eitaa logo
اندیشه انقلاب اسلامی
810 دنبال‌کننده
409 عکس
24 ویدیو
128 فایل
انتشار همه یادداشتهای مرتبط با #اندیشه_انقلاب_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
90b355942948bc9b72e6737130374157.jpg
87.8K
💥طرح فلسفه های مضاف ✅ استاد عبدالحسین خسروپناه ایده ، یکی از طرح‌هایی است که ذیل گفتمان کلان جای می‌گیرد و سعی دارد با این ایده، فلسفه اسلامی را به مرزهای عینیت نزدیک سازد. اینکه چقدر در این امر مصیب بوده است، نیاز به بحث و بررسی دارد اما اشاره‌ای به فهرست مطالب این کتاب، خالی از فایده نیست؛ ✳ مقالات مندرج در جلد اول: – فلسفه مضاف(علی اکبر رشاد) – فلسفه فلسفه اسلامی(عبدالحسین خسروپناه) – دورنمایی از منطق،فرامنطق و فلسفه منطق(عسکری سلیمانی امیری) – فلسفه علم کلام(محمدصفر جبرئیلی) – چیستی فلسفه فقه(جابر توحیدی اقدم و عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی) – جایگاه فلسفه اقتصاد اسلامی ومعرفی برخی از عناصر آن(علی اصغر هادوی نیا) – فلسفه اقتصاد اسلامی؛ مبانی فلسفی(سیدحسین میرمعزی) – آسیب شناسی فلسفه سیاسی اسلامی از منظر مقام معظم رهبری(محسن مهاجرنیا) – درباره فلسفه تاریخ(حسین کلباسی اشتری) ✳ مقالات مندرج در جلد دوم: – فلسفه دین(ابوالفضل ساجدی) – فلسفه فقه(ابوالقاسم علیدوست) – فلسفه حقوق(محمود حکمت نیا) – فلسفه اخلاق(حسن معلمی) – درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی(دکتر سعید بهشتی) – فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز(سعید بهشتی) – فلسفه سیاست اسلامی(غلامرضا بهروز لک) – فلسفه پزشکی(احمدرضا همتی مقدم) – فلسفه ریاضی(ابوالحسن حسنی) – درآمدی بر فلسفه هنر از دیدگاه فیلسوفان مسلمان(حسین هاشم نژاد) – مبانی نظری هنر(خیال و زیبایی) در آراء صدرالمتألهین شیرازی(حسن بلخاری قهی) @monir_ol_din
☑ خلاصه مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین استاد امینی نژاد 💢بخش1⃣ 🔺این تعبیر [] را مقام معظم رهبری حفظه الله در سنوات اخیر رواج دادند. این یک موضوع بسیار هوشمندانه و دقیقی است که از سوی ایشان مطرح شده است. 🔺مقام معظم رهبری در این عرصه که یک عرصه بسیار بزرگ فرهنگی است، و نکته‌ی اساسی و مهم مطرح فرموده‌اند: 🔸یکی اینکه موضوع تمدن بزرگ اسلامی را خیلی برجسته کردند. اصل مسئله، توسط حضرت امام به عرصه‌ی فرهنگی ما وارد شده است، در این، جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست ولی تا جایی که بنده اطلاع دارم، این نحوه زبان دادن که اساساً هدف عظیم انقلاب کبیر ما، احیاء مجدد تمدن بزرگ اسلامی است، نکته‌ی بسیار مهمی است؛ یعنی ما نباید در بحث انقلاب اسلامی به اهداف سطحی‌تر و نازل‌تر توقف بکنیم. این نشان می‌دهدکه دورنمای ما در انقلاب اسلامی چیست. 👈انقلاب اسلامی به سمت احیاء تمدن بزرگ اسلامی حرکت می‌کند، این نکته اول. 🔸نکته‌ی دوم این بود که ایشان نشان دادند اگر قرار باشد تمدن بزرگ اسلامی احیاء شود، نقطه‌ی اصلی کار، و دانش‌ها هستند. به نحو خاص ایشان روی علوم تأکید کردند و روی پیشرفت علمی پافشاری کردند. در شعب و گونه‌های مختلف علم فرمودند که باید این پیشرفت حاصل شود. این زمینه‌ی شکل گیری تمدن بزرگ اسلامی است. 🔸گام سومی هم ایشان پیموده است که آن هم بسیار اساسی است و این پازل را کامل می‌کند. ایشان فرمودند نقطه‌ی ثقل و اساس شکل‌گیری این روند، تکیه و توجه به اندیشه‌های بنیادی و است. 🔺بسیار هوشمندانه این گام‌ها طی شده است. نقطه‌ی اصلی کار، حکمت و فسلفه‌ی اسلامی است و همین حکمت و فلسفه‌ی اسلامی، مجموعه‌ی علوم و دانش‌ها را رهبری می‌کند، جهت‌گیریها صورت می‌گیرد، فلسفه‌های مضاف و علوم مختلف شکل می‌گیرد و در نهایت منجر می‌شود به احیاء و شکل‌گیری تمدن بزرگ اسلامی. 🔺این یک مجموعه‌ای است که کاملاً اجزای آن به هم مرتبط است. در این فضا است که مقام معظم رهبری بحث امتدادهای حکمت را مطرح کردند و جدی گرفتند و در جلسات متعدد که با اندیشمندان فلسفی و بزرگوارانی که در این فضا کار می‌کنند، مرتب روی بحث امتدادها تأکید می‌فرمودند. 🔸چنانچه همیشه یک مقایسه‌ای در کلام ایشان بین امتدادهای فلسفه‌ی اسلامی و امتدادهای فلسفه‌ی غرب صورت می‌گرفت که دنیای غرب، امتدادهای خودش را در ساحت‌های متعدد حیات بشری پیدا کرده است، منتها متأسفانه در فضای حکمت و فلسفه‌ی اسلامی با اینکه از غنای محتوایی بیشتری برخوردار است، از قوت و عمق بیشتری برخوردار است، متأسفانه ما این امتدادها را چندان به چشم نمی‌بینیم. 🔸باید ما بدانیم بر اساس همان فضای سه ضلعی که مقام معظم رهبری فرموده، اگر این فضا جدی گرفته نشود به اصل تمدن بزرگ اسلامی ضربه خواهد زد و از عمق این تمدن بزرگ اسلامی کاسته می‌شود. لذا مسئله‌ی امتداد فلسفه و حکمت اسلامی، است و من فکر می‌کنم ما مسائل علمی و دانشی فراوانی را باید در خصوص بحث امتداد فلسفه‌ی اسلامی پی بگیریم. @monir_ol_din
💥امتناعِ امتدادِ حکمتِ صدرایی 1⃣ یکی از گفتمان‌هایی که متأثر از مطالبات مقام معظم رهبری از اساتید حکمت و فلسفه اسلامی شکل گرفته است، گفتمان است. اساس تکوین این گفتمان مبارک، در جلساتی که ایشان با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی قم داشتند، بنیان نهاده شد. بعد از آن جلسات و شکل‌گیری این گفتمان، فعالیت‌های خوبی صورت گرفته و پژوهش‌ها و تحقیقات مفیدی رقم خورده است. با این وجود به نظر می‌رسد که نمی‌توان پروژه امتداد حکمت را ذیل فلسفه صدرایی و براساس آن پیش برد. در این نوشتار اشاره مختصری به معنا و مقصود از امتداد حکمت و امتناع امتداد حکمت صدرایی صورت می‌گیرد که البته در بیان تفصیلی دیگری باید ابعاد بیشتری مورد بررسی قرار بگیرد. 2⃣ مقصود از امتداد حکمت چیست؟ امتداد حکمت یعنی نظام مسائل فلسفه اسلامی در موضوعات عینی اجتماعی و سیاسی جریان پیدا کرده و در آنها امتداد یابد. مثلاً؛ بعد از آنکه مسئله وحدت و کثرت در درون فلسفه تنقیح شده و به یک تعین مفهومی می‌رسد و تصویری فلسفی از آن به دست می‌آید که در فلسفه صدرایی به نظریه منتهی گشته است، این نظریه بتواند پایگاه تفسیر وحدت و کثرت موضوعات عینی اجتماعی و سیاسی قرار بگیرد. به عنوان مثال، نظام اقتصادی که در هر جامعه‌ای یکی از واقعیات آن جامعه است، باید بتواند از تحلیل فلسفی نظریه «تشکیک در مراتب وجود» بهره لازم را ببرد. به این صورت که بتوان با استفاده از این نظریه، وحدت و کثرت در یک نظام اقتصادی را شرح و بسط داد. اگر این نظریه امکان تفسیر را داشته باشد و وحدت و کثرت آن را توصیف نماید به گونه‌ای که معنای واقعی و عینی نظام و روابط آن به دست آید، می‌تواند در عینیت جاری شود. حال به چه صورتی این تفسیر فلسفی در عینیت جریان پیدا می‌کند، مطلب بسیار مهم دیگری است که، باید در مجال دیگری مورد بحث قرار بگیرد و لیکن تمام‌الکلام درباره ظرفیت نظریه‌ای مثل نظریه تشکیک است که آیا می‌تواند موضوعات عینی را تفسیری واقعی و قابل تحقق ارائه نماید به گونه‌ای که بتوان براساس آن یک نظام اقتصادی را در خارج از حوزه ذهن و نظر محقق ساخت؟ 3⃣ به نظر می‌رسد که، پاسخ منفی است و حکمت صدرایی چنین ظرفیتی ندارد و امتداد حکمت صدرایی در ساحات اجتماعی و سیاسی ممتنع است. توضیح اینکه؛ مفهوم اصلی این حکمت است که نظام مسائل فلسفی بر روی آن بنا شده است. این مفهوم حاکی از یک حقیقتی است که، وصول به حاق آن از طریق شهود و حضور امکان‌پذیر است آن هم نه تمام حقیقت وجود بلکه به میزان سعه وجودی افراد بستگی دارد. حال سخن بر سر این است که، آیا آن حقیقت که مساوق با بساطت و وحدت و تشخص و فعلیت است، می‌تواند اساس و پایه تولید نظریه‌ای قرار بگیرد که براساس آن بتوان نظریات اجتماعی و سیاسی را تولید نمود و در متن خارج آنها را محقق ساخت؟ مفهومی که از حقیقت وجود با آن مشخصاتی که دارد، حکایت می‌کند باید حاکی از همان حقیقتی باشد که بسیط است و عین تشخص، و از همین‌روی است که می‌توان گفت که نظریه اصیل ملاصدرا همانا نظریه است. با این وصف است که دیگر نمی‌توان از ساختارسازی براساس نظریات فلسفی صدرایی سخن گفت، چون تمام ظرفیت این فلسفه همان نظریه وحدت شخصی است که نمی‌تواند توجیه‌کننده کثرات وجودی باشد و چون چنین است نمی‌تواند نظامات و ساختارهای اجتماعی را که از تقوم وحدت و کثرت تکوین می‌یابند، شرح و بسط دهد و نمی‌تواند در عینیت امتداد یابد و این اشاره‌ای مختصر به فقدان ظرفیت و امتناع امتداد است و تفصیل مطلب در موقف خود صورت می‌گیرد. 4⃣ براساس همین فقدان ظرفیت در حکمت نظری صدرایی است که، حکیم معاصر آیت الله جوادی آملی(دام عزه) از امتداد صدرایی سخن می‌گویند که در این صورت هم باید این پرسش را طرح کرد که؛ آیا حکمت عملی صدرا جوهره‌ای متفاوت از حکمت عملی سینوی و فارابی دارد؟ یعنی صدرا در حکمت عملی چه ویژگی ممتاز و متمایزی دارد که بتوان پروژه امتداد حکمت را براساس آن پیش برد؟ و براساس همین فقدان ظرفیت در حکمت نظری صدرایی است که، برخی از اساتید معاصر تولید نظریات علوم انسانی اسلامی را از نظریه علامه طباطبائی پی‌گیری می‌کنند که این نظریه هم مبتلا به انفصال اعتبار از متن واقعیت است، هرچند تفاسیری ارائه شده است که بتواند ربط واقعیت و اعتبار را ذیل نظریه علامه طباطبائی را تبیین نماید. 🆔https://eitaa.com/monir_ol_din
💥نظریه تشأن و جامعه پردازی ✍محمد متقیان 1⃣ پروژه‌ای که می‌تواند فلسفه اسلامی را به انقلاب اسلامی در دو عرصه کلان؛ جامعه‌پردازی و حکومت‌سازی متصل گرداند، پروژه است که اساس آن با مطالبات مقام معظم رهبری از اساتید فلسفه اسلامی بنیان گذاشته شد. با توجه به قرائنی که در کلام ایشان موجود است، امتداد حکمت به این معناست که؛ مفاهیم فلسفی بعینه و بدون انضمام و الصاق مفاهیمی از بیرون دستگاه فلسفی، بتواند در موضوع و فرآوری گردد، به گونه‌ای که هم آن مفهوم فلسفی از حقیقت فلسفی‌اش خارج نشود و هم مفهوم جامعه و حکومت به معنای واقعی آن که مورد وجدان و ادراک همگانی است، به دست آید. 2⃣ درباره «امکان امتداد حکمت صدرایی» ابهام‌های فراوانی وجود دارد، که در شماره قبل به نظریه «وحدت شخصی وجود» و امتناع امتداد آن پرداخته شد. در این شماره - که اشاره‌ای کوتاه است- به نظریه «تشأن» صدرا اشاره می‌شود. ابتدائاً به جمله‌ای صریح و ساده از ملاصدرا که به جایگاه این نظریه در نظام فلسفی او اشاره دارد، توجه نماییم: «فما عقلناه أولا بحسب الوضع و الاصطلاح و من جهة النظر الجليل أن في الوجود علة و معلولا أدى بنا أخيرا من جهة السلوك العلمي إلى أن المسمى بالعلة هو الأصل و المعلول شأن من شئونه و رجعت العلية و التأثير إلى تطور العلة في ذاتها و تفننها بفنونها» (الشواهدالربوبیة، جلد اول، ص 50) صدرا می‌گوید: آنچه که در ابتدای اندیشه فلسفی براساس اصطلاح علمی داشتیم که در صحنه هستی، علت و معلول وجود دارد، در مرحله اخیر اندیشه ما به این نقطه منتهی شد که، آنچه که مسمی به علت است همان «اصل» است و معلول هم «شأن» از شئون اوست و علیت و تأثیرگذاری هم به تطور ذات علت و تفنن ذات علت بازگشت می‌کند. 3⃣درباره نظریه تشأن و انتقال صدرا از تشکیک و علیت به آن، که او در مواضع متعددی به این انتقال اندیشه فلسفی تصریح کرده است، مطالب فراوانی می‌توان گفت، لیکن از منظر امتداد حکمت به آن پرداخته و سؤالاتی را طرح می‌نماییم؛ آیا نظریه تشأن صدرایی ظرفیت تفسیر فلسفی دو مقوله «جامعه» و «حکومت» را داراست؟ اگر براساس فلسفه صدرایی، جامعه و حکومت امری حقیقی باشد، آیا نظریه تشأن، فارقی فلسفی در تفکیک میان جامعه و حکومت دینی از جامعه و حکومت غیر دینی ارائه می‌نماید؟ یا اینکه براساس نظریه تشأن، همه جوامع و حکومت‌ها، از شئونات واجب تعالی هستند و امکان تفکیک میان جوامع وجود ندارد؟ اگر براساس فلسفه صدرایی، جامعه و حکومت امری اعتباری باشند و آحاد افراد جامعه وجود حقیقی داشته باشند، آیا نظریه تشأن می‌تواند ساختارهای اجتماعی را تفسیر فلسفی نماید؟ یا اینکه فقط به بیان اینکه، انسان‌ها همه شئونات واجب تعالی هستند اکتفا می‌نماید؟ اگر این نظریه از چنین امکانات فلسفی برخوردار نیست، آیا برای اینکه بتواند در ساحات اجتماعی و حکومتی وارد شود، می‌تواند در مفهومی یابد و آن مفهوم اساس و بنیان برای شرح فلسفی جامعه و حکومت قرار بگیرد، به گونه ای که بتوان مدعی و گردید؟ اگر آری، آن مفهوم چیست؟ 4⃣ به نظر حقیر، این نظریه امکان امتداد ندارد و نهایت ظرفیت آن، ارائه تصویری از رابطه علة العلل عالم هستی با سایر موجودات است که او اصل وجود است و سایر موجودات شئونات و تطورات آن وجود. در صواب و صحت این تصویر که مجال ایراد و تردید وجود دارد بماند، اما چه گزاره‌های فلسفه اجتماعی و فلسفه حکومتی از این تصویر می‌توان برداشت نمود؟ این نظریه و مفهوم ، زایشگر و مولد مفهوم فلسفی که تنزل در فلسفه مضاف پیدا کند هم نیست. ↩ در همین مقام از محضر دوستانی که برخلاف نگارنده، اعتقاد به امکان امتداد نظریه تشأن دارند، درخواست دارم که اگر بر دیدگاه خود اصرار دارند، لطف فرمایند و از امتداد نظریه تشأن بدون بهره‌گیری از مفاهیم بیرون از دستگاه فلسفی ارائه نمایند، به گونه‌ای که حکایت از ظرفیت امتداد همان نظریه تشأن و مفهوم شأن باشد نه چیز دیگری. مشتاقانه تبیین فلسفی عزیزان را منعکس خواهم نمود. 🆔https://eitaa.com/monir_ol_din
🔸استادشیخ عبدالکریم فرحانی، از اساتید مبرز فقه و اصول و حکمت، از کسانی هستند که مجدانه پروژه را پیگیری می‌نمایند. مطالب ایشان را که در کانال منعکس می‌شود به دوستان عزیز معرفی میکنم. البته و بررسی این نکات بعد از مطالعه و تامل در زوایای آنها صورت خواهد گرفت. 👇👇👇 ✅ 🔅نقش حداقلی و حداکثری حکمت https://eitaa.com/albayann/43 🔅آینده فقه شیعه و حکومت اسلامی https://eitaa.com/albayann/45 🔅چالش های اسلام و فلسفه غرب https://eitaa.com/albayann/65 🔅قوانین مداری و منزلی https://eitaa.com/albayann/104 🔅نقص فلسفه ما در چیست؟ https://eitaa.com/albayann/80 🔅امتداد حکمت عامل انقلاب https://eitaa.com/albayann/166 🔅علت جهانی شدن اسلام https://eitaa.com/albayann/204 🔅علوم انسانی اسلامی مطالبه مقام معظم رهبری از حوزه و دانشگاه https://eitaa.com/albayann/220 🔅مشکل امروز حوزه و دانشگاه در عرصه اسلامی سازی علوم https://eitaa.com/albayann/13 🆔https://eitaa.com/monir_ol_din