قول ما، شد؟حالابه تو می‌گویم. من چی بگویم راجع به یک خانه ای؟«فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌ» یک خانه‌ای که همان پایت را تویش بگذاری،ها، فهمیدی؟! به او وارد شدن با غم و اندوه وارد می‌شوی. این کنایه است، ها. بچّه اوّل که به دنیا می‌آید چیه شیون می‌کند. خوب دقّت کنید. «فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ أَوَّلُهَا» چی؟ از آن خانه‌ای که همان، اوّل پایت را که توش می‌گذاری، شروع شد، با گریه واردش می‌شوی. غم و اندوه؛ چون جدا شدی از آن جا، نمی‌خواهی از آن رحم جدا شوی، بیایی. خب این که اوّلش، آخرش چی چیه؟ «وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ»؛ این اوّلش، آخرش هم که مرگ است. این هم که مال او. تعریف کنم دنیا را، به تعبیر من،«دُنْيَا بِمَا اَنَّهَا دُنْيَا» یعنی از منظر دنیایی حضرت دارد می‌گوید. «مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا افْتَقَرَ»؛هر که در دنیا، از نظر دنیایی، نگاه کنید! همه‌اش در آن کانال دنیایی، دارد حضرت می‌گوید؛ چون گفته تعریف دنیا را بکن برای من. شد؟ از منظر دنیایی، اگر دستش پُر بشود از دنیا، هرچه پُرتر، گداتر؛ می‌فهمی یعنی چی؟ هرچه پُرتر، گداتر؛ همچین راحتت بکنم؛ یعنی حرصش بیشتر، هل من مزیدش بیشتر، می‌فهمی چه می‌گویم؟ سیرمانی که نه! هی گرسنگی‌اش بیشتر می‌شود، «مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا افْتَقَرَ»؛ گداتر می‌شود. حالا «وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ» اگر دستش خالی بشود، غصّه دار می شود. حزن یعنی اندوه، دنیا. «فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا النَّارُ»؛ شد؟! حالا گیرش آمد. بسیار خوب! اگر از مسیر حلال و شرعی دستش آمد، تازه آن نشئه می‌گویند: بیا و حساب پس بده، شد؟! تا آن یک شاهی که دیگر نه، به قول قدیمی‌ها حالا که ورافتاده؛ هم یک شاهی، هم سنّاری آخرش را (هم باید پس‌دهد). ازکجا آورده‌ای و در چه راهی مصرف کرده‌ای؟ هردوتا. فهمیدی چه می‌خواهم بگویم؟ یک چیز هم نیست، این حساب که می‌گویند، این را بهتان بگویم، «فِي حَلَالِهَا» حساب‌هایی که شنیدید، همه می‌روند در یک کانال، از کجا آورده‌ای، نه خیر، دو تاست. از کجا آورده‌ای و در چه راهی مصرف کرده‌ای. هر دوتا، حساب، فهمیدی؟! باید پس بدهی. شد؟! این «فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا النَّارُ»؛ اگر که از مسیر حرام باشد،عقاب. گوش کن! این را شاید تا به حال، این جوری برایتان نگفته باشند، «فِي حَرَامِهَا النَّارُ» یعنی از راه حرام بدست آوردی،عقاب؟ نه! از راه حلال بدست آوردی؛ ولی در راه حرام مصرف کردی، باز هم عقاب. فهمیدی؟ این جوری باید حالی کرد. فهمیدی؟! هر دو تایش هست؛ چون اوّلیش را دیدی چطور برایت معنا کردم من؟ «فِي حَلَالِهَا»؛ این طرفش هم هست. دنیا را برایت تعریف بکنم؟! این تعریف دنیا، برایت کردم. توجّه کنید. امیرالمؤمنین (ع)، «فَمَا تَقُولُ فِي الدُّنْيَا {قَالَ} فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ»؛ اوّلش تا آخرش، توجّه کنید. این هم وضعش، این دنیاست، برایت تعریف کردم. بحارالانوار، جلد 75، صفحه 32 〰〰〰〰〰 شرح حدیث @mojtabatehrani_ir
19.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ رُوِیَ أنَّهُ قِيلَ لَهُ (لِعَلِّیٍ) (ع) : فَمَا تَقُولُ فِي الدُّنْيَا قَالَ (علیه السلام) فَمَا أَقُولُ‌ فِي‌ دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌ‌ وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا افْتَقَرَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا النَّارُ» ترجمه: دربارۀ خانه‌ای که اوّل آن غم و غصّه و آخر آن مردن است، چه بگویم. هر کس که در این دنیا دستش از امور دنیایی پُر شود، باز احساس کمبود می‌نماید. هر کس که دستش از امور دنیایی خالی باشد، زانوی غم بغل می کند. اگر چیزهایی که به دست می آورد، از راه درست و حلال باشد به حساب او رسیدگی می‌شود که و در کجا خرج کردی و ... اگر از را شرعی و صحیح نباشد و از راه حرام باشد، دچار آتش جهنّم می شود. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 جایگاه حضرت خدیجه(س) حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س)❗️ 📌سه نفر بی­بی و خانم بزرگوار در اسلام داریم که واقعاً اگر مقاومت این سه نبود، دستمان خالی­بود. یکی خدیجۀ کبری‌‌(س) است، یکی زهرا‌‌(س) است و یکی زینب­کبری‌‌(س) است. اگر مجاهدت­های خدیجه‌‌(س) نبود، دست ما خالی بود، هیچ تعارفی ­ندارد. اگر پایداری زهرا‌‌(س) نبود، چه وضعی داشتیم؟! چقدر آن‌ها زجر­ کشیدند! پیش خودم می­گویم: واقعاً هم حضرت خدیجه‌‌(س) خیلی رنج­ کشید؛ چون خصوصاً اوّلین نفر هم بود. زهرا‌‌(س) هم رنج کشید، ولی من فکر می­کنم زینب‌‌(س) بیش از همۀ آن‌ها رنج­کشید. صحنه­هایی را که ایشان دیده است، هیچ‌کدام ندیدند؛ یعنی نه مادرش دید و نه جدّه­اش دید. من اعتقادم این است، به این مقداری که اطّلاع­ دارم. زین­العابدین‌‌(ع) در روایتی نقل ­می‌کند: من در خیمه­ای قرار داشتم که عمّه­ام مرا پرستاری ­می­کرد. من بیمار بودم و پدرم در خیمه­ای دیگر داشت اسلحه­ها را تعمیر می­کرد و نزدیک ما بود. یک­وقت دیدم صدای پدرم بلند شد و این شعرها را می­خواند: «یَا دَهر اُفٍ لَكَ مِن خَلیلِ كَم لَكَ بِاِلاشرَاق وَ الَاصِیلِ». زین‌العابدین می­فرماید: تا این شعر را پدرم خواند، فهمیدم مطلب چیست و کار از کار گذشته است. گریه گلوی مرا گرفت، ولی جلوی خودم را گرفتم که عمّه­ام متوجّه­ نشود. امّا دیدم او زودتر از من متوجّه­ شد و سراسیمه از خیمه بیرون­زد. او به سراغ امام‌حسین‌‌(ع) رفت؛ چنان می­دوید که پایش در چادر و عبایش می­گرفت و نزدیک­ بود به زمین­بخورد. شروع به ناله کرد. امام‌حسین‌‌(ع) آمد. زینب‌‌(س) جملاتی می‌گوید: «اَلیَومَ مَاتَ اَبِی عَلِی، اَلیَومَ مَاتَ اُمّی فَاطِمَه، اَلیَومَ مَاتَ اَخِی حَسَن»؛ به امام‌حسین‌‌(ع) می­گوید که من جز تو کسی را ندارم. تو می‌خواهی­ بروی. لطمه به صورت می‌زند، دست­ می­برد و گریبانش را چاک­ می­زند. امام‌حسین‌‌(ع) تسلّایش­ می‌دهد، دلداری‌اش ­می‌دهد، آن دست ولایتی را روی دل زینب‌‌(س) می‌گذارد. خواهرم! حلمت را شیطان از بین نبرد. والله قسم! اگر این دست بر قلب زینب نیامده (س)­بود، هیچ بشری قدرت نداشت تحمّل ­بکند. امّا فهمیدید امام‌حسین‌‌(ع) به حضرت زینب‌‌(س) چه گفت؟ گفت: هنوز چیزی ندیده‌ای تو. فردا باید فرق ­شکافتۀ علی‌‌(ع) را ببینی، باید دست جدا ­شدۀ عبّاس‌‌(ع) -برادرت- را ببینی، باید گلوی پاره ­پارۀ اصغر‌‌(ع) را ببینی. زینبم تو باید سر حسین‌‌(ع) را بالای نیزه ببینی. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه نهم @mojtabatehrani_ir
16.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 جایگاه حضرت خدیجه(س) حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س)❗️ 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه نهم 🎞 @mojtabatehrani_ir
🏴وفات حضرت زینب سلام الله علیها تسلیت باد🏴 🏞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 دوستی امام علی(ع) و دوستی دشمنانش در یک دل قرار نمی‌گیرد.❗️ 📌امام باقر(ع) از امام علی(ع) نقل می فرمایند که حضرت فرمود: «لَا يَجْتَمِعُ حُبُّنَا وَ حُبُّ عَدُوِّنَا فِي جَوْفِ إِنْسَانٍ»؛ دوستی ما و دوستی دشمنان ما در درون یک انسان قرار نمی‌گیرد. «إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ- فَيُحِبُّ هَذَا وَ يُبْغِضُ هَذَا»؛ (خداوند براى هيچ مردى در درونش، دو دل ننهاده است كه با اين يكى دوست بدارد و با آن يكى دشمن بدارد.). خدا دو دل در درون قرار نداده است. تمام فرض این است که نمی شود انسان با یک دل با دو نفر، دوستی داشته باشد. دوستی به یک شئ که در مقابلش شئ دیگری متضاد، با اوست. نمی شود به او هم محبّت بورزد. هم امام حسین(ع) را دوست داشته باشد، هم شمر را. هم امام علی(ع) را دوست داشته باشد، هم معاویه لعنة الله علیه را. همین طور بیاید جلو، هم خدا را دوست داشته باشد، هم شیطان را. دو شیء متضاد نمی‌شود. بعد حضرت فرمودند: «فَمَنْ أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ حُبَّنَا فَلْيَمْتَحِنْ قَلْبَهُ»؛ اگر کسی می خواهد بداند ما را دوست دارد یا نه، دلش را آزمایش کند. «فَإِنْ شَارَكَهُ فِي حُبِّنَا حُبُّ عَدُوِّنَا- فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ»1️⃣؛ اگر دید هم ما را دوست دارد و هم دشمنان ما را _اینجا شرکت را تسامحی می دانیم_ از ما نیست و ما هم از او نیستیم. ممکن است انسان با تسامح یا به تعبیر دیگر با ظاهر سازی کسی را دوست داشته باشد، زبانی می‌شود امّا بحث ما واقعی و دوستی خالص حقیقی است. اینکه دوستی خالص حقیقی نسبت به دو شیء متضاد محال است، بدیهی است. 1️⃣تفسیرالقمی، ج2، ص172 〰〰〰〰〰 📚 📕 در امتحان الهی 📝 جلسه هفتم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 مختصّات امام‌علی (ع)از زبان پیامبراکرم(ص)❗️ 📌از خود پیغمبراکرم(ص) است که به خود امیرالمؤمنین(ع) فرمود که تو یک مختصّاتی داری که من ندارم. از خود پیغمبراکرم(ص) است.یکی از مختصّات علی علیه السلام این است پیغمبر(ص) در خانۀ کعبه متولّد نشده است. یکی از مختصّات علی علیه السلام این است پیغمبر در خانه کعبه متولد نشده است. این از مختصّات علی علیه السلام. یکی از مختصّات علی علیه السلام که پیغمبر اکرم(ص) برطبق آن روایت فرمود. این است به اینکه علی علیه السلام همسری مثل زهرا سلام الله علیها دارد، پیغمبر ندارد. باز از مختصّات علی علیه السلام این است که دو پسر دارد مثل حسنین. خود این‌ها مال روایت است این‌ها را من از پیغمبر (ص) دارم نقل می‌کنم، خودم ندارم چیزی. از مختصّات علی علیه السلام است. بله پیغمبراکرم (ص)آن هم مختصّاتی برای خودش دارد. خوب این‌ها اسراری درش هست حالا من نمی‌خواهم وارد این جهات بشوم هرکدام از اینها اسراری دارد، خاص به خودش دارد. 〰〰〰〰〰 📚 📕 در امتحان الهی 📝 جلسه نهم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 ریشۀ هر گناه در چیست؟❗️ 📌ریشۀ هر گناهی در درون انسان، هواهای نفسانیّۀ اوست. از خواسته های مهار نشدۀ شهوت، غضب و وهم به هواهای نفسانیّه تعبیر می شود. این خواسته های گستردۀ مهار نشده، ریشۀ گناهان انسان به شمار می روند. ریشۀ درد که اصل درد از آن نشئت می گیرد، هواهای نفسانیّه است و دارو و دوای این درد هم این است که انسان هواهای نفسانیّۀ افسار گسیختۀ خود را به طور گسترده ترک کند؛ به این معنا که مهاری از شرع که همان خواستۀ الهی است، به دهان نفس بزند و نگذارد او به هر چه که می خواهد عمل کند. حضرت موسی بن جعفر(ع) می فرمود: «کانَ(ع) یَقُول: لَا تَدَعِ النَّفْسَ وَ هَوَاهَا»1️⃣؛ هیچ گاه نفست را با خواسته هایش آزاد نگذار. اجازه نده آزادانه هر چیزی را که میل دارد، بخواهد. بعد هم در درون عمل کرده و به بیرون تراوش نماید و عمل ساز شود. «فَإِنَّ هَوَاهَا فِي رَدَاهَا»؛ هواهای نفسانی به طور گسترده به چیزهایی میل می کند که سقوط نفس در آن است نه صعود آن. «وَ تَرْكُ النَّفْسِ وَ مَا تَهْوَى أَذَاهَا»؛ اگر جلوی خواسته هایش را نگیری و آن را با آنچه می خواهد رها کنی، به آن بدی کرده ای، نه خوبی. خدمت کردن به آن، این است که رهایش نکنی. «وَ كَفُّ النَّفْسِ عَمَّا تَهْوَى دَوَاءُهَا»؛ بازداشتن نفس از آنچه به طور گسترده می خواهد، دارویی برای نفس به شمار می رود. 1️⃣الکافی، ج 2، ص336- وسائل الشیعه، ج 16، ص58- بحارالأنوار، ج 67، ص89 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه اول @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 روزۀ نفس چیست؟❗️ 📌امام علی(ع) فرمودند:«دَوَاءُ النَّفْسِ الصَّوْمُ عَنِ الْهَوَى»؛ داروی نفس، بازداشتن اوست. روزه و صومی که ما می گوییم: یعنی کفّ نفس و خودداری از اموری که خدا فرموده است، روزه گرفتن؛ یعنی خودداری کردن از یک سنخ اعمال. داروی نفس، روزه گرفتن از هوای نفس است. یک روزۀ ظاهری داریم که در آن از خوردن و آشامیدن و... خودداری می کنیم. یک صوم نفس هم داریم که داروی درد نفس است. صوم نفس؛ یعنی خودداری کردن از هواهای نفسانی. «وَ الْحِمْيَةُ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْيَا»؛ و پرهیز از لذّت های دنیویِ غیرمشروعه که این، مرتبۀ پایین آن است. پس درد، درمان و ریشۀ آن مشخص گردید. 1️⃣غررالحکم و درراکلم، ص819 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه اول @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 چرا مبارزۀ درونی با هوای نفس جهاد اکبر است؟❗️ 📌در باب گناهان این طور است که اگر کسی مرتکب گناهی شود و سپس توبه کند، خداوند توبه پذیر است. از طرفی همان طور که در این جلسه مطرح کردیم، انسان باید از خواسته ها و هواهای نفسانی که ریشۀ معاصی و گناهان هستند، جلوگیری کند. البتّه شبهه ای نیست که جلوگیری از هواهای نفسانی و کفّ نفس امر بسیار مشکلی است. ما در این شکّی نداریم. آن قدر مشکل است که از آن تعبیر به «جهاد اکبر» می کنند. همان طور که می دانید، جهاد را به دو بخش تقسیم می کنند: یک؛ جهاد اصغر و دو؛ جهاد اکبر. جهاد اصغر مبارزه ای است که انسان با جسم و اعضای ظاهری خود انجام می دهد. جهاد اکبر مبارزۀ درونی با هواهای نفسانی است. از آنجا که این مبارزه مشکل تر است، به آن جهاد اکبر؛ یعنی جهاد بزرگتر می گویند. حالا ممکن است کسی بگوید: اگر ما جلوی نفس و هواهای نفس را باز بگذاریم و بعد هم توبه کنیم، آسان تر است از اینکه بخواهیم جلوی نفس و هواهایش را بگیریم تا دستمان آلودۀ به گناه نشود. به طور خلاصه توبه، آسان تر از ترک معصیت است. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه اول @mojtabatehrani_ir
﷽ رُوِیَ عَن مُوسَی ابنِ جَعفَرِ صَلَواتُ اللهُ عَلَیهما اَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْجَوَادِ فَقَالَ (ع) «إِنَّ لِكَلَامِكَ وَجْهَيْنِ فَإِنْ كُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِينَ فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِي يُؤَدِّي مَا افْتَرَضَ اللَّهُ تعالی عَلَيْهِ وَ الْبَخِيلَ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ تعالی علیه وَ إِنْ كُنْتَ تَعْنِي الْخَالِقَ فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَى وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ لِأَنَّهُ إِنْ أَعْطَاكَ، أَعْطَاكَ مَا لَيْسَ لَكَ وَ إِنْ مَنَعَكَ، مَنَعَكَ مَا لَيْسَ لَكَ» ترجمه: شخصی از حضرت امام موسی (ع)سؤال کرد که شخص جواد کیست؟ حضرت (ع)فرمودند: سخن تو دو وجه دارد، اگر سؤال تو از مخلوقین است، پس به راستی که شخص جواد و باسخاوت کسی است که آن چه خداوند بر او واجب کرده است، انجام می دهد و به راستی که بخیل و خسیس کسی است که واجبات الهی را انجام نمی‌دهد. و اگر منظور تو سؤال از خالق است پس او جواد است. اگر عطا کند و بدهد و او جواد است اگر ندهد. چون او اگر عطا کند چیزی به تو داده است که مال تو نبوده است و اگر منع کرد و نداد، چیزی را به تو نداده که مال تو نبوده است. شرح: در روایتی دارد که شخصی از موسی ابن جعفر صلوات الله علیهما، پرسید: شخص جواد چه کیست؟«سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْجَوَادِ» ما به چه کسی می‌گوییم؟ «فَقالَ عَلَیهِ السَّلامُ: «إِنَّ لِكَلَامِكَ وَجْهَيْنِ »حضرت فرمودند: این سؤالی که تو از من کردی، به تعبیر ما، دو پهلوست. « فَإِنْ كُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِينَ » اگر می‌خواهی این را سؤال کنی، در بین آدم ها چه کسی به او می‌شود گفت، آدم چیه؟! جوادی است. «فَإِنْ كُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِينَ» «فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِي يُؤَدِّي مَا افْتَرَضَ اللَّهُ تعالی عَلَيْهِ» آن کسی را به او جواد می گوییم که ادا کند، آن چیزی را که خدا واجب بر او کرده است. یعنی به واجباتش عمل کند. خیلی ساده، من بگویم. اگر کسی به واجبات‌اش عمل بکند، این جواد است. حالا می گویم. بعد فرمودند: «وَ اِنَّ البَخیلُ مَن بَخِلَ بِما افتَرَضَ اللهُ تَعالی عَلَیهِ » در مقابل جواد، ما می‌گوییم بخیل است. درست است یا نه؟ بخیل، آن کسی است که آن چه را که خدا بهش واجب کرده، عمل به آن نکند. خب، حالا من بیایم تا این جا..........
معنایش این است که، آن کسی که عملی را که شایسته است انجام بدهد، اگر انجام داد، این جواد است و اگر عملی که شایسته است، انجام ندهد، این بخیل است. همچنین خیلی زیبا، حضرت توضیح دادند. در مقابلش هم آوردند بخیل را. خب نگاه کنید، آقا! مسئله را از امور مادّی کشید بیرون، امام کاظم(ع)، می‌فهمی چی می‌خواهم بگویم؟ خب آن‌هایی که تو فکر می‌کنی،ها! فهمیدی؟ آن کسی که اگر مثلاً پول خواستی، پول به تو داد، این می شود جواد، نمی دانم اگر پول بهت نداد، می‌شود بخیل، این نیست. جود و بخل را اگر راجع به مخلوق می‌گویی، در ربط با خالق است. این حرف من را خوب دقّت کنید. بُرد جود را در رابطه بین خالق و مخلوق مطرح کرد. در بین مخلوقین چه کسی جواد است؟ آن کسی را که خدا آن چه را که بر او واجب کرده است که شایسته است باید عمل کند به آن، عمل کرد، این می‌شود جواد. ولی آن عملی را که بهش واجب کرده خدا که شایسته اوست باید عمل بکند، نکرد؛ آن می‌شود بخیل. نگاه کنید. «وَ إِنْ كُنْتَ تَعْنِي الْخَالِقَ» اگر رفتی سراغ خدا که این خدا جواد است؟ آن یعنی چی؟ حالا آن را برایت می‌گویم. آن این جوری است: «فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَى وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ» شد؟! اگر بدهد، جواد است؛ ندهد، باز هم جواد است در هر دو صورت. خب می‌گویی چرا؟ می گوید: حالا چرایش را برایت می‌گویم، امام(ع)، خیلی قشنگ: «لِاَنَّهُ اِن اَعطاکَ، اَعطاکَ ما لَیسَ لَکَ» اگر بهت داد، یک چیزی را به تو داده که مال تو نبوده، هان؟! از کیسه خودش داده است. فهمیدی؟ «لِاَنَّهُ اِن اَعطاکَ، اَعطاکَ ما لَیسَ لَکَ» فهمیدی چی می‌خواهم بگویم؟ طلبی داشتی از خدا مگر؟! هان؟! طلبی نداشتی که؛ این مال تو. «وَ إِنْ مَنَعَكَ، مَنَعَكَ مَا لَيْسَ لَكَ» اگر نداد، نداده آن چیزی که چیه؟ به درد تو نمی‌خورده، فهمیدی؟ نه به دردت می‌خورده، نداده؛ اتفاقاً چون به دردت نمی‌خورده، ضرر داشته، بهت نداده است. واقعاً چقدر موجود خوبی است،ها! اگر داد، یک چیزی است داده که مال تو نبوده، از کیسه خودش داده؛ اگر هم نداد، باز این ندادنش برای این بوده که به درد تو نمی‌خورده، چه بسا مضر هم بوده به حال تو؛ فهمیدی؟ اگر رفتی سراغ خدا. نگاه کنید، هم جواد را حضرت(ع) معنا کرد از نظر مخلوق، هم از نظر چی؟ خالق. در رابطه بین مخلوق و خالق، آمد مطرح کرد حضرت(ع)، نه در رابطه بین مخلوق و مخلوق، که ما می‌گوییم. حالا نمی‌دانم مطلبم معلوم شد یا نه. ما همیشه می رویم سرا غ این، چرا؟ چون عینک مادّیّت به چشمان هست، فهمیدی چه می‌خواهم بگویم؟ همیشه ما کاه را یونجه می‌بینیم نعوذبالله، عینک سبز است آخر، یک همچنین حالتی ما داریم، همه را می بریم توی بستر مادّی‌ات، می‌آییم چی می‌کنیم، این صفات را و حال این که این نیست. توجّه کنید چه عرض کردم، زیبا. بحار جلد 75، صفحه 319 سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْجَوَادِ فَقَالَ (ع)إِنَّ لِكَلَامِكَ وَجْهَيْنِ فَإِنْ كُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِينَ فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِي يُؤَدِّي مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الْبَخِيلَ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْنِي الْخَالِقَ فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَى وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ لِأَنَّهُ إِنْ أَعْطَاكَ أَعْطَاكَ مَا لَيْسَ لَكَ وَ إِنْ مَنَعَكَ مَنَعَكَ مَا لَيْسَ لَكَ... 〰〰〰〰〰 شرح حدیث @mojtabatehrani_ir
19.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ترجمه: شخصی از حضرت امام موسی (ع)سؤال کرد که شخص جواد کیست؟ حضرت (ع)فرمودند: سخن تو دو وجه دارد، اگر سؤال تو از مخلوقین است، پس به راستی که شخص جواد و باسخاوت کسی است که آن چه خداوند بر او واجب کرده است، انجام می دهد و به راستی که بخیل و خسیس کسی است که واجبات الهی را انجام نمی‌دهد. و اگر منظور تو سؤال از خالق است پس او جواد است. اگر عطا کند و بدهد و او جواد است اگر ندهد. چون او اگر عطا کند چیزی به تو داده است که مال تو نبوده است و اگر منع کرد و نداد، چیزی را به تو نداده که مال تو نبوده است. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 چرایی استغفار در سه ماه رجب، شعبان و رمضان❗️ 📌ابوبصیر این روایت را نقل می‌کند: «قال سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ‌اللَّه(ع) يَقُولُ‌ لَا وَ اللَّهِ»؛ امام صادق(ع) فرمود: نه به خدا! «لَا يَقْبَلُ اللَّهُ شَيْئاً مِنْ طَاعَتِهِ عَلَى الْإِصْرَارِ عَلَى شَيْ‌ءٍ مِنْ مَعَاصِيهِ»؛ خداوند نمی‌پذیرد و قبول نمی‌کند هیچ‌چیز از طاعاتش را با اصرار بر هر چیزی از معاصی؛ چه کبیره چه صغیره. شما در آداب ماه‌ها، مثل ماه رجب و ماه شعبان نگاه کنید. اگر خوب دقّت کنید، می‌بینید سرآمد آداب ماه رجب، استغفار است. در ماه شعبان هم همین‌طور است. دو ماه پی در پی استغفار؛ دو ماه. چرا؟! برای همین است؛ چون می‌خواهد به بزرگترین عبادت که بزرگترین اثر، یعنی حضور در محضر مولا، بر آن بار می‌گردد، وارد شود. آیا این درست است که انسان به‌حسب‌ظاهر یک ماه از نظر بُعد حیوانی این فشارها را بر خود وارد کند و در آخر هم دستش خالی باشد؟! هیچ عاقلی چنین کاری نمی‌کند. همان‌طور که انسان قبل از هر نماز، استغفار می‌کند تا نمازش مقبول باشد، قبل از ورود به ماه رمضان هم دو ماه استغفار می‌کند تا روزه و عبادتش مقبول باشد. این استغفار برای تطهیر است. برای هر طاعتی قبلش استغفار لازم است تا انسان مبتلای به اصرار در گناه نباشد و جزو مصادیق کسانی که مصرّ به ذنب هستند، قرار نگیرد. الکافی، ج 2، ص288- وسائل‌الشیعه، ج 15، ص337 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوم @mojtabatehrani_ir