eitaa logo
ملاصدرای سیاسی
306 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
41 فایل
«سیاست ما عین دیانت ماست» کانال روبیکا: https://rubika.ir/mollasadrasyasi
مشاهده در ایتا
دانلود
⬅️ مقدمه وضعیت امنیتی آسیای مرکزی در طول یک سال اخیر بسیار حساس بوده‌ است. طی این مدت مؤلفه‌ها و متغیرهای امنیتی جدیدی در منطقه ظهور کرده و یا بازیگران سنتی نوع و جهت بازیگری امنیتی خود را تغییر داده‌اند. این موضوع سبب شده تا روندهای متداخل جدیدی در ساختار امنیتی منطقه به‌وجود بیاید. البته این روندها از قبل وجود داشتند، اما در قالب تحرکات جدید بازتولید شده و یا با شدت بیشتری ظهور کرده‌اند. برونداد تداخل، تعارض و تعامل این روندها در سطوح مختلف دینامیسم امنیتی منطقه آسیای مرکزی را برمی‌سازد که منافع بازیگران مختلف نیز در چارچوب این دینامیسم امنیتی قابلیت تحقق خواهد داشت. از این حیث فهم و شناسایی این روندها در کنار برآورد جهت‌ها و بروندادهای آتی آنها می‌تواند کمک زیادی به ترسیم منافع راهبردی در آسیای مرکزی کرده و متضمن تحقق آنها در آینده باشد. ⬅️ روندهای متداخل در طول یک سال اخیر پنج روند متداخل در حوزه امنیتی در آسیای مرکزی به وجود آمده است که به اختصار به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود. بدیهی است که این روندها همگی مکمل و آلترناتیوهای دیگری داشته و دارند و در اینجا صرفاً به جهت وجوه تمایز و نقش‌های متفاوت از این روندها به‌عنوان روندهای اصلی یاد شده است. 1. ظهور بازیگران جدید در عرصه نظامی و دفاعی با قابلیت تغییر توازن: این روند به‌عنوان بخش مکمل روندی است که می‌توان آن‌ را «ظهور گرایش‌های جدید غیرروسی در حوزه تسلیحات در آسیای مرکزی» در نظر گرفت. واقعیت آن است که تا پیش از این روسیه و در برخی مواردِ محدود، چین، تأمین‌کنندگان اصلی تسلیحات و تجهیزات دفاعی کشورهای آسیای مرکزی بودند. بازیگران دیگر در صورت تأمین در حوزه‌های غیرراهبردی حضور داشتند. در واقع حضور بازیگران دیگر در عرصه‌ها و سطوحی صورت می‌گرفت که توازن منطقه‌ای به نفع روسیه و چین را بر هم نمی‌زد. از این حیث کشورهای آسیای مرکزی با هدف تأمین تسلیحات متنوع، پرکردن خلاءهای موجود، دریافت کمک‌های خارجی و تلاش برای بومی‌سازی برخی تجهیزات به سمت بازیگران دیگر می‌رفتند. تأمین برخی خودروهای زرهی، تجهیزات توپخانه‌ای، تجهیزات انفرادی، تجهیزات نظارت و پایش و جمع‌آوری اطلاعات میدان نبرد، قطعات یدکی خودروهای زرهی و ... جزو مهم‌ترین خریدهای نظامی کشورهای آسیای مرکزی تا پیش از این بود. با این حال، اکنون به نظر می‌رسد این حوزه‌ها با بازیگری ترکیه و ایران در حوزه پهپادی، ورود ناوهای جنگی جدید به دریای خزر، و یا پیشنهادهای اخیر فرانسه برای فروش جنگنده‌های رافائل و یا سامانه‌های پدافندی مستر گراند 400 در آستانۀ تغییر توازن قرار گرفته‌اند. در عین ‌حال برخی گمانه‌زنی‌ها مبنی بر واگذاری هواپیماها و هلیکوپترهایی که از افغانستان، به تاجیکستان و ازبکستان پناهنده شدند، به این دو کشور توسط آمریکا نیز وجود دارد که تحقق این امر، نقش بسزایی در نیروی هوایی این کشورها ایفا خواهد کرد. گفتنی است که تاجیکستان اخیراً در یک فرمان دولتی تمامی 18 فرودگاه مناطق مرزی را به وزارت دفاع واگذار کرد. کانال | ماوراء النهر:
2️⃣ کاهش نقش سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی و افزایش استقلال کشورها: روند دیگری که به‌وضوح در طول یک سال اخیر محسوس بوده است افزایش روندهای واگرایانه در سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی و در مقابل، تقویت توان دفاعی بومی کشورهای منطقه بوده است. یک عامل کلیدی این موضوع، درگیری مسکو در جنگ اوکراین و افزایش هزینه‌های تعامل نظامی و دفاعی با است. این موضوع کشورهای را به سمت تقویت توان نظامی داخلی و افزایش بودجه‌های دفاعی سوق داده است. در قرقیزستان برای اولین بار شاهد خرید تسلیحات از تأمین‌کنندگان خارجی بوده‌ایم و در قزاقستان نیز در سال جدید رشد 6 درصدی بودجه دفاعی و رسیدن آن به مرز 1.5 میلیارد دلار را شاهد بوده‌ایم. در حوزه رزمایش‌های نظامی نیز شاهد افزایش موارد مستقل و بروز تنش در رزمایش‌های سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی بوده‌ایم. رزمایش برادری فناناپذیر که سال گذشته بدون قرقیزستان و در یک روند برنامه‌ریزی نشده در تاجیکستان برگزار شده بود، در سال جاری به میزبانی قرقیزستان برگزار شد اما این بار ارمنستان در آن حضور نداشت. گمانه‌زنی‌ها در خصوص خروج قزاقستان از این سازمان به حدی زیاد شده است که وزارت دفاع این کشور دو مرحله آن را تکذیب کرده است. قرقیزستان اخیراً یکی از مهم‌ترین رزمایش‌های خود را در حوزه تاکتیکی با حضور یگان پهپادی تازه‌ تأسیس به صورت مستقل برگزار کرد و ترکمنستان نیز کماکان رزمایش‌هایی را بزرگ‌تر از گذشته برگزار می‌کند. توافق‌های این کشورها با ترکیه به‌عنوان یک عضو ناتو در عین اعتراض‌های تند مقام‌های روس، کماکان ادامه دارد. این موضوع سبب شده تا حتی با وجود تصویب 20 سند در نشست اخیر این سازمان در مینسک، عملاً نتوان امید زیادی برای روند رو به رشد آن داشت. مهم‌ترین دستاورد این سازمان در طول یک سال اخیر توافق با تاجیکستان و قرقیزستان برای تشکیل یک شبکه یکپارچه پدافندی بوده است. 3️⃣ تهدیدهای فزاینده از سمت : خروج نیروهای نظامی و ائتلاف بین‌المللی از افغانستان بدون اطلاعِ کشورهای آسیای مرکزی و البته بدون در نظر گرفتن نگرانی‌های این کشورها بود. در حالی که یک شراکت راهبردی مبتنی بر اتصال آسیای مرکزی و جنوبی بین کشورهای این منطقه و دولت افغانستان در حال شکل‌گیری بود، این خروج به فروپاشی دولت در افغانستان و به قدرت رسیدن به‌عنوان یک بازیگر غیرقابل پیش‌بینی و با عدم‌قطعیت زیاد منجر شد. اکنون که بیش از دو سال از این وضعیت می‌گذرد دولت طالبان کماکان به‌عنوان یک دولت، به رسمیت شناخته نشده است و همین خود سدی بزرگ پیش‌روی کشورهای آسیای مرکزی محسوب می‌شود. تصمیم‌های پرمناقشه طالبان نظیر ممنوعیت کشت خشخاش و طرح‌های بلندپروازانه‌ای نظیر کانال قوش‌تپه در کنار فقدان پیش‌بینی‌پذیری رفتارها در تنش‌های احتمالی، کشورهای آسیای مرکزی را از هر نوع مقابله به مثل، خلع سلاح کرده است. از سوی دیگر علی‌رغم قابلیت‌های گسترده امنیتی و دفاعی طالبان، کماکان تردیدهای زیادی در خصوص توانایی کنترل گروه‌های مختلف (به‌ویژه با حمایت‌های خارجی) وجود دارد. افزایش پولاریزاسیون در ساختار نظام بین‌الملل و احتمال تبدیل شدن افغانستان و حتی آسیای مرکزی به‌عنوان عرصه‌ای برای نبردهای نیابتی بین غرب با روسیه و چین نیز بر این نگرانی‌ها افزوده است. ماه گذشته رئیس سرویس امنیت فدرال روسیه صریحاً از طرح آمریکایی‌ها برای ایجاد یک کمربند ناامنی در مرزهای جنوبی روسیه خبر داد. فرمانده ستادکل نیروهای سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی نیز اخیراً تهدید‌های ناشی از عدم کنترل مناسب مناطق مرزی در افغانستان را مورد تأکید قرار داده بود. این وضعیت تشابه رفتارهای کشورهای منطقه و همگرایی بیشتر با تمام بازیگران فعال در افغانستان را به دنبال داشته است. درعین‌حال کشورهای آسیای مرکزی را به دلیل رفتار اخیر غرب (در خروج غیرمسئولانه) و تبعات احتمالی نزدیک شدن به روسیه و چین، به سمت بازیگری مستقل و عملیاتی در افغانستان سوق داده است. کانال | ماوراء النهر:
📄 هرکدام از روندهای فوق‌الذکر می‌توانند به صورت مجزا به بروندادهای مختلفی منجر شوند. ظهور بازیگران جدید در عرصه نظامی و دفاعی با قابلیت تغییر توازن، از یک سو موقعیت را در منطقه به مرور تضعیف کرده و می‌تواند به افزایش تنش‌ها در منطقه منجر شود و از طرف دیگر با تقویت زیرساخت‌های نظامی و دفاعیِ کشورهای منطقه و به‌ویژه با پوشش ضعف‌های روسیه می‌تواند امنیت را در به ارمغان آورد. با این حال، در صورتی که این ظرفیت‌ها در مقابل روسیه تعریف شود می‌تواند تحت تأثیر محرکه‌های خارجی سناریویی مشابه اوکراین را به وجود آورد که، بی‌ثباتی یکی از نتایج آن خواهد بود. کاهش نقش سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی اگرچه یک روند قطعی و پایدار نیست، اما می‌تواند حداقل برای کشورهای کوچکی همچون و که اساساً امکان و توانِ استقلال در حوزه نظامی و دفاعی را ندارند خبر بدی باشد. تضعیف بنیان‌های این سازمان و تمرکز بیشتر بر حوزه‌های روابط دوجانبه (در تعامل با روسیه) این کشورها را به‌ویژه از جانب تهدیدهای افغانستان و یا جریان‌های ضدامنیتی داخلی نظیر افراط‌گرایی و و یا جدایی‌طلبی آسیب‌پذیرتر خواهد کرد. با این حال برای کشورهای بزرگ‌تر منطقه نظیر این روند می‌تواند به معنای تقویت استقلال و توانمندی در حوزه‌ نظامی در عین حفظ روابط دوجانبه با روسیه باشد. 📄 ظهور تهدیدهای فزاینده و در واقع عدم قطعیت از جانب افغانستان، مهم‌ترین فاکتور تاثیرگذار بر امنیت منطقه‌ای آسیای مرکزی است. عاملی که هم به صورت مستقل و هم در ارتباط با سایر روندهای فوق‌الذکر بر امنیت منطقه تاثیرگذار است. به نحوی تعیین‌کننده رفتارهای امنیتی کشورهای جنوبی در آسیای مرکزی (شامل ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان) بوده و در سطح منطقه‌ای نیز ضمن جلب نظر قرقیزستان و قزاقستان نگرانی ویژه روسیه را نیز در بر داشته است. افزایش مشارکت‌ها و رقابت‌های امنیتی و اطلاعاتی که متأثر از تحولات افغانستان، جنگ اوکراین و حتی جنگ اخیر در غزه، در آسیای مرکزی به منصه ظهور رسیده است، بیش از آن که یک عامل امنیت‌ساز باشد، روندی ضدامنیتی محسوب می‌شود. اگرچه سرویس‌های امنیتی کشورهای منطقه با اعمال سطح بالایی از اقتدار، تلاش زیادی برای بهره‌مندی از چنین رقابت و مشارکتی می‌کنند، اما همان طور که راهبرد چندوجهی در سیاست خارجی این کشورها هیچ‌گاه موفقیت کامل نداشته و هزینه‌های آن بیش از آورده‌های آن بوده است، در این زمینه نیز با توجه به حساسیت‌ها و آسیب‌پذیری‌ها به نظر نمی‌رسد منافع خاصی نصیب کشورهای منطقه شود. بلکه بازی روی لبه‌های تیغ، حتی می‌تواند زمینه‌ساز سقوط و فروپاشی برخی ساختارهای امنیتی سرویس‌های منطقه باشد. همانطور که در قبال قزاقستان شاهد چنین فرایندی با محوریت کریم ماسیم‌اف بودیم. 📄 در نهایت هسته‌ای شدن کشورهای منطقه اگرچه در عرصه‌های کارکردی مزیت‌های زیادی در تأمین انرژی برای آن‌ها خواهد داشت و در سطح سیاسی یک پرستیژ مهم محسوب می‌شود، اما در زمینه امنیتی، بازتولید وابستگی به روسیه و آسیب‌پذیری بیشتر در مقابل تهدیدهای موجود را در بر خواهد داشت. کما این که در جریان اعتراض‌های ژانویه 2022 در قزاقستان شاهد آن بودیم که عملاً ساختارهای امنیتی و انتظامی این کشور توان کافی برای محافظت از مراکز حساس در این کشور را نداشتند و اساساً ورود نیروهای واکنش سریع سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی با هدف محافظت از این مراکز انجام گرفت. در همین راستا به طور کلی شدن کشورهای آسیای مرکزی، افزایش آسیب‌پذیری امنیتی آن‌ها را در بر خواهد داشت.   یادداشت امید رحیمی کارشناس آسیای مرکزی برای مؤسسه مطالعات راهبردی شرق کانال | ماوراء النهر:
📄 وی با تاکید بر اینکه دولت ترکیه از داعش در حمایت می‌کند، گفت: "سکوت در برابر داعش و ترکیه یعنی بازی با آتش، معلوم نیست که چه زمانی و کجا آتشی را برپا می‌کنند. باید مرزی برای ترکیه تعیین شود." 📄 به گفته وی دولت‌ها از داعش به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع خود استفاده می‌کنند؛ صالح می گوید: یکی از کشورهایی که بیشتر از استفاده می‌کند ترکیه است. ترکیه برای اهداف خود، برای نابود کردن مردم کرد، از داعش استفاده می‌کند. به همین دلیل داعش را به کردستان فرستاد. در شنگال، مخمور، هولیر، کوبانی، داعش را به کوردستان فرستاد. داعش در کوبانی شکست خورد، حکومتش در دیرالزور تمام شد، اما همچنان داعش و ایدئولوژی آن به راحتی از بین نمی‌رود، داعش هنوز وجود دارد. در گوشه و کنار کارهایشان وقتی نیاز می‌بینند، داعش را وارد عمل می‌کنند. ترکیه در ابتدای تشکیل داعش افراد خودش را وارد داعش کرد، یکی از آنها ابومسلم ترکمن بود، یکی دیگر از آنها اهل تل‌عفر و دستیار بغدادی بود. ترکیه بوسیله آنها کارهای خود را انجام می‌داد. در شنگال، روژاوا و سوریه از آنها استفاده کرد. ملموس‌ترین مثال این بود که کنسولگری ترکیه در موصل به عنوان مقر داعش استفاده می‌شد.  📄 مسلم ادامه داد: اکثر جنگجویان داعشی که به روژاوا حمله کردند از ، قزاقستان و بودند. این نشان می دهد که ترکیه برای آسیای مرکزی برنامه دارد؛ برنامه‌هایی برای گسترش در آسیای مرکزی. ترکیه از داعش خراسان حمایت و از آن صیانت می‌کند. کانال | ماوراء النهر:
در هر روز این جاسوسان با یکدیگر روبرو می شوند، بدون آنکه خبری از هم داشته باشند. به طوری که خیلی از آنها از ماهیت جاسوسی بودن فعالیتشان اطلاعی ندارند. باید گفت که با همه آن بزرگی اش، حدود ۲۰ درصد از کل اطلاعات را جمع‌آوری می کند؛ و بخش اعظمی از جاسوسی در عصر نوین شکل و شمایل متفاوتی دارد و در قالب های خیلی موجهی فعالیت می کند. غرب از به اصطلاح "بخش خصوصی" نهایت استفاده جاسوسی را انجام می دهد؛ در سال ۲۰۰۹ هدر هودین محقق آمریکایی در این باره نوشت: "بنیادها، مؤسسات، اندیشکده‌ها و سازمان‌های غیردولتی خیریه با شروطی متقابل به سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا خدمات می دهند." در اواخر دهه نود میلادی کتابی تحت عنوان "جامعه جدید آمریکایی" در منتشر شد که در بخشی از آن چنین آمده است: استفاده از سازمان‌های غیردولتی، بنیادهای خصوصی و دانشگاه‌ها نسبت به سازمان‌های دولتی برای جمع‌آوری اطلاعات از کشورهای دیگر مناسب‌تر هستند. در عین حال، آنها اغلب مواضع خود را در کشورهای مورد علاقه اطلاعاتی حفظ می کنند، حتی در مواردی که دولت های آنها روابط دیپلماتیک خود را با ایالات متحده متوقف می کنند. سال ۲۰۰۶، کمیته امنیت ملی قرقیزستان دو کارمند سفارت در بیشکک، کاکو کیمارا و پل پولیتس را بازداشت و از کشور اخراج کرد. همان زمان اعلام شد که این دو دیپلمات از عوامل سیستم اطلاعاتی آمریکا بوده و از رابط های مستقیم آمریکا و NGO-ها برای تبادل اطلاعات بوده اند. در این زمینه از جمله ناگفته‌هایی که باید به آن اشاره کرد این است که جنگ گسترده اطلاعاتی و شبکه سازی های جاسوسی در آسیای مرکزی در صد سال گذشته نهادینه شده است و دلیل آن جریان "بازی بزرگ آسیای مرکزی" بین روسیه تزاری و بریتانیا است که جنگ اطلاعاتی وسیعی علیه روسیه در منطقه سازماندهی شد. پس از آن نیز در زمان اتحاد جماهیر شوروی که در آسیای مرکزی به عنوان یکی از مناطق بزرگ و مهم تحت سیطره مسکو، ایالات متحده شبکه‌های جاسوسی گسترده‌ای در آن ایجاد کرده بود. سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۸ در قرقیزستان، چند نمونه بازداشت جاسوس در رسانه ها منتشر شد که کمیته امنیت ملی این کشور چند کارمند ظاهرا با درجه بالای وزارت داخلی را به جرم جاسوسی برای آمریکا بازداشت کردند. ✍️ به طور کلی، سالهاست که کشورهای آسیای مرکزی بویژه قرقیزستان در محافل خصوصی و عمومی مسئله نفوذ و NGO-های غربی را مورد بحث قرار می دهند و بارها نقش NGO-ها در تحولات سیاسی قرقیزستان بر همگان مشهود شده است. قرقیزستان در سه دهه اخیر میزبان انقلاب های رنگی موفق و غیر موفق بوده است که از جمله اصلی ترین بازیگران آن NGO ها هستند. حال پس از سالها کش مکش‌های سیاسی در قرقیزستان، ۱۴ مارس ۲۰۲۳ پس از تحمل فشارهای بین‌المللی، قانون نظارت بر "عوامل خارجی" که مربوط به محدود کردن و نظارت بر سازمانهای غیرانتفاعی است در پارلمان تصویب شد. چند ماه اخیر حواشی لایحه مذکور از جمله مباحث داغ تحلیلگران قرقیزستان و منطقه بود. غرب از هر تریبونی که داشت صدای مخالفت خود با تصویب این قانون محدودکننده را به گوش دولت قرقیزستان رساند. حال پس از تصویب این قانون در پارلمان، همگان منتظر آخرین خبر مربوط به این ماجرا هستند؛ آیا صدیر جبارف این لایحه را امضا و رسمی می کند و یا به خواست غرب آن را وتو و رد می کند؟
به طور کلی سازمان‌های غیردولتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به سرازیر شدند به طوری که تاکنون به گفته سفیر آمریکا در بیشکک، حدود ۱۷ هزار سازمان غیردولتی غربی تنها در قرقیزستان فعالیت می کنند. یکی از با نفوذترین سازمان های غیردولتی در آسیای مرکزی بنیاد آقاخان (AKDN) است که در میان سایر NGO-ها یکی از آنهایی محسوب می شود که بیشترین نمایندگی ها را در قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان دارد. این بنیاد اساساً درگیر ترویج ارزش‌های لیبرال دموکراتیک غربی است. از طرفی از هویت مذهبی و اسلامی خود برای تعامل با جامعه محافظه کار کشورهای آسیای مرکزی استفاده می کند. AKDN همکاری تنگاتنگی با برخی عامل‌های غربی به ویژه بنیاد راکفلر، بنیاد فورد، USAID و با وزارتخانه‌های خارجه فرانسه و آلمان و انگلیس دارد. این بنیاد برنامه‌های متنوعی را برای توسعه کشاورزی، امنیت غذایی، رشد کودکان، فرهنگ و آموزش تامین مالی می کند. یکی از بزرگترین پروژه‌های آموزشی و آسیای مرکزی در شهر خاروغ ولایت بدخشان مربوط به این بنیاد است. این بنیاد مانند بسیاری دیگر از سازمان های غیردولتی غربی، از طریق اجرای پروژه های آموزشی کلان به جوانان توجه می کند و مشغول ترویج ارزش های لیبرال دموکراتیک غربی است. به گزارش این بنیاد، شبکه توسعه آقاخان از سال ۱۹۹۵ میلادی تا ۲۰۱۸، در تاجیکستان یک میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده است و سالانه با بیش از ۵۰۰ هزار ذینفع در تاجیکستان همکاری می کند. در شهر خاروغ ولایت بدخشان تاجیکستان، در کنار ده‌ها پروژه آموزشی، چند سالی است که وارد پروژه های شهرسازی و ایجاد فضای سبز نیز شده است. تاکنون حدود ۲۰۰۰ نفر از مراکز آموزش عالی AKDN در تاجیکستان فارغ‌التحصیل شده اند. این بنیاد همچنین از ۸۴۸ سازمان مدنی در تاجیکستان حمایت می کند. در بخش آموزش کودکان نیز ۱۶ هزار کودک در مجموع مراکز آموزشی AKDN در تاجیکستان حضور دارند. بنیاد آقاخان از سال ۲۰۰۲ به طور رسمی در قرقیزستان نیز حضور فعال داشته و دهها آموزشگاه فنی و علمی از جمله یک دانشگاه بزرگ را در این کشور نیز تأسیس کرده است. ۳۴ هزار نفر تنها زبان آموز مدارس UCA بنیاد آقاخان در این کشور هستند. بنیاد آقاخان همچنین بیش از ۴۰ آموزشگاه هنری برای ترویج فرهنگ ملی قرقیزستان احداث کرده است. در بخش کار با کودکان نیز ۱۴ هزار ۵۰۰ کودک در مراکز آموزشی AKDN در این کشور حضور دارند. از سال ۲۰۰۷ نیز به طور ویژه وارد امور رفاهی در این کشور شده و در زمینه‌های اقتصاد روستایی، سلامت، توسعه مهارت و استعدادیابی کودکان و نوجوانان فعالیت گسترده ای را ایجاد کرده است. در زمینه امور مالی و بانکی و رشد توان اقتصادی مردم در مناطق دورافتاده و محروم نیز با راه‌اندازی ۵۴ شعبه خدمت رسانی می کند و در امور مالی و بانکی با ۳۲۴ هزار نفر خدمات می دهد. بخشی از پژوهش یولیا فیلارتوا و عطیه بیسم دو پژوهشگر روس با اضافات
📰 یادداشت مرکز مطالعات استراتژیک بگین‌سادات رژیم‌صهیونیستی: معادله پیچیده؛ مواضع دولت ها و جوامع آسیای مرکزی در مناقشه غزه مرکز مطالعات استراتژیک بگین‌سادات (BESA) مرکزی با رویکرد امنیتی و نظامی است که مطالعات خود را در اختیار سیاستگذاران رژیم‌صهیونیستی قرار می دهد. این اندیشکده غیرحزبی بوده و زیر نظر دانشگاه مذهبی برایلان (یکی از دو دانشگاه کلان تل‌آویو) فعالیت می کند. دانشگاه برایلان از مهمترین دانشگاه‌های فلسطین اشغالی محسوب می شود و تعدادی از مقامات اسرائیل از فارغ‌التحصیلان این دانشگاه هستند. محققین اندیشکده مذکور در یک یادداشت تحت‌ عنوان "معادله پیچیده؛ مواضع دولت ها و جوامع در مناقشه غزه"، به بررسی واکنش‌ها و مواضع دولتی و مردمی آسیای مرکزی به درگیری‌ حماس و رژیم اشغالگر در غزه پرداخته‌اند: ⬅️ گروه های ضد اسرائیلی در جوامع آسیای مرکزی و استخدام جنگجویان برای جنگ علیه اسرائیل با این وجود، گروه هایی با فشار کم اما قابل مشاهده در جوامع آسیای مرکزی وجود دارند که مایلند شاهد اقدامات ضد اسرائیل از سوی کشورهای آسیای مرکزی باشند. به عنوان مثال، در قزاقستان طوماری مبنی بر پایان دادن به صادرات نفت به اسرائیل در اینترنت منتشر شده است و تلاش هایی برای تحریم برندهای جهانی حامی اسرائیل صورت گرفته است. در قرقیزستان، فعالان مسیحی و مسلمان مجموعه ای از کمک ها را برای ساکنان نوار غزه آماده کردند. جالب اینجاست که این ابتکار از طرف Rossiyskaya gazeta که رسماً متعلق به دولت روسیه است، پشتیبانی اطلاعاتی شد. دولت‌های منطقه تلاش می‌کنند تا هرگونه فعالیت خشونت‌آمیز یا غیررسمی در مورد حمایت از حماس را سرکوب کنند. در ازبکستان، مقامات فعالیت در حمایت از فلسطین را ممنوع کردند. بیش از 100 نفر که سعی در برگزاری اجتماعی برای حمایت از حماس در میدان امیر تیمور داشتند تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند. آندری سرنکو، شرق شناس مشهور روسی و کارشناس آسیای مرکزی و افغانستان در کانال تلگرامی خود نوشت که در 18 نوامبر 2023 دو شهروند تاجیکستان اقدام به آتش زدن یک مرکز آموزشی یهودیان در آلماتی قزاقستان کردند. در 20 نوامبر، چهار نفر از کشورهای مختلف آسیای مرکزی (از جمله تاجیکستان) تلاش کردند تا یک حمله از پیش برنامه ریزی شده را به دفتر آژانس یهود در آلماتی انجام دهند. در هر دو مورد، مهاجمان توسط پلیس بازداشت شدند. در این میان شایعاتی نیز در مورد اعتراف بازداشت شدگان مبنی بر ارتباط با ایران وجود دارد. آندری سرنکو به نقل از یک منبع قزاقستانی می نویسد: «اکثر آنها تاجیک بودند و اعتراف کردند که این اقدامات خرابکارانه را با راهنمایی متصدیان ایرانی انجام داده اند.» سفیر اسرائیل به افزایش یهودی ستیزی در ازبکستان پس از جنگ غزه اشاره کرد که با بحث های یهودی ستیزی و ضد اسرائیلی در فضای مجازی و همچنین با دعوت به خشونت این فضا آشکار شد. در تاشکند نیز تلاشی برای به آتش کشیدن یک کنیسه انجام شد. به خصوص احساسات ضد اسرائیلی جدی در میان شهروندان تاجیکستان مشاهده می شود که با نفوذ ایران همراه است. تلاش برای حمله به ساختمان های یهودی در قزاقستان با شهروندان تاجیکستان مرتبط بود. استخدام نسبتا آسان شهروندان تاجیک توسط سرویس‌های اطلاعاتی ایران به سه عامل نسبت داده می‌شود: زبان و فرهنگ مشترک، شرایط اجتماعی-اقتصادی چالش برانگیز برای ساکنان تاجیکستان و مهاجران کارگری تاجیک، و عامل همبستگی مذهبی با اعراب فلسطینی. از دید منافع استراتژیک اسرائیل، وضعیت در میان برخی از گروه‌های تاجیک آسیای مرکزی با یک تحول جدید روبرو شده و خطرناک است. آندری سرنکو با استناد به منابع مختلف از استخدام صدها، اگر نگوییم هزاران شبه نظامی از آسیای مرکزی توسط ایران صحبت می کند. بسیاری از آنها تاجیک هستند، اما ازبک ها و قرقیزها نیز وجود دارند. سرویس های اطلاعاتی ایران این شبه نظامیان را به منطقه درگیری با اسرائیل می فرستند. شبه نظامیان آسیای مرکزی معمولاً از دو مسیر به فلسطین سفر می کنند. اولی ایرانی است (مستقیماً از آسیای مرکزی به تهران، سپس به سوریه و سپس به منطقه درگیری). دوم مسیر افغانستان-ایران است (اول به افغانستان، سپس به ایران، سپس به سوریه و سپس به منطقه درگیری). همچنین یک مسیر سوم، از طریق روسیه و ترکیه (از آسیای مرکزی به روسیه، سپس به ترکیه، سپس به سوریه و سپس به منطقه درگیری) وجود دارد. به نظر می رسد سرویس های ویژه ایرانی منبع جدیدی برای جذب نیرو در میان برخی از گروه های اجتماعی آسیب پذیر در آسیای مرکزی کشف کرده اند... ادامه در لینک... ⬅️ عوامل شکل دهنده مواضع نخبگان آسیای مرکزی در مناقشه اعراب و اسرائیل ⬅️ اسلام، جامعه و دولت به عنوان عوامل تعیین کننده نگرش نسبت به جنگ غزه