eitaa logo
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
226 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @fattemeh0606 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
همون قدر که برایِ چیزایی که نداریم ناله می‌کنیم، برایِ چیزایی که داریم و قدرشو نمی‌دونیم کنیم ! @mola_amiralmomenin_as
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣سجده 📎امام رضا علیه السلام فرمودند: سجده ی شکر گزاردن پس از نماز واجب، دربرابر توفیقی است که خداوند متعال به بنده داده تا واجبش را انجام دهد و کمترین چیزی که گفتار از آن کفایت می کند، این است که سه مرتبه شکرالله گفته شود. 📓علل الشرائع_ صفحه 360، حدیث 1 @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#مبانى_قرآنى_خطبه_فدكيه ✔️پرتو دوم ♻️و لَهُ‌ الشُّكْرُ عَلى مَا أَلْهَم فاطمه عليها السلام پس از
✔️پرتو دوم ♻️و لَهُ‌ الشُّكْرُ عَلى مَا أَلْهَم خلاصه، از آن خداوند است، و لك الحمد، آهنگ نيايش ذوات مقدس معصومين عليهم السلام است. اميرالمؤمنين عليه السلام در تبيين اين حقيقت مى‌فرمايد: «وَ لَا يَحْمَدُ حَامِدٌ إلَّا رَبَّهُ‌؛ (نهج البلاغه، خطبه 16) ولى ، چنين نيست و در فرهنگ دينى و قرآن چنين آمده: *أَنِ‌ اشْكُرْ لِي وَ لِوٰالِدَيْكَ‌* (لقمان: 14) كه دستور شكر غير خدا آمده است. با وجود اين تفاوت، فروغ «حمد» بر شكر نيز مى‌تابد و در رواياتى اين حقيقت نمايان است. ✔️بارى، در واقع ، يكى از مصاديق است و واژه از جوامع‌الكلمى است كه چون آفتاب فروغش فراگير است . ⁉️اكنون جاى اين پرسش است كه فاطمه عليها السلام كه در ابتدا با «حمد» مقام خدا را ستايش نمود اكنون چرا باز با واژه‌ى شكر آن مقام را مى‌ستايد و سپاسگزارى مى‌كند؟ آن كه، تابش شكر فاطمه از دو منظر پديدار است؛ نخست آن كه فاطمه است با آن روح عرشى و آسمانى مقام حمد و سپاس خدا طراوت روح اوست. او كه حبيبه‌ى خدا و فانى در عشق و محبت خداوند است؛ آن گاه كه پدر به او مى‌گويد: «فاطمه جانم! اينك جبرئيل در كنار من است و از سوى خدا پيام آورده كه فاطمه هر چه از خدا مى‌خواهد بخواهد كه خدا به او عطا مى‌كند»، در پاسخ مى‌گويد: «شَغَلَتْنِى عَنْ‌ مَسْأَلَةٍ‌ لَذَّةُ‌ خِدْمَتِهِ‌، لَا حَاجَةَ‌ لِى غَيْرُ النَّظَرٍ إِلى وَجْهِهِ‌ الْكَرِيم فِى دَارِ السَّلَامِ‌» . و نيز آن حضرت در نيايش خود مى‌گويد: «وَ أَسْئَلُكَ‌ لِذَّةَ‌ النَّظَرِ إلى وَجْهِكَ‌» و نيز: «وَ أَسْئَلُكَ‌ النَّظَرَ إلى وَجْهِكَ‌، وَ الشَّوْقَ‌ إلى لِقَائِكَ‌» و نيز چنين نيايش مى‌كند: «أَللّهُمَّ‌ اجْعَلْنَا مِمَّنْ‌ كَأَنَّهُ‌ يَرَاكَ‌، إِلى يَوْمِ‌ الْقِيَامَةِ‌ الَّذِى فِيهِ‌ يِلْقَاكَ‌، وَ لَا تَمُتْنَا إلَّا عَلى رِضَاكَ‌» فاطمه عليها السلام بر افق برين «لِقاء» مى‌درخشد، مقامى كه از آنِ‌ «خاص‌الخواص» است. مقامى كه فروغ آن در قرآن مى‌درخشد و افزون بر بيست مرتبه از اين افق پرده‌بردارى شده و واژه «لقاءاللّه» نورافشانى كرده است. ⁉️به راستى مقام «لقاءاللّه» كدام است‌؟ ⁉️آيا همان مرگ است آن گونه كه بعضى گفته‌اند يا آن كه مقام لقاء روح بر مشرق نور حضرت حق است و ملاقات جان عاشق با خداوند، همان وصول و زيارت و نظر بر وجه اللّه و ديدن قلب است؟ ♻️به هر روى، اين مقام لقاء و زيارت الرحمن است كه بر اين افق ذوات خاص «حجج‌اللّه» مى‌درخشند. شگفتا! اين چه مقام و مرتبتى است‌؟ آنان كه خود، وجه‌اللّه و اسم اعظم پروردگارند و آنان كه از پرتو نورشان خداوند بهشت و نعمت‌هاى آن را آفريد. اين مقام لقاء است نه ديدار بهشت و حورالعين. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
✔️پرتو دوم ♻️و لَهُ‌ الشُّكْرُ عَلى مَا أَلْهَم 🔘شكر بر افق برين وحى بنا بر نقل مصباح‌الشريعه(ص 38)، امام صادق عليه السلام در تعريف شكر چنين مى‌فرمايد: «فِى كُلِّ‌ نفس من أنفاسك شكر لازم لك، بل الف او اكثر، و أَدنى الشكر... ؛ در هر نفسى از نفس‌هاى تو شكرى لازم است، بلكه هزار شكر و بيشتر، و كمترين شكر آن است كه آگاه باشى نعمت از سوى خدا به تو رسيده است و آن را از آن محبوبى سوى اللّه ندانى و نيز به آنچه او عطا مى‌كند و مى‌بخشد راضى باشى، و نعمت‌هاى وافر او را بستر گناه و نافرمانى خداى متعال قرار ندهى، پس در همه‌ى اوقات زندگى خود بنده شاكر و سپاسگزار خدا باش. و در همه‌ى حالات، خود را در پرتو فروغ مهربانى خدايت بنگر، و بدان! اگر در نزد خداوند عبادتى برتر و بالاتر از شكر بود، خداى سبحان آن را نام مى‌برد و به انجام آن فرمان مى‌داد ولى چون از شكر عبادتى برتر نيست، فرمان به شكرگزارى داده و از ميان بندگان خود آنان را برگزيد كه به خلعت شكرگزارى آراسته‌اند و البته آنان بسيار كمند». ✔️كمال و فراز آن است كه به زبان قلب و با اخلاص تمام، به عجز و ناتوانى سپاس او اقرار كنى كه از انجام كمترين مرتبه شكر خدا عاجز و درمانده‌اى، زيرا اگر به شكرگزارى او موفق گشتى بدان كه فروغ خدا بر تو تابيده و آن نيز نعمتى بزرگ است و شكر مى‌طلبد. ♦️پس انجام هر شكرى نيز خود شكرى ديگر مى‌طلبد، به هر روى، انسان مستغرق درياى نعمت‌هاى اوست و بدون شك در انجام شكر و سپاس خدا عاجز و ناتوان است. پس چگونه انسان مى‌تواند بنده‌ى شكور خدا باشد، جز با اظهار عجز و ناتوانى از سپاس و بندگى او. به هر روى، شكر و سپاس از يك سو فرمان خداى سبحان است و از سوى ديگر، فرياد فطرت كه در مقابل منعم بزرگ بايد سپاسگزار بود. خداوند بندگان صالح و پارساى خود را به اين صفت آراسته و تكريم نموده است. ناسپاسان را نيز توبيخ و سرنزش كرده آيات بسيارى از قرآن اين حقيقت را بيان نموده است. 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبٰاتِ مٰا رَزَقْنٰاكُمْ وَ اُشْكُرُوا لِلّٰهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيّٰاهُ تَعْبُدُونَ (بقره: 172) ؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد!از چيزهاى پاكيزه‌اى بخوريد كه روزى شما ساخته‌ايم،و سپاس خداى را به‌جاآوريد،اگر او را پرستش مى‌كنيد.» ♦️شکر خدا جزء دستورهای عام است که امتثال آن بر همه واجب است. خدا به اَنحای سه گانه قلبی، جوارحی و لسانی تقسیم می شود؛ اعتقاد به اینکه نعمت از خدای سبحان است، شکر قلبی است و صرف نعمت در جای مناسب خود شکر جوارحی، و با زبانْ خدا را سپاس کردن، شکر لسانی است. در آیات فراوانی آمده این است که اگر شما در ادعای عبادت و ایمان راستگو هستید، خدا را شکر کنید که لازم عبادت، شکر کردن است، هرچند خود شکر الهی نحوی از عبادت خداست، چنان که عبادت خدا را می توان مصداق کامل او دانست و چون عبادت برای غیر خدا روا نیست این گونه از شکر عبادی نیز برای غیر او سزا نخواهد بود و اگر شکر مخلوق وظیفه متنعّم قرار داده شده، بازگشت چنین شکری به اطاعت از خداست که دستور سپاسگزاری از مُنْعمان بشری را صادر کرده است. @mola_amiralmomenin_as
🔰معرفت نصب كعبه و دحو الارض: بدان كه اين نعمت داراى صورتى است و حقيقتى. امّا صورت آن در«الاقبال»مورد اشاره قرار گرفته كه: خداوند-تبارك و تعالى-در اين روز زمين را براى سكونت بنى آدم و زندگى وى بنا كرد. و زمين و هرچه از نعمت‌ها كه در آن است حتى بدن‌ها و رزق‌هاى ما،همگى از چيزهائى است كه در اين روز از رحمت حق انتشار يافته. پس هر نعمتى در دنيا به حسب جنس و نوع و صنفش كه احدى را توان شمردن آن نيست، نازل شده،در اين روز بوده. ✔️پس بر بنده لازم است كه مراقب مولاى خود باشد،براى ازدياد نعمتهاى او،به اينكه تا هر آنجا كه فطانت او راه مى‌دهد،به نعمت‌هاى بزرگ او و آنچه كه به خلق زمين و محتويات آن انعام نموده،بينديشد كه خداوند متعال چه نعمتهايى به او تفضل نموده و آن نعمت‌ها از فرط‍‌ لطف،چنان است كه علم بنده به آن نمى‌رسد. ♦️هركس بخواهد به صحت اين گفتار پى ببرد، به علم التشريح مراجعه و تأليفات اخير عالمان غرب و عكس تشريح اعضاء را ببيند و در آن عكس‌ها،يك‌يك عضوها را با رنگ‌هاى جداجدا ببيند. چه در آنها،رگها و اعصاب نازكى وجود دارد كه از ديگر اجزا متمايز است كه عقل عاقل را حيرت‌زده مى‌كند، زيرا هريك از آنها در صحت مزاج آن عضو دخالت دارد،يا با واسطه و يا بدون واسطه. نيز به سبب آنها اثراتى در صحت مزاج وجود دارد كه بخش محسوس آنها از چند مليون هم بيشتر است و از همان مى‌تواند پى ببرد كه غير محسوس بيشتر از محسوس است. اينها همه،تنها يك صنف از نعمت‌هاى بدنى است و صنف‌هاى ديگر نيز دارد كه شايد از حيث تعداد بيشتر و از حيث اعجاب‌انگيزى شگفت‌آورتر نيز باشد،از آن جمله است،قواى غير مرئى كه در اجزاى بدن، به احداث، تحريك، تصوير، تغذيه، رشد،هضم،دفع و غير آن مشغول بوده و داراى عمل و فعاليت و ضرورت‌هاى تأثير خارجه مى‌باشد و از جملۀ آنهاست، كليّات عوالم ملكوت اين قوا و پائين‌تر است، از سپاهيان حق و سياست‌كننده آنها در تأثيرات و تأثيرات آنها در عمل‌ها و نتايج تقدير شده با كمّ‌ و كيف خاص خود،با اختلاف زمان‌ها و مكانها و واردات داخلى منبعث شده كه از حركت‌هاى داخلى و مزاجى و اخلاقى و طبيعى و كسبى و خارجى كه تعداد جنس و نوع و صنف‌هاى آن را كسى جز خداوند يا هر كس كه او از علم خود به او ياد داده و تفويض نموده باشد،علم و آگاهى ندارد،چه رسد به شمارش افراد آن! ✔️ و اگر كسى كيفيت ارتباط‍‌ بعضى از عوالم به بعضى ديگر را بداند،براى او روشن مى‌شود كه همه عوالم،در كمال صحت و سلامت هر عضو از اعضاى بدن،و بالاتر از اين:هر جزء از اجزاى عضو،دخالت دارند. پس برايش مبرهن مى‌شود كه خداوند متعال در يك نعمت جزئى،به تو بى شمار نعمت داده. سپس،زمانى كه بخواهد كه در نعمت‌هاى خارجى از غذاها و آب‌ها و پوشاك‌ها و هر آنچه اعضاى بدن و حواس ظاهر و باطن مى‌تواند تصرّف كند،فكر كند،بنا به فرموده خداوند متعال: «وَ إِنْ‌ تَعُدُّوا نِعْمَتَ‌ اللّٰهِ‌ لاٰ تُحْصُوهٰا »(ابراهیم: 34) و فرمودۀ ديگرش: «وَ مٰا يَعْلَمُ‌ جُنُودَ رَبِّكَ‌ إِلاّٰ هُوَ »(مدثر: 31) به حقيقت ايمان خواهد آورد. 📓ترجمه المراقبات، @mola_amiralmomenin_as