eitaa logo
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
227 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @fattemeh0606 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️مهدويت، مصدر جعلى از كلمه «مهدى» است و بر همه مباحث، معارف، برنامه‌ها، رفتارها، باورها و گرايش‌هاى مرتبط با موعود شيعى دلالت دارند. متأسفانه انديشه در تمام فرقه‌هاى اسلامى به علت غلبه انديشه گذشته‌گرايى (سلفى) يا حال‌گرايى (سكولار) به حاشيه و انزوا رفته و تبديل به يك پديده مبهم، خارج از دسترس و جدا از زندگى روزمره شده است. ✔️ولى از نگاه ، ، متولد شده و بيش از يازده قرن است كه در زندگى مى‌كند؛ اما در عين حال ارتباطى غيبى و عميق با زندگى بشر، به ويژه شيعيان داشته و دارد و با مديريت پنهانى تلاش مى‌كند كه مسير را به سوى ظهورش - كه مقدمه ايجاد و بسترساز بلوغ و رشد همه انسان‌ها در ايده‌آل‌ترين نظام و است - راهبرى نمايد. ✔️«» به معناى تمامى مبانى و اصول مورد پذيرش است؛ زيرا در مقام بازشناسى شخصيت بايد نگاهى وسيع‌تر و جامع‌تر به بحث داشت. ✔️در متون كلامى، نياز انسان به دين و رهبرى الهى در بحث و مطرح مى‌شود، ولى كاربرد و ثمره اين بحث براى مخاطب امروزى در اثبات ضرورت است. ✔️بنابراين براى ارائه روزآمد معارف نبايد آن را در حاشيه مباحث اصول دين و با تصور بديهى بودن پيش‌فرض‌هاى آن مطرح كرد، بلكه مى‌بايست آن را در متن مباحث بنيادين دين و به عنوان آيينه تمام‌نماى بسيارى از آن مباحث ارائه نمود. ✔️از اين منظر است كه جايگاهى مهم در معارف و مباحث دينى پيدا مى‌كند و بررسى عناوينى چون «سبك زندگى مهدوى» يا «انسان‌شناسى و مهدويت» ضرورت مى‌يابد. ✔️از اين رو بين دو عنوان «سبك زندگى اسلامى» و «سبك زندگى شيعى/مهدوى» عنوان دوم گوياتر و رساتر است؛ چرا كه در مكتب تشيع، بر خلاف ديگر اديان و مذاهب، نقطه پايانى در تولّى و حد يقف در حالت انتظار وجود ندارد. @mola_amiralmomenin_as
✔️بازخوانى بر مبناى انسان‌شناسى کمال 🔘ديدگاه تشيع درباره انسان كامل در قرآن، با عناوينى هم‌چون «خليفة الله»، «امام»، «امت»، «امين»، «مكين»، «اسوه»، «مقرب» و داراى «مقام محمود» مطرح گشته است. او مظهر جامع اسما و صفات الهى است و در زمين و آسمان خليفه خداست. انسان كامل تجلى پروردگار است، بار امانت الهى را با قوت بر دوش مى‌كشد و از آزمون‌هاى بزرگ و دشوار، سرافراز بيرون مى‌آيد. در ، بحث انسان كامل جايگاهى ممتاز دارد. اهتمام ويژه اين مذهب به بحث انسان كامل در قالب بحث ، ، ، و خود را نشان داده است. اصولاً مذهب شيعه دوازده امامى تنها مذهبى است كه با حذف بحث انسان كامل، بى‌معنا مى‌شود و هويت خود را از دست مى‌دهد. ✳️با مطالعه متون دينى و رجوع به منابع اصلى اين مذهب، يعنى قرآن و روايات، مشخص مى‌شود كه انسان كامل چنين خصوصياتى دارد: 1. او انسانى همانند ديگر انسان‌هاست و مراحل زندگى در حد فاصل تولد تا مرگ را به صورت طبيعى سپرى مى‌كند. با اين حال، قواى ادراكى و كاركرد اعضا و جوارح او نسبت به انسان‌هاى عادى ممتاز است؛ يعنى به لحاظ جسم نيز در نقطه كمال قرار دارد. 2. او از جهت روحى نيز در بالاترين مرحله رشد و كمال و تعالى قرار دارد و تمام ظرفيت‌هاى فطرى او بالفعل است. رابطه دو سويه ويژه بين انسان كامل و حق تعالى، علت اين كمال بالفعل است. 3. فعليت كمال در انسان كامل از جهت سلبى به خاطر صفت عصمت است. بدين معنا كه او چه از بعد جسمى و چه از بعد روحى، هيچ‌گونه نقص، كمبود، عيب و زشتى ندارد. هم‌چنين از ديدگاه شيعى، شيطان بر انسان كامل سلطه ندارد و خود او هم - چون در اوج تعالى روح و نفس است - هيچ‌گونه زمينه‌اى براى نفس اماره ندارد. از اين‌رو از هرگونه خطا و لغزش مصون است. 4. فعليت كمال در انسان كامل از جهت اثباتى به خاطر دارا بودن علم غيب است. اين دانايى، غيبى و ماورائى است و حداقل از دانايى تمام موجودات، به‌ويژه فرشته‌ها بيش‌تر است (به شهادت داستان آفرينش). اين علم، اطلاعات موردنياز عوالم وجود را در اختيار انسان كامل - به عنوان خليفه الهى - قرار مى‌دهد تا گستره ولايت و خلافت او به واسطه نادانى يا ضعف در اطلاعات محدود نگردد. 5. در گستره روابط انسانى هر انسانى چهار رابطه دارد كه عبارت‌اند از: رابطه با خداوند، رابطه با خود، رابطه با ديگر انسان‌ها و رابطه با جهان هستى و عوالم وجود. حال اگر اثبات شود كه انسانى به مقام انسان كامل رسيده، او در حقيقت خليفه خداوند است و جايگاه و مرتبۀ او در حد وسط خداوند و مردم قرار خواهد داشت. در اين صورت او ناظر به كاركردها و تعريف‌هايى كه پيدا خواهد كرد، مظهر بخشى از صفات خداوند يا منشأ بركات گوناگون مى‌گردد. 6. انسان كامل واسطه فيض الهى است؛ زيرا او مظهر اراده تكوينى حق تعالى است و به واسطۀ او انسان و باقى مخلوقات آفريده مى‌شوند. 7. از آن‌جا كه انسان كامل واجد عصمت و علم غيب است، در نقطه اوج محبت و معرفت نسبت به خداوند قرار دارد و چون در اين مرتبه است، آيينه تمام‌نماى رحمت و لطف خداوندى است. از اين‌رو نهايت دل‌سوزى و محبت را نسبت به مردم و بلكه تمام عوالم وجودى دارد. 8. انسان كامل واسطه توسل و استغفارطلبى است. از اين‌رو انسان‌هاى عادى براى ارتباط با خداوند بايد از طريق عمل به دستورات و سبك زندگى او اقدام كنند تا بتوانند به خواسته‌هاى مادى و معنوى خود دست يابند. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#رفتارشناسی_امام_علی_در_آیینه_تاریخ 🔰1_ پيش از اسلام پدر و مادر على بن ابى طالب(ع)هاشمى بودند؛وى
🔰1_ پيش از اسلام حضرت ابو طالب (ع) نتوانست همۀ نفوذ پدر را به دست آورد زيرا در آن زمان،در شهر مكه، اين نفوذ به ثروت افراد بستگى داشت. در نتيجه برخى رهبران تجارى نظير: ابو سفيان اموى، ابو جهل مخزومى و ابو لهب هاشمى وجود داشتند كه با وى به رقابت پرداختند. اين وضعيت موجب از هم گسيختگى نظام اجتماعى-اقتصادى شهر مكه گرديد. زيرا از زمان به وجود آمدن رهبرى قريش در اين شهر، همواره قدرت از آن يك نفر بود. با اين حال ابو طالب به لحاظ‍‌ معنوى همچنان مهمترين و اولين رهبر قريش باقى ماند. فرزندش على ابن ابى طالب(ع)اين واقعيت را مورد تأكيد قرار مى‌دهد و مى‌فرمايد: «پدرم با فقر و نادارى به زعامت رسيد و پيش از او هيچ‌گاه فقيرى به رهبرى نرسيد.» اما ببينيم چگونه وضعيت ابو طالب كه رهبر قريش يعنى قبيلۀ تجارت بود،به اين حالت در آمد. آيا اساسا در جامعه‌اى كه در آن توان مالى پايۀ قدرت به شمار مى‌رفت، امكان فراهم شدن قدرت فردى براى او وجود داشت‌؟ بنا بر گفتار يعقوبى؛ كه حالت فقر ابو طالب را ناشى از بحران اقتصادى مى‌داند كه ريشه‌هايش به زمان عبد المطلب بازمى‌گشت . يعقوبى مى‌گويد: «سالهاى قحطى و خشكسالى پى‌درپى بر قريش مى‌گذشت تا آنجا كه زراعت از بين رفت و پستانها خشكيد و توليد مثل دام متوقف شد.» شايد اين بحران موجب شد كه عبد المطلب تمام دارايى خود را مصرف كند.به ويژه كه وى به بخشندگى،سخاوت و اطعام مردم و مهيا كردن غذا براى مسافرانى كه در موسم حج به آنجا مى‌آمدند،مشهور بود. پس از فوت او،ابو طالب بر ميراث و قبيلۀ پدر تكيه كرد و توانست به وسيله آنها رهبرى را حفظ‍‌ كند،بى‌آنكه احدى از توانمندان اقتصادى مكه جرئت رقابت با او را بيابد،و يا در رهبرى او كه به عظمت و مجد ساختۀ عبد المطلب متصل بود،خدشه وارد سازد و در نتيجه قريش همگى جزء «ملت» او بودند. بدين ترتيب ابو طالب توانست جايگاه رهبرى را حفظ‍‌ و از برادرزاده‌اش(محمد بن عبد اللّه)حمايت كند. محمد(ص)همواره به ابو طالب ارج مى‌نهاد و براى آنكه از سنگينى بار فقر بر دوش خانواده‌اى كه به ارزشهاى اجدادى خود پايبند بود بكاهد، خيلى زود به زندگى اجتماعى پيوست. (ع) در اين خانواده ديده به جهان گشود و از اخلاق پدرى كه سخت پايبند به سنتها بود جرعه برگرفت؛ و رفتار حضرت محمد(ص) كه در جوانى نگاهى آرام و مطمئن به زندگى داشت و از جهان مادى مكانى كه در آن زندگى مى‌كرد بسيار دور بود را الگو قرار داد. هيچ يك از كودكان ديگر به خوبى او از اين خانواده بهره‌مند نشدند. وى در شرايطى رشد يافت كه خورشيد او را دربرگرفته بود و همچنين در آغوش خانه‌اى آكنده از جلوه‌هاى نبوت قرار داشت. على(ع)امكان زندگى در چنين خانواده‌اى را به دست آورد. حضرت ابوطالب در شرايط‍‌ بسيار سخت در كنار برادرزاده‌اش ايستادگى كرد، و وقتى قريش بنى هاشم را مورد مجازات قرار داده و انجام هرگونه معامله با آنان را براى همگان تحريم كردند، ابو طالب در كنار پيامبر(ص) بود. حضرت على(ع) كه در اين فضاى آكنده از و ارزشهاى جديد رشد كرد،چه در خانه پدرش و يا در خانۀ پسر عموى خود كه براى كاستن از فشار زندگى «رهبر فقير»قريش، به آن انتقال يافت. همۀ اينها در جلاى شخصيت آن حضرت سهيم بود. تا آنجا كه-به نظر بسيارى-اولين مردى است كه به محض آغاز دعوت به اين دين جديد-اسلام-،به آن گرويد. 📗کتاب رفتارشناسی امام علی(ع) در آیینه تاریخ؛ نوشته ابراهیم بیضون؛ مترجم: علی اصغر محمدی سیجانی @mola_amiralmomenin_as